امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: در دگرگونی‌های دنیا عبرت است. غررالحکم، جلد 4، صفحه 395، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زن‌ها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 18، ص 402.

 

شرحی بر اسناد

نگاهی کوتاه به روابط استراتژیک آمریکا و اسرائیل از سال 1326 تا 1394ش


تاریخ انتشار: 21 اسفند 1401

کنفرانس بال، اولین کنگره صهیونیست‌ها در شهر بال سوئیس 1897م (1275ش)

تلاش دولت‌ هاری ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا در تصویب طرح تقسیم سرزمین فلسطین در سازمان ملل متحد در 29 نوامبر 1947م- آبان 1326ش سرانجام به پایان قیمومیت انگلستان بر این سرزمین در 14 مه 1948م- 24 اردیبهشت 1327ش و تأسیس رژیم اسرائیل منجر شد. هنوز از اعلام تأسیس اسرائیل دقایقی نگذشته بود که ترومن این دولت را به رسمیت شناخت. این اقدام ترومن اسرائیل را به گونه‌ای استوار بر نقشه سیاسی جهان قرار داد. عموم مورخان به نقش حیاتی آمریکا در تأسیس اسرائیل اذعان می‌کنند. سه نخست‌وزیر ابتدایی اسرائیل یعنی دیوید بن گوریون، موشه شارت و لوی اشکول که در فعالیت‌های دیپلماتیک، نظامی و مالی تأسیس اسرائیل شرکت داشتند، از حمایت آمریکا ستایش کردند.

پس از جنگ جهانی دوم و تأسیس رژیم صهیونیستی، روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد مرحله جدیدی شد. تا این زمان، ایالات‌متحده آمریکا که مناقع خاصی در خاورمیانه نداشت اکنون بر این منطقه متمرکز شد و روابط ویژه‌ای با اسرائیل برقرار کرد. از زمان ریاست جمهوری ترومن تا عصر حاضر، هر رئیس‌جمهوری که در آمریکا به قدرت رسید خشتی بر خشت‌های روابط متقابل دو دولت آمریکا ـ اسرائیل افزود و در نتیجه آن، روابط دو دولت در ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی شکل اتحاد پیدا کرد.

آرچیبالد وابسته نظامی ارشد آمریکا در اسرائیل، در 14 ژانویه 1949م- 24 دی 1327ش در یک سند محرمانه به پنتاگون گزارش می‌دهد:

«باید با تمام توان برای جلب دوستی اسرائیل تلاش کنیم. به نظر می‌رسد این ملت کوچک دارای امکانات بزرگی است. اسرائیل مسلماً مهم‌ترین کشور خاورمیانه خواهد شد. در این منطقه، اسرائیل همان کشوری است که باید از آن حمایت کنیم.»

بر اساس اسناد و مدارک موجود، ایالات‌متحده در مهیا کردن زمینه مساعد برای تأسیس رژیم اسرائیل و برقراری روابط حسنه با آن پیش‌قدم بود. بر اساس سند شماره 2373 /1(28 ژانویه 1944م- 7 بهمن 1322)، طبق رأی کنگره آمریکا، از دولت این کشور می‌خواهد:

«تمام تلاش‌ها خیرخواهانه خود را جهت گشایش روند مهاجرت یهودیان به فلسطین به کار گیرد تا مهاجران یهودی حق استعمار و آبادانی این سرزمین و تأسیس دولت یهود آزاد و دموکراتیک را در آن داشته باشند.»

در سند دیگری آمده است:

«ایالات‌ متحده آمریکا در اسرائیل، دوستی ثابت و قوی می‌بیند و آن دوست از نظر سیاسی و فرهنگ به غرب، وابستگی دارد. ایالات‌متحده آمریکا به این دوست خود کمک کرده است، همچنین اسرائیل ثابت کرد که دوستی هوادار آمریکاست و قادر است طرح‌های سیاسی آمریکا را در منطقه اجرا کند.»

دیوید بن گوریون شاید از این مطلب آگاه بود که رژیم صهیونیستی نمی‌تواند به‌طور کامل خودکفا باشد و از همین رو مسئله‌ای طرح کرد که بعدها دکترین امنیت ملی اسرائیل بر اساس آن استوار شد:

«همواره لازم است اسرائیل حمایت حداقل یک قدرت بزرگ جهان را پشت سر خود داشته باشد.»

