سید حسن تقیزاده جاسوس همیشگی انگلیس!
تاریخ انتشار: 12 ارديبهشت 1403
درباره زندگی و سوابق سید حسن تقیزاده مسایل زیادی مطرح است. از جهت سیاسی، وابستگی وی به سرویس جاسوسی انگلیس یکی از مهمترین این مسایل است. جاسوسی که گاه نقش آزادیخواه را بازی نمود و گاه نقش دمکرات، متمایل به سوسیالیسم، طرفدار فاشیست آلمانی، دینداری از نوع غربپسند آن، عضو فراماسونر، وزارت و وکالت در حکومت و... برخی از این زوایا قبلاً در همین سایت بهصورت مشروح و یا مختصر رسیدگی و درج شده است[1] و ما مختصری از آن را تکرار میکنیم تا سند مورد بحث در این گفتار، روشنتر گردد.
با شروع جنگ جهانی اول، تقیزاده از آمریکا (که به دور از جنگ بود) به کانون اصلی جنگ یعنی آلمان رفت و در 29 دسامبر 1914م / 8 دی 1293ش وارد برلین شد و حدود نه سال در این کشورِ درگیر جنگ باقی ماند. ظاهراً حضور او در برلین برای تشکیل جمعی ـ بهاصطلاح ـ ملّیگرا با هدف بسیج نیروهای سیاسی ایران برای مقابله با نفوذ رقبای آلمان یعنی انگلیس و روسیه در ایران بود. تقیزاده پس از ورود به برلین چهرههایی چون محمدعلی جمالزاده، قاسم صوراسرافیل و محمدرضا مساوات را به همکاری دعوت کرد و با کمک آنان نشریه کاوه را به چاپ رسانید. این انجمن کمیته ملیون ایرانی نام گرفت.
یکی از مهمترین ابعاد این فعالیت، نفوذ پنهان شبکه جاسوسی انگلیس در حرکتهای ملیون ایرانی و نهادهای دولتی و نظامی آلمان (و سایر سفارتخانههای خارجی) در ایران بود. به همین دلیل است که در دوران جنگ اول جهانی، از سویی شاهد حضور افرادی چون حسینقلیخان نواب و سید حسن تقیزاده در برلین و آلمانوفیل شدن این چهرههای سرشناس بریتانیا هستیم، از سوی دیگر عناصری چون احمدعلی سپهر (مورخالدوله) را در سمت منشی اول سفارت آلمان در تهران مییابیم. بعدها در سال 1320ش نقش سپهر به عنوان عامل اینتلیجنس سرویس روشن شد.[2] وابستگی تقیزاده به انگلستان و دنبال کردن سیاستهای آن همیشه در دستور کار وی بود. گروهی از مورخان ایرانی مانند احمد کسروی، اسماعیل رائین و فریدون آدمیت تمایلات او به انگلیس را در دوران طولانی فعالیتهای سیاسیاش در داخل و خارج از کشور سخت نکوهش کردهاند.
