امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

مقالات با درج سند

سروده‌ای پس از واقعه مدرسه فیضیه قم در سال 1342- (2)


تاریخ انتشار: 02 فروردين 1403


    اسداللّه‌ علم در تیرماه 1341 جایگزین جعفر شریف‌امامى شد. هنوز دو ماهى از صدارت او سپرى نشده بود که لایحه تشکیل انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى ـ که در آن، قید اسلام از شرایط انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان حذف و به جاى سوگند به قرآن، سوگند به کتاب آسمانى را قرار داده بود ـ را تصویب کرد.

     حضرت امام خمینى (ره) در نامه‌اى به محمدرضا پهلوى، نگرانى علماى اعلام و سایر طبقات را به اطلاع او رساندند و پس از آن در تلگرافى به نخست‌وزیر، مخالفت اقدامات دولت با شرع اقدس و قانون اساسى را به او گوشزد فرمودند.

     تلاش علماى اعلام و پیگیرى‌هاى حضرت امام (ره) و حضور مردم در صحنه، دولت را به عقب‌‌نشینى وادار کرد و لایحه فوق‌الذکر کنار گذاشته شد.

     محمدرضا پهلوى که این شکست مفتضحانه را برنمى‌تابید و از طرفى تعهد به اجراى دستورات بیگانگان داشت، با اصول ششگانه خود که به اصطلاح انقلاب سفید نامیده بود، به میدان آمد و پیشنهاد رفراندوم عمومى در ششم بهمن را داد. حضرت امام (ره) رفراندوم را تحریم کرد و باز علما و مردم پاى به صحنه مبارزه گذاردند. شاه براى قدرت‌نمایى به قم رفت و اسناد مالکیت!؟ کشاورزان را به آنها داد و در یک سخنرانى ضمن توهین به علما و حوزه‌هاى علمیه گفت: «از مرتجعین سیاه، بیش از مخربین سرخ کینه دارم.»

     حضرت امام خمینى (ره)، عید نوروز سال 1342 را عزاى عمومى اعلام کرد و در 29 اسفند در مسجد اعظم قم فرمودند: «امسال ما عید نداریم و این عید را عزاى ملى اعلام مى‌کنیم.»

     فروردین 1342 با لشکرکشى به قم آغاز شد و مدرسه فیضیه و طلاب و روحانیون و مردم حاضر در آن مدرسه مورد حمله قرار گرفتند و ...  اقصى نقاط ایران، در پیروى از فرمان امام به پا خاست شعر زیر، شب هنگام 15 اردیبهشت در داخل کوچه‌هاى شهر مراغه نصب شد.

          ما مسلمانیم و ایران در پناه مسلم است                سرپرست دولت جابر فقط ایمان ندارد

         این همه ایرانیان یک دل به پاخیزند ـ گر                         دولت ناپاک ما آزردن بى‌جان ندارد

         اى بسا انبوه لشگرها که با ایمان لرزان                     زور و بازوى حوادث جرأت میدان ندارد

        اى بسا سرباز جان بر کف که با نیروى ایمان                باک از فرمانده فرمانبر و فرمان ـ ندارد

      بشکند بازوى تقوا مشت فولادین بى‌دین                  گرچه مرد متقى سرپنجه طغیان ـ ندارد





منبع: فریاد هنر، اشعار مردمی به روایت اسناد ساواک، صفحات 7 تا 9، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1386.
 

تعداد مشاهده: 14737


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.