امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

شرحی بر اسناد

نگاهی کوتاه به رئیس ساواک کرمان، محمدعلی آرشام


تاریخ انتشار: 11 بهمن 1401

محمدعلی آرشام رئیس ساواک کرمان

محمدعلی درخشی علاف، معروف به آرشام فرزند غلامرضا در سال 1300ش در مشهد به دنیا آمد و دوره‌ی ابتدایی را در دبیرستان احمد و علمیه و متوسطه را در دبیرستان هدایت این شهر به پایان رساند.

وی در سال 1318 وارد خدمت نظام شد و به عنوان افسر امور مرزبانی رکن 2 ستاد لشکر 8، فرمانده دسته‌ی سوار، رئیس دفتر آمار ستاد لشکر، متصدی کارگزینی گروهبانان، آجودان گردان سوار بجنورد، متصدی جراید رکن 2 ستاد لشکر، رئیس دفتر تجسس رکن 2 ستاد لشکر، افسر ارشد رکن 2، آجودان گردان سوار تبریز، افسر اطلاعاتی رکن 2، منتصب به سپاه 6، منتصب به نگارش ارتش به کار اشتغال داشت. وی از سال 1340 وارد ساواک شد.

آرشام در ساواک به عنوان رئیس ساواک فارس، کرمان، خراسان و سیستان و بلوچستان به حکومت پهلوی خدمت کرد و بارها به دلیل جنایت‌هایش در قبال انقلابیون مسلمان مورد تشویق محمدرضا پهلوی قرار گرفت. وی برای رسیدن به این پست حاضر به انجام هر جنایتی بود. محمدعلی آرشام با اینتلیجنس سرویس رابطه‌ای نزدیک داشت و از جانب آنان حمایت می‌شد. وی فردی فریب‌کار بود و تظاهر به خیرخواهی می‌کرد؛ تأسیس بنیاد آرشام به همین منظور بود که خود و زنش مدیر عامل آن بودند. وی با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از کشور متواری شد و به استخدام ضدانقلاب درآمد. آرشام در توسعه شبکه‌های فراماسونری در شیراز با دکتر ذبیح‌الله قربان همکاری نزدیک داشت. باشگاه لایِنْزْ در شیراز را تأسیس کرد و در سال 1341 به ریاست آن برگزیده شد.[1]

او از مهرماه 1321 مسئولیت‌های اطلاعاتی خود را به عنوان افسر مرزبانی رکن 2 ستاد لشکر 8 (خراسان‌) آغاز کرد. فعالیت وی در پادگان بجنورد، در شرایطی که منطقه فوق تحت اشغال ارتش شوروی قرار داشت‌، سبب شد که آرشام در رابطه با سرویس اطلاعات نظامی انگلیس قرار گیرد و در چارچوب شبکه‌ای از عوامل انگلیس در منطقه به خرابکاری علیه روس‌ها، به ویژه قلی اوف‌، افسر اطلاعاتی شوروی که در پوشش کنسول شوروی در گنبد عمل می‌کرده دست زند.

در اسناد موجود، گزارشی از آرشام موجود است که طبق آن وی معترف شده که به اتفاق اردشیرخان شادلو (از عوامل شوکت‌الملک علم و بزرگ مالک منطقه‌) فرد ترکمنی به نام موخی را به قتل رسانیده است‌. آرشام مدعی است که موخی یکی از مأمورین اطلاعاتی شوروی بوده است‌. طبق همین گزارش‌، آرشام در شکست ماجرای شورش افسران چپگرا، معروف به «قیام افسران خراسان‌» (به رهبری سرگرد علی‌اکبر اسکندرانی‌)، نقش داشته است‌. فعالیت‌های آرشام در خراسان مورد توجه انگلیسی‌ها قرار گرفت‌. او به تهران احضار شد و محرمانه به آذربایجان رفت و در سال‌های 1324 ـ 1325 به تشکیل شبکه‌های مخفی در این منطقه دست زد. او پس از این مأموریت مجدداً به مشهد اعزام شد و رئیس تجسس رکن 2 لشکر خراسان گردید تا نقش مهم‌تری در فعالیت‌های اطلاعاتی و سیاسی سرویس اطلاعاتی بریتانیا در خراسان داشته باشد.

