جنبش دانشآموزی در سال 57 و جنایت رژیم شاه در 13 آبان در دانشگاه تهران
تاریخ انتشار: 12 آبان 1403
مقدمه
پنجم شهریور 57، جمشید آموزگار به فرمان محمدرضا پهلوی از نخستوزیری استعفا کرد و جعفر شریفامامی رئیس مجلس سنا، نخستوزیر شد. شریفامامی که کابینه خود را کابینه آشتی ملی معرفی کرده بود، با سیاستهای فریبکارانه سعی داشت اندکی از التهاب و تشنجهای جامعه بکاهد. شریفامامی که تازه دو هفته کارش را شروع کرده بود، با بزرگترین راهپیمایی تاریخ ایران با شرکت بیش از سه میلیون نفر در سراسر کشور روبرو شد.[1] با این حال مهمترین رویداد نخستوزیری کوتاه شریفامامی فاجعه 17 شهریور[2] بود که رژیم جنایات خود را با آن تکمیل کرد. به دنبال این فاجعه بود که سیلی از اعتراضات و اعتصابات علیه رژیم به وجود آمد. در اواسط آبان 57، موج دیگری از اعتراضات گسترده مردمی در سراسر ایران آغاز گردید که حضور گسترده دانشآموزان در این اعتراضات از ویژگیهای بارز آن محسوب میشود. حضور گسترده دانشآموزان در کنار سایر اقشار جامعه بود که باعث شد رژیم ستمشاهی در 13 آبان 1357، در دانشگاه تهران خشنترین حادثه پس از 17 شهریور را رقم بزند و آن هم کشتار خونین شمار زیادی از دانشآموزان و افراد بیگناه کشور بود. بعد از این جنایت چهره ضد مردمی رژیم پهلوی بیش از پیش رسوا شد. بازتابهای این روز چنان وسعت یافت که نهایتاً منجر به فروپاشی دولت شریفامامی در 14 آبانماه 1357 شد.
گسترش نارضایتیها در دولت جعفر شریفامامی
در طول 70 روزی که از عمر دولت شریفامامی میگذشت، دولت تقریباً فلج شده بود. کارگران صنعت نفت از اولین گروههای کارگری بودند که پس از واقعه خونین 17 شهریور دست به اعتصاب زدند و به دنبال آن، در روز اول مهر و شروع مدارس، معلمین جزو نخستین کارمندان دولت بودند که به همراه هزاران دانشآموز، دست به اعتصاب زدند و در تظاهرات خیابانی شرکت کردند.
دانشجویان، کارمندان واحدهای صنفی و خدماتی و تجاری، اعضای هیئت علمی دانشگاههای تهران، زندانیان و رانندگان خطوط بین شهری، دست به اعتصاب زده بودند و تقریباً اکثر سازمانها و نهادهای دولتی بهصورت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمده بود. موج گسترده این اعتصابات شاید در ابتدای امر زمینههای اقتصادی داشت، ولی هر چقدر زمان میگذشت، رنگ سیاسی به خود میگرفت. بهویژه که بازار و فروشندگان بزرگ در تهران از اعتصابکنندگان حمایت میکردند. اضافه بر این، امام خمینی طی فتوایی به روحانیون و علما مجوز پرداخت نیمی از موقوفات مذهبی را که در اختیار دارند به خانوادههای اعتصابیون داده بودند.[3]
اعتصاب کارکنان و کارگران شرکت نفت بیشترین ضربه را بر پیکره دولت شریفامامی وارد کرده بود. نبض اقتصادی دولت، وابستگی شدیدی به فروش نفت داشت، به همین جهت مورد استیضاح نمایندگان مجلس شورای ملی قرار گرفت و بهروشنی اعلام ورشکستگی سیاسی کرد. از این رو شریفامامی «شدیداً از اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت شکایت کرد.»[4]
به دنبال آن، اعتصاب کارکنان برق نیز موجب شد تا در تهران و بعضی از شهرهای بزرگ خاموشی مکرر صورت پذیرد. دامنه اعتصابات بسیار بالا گرفته بود، شرکت مخابرات و برخی کارمندان بانکها نیز به جمع اعتصابیون پیوسته بودند. هر روز روزنامهها خبری از تعطیلی و اعتصاب برخی مراکز شهرستانها میدادند. حضور دانشآموزان، دانشجویان و فرهنگیان در اعتراضات در این زمان به شکل چشمگیری افزایش یافت. بهطوریکه شریفامامی کاملاً درمانده و خسته، طی ملاقاتی که در روز سیزده آبان با شاه داشت، ضعف و ناتوانی خود را در اداره امور کشوری به اطلاع او رساند.[5]
حضور گسترده دانشآموزان در تظاهراتها
یکی از اقدامات برجسته دانشآموزان بهویژه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی حضور گسترده در راهپیماییها و تظاهراتها بود. میتوان گفت تقریباً از 2500 تظاهراتی که در دو سال آخر سلطنت پهلوی به وقوع پیوست، حدود یکچهارم آنها در دبیرستانها و دانشگاهها سازماندهی شد و دانشآموزان نقشهای کلیدی در تظاهراتهای خارج از مدارس ایفا میکردند.[6] این تظاهراتها در فصل پاییز و با بازگشایی مدارس شدّت و حدّت زیادی پیدا کرد و در قالب موج توفنده آخرین آثار و نشانههای حاکمیت ستمشاهی را از چهره جامعه ایران پاک نمود.