وی بر اساس تحلیلی معتقد بود: «یک دولت کوچک با منافع محدود نمی‌تواند خود را در زمان جنگ، از جامعه جهانی دور نگه دارد.» به‌زعم وی، برای حفاظت از امنیت ملی اسرائیل، پشتیبانی دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی یک قدرت بزرگ، ترجیحاً ایالات‌متحده، امری حیاتی و اجتناب‌ناپذیر است.

بر اساس این‌گونه تفکرات، جهت‌گیری روابط دو دولت آمریکا و اسرائیل به‌تدریج به‌سوی وابستگی متقابل پیش رفت. در سال 1950م- 1328ش روابط آمریکا و اسرائیل وارد مرحله تازه‌ای شد. در ژوئن 1950م- تیر 1329ش دولت اسرائیل تصمیم گرفت به حمایت قاطع از موضع آمریکا در مسئله کره در سازمان ملل متحد بپردازد. از این حادثه، غالباً به‌عنوان یک نقطه عطف در سیاست خارجی اسرائیل یاد می‌شود که پس از آن همین سیر با شدت و حدّت ادامه داشته است. در اواخر ژوئیه 1950م- مرداد 1326ش، بن گوریون به «مک‌دونالد» سفیر دولت وقت آمریکا می‌گوید:

«اسرائیل برای همراهی غرب آماده است. وی همچنین خواستار تجهیز یک نیروی نظامی برای حمایت از آمریکا در مقابل حمله احتمالی شوروی شد. وی به‌طور صریح و شفاف، خواستار پیوستن اسرائیل به طرح دفاع ـ امنیتی غرب در خاورمیانه شد.»

در خلال دهه 1950 و نیمه دهه 1960م- 1328 تا 1338ش، روابط رسمی میان آمریکا و اسرائیل معمولاً دوستانه ولی محتاطانه بود. گرچه بن گوریون دائماً قصد اتحاد با یکی از قدرت‌های بزرگ به‌ویژه ایالات‌متحده را داشت. اما تا پیش از دولت جانسون هیچ‌یک از رؤسای جمهور آمریکا با نخست‌وزیر اسرائیل به‌طور حضوری ملاقات نکرده بودند. در این مقطع (دهه 1950م و اوایل دهه 1960) روابط اسرائیل با آمریکا حسنه بود؛ اما فرانسه مهم‌ترین تأمین‌کننده تسلیحات و شریک استراتژیک اسرائیل به شمار می‌رفت. این وضعیت تا زمان شارل دوگل، رئیس‌جمهور فرانسه ادامه داشت. دوگل در اوایل سال 1967م- 1345ش پس از عقب‌نشینی نیروهای فرانسوی از الجزایر، دیگر به همکاری اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل علیه شورشیان الجزایری نیازی نداشت و ناگهان با اسرائیل قطع رابطه کرد. اما پیروزی اسرائیل در جنگ معروف به شش‌ روزه اعراب و اسرائیل در ژوئن 1967م- 1346ش این اطمینان را برای دولتمردان آمریکایی به وجود آورد که دولت اسرائیل با توجه به سابقه درخشان آن در حمایت از فرانسه در منطقه و نیز توانایی آن در شکست دولت‌های عربی می‌تواند نقش یک سکوی مناسب را در حمایت از منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه ایفا کند.

از سال 1967 تا 1977م- 1346 تا 1356ش با روی کار آمدن دولت جانسون (1969 ـ 1963م- 1342- 1348ش) به‌ویژه دولت نیکسون (74 ـ 1969م- 1348- 1353ش) و فورد (77ـ 1974م- 1353- 1356)، سنگ بنای رابطه استراتژیک آمریکا و اسرائیل نهاده شد. دیپلماسی رفت‌وبرگشت و فعال هِنْری کیسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا در قبال منازعه اعراب و اسرائیل پس از جنگ شوک‌آور اعراب و اسرائیل در اکتبر 1973م- آبان 1352ش معروف به جنگ «یوم کیپور» ناگزیر دو دولت را از نظر دیپلماتیک به هم نزدیک‌تر کرد. برای نخستین‌بار بود که ایالات‌متحده به‌طور کتبی به اسرائیل تضمین می‌داد از امنیت این دولت در منازعه با اعراب متخاصم دفاع می‌کند و در عوض اسرائیل در مذاکرات آتی بر سر عقب‌نشینی از شبه‌ جزیره سینا انعطاف‌پذیری نشان دهد. بنابر این در این دوره شاهد تحول دیدگاه دولتمردان و مردم آمریکا نسبت به اسرائیل بودیم. ایالات‌متحده در این دوره به‌طور مکرر و صریح تضمین کرد که امنیت و موجودیت اسرائیل حفظ شود. سیاستمداران آمریکا به‌هیچ‌وجه منازعه اعراب و اسرائیل را به‌صورت مقوله‌ای مجزا و جداگانه ارزیابی نمی‌کردند بلکه آن را در متن و چارچوب‌ گسترده‌تری تحت عنوان رقابت جهانی آمریکا و شوروی مرتبط می‌دانستند.