آرشام در دوران دولت دکتر محمد مصدق‌، از 1 /5 /1331 به آذربایجان منتقل شد و تا 28 مرداد 1332 در این خطه بود. آرشام پس از کودتای 28 مرداد 32، به عنوان رئیس اطلاعات لشکر خراسان مجدداً به این منطقه وارد شد و در زمستان 1334 به مناسبت مسافرت خروشچف و بولگانین به افغانستان در یک مأموریت سرّی‌، پنهانی وارد افغانستان شد و به تماس با شبکه‌های مخفی در آن کشور پرداخت‌.

پس از تأسیس ساواک‌، نخستین ساواک استانی که تأسیس شد در خراسان بود. آرشام در دی ماه 1335 به عنوان اولین رئیس ساواک خراسان منصوب شد و به مدت 5 سال در این ساواک نقش حساسی به عهده داشت‌. در این زمان زمینه‌های نارضایتی و عصیان در عشایر جنوب احساس شد و آرشام به عنوان یکی از زبده‌ترین عوامل MI-6 در ساواک‌، در شهریور 1340 رئیس ساواک فارس و بنادر گردید و تا آذر 1341 در این سمت بود. طبق گزارش، فعالیت‌های آرشام در جنوب در سه محور بود: اول، مقابله با فعالیت نیروهای ضد رژیم در دانشگاه شیراز؛ دوم،‌ تشکیل شبکه‌های اطلاعاتی در میان عشایر و گردآوری اطلاعات و تهیه گزارشی جامع از اوضاع فارس‌، سومین محورِ فعالیت‌های آرشام در جنوب، تأسیس «انجمن دوستی ایرانیان با شیخ‌نشین‌ها» در فارس بود که پوشش فعالیت‌های برون مرزی ساواک‌، در واقع MI-6، با شیخ‌نشین‌های خلیج فارس به شمار می‌رفت.

گزارش مشروح فوق به شماره 9027/دف 8 مورخ 22 /5 /1341 به مرکز ارسال شد و نقش اساسی در پی‌ریزی اقدامات بعدی در سرکوب عشایر داشت‌.

در جریان درگیری مسلحانه عشایر در زمستان 1341 ـ تابستان 1342، آرشام که اکنون در تهران بود، بارها در زمینه مسائل فارس با مسئولین نظامی وقت (سپهبد اسماعیل ریاحی ـ وزیر کشاورزی‌، سپهبد عزیزالله کمال ـ رئیس اداره دوم ارتش و سپهبد عزیزی‌) به مشاوره پرداخت‌.

آرشام در آذر 1341 ساواک فارس و بنادر را به سرهنگ مسعود حریری تحویل داد و در مرکز (اداره کل یکم ساواک‌) به کار پرداخت‌. او پس از طی دوره‌ی ویژه اطلاعاتی در آمریکا (سیا)، در 19 /2 /1342 رئیس ساواک سیستان و بلوچستان شد و در تاریخ 9 /6 /1345 ریاست ساواک کرمان را به دست گرفت.

آرشام در کرمان‌، به سرعت به چهره مخوف استان بدل شد و سایر قدرت‌های منطقه را تحت‌الشعاع حضور خود قرار داد؛ به نحوی که به تأسیس «دانشسرای عالی فنی آرشام‌» دست زد. او در سال‌های 1350ـ 1357 نقش کم‌نظیری در سرکوب حرکت‌های انقلابی در منطقه فوق ایفا نمود.

با اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران‌، آرشام طرّاح و مبتکر اقدامات وحشیانه و قساوت بار در سرکوب انقلاب بود و به ویژه در حادثه خونین مسجد جامع کرمان (24 مهر 1357) نقش اصلی را داشت‌. در نتیجه‌ حسین نجفی وزیر دادگستری دولت ازهاری برای حفظ «مصلحت‌» ساواک و آرشام‌، محترمانه برکناری او را به سپهبد ناصر مقدم توصیه نمود و آرشام در اواخر آذر 1357 برکنار شد.[2]

ارتشبد فردوست در خاطرات خود آرشام را از معدود مقامات عالی‌رتبه ساواک که به شدت مورد توجه شاپور جی جاسوس به نام انگلیس بود، معرفی کرده است.[3] گفته می‌شود وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از کشور گریخت اما پس از چندی به ایران بازگشت و در بیمارستانی در تهران درگذشت.[4]

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . پرونده انفرادی آرشام در ساواک.

[2] . رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، حمیدرضا پهلوی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1391، ص 64.

[3] . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی‌، حسین فردوست‌، ج 2، ص 423 تا 425.

[4] . دانشنامه زندان سیاسی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، چاپ اول، سال 1401، ج 1، ص 23.


















آرشام




 

تعداد مشاهده: 13120


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.