رژیم پهلوی در اولین روز بازگشایی مدارس در مهرماه 57 امیدوار بود که محصلان بهجای شرکت در تظاهرات و راهپیمایی خیابانی در سر کلاسها حاضر شوند، امّا برخلاف تصور عمّال رژیم، مدارس از ابتدای مهرماه به کانونی برای تشدید حرکتهای انقلابی و هدایت تظاهرات و اعتصاب تبدیل شد.[7] بهعنوان نمونه دبیرستانهای تبریز از ابتدای مهرماه 57 با نوشتن قطعنامههایی از حضور در کلاسها خودداری کردند. البته جامعه دبیران تبریز وابسته به باشگاه فرهنگیان در اعتصاب دانشآموزان نقش بسزایی داشتند.[8]
در علیآباد کتول دانشآموزان از اول مهر 57 به خیابانها آمده و دست به راهپیمایی زدند. این اقدام در روز 15 /7 /57 نیز تکرار شد و تعدادی از محصلین دختر و پسر از جلو فرمانداری بهطرف فلکه سر خواجه و از آنجا بهطرف چهارراه میدان عباسعلی رفتند.[9]
دبیرستانها و هنرستانهای تهران نیز یکی از کانونهای اصلی مبارزه و اعتراض بود و در آغاز سال تحصیلی تعداد زیادی از دانشآموزان در مقابل سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید (آیتالله طالقانی فعلی) جمع شده و علیه حمایت آمریکا از رژیم شاه شعار دادند.[10] در همین راستا در دوم مهرماه 1357 دبیرستان پهلوی (امام خمینی) کاشان صحنه پیکار نوجوانان و جوانان با مأموران بود. فرهنگیان کاشان نیز با صدور اطلاعیهای تأکید کرده بودند که درس امروز ما درس آزادی خواهد بود.[11] در مهر 1357 شهر بروجرد نیز صحنه تظاهرات دانشآموزی بود و معلّمان و دانشجویان دانشسرای این شهر دست به اعتصاب زدند. مدارس تعطیل شد و دانشآموزان به خیابانها آمدند.[12] در 6 مهر 1357 نیز حدود 5 هزار نفر از دانشآموزان و دیگر اقشار مردم در گرگانودشت از مسجد گلشن خارج و ضمن سردادن شعارهای مذهبی راهپیمایی خود را آغاز کردند.[13] در روز 9 /7 /57 نیز هزاران دانشآموز زنجانی مدارس خود را ترک کرده و در خیابانهای زنجان دست به تظاهرات زدند. دانشآموزان که عموماً از دبیرستانهای پهلوی، آذر و شاهدخت بودند، در خیابانهای پهلوی، چهارراه امیرکبیر و کوچههای اطراف به تظاهرات خیابانی و زدوخورد با پلیس پرداختند.[14]
در 9 مهر 57 نیز عدهای از محصلین دبیرستانهای بندر گز بعد از پایان کلاسهای خود در جلوی مسجد جامع شهر اجتماع کرده و با عدهای از مردم بهطرف خیابان اصلی شهر حرکت کردند. اما مأموران نظامی مانع از حرکت آنها شده و چهار نفر دانشآموز دبیرستانی دستگیر شدند. دانشآموزان خرمآباد لرستان نیز در ادامه تظاهرات روز 13 /7 /57 با دادن شعارهایی علیه رژیم پهلوی به تظاهرات پرداختند که با دخالت پلیس این تظاهرات در ساعت هشت شب به پایان رسید.[15] در 13 مهرماه 57 دانشآموزان مدارس نهاوند همدان با سردادن شعارهای انقلابی و درحالیکه زنان و دختران محجبه آنها را همراهی میکردند، علیه رژیم پهلوی دست به تظاهرات زدند. آنان در میدان 22 بهمن (شاهپور سابق) تجمع و شعارهای «زنده باد آزادی»، «درود بر خمینی» و «ارتش برادر ماست» سردادند که منجر به درگیری با مأموران رژیم شد و خساراتی نیز به اماکن دولتی وارد گردید.[16]
دانشآموزان قمی نیز با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای 17 شهریور میدان ژاله تهران و با اعلام حمایت از رهبری امام خمینی و ابراز تنفر از جنایات نظام ستمشاهی پهلوی به سایر دوستان و دانشآموزان خبر دادند که از تاریخ 15 مهر به مدت یک هفته اعتصاب نموده و از رفتن به سر کلاسهای درس خودداری خواهند کرد.[17]
دانشآموزان دبیرستان ایرج رامیان گرگان نیز در اواسط مهر دست به اعتصاب زدند و در ابتدا خواهان برکناری رئیس دبیرستان شدند. با آنکه خواسته آنان برآورده شد اما باز با همراهی دانشآموزان پسر و دختر و مردم رامیان در مقابل اداره آموزش وپرورش تجمع کرده و خواهان برکناری مجتهدی رئیس آموزش وپرورش شهر شدند.[18]
دانشآموزان گرگانی نیز در 15 مهر 57 از رفتن به مدرسه خودداری کردند و در مسیر خیابانهای مولن روژ (5 آذر)، پهلوی (امام خمینی) و امامزاده عبدالله دست به تظاهرات گسترده زدند.[19] دانشآموزان زنجانی نیز بهعنوان اعتراض به دستگیری دانشآموزان از رفتن به کلاس درس خودداری کرده و در محله سبزه میدان بست نشستند و از این طریق توانستند چهار نفر از همسنگران خود را آزاد کنند. در این اجتماع حجتالاسلام حاج هاشم موسوی برای دانشآموزان و مردم سخنرانی کرد.[20] مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستانها و مجتمع آموزشی علیآباد گرگان نیز در 16 مهر 57 تعطیل شد و دانشآموزان به همراه مردم دست به تظاهرات زدند.[21]
با استقرار امام خمینی در پاریس، معظمله در 16 مهرماه در اوّلین پیام به مردم ایران به مناسبت آغاز سال تحصیلی فرمودند: «در آغاز سال تحصیلی به محصلین علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشآموزان که برای برقراری حکومت عدل اسلامی به پا خاستهاند درود میفرستم... من با تأیید خداوند متعال و تمسک به مکتب پرافتخار قرآن به شما فرزندان عزیز اسلام مژده پیروزی نهایی میدهم به شرط اینکه نهضت بزرگ اسلامی و ملی ادامه یابد و پیوند بین شما جوانان برومند اسلام ناگسستنی باشد و به شرط آگاهی از حملههای استعمارگران راست و چپ و جنود ابلیسی آنان و مهرههایی به اسم شاه و دولت و وزیر و وکیل». امام خمینی خطاب به جوانان فرمودند:
«هان ای عزیزان من! در محیط مدارس و دانشگاهها و دانشسراها آگاهانه و متعهد به پا خیزید و به هم بپیوندید و برای نجات اسلام و کشور کوشش کنید». امام خمینی با برشمردن حمایتهای قدرتهای راست و چپ از رژیم، خصوصاً سفر رئیسجمهور چین به ایران خطاب به دانشجویان و دانشآموزان فرمودند: «پیوندتان را با ملّت بزرگمان که تنها میخواهد روی پای خود بایستد و هیچگونه گرایشی به شرق و غرب نداشته باشد... مستحکمتر کنید و با شعار واحد توحیدی دست جباران و غارتگران بینالمللی را از مخازن خود کوتاه کنید.» برای رسیدن به حکومت اسلامی «سدهایی باید از سر راه برداشته شود» که عبارتند از: «1 ـ برچیده شدن نظام شاهنشاهی..». «2 ـ بیرون راندن تمام عناصری که در زمان سلطنت پهلوی متصدی امور مهمه کشور بودهاند». «3 ـ قطع ایادی اجانب راست و چپ از سر کشور.» امام خمینی وظایف ویژه «دانشجویان و دانشآموزان و طلاب علوم دینیه» را چنین برشمردند:
1 ـ اعتراض به «استادان و دبیران و سران قوم» که «از مقاصد ملی و دینی که سرنگونی رژیم پوسیده» است انحراف پیدا کردهاند.
2 ـ برقراری «روابط دوستانه و فعالانه» بین «طلاب علوم دینی و دانشجویان».
3 ـ دعوت از ارتش برای گسستن «زنجیر تسلط اجانب» و پیوستن به ملت.
4 ـ «هوشمندانه به مسائل روز نظر» کردن؛ از جمله تلاش رژیم برای راهاندازی عدهای با شعارهای کمونیستی برای ترساندن مردم.
