دستگیری امام خمینی در 15 خرداد 1342 و زندان، بازداشت، بازجویی و اسناد آن
تاریخ انتشار: 18 تير 1402
«امام خمینی به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی دو بار دستگیر شد؛ پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و سیزدهم آبان ۱۳۴۳ که به تبعید ایشان انجامید.
امام خمینی از سال ۱۳۴۱ مبارزه علنی با رژیم پهلوی را آغاز کرد و در 22 /12 /1341 در اعلامیهای خطاب به علما و روحانیان، به علت تلاش رژیم پهلوی برای نابودی احکام ضروری اسلام، عید نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای ملی اعلام کرد و از آنان خواست عید را عزا بگیرند تا مردم از مصائب گریبانگیر اسلام و مسلمانان آگاه شوند. برخی از علمای دیگر نیز عید را عزا اعلام کردند.
رژیم پهلوی در واکنش به موضعگیری روشن امام خمینی و برخی دیگر از علما و مراجع در برابر کارهای ضد اسلامی رژیم، در واپسین روزهای سال ۱۳۴۱ برای تهدید و ارعاب مردم، نظامیان بسیاری را به قم اعزام کرد. امام خمینی در آخرین جلسه درس سال ۱۳۴۱ در مسجد اعظم قم فضای ترس و خفقان حاکم بر کشور را در هم شکست و آمادگی خود را برای فداکاری در راه اسلام اعلام کرد. رژیم در عصر روز ۲۵ شوال ۱۳۸۲ق /2 /1 /1342ش هنگام برگزاری مراسم سوگواری امام صادق(ع) در مدرسه فیضیه به مدرسه حمله کرد و به ضرب و جرح طلاب پرداخت. این کار با واکنش منفی مراجع تقلید، روحانیان و عموم طبقات مردم رو به رو شد. امام خمینی تصمیم گرفت با بهرهگیری از فضای محرم و مجالس عزاداری امام حسین(ع) در سراسر کشور، کارهای ضد دینی رژیم پهلوی را افشا و مردم را از نفوذ اسرائیل در ایران آگاه کند. ایشان افزون بر این تصمیم در چهلم رخداد حمله رژیم به مدرسه فیضیه با انتشار پیامی شخص محمدرضا پهلوی را در این حادثه مقصر دانست.
رژیم پهلوی برای مهار بحران و بیاثر ساختن اقدامات روحانیان در ماه محرم، ضمن تهدید و ارعاب وعاظ و هیئتهای مذهبی از آنان تعهد گرفت در این ماه از سخنان تحریکآمیز پرهیز کنند و بر ضد پهلوی و اسرائیل و در مورد در خطر بودن اسلام سخنی نگویند.
امام خمینی در واکنش به این اقدام رژیم در اطلاعیهای چنین تعهداتی را بیارزش خواند و با آن مخالفت کرد و التزام گیرندگان را مجرم و قابل تعقیب معرفی کرد. ایشان همچنین به مبلغان و هیئتهای مذهبی یادآور شد: بر آنان لازم است در ماه محرم فریضه دینی خود را در اجتماعات ادا کنند و از امام حسین(ع) فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گرفته، از زندان و شکنجه نترسند. ایشان خاطرنشان کرد که خطر رژیم پهلوی برای اسلام کمتر از خطر بنیامیه نیست؛ زیرا این رژیم با اسرائیل و عمّال آنان همراهی کرده و دستگاه تبلیغات کشور و تمام شغلهای حساس در ارتش و فرهنگ و دیگر وزارتخانهها را به آنان سپرده است.