انگلستان برای اجرای اهداف خود همواره از تقیزاده حمایت میکرد. چنانکه در 22 شهریور 1328 دکتر محمد مصدق به طور خصوصی به ارباب جراید گفته بود: «سفارت انگلیس به دولت فشار میآورد که من به نمایندگی مجلسین سنا و شورای ملی انتخاب نشوم. میخواهند تقیزاده را به ریاست مجلس سنا بگمارند که لایحه نفت را به تصویب برساند».[3] تقیزاده با اینکه اتهام انگلیسی بودن خود را رد میکرد اما در حدود سالهای 1336 و 1337 در یک گفتوگوی دوستانه در اتریش گفت: «در زمان قاجاریه و بعد، تا جنگ بینالملل دوم که پای آمریکا هنوز به ایران باز نشده بود، تنها دو سیاست در ایران حکومت داشت: روس و انگلیس. ما از اژدها به مار پناه برده بودیم. چارهای هم نداشتیم، زیرا روسها را برای خود دشمن قویتری میدانستیم و لاجرم به طرف انگلیسیها متمایل بودیم و راست است که انگلیسیها در این موقع حساس، زاید بر اندازه از این موقعیت سوءاستفاده کردند و دامنه نفوذ خود را گسترش دادند، اما به هر حال اغلب رجالِ آن وقت، به خاطر مصالح مملکت با انگلیسیها همکاری میکردند».[4]
تقیزاده زمانی که در داخل ایران قیامهای مردمی علیه انگلیس و روسیه شکل گرفته بود، در رأس کمیتهای با هدف آزاد کردن ایران از اشغال نیروهای اشغالگر قرار گرفت. در سال 1293ش و در اوایل جنگ جهانی اول نیروهای روسیه و انگلستان با نقض بیطرفی ایران ـ از شمال و جنوب ـ ایران را در معرض هجوم قرار دادند. انگلیسیها در سال 1294ش بهتدریج قصد ورود به خاک ایران را داشتند. در این زمان رئیسعلی دلواری با کسب تکلیف از علمای نجف مجوز برخورد با بیگانگان را گرفت و با نیروهایی که داشت به دفاع از منطقه دلوار برخاست. در این جنگ شکست سختی به نیروهای انگلیسی وارد آمد و انگلیسیها مجبور به اعزام نیروی کمکی از هند و عراق، به بوشهر و بمباران دلوار شدند. رئیسعلی دلواری در برابر تطمیع و تهدید انگلیسیها مقاومت کرد و سرانجام در محلی به نام «تنگک صفر» هنگام شبیخون قوای دشمن توسط فردی نفوذی به نام غلامحسین تنگکی از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت.
اما در شمال ایران نیز روسها با نقض بیطرفی ایران، نیرویهای نظامی پیاده کرده بودند که باعث ناامنی در منطقه شده بود. مردم که از کمک دولت ناامید شده بودند به حمایت از میرزا کوچکخان پرداختند. نیروهای میرزا کوچکخان جنگلی اغلب با استفاده از عملیات کمین یا شبیخون به منافع روسها یا عناصر وابسته به آنها ضربه میزدند. قوای روس و البته نیروهای داخلی وابسته به آنها، بارها تلاش کردند جنگلیها را سرکوب کنند اما کاری از پیش نبردند و عمدتاً شکست خوردند. نیروهای میرزا کوچکخان برای اداره مناطق تحت کنترل خود هیئتی به نام «هیئت اتحاد اسلام» را تشکیل دادند که هدف آن «اخراج نیروهای بیگانه، رفع بیعدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی مردمی» اعلام شد. سرانجام با فروپاشی امپراتوری تزاری روسیه در سال 1296ش نیروهای روس از ایران خارج شدند.
تقیزاده زمانی که در رأس «کمیته ملیون ایرانی» بود نسبت به قیامهای مردمی ضد انگلیسی در جنوب ایران به رهبری رئیسعلی دلواری و قیام ضد روسی در شمال به رهبری میرزا کوچکخان بیتفاوت بود. در حالی که هدف این کمیته آزاد کردن ایران از اشغال نیروهای اشغالگر بود و در روزنامه کاوه نیز مطلبی در مورد قیامهای ایرانیان علیه استعمارگران ننوشت و در همین زمان مقاله معروف خود را نوشت که «ایران باید ظاهراً و باطناً و جسماً و روحاً فرنگیمآب شود و بس.»
تقیزاده زمانی که در آلمان بود به چند مأموریت سیاسی برای دولت ایران رفت. منجمله مأموریت به مسکو که در سال 1922م /1300ش در مورد انعقاد معاهده تجاری میان ایران و روسیه بود. دولت انقلابی بلشویکی به دنبال شرایط بهتر در روابطش با ایران بود و به همین دلیل ایران نیز هیئتی برای بستن قراردادهای جدید اقتصادی به روسیه فرستاد. بعد از یک سال حضور در مسکو در 1923م /1302ش از مسکو به برلن بازگشت و با زنی آلمانی ازدواج کرد که اسمش را عطیه گذاشت.