روابط آمریکا و اسرائیل در دوره جیمی کارتر (1977 ـ 1981م- 1356- 1360ش) با رویکرد میانجیگرانه صلح میان اعراب و اسرائیل همراه بود که به صلح کمپ دیوید منجر شد. رونالد ریگان (1989 ـ 1981م- 1360- 1368ش) اسرائیل را علاوه بر دریچه راهبردی جنگ سرد، به‌عنوان یک متحد وفادار و دوست و دموکراتیک ارزیابی کرد. در تعدادی از کشورهای متخاصم عربی که برخی از آن‌ها متحد شوروی بودند. در اوایل دهه 1980م- 1359ش دو دولت به علت ترس از توسعه‌طلبی و نفوذ اتحاد جماهیر شوروی به یکدیگر نزدیک‌تر شدند و در 30 نوامبر 1981م- 9 آذر 1360ش قرارداد همکاری استراتژیک امضاء کردند. در دوره جورج بوش (1993 ـ 1989م- 1368- 1372ش) دیدگاه آمریکا نسبت به اسرائیل تعهد و تضمین امنیت غایی اسرائیل و ارج نهادن به همکاری نظامی گسترده‌تر بوده است. پس از نمایش پیروزمندانه ایالات‌متحده در جنگ خلیج‌فارس در سال 1991م- 1370ش و نیز فروپاشی اتحاد شوروی، پایه‌های روابط دو دولت مستحکم‌تر و از لحاظ دیپلماتیک صحنه برای برداشتن یک گام بلندتر به جلو مهیا شد. در دوره کلینتون (2000 ـ 1993م- 1372- 1379ش) اسرائیل به‌عنوان یک شریک دیپلماتیک مطلوب مطرح گردید. در این دوره آمریکایی‌ها این احساس را در بین مردم اسرائیل تقویت نمودند که ایالات‌متحده در سخت‌ترین و ناخوشایندترین شرایط رابطه دوستانه و همیشگی با اسرائیل خواهد داشت. در این دوره رابطه استراتژیک امنیتی اسرائیل و آمریکا حتی مستحکم‌تر از گذشته شد و همکاری مشترک برای توسعه سپر دفاعی کارآمد ضد موشکی بالستیک تقویت بیشتری یافت. با روی کار آمدن جورج دبلیو بوش و حادثه 11 سپتامبر 2001م- 20 شهریور 1380ش گستره روابط دو دولت فزونی یافت. تقویت موضوعاتی نظیر مبارزه با سلاح‌های کشتارجمعی در منطقه خاورمیانه بر اساس منافع استراتژیک مشترک دو دولت تعریف شد و سرفصل تازه‌ای از همکاری در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی بین دو دولت به وجود آمد. از سال 2002م- 1381ش تا عصر حاضر دولت اوباما بیش از هر دولتی در آمریکا جهت حمایت تمام‌عیار از رژیم اشغالگر قدس به صحنه آمد و در مدت ریاست جمهوری خود از هیچ کوششی جهت حمایت، تقویت و حفاظت از اسرائیل دریغ نکرد. چشم‌پوشی از جنایت اسرائیل در دو جنگی که در سال‌های اخیر به فلسطینیان در غزوه تحمیل گردید و قتل هزاران زن و مرد و کودک بی‌گناه تنها گوشه‌ای از کمک‌های آمریکا به اسرائیل است.[1]

