قسمت سی ام . دیپلماسیِ محمدرضا پهلوی در لوروزه و آقاخان محلاتی . بخش اول
آنانی که با برنامه ریزی های دقیق، رضاخان پهلوی را بر اریکه ی پادشاهی ایران نشاندند، برای استمرار و ادامه ی این حرکت، تربیتِ همه جانبه ی ولیعهدِ او را در دستور کار قرار دادند، که حضور او در مدرسه لوروزه، همان مدرسه ای که به « مدرسه پادشاهان » شهرت یافت، مرحله ای از این مراحل بود.
در این موقع، آموزشِ چگونگیِ روابط دیپلماتیک و آداب و رسومِ آن، یکی از اقدامات عملیِ تعلیمی بود که توسط اعضای سفارت ایران در سوئیس و با هدایت مؤدب الدوله نفیسی صورت پذیرفت.
اولین اقدام در این بخش، کنترل ملاقات هایِ ولیعهد بود که با پیشگیری از رفاقت و ارتباطِ مهرپور تیمورتاش با او آغاز گردید:
« امر و مقرر فرمودند تأکیداً ابلاغ نمایم اگرچه دستور فرموده اید که به مهرپور پسر آقای تیمورتاش اجازه شرفیابی به حضور بندگان والاحضرت اقدس ولایتعهد روحی فداه ندهند، معهذا مجدداً تصریح می نمایم: در موقع رفتن به ییلاق ها هم مهرپور حق و اجازه نخواهد داشت که در رکاب مبارک بندگان والاحضرت معظم له به ییلاق برود و به طور کلی مراقبت خواهید نمود که در هیچ موقع و هیچ محلی، مهرپور شرفیاب حضور مبارک ولاحضرت اقدس ولایتعهد روحی فداه نشود.»
پس از این مرحله، دیدارهای رسمی با اعضای سفارتخانه های ایران در خارج از کشور صورت گرفت تا در این دیدارها، محمدرضا پهلوی، به سبک و شیوه ی شاهان!، آنان را به حضور پذیرد و ضمن شنیدن گزارش های گوناگون، این افراد را مورد تفقد قرار دهد:
« روز یکشنبه، که روز بعد از ورود به رول بود، {انوشیروان} سپهبدی و اعضای سفارت شرفیاب شدند. عیدی مناسب به هریک مرحمت فرمودند و برای مستخدمین سفارت هم، جداگانه عیدی دادند و همچنین به مستخدمین مخصوص خودشان در مدرسه.»
در سال 1312ش، ابوالحسن خان فروغی ( برادرِ کوچک محمدعلی فروغی) به عنوان وزیر مختار ایران، راهی سوئیس شد تا جایگزین سپهبدی شود و در راستای این پروژه آموزشی، دیداری هم با محمدرضا پهلوی داشت. پس از این ملاقات، در نامه ی که دارای آرمِ سربرگِ دفترمخصوص شاهنشاهی بود، از ژنو با دفتر رضاخان نامه نگاری کرد و نوشت:
« به زیارت والاحضرت... مشرف شد. بحمداله در سایه مراحم ملوکانه... از هر جهت خوش هستند... ترتیبات از هر حیث مرتب است. فروغی»
و پس از او، انوشیروان خان سپهبدی، با تعیین وقت قبلی! برایِ خداحافظی به دیدار ولیعهد رفت تا در ضیافتی که رئیس مدرسه لوروزه و همسرش نیز حضور داشتند، این مراسم، رسمیت بیشتری داشته باشد:
« سپهبدی، بنابر وقتی که قبلاً تعیین فرموده بودند، برای اجازه مرخصی شرفیاب شده، اظهار مرحمت فرموده و چای را در سالون مدرسه، با موسیو و مادام کارنال، خانم رئیس مدرسه صرف نمودند.»
پس از خداحافظی سپهبدی، دوباره ابوالحسن خان فروغی به دیدار او رفت:
« میرزاابوالحسن خان فروغی، وزیرمختار جدید... برای شرفیابی وقت خواسته بودند. روز سه شنبه گذشته را معین فرمودند. به اتفاق محضر مبارکشان شرفیاب شدیم. در سالون مدرسه، پذیرائی فرمود. قریبِ سه ربع ساعت با ایشان صحبت فرمودند، مخصوصاً سئوالاتی هم در بابِ خطِ سیر و شرح مسافرت به فرنگ نمودند.»