تقیزاده در سال 1302ش برای دوره پنجم مجلس شورای ملی از طرف مردم تهران انتخاب شد و به همین دلیل در تابستان 1303ش به ایران آمد. وی پس از ورود به کشور، جزو مشاوران مخصوص رضاخان درآمد. و هفتهای یک یا دو بار جلساتی با رضاخان داشت و رهنمودهای لازم را ارائه میداد. تقیزاده بر خلاف ادوار گذشته به نمایندهای کاملاً محافظهکار تبدیل شد. در پاییز 1304ش در جریان الغای سلطنت قاجار و انتقال سلطنت به رضاخان پهلوی جزو اقلیت مخالف رضاخان بود. پس از آن به عنوان قهر تا دو ماه بعد به مجلس نرفت و ظاهراً بیکار ماند و سپس به آلمان رفت، اما همین تقیزاده مثلاً ضد رضاخان! در سال 1305ش در دوره ششم مجلس به عنوان نماینده تهران رأی آورد. پس از پایان نمایندگی ششم در سال 1307ش استاندار خراسان شد و سال بعد سفیر ایران در انگلستان گردید. قبول سفارت تقیزاده از جانب دولت انگلیس نشان دهنده همراهی وی در زمان حضور در آلمان و «کمیته ملیون ایرانی» است. پس از چهار ماه حضور در سفارت ایران در انگلستان به وزارت طرق و شوارع انتخاب شد و یک سال بعد با حفظ مقام به وزارت مالیه رسید.
*****
16ـ بهمن ماه 1327
گزارش
روز چهاردهم ماه جاری در محفلی عدهای راجع به نطق اخیر آقای تقیزاده صحبت میکردند و ضمن انتقاد از مشارالیه دکتر نجم آبادی اظهار داشت:
قبل از جنگ که تقیزاده در آلمان روزنامه کاوه را مینوشت تمام مطالب روزنامه او به ضرر انگلیسها بود و خود را یک نفر نازی به تمام معنی معرفی میکرد ولی پس از خاتمه جنگ و اشغال آلمان به لندن رفت و بعد از پنج روز در دانشگاه کامبریج به سمت استادی منصوب شد. پس از چند روز کشفیزاده به لندن رفت آقای وحیدالملک هم که مردی است بیطرف از پاریس به لندن وارد گردید، ولی از طرف اداره انتلیجنت سرویس به ایشان اخطار شد که در ظرف بیست و چهار ساعت لندن را ترک کند والا بازداشت خواهد شد. مشارالیه هم ناچار فوراً لندن را ترک نمود. و به پاریس مراجعت کرد. خلاصه از صحبتهای خود نتیجه میگرفتند که تقی زاده عضو اداره انتلیجنت سرویس میباشد و ایامی هم که در آلمان بوده به دستور اداره مزبور کار میکرده است.
پینوشتها:
[1] . در این باره بنگرید به: زندگی و فعالیتهای سید حسن تقیزاده؛ زندگی سید حسن تقیزاده نماینده مجلس سنا به روایت اسناد ساواک؛ آرزوی سید حسن تقیزاده برای مستعمره شدن ایران!؛ حسن تقیزاده از خائنین میهن فروش؛ اظهار تأسف و تألم رادیو لندن و آلمان از درگذشت سیدحسن تقی زاده!، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی. همچنین بنگرید کتاب: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، از همین مرکز.
[2] . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات حسین فردوست، ج 2، ص 72.
[3] . رجال عصر پهلوی، به روایت اسناد ساواک، سید حسن تقیزاده، ص 42.
[4] . مسئله نفت و تقیزاده، و رضا شاه و...، مجله روزگار نو، اردیبهشت 1371، ص 83.
سید حسن تقیزاده
سید حسن تقیزاده به اتفاق همسر آلمانیش
سید حسن تقیزاده در حضور شاه
تعداد مشاهده: 8509