بررسی آمار و ارقام در رابطه با کمک‌های مادی و معنوی دولت ایالات‌متحده به رژیم صهیونیستی گویای مطالب جالبی است. مجموع کمک مستقیم آمریکا به اسرائیل تا سال 2003م- 1382ش بالغ بر 140 میلیارد دلار می‌باشد. این مبلغ جدای از کمک‌های نظامی است. علاوه بر آن واشنگتن، اسرائیل را مورد حمایت‌های دیپلماتیک مستمر خود قرار می‌دهد. از سال 1982م- 1361ش، تا حدود سال 2015م- 1394ش ایالات‌متحده، 32 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحده را که موضوع آن انتقاد از اسرائیل بوده وتو کرده است، که این تعداد از مجموع موارد استفاده از وتو توسط دیگر اعضای شورای امنیت بیشتر بوده است. آمریکا همچنین تلاش‌های کشورهای اسلامی برای قرار دادن موضوع زرادخانه هسته‌ای اسرائیل در برنامه کار آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای را تاکنون عقیم گذاشته است.[2] اما روابط پنهان و کمک‌های ناشناخته‌ که در تاریخ ثبت نشده شاید بیش از موارد ذکر شده باشد. روابط منفعت‌طلبانه دوجانبه برای دو طرف سود داشته است زیرا بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا با کمک تبلیغی و مالی لابی صهیونیستی به کاخ سفید راه‌یافته‌اند و از این جهت خود را وامدار صهیونیسم دانسته و حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل و دولت غاصب صهیونیستی را وظیفه ذاتی خود تعریف می‌کنند.

در ادامه چند سند از کمک‌های آمریکا به رژیم صهیونیستی را ملاحظه نمایید.

***

                     تاریخ: 26 /6 /54

سرمقاله یدیعوت اخرونوت

 

تحریک و موشدوانی

این روزنامه تحت عنوان فوق می‌نویسد: انتشار اسناد سری امضاء شده بین اسرائیل و آمریکا در مورد تحویل موشک و انواع اسلحه‌ دیگر از طرف آمریکا به ما حیرت‌آور است. آیا نمی‌توان تصور کرد که در پشت این انتشارات عوامل سیاسی در میان حکومت و خارج از آن قرار دارند که می‌خواهند پیمان آمریکا و اسرائیل را با انتشار جزئیات آن بین مردم و ایجاد مخالفت‌ اجتماعی علیه آن با شکست روبرو سازند؟

پرزیدنت فورد بلافاصله در مورد این انتشارات گفت که: «پیمان با اسرائیل هنوز نهائی نیست.»

در این جمله یک نوع عقب‌نشینی وجود دارد. آیا مقصود انتشارات همین عقب‌نشینی نبوده است؟

 

تاریخ: 26 /6 /1354

یدیعوت اخرونوت

از خبرنگار روزنامه در آمریکا

متن کامل پیمان ایالات‌متحده و اسرائیل

 

بنابر آنچه دیروز در روزنامه‌های آمریکا منتشر گردید، متن زیر متن تعهدات آمریکا در قبال اسرائیل است. محافل سیاسی اظهار می‌دارند که قریب‌به‌یقین متن مزبور روز اول سپتامبر توسط دکتر کیسینجر و ایگال آلون امضا شده است.

ایالات‌متحده می‌داند که پیمان اسرائیل و مصر که رئوس آن، روز اول سپتامبر 1975م[10 شهریور 1354ش] امضا گردید (و از این به بعد به‌عنوان پیمان ذکر خواهد شد) و موضوع آن عقب‌نشینی از اراضی حیاتی در سینا است عمل بسیار مهمی از طرف اسرائیل برای حصول صلح نهایی محسوب می‌گردد. این پیمان از پشتیبانی کامل ایالات‌متحده برخوردار است:


