نگاهی به زندگی و فعالیتهای مرحوم آیتالله عبدالرحمن حیدری ایلامی
تاریخ انتشار: 10 دي 1402
چکیده
شناخت همهی ابعاد و ماهیت اصیل انقلاب اسلامی ایران میسر نخواهد شد، مگر آن که نقش علمای کمتر شناخته شدهی مناطق محروم و دور از مرکز نیز مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته باشد. این عالمان انقلابی کم ادعا به رغم اشراف و کنترل ساواک بر مناطق دور از مرکز با شجاعت و جسارتی ستودنی پیام امام خمینی(ره) را به گوش تودههای مردم رسانده و نقش مهمی در پیروزی انقلابی اسلامی ایفا کردند. مقالهی زیر مروری است بر مبارزات آیتالله عبدالرحمن حیدری ایلامی از انقلابیون استان ایلام. این عالم فرزانه در جریان نهضت امام توانست در استان ایلام اقدامات و خدمات ارزندهای در راستای اهداف انقلاب انجام دهد. آیتالله حیدری ایلامی پس از پیروزی انقلاب و در جریان جنگ تحمیلی به رغم موقعیت خاص استان ایلام در این برهه حساس، رسالت دینی و ملی خود را به بهترین وجه انجام داه و مصدر خدمات ارزندهای در این مقطع تاریخی گردید.
کلید واژگان: آیتالله عبدالرحمن حیدری ایلامی، استان ایلام، امام خمینی، رژیم پهلوی، ساواک
********
پیشینه خانوادگی آیتالله حیدری
آیتالله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی در سال 1304 ﻫ. ش در شهر حسین آباد (ایلام کنونی) پا به عرصهی هستی نهاد.[1] پدرش باباخان، فرزند محمدقلی خان پشتکوهی،[2] نایبالحکومه پشتکوه به دلیل مبادرت در اجرای ترور «کلنل فلیچر» از افسران اعزامی انگلیس به ایلام در 1320 ﻫ.ش دستگیر و برای مدتی به کرمانشاه تبعید شد. میل به دانشاندوزی و تحصیل علوم دینی آیتالله حیدری را به یکی از مکتبخانههای ایلام کشاند و در همان شهر تحصیلات مقدماتی را تا ششم نظام قدیم ادامه داد[3] و سپس در کسوت معلّمی به تدریس در شهر ملکشاهی مشغول شد در همین زمان رؤیایی صادق مسیر زندگی او را تغییر داد و به تحصیل علوم دینی پرداخت.[4]
تحصیلات حوزوی آیتالله حیدری
1) حوزه علمیه کربلا
آیتالله حیدری در اواخر سال 1323 ﻫ.ش کسوت معلمی را ترک و راهی کربلا شد طی دو سال از ابتدای جامع المقدمات تا پایان شرح لمعه را نزد استادان آن روزگار مانند آیات: علی معرفت، سعید تنکابنی، جعفر رشتی، محمد حسین مازندرانی و یوسف بیارجمندی تلمذ میکند.[5]
2) حوزه علمیه سامرا
با رحلت مرجع عالی قدر عالم تشیع حضرت آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی،[6] آیتالله حیدری حوزه کربلا را به قصد حوزهی علمیه سامرا ترک و در همانجا سطوح عالیه را به پایان برد.[7] ایشان در مدت اقامت هشت سالهی خود در کنار مرقد امام علیالنقی(علیهالسلام) و امام حسن عسکری(علیهالسلام) ضمن تحصیل رسائل و مکاسب، در درس خارج فقه و اصول، محضر آیات عظام حاج شیخ مجتبی لنکرانی، حاج شیخ عبدالرسول اصفهانی، حاج شیخ عبدالله اصفهانی را درک، و از خرمن علم و ادب هر یک از آنان خوشهها برمیچیند.
3) حوزه علمیه نجف اشرف
عطش سیری ناپذیر کسب علم و معرفت، آیتالله حیدری را به بارگاه امیرمؤمنان علی علیهالسلام و حوزه علمیه نجف اشرف کشاند. اقامت آیتالله حیدری در نجف اشرف مقارن بود با تبعید حضرت امام خمینی(ره) به عراق در سال 1344هجری شمسی که آیتالله حیدری از این فرصت استفاده کرده و ضمن شرکت در درس خارج اصول و فقه آن بزرگوار، در بحث ولایت فقیه امام (ره) نیز حاضر گردیدند .[8] آیتالله حیدری از معدود شخصیتهای علمی هستند که در عصر خود ضمن تلمذ از محضر بزرگان و اساتید، شیوه درسی سه مکتب فقهی حوزههای کربلا، سامرا و نجف، را درک کردهاند از اینرو ایشان را باید از معدود فقهایی دانست که به چنین توفیق بزرگی نائل شدهاند.[9]
فعالیتهای آیتالله حیدری در دههی پنجاه
به دنبال فعالیت گسترده آیتالله حیدری در بغداد سرانجام وی در تاریخ پنجم دی ماه1350ﻫ.ش از سوی دستگاه امنیتی عراق دستگیر و در نزدیکی یکی از پاسگاههای منطقه مرزی فکه در استان خوزستان به ایران بازگردانده شد.
آیتالله حیدری پس از بازجوییهای اولیه در پاسگاه مرزی و صدور کارت شناسایی معاودین راهی شهر مقدس قم شد. به دلیل مشکلات مالی از سوی حضرت آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی، مبلغی برای خرید خانه در اختیار وی قرار گرفته و ایشان در این شهر اقامت گزیدند.
همکاری با یاران امام(ره) و عزیمت به ایلام
ممانعت رژیم پهلوی از بازگشت شهید آیتالله دکتر سیدمحمد بهشتی به آلمان در دههی پنجاه، این فرصت را در اختیار یاران امام(ره) قرار داد تا با همفکری شهید آیتالله بهشتی، حرکتی فرهنگی ـ سیاسی را در سطح کشور سازماندهی کنند.[10] در همین زمان آیتالله حیدری بنا به درخواست مردم استان ایلام و موافقت مراجع عظام تقلید به ایلام میآیند.
ساواک با زیر نظر گرفتن حرکت فرهنگی ـ سیاسی علمای مذهبی در سراسر کشور از اواخر سال 1354 و اوایل سال 1355 مراقبت از روحانیون را در این جنبش جدید که از آن به «کنار گذاردن برخی اختلاف نظرهای فیمابین خود در جهت تشکل و هماهنگسازی بعضی فعالیتهای ضد دولتی»[11]یاد میکنند، از ساواک استانها میخواهد این اقدامات را زیر نظر گرفته و مراتب را اعلام نمایند. پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم ساواک درباره مراقبت از روحانیون به رئیس ساواک ایلام چنین مینویسد:
«نتیجه بررسیهای انجام شده از قرائن، نشان میدهد که روحانیون طی یکسال اخیر با کنار گذاردن برخی اختلاف نظرهای فیمابین خود در جهت تشکل و هماهنگسازی بعضی فعالیتهای ضد دولتی گام بر میدارند. این مطلب اگر چه جنبههای آشکار ندارد ولی در باطن گویای این واقعیت احتمالی است که جناح روحانیت میکوشد تا در مسیر روند انقلابی ایران، مواضع ارتجاعی خود را کماکان حفظ و چون برخی اقدامات اصلاحی در کشور با منافع آنان متضاد است، سعی در ایجاد وقفه در امور اصلاحی مینمایند. برای کسب اطلاعات کافی در این زمینه و خنثی سازی به موقع هرگونه تحریکات و اقدامات مضره از جانب روحانیون، اصلح است که اقدامات مراقبتی دقیق وهمه جانبه در مورد آنان حتی کسانیکه به ظاهر موجه و طرفدار دولت به نظر میباشند معمول و در موارد لازم از منبع 1585 نیز استفاده شود. خواهشمند است دستور فرمائید در این زمینه اقدام و نتیجه را اعلام نمایند.»[12]
پس از این دستور، ساواک ایلام دو هفته بعد، نامهی حجتالاسلام شیخ احمدکافی برای آیتالله حیدری ایلامی را برای اداره کل سوم ارسال میدارد که در آن شکل گیری تشکلی جدید با کنار نهاده شدن اختلافات و توافق بر محور شدن آیتالله حیدری به چشم میخورد. استقبال «حجتالاسلام محمد تقی مروارید» و «حجتالاسلام شیخ محمد تعمیرکاری» از مسافرت آیتالله حیدری به تهران و هماهنگی آنها با واعظ معروف «حجتالاسلام محمد تقی فلسفی» در سال 1355ﻫ.ش وقوع تحولات جدیدی در ایلام را نشان میدهد. در سند ساواک آمده است:
«نامبرده بالا[حجتالاسلام احمد کافی] اخیراً نامهای از شهرستان ایلام جهت شخصی به نام آیتالله شیخ عبدالرحمن حیدری به قم ارسال نموده است ...