با آغاز ماه محرم سال ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش و شروع مراسم عزاداری امام حسین(ع) اعتراضهای مردم به رژیم پهلوی شدت گرفت. اوج آن سخنرانی از پیش اعلام شده امام خمینی در عصر عاشورای این سال برابر با 13 /3 /1342 در مدرسه فیضیه بود. شب پیش از آن برخی از افراد مرتبط با رژیم، به آیتالله سید احمد زنجانی(شبیری زنجانی) خبر دادند که رژیم قصد جدی برای دستگیری امام خمینی را دارد. همین خبر را صبح عاشورا نیز آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی به آیتالله شبیری زنجانی رساند و با توجه به دوستی وی با امام خمینی از او خواست مانع سخنرانی ایشان شود و آیتالله زنجانی خبر را به واسطه فرزند خود آیتالله سید موسی زنجانی از طریق آیتالله شهابالدین اشراقی به ایشان رساند؛ اما امام خمینی آن را تهدید شمرد. امام خمینی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه با خودرویی روباز در حالتی که یک سر عمامه را رها کرده بود با حالت عزا و گِل به پیشانی، با وجود تراکم جمعیت در مسیر و میدان آستانه، از خانه به سوی فیضیه حرکت کرد. ایشان در سخنان خود به شخص محمدرضا پهلوی حمله کرد و حکومت پهلوی را به دستگاه یزید و بنیامیه تشبیه کرد و درباره همسویی شاه با اسرائیل هشدار داد و بار دیگر موضوع تهدید وعاظ و تعهد نامشروع از آنان را مطرح کرد. پس از این سخنرانی موج جدیدی از اعتراض و انتقاد بر ضد رژیم پهلوی آغاز شد و رژیم در برابر گسترش آن در روز چهاردهم خرداد در تهران و قم واکنش شدیدی نشان داد و بر اساس گزارش شهربانی تهران، در همان روز در حدود ۱۲۴ نفر از اقشار مختلف مردم در میدان توپخانه دستگیر و عدهای نیز شهید شدند. دو روز پس از این سخنرانی در ساعت سه بامداد پانزدهم خرداد برابر با دوازدهم محرم ۱۳۸۳ق، نیروهای امنیتی امام خمینی را به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور و تماس با عوامل خارجی با هدف ایجاد اغتشاش در کشور دستگیر کردند. اسدالله عَلَم در جلسه هیئت دولت، عصر 15 /3 /1342 اشاره کرد که تصمیم بر این بوده است دستگیری روز شنبه باشد؛ ولی به دلیل اتفاقی که رخ داد، زودتر صورت گرفت.
دوازدهم محرم ۱۳۸۳ق پس از نیمه شب تعداد زیادی کماندو و سرباز گارد، مسلح به سلاحهای گرم و سرد به قم آمدند و خانه امام خمینی را در محله یخچال قاضی محاصره کردند. مأموران از بام و دیوار وارد خانه شدند؛ ولی ایشان را پیدا نکردند. آنان خادم خانه و چند نفر از کارکنانی را که روزها از میهمانان پذیرایی میکردند و شبها آنجا میخوابیدند برای یافتن امام خمینی بیدار کردند و کتک زدند. امام خمینی به جهت برگزاری مراسم سوگواری امام حسین(ع) در دهه محرم در منزل، شبها در خانه فرزند خود سید مصطفی که در مقابل خانه ایشان بود استراحت میکرد. ایشان که هنگام بیداری برای نماز شب متوجه هیاهو شده بود فرزندش را بیدار کرد و به او اطلاع داد که برای دستگیری ایشان آمدهاند؛ سپس با پوشیدن لباس و خروج از خانه و معرفی خود و گفتن این جمله که «روحالله خمینی منم به کسی کاری نداشته باشید» به مأموران اعتراض کرد و کار آنان را وحشیانه و غیرانسانی خواند و با آگاهی از خواست آنان و برداشتن لباس و قرآن همراه آنان حرکت کرد.
مأموران امام خمینی را در فولکس واگن سیاه رنگی نشاندند و ماشین را به صورت خاموش تا رو به روی بیمارستان فاطمی حرکت دادند و از آنجا ایشان را با خودروی سواری دیگری به تهران بردند و سید مصطفی خمینی که نتوانسته بود از دستگیری پدر جلوگیری کند با فریاد رسا دستگیری ایشان را به گوش همسایهها و مردم رساند.