     دولت ایالات‌متحده هرگونه کوششی به عمل خواهد آورد تا در حدود منابع خود و اعطای اختیار توسط کنگره و در چهارچوب بودجه بر اساس متد و آینده دور به درخواست‌های اسرائیل برای وسایل نظامی و درخواست‌های دیگر دفاعی و احتیاجات سوختی و اقتصادی آن کشور پاسخ کامل بدهد. مایحتاج مشروح در بندهای دو، سه و چهار زیر مناسب محسوب می‌گردند که در جمع مبالغ سالانه و مورد درخواست دولت در بودجه 1976م[1355ش] و بودجه سال‌های بعد منظور گردد.
     تأمین احتیاجات نظامی اسرائیل برای آینده دور توسط آمریکا موضوع مشاوره وضع بین نمایندگان جناح‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل قرار خواهد گرفت. درحالی‌که جزئیات ویژه‌ای که در مورد آن‌ها توافق شده در یادداشت‌ جداگانه آمریکا و اسرائیل وارد خواهد گردید. برای این هدف خاص، کارشناسان نظامی طی سه هفته، تحقیقات خاص و مشترک آغاز خواهند کرد. در چهارچوب این بررسی که شامل احتیاجات اسرائیل در سال 1976م خواهد بود ایالات‌متحده با نظر موافق به درخواست‌های اسرائیل از جمله تقاضای دریافت اسلحه مدرن و پیشرفته توجه خواهد کرد.
     اسرائیل برای تأمین احتیاجات نفتی خود از طریق معمول اقداماتی به عمل خواهد آورد و درصورتی‌که اسرائیل نتواند احتیاجات خود را از این راه تأمین سازد پس از این‌که موضوع را به اطلاع دولت آمریکا رساند، آمریکا طبق موارد ذیل برای مدت پنج سال اقدام خواهد کرد و در پایان این مدت هر یک از طرفین می‌توانند با اخطار قبلی در ظرف یک سال به این سازش پایان بدهند.

الف) اگر برای اسرائیل امکان نداشته باشد نفتی را که برای احتیاجات داخلی عادی خود لازم دارد خریداری نماید و آمریکا از لحاظ تأمین مقدار احتیاجات عادی خود محدودیتی نداشته باشد دولت آمریکا بدون فوت وقت، نفتی را که اسرائیل باید برای احتیاجات عادی خود به شرح فوق خریداری نماید، تأمین خواهد کرد. اگر اسرائیل نتواند وسایل لازم را برای حمل‌ونقل این سوخت تأمین نماید، دولت آمریکا برای به دست آوردن وسایل نقلیه مورد لزوم از هرگونه کوششی فروگذار نخواهد کرد.

ب) اگر اسرائیل نتواند نفت مورد احتیاج عادی خود را خریداری نماید و محدودیت، به‌وسیله تحریم نفت یا علل دیگر مانع این گردد که آمریکا نیز تمام احتیاجات عادی خود را به دست آورد، در آن صورت دولت آمریکا بدون فوت وقت نفت مورد احتیاج اسرائیل را برای خرید بر اساس فرمول ذخیره و تخصیص آژانس بین‌المللی انرژی، آن طوری ‌که توسط دولت آمریکا عملی می‌گردد، فراهم خواهد نمود تا احتیاجات حیاتی اسرائیل را تأمین سازد.

ج) اگر اسرائیل قادر نباشد وسایل لازم را برای حمل‌ونقل این نفت تأمین نماید دولت آمریکا برای به دست آوردن وسیله نقلیه مورد لزوم از هرگونه کوششی فروگذار نخواهد کرد. کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی هر سال و در صورت اقتضا زودتر، بنا به درخواست یکی از طرفین ملاقات خواهند کرد تا احتیاجات اسرائیل را از لحاظ نفت بررسی نمایند.


     برای کمک به اسرائیل به‌منظور تأمین احتیاجات نفتی و به‌عنوان قسمتی از مبلغ کل سالانه در ماده یک فوق ایالات‌متحده موافقت می‌نماید که:

الف) هنگام تعیین مبلغ کلی سالانه‌ای که دولت از کنگره درخواست می‌نماید و برای مدت تعیین‌شده در ماده سه فوق، توجه خاصی به احتیاجات اسرائیل مبذول دارد و در جمع آن مبلغ، مخارج اضافی اسرائیل را برای واردات نفت به‌جای نفتی که از ابورودس و رأس‌سدر استخراج می‌نمود (5 /4 ملیون تن در سال 1975م- 1354ش) منظور دارد.

ب) از کنگره درخواست کند مخارج لازم، به میزانی که در یک موافقت‌نامه دو جانبه تعیین خواهد شد، برای تأسیس مخازن ذخیره نفت در اسرائیل در اختیار دولت اسرائیل بگذارد؛ به‌نحوی‌که ظرفیت ذخیره نفت اسرائیل را ـ که هم‌اکنون تقریباً برای شش ماه است ـ به میزان یک سال افزایش دهد. این انبارهای ذخیره طی 4 سال تکمیل خواهد گردید. تأسیس، به کار انداختن، تأمین بودجه و مسائل مربوط دیگر در مورد این برنامه هرچه زودتر بین دو دولت به‌تفصیل مورد مذاکره قرار خواهد گرفت.