5 ـ حمایت از «قیام حقّطلبانه و مردانه قشرهای کارگر و کارمندان محروم و مسلمان ایران که به اعتصاب کشیده»اند.[22]
پیام امام خمینی بر انگیزه دانشآموزان و دانشجویان افزود بهطوریکه نیمه دوم مهرماه تقریباً رهبری تظاهرات در سرتاسر کشور به دست دانشآموزان افتاد. در اردبیل اولین تظاهرات دانشآموزی در تاریخ 17 /7 /57 با حضور تعداد زیادی از دانشآموزان مبارز شکل گرفت. شعارهایی که جوانان در این تظاهرات سردادند، علاوه بر اینکه عوامل انتظامی، امنیتی و نظامی را با سردرگمی و دستپاچگی روانه خیابانها کرد، نیروهای مبارز و انقلابی را نیز متعجب نمود؛ زیرا نوجوانان و جوانان بدون اطلاع دادن به دو کانون انقلابی در شهر یعنی مسجد میرصالح و مسجد میرزا علیاکبر این تظاهرات را طراحی و برپا کرده بودند.[23]
مدارس قزوین نیز در 17 مهر 57 همچنان در اعتصاب به سر میبرد و دانشآموزان در سبزه میدان این شهر با نیروهای نظامی درگیر شده و پانزده نفر از آنان دستگیر شدند. در 20 مهر 57 نیز دبیرستان محمدرضا شاه قزوین تعطیل بود و هنرستان صنعتی پسرانه نیز به تحریک عدهای از دانشآموزان در ساعت آخر ناآرام و تعطیل گردید.[24]
نوجوانان و دانشآموزان گرگانی در 20 /7 /57 از امامزاده عبدالله بهطرف فلکه شهرداری حرکت نمودند و شروع به شعار دادن علیه رژیم کردند و درود بر خمینی سردادند. در روز 24 /7 /57 نیز کلیه مدارس شهر گرگان تعطیل بود.[25] کلیه مدارس شهر گرگان نیز در 24 مهرماه 57 تعطیل بود و دانشآموزان با حضور در خیابانهای این شهر و سردادن شعارهای انقلابی مانند: درود بر خمینی و سلام بر شریعتی، در کلاس درس عمومی به فراگیری فنون مبارزه پرداختند.[26]
در نیشابور نیز دانشآموزان دبیرستانها و هنرستانهای این شهر در مسجد جامع شهر اجتماع کردند و مهران رئیس دانشسرا و حجتالاسلام انصاری در جمع آنها علیه رژیم شاهنشاهی سخنرانی کردند.[27] در تاریخ 24 /7 /57 دانشآموزان دانشسرای مقدماتی اهر نیز در اعتراض به کشتار مردم ایران اعتصاب غذا کردند. در 26 /7 /57 نیز دانشآموزان مدارس اهر با تعطیل کردن کلاسها و صدور بیانیهای نسبت به اعمال ننگین رژیم اعتراض کردند.[28] حضور پررنگ دانشآموزان کازرونی در استان فارس نیز جرأت و جسارت در برابر رژیم را صد چندان کرد. بهگونهای که از آن پس برنامهریزی تظاهرات روزانه در دستور کار قرار گرفت و دانشآموزان بهجای رفتن به مدارس در محل تجمع راهپیمایان حضور یافته و با شعارهای انقلابی خود نسبت به رژیم پهلوی ابراز انزجار مینمودند. اما یکی از تظاهرات گسترده و تأثیرگذار در روند انقلاب، تظاهرات و راهپیمایی سیام مهرماه دانشجویان و دانشآموزان همدان بود. از اوّل صبح 30 /7 /1357 هزاران نفر از بازاریان، دانشآموزان، معلمان، کارمندان، کارگران و کشاورزان از نقاط مختلف شهر و روستاهای اطراف آن بهطرف خیابان باباطاهر و اکباتان تظاهرات گستردهای انجام دادند. جمعیت به قدری زیاد بود که نیروهای رژیم وحشتزده در خیابان شاهپور مردم را به گلوله بستند. تعداد زیادی مجروح و چند نفر به شهادت رسیدند.[29]
گسترش اعتراضات در آبان 57
خبرگزاری فرانسه در نخستین روز آبان با تیتر «اوضاع ایران نگران کننده است»، قدرت و کثرت تجمعات و تظاهرات علیه رژیم را چنین گزارش داد: «ناظران در تهران معتقدند از همپاشیدگی فزاینده شرایط اجتماعی و دانشگاهی و فعالیتهای اقتصادی در ایران به درجه نگران کنندهای میرسد. در کشوری که حضور ارتش در شهرهای بزرگ، دیگر مانع تجمع عمومی در محوطه داخلی دانشگاهها و تظاهرات سیاسی و مذهبی در شهرستانها نمیشود....» همین گزارش میافزاید: حکومت جعفر شریفامامی که در تنگنای بین چشمانداز یک حکومت نظامی و خطر یک انفجار از پایین قرار دارد میکوشد اوضاع را کنترل کند؛ اما به نظر میرسد رشته رویدادها را از دست داده باشد.[30]
در این ماه، مخالفان رژیم و دولت، فعالیتهای سیاسی خود را ادامه دادند. در اکثر شهرها تظاهرات جریان داشت و به خشونت، کشته و مجروح شدن عدهای انجامید. اعتصابات ادارات و بخشهای مختلف اقتصادی نیز ادامه داشت. از سوی دیگر حضور دانشآموزان، دانشجویان و فرهنگیان در تظاهراتها به شکل چشمگیری افزایش یافت.[31] مطبوعات و خبرگزاریهای امریکایی در این زمان، اوضاع ایران را چنین توصیف میکردند. روزنامه امریکایی واشنگتن استار در یک تحلیل سطحی نوشت: «اگر آنچه که معمولاً در چنین لحظات تاریخی تبدیل شدن به کشور مدرن رخ میدهد اجتناب ناپذیر باشد ایران با یک کودتای نظامی یا روی کار آمدن یک حکومت مارکسیستی مواجه است. هیچیک از این دو تأمین کننده منافع استراتژیک امریکا نیست به علاوه هیچیک از این دو متضمن رفاه مردم ایران نیز نیست. در نتیجه تمایل ما به این است که فکر کنیم این وضع اتفاق نخواهد افتاد. روزنامه امریکایی ادامه داد اگر نفت یا وضع جغرافیایی برای ما مهم باشد، مهم است که ایران همچنان در اردوی غرب باقی بماند.»[32] مجله امریکایی تایمز از قول مطبوعات غربی نوشت: «کارتر در گفتههای خویش روی اهمیت ادامه روابط همپیمانی ایران با غرب تکیه کرده است. اما آنچه به دفاع از حقوق بشر مربوط است واشنگتن با وجود تعداد کثیری کشته در ایران تنها به اظهار همدردی اکتفا کرده است.»[33]
ادامه تظاهرات دانشآموزی در آبان 57
تظاهرات خودجوش دانشآموزان در ماه آبان نیز با صلابت بیشتری ادامه پیدا کرد و محصلان دبیرستانهای شهیدی و محمدرضا شاه قزوین در یکم آبان 57 اقدام به تظاهرات نموده و پس از اقامه نماز جماعت توسط مأموران امنیتی متفرق شدند.[34]
فرهنگیان و دانشآموزان کرمانشاه نیز با ابراز نارضایتی از تهاجم گسترده نیروهای امنیتی به مردم کرمان در مسجد جامع از حضور در کلاسها خوداری کردند. یک روز بعد نیز در اقدامی هماهنگ و منظم در 2 آبان 1357 تظاهرات گستردهای توسط فرهنگیان و دانشآموزان برپا شد و دانشآموزان با شعار: «درد ما درد شماست. مردم به ما ملحق شوید» سایر اقشار جامعه را دعوت به همراهی کردند. این دعوت خیلی زود اجابت شد و نزدیک به 15 هزار نفر به خیابانها ریختند و تا پاسی از شب به تظاهرات پرداختند.[35]