امام خمینی در مسیر حرکت به تهران ضمن دلداری به مأموران وحشت زده و مضطرب، از آنان خواست برای انجام نماز صبح توقف کنند؛ ولی آنان نپذیرفتند و تنها اجازه دادند از داخل ماشین روی خاک کنار جاده تیمم کرده، نماز صبح را در حال حرکت و پشت به قبله بخواند. همان روز اداره دادرسی ارتش قرار بازداشت موقت امام خمینی را به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور صادر کرد و ایشان به آن اعتراض کرد. هم زمان با دستگیری امام خمینی گروه زیادی از علما و روحانیان مبارز از جمله آیات عظام سیدحسن قمی، بهاءالدین محلاتی، مرتضی مطهری، ناصر مکارم شیرازی، محمدتقی فلسفی و سید ابراهیم ابطحینژاد نیز در سراسر کشور دستگیر شدند. از این افراد آیتالله بهاءالدین محلاتی از شیراز و آیتالله سید حسن قمی از مشهد در زندان و حصر همراه امام خمینی بودند.
خبر دستگیری امام خمینی و تشکیل پرونده جهت محاکمه ایشان ساعت دو بعد از ظهر روز پانزدهم خرداد از طرف رژیم پهلوی اعلام شد؛ در حالی که پیش از آن، این خبر در اکثر شهرهای ایران انتشار یافته بود. مردم قم در واکنش به دستگیری امام خمینی، اول صبح پانزدهم خرداد در خانه ایشان جمع شدند و همراه آیتالله سید مصطفی خمینی بهرغم ممانعت مأموران پلیس، در صحن حرم حضرت فاطمه معصومه(س) اجتماع کردند. علما و روحانیان حوزه علمیه قم نیز در صحن به مردم ملحق شدند. این اجتماع به راهپیمایی و درگیری با نیروهای انتظامی و کشته و زخمی شدن عدهای منجر شد. افزون بر قم، مردم تهران و برخی شهرهای دیگر نیز قیام کردند. وزارت جنگ رژیم مأمور شد با اعلام حکومت نظامی قیام مردم تهران را سرکوب کند. از سوی دیگر، پس از دستگیری امام خمینی، مراجع تقلید وقت مانند: آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری برای چارهجویی در خانه آیتالله سید احمد شبیری زنجانی گرد هم آمدند. چنانکه علما و مراجع قم و دیگر شهرها از جمله آیتالله سید احمد خوانساری از مراجع تهران آیتالله سید محمدهادی حسینی میلانی از مراجع مشهد و آیتالله سید شهابالدین نجفی مرعشی از مراجع قم با اعلامیهها و تلگرامها به دستگیری امام خمینی واکنش نشان دادند. علما و مراجع به اعلامیه و تلگرام بسنده نکردند و برای اعتراض به رژیم پهلوی و در فشار گذاشتن دولت برای آزادی امام خمینی و دیگر علما و روحانیان دستگیر شده و تضمین امکان فعالیتهای سیاسی برای همگان در حد قانونی، در یک حرکت دستهجمعی و پس از هماهنگیهای لازم در هفدهم خرداد ۱۳۴۲ به تهران مهاجرت کردند.
اسامی ۶۵ نفر از علمای مهاجر از ۲۶ شهرستان در منابع ثبت شده است. از جمله:
سید شهابالدین نجفی مرعشی، مرتضی حائری، سید محمدحسین طباطبائی و سید کاظم شریعتمداری از قم؛ سید محمدهادی میلانی، مجتبی قزوینی از مشهد،
سیدحسین خادمی، سید محمد موسوی شمسآبادی از اصفهان،
حسینعلی منتظری از نجفآباد،
ملاعلی همدانی از همدان،
سیداحمد خسروشاهی و عبدالله مجتهدی از تبریز،
سید محمود ضیاءبری و سید حسین بحرالعلوم از رشت،
سید عزالدین حسینی از زنجان، روحالله کمالوند از خرم آباد،
سید مهدی یثربی از کاشان،
محمد صدوقی و سید روحالله خاتمی از یزد.
خواستههای علمای مهاجر آزادی بدون قید و شرط امام خمینی، مصونیت ایشان به عنوان عالم تراز اول بنابر اصل دوم متمم قانون اساسی، آزادی دیگر زندانیان و دستگیر شدگان و دادن آزادی بیان به آنان و تغییر دولت به دولتی بود که با روحانیت مذاکره کند.