     دولت ایالات‌متحده انتظار نخواهد داشت قبل از این‌که دولت مصر تعهدات خود را طبق پیمان جداسازی نیروها در ماه ژانویه 1974م[دی 1352ش] عملی نماید و عبور کالاهای اسرائیلی را از بنادر اسرائیل و به‌سوی آن‌ها از طریق کانال سوئز امکان‌پذیر سازد، اسرائیل اجرای پیمان را آغاز کند.
     دولت ایالات‌متحده با اسرائیل هم‌عقیده است که پیمان آینده با مصر باید پیمان صلح نهایی باشد.
     درصورتی‌که مصر هرکدام از مواد پیمان را نقض نماید، دولت آمریکا حاضر است در مورد میزان و آثار نقض پیمان و اقدام احتمالی از طرف دولت آمریکا برای اصلاح وضع با اسرائیل مشورت نماید.
     دولت آمریکا هر تصمیم شورای امنیت که پیمان را تغییر دهد یا تأثیر بدی در آن داشته باشد وتو خواهد کرد.
     دولت آمریکا به کوشش‌هایی که از طرف دیگران برای طرح پیشنهاد‌هایی به عمل می‌آید که به عقیده مشترک امریکا و اسرائیل به ضرر منافع اسرائیل خواهد بود، نخواهد پیوست و برای جلوگیری از آن‌ها اقدام خواهد کرد.
    با در نظر گرفتن تعهدات طویل‌المدت آمریکا در مورد امنیت و موجودیت اسرائیل، دولت ایالات‌متحده تهدید از طرف یک قدرت جهانی را علیه امنیت یا حاکمیت اسرائیل وخیم تلقی خواهد کرد.
    دولت آمریکا و دولت اسرائیل برنامه فوق‌العاده اجرای تحویل تجهیزات نظامی به اسرائیل را در وضع فوق‌العاده (هرچه زودتر احتمالاً طی دو ماه از امضای این پیمان) به نتیجه خواهند رسانید.
    نظر دولت ایالات‌متحده این است که تعهدات مصر طبق پیمان مصر و اسرائیل، به کار بستن آن، قانونی بودن و مدت آن به‌هیچ عمل یا تحولی بین سایر کشورهای عرب و اسرائیل مشروط نیست. دولت ایالات‌متحده پیمان را، پیمان قائم بالذات تلقی خواهد کرد.
    دولت آمریکا شریک نظریه اسرائیل است که به علل سیاسی موجود، مذاکرات با اردن به‌منظور سازش و صلح کلی صورت خواهد گرفت.
    طبق اصل آزادی کشتیرانی در دریاها و عبور آزاد و بدون مزاحمت در راه‌های دریایی که آب‌های بین‌المللی را به یکدیگر وصل می‌کند، دولت ایالات‌متحده تنگه باب‌المندب و تنگه جبل‌الطارق را به‌عنوان راه آبی بین‌المللی تلقی می‌نماید.
    درصورتی‌که نیروی اضطراری سازمان ملل یا هر ارگان دیگر سازمان ملل بدون توافق قبلی طرفین امضاکننده پیمان مصر و اسرائیل و نیز توافق آمریکا، قبل از این‌که این پیمان به پیمان دیگری تبدیل گردد، بیرون کشیده شود ایالات‌متحده عقیده دارد که پیمان باید در تمام موارد آن کماکان الزام‌آور باقی بماند.
    ایالات‌متحده و اسرائیل موافقت می‌نمایند که امضای پروتکل پیمان مصر و اسرائیل و قوت قانونی گرفتن آن، به‌طور کامل قبل از این‌که کنگره آمریکا وظایف ایالات‌متحده را درباره نظارت و دیده‌بانی، به شرح مندرج در پیمان و ضمیمه آن، تصویب کند، صورت نخواهد گرفت.

ایالات‌متحده به دولت اسرائیل اطلاع داد که توافق دولت مصر را در مورد آنچه در بالا گفته شد جلب کرده است.

 

مُلحقه سری در مورد کمک نظامی

در مورد کمک‌ نظامی و اقتصادی به اسرائیل، مطالب ذیل که توسط آمریکا به اطلاع رسانیده شده است آنچه را که در پیمان تعیین گردیده تکمیل می‌نماید:

آمریکا مصمم است حفظ قدرت دفاعی اسرائیل را به‌وسیله تحویل وسایل پیشرفته مثل هواپیمای اف ـ 16 ادامه دهد.