پس از این مراحل، هدایت و کنترل رفت و آمدهایِ ایرانیانی که در آن خطه حضور داشتند و امکان دیدارِ آنان با ولیعهد ایران وجود داشت، در حیطه ی اطلاع و آگاهی و اظهارنظرِ رضاخان واقع گردید و در دستوری « جهان مطاع »!! به مؤدب الدوله نفیسی ابلاغ شد:
« حسب الامر جهانمطاع مبارک شاهانه... ابلاغ می شود: به طور کلی، بعدها، هیچکس از ایرانی و غیره، که بخواهند به حضور مبارک والاحضرت اقدس... شرفیاب شوند، نباید اجازه داده شود؛ مگر اینکه قبلاً تحصیلِ اجازه، از خاکِ پایِ مبارکِ ملوکانه... بشود. آقای فروغی، وزیرمختار ایران در سوئیس، از این ترتیب مستثنی هستند و شرفیابی شخصِ ایشان، محتاج به اجازه نخواهد بود. در سایر موارد، امر... شاهانه... باید به موقع اجرا گذارده شود.»
و متعاقبِ آن، سطح بندیِ افراد برای ملاقات با ولیعهد و همچنین، عدمِ انجامِ برخی ملاقات ها، با روش ها و ترفندهای کاملاً دیپلماتیک، به برنامه های آموزشی محمدرضا پهلوی افزوده شد، کما اینکه این دستور، در مورد میرزارضاخان ارفع الدوله، که از رجالِ سرشناس و صاحب مناصب گوناگون در دوران قاجار بود و در موناکو، قصری بزرگ برای خود ساخته و از سویِ مظفرالدین شاه به عنوانِ « پرنس » و « جناب اشرف » ملقب شده بود، عملی گردید:
« پرنس ارفع الدوله، به توسط جناب فروغی، استدعای شرفیابی کرده بودند و چون هنوز حرکت نکرده بودند، نظر به سردی هوا و دوری راه و زحمت مسافرت، بندگان... راضی به زحمت ایشان نشده، به غلام فرمودند با تلفن، مراتب مسرت و رضایت خاطر مبارکشان را ابلاغ نموده، در ضمن تذکر داده شود که به واسطه عدم مساعدت فصل و هوا و بدی و دوری راه، بندگان معظم الیه راضی به زحمت ایشان نشدند. پرنس ارفع الدوله هم از بروز این مرحمت، بی اندازه تشکر نموده عرض چاکری خود را تقدیم داشتند.»
پس از گذشت یک سال از این برنامه ی آموزشی، که منحصر به شخصیت های داخلی بود، برقراری ارتباط با دیگران! نیز در دستور کار قرار گرفت. در آغاز این پروژه آموزشی، باقر کاظمی (مهذب الدوله )، که در این موقع وزیر امور خارجه بود، مأموریت یافت تا این طرح را عملی نماید:
« حسب الامر جهانمطاع... ابلاغ می شود: در موقعی که آقای کاظمی، وزیر امورخارجه، برای حضور در کنفرانس جامعه ملل به ژنو خواهند آمد، چنانچه تقاضای شرفیابی حضور... ولایت عهد... بنمایند، به ایشان وقت بدهید.»
اولین شخصیت هائی که در این زمان با محمدرضا پهلوی ملاقات کردند، وزیر امورخارجه ترکیه به نام توفیق رشدی بیک و ایرانی الاصلی انگلیسی، به نام آقاخان محلاتی بود. برای برقراری این ارتباط، ابتدا وزیر امور خارجه، در نامه ای که از ژنو به دفترمخصوص نوشت، کسب تکلیف کرد:
« اگر توفیق رشدی بیک و آقاخان محلاتی، تقاضای شرفیابی حضور والاحضرت... را بکنند، اجازه مرحمت می فرمایند یا خیر؟ این موضوع را با دکتر نفیسی مذاکره کردم و با نظر ایشان این تلگراف عرض می شود. کاظمی»
رضاخان نسبت به آقاخان محلاتی، دلبستگی! داشت و پاسخ او از قبل، معلوم بود:
« حسب الامر... در صورت تقاضای شرفیابی توفیق رشدی بیک و آقاخان محلاتی... وقت بدهید.»
و باقر کاظمی، چگونگی این ملاقات را به شرح زیر گزارش نموده است:
« امروز صبح، با آقاخان و وزیر امورخارجه ترکیه، حضور والاحضرت... شرفیاب، پیشرفت تحصیلات و رشد بدنی والاحضرت... تأثیرات زیاد از حد به آنها نمود. امروز عصر، عضویت دولت شوروی در جامعه ملل با مخالفت چند دولت، به اکثریت تصویب، بنده هم نطق مناسبی نمودم. بعد وزیر امورخارجه دولت شوروی در جلسه حاضر و نطق نموده، با وزیر امورخارجه دولت شوروی راجع به روابط بین مملکتین و حل قضایا که معوق مانده، مذاکرات مفصل نمودم. وعده اقدام قطعی و تسریع در انجام آنها می دهد. تلگراف تبریک به قائم مقام کمیسر خارجه دولت شوروی، از ورود دولت شوروی به جامعه ملل مخابره نمودم. امر مبارک به موقع اجرا گذاشته شد. کاظمی.»
برخی دیگر از گزارش هائی که در این رابطه تنظیم گردیده به شرح زیر است:
·« بعدازظهر، چون جناب کاظمی، حسب الامرجهان مطاع... استدعای شرفیابی نموده بودند، که در ضمن جناب عدل، وزیرمختار جدید دولت شاهنشاهی را در برن، به حضور مبارکشان معرفی نمایند؛ در سالون مخصوص مدرسه از ایشان پذیرائی فرموده، تحقیقات از مسافرت ایران به فرنگ و بعضی اخبار سیاسی نمودند و چون روز دوشنبه جلسات مهمی در جامعه ملل بایستی منعقد شود، جناب وزیر خارجه و وزیرمختار را مرخص فرمودند که شبانه به ژنو مراجعت نمایند.»
·« چون جناب کاظمی، وزیر امورخارجه، استدعای شرفیابی کرده بودند، روز چهارشنبه 31 اردیبهشت، اجازه فرمودند؛ شرفیاب شدند. از ساعت پنج بعدازظهر تا ساعت شش با ایشان صحبت نموده، از چگونگی و پیشرفت خطوط راه آهن شمال و جنوب و احداث تونل ها استفسار فرمودند و از اینکه با توجهات عالیه ذات مقدس ملوکانه... در نقاط مختلفه کارها به خوبی پیشرفت کرده و می کنند، خاطر مبارکشان شاد و مسرور گردید؛ ولی از تلفات جانی و خسارت های مادی نتیجه زلزله های مازندران خیلی اظهار تأسف و تألم فرمودند؛ قدری هم از اوضاع سیاسی و جامعه ملل کسب اطلاع نمودند.»
·« بنابر استدعائی که جناب کاظمی از پیشگاه والاحضرت همایونی نموده بودند، روز پنجشنبه شش ساعت بعدازظهر، با معیت جناب عدل، در سالون مخصوص مدرسه تشرف حاصل کردند.»
·« امروز، حضور والاحضرت همایونی ولایت عهد و والاحضرت ها مشرف شدم... وزرای خارجه ترکیه، عراق و آقاخان، استدعای شرفیابی حضور والاحضرت همایونی دارند؛ متمنی است دستور تلگرافی به دکتر نفیسی صادر فرمائید. کاظمی»
· « کاظمی به معیت وزیران خارجه ترکیه و عراق و آقاخان، شرفیابی حاصل کرده، در سالون مخصوص از آنها ملاقات و پذیرائی فرمودند. بیشتر صحبت از ترقیات ایران و بعد هم از جامعه ملل و منازعات کنونی دولت ایتالیا و دولت حبشه به میان آمد.»
و اما، آقاخان محلاتی،
از روزی که انگلیس ها سرنگونی سلسله ی قاجاریه را در دستور کار قرار دادند... ادامه را در بخش دوم مطالعه بفرمائید.
تعداد مشاهده: 7742