در برابر تهدید رژیم پهلوی به اعدام امام خمینی، با پیگیری آیات حسینعلی منتظری و فعالیت ابراهیم امینی، سید محمدهادی حسینی میلانی، سید شهابالدین نجفی مرعشی، محمدتقی آملی و سیدکاظم شریعتمداری از مراجع تقلید به صورت کتبی به اجتهاد و مرجعیت امام خمینی شهادت دادند.
روحانیان، استادان و فضلای حوزههای علمیه قم و شهرستانها با صدور اعلامیه و تلگرامها به دستگیری امام خمینی اعتراض کردند. جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم در نامهای به هیئت دولت به بازداشت غیر قانونی امام خمینی و جمعی از علما اعتراض کردند.
حوزههای علمیه نجف، کربلا و کاظمین نیز با دریافت خبر بازداشت امام خمینی و کشتار پانزده خرداد با تشکیل اجتماعات و طی تلگرامهایی به سلاطین و رؤسای جمهوری کشورهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی حمایت خود را از امام خمینی و تنفر خویش را از اعمال وحشیانه رژیم پهلوی اعلام کردند و خواستار آزادی فوری امام خمینی شدند. محمود شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الازهر مصر، شش روز پس از دستگیری امام خمینی در هجدهم محرم ۱۳۸۳ق /21 /3 /1342ش، اهانت به ساحت مقدس ایشان را داغ ننگی بر پیشانی بشریت معرفی کرد و طی تلگرامی از محمدرضا پهلوی خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام که پاسداران قوانین الهیاند خودداری کند و علمای بازداشت شده را هرچه زودتر آزاد سازد.
دستگیری امام خمینی چنانکه خود به نقل از حسن پاکروان، رئیس وقت سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، بازگو کرده، هیچ سودی برای رژیم پهلوی نداشت، اما برای رژیم پیامدهای متعددی داشت از جمله قیام پانزده خرداد، تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی و تأیید آن از علما، توجه بیشتر مردم به روحانیت، افشای هرچه بیشتر ماهیت رژیم پهلوی برای مردم ایران و مسلمانان دیگر کشورها؛ نیز برکناری اسدالله علم در 17 /12 /1342 و جایگزینی حسنعلی منصور به نخست وزیری.
امام خمینی را پس از دستگیری، ساعت پنج صبح پانزده خرداد ۱۳۴۲ یکسره به باشگاه افسران در تهران بردند و در غروب روز پانزده خرداد ایشان را از باشگاه افسران به پادگان قصر (بیسیم) در سه راه زندان منتقل کردند که تا 4 /4 /1342 در این زندان به سر برد. ایشان را پس از آن به زندان پادگان عشرت آباد (پادگان ولی عصر فعلی) منتقل کردند.»[1]
امام خمینی پس از آزادی از زندان در 11 /5 /1342 ابتدا به خانه سید عباس نجاتی واعظ در داوودیه و پس از سه روز به تقاضای غلامحسین روغنی و موافقت ساواک و امام خمینی، ایشان به خانه وی در قیطریه منتقل شد.
ایشان در بازداشتگاه هیچیک از پرسشهای بازجویان ساواک را قابل پاسخگویی ندانست و در جواب بازجویی سکوت کرد.
تنها سندی که از پاسخ کتبی امام خمینی به بازجویی در زندان در دست است، مربوط به تاریخ 25 /3 /1342 میباشد. حضرت امام در این برگ بازجویی نوشته:
«چون استقلال قضایی در ایران نیست و قضات محترم در تحت فشار هستند، نمیتوانم به بازپرسی جواب دهم.»
اسناد زیر[2] شامل تعدادی از نامهها و گزارشها مربوط به دستگیری و بازجویی فوقالذکر است.