روز دوم آبان، دانشآموزان از مدارس مختلف با تظاهرات به دانشگاه تهران رفتند و تظاهرات بزرگی را مشترکاً با صلوات شروع کردند. به گزارش کیهان تعداد تظاهرکنندگان بیش از ده هزار نفر بود که در ساعت 11:30 از دانشگاه خارج و در خیابانها به تظاهرات ادامه دادند.[36] به گزارش اطلاعات در این روز «هزاران دختر و پسر مسلمان نماز ظهر خود را در زمین چمن و دیگر نقاط محوطه دانشگاه اقامه نمودند. دانشگاه تهران تاکنون چنین صحنهای ندیده بود.»[37] دانشآموزان مدرسه دخترانه مرجان در خیابان 45 متری سید خندان و مدرسه شهنایی نیز با پیوستن به یکدیگر به راهپیمایی پرداخته و به قصد برگزاری نماز جماعت وارد مسجد گردیدند که با یورش مأموران متفرق شدند. همچنین دبیرستان البرز به دلیل همراهی با دانشجویان مبارز دانشگاه پلیتکنیک و برگزاری نماز جماعت تا چند روز تعطیل شد.[38]
علیرغم اعلام تعطیلی مدارس کرمانشاه از سوم تا یازدهم آبان 1357 و اعلان آن از رادیو و تلویزیون باز فرهنگیان و دانشآموزان در روز 3 آبان به سوی مدارس بستهشده به راه افتاده و این اقدام سرآغازِ حرکت دانشآموزی دیگری گردید.[39] در همین روز هزاران نفر از دانشآموزان و فرهنگیان و دانشجویان و گروههای مختلف مردم ضمن راه پیمایی نسبتاً طولانی دست به تظاهرات زدند و به دادن شعار پرداختند. تظاهرات امروز کرمانشاه در دو مرحله صبح و بعد از ظهر ادامه یافت.[40]
در تهران نیز دانشآموزان، مدارسِ خود را تعطیل و بهطرف دانشگاه تهران حرکت کردند. گرچه نیروهای نظامی در بعضی از نقاط با آنان درگیر شدند، ولی دانشآموزان از راههای فرعی خود را به دانشگاه رساندند. «دانشآموزان با دادن شعارهای ضد دولتی و ضد آمریکایی و شعارهایی مانند درود بر خمینی، نصرمنالله و فتحقریب و شعارهایی در حمایت از زندانیان سیاسیدر خیابانهای دانشگاه تهران دست به راهپیمایی زدند.»[41] این تظاهرات تا ساعت 10:10 شب ادامه داشت. این تظاهرات به دانشگاه صنعتی آریامهر نیز کشیده شد. گروهی از دانشآموزان نیز با شعارهای مذهبی به دانشگاه آریامهر رفتند که به حدود 8000 نفر رسیدند و بعد از «خواندن نماز جماعت مغرب و عشا» متفرق شدند.[42]
در استان لرستان همزمان با خرمآباد، دانشآموزان مدارس اَلِشتر نیز با صدور قطعنامه 13 مادهای همبستگی خود را با معلّمان و دانشآموزان مدارس سایر نقاط اعلام کردند و خواستار عدم دخالت نیروهای نظامی در امور آموزش و پرورش شدند. تظاهرات دانشآموزان بحرمالعلوم انستیوتکنولوژی بروجرد و دانشسرای مقدماتی پسرانه به درگیری با پلیس انجامید.[43]
پنجشنبه 4 آبان تظاهرات شدیدی در اطراف دانشگاه تهران رخ داد که مأموران برای متفرق کردن دانشآموزان و دانشجویان گاز اشک آور به کار بردند و تیراندازی هوایی کردند.[44] در 5 آبان نیز در اکثر شهرهای کشور تظاهرات مردمی و دانشآموزی برپا بود.[45] به گزارش ساواک «در تاریخ 6 / 8 / 57 ساعت 8 صبح تعداد انبوهی از دانشآموزان مقابل دبیرستان ابنسینا بندرعباس آماده راهپیمایی بودند و تعدادی شعارهای پارچهای به نفع خمینی، طالقانی، منتظری و حکومت اسلامی در میان تظاهرکنندگان حمل میشد و پس از لحظاتی جمعیت به حرکت درآمد و در مسیر راهپیمایی تعدادی هم افراد متفرقه به تظاهرکنندگان پیوستند بهطوریکه تقریباً تعداد آنان به حدود هزار نفر میرسید. راهپیمایان از اکثر خیابانهای شهر عبور کردند و در جلو مسجد فاطمیه و همچنین مقابل بازار روز جمعیت نشسته و شخصی سخنانی علیه رژیم بیان نمود و در داخل مسجد شاه محمدتقی نیز شخص ناشناسی مقالهای پیرامون سیر تکوینی جنبشهای مذهبی در یک سال اخیر قرائت نمود و در پایان همبستگی فکری و فشردهتر کردن فعالیت و نیز کمکهای لازم در حد امکان به تمام گروههای مذهبی را توصیه نمود. شعارها عبارت بودند از: «لاالهالاالله، اللهاکبر، نصر من الله و فتح قریب، نه شیعه نه سنی رهبرشان خمینی، حزب فقط حزبالله رهبر فقط روحالله، ما شاه نمیخواهیم، به دستور خمینی نهضت ادامه دارد. یزید وقت تازه مسلمان شده ـ وضوی او خون جوانان شده، ارتش تو کودتا کن ما را ز غم رها کن، ما به تو گل دادیم تو به ما گلوله دادی، نه شرقی نه غربی رهبر فقط خمینی، با خون خود نوشتیم از جان خود گذشتیم یا مرگ یا خمینی، ارتش برادر ما است خمینی رهبر ما است، خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم، مرگ بر این سلطنت پهلوی، تنها ره رهایی جنگ مسلحانه است...» ضمناً تعدادی اعلامیه توسط افراد ناشناسی به میان جمعیت پرتاب شد که مفاد یکی از این اعلامیهها چنین بود: برای جلوگیری از انحراف جنبش، به اصلاحات نیمبند رژیم وقعی نگذاشته و خوانندگان را دعوت کرده بود به تشکیل جلسات با حداکثر 5 نفر و بحث پیرامون مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه و دستورالعملهایی هم ذکر نموده بود و از افراد خواسته شده بود در اماکن دولتی اقدام به خرابکاری نمایند بهطوریکه کسی آسیبی نبیند.»[46]
در تهران از ساعت یازده روز شنبه 6 آبان حدود سه هزار تن از دانشآموزان دست به تظاهرات زدند که دانشجویان دانشگاه تهران نیز به آنها پیوستند. ساعت یازده و سی دقیقه تعداد آنان به بیش از 4 هزار نفر رسید.[47]
رژیم برای جلوگیری از تجمع دانشآموزان اعلام کرد: دانشگاه تهران در روزهای ششم و هفتم تعطیل است. رئیس دانشگاه تهران، دکتر عبدالله شیبانی که چند روز پیش اعلام کرده بود دانشگاه باید برای اعتراض دانشجویان آزاد باشد، در مصاحبهای اعلام کرد: «تجربه پنج روز آزادی عبور و مرور دانشگاه تهران نشان داد که کنترل باید انجام شود. شنیدهام گروههای بسیاری قصد داشتند به دانشگاه بیایند و تحصن اختیار کنند. اینها نشانگر این میتواند باشد که ممکن است از آزادیها سوءاستفاده شود.» به دنبال این اعلام تعطیلی، 2100 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران به مدت یک هفته اعلام تحصن کردند.[48]
هفتم آبان نیروهای ارتش در اطراف دانشگاه تهران مستقر شدند و از رفتن مردم به دانشگاه جلوگیری کردند. دانشآموزان در اطراف دانشگاه تهران تجمع کردند و سرانجام عدهای توانستند به داخل دانشگاه راه یابند. آنها با شکستن قفلها درهای دانشگاه را بر روی دانشجویان بیرونی گشودند و حدود پنج هزار نفر در دانشگاه تجمع کردند و نیروهای نظامی نیز فقط نظارت میکردند.[49] دانشجویان در زمین چمن اجتماع کردند و بعد از ساعت 12 نماز جماعت برپا داشتند. بعد از نماز جماعت شروع به راهپیمایی کردند و به شعار «حکومت اسلامی ایجاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «درود بر طالقانی مجاهد نستوه» و «ایران کربلا شده هر روز عاشورا شده» پرداختند.[50] دانشآموزان کلاس سوم اقتصاد دبیرستان اسرار سبزوار نیز با هماهنگی قبلی از حضور در کلاسهای درس خودداری و در محوطه مدرسه تجمع نموده و در 7 آبان 57 با همراه داشتن تصاویری از امام خمینی و دکتر شریعتی در خیابانها راهپیمایی کردند.[51]