دولت آمریکا با برقراری ملاقاتی سریع برای تحقیقات مشترک به‌منظور بررسی وسایل مدرن مورد درخواست اسرائیل در زمینه فنّاوری عالی و سلاح‌های پیشرفته (شامل موشک‌های زمین به زمین از نوع پرشینگ مجهز به کلاهک‌های عادی) موافقت می‌نماید، بدین منظور که درخواست‌ها را با نظر مساعد مورد بررسی قرار دهد.

دولت آمریکا هر سال تقاضای کمک نظامی و اقتصادی به اسرائیل را برای تصویب به کنگره تسلیم خواهد کرد تا به تأمین احتیاجات نظامی و اقتصادی اسرائیل کمک کند.

 

شماره: 215 ـ 1 /11 /39              تاریخ: 29 /10 /39

 

موضوع: اظهارات یهودی‌های ایران

طبق اطلاع واصله یهودی‌های ایران می‌گویند اگر یهودی‌های آمریکا از کندی حمایت نمی‌کردند موفقیت رقیب او حتمی بود؛ زیرا کندی فقط با اختلافات بسیار جزئی که در حدود 110000 رأی بوده بر نیکسون پیروز شد و نیز گفته شده به همین مناسبت کندی از اسرائیل در مقابل اعراب حمایت خواهد کرد.

4 /11 /39

به فرموده بایگانی شود.

گیرندگان: سازمان اطلاعات و امنیت کشور

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . جعفری، دکتر علی‌اکبر، منافع استراتژیک مشترک و اتحاد آمریکا ـ اسرائیل، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، سال 1389، ص 51 تا 55.

[2] . میرشامیر، جان جی ـ ولت، استیوان. ام، «لابی صهیونیزم و سیاست خارجی ایالات ‌متحده»، مترجم: لطف‌الله میثمی، چاپ اول سال 1387، نشر صمدیه، ص 11 و 12.











لُرد بالفور (سرمایه‌دار و بانکدار معروف یهودی) 1917م (11 آبان 1296ش)


«توماس ادوارد لورنس»، افسر اطلاعاتی انگلیس با تحریک اعراب به شورش علیه حکومت عثمانی و تفرقه‌اندازی در سرزمین مسلمانان، زمینه را برای تشکیل حکومت صهیونیستی در خاورمیانه فراهم کرد.


کنفرانس صلح پاریس و نظام قیمومیت 1919م (1297ش)


نقشه تقسیم بندی کشورهای منطقه خاورمیانه طبق قرارداد سایکس-پیکو 1916م (1294ش)


تئودور هرتزل (هرتصل)


ژنرال لینبی پس از ورود رسمی به قدس شریف


سخنرانی خوش‌آمد گویی به سربازان انگلیسی پس از ورود به قدس شریف به فرماندهی ژنرال لینبی سال 1917


کنفرانس سان‌ریمو


نمایی از کنگره صهیونیسم- عکس هرتصل بر روی دیوار


بنگوریون در حال قرائت بیانیه تشکیل رژیم صهیونیستی


بازداشت اعراب پس از اعتراضات علیه قیمومیت انگلیس 1938


نیروهای عرب جبهه شرق اردن در خیابان‌های قدس در سال - 1938


حاییم وایزامان رهبر صهیونیست‌ها (که اولین رئیس رژیم صهیونیستی شد) طی مراسم سوگند خود در قدس - 1949


تشکیلات نظامی هاگانا


تصاویر مهاجران یهود پس از اشغال سرزمین فلسطین


سربازان نیروهای مشترک کشورهای عربی در حال تیراندازی به سوی نیروهای یهودی هاگانا - 1948


چند روز پیش از پایان قیمومیت انگلیس بر فلسطین - سرباز انگلیسی - 1948


گلدا مایر نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مسجد الاقصی - 1969


تجاوز و اشغال و کوچاندن فلسطینیان از سرزمین مادری


تجاوز، اشغال و کوچاندن فلسطینیان از سرزمین مادری


خودروی صلیب سرخ درکنار فلسطینی‌های آواره قدس غربی که به اشغال صهیونیست‌ها درآمد - 1948


 

تعداد مشاهده: 9407


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.