ضمناً ترتیبی اتخاذ گردیده تا از اعمال و رفتار حیدری مورد نظر مراقبت گردد».[13]
این نامه با آنچه پرویز ثابتی حدود دو هفته قبل، از ریاست ساواک ایلام میخواهد کاملاً همخوانی دارد؛ چرا که دارای کدها و کلید واژههایی است که فصل جدیدی را در تحولات سیاسی مذهبی ایلام نشان میدهد. در این نامه حجتالاسلام شیخ احمد کافی از اخلاص و پاکی مردم ایلام یاد کرده است. در همین سال امام خمینی(ره) اجازه امور حسبیه و شرعیه و اخذ و استفاده از سهم امام را از نجف اشرف برای آیتالله حیدری میفرستند. خوشبختانه این موضوع از چشم ساواک که شدیداً به دنبال یافتن نمایندگان امام خمینی (ره) در امور وجوهات شرعیه بود مخفی مانده و هرگز متوجه آن نمیشوند، این موضوع درایت و هوشیاری آیتالله حیدری را به خوبی نشان میدهد.[14]
تبعید واعظ شهیر شیخ احمد کافی به ایلام برکات زیادی برای مردم این استان داشت، از جمله این که موجب شناساندن مردم ایلام به علما و سایر مردم کشور شد تا جایی که ایشان بارها در نامهنگاریهای خود با مراجع و بزرگان و محققان به سلامت نفس و عشق مردم این منطقه به اهل بیت علیهم السلام اشاره میکردند. شیخ احمد کافی در نامههای خود به مراجع قم و نجف، از زمینه فرهنگی کاملاً مساعد در ایلام و فقدان روحانی مجتهدی که محوریت کار را بر عهده بگیرد سخن به میان میآورند، اخراج آیتالله حیدری از عراق و سکونت این عالم ربانی در قم، شیخ احمد کافی و مردم متدین ایلام را برآن داشت تا با نامه نگاری به مراجع و شخص آیتالله حیدری در اواخر سال 1354ﻫ .ش زمینه را برای هجرت و اقامت ایشان به ایلام فراهم سازند.[15]
همزمان با ارسال این نامه به حضرت آیتالله حیدری، جمعی از مؤمنین و معتمدان ایلام به ویژه نمازگزاران مسجد جامع این شهر، با نگاشتن نامههایی به قم و نجف اشرف از محضرحضرات آیات عظام: سید ابوالقاسم خویی، سید محمدرضا گلپایگانی و سید شهابالدین مرعشی نجفی میخواهند تا زمینهی هجرت آیتالله حیدری به شهر ایلام را فراهم کنند.[16]
درخواستهای مردم مؤمن ایلام از آیتالله حیدری و زمزمه هجرت ایشان به ایلام تا آن جا بالا گرفت که حجتالاسلام شیخ محمد تقی مروارید با ارسال نامهای به تاریخ 09 / 11 / 1354 برای آیتالله حیدری، اشتیاق مردم به حضور ایشان را به جنبشی تشبیه مینماید.
متعاقب این نامهها آیات عظام تقلید؛ گلپایگانی، خویی و مرعشی نجفی با ارسال نامههایی از آیتالله حیدری میخواهند که برای انجام وظایف شرعی به ایلام عزیمت نمایند. در میان نامههای فراوان از سوی اقشار مردم، نامه عالم مبارز حجتالاسلام شیخ محمد تعمیرکاری به آیتالله حیدری شایستهی تأمل است. بیان واقعیتهای موجود جامعه، از زبان این روحانی انقلابی، فضای حاکم بر ایلام قبل از آمدن وی به ویژه در زمینهی فرهنگی را به خوبی نمایان میسازد. حجتالاسلام تعمیرکاری در این نامه به شدت از فقر فرهنگی استان گله کرده است.[17]
آغاز نهضت فرهنگی در ایلام؛ تأسیس حوزهی علمیه باقریه
آیتالله حیدری با شناخت کامل از بهانه تراشی دستگاه ستم شاهی در جلوگیری از حرکتهای دینی و تجربهای که از حکومت بعث عراق به دست آورده بود، با در نظر گرفتن همه جوانب و حساسیتهای موجود منطقهای و کشوری به نحوی گام برداشت که رژیم پهلوی را در آستانه خیزش مردم در سال 1357ﻫ.ش در ایلام غافلگیرکرد.
ایشان با شناخت درست از تکلیف خود و برآورده ساختن منویات مراجع عظام تقلید و دغدغههای فرهنگی کسانی چون واعظ شهیرشیخ احمد کافی و علمای مبارزی چون حجتالاسلام تعمیرکاری و دیگر روحانیون استان در گام نخست، با دیدار از روحانیون و معتمدان، حضور در بین مردم، سفر به نقاط مختلف استان و بازدید از مساجد و حسینیهها نشان داد که به دنبال ایجاد نگرش جدیدی به مسائل سیاسی و مذهبی میباشد. در چارچوب همین سیاست بود که ایشان از روحانیون مستقر و اعزامی از سوی خود در مناطق مختلف استان خواست تا پرسشنامههایی را که حرکتی جدید در عرصه تبلیغ و تشکیلات دینی محسوب میشد، تکمیل نمایند. پرسشهای آیتالله حیدری راجع به جمعیت، تعداد مراکز علمی و فرهنگی و یا احیاناً وجود مراکز فساد و افراد ضد مذهبی در منطقه بود، ایشان همچنین خواستار شناسایی جوانان مستعد برای هجرت به شهر ایلام و استقرار در «مدرسه علمیه باقریه» بود. این حرکت آیتالله حیدری که در واقع نشان دهندهی عزم این عالم دینی برای برداشتن گام بلند برای یک پالایش فرهنگی و مذهبی بود، از دید ساواک و منابع متعدد آن تا حدودی پنهان مانده و به این خاطر در میان اسناد ساواک به آن اشاره نشده است.
دعوت از پنجاه و هشت روحانی فاضل که در میان آنان شخصیتهای علمی و پژوهشی مطرحی حضور داشتند، موج جدیدی را در استان ایجاد کرده و فطرت پاک و بی آلایش مردمی را که سالها مورد هجوم تبلیغات مسموم رسانههای ستمشاهی قرار داشتند به سوی پاسداشت شعایر دینی دعوت نمود. استقبال مردم استان ایلام از این روحانیون اعزامی موجب شد تا پس از پایان محرم سال 1355ﻫ.ش سیل نامهها برای درخواست حضور دوباره این روحانیون به دفتر این عالم فرهیخته روانه شود.[18] نهضت تبلیغی آیتالله حیدری در این سال و بیداری مردم مؤمن استان، این عالم آینده نگر را در موقعیتی قرار داد تا با تعامل با روحانیون و معتمدان و کمک مؤمنین در سال 1356ش علیرغم مشکلات عدیدهای که وجود داشت موفق به ساخت 21 باب مسجد، 18 باب حسینیه، یک باب خانه عالم در مهران، و هشت کتابخانه شود.[19] این تلاش پیگیر و همت عمومی باعث شد که رژیم پهلوی نتواند بیش از این به ترویج مظاهر فرهنگی غرب در این منطقه بپردازد.
روحیه علمدوستی آیتالله حیدری در کنار درک درست این عالم ربانی از وضعیت استان و نیاز مبرم به طلاب و روحانیون بومی باعث شد تا «مدرسه علمیه باقریه» در سالروز میلاد امام محمد باقر(علیهالسلام) در سال 1355ﻫ.ش برابر با سوم صفر1397 ﻫ.ق افتتاح و به جذب طلاب در سطح شهرستانهای استان بپردازد.[20]
استقبال و تجلیل اساتید و روحانیونی چون شیخ احمد کافی و استاد حجتالاسلام علی دوانی و سایر روحانیون نشان از آغاز مبارک و پرشتابی در فعالیت علمی این مدرسه دارد.[21]
دعوت از علمای بزرگ چون آیتالله محمد رضا طبسی به ایلام و برگزاری مراسم با شکوه عید نیمه شعبان در سال1356 ﻫ.ش که در جریان آن تمام مساجد، حسینیهها و خیابانهای این شهر تزئین و با طاق نصرت آذین شده بودند از جمله اثرات مثبت مدرسهی علمیهی باقریه در استان ایلام میباشد.
هم زمانی تأسیس حوزهی علمیه باقریه با اوج گرفتن نهضت امام خمینی(ره)، اتاق کوچک و مدرسه علمیهی این فقیه بزرگوار را به تدریج به مرکز پاسخگویی شبهات اعتقادی و سیاسی مردم تبدیل کرد. وقوع جنگ تحمیلی و ارتحال آیتالله حیدری، متأسفانه امکان تبدیل شدن این مدرسه به قطب علمی در کشور را از میان برداشت.[22]
فعالیتهای سیاسی آیتالله حیدری در جریان انقلاب اسلامی
1- حمایت از روحانیون و انقلابیون استان
ارتباط آیتالله حیدری با یاران امام خمینی(ره) و همیاری و همدلی ایشان با انقلابیونی که در زندان و تبعید به سر میبردند، حاکی از باورهای عمیق ایشان به نهضت امام خمینی (ره) بوده است.