هشتم آبان نیز «دانشگاه تهران شاهد تظاهرات وسیع دانشجویان بود.» در این روز نیروهای نظامی از اطراف دانشگاه تخلیه شده بودند و دو کامیون نظامی فقط جلوی در اصلی دانشگاه مستقر شده بودند. در این روز عدهای از دانشجویان و مردم در محوطه دانشگاه دست به تظاهرات زدند و با انداختن زنجیر به دور مجسمه شاه تصمیم بر انداختن آن را داشتند که به دلیل استحکام آن موفق نشدند. تظاهرات روز نهم در دانشگاه نیز بدون هیچ اتّفاقی پایان یافت.[52]
در 9 آبان 57 حدود پنج هزار نفر از فرهنگیان و دانشآموزان شهرستان گنبد کاووس دست به تظاهرات زدند و بعد از استماع سخنرانی چند نفر به نفع امام خمینی شعار داده و در خیابانهای شهر راهپیمایی کردند.[53]
روز دهم آبان نیز مدارس تعطیل شد و دانشآموزان به دانشگاه تهران آمدند. ساعت 9 صبح اجتماع بزرگ دانشگاه تهران به مناسبت هفته همبستگی با پیام آیتالله طالقانی آغاز شد و چند نفر به سخنرانی پرداختند.[54] سپس دهها هزار نفر دانشجو و دانشآموز در محوطه دانشگاه دست به تظاهرات زدند.[55] روز یازدهم نیز تظاهرات بدون درگیری خاتمه یافت.
کشتار خونین دانشآموزان در 13 آبان
روز 13 آبان هنری کیسینجر وزیر امور خارجه پیشین امریکا در مورد اوضاع ایران به دولت آمریکا هشدار داد و گفت ثبات خاورمیانه بستگی به آرام شدن اوضاع در ایران دارد. وجود یک ایران آرام و طرفدار غرب برای ثبات خاورمیانه ضروری است. زبیگنیو برژینسکی مشاور کارتر در امور مربوط به امنیت ملی و جیمز شلزینگر وزیر انرژی دولت کارتر با در نظر گرفتن اهمیت ژئوپلیتیکی ایران و منافعی که برای آمریکا داشت، معتقد بودند اگر ایران به یک کشور متخاصم یا حتی بیطرف تبدیل شود موضع آمریکا در سراسر منطقه به خصوص از لحاظ سیاسی متزلزل خواهد شد. در همین راستا بود که برژینسکی حمایت خود را از هر تصمیمی که شاه میگرفت تلفنی به اطلاعش رساند.[56] بدون شک تقاضای تشکیل جلسه فوری در کاخ سفید توسط سولیوان قبل از سقوط شریفامامی و دیدارهای پیاپی که شاه با سفرای کشورهای مختلف بهویژه آمریکا و انگلیس داشت، خبر از نوعی هماهنگی قبلی رژیم با تغییر دولت و همچنین راهکارهای جدید میداد. علاوه بر این مشاهده شاه از آسمان تهران در روز 13 آبان نشان از این داشت که دستهایی در کار است تا نظر او را به سوی دولتی نظامی ترغیب کند.[57]
در سالگرد تبعید امام خمینی از وطن به دلیل مخالفت با لایحه ذلتبار کاپیتولاسیون، در روز 13 آبان 57 تظاهرات دانشآموزی در سراسر کشور برپا بود[58] اما در تهران، تظاهرات دانشجویان و دانشآموزان رنگ خون به خود گرفت. در این روز گروههای دانشآموزی با تعطیل نمودن مدارس به سوی دانشگاه تهران حرکت کردند. هر لحظه بر تعداد تجمع کنندگان افزوده میشد. نیروهای نظامی از ساعت 11 صبح محاصره دانشگاه را آغاز کردند. حدود ساعت 12 ظهر نیروهای ارتش جلوی در جنوبی دانشگاه مستقر شدند و شلیک نارنجک گاز اشکآور را به داخل دانشگاه آغاز کردند.
روزنامه اطلاعات در گزارشی با عنوان «میلیونها چشم آن شب گریست» روایت حمله به دانشگاه و کشتار خونین دانشآموزان و دانشجویان را به نقل یکی از شاهدان عینی اینگونه روایت میکند:
شنبه 13 آبان سال 57 ساعت 11 صبح، بیش از 7 هزار دانشآموز و دانشجو و اقشار دیگر مردم در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده بودند و عدهای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش میکردند. ناگهان یک کپسول گاز اشکآور که در هوا میچرخید، روی زمین چمن دانشگاه فرود آمد. عدهای سراسیمه به سوی در ورودی دانشگاه دویدند، ولی در همین موقع صدای تیراندازی بلند شد. سربازان از پشت میلههای دانشگاه به سوی مردم بیدفاع و حقطلب شلیک میکردند. هنوز فریادهای نترسید، تیراندازی هوایی است بلند بود که دانشجویی به زمین در غلطید. از این لحظه به بعد دانشگاه و خیابانهای اطراف آن مبدل به صحنه جنگ و گریز شد. ساعت 10 صبح آن روز اقشار مختلف مردم طی راهپیمایی با شکوهی به جلوی دانشگاه تهران رسیده بودند که مورد تعرض قوای انتظامی قرار گرفتند. گفته شد این هنگام یک مأمور با لباس شخصی و با استفاده از اسلحه کمری بهطرف دانشجویان شلیک کرد که از سوی دانشجویان خلع سلاح شد. دانشجویان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مجاهد کبیر آیتالله طالقانی راهپیمایی کنند. درست موقعی که میخواستند از دانشگاه خارج شوند با تیراندازی نیروهای انتظامی مواجه شدند و به دنبال آن دانشگاه صحنه این برخوردهای خونین گشت. مجروحان توسط دانشجویان به چند بیمارستان منتقل شدند. در همان لحظات نخست قوای انتظامی وارد دانشگاه شدند و دانشجویان برای مقابله با این حمله آتش افروختند و به دنبال آن مأموران پس از چند متر پیشروی در دانشگاه آنجا را ترک کردند. با شدت یافتن تظاهرات، مأموران حکومت نظامی خیابانهای اطراف دانشگاه و قسمتی از خیابان شاهرضای سابق را بستند و دانشجویان و دانشآموزان در خیابانهای بلوار الیزابت[کشاورز فعلی]، شاه[جمهوری اسلامی فعلی]، فخر رازی و آناتول فرانس[قدس فعلی] پراکنده شدند. تظاهرکنندگان در چند نقطه خیابانهای شاه و پهلوی[ولیعصر] و خیابانهای منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار اللهاکبر، لاالهالاالله، از این سو به آن سو فرار میکردند. ساعت 2 بعدازظهر مجدداً سربازان حکومت نظامی بر روی دانشجویان و دانشآموزان که در داخل دانشگاه بودند، تیراندازی کردند، که در همان لحظات اول تعدادی از دانشجویان به زمین افتادند و در خون غلتیدند.[59]
کمکم تظاهرات به بیرون از دانشگاه کشیده شد و سرتاسر تهران به میدان جنگ تبدیل شد. در این تظاهرات خیابانی 30 نقطه تهران به آتش کشیده شد.[60] جنگ و گریز مأموران فرمانداری نظامی با دانشجویان تا پاسی از شب ادامه داشت.[61]
در مورد نحوه تیراندازی به سوی دانشآموزان، روزنامه آیندگان چنین نوشت:
«مأموران ضمن پخش گاز اشکآور، به تیراندازی ادامه دادند. گرچه تیراندازیها بیشتر هوایی بود ولی برخی از مأموران نیز مستقیماً به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند و دانشگاه صحنه خونین این برخوردها شد.»[62]
آنتونی پارسونز که خود نظارهگر وقایع این روز بوده است، چنین میگوید: «...در فواصل دور و نزدیک، شعلههای آتش و دود به چشم میخورد. اثاث و مبلمان ادارات و مؤسسات را به وسط خیابان ریخته و آتش زده بودند و در طول خیابان، اتوبوسها و اتومبیلهای سوخته واژگونشده منظره هولناکی به وجود آورده بود...»[63]
«پل والتا (مفسر لوموند) و کلودین رولو» در مقالهای تحت عنوان «ایران عصیانگر» با بیان وقایع این روز در مورد پایین آوردن مجسمه شاه، مینویسد:
«... هنگام غروب، دانشجویان به مجسمه شاه در دانشگاه تهران هجوم آوردند و کوشیدند آن را به کمک کابلی که به یک اتومبیل بسته بودند، فرود بیاورند، سپس برای این کار از یک مینیبوس استفاده کردند و عاقبت پس از دو ساعت تلاش و به کمک یک بلدوزر موفق شدند. در این احوال یک تانک از جلوی دانشگاه عبور کرد بیآنکه دخالتی بکند. چند روز جلوتر، فرماندار نظامی، به رئیس دانشگاه گفته بود اگر دست به ترکیب مجسمه بخورد، ارتش دخالت خواهد کرد... بالاخره مجسمه شاه با سر و صدای فراوان فرو افتاد و فریاد شادی دانشجویان به هوا خاست...»[64]
اطلاعات در 14 آبان با تیتر «دیشب، خیلیها گریستند» نوشت: «تلویزیون ملی ایران بعد از لغو سانسور، دیشب برای نخستینبار در بخش خبری سیمای ایران توانست فیلمی را به نمایش بگذارد که تاکنون امکان نمایش امثال آن را نداشت. فیلمی که دیشب در بخش خبری سیمای ایران پخش شد تکان دهنده بود. تفاوت فیلم دیشب تلویزیون در بخش خبری ساعت 5 / 8 با اخبار روزنامهها این بود که مردم به چشم دیدند که در دانشگاه چه اتفاقات ناگواری افتاده است.» اطلاعات میافزاید: دیشب دهها هزار خانواده ایرانی به محض دیدن فیلم بخش خبری سیمای ایران گریستند. آنها وقتی دیدند که سربازان بهطرف دانشجویان شلیک میکنند و زمانیکه جنازه دانشجویی را بالای دست صدها دانشجو دیدند که بانگ لاالهالاالله آنها بلند بود، اشک از چشمانشان جاری شد.»[65]
آمار شهدا
در مورد شهدا و کسانی که در این روز زخمی شدند نقل قولهای بسیاری است. گزارشهایی تعداد کشتهها را بین 8 تا 10 نفر و زخمیها را 80 نفر اعلام میکردند. اما دانشجویان تعداد شهدا را 65 نفر اعلام کرده بودند.[66]
روزنامه آیندگان نیز در گزارشی که فردای روز حادثه مفصلاً چاپ نمود، نوشت جوانان با پلاکاردهایی که حمل میکردند اعلام میکردند «دانشگاه شهید داد» و تعداد کشتهشدگان را 65 نفر نشان میدادند.[67]
پیامدها و نتایج کشتار خونین 13 آبان 57
با انتشار اخبار این رویداد خونین، امام خمینی با ارسال پیامی به مردم ایران، از جنایات شاه ابزار تنفر کرده و از آحاد ملت خواستند تا رسیدن به هدف نهایی که همانا سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری حکومت اسلامی است، به مبارزه خویش ادامه دهند.
«من نمیدانم که از کدام مصیبتهای ملت و از کدام جنایتهای شاه بنویسم، قلم من عاجز است. آیا جنایاتی را که در دانشگاه تهران به دست دژخیمان شاه واقع شد متذکر شوم یا از کشتارهایی که در سراسر ایران به امر این جنایتکار حرفهای صورت گرفت؟» امام خمینی از ملت خواستند تا «رسیدن به هدف، نهضت را هر چه شورانگیزتر ادامه دهد». امام خمینی هدف نهضت را سرنگونی شاه، نابودی رژیم شاهنشاهی و برقراری حکومت اسلامی اعلام کردند و تصریح نمودند: «هر کس یا هر گروه که با این پیشنهادهای سهگانه موافق نیست، راه او غیر از راه ما و راه ملت ایران است.. امام خمینی لازمه رسیدن به این اهداف را «ادامه اعتصاب در تمام دستگاههای دولتی» و «پشتیبانی از اعتصاب کارمندان» و «کمک مالی به کسانی که در اثر اعتصاب ضرر دیدهاند» اعلام کردند. امام خمینی در پایان از «سران نیروهای هوایی و زمینی و دریایی» خواستند «با افراد خود به ملّت بپیوندند که اطاعت شاه اطاعت از طاغوت است» و از «سربازان و سایر قوای انتظامی» خواستند که از «اوامری که برخلاف مسیر ملت است سرپیچی کنند» و از خانواده نظامیان خواستند تا آنها را از «مخالفت با ملت و از ظلم و ستم به خواهران و برادران اسلامی خود باز دارند.»[68]
شرکت دانشآموزان در صف اول تظاهرات در مرحله بعد در بیشتر شهرها و شهرستانهای ایران در اعتراض به این حادثه خونین، ادامه یافت. مثلاً 13 آبان در سبزوار روز با شکوهی بود. گروه کثیری از دانشآموزان دبیرستانهای اسرار، دانشکده کار، ابن یمین و دانشجویان مجتمع صنعتی از رفتن به سر کلاس خودداری کردند و به همراه دبیران و استادان در محوطه دبیرستان اسرار تجمع نمودند و با دادن شعار وارد خیابانها شدند. در همین روز نام هنرستان صنعتی از کوروش به دکتر شریعتی، دبیرستان 6 بهمن به 17 شهریور و دانشکده کار به دانشکده مهدی غنی تغییر نام پیدا کرد.[69] یکی از حرکتهای مهم فرهنگیان و دانشآموزان بجنورد نیز برپایی راهپیمایی 14 آبان 1357 بود. این راهپیمایی به دنبال حادثه خونین 13 آبان در تهران و با همّت جامعه فرهنگیان بجنورد صورت گرفت.[70]
گروهی از دانشآموزان خمین نیز به پاس گرامیداشت شهادت دانشآموزان در 13 آبان 57 سرود زیر را در مسجد جامع خمین اجرا کردند:
با سرود لااله الا الله میرویم به راه پاک روحالله (دو بار)
سیزده آبان روز ننگ دیگری برای تو سرنگون کند شهید دانشگهی لوای تو
هر شهید جان دهد جان به ایمان دهد کشتهاش چراغ ره است
راه او راه ما شیوه انبیاء و ز پیاش نصر من الله است (دو بار)
با سرود لااله الا الله میرویم به راه پاک روحالله (دو بار)
قهر ما ز لوله سلاح ما زبانه میکشد شعلههای خشم ما زبانه جاوادانه میکشد
کشته شد خواهرم میکشی برادرم ما همه بپاییم به پا
تا کِشیم انتقام، میکنیم با قیام واژگون تخت تو را (دو بار)
با سرود لااله الا الله میرویم به راه پاک روحالله (دو بار)[71]
حادثه 13 آبان 1357 بعد از حادثه 17 شهریور آن سال، دومین رویداد خونین در دولت شریفامامی در طول هفتاد روز صدارت بود. ابعاد آن حادثه به حدی بود که وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانشآموزان در دانشگاه از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، ناصرالدینِ شاهحسینی مدیر عامل تلویزیون بلافاصله استعفا داد و فردای آن روز کابینه شریفامامی نیز سقوط کرد. بنابر این، آن که با شعار آشتی ملی آمده بود با اعلام حکومت نظامی و کشتار مردم در 17 شهریور و شهرستانها و نهایتاً کشتار دانشآموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران از قدرت کنار رفت.