*****
گیرنده: ریاست اداره دادرسی ارتش (دادستانی)
تاریخ: 15 /3 /1342 شماره: 10456 /313
موضوع: روحالله الموسوی خمینی
نامبرده بالا در تاریخ 15 /3 /42 به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت دستگیر و در حال حاضر در پادگان بیسیم بازداشت میباشد. علیهذا خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به صدور قرار بازداشت مشارالیه اقدام مقتضی معمول و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور
سرلشگر پاکروان
از طرف 15 /3 /42
اقدام کننده: میرفخرایی 15 /3 /42
رئیس بخش ۳۱۳
رئیس اداره یکم
*****
تاریخ: 15 /3 /1342
قرار بازداشت موقت مورخه 15 /3 /42
درباره روحالله الموسوی خمینی که به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت دستگیر گردیده و تحت پیگرد میباشد به علت بیم تبانی و اهمیت بزه قرار بازداشت موقت صادر و اعلام میگردد و این قرار در ظرف ۲۴ ساعت طبق مقررات قابل اعتراض است.
بازپرس ۱ لشگر ۱ گارد
سرهنگ ستاد کوشا
موافقم دادیار دادگاه عادی لشگر 1 گارد سرهنگ معتمدپور
15 /3 /42
بسمه تعالی
به این قرار اعتراض دارم
روحالله الموسوی الخمینی. 15 /3 /42
*****
تاریخ: 16/۳ /42
شماره: 10710 /313
گیرنده: ریاست اداره دادرسی ارتش (دادستانی)
موضوع: روحالله الموسوی خمینی
شماره عطف ۱۱۳۵ / ب ۱ - بازپرس لشگر ۱ گارد
چون نامبرده بالا که به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت از تاریخ 15 /3 /42 دستگیر و بازداشت میباشد به قرار صادره بازپرس ۱ لشگر گارد اعتراض نموده لذا تعداد ده برگ پرونده مشارالیه را جهت هر گونه اقدام قانونی به پیوست ایفاد میدارد. خواهشمند است دستور فرمایید از نتیجه اقدامات معموله این سازمان را مستحضر سازند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور
سرلشگر پاکروان
*****
تاریخ: 18 /3 /1342
صورتجلسه رسمی دادگاه
رأی شماره: ۳۰۴ – 18 /3 /42 دادگاه عادی مرکز در اختیار لشگر 1 گارد
جلسهای اداری دادگاه عادی به استناد مدلول ماده ۱۶۶ قانون دادرسی و کیفر ارتش ساعت ۱۲۰۰ روز 18 /3 /42 به ریاست سرهنگ ستاد خسرو پرویزی و به کارمندی سرهنگ مهندس مصطفی ایروانی توبچیباشی و سرهنگ ستاد احمد اخوان ذاکری تشکیل؛ پس از بررسی دقیق محتویات پرونده مقدماتی که بر علیه غیر نظامی روحالله الموسوی خمینی متهم به اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت با توجه به اعمالی که اخیراً صورت گرفته و با رعایت مفاد پینویس تیمسار دادستان ارتش در برگ ۱۲ و اهمیت بزه هیئت دادرسان به اتفاق آرا قرار مورخه 15 /3 /42 صادره از طرف بازپرس ۱ لشگر ۱ گارد مبنی بر بازداشت موقت متهم مزبور را تأیید و اعلام میدارد.
رئیس دادگاه عادی لشگر سرهنگ ستاد خسرو پرویزی
سرهنگ مهندس مصطفی ایروانی توبچی باشی کارمند ۱ عادی لشگر
کارمند ۲ عادی لشگر
سرهنگ ستاد احمد اخوان ذاکری
*****
تاریخ: 19 /3 /1342
شماره: ۴۳۰ س ت /۳
موضوع: بازجویی از آیتالله خمینی
در جبهه ملی مطرح شده است که سرلشگر خلعتبری بازپرس آیتالله خمینی اظهار داشته است:
هرگز مردی با این نیرو و قدرت ندیدم. این شخص علناً برای مرگ خود را حاضر مینماید و در جواب بازجویی سکوت اختیار کرده است.
تعداد نسخه: ۲
گیرندگان: ریاست ساواک تهران جهت اطلاع
از آقای صدارت خواسته شود سرلشگر خلعتبری کیست؟ 23 /3 /42
ریاست ساواک بخش ۳
مراتب به عرض رسید پینوشت فرمودند.
آقای صدارت
سرلشگر خلعتبری کیست؟
*****
گیرنده: ریاست شهربانی کل کشور اداره اطلاعات تاریخ: 23 /3 /1342
شماره: 11180 /313
موضوع: روحالله الموسوی خمینی
نامبرده بالا که اعمال و رفتارش در جریان وقایع اخیر جهت آن شهربانی کل معلوم میباشد در تاریخ 15 /3 /42 در شهرستان قم دستگیر و به مرکز اعزام و از تاریخ مذکور به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت با صدور قرار بازپرس نظامی بازداشت میباشد. علىهذا با توجه به مطالب مذکور خواهشمند است دستور فرمایید ضمن اعلام هر گونه سوابقی از مشارالیه متن سخنرانی او را که در تاریخ 13 /3 /42 در قم ایراد نموده کتباً و یا چنانچه به وسیله نوار ضبط صوت سخنان او اخذ گردیده به این سازمان ارسال نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور
سرلشگر پاکروان
از طرف 23 /3 /42
اقدام کننده: میرفخرایی 23 /3 /42
رئیس بخش ۳۱۳
رئیس اداره یکم 23 /3 /42
مدیرکل 23 /3 /42
معاون
*****
گیرنده: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت تهران تاریخ: 23 /3 /1342
شماره: 11181 /313
موضوع: روحالله الموسوی خمینی
شماره عطف: ۴۴۹۲/ س ت - ۴۲/۳/۱۱
نامبرده بالا در جریان وقایع اخیر در تاریخ 15 /3 /42 در شهرستان قم دستگیر و به مرکز اعزام و از تاریخ مذکور به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت با صدور قرار بازپرس نظامی در زندان بازداشت میباشد. علیهذا به منظور تکمیل پرونده وی دستور فرمایید ضمن اعلام هرگونه سوابقی از مشارالیه متن سخنرانی او را که در تاریخ 13 /3 /42 در قم ایراد نموده کتباً و یا چنانچه به وسیله نوار ضبط صوت اخذ گردیده نوار مذکور را ارسال نمایند.
مدیر کل اداره سوم
ب امجدی
از طرف
اقدام کننده: میرفخرایی 23 /3 /42
رئیس بخش ۳۱۳ 23 /3 /42
رئیس اداره یکم 23 /3 /42
*****
تاریخ: 25 /3 /1342
صورت جلسه مورخه 25 /3 /42
در ساعت ۱۰۰۰ روز شنبه ۴۲/۳/۲۵ جهت بازجوئی از آقای روح الله الموسوی خمینی، فرزند مصطفی، دارنده شناسنامه ۲۷۴۱، صادره از خمین، متولد سال ۱۲۷۹ شمسی، در پادگان بیسیم حضور به هم رسانیده و پس از معرفی در مورد سؤال از ایشان اقدام لازم معمول و لیکن مشارالیه از دادن جواب خودداری فرمودند. علیهذا امضاکنندگان زیر مراتب فوقالذکر را گواهی و تأیید مینماییم.
نماینده کل ۲ ستاد لشگر گارد
سروان انزابی
25 /3 /42
نماینده ساواک میرفخرایی 25 /3 /42
*****
[تاریخ: 25 /3 /1342]
چون استقلال قضایی در ایران نیست و قضات محترم در تحت فشار هستند نمیتوانم به بازپرسی جواب دهم.
روحالله الموسوى
*****
پینوشتها:
[1] . دانشنامه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول، سال 1400، ج 5، ص 379 تا 386. با مقداری تلخیص و ویرایش.
[2] . اسنادی که در این مقاله مشاهده میکنید از کتاب: سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ دوم، سال 1386، ج 2، صفحات: 206 تا 208، 211 و 212، 214 تا 216؛ استخراج گردیده است.
سخنرانی امام خمینی در عاشورای سال 1342
سخنرانی امام خمینی در عاشورای سال 1342
امام خمینی در قیطریه تهران در ایام حصر سال 1342
امام خمینی(ره) در قیطریه تهران در ایام حصر سال 1342
تعداد مشاهده: 10464