در یکی از نامههای حجتالاسلام تعمیرکاری برای آیتالله حیدری در سال 1356، از ایشان با عنوان «پدر ارجمندم» خواسته شده است تا هنگام تبعید وی در مشکینشهر، از خانوادهاش مراقبت و سرکشی نماید.[23] آنچه در نامهی آن روحانی مبارز در فضای سنگین و سرد طاغوت به چشم میخورد، ارسال دادخواست و حکم دادگاه برای آیتالله حیدری و در جریان قرار دادن ایشان از روند دادگاه فرمایشی خود بوده است.[24]
2- مخالفت با هدایای سپهبد مقدم رئیس ساواک
در فروردین سال 1357 ساواک و در رأس آن سپهبد ناصر مقدم برآن شد تا برای مهار انقلاب در ایلام با بزرگنمایی خطر مارکسیست و کمونیست آیتالله حیدری را مرعوب و منفعل نمایند، به همین خاطر با ارسال یک جلد کلامالله مجید و مبلغ یک میلیون تومان وجه نقد، برای این عالم آگاه کوشیدند تا ایشان را از مسیری که در پیش گرفته بودند باز دارند، نامه سپهبد مقدم به همراه هدیه این ساواک و پاسخ آیتالله حیدری به آن سندی افتخارآمیز بر تارک روحانیت شیعی میباشد. در بخشی از این سند آمده است:
«بعد از سلام کلامالله بوسیده و بر دیده گذاشتم ولی از قبول اینگونه پولهایی که تاکنون از برکت و توجهات ولیعصر عجالله فرجه الشریف عادت ننمودهام، معذرت میخواهم خداوند متعال ما و شماها را به حق و حقیقت و اسلام واقعی راهنمایی و از ظلم و ستم و خیانت به مسلمانان و دین مبین اسلام نگهداری و محافظت فرماید.»[25]
3- تبدیل شدن منزل آیتالله حیدری به مقر انقلابیون
نقش آیتالله حیدری در حرکت انقلابی مردم در سال1357ﻫ.ش چنان پراهمیت است که مورخ شهیر حجتالاسلام والمسلمین استاد علی دوانی که از نزدیک با فعالیتهای ایشان آشنا بوده است، در این مورد مینویسد:
«مرحوم آیتالله حیدری در ایام اوج قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی رضوان اللهعلیه انقلاب اسلامی را در شهر خود وارد مرحله جدیدی کرد، و خود رهبر انقلاب استان بود. اخبار آن در تهران به ما میرسید.»[26]
اندک اسناد به جا مانده از ساواک در این مقطع، بیانگر تجمع انقلابیون در منزل آیتالله حیدری و بیان مواضع ضد رژیمی ایشان میباشد. در اردیبهشت 1357ﻫ.ش ساواک در گزارش خود از تجمع در منزل آیتالله حیدری برای برپایی مجلس ختم شهدای قم و برقراری ارتباط با برخی از خانوادههای انقلابیون و معتمدان و سران عشایر خبر میدهد.[27]
4ـ واکنش به جنایات رژیم پهلوی در شهرهای دیگر کشور و سازماندهی اعتراضات مردمی در ایلام
هشدار جدی آیتالله حیدری به شهربانی ایلام به دنبال دستگیری دو جوان مذهبی و تراشیدن ریش آنان، بازتاب وسیعی در کشور به دنبال داشت؛ تا جایی که ثابتی در نامهای به سازمان اطلاعات و امنیت ایلام خواستار رسیدگی دقیق به این مسأله و گزارش آن به مرکز میشود.[28]
ساواک همچنین در گزارش خرداد ماه 1357ﻫ.ش، از همدردی آیتالله حیدری و حجتالاسلام محمد تقی مروارید با مردم سراسر کشور و ابراز تنفر آنها از جنایات رژیم پهلوی در شهر قم خبر میدهد.[29] دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در گزارش خود از اعتصابات در شهرهای مختلف کشور، از تعطیلی 20 درصد مغازه های شهر ایلام به خاطر چهلم شهدای شهر یزد، جهرم و اهواز و تجمع جمع کثیری از مردم در منزل آیتالله حیدری خبر میدهد.[30]
در تیر ماه 1357، واقعهای مهم در ایلام به وقوع پیوست که نقش مهمی در روند حوادث انقلاب اسلامی در استان داشت. در این روز کاروانی از مبلغان مذهبی و معلمان قرآنی به همراه آیتالله حیدری از ایلام برای تأسیس دارالقرآن و برپایی کلاسهای قرآنی و انجام فعالیتهای دینی و انقلابی عازم شهر دهلران بودند که در جریان آن یکی از خودروها دچار حادثه شده و چند نفر از جمله سید اسحاق رسایی کشته و هادی حیدری فرزند آیتالله حیدری و یک نفر دیگر در این حادثه مجروح میشوند، این حادثه زمینه را برای اعتراضات عمومی فراهم کرد.
شهادت این طلبه مدرسه علمیه باقریه ایلام و شاگرد مهذب و انقلابی آیتالله حیدری، شور وصف ناپذیری در بین جوانان ایلامی به وجود آورد و جانی تازه به مسجد جامع ایلام که به عنوان کانون انقلابیون به شمار میرفت دمید، تفحص و بازدیدهای متوالی عناصر ساواک و شهربانی از مسجد جامع، به ویژه کتابخانهی آن که محل برگزاری کلاسهای مقاله نویسی و رد و بدل شدن آخرین اطلاعات و اخبار پس از هر حرکت انقلابی بود، به اتخاذ حرکتی انقلابی در مسجد جامع ایلام انجامید و آن سنگر گرفتن مردم در مسجد جامع و درگیر شدن با نیروهای مسلح رژیم بود. در این ماه در کنار دستگیری بسیاری از انقلابیون و گرم شدن شعلههای انقلاب در این شهر، ساواک به صراحت از ورود آیتالله حیدری به عرصه مبارزات در چهار ماههی اخیر خبرمیدهد.[31]
گزارشهایی از ابراز نگرانی رژیم از فعالیت حوزه علمیه تحت مدیریت آیتالله حیدری و ارتباط وی با افراد متعصب ارائه شده است. در یکی از این گزارشها آمده است :
«... نامبرده طلبه خانهای به نام مدرسه باقریه در جنب منزل خود اداره مینماید که وجود آن مدرسه موجب نگرانی در آینده است چون میتواند در کلاسهای آزاد قرآن مجید و کلاسهای رسمی طلبه خانه، عدهای نوجوان و جوان متعصب برای اخلال در آینده تربیت شود.»[32]
در گزارش ارسالی از اداره کل سوم ساواک به ایلام در تیرماه درباره وضعیت این شهر آمده است:
«... شیخ حیدر[ی] رهبر مذهبی ایلام در منزل خود عزاداری برگزار و مردم را جهت استماع نوارهای خمینی دعوت می نماید.»[33]
براساس اسناد موجود در مهر ماه سال 1357 تظاهرات دانشآموزان و تعطیلی مدارس در استان ایلام، از سوی بیت آیتالله حیدری هدایت میشده است:
«ساعت 1700 روز 24 / 7 / 57 حدود 500 نفر از قشریون مذهبی که تعدادی زن چادری در بین آنها بوده و دو نفر از روحانیون قشری شهر ایلام در پیشاپیش آنان حرکت میکردهاند، از مسجد جامع شهر مذکور خارج که به تدریج و پس از پیوستن دستههائی دیگر از طبقات مختلف مردم به این عده، تعداد آنها بالغ بر1500 نفر گردیده است.
جمعیت مورد بحث در خیابانهای سعدی، فردوسی، بلوار خیام شهر ایلام به راهپیمائی آرام مبادرت کرده و در ساعت 1815 روز مزبور مجدداً به مسجد جامع مراجعت نمودهاند.
در این موقع واعظی به نام شیخ حیدری به منبر رفته و مطالبی را به شرح زیر به عنوان خواستههای راهپیمایان بیان کرده است:
1- بازگشت روحالله خمینی به کشور.
2-خروج سربازان ضد اغتشاش تیپ زرهی شاه آباد از خیابانهای شهر ایلام
3- تعویض دولت و آزادی سیاسی.