یکی دیگر از پیامدهای واقعه خونین 13 آبان 57، استعفای وزیر علوم بود. روزنامه اطلاعات نوشت: «وزیر علوم و آموزش عالی، دکتر ابوالفضل قاضی طی نامهای به آقای نخستوزیر استعفای خود را در اعتراض به وقایع دیروز دانشگاه تهران (یعنی 13 آبان) اعلام کرد. وی اظهار داشت که با این وضع نمیتوان به خدمت ادامه داد.»[72]
همچنین در واکنش به انتشار خبر قتل عام دانشآموزان در دانشگاه تهران درگیری شدیدی در تهران و شهرهای دیگری مانند: نیشابور، کرمان، شهسوار، همایونشهر، اهواز، ارومیه، آران، جهرم، برازجان، مسجد سلیمان، اراک، گنبد، خرمدره، شیراز، کازرون، تبریز، قم، دزفول، داراب، لاهیجان، سمنان، شاهرود، همدان، ورامین، سیرجان، گچساران، تربت جام و... میان مردم و مأموران امنیتی روی داد.[73] در ادامه سلسله تظاهرات دانشآموزان در اعتراض به جنایات رژیم، تظاهرات دبیرستانهای کرمانشاه نیز در 18 آبان 57 و روی کار آمدن کابینه نظامی ازهاری شدت بیشتری گرفت و تا پایان ماه ادامه داشت که به درگیری دانشآموزان با نیروهای امنیتی انجامید. حضور دختران دانشآموز نیز در این تظاهرات آنچنان گسترده بود که تعداد زیادی از آنان توسط پلیس دستگیر شدند.[74] در 20 آبان 57 نیز از ساعت 9:30 تظاهراتی در شهر خرمآباد برگزار شد که بانی اصلی آن دانشآموزان و فرهنگیان مناطق اطراف بودند.[75] تظاهرات گسترده مردمی بالاخص تظاهرات دانشآموزی علیه رژیم ستمشاهی در ماههای بعد نیز بهصورت مداوم تا براندازی سلطنت ادامه داشت.
لازم به ذکر است که دانشآموزان پایتخت در 15 بهمن 1357 با صدور بیانیهای روز 13 آبان را روز دانشآموز نامیدند. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «ما دانشآموزان ایران، این روز را بهعنوان روز دانشآموزان اعلام نموده و قصد داریم هر ساله با یاد شهیدان جنبش دانشآموزی در این روز بر وحدت و یکپارچگی خود بیفزاییم.»[76]
[1]. همزمان با فرا رسیدن عید سعید فطر، در روز 13 شهریور سال 1357، در چهار نقطه تهران نماز عید فطر برگزار شد: تپههای قیطریه در شمال، خیابان پیروزی (فرح آباد ژاله) در شرق، بزرگراه محمد علی جناح در غرب و نازی آباد در جنوب. بعد از اقامه نماز، نمازگزاران در حرکتی از پیش طراحی شده، اقدام به راهپیمایی به طرف مرکز شهر کردند. رهبری این تظاهرات را روحانیت مبارز تهران به عهده داشت. از نکات حائز اهمیتی که تا آن تاریخ بیسابقه بود، حضور چشمگیر زنانی بود که با چادر مشکی در میان راهپیمایان و اغلب پیشاپیش مردان در حرکت بودند. این تظاهرات بسیار مسالمتآمیز برگزار شد و سربازان مستقر در بین راه، با شاخههای گل و بوسههای مردم روبرو شدند. راهپیمایی مخصوص تهران نبود و در شهرهای دیگر نیز انجام شد. روزنامه اطلاعات در 14 شهریور 57 نوشت: «بزرگترین راهپیمایی تاریخ ایران با شرکت جمعیت فراتر از 3 میلیون نفر دیروز در سراسر کشور برگزار شد.»
[2]. «قیام ۱۷ شهریور» از نقاط عطف در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. این قیام و کشتاری که علیه مردم در میدان شهدای تهران به وقوع پیوست، هرگونه امید به مصالحه میان مردم و رژیم را از بین برد و شیب رو به سقوط رژیم پهلوی را تندتر ساخت. اگرچه آمار دقیقی از تعداد قربانیان فاجعه ۱۷ شهریور تهران منتشر نشد ولی ابعاد فاجعه به حدی بود که این روز در ادبیات پس از انقلاب به «جمعه سیاه» معروف شده، و در فهرست «ایامالله» انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
[3]. اقدسی، مجیدرضا، انقلاب اسلامی ایران از دی 1356 تا بهمن 1357، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389، ص 127.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. ا شرف، احمد و علی بنوعزیزی، طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران، ترجمه سهیلا ترابی فارسانی، تهران، انتشارات نیلوفر، 1386، ص 113.
[7]. روزشمار انقلاب اسلامی 1 /7 /1357 تا 30 /7 /1357، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1378، ج 6، ص 19.
[8]. بهبودی، هدایتالله، تبریز در انقلاب، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1385، ص 407.
[9]. خارکوهی، غلامرضا، حماسه 5 آذر سال 1357 گرگان، قم، انتشارات رازیان، 1387، ص 153 ـ 154.
[10]. روزشمار انقلاب اسلامی، به کوشش میرزا باقر علیاننژاد، تهران، انتشارات مهر (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی)، 1384، ج 9، ص 34.
[11]. ابنالرسول، سیداصغر، انقلاب اسلامی در کاشان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1383، ج 1، ص 193.
[12]. دالوند، حمیدرضا، انقلاب اسلامی در لرستان، ج 2، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 185.
[13]. نوری، مصطفی و اشرف سرایلو، انقلاب اسلامی در گرگان و دشت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1390، ص 350.
[14]. روزنامه اطلاعات، شماره 15725، مورخه 10 /7 /57، ص 23.
[15]. احمدی، حسین، نقش معلمان و دانشآموزان در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1395، ص 260.
[16]. همان، ص 261.
[17]. همان.
[18]. انقلاب اسلامی در گرگان و دشت، پیشین، ص 343.
[19]. انقلاب اسلامی در گرگان و دشت پیشین، ص 351.
[20]. روزنامه اطلاعات، شماره 15726، مورخه 11 /7 /57، ص 17.
[21]. انقلاب اسلامی در گرگان و دشت، پیشین، ص 353.
[22]. صحیفه امام خمینی، ج 3، ص 483 ـ 488.
[23]. درازی، علی، تاریخ انقلاب اسلامی در اردبیل، دفتر ادبیات و هنر مقاومت و دفتر مطالعات و ادبیات پایداری حوزه هنری اردبیل،1390، ص 617.
[24]. شیرخانی، علی، انقلاب اسلامی در قزوین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، ص 234.
[25]. حماسه 5 آذر سال 1357 گرگان، پیشین، ص 149 ـ 150.
[26]. همان.
[27]. جلالی، غلامرضا، تقویم تاریخ خراسان (از مشروطیت تا انقلاب اسلامی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص 315.
[28]. دوستی، حسین، ارسباران در انقلاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،1389، ص 73.
[29]. حسینیان، روحالله، یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه (بهمن 56 تا بهمن 57)، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 444.
[30]. روزنامه آیندگان، دوشنبه اول آبان، ص 1.
[31]. حوادث این ماه در روزنامهها آن دوره به خصوص اطلاعات و کیهان منعکس شده است.
[32]. اسدی، فریبا، روابط سیاسی محمدرضا پهلوی و آمریکا در دوره کارتر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 242.
[33]. مجله دنیا، س 5، دوره سوم، ش 8، آبان 1357، ص 40.
[34]. انقلاب اسلامی در قزوین، پیشین، ص 244.
[35]. بهرامی، روحالله، انقلاب اسلامی در کرمانشاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389، ج 2، ص 106.
[36]. روزنامه کیهان، 2 /8 /1357.
[37]. روزنامه اطلاعات، 3 /8 /1357.
[38]. عباسزادگان، سید محمد، دانشآموزان در صحنه: نقش اجتماعی و سیاسی دانشآموزان در ایران، تهران، انتشارات سیمای جوان، 1371، ص 161.
[39]. انقلاب اسلامی در کرمانشاه ج 2، پیشین، ص 108.
[40]. کیهان، ش 10596، ص 3.
[41]. روزنامه کیهان، 3 /8 /1357، ص 2.
[42]. همان 4 /8 /1357، ص 2.
[43]. انقلاب اسلامی در لرستان، پیشین، ص 220.
[44]. روزنامه اطلاعات، 4 آبان 1357، ص 1 و 4.
[45]. همان، ص 3-4-17-18.
[46]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان هرمزگان، انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1396، جلد 4، بخش مقدمه، صفحات دوازده و سیزده.
[47]. روزنامه اطلاعات، 6 آبان 1357، ص 19.
[48]. روزنامه کیهان، 6 /8 /1357، ص 2، 21 و 22.
[49]. همان، 7 /8 /1357، ص 1.
[50]. همان، 8 /8 /1357، ص 19.
[51]. شمسآبادی، حسن، انقلاب اسلامی در سبزوار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 408.
[52]. یکسال مبارزه...، پیشین، ص 449.
[53]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 14، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 508.
[54]. کیهان، 10 /8 /1357، ص 1.
[55]. همان، 11 /8 /1357، ص 1.
[56]. اسدی، فریبا، روابط سیاسی محمدرضا پهلوی و آمریکا در دوره کارتر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 248.
[57]. انقلاب اسلامی ایران از دی 1356 تا بهمن 1357، پیشین، ص 129.
[58]. ر.ک اطلاعات 13 و 14 آبان 1357.
[59]. روزنامه اطلاعات- 12 آبان 1359، ص 10.
[60]. یکسال مبارزه...، پیشین، 451.
[61]. روزنامه اطلاعات- 12 آبان 1359، ص 10.
[62]. روزنامه آیندگان، 14 /8 /57، ش 3255، ص 16 و 1.
[63]. سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، چ سوم، نشر انتشارات علم، 1375، ص 374.
[64]. پل والتا و کلودین رولو، «ایران عصیانگر»، اطلاعات، 14 /6 /58، ش 15947، ص 4.
[65]. روزنامه اطلاعات 14 آبان 1357، ص 4.
[66]. روزنامه اطلاعات 14 آبان 57، ص 4.
[67]. روزنامه آیندگان، 14 /8 /57، ش 3255، ص 16 و 1.
[68]. صحیفه امام، ج 4، ص 308 ـ 310.
[69]. انقلاب اسلامی در سبزوار، پیشین، ص 418.
[70]. پایدار، حسین و بیژن پروان، انقلاب اسلامی در بجنورد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 512.
[71]. نقش معلمان و دانشآموزان در پیروزی انقلاب اسلامی، پیشین، ص 271.
[72]. روزنامه اطلاعات، 14 / 8 / 57، ص 4.
[73]. یکسال مبارزه...، پیشین، ص 471.
[74]. انقلاب اسلامی در کرمانشاه، پیشین، ج 2، ص 132.
[75]. انقلاب اسلامی در لرستان، پیشین، ص 238.
[76]. روزنامه اطلاعات، 16 /11 /1357، ص 7.
اطلاع شهربانی خمینی از تظاهرات دانشآموزی
اعتصاب فرهنگیان خرمشهر آبان 57
اعتصاب معلمین و دانش آموزان لشت نشاء
انجام تظاهرات دانشآموزی در شهرهای گلپایگان و سمیرم ـ استان اصفهان
بخشی از اظهارات سپهبد ناصر مقدم در بازجوئی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پخش اعلامیه در برخی از مدارس شهرستان جهرم توسط دانشآموزان
تظاهرات دانش آموزان در خوزستان
تظاهرات دانش آموزان فیروزکوه آبان 57
تظاهرات دانشآموزی در شهر ساوه 13 آبان 57
تظاهرات دانشآموزی در شهرستانهای استان خوزستان
تظاهرات در گنبد کاوس
تظاهرات روز هشتم آبان در دانشگاه تهران
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 1
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 2
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 3
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 4
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 5
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 6
حوادث و وقایع شهرهای مختلف کشور در روز 11 آبان 57، ص 7
قطعنامه فرهنگیان مریوان
گزارش ساواک از تظاهرات دانش آموزان و دانشجویان در محوطه دانشگاه تهران؛ 2 آبان 1357، ص 1
گزارش ساواک از تظاهرات دانش آموزان و دانشجویان در محوطه دانشگاه تهران؛ 2 آبان 1357، ص 2
گزارش ساواک از تظاهرات دانش آموزان و دانشجویان در محوطه دانشگاه تهران؛ 2 آبان 1357ص3
گزارش شهربانی محلات از تجمعات دانشآموزی 10 آبان 57
گزارشی از اعتراضات دانش آموزی در آبان 57
گزارشی از تظاهرات دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان پس از سیزده آبان 57 و در محکومیت کشتار دانش آموزان
گزارشی از تظاهرات در دانشگاه تهران آبان 57
اطلاعات 14 آبان 1357
بریدهای از روزنامه اطلاعات 12 آبان 59
روزنامه اطلاعات 14 آبان 57
روزنامه آیندگان 14 آبان 1357
روزنامه کیهان 13 آبان 57
روزنامه کیهان 14 آبان 57
گزارش کیهان از 13 آبان 57
تعداد مشاهده: 15184