پس از خاتمه سخنرانی نامبرده، اجتماع کنندگان از مسجد خارج و متفرق شدهاند.»[34]
ساواک ایلام در گزارش دیگری این واقعه را این چنین به مرکز ارسال کرده است:
«موضوع: شیخ عبدالرحمن حیدری
نامبرده بالا که حدود دو هفته است وارد ایلام شده ضمن تحریک اهالی به اغتشاش اخلالگران را تحریک نموده که روز 24 / 7 / 57 اقدام به تظاهرات نمایند و مغازهها را ببندند. نامبرده اظهار داشته خودم جلوی تظاهرات خواهم بود و باید [انتقام] خون شهیدان را بگیرم.»[35]
حمله عوامل رژیم پهلوی به اماکن مقدس، از جمله مساجد و حسینیهها در اواخر عمر ننگین رژیم پهلوی، سردرگمی رژیم در برخورد با خیزش اسلامی مردم را نشان میدهد. روحانیت مبارز ایلام به رهبری آیتالله حیدری که در این سال حملهی نیروهای رژیم به مسجد جامع ایلام و محاصره و پرتاب گازهای اشکآور به داخل مسجد را تجربه کرده بود با ارسال تلگرافی خطاب به آیتالله حاج شیخ علی اصغر صالحی کرمانی ضمن محکوم کردن فاجعه 24 مهر مسجد جامع کرمان با جامعه روحانیت مبارز کرمان و مردم انقلابی آن استان اظهار همدردی نمود.[36]
5 ـ خارج نمودن کنترل شهر از دست ایادی رژیم پهلوی
در آبان ماه 1357ﻫ.ش ساواک گزارش خود را از اعلامیه درخواست آیتالله حیدری از مردم برای تجمع در مسجد جامع به مرکز مخابره میکند. در این گزارش آمده است که پس از تجمع مردم و سخنرانی آیتالله حیدری مردم به راهپیمایی دست زده که در جریان آن تعدادی از تظاهرکنندگان زخمی میشوند.
«... در ساعت 1000 (ده صبح) روز 6 / 8 / 57 عدهای حدود800 نفر در مسجد جامع شهر ایلام که قبلاً وسیله شیخ عبدالرحمن حیدری و شیخ محمدتقی مروارید اعلامیهای منتشر کرده بودند اهالی شهر ایلام جمع و پس از سخنرانی شیخ حیدری در ساعت1010 صبح از مسجد خارج و شروع به تظاهرات خیابانی و بستن خیابانها وسیله آتش زدن اتومبیل فرسوده و درب و پنجره و حمله به دبیرستان پروین اعتصامی نموده و سپس به طرف پیکره اعلیحضرت رضاشاه کبیر حرکت و قصد تخریب آن را داشتهاند که با دخالت مأمورین انتظامی و تیراندازی هوایی متفرق شدند. 2 نفر از مأمورین انتظامی وسیله میله آهنی از ناحیه سینه و شکم زخمی و8 نفر از تظاهرکنندگان که یکی از آنها وسیله سنگ و در اثر اصابت گلوله مجروح شده است و از 8 نفر مذکور یک پسر بچه 7 ساله و بقیه بین 18 و 22 سال بودهاند.»[37]
درخواست روحانیت مبارز ایلام با محوریت آیتالله حیدری از اقشار مختلف مردم برای برپایی تحصن در مقابل دادگستری ایلام در روز 13 آبان نشان از بهرهگیری انقلابیون از همهی فرصتها میباشد. متن این خواستهها که در حقیقت تصویری از حوادث آن روز نهضت امام (ره) در سال1357 در استان ایلام است پس از نگارش به امضاء آیتالله حیدری و دیگر روحانیان مبارز رسید و پس از تایپ و تکثیر در سطح شهر پخش شد.
برخی از مطالبات اقشار مختلف مردم که آیتالله حیدری و سایر روحانیون آن را نمایندگی میکردند به شرح زیر بوده است:
«1) آزادی بدون قید و شرط تمام زندانیان سیاسی در سطح ایران و بازگشت تبعیدشدگان مخصوصاً حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی به ایران و تشکیل حکومت اسلامی و اخراج کلیه مستشاران امریکایی، اسرائیلی روسی از ایران و قطع نفت به اسرائیل و قطع رابطه سیاسی با آن.
2) محاکمه و مجازات عاملین و مسببین کشتار روز عید فطر در این استان و همچنین محاکمه و مجازات عاملین فاجعه روزهای ششم و هفتم آبان ماه و تحقیق کامل در باره قاتل اصلی پاسبان بومی حمید نصیری و مسببین آتشسوزی بانکها.
3) بازگشت حضرت حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمد تعمیرکاری از تبعید و آزادی زندانیان ایلامی که در زندان خرمآباد محبوس هستند.
4) رسیدگی و برآوردن خواستههای فرهنگیان، قضات و کارمندان دادگستری و بهداری و کشاورزی و برق و کارکنان برنامه و بودجه و ثبت اسناد و مسکن و شهرسازی و سایر کارمندان ادارات دولتی در سطح استان.
5) برکناری و محاکمه استاندار، رئیس شهربانی، رئیس کلانتری و ستوان شریفی در این استان و مجازات کلیه مسببین کشتار در سطح ایران.
6) توجه کامل به عمران و آبادی و بهداشت و آموزش و پرورش و کشاورزی و راه سازی و آب و برق روستائیان در سطح استان عقب افتاده ایلام و پشتکوه و تحقیق و بررسی کلیه بودجههایی که در اختیار استاندار و مدیران کل در این استان قرار گرفته و اقدامات چشمگیری که در سطح استان شده.
7) انحلال سازمان امنیت و محاکمه مأمورین ستمگر آن اداره در سطح ایران و خصوصاً در استان ایلام و انحلال کمیسیون امنیتی.
8) تعقیب آن دسته از مأمورین شهربانی که به طبقه روحانیت توهین نمود و پرونده آنان در دادگستری ایلام مطرح است و هم چنین عمل ناجوانمردانه آنها دایر به شکنجه جوانان و بازاریان متدین.»[38]
درگیریهای مردم با عوامل رژیم در آذر ماه موجب شد تا آیتالله حیدری جزئیات جنایات رژیم را به اطلاع مراجع عظام برساند و آنان را از اتفاقات چندماهه اخیر نیز مطلع سازد و مراجع عظام هم متقابلاً با فرستادن پیام به آیتالله حیدری و یا جامعه روحانیت استان با مردم ایلام ابراز همدردی کنند.[39]
در روز 8 / 9 / 1357ﻫ.ش آیتالله حیدری و حجتالاسلام مروارید، پیشاپیش مردم در تظاهراتی که به مناسبت فوت امام جماعت تکیه سید محمد موسوی که به درگیری مردم و مأموران انجامید حضور داشتند.[40]
صدور اعلامیههای متعدد در مخالفت با رژیم پهلوی و تداوم راهپیماییهای مردمی با پیشتازی روحانیت استان به تدریج تسلط رژیم بر استان را از میان برداشت و کنترل شهر را به دست انقلابیون سپرد.[41]
تأسیس دادگاه عدل اسلامی قبل از پیروزی انقلاب و اجرای حدود الهی در مسجد جامع نه تنها اعلان به عدم مشروعیت نهادهای وابسته به حکومت ستم شاهی بود، بلکه پیامی آشکار به گروهها و دستجاتی بود که به دنبال انحراف انقلاب اسلامی مردم و مصادره آن بودند.
کمبود سوخت و جیرهبندی آن در دیماه 1357ﻫ.ش مردم اقلیمهای سرد کوهستانی منطقه را به شدت دچار مشکل کرده به همینخاطر بسیاری از مردم برای تأمین نیازهای مصرفی خود مجبور به قطع درختان جنگلی شدند، این جا بود که روحانیت متعهد استان با دادن پیامی مشترک از مردم خواستند تا در تأمین سوخت از هیزم، مسئله حفظ و حراست از منابع طبیعی را نیز در نظر داشته باشند.[42]
اعلان رسمی تشکیل شورای انقلاب[43] از سوی حضرت امام(ره) در 22 دی 1357ﻫ.ش، آیتالله حیدری را به رابط اصلی انقلابیون استان با شورای انقلاب تبدیل کرده و مردم از طریق بیت ایشان اقدام میکردند. نامههای انقلابیون در بخشها و شهرستانهای استان و اخذ رهنمود از ایشان و پاسخهای مکتوب وی با عنوان ستاد عملیات در ایلام گویای این موضوع میباشد.[44]
6 ـ تشکیل ستادهایی برای جلوگیری از هرج و مرج
براساس اسناد و مدارک از مهرماه سال 1357 در استان ایلام، رژیم ستم شاهی تنها بر ساواک و فرماندهی شهربانی و برخی از یگان های ارتش مستقر در ایلام تسلط داشت، حتی فرماندهان ژاندارمری هم به صورت پنهانی با آیتالله حیدری ارتباط برقرار کرده بودند.
در این مقطع که آیتالله حیدری ریاست ستاد عملیات انقلاب اسلامی ایلام را بر عهده داشت برای حفاظت از شهر به کمک نیروهای نظامی و انتظامی طرفدار انقلاب و مردم، ستادهایی را تأسیس کرده و زیر نظر ستاد مرکزی با دستورالعملی خاص وظیفه حفظ و حراست شهر را بر عهده گرفتند. براساس نظر «ستادهای عملیاتی» استان، شهر ایلام به چند منطقه و هر منطقه به چند محله تقسیم شده بود که در آنها پستهای ایست و بازرسی برپا شده بود. مقر این ستادها مسجد و یا حسینیه محلات بود. براساس گزارش شاهدان عینی همهی ساکنان محله موظف بودند که سرپرست خانواده یا فرزند ذکور ارشد خود را برای نگهبانی در شیفتهایی که برای وی تعیین شده بود در اختیار این ستادها قرار دهند.[45]
اعلام همبستگی قبائل و سران ایلها با انقلاب اسلامی که با فرستادن نامه به دفتر آیتالله حیدری و تنی چند از روحانیون انقلابی صورت گرفته بود، عملاً استان ایلام را از دایره حاکمیت رژیم خارج ساخت. این اعلام همبستگیها از تنوع خاصی برخوردار بود، گاه به صورت حضور سران ایلات و گاه به صورت بخشهایی از زیر مجموعه ایل و یا در قالب نامههای تشکرآمیز از اعزام مبلغان مذهبی صورت میگرفت.[46] این حرکت و همبستگی به قدری برای نظام ستم شاهی سخت بود که حتی انعکاس آن از سوی ساواک به مرکز نوعی تزلزل در ارکان نظام ستم شاهی تلقی میگردید، به همین خاطر ساواک از انعکاس آن خودداری میکرده است.
در آستانه پیروزی انقلاب، حمله مردم به پاسگاهها و تصرف شهربانی و خلع سلاح مراکز نظامی موجب مسلح شدن مردم شد، کار در استان به جایی رسید که چندین نقطه از شهر ایلام ادوات نظامی مانند سلاح کمری، اسلحه ژ3، بیلچه نظامی، قمقمه آب و ... به فروش میرسید.
آیتالله حیدری با شنیدن این خبر ضمن غیرمجاز دانستن هرگونه تصرف در اموال نظامی و ضرورت تحویل آنان به مسجد جامع، خواستار بازگرداندن تمام سلاحها و البسه نظامی شدند، یک روز پس از اعلام این پیام از سوی آیتالله حیدری مسجد جامع تا خیابانهای اطراف مملو از جمعیتی شد که سلاح ها و مهمات را تحویل کمیته ویژه جمعآوری میدادند.[47]
با پیروزی انقلاب اسلامی، ستادهای هدایت کشیک شبانه مردمی همچنان برای برقراری نظم و امنیت به کار خود ادامه دادند و «گروهای ضربت» جای خود را به ستاد عملیات اسلامی با نام «امام خمینی» که زیر نظر مستقیم آیتالله حیدری بود، دادند. ستادها و کمیتههای شهرستان نیز به واسطه شوراهایی که تشکیل شده بود با این عالم مجاهد در ارتباط بودند. اعزام نیروهای انقلابی و مبارز به پاسگاههای مرزی یکی دیگر از حرکتهای آیتالله حیدری در این مقطع بود. آیتالله حیدری در مصاحبه با صدای انقلاب به نقش جامعه روحانیت در ساماندهی و هدایت این نیروها به صراحت اشاره کرده است.[48]
اقدامات آیتالله حیدری پس از پیروزی انقلاب اسلامی
آیتالله حیدری در این موقعیت حساس از انقلاب با همراهی دیگر نیروهای انقلابی مشغول فعالیت شبانهروزی برای پاسداری از انقلاب و ایجاد امنیت و عدم تعرض به منابع و اموال دولتی و نیز تعقیب جنایتکاران بود. ایشان همچنین آخرین وضعیت استان ایلام را به اطلاع مسئولان و افراد مؤثر در معادلات سیاسی اجتماعی در آن مقطع میرساندند.
نامهی آیتالله حیدری به تاریخ 8 / 12 / 1357ﻫ.ش خطاب به آیتالله سید محمود طالقانی سندی ماندگار از وقایع و حوادث ایلام در 16 روز پس از پیروزی انقلاب است.[49]
در این مقطع ارتباط آیتالله حیدری با مؤمنین و سران طوایف در کنار دسترسی ایشان به آخرین اخبار و اطلاعات در سطح استان آن هم توسط افراد امین و موثق که هر حرکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در استان در اسرع وقت به دفتر وی مخابره میکردند، آیتالله حیدری را در جایگاه مطلعترین فرد در هدایت جامعه و مدیریت بحران و رویدادهای استان قرار داده بود.
با ورود امام خمینی(ره) به شهر قم، دیدارهای مردم و مسئولان با امام شور دیگری به این شهر بخشیده بود. آیتالله حیدری نیز چون سایر دلباختگان به دنبال فرصت مناسبی بود که به همراه مردم ایلام به دیدار امام و استاد خود بشتابد، وضعیت پیش آمده در منطقه غرب و طرح مباحثی چون خود مختاری از سوی ضد انقلاب و ساماندهی و رسیدگی به امور استان و مرزهای آن و سپس برگزاری رفراندم جمهوری اسلامی و.... موجب شد تا دیدار آیتالله حیدری به همراه مردم به تاریخی بعد از 12 فروردین موکول شود. آیتالله حیدری در تاریخ20 / 1 / 1358ﻫ.ش با صدور اطلاعیهای خطاب به مردم ایلام آنان را برای دیدار با امام خمینی(ره) دعوت کرد.[50] هم زمان با فرستادن پیغام برای روحانیون مستقر در شهرستانها از آنان نیز برای هماهنگ کردن کاروان دیدار با امام به مقصد قم در روز مقرر دعوت به عمل آورد. تلاش برخی برای ایجاد دو دستگی در بین انقلابیون در ایلام آیت الله حیدری را بر آن داشت تا برای حفظ وحدت و یکپارچگی مردم، پس از پایان دیدار با امام (ره) در قم بماند. این جا بود که امام خمینی (ره) با شناختی که از این شاگرد مکتب خود داشت، طی حکمی آیتالله حیدری را مأمور بازگشت به استان ایلام کردند.[51]
1 ـ مدیریت بحرانهای استان در دوران تثبیت انقلاب
حوادث پس از انقلاب توسط ضد انقلاب و عناصر باقی مانده رژیم پهلوی که با سازماندهی لانه جاسوسی (سفارت امریکا) در مناطق مختلف ایران خود را با توطئههای مختلف در استانهایی از ایران نشان میدادند، استان ایلام را در موقعیت حساسی قرار میداد. آیتالله حیدری به شدت از سوء استفاده دشمن از احساسات پاک مردم و روحیه سلحشوری آنان نگران بود، به همین خاطر در بهار سال1358ﻫ.ش در استقبال از اولین استاندار ایلام بعد از انقلاب، از مردم استان خواست تا با پایبندی به مبانی اخلاق اسلامی از منازعات قومی و قبیلهای پرهیز کنند. در آن زمان درگیری بین دو ایل بزرگ ایلام (ارکوازی و خزل) بر سر مراتع مناطق گرمسیری به داخل شهر ایلام هم کشیده شده بود. آیتالله حیدری با پایان دادن به این مخاصمه نشان داد که مردم استان و نظام جمهوری اسلامی به چه میزان نیازمند وجود شخصیتی چون ایشان در این نقطه از کشور میباشند.[52]
از سوی دیگر واکنش آیتالله حیدری در برابر جریانات تجزیه طلب به قدری هوشمندانه بود که مردم اجازه ورود به فرستادگان سران گروهکهای معاند برای تأسیس دفاتر به شهر ایلام را ندادند. بصیرت، ولایت مداری و قاطعیت مردم و مسئولان در برابر این جریانها و هدایت و سازماندهی این فقیه فرزانه در این دوره به قدری هوشمندانه است که با نگاهی گذرا به بحرانهای آن مقطع در کنار مشکلاتی چون کمبود سوخت و نظارت بر تأمین مایحتاج مردم و مبارزه با محتکران و عوامل فرصت طلب و سودجو، او را در فهرست مدیران برجسته نظام جمهوری اسلامی قرار میدهد.
آیتالله حیدری که برخورد ضعیف دولت موقت در غائله کردستان و دسترسی ضدانقلاب به مراکز و تسلیحات نظامی آن جا را مشاهده کرده بود، به خوبی میدید که چگونه این غائله در حال ورود به استان ایلام زیر نام دفاع از خلق کرد است؛ وی با ارتباط بیشتر با شهید آیتالله دکتر بهشتی و دیگر یاران امام خمینی(ره) بار دیگر نبض استان را در هدایت نیروها به دست گرفت، بدون آن که در امور اجرایی دخالتی داشته باشد. مسألهای که دولت موقت با مشاهده آن در ایلام به موازات حرکت یاران دیگر امام در یزد، اصفهان، مشهد، تبریز، کرمانشاه از آن به دوگانگی قدرت یاد میکرد.[53]
با اوجگیری درگیریها در کردستان، اعزام نیروهای مردمی از ایلام برای مبارزه با ضد انقلاب پیام روشنی برای تجزیه طلبانی که به همراه گروههای چپگرا و لیبرال به دنبال کشاندن آشوب به ایلام بودند در پی داشت. این حرکت آیتالله حیدری و جوانان حزبالله ایلام[54] به قدری برای جریان تجزیه طلب گران تمام شد که این گروهها عناصر خود را برآن داشتند تا با مردم ایلام در خارج از استان برخورد قهر آمیز نمایند.
واکنشهای انقلابی مردم ولایتمدار ایلام در این مقطع و برخورد قاطع آنها با «ابوالحسن بنی صدر» چنان تصویری از مردم ایلام در ذهن عناصر ضدانقلاب بهوجود آورده بود که در روزهای پایانی جنگ تحمیلی(مرداد ماه 1367 ﻫ.ش)، منافقین ورود از منطقه ایلام را از دستور کار اتاق جنگ خود خارج کرده و حمله از مرز ایلام را نوعی خودکشی تفسیر و تحلیل کردند.
2ـ عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و مخالفت با ریاست جمهوری بنی صدر
لایحه قانون انتخابات «مجلس خبرگان قانون اساسی» در تاریخ 14 / 4 / 1358ﻫ.ش به تصویب شورای انقلاب رسید و قرار شد با احتساب نمایندگان اقلیتهای مذهبی در ازای هر پانصد هزار نفر یک نفر به این مجلس راه یابد.
استان ایلام که در آن مقطع زمانی جزء کم جمعیتترین استانهای کشور محسوب میشد یک کرسی از این مجلس را به خود اختصاص داد. در این انتخابات که در تاریخ 29 تیر ماه 1358ﻫ.ش در سراسر کشور برگزار شد، آیت الله حیدری در استان ایلام از مجموع 51856 رأی مأخوذه با کسب 40961 رأی (حدود 79 درصدآراء) توانست به نمایندگی از مردم ایلام به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یابد.
با مطرح شدن نام ابوالحسن بنیصدر به عنوان یکی از نامزدهای ریاست جمهوری در میان داوطلبان این پست در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری، آیتالله حیدری به صراحت در مقابل بنیصدر و جریان وابسته به او موضع گرفتند.[55]
در اواخر خرداد ماه 1360 بنی صدر تصمیم به دیدار از شهرهای غرب کشور و برخی مناطق مرزی گرفت، اعلام برخورد مردم ایلام با بنی صدر در صورت ورود به این شهر در تاریخ 19 خرداد شهر ایلام را به سوی رویارویی نیروهای حزباللهی و جریان لیبرال و نفاق سوق داد. درگیری در سطح شهر بین مردم و نیروهای طرفدار بنیصدر آغاز شد. عناصر لیبرال و جریان نفاق با حمله به مراکز و کتابفروشیها و برخی اماکن دولتی، شهر را به حالت نیمه جنگی تبدیل کردند،[56]به گونهای که هلیکوپتر حامل بنیصدر با مشاهده دود و آتش در چند نقطه شهر و عدم وجود اعلام مرکزی برای استقبال از آنها، از فرود در شهر صرف نظر کرده و راهی شهر صالح آباد مهران شد.[57]
اقدامات آیتالله حیدری در قبال تحرکات رژیم بعث عراق قبل از آغاز جنگ تحمیلی
ترورهای ناجوانمردانه مسئولان نظام، شهادت محمدعلی رجایی و حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر درهشتم شهریور ماه1360 ضایعه دردناکی برای مردم ایران به شمار میرفت، اما انتخاب حضرت آیتالله خامنهای نامزد مورد حمایت مردم و همهی نهادهای انقلابی از جمله مردم ایلام، فرصتی به نظام نوپای اسلامی داد تا مطالبات امام و امت را پیگیری کند، چنین دولتی آیتالله حیدری را بار دیگر متوجه رسیدگی به امور رزمندگان و جنگزدگان کرد، با کنار رفتن عناصر لیبرال جبهههای جنگ نیز جانی تازه گرفت. شرکت آیتالله حیدری در عملیاتهای: ضربت ذوالفقار، محرم، فتح المبین و بیتالمقدس در این مقطع و حضور او در بین رزمندگان و فرماندهان و خطوط مقدم جبهه را میتوان از ماندگارترین روزهای زندگی این عالم مجاهد به شمار آورد.[58]
1ـ ساماندهی آوارگان ایرانی مقیم عراق
در دی ماه سال 1350ﻫ.ش رژیم بعث عراق طلاب و علمای بزرگ ایرانی حوزه علمیه نجف و کربلا و مردان و زنان ایرانی مقیم آن کشور را به طرز رقت باری روانه مرز ایران کرد[59] که آیتالله حیدری یکی از این افراد به شمار میرفت. پس از آن نیز چندبار دیگر نیروهای امنیتی این کشور سایر ایرانیان را از عراق اخراج کرده بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی رژیم بعث که در تدارک زمینه سازی برای حمله به ایران بود، بسیاری از خانوادههای ایرانی را که بیشتر آنان از خانوادههای ایلامی مهاجر بودند، پس از مصادره اموال، با وضعیتی رقت بار در مرز مهران رها کرد. ساماندهی و ایجاد کمپ آوارگان، تقسیم امکانات اولیه و تلاش برای باز گرداندن آنان به زادگاههای خود در استان، از جمله دغدغهها و اقدامات این عالم بزرگ در آن مقطع زمانی بود.
2ـ مکاتبه با آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی در باره تعرض عراق به پاسگاههای مرزی ایران
در حالی که نظام نوپای جمهوری اسلامی و مسئولان آن درگیر با حرکتهای تنش آفرین و سهم خواهی گروهکهای وابسته به غرب و شرق بودند و حوادث گوناگون مانند مسأله قومیتگرایی در کردستان و گنبد و خوزستان ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده بود، آیتالله حیدری با اطلاع رسانی و ایجاد حساسیت نسبت به تجاوزهای مرزی رژیم بعث عراق و حمله به پاسگاههای مرزی در داخل و خارج، برآن شد تا افکار مراجع و مسئولان و مردم را به سوی حوادثی که در مرزها رخ می دهد معطوف سازد، در این باره آیتالله حیدری حتی از نگارش نامه به حضرت آیتالله العظمی خویی (ره) در نجف اشرف آن هم حدود یک سال و سه ماه قبل از تجاوز همه جانبه عراق به ایران دریغ نکردند.[60]
3ـ سرکشی از پاسگاههای مرزی
درگیریهای پراکنده مرزی در کنار سانسور بیشتر اخبار این درگیریها از سوی رسانهها و عدم حمایت دولت موقت میرفت تا زمینه دلسردی و حتی ترک خدمت نیروهای ژاندارمری و برخی واحدهای مستقر ارتش در منطقه را فراهم آورد که خوشبختانه با تسلیح و سازماندهی اولیه نیروهای کمکی و استقرار آنان در پاسگاههای مرزی توسط آیتالله حیدری و سرکشیهای پیدرپی او از پاسگاهها و ارائهی کمکهای دولتی و مردمی، آنها را به ادامهی خدمت دلگرم نمود. آیتالله حیدری در این زمان تا جایی پیش رفت که در آستانه سال 1359ﻫ ش هزینههای تلگراف آن دسته از نظامیهایی که نمیتوانستند در آغاز سال در جمع خانواده خود باشند برعهده گرفت.
4ـ واکنش به بهرهبرداری عراق از میادین مشترک نفتی
گرچه تمام زندگی آیتالله حیدری ایلامی در چهارچوب قوانین اسلام خلاصه میشد و همهی عمرش را در «عبودیت» الهی سپری کرده بود، و حیات طیبه را از «خدا» به سوی «خدا» معنا میکرد و در این مسیر با تأسی از آموزههای ائمه اطهار علیهمالسلام، عشق و محبت را با هر فردی با هر رنگ و زبان و نژادی تقسیم میکرد اما عشق او به آب و خاک سرزمین مادریاش، عشقی ستودنی بود.
او که آرزوی ایرانی مقتدر در بین کشورهای منطقه و رسیدن به جایگاهی در خور نام بزرگش را داشت، در مجلس خبرگان قانون اساسی، به هنگام بررسی اصل شصت و پنج قانون اساسی چنان موضعی گرفت که مدعیان ملیگرایی حاضر در مجلس خبرگان را در آن مقطع زمانی، به تعجب واداشت.[61] آیتالله حیدری با اشاره به حرکتهای خائنانه شاه در واگذاری برخی مناطق و سکوت دستگاه ستم شاهی در برابر جابجایی برخی میلههای نفتی در مناطق نفت خیز، به بهره برداری عراق از برخی سفرههای نفتی مشترک اشاره میکنند و نسبت به این مسأله هشدار میدهند. ایشان دیدگاه یک روحانی مؤمن انقلابی را با تأکید بر این نکته که «هیچ کس، تحت هیچ شرایطی و بنابر هیچ مصلحتی حق ندارد یک وجب از خاک ایران زمین را مورد معامله و یا مبادله قرار دهد» در تاریخ ماندگار کرد.
5 ـ هشدار به وزارت امورخارجه در باره تغییر میلههای مرزی
حمله به پاسگاههای مرزی و جابجایی برخی میلههای مرزی از سوی رژیم حاکم بر عراق برای استخراج یک جانبه از حوزههای مشترک نفتی در منطقه ایلام، آیتالله حیدری را بر آن داشت که وزارت امور خارجه را به نحوی از این تحرکات و درگیریها و پیامدهای آن مطلع و آگاه نماید.[62]
دغدغهی آیتالله حیدری نسبت به مرزهای جمهوری اسلامی تا آنجا بود که پس از آغاز تجاوز عراق به ایران از مطلعین محلی درخواست نگارش و ثبت میلههای مرزی را مینماید.[63]
6 ـ ارسال نامه برای امام خمینی(ره) درباره وضعیت مرزها
آیتالله حیدری چند روز قبل از تهاجم فراگیر رژیم بعث به خاک ایران در نامهای به حضرت امام خمینی(ره) از وضعیت نابسامان مرزها، بیتوجهی مسئولان نظامی و خطر تعرض قریب الوقوع رژیم بعث به کشور اظهار نگرانی کرد. فرستادن رونوشت این نامه به مجلس شورای اسلامی حکایت از نا امیدی او از تصمیم جدی قوه مجریه در آن مقطع دارد، مضافاً بر این که ارسال رونوشت این نامه به محضر آیتالله العظمی گلپایگانی از جایگاه جامعه روحانیت ایلام نشان از اهتمام آیتالله حیدری در توجه دادن مراجع عظام و روحانیت در خصوص خطری است که رژیم بعث عراق میتوانست برای کشور در پی داشته باشد.[64]
نقش آیتالله حیدری در جریان جنگ تحمیلی
1ـ حمله عراق و حضور سرنوشت ساز در منطقه گُلان
سرانجام رژیم بعث عراق روز 31 شهریور ماه 1359 برابر با 22 سپتامبر 1980، حمله سراسری خود را به میهن اسلامی آغاز کرد. در تهاجم رژیم بعث عراق به مرزهای کشور، مهران و میمک را میتوان از ضربه پذیرترین و ساکنان آن را از مظلومترین مدافعان در حمله سراسری دشمن بعثی به شمار آورد، آن چه در گزارش ارتش جمهوری اسلامی ایران در خصوص وضعیت جبهه مهران آمده است خود گویای این واقعیت است.[65]
مقاومت دلیرانه و مظلومانه فرمانده سپاه پاسداران مهران شهید روحالله شنبهای و یارانش که به دفاع و شهادت مظلومانه او و برخی دیگر انجامید، ایلام را یکباره تکان داد. آیتالله حیدری علیرغم کهولت سن با برداشتن تفنگ برنو و بستن قطار فشنگ بر کمر، خود را به رزمندگان اسلام رساند و باعث تقویت روحیهی آنها گردید. یکی از فرماندهان استان در این مورد مینویسد:
«آیتالله حیدری با حضور در این منطقه و فراخوانی نیروهای عشایر در مدت کوتاهی توانست با تشکیل قرارگاه عملیاتی در روستای گُلان (مدرسه ابتدایی) خط تدافعی را به تنگه کُنجانچم انتقال دهد. وی با مدیریت کم نظیر خود در کسوت یک مجتهد رزمنده با استقرار شبانه روزی در کنار نیروهای محلی و حضور در سنگر آنان و تیراندازی به سمت دشمن در افزایش روحیه نیروهای اسلام نقش بیبدیلی را ایفا کرد».[66]
آیتالله حیدری با مشاهده تلاش نیروهای ارتش و ژاندارمری و سایر نیروهای مدافع در ایجاد خط تدافعی در منطقه گُلان با معرفی خود به فرماندهان به عنوان نماینده حضرت امام (ره) و مردم ایلام در مجلس خبرگان خواستار جلو بردن خط تدافعی از گُلان به تنگه کنجانچم شد و با تلاش خود موجب شد، تا نیروهای نظامی بیش از 20 کیلومتر خط پدافندی را جلوتر ببرند و نیروهای خود را در تنگه کُنجانچم مستقر و به نیروهای مردمی فاقد هرگونه تجهیزات و ادوات سنگین ملحق کند.[67]
2ـ تأسیس ستاد کمک رسانی به جبهههای جنگ
تلاش برای تخلیه مدارس، جای دادن مردم در مجتمعها و آپارتمانهای نیمهکاره، برپایی چادر در مناطقی که دارای حفاظ بودند مانند کانون کارآموزی، متقاعد کردن صاحبان زمینها برای برپایی کمپها و چادرها و احداث اردوگاه جز با حضور این شخصیت وارسته مقدور نبود. کمکرسانی به مردم آواره، یاری رساندن به نیروهای مصدوم و مجروح، در کنار تأمین مایحتاج رزمندگان اسلام که حتی از داشتن گونی خالی برای ساختن سنگر محروم بودند، موجب شد تا آیتالله حیدری منزل خود را تبدیل به مقر کمک رسانی به جبههها نماید، اعتماد مردم به این زاهد وارسته در رسیدن امکانات اهدایی خود در اندک مدتی نیازهای اولیه رزمندگان اسلام را تأمین کرد.[68]
تشکیل ستاد هماهنگی جنگ استان ایلام توسط آیتالله حیدری در منطقه گُلان و استقرار نیروهای عشایر و مهاجر در کنار نیروهای ارتشی و سپاهی این ستاد تنها منبع تأمین کننده تمام خطوط و محورهای جنگی ایلام به ویژه از میمک تا کنجانچم به شمار میرفت. همهی نیازهای این محورها از قبیل؛ وسایل نظامی، گرمایشی، حمل و نقل و حتی اقلام مصرفی رزمندگان و ارتباط با مسئولان استانی از طریق آیتالله حیدری انجام میگردید.[69]
3ـ سازماندهی نیروهای رزمی عشایر و شرکت در عملیات میمک (ضربت ذوالفقار)
حضور در میان رزمندگان اسلام در آن موقعیت بسیار حساس و دشوار که موجب دلگرمی مدافعان جان و مال و ناموس مردم میشد، این پیر فرزانه را به فکر ساماندهی نیروهای مردمی و عشایری و سازماندهی آنان واداشت، از این رو وی با برافراشتن سیاه چادری در منطقه گُلان، قرارگاهی کوچک اما با زیر پوشش قرار دادن گسترهای بسیار وسیع برپا کرد و با تقسیم نیروهای عشایری و مردمی به هستههای کوچک و تأمین مهمات و فراهم کردن امکانات، آنان را برای دفاع از مرزها و ضربه زدن به نیروهای بعثی آماده کرد.[70]
از آن جا که مناطق غرب استان و نوار مرزی با عراق منطقه گرمسیری عشایر ایلام به شمار میرفتند، آیتالله حیدری با سازماندهی و پشتیبانی نیروهای عشایر که وظیفه دفاع از مناطق خود را بر عهده داشتند، توانست اولین هستههای مقاومت مردمی را در برابر حمله رژیم بعث تشکیل دهد.[71]
فقدان نیروهای مسلح منسجم در منطقه که به دلیل شرایط خاص کشور بر نظام تحمیل شده بود، باعث گردید تا آیت الله حیدری خود فرماندهی عملیات پدافندی و حرکتهای ایذایی علیه دشمن را بر عهده داشته باشد.[72]
میمک در منطقه مرزی جنوب غربی صالحآباد یکی از دو نقطه مورد اختلاف در مرز زمینی ایران و عراق بود.[73] ارتش عراق در دوّمین تهاجم قبل از آغاز جنگ فراگیر خود این منطقه را در 19شهریور ماه 1359 اشغال کرد و منطقهای به عرض و عمق تقریبی 15 کیلومتر را در حوالی پاسگاههای مرزی هلاله و نیخضر به تصرف خود درآورد. با اشغال این منطقه معبر وصولی صالحآباد- سرنی به طرف خط مرز مورد تهدید نیروهای عراقی قرار گرفت و در نتیجه محور ایلام صالحآباد و مهران نیز به طور جدی در معرض تهدید عراقیها درآمد.[74]
شبانگاه 19دی ماه 1359 ﻫ.ش یعنی چهار ماه پس از اشغال این منطقه نیروهای رزمی آیتالله حیدری پس از اقامه نماز و وداع با این پیر فرزانه، اولین عملیات غرور آفرین سپاهیان اسلام را برای همیشه در دفتر پر از غیرت و غرور این سرزمین ورق زدند. حماسه ای که در گزارش ارتش جمهوری اسلامی نیز به آن اشاره شده است.[75]
این عملیات یکی از سختترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس به شمار میرود چرا که جدای از این که منطقه میمک، منطقهای مورد مناقشه ایران و عراق به شمار میرفت و عراقیها از آن به «سیف سعد» یاد میکردند. این منطقه برای آنان هم از بعد نظامی و هم از نظر روحیه در ماههای اول یورش به خاک ایران مسألهای حیثیتی به شمار میرفت.[76]
نیروهای سپاه اسلام تنها از حمایت هوانیروز برخوردار بودند و در روز سوم بود که هواپیماهای شکاری ایران وارد عمل شدند، تا روز سوم نیروهای ارتش اسلام پنج پاتک سنگین عراق را پس زدند. در روز چهارم (22دی) عراق سه پاتک سنگین دیگر وارد کرد. آنچه مورد دلگرمی نیروهای سپاه اسلام با امکانات ناکافی و تعداد کم در طول نزدیک به یک ماه نبرد نابرابر بود، حضور پیرفرزانهای بود که از جبهه میمک تا کنجانچم را در زیر بارش گلولهها، آنان را به دفاع از اسلام و سرزمین مادریشان فرا میخواند.[77]
4- شکل دهی هسته اولیه لشکر 11 امیرالمؤمنین(علیهالسلام)
هستههای مقاومت و گروههای مردمی که آیتالله حیدری در روزهای آغازین جنگ بنیان نهاد در واقع هستهی نخستین شکلگیری لشکر 11 امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ایلام در هشت سال دفاع مقدس بود. روح حماسی، شجاعت و از خودگذشتگی آیتالله حیدری به عنوان نماد و نماینده مردم و فردی که مردم به او به چشم عالمی پیشرو مینگریستند، در روحیهی مردم این خطه بی تأثیر نبود. استانی که خود، کم جمعیتترین استان کشور به شمار میرفت و بخش عظیمی از مردمانش آواره و در فقر به سر میبردند و شهرهای باقی مانده هم زیر باران بمبهای هواپیماها قرار داشت، مردم آن نه تنها استان خود را خالی نکردند، بلکه لشکری عملیاتی را بنیان نهادند که در عملیاتهای بزرگ دوشادوش رزمندگان لشکرهای دیگر در آزاد سازی بخشهایی از سرزمین ایران خود را سهیم و شریک کردند.[78]
ارسال کمکهای مردمی از مساجد و حسینیههای تهران و شهرستانهاو دفاترو هیئتهای مذهبی و بازاریان به منزل آیت الله حیدری بیانگر نقش کلیدی این روحانی مجاهد در حمایت از رزمندگان است. زهد و پارسایی آیتالله حیدری به ویژه نسبت به کمکهای مردمی به جبههها برای سایر فرماندهان جنگ الگویی ستودنی به شمار میرفت.[79]
امانتداری آیتالله حیدری نسبت به کمکهای ارسالی برای رزمندگان هنوز هم زبانزد خاص و عام است.[80] ایشان با این که با نیروهای سپاهی و عشایری انس و الفتی خاص داشت، اما هرگز نیروهای ارتشی را تا واپسین روزهای زندگیش تنها نگذاشت و منزل آیتالله حیدری همواره مأمن و مأوای نیروهای ارتشی به شمار میرفت.
ایستادن در کنار مردم استان در سختترین شرایط جنگ
با آغاز تهاجم رژیم بعثی عراق به خاک ایران، شهر ایلام و شهرستانهای تابعه آن از هجوم حملات موشکی و بمباران هوایی در امان نماند، شهرهای استان ایلام به ویژه شهر ایلام از معدود شهرهای کشور و تنها مرکز استانی در کشور بود که هرگز «وضعیت سفید» تا پایان دوران دفاع مقدس در آن اعلام نشد.
رژیم بعثی عراق در طول هشت سال دفاع مقدس بارها شهر ایلام و شهرهای تابعه آن چون ایوان، ملکشاهی، چوار و .... را بمباران کرد و در مسیر حرکتهای ددمنشانه خود از هیچ جنایتی حتی بمباران مردم آوارهی پناه برده در دل کوهها، جنگلها و جوانان و نوجوانان مشغول به بازی در زمین فوتبال[81] فرو گذار نکرد.
آیتالله حیدری در تمام این روزهای سراسر درد و داغ، هرگز شهر ایلام را ترک نکرد. او به عنوان پیر و مراد این مردم برای این استواری و پایداری خود فلسفهای داشت. زمانی بود که دشمن بعثی شهر ایلام را زیر بمب و موشکهای خود گرفته بود و تمام مردم در اطراف ایلام آواره و به کوههای اطراف شهر پناه برده بودند ولی خانواده آن مرحوم در شهر باقی ماندند، حضرت آیتالله حیدری میگفت:
«من از شهر بیرون نمیروم چون شهر تخلیه میشود و این باعث ضعف روحیهی رزمندگان میشود برای تقویت روحیه رزمندگان بایستی در شهر بمانیم.»[82]
زمانی که همهی شهر از ساکنانش خالی میشد و حتی مدارس و ادارات هم در جنگلها، کوهها و درههای اطراف مستقر میشدند، آیتالله حیدری و خانواده او نیز چون سایر اقشار مردم در چادری اتراق میکردند. در طول دوران بمباران شهر ایلام که هر بار منجر به شهادت تعدادی از شهروندان میشد، در مواردی حتی بسیاری از بستگان شهدا از بیم بمباران دو باره از حضور در غسالخانه شهر خودداری میکردند ، آیتالله حیدری در جایگاه یک مجتهد در کنار روحانی خدوم شهدا مرحوم حجتالاسلام و المسلمین شیخ عباس سلطانی حاضر میشد و دستورات لازم را در خصوص چگونگی غسل و کفن شهدا صادر میکرد.[83]
همگام با مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در جبهههای جنگ
همراهی با مسئولان عالی نظام و نیز مدیران استانی در بازدید از مناطق جنگی آن هم با وضعیت پیری و ضعف و بیماری، از ویژگیهای آیتالله حیدری بود. همراه شدن این عالم مجاهد با رهبری معظم انقلاب آیتالله خامنهای در روزهای آغازین جنگ بیانگر جایگاه این عالم مبارز در نزد رهبری انقلاب است.[84]
آیتالله نوری همدانی هم در بیان خاطرات سفر خود به جبهههای نبرد حق علیه باطل از نگاه پدرانه این عالم به رزمندگان یاد میکنند و او را آیتالله حاج میرزا جواد آقا تهرانی جبهههای غرب مینامند:
«... در چند کیلومتری ایلام در یکی از جبههها در ضمن به خدمت آیتالله حیدری رسیدیم، این عالم بزرگوار با اخلاص و صفای خود در آن جبهه به مجاهدین اسلام خدمت میکرد، برای آنها غذا میپخت، لباسشان را میشست، حتی به من گفت من مشغول ساخت یک حمام در این جبهه هستم که فرزندان من از این جهت هم در مضیقه نباشند. صفا و اخلاص این مرد بزرگوار که بعداً به عنوان یکی از اعضای خبرگان رهبری[85] نیز انتخاب شد، بسیار آموزنده و جالب بود حضور او در جبهههای غرب مانند حضور آیتالله حاج میرزا جواد آقا تهرانی در جبهههای جنوب یک دنیا تعهد و اخلاص و صفا را منعکس میکرد.»[86]
در اسناد به جا مانده از جنگ به ویژه اسناد مکاتبات «ستاد هماهنگی جنگ استان ایلام، جبهه مهران» همراهی آیتالله حیدری با مدیران ارشد استان و پیگیری مطالبات رزمندگان از سوی ایشان نمود بارزی دارد.[87]
همراهی آیتالله حیدری با مسئولان و نمایندگان امام (ره) در دیدار با خانواده شهدا، مجروحان جنگی و آوارگان و جذب کمک از آنان و تقسیم آن در بین خانوادههای آنان از دیگر تلاشهای این عالم دلسوز و همدرد مردم است.
بیماری و عروج
سالهای پایانی عمر این عالم زاهد و مجاهد، مصادف با دوران پرتلاطم دفاع مقدس و اوج گیری جنگ شهرها و آوارگی مردم استان در کوهها و جنگلها بود. آیتالله حیدری ایلامی در این سالها، در حالی که بیماری جسم نحیف او را لاغرتر کرده بود، لحظهای از حضور در میان مردم، رزمندگان و دفاع از نظام اسلامی و خدمت به مردم از پای ننشست.
سرانجام این عالم مجاهد پس از عمری زندگی زاهدانه و تبلیغ و ترویج مکتب اهل بیت علیهمالسلام، پس از تحمل یک دوره بیماری طولانی و سخت در نیمه شب یازدهم دی ماه 1365 ﻫ ش مصادف با یکم جمادی الاول 1407 ﻫ.ق در شهر مقدس قم به دیدار حق شتافت. پیکر مطهر این عالم وارسته پس از تشییع با حضور مردم قم و جمعی از مردم ایلام، مسئولان کشوری و لشکری و رزمندگان اسلام در جوار حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها در یکی از حجرههای صحن حرم به خاک سپرده شد. در مراسم ختمی که برای این عالم بزرگ در مسجد رفعت قم برگزار گردید بسیاری از علما و بزرگان چون آیتالله العظمی سید محمدرضا بهاءالدینی[88]و دوستان و همسنگران او چون آیتالله شهید سیدمحمد باقر حکیم شرکت کردند.
آیتالله حیدری از منظر بزرگان
رهیافت به همهی ابعاد شخصیتی انسانهای برگزیده را بعضاً از طریق توصیفاتی که بزرگان از آنها انجام دادهاند، میتوان درک کرد. اوصاف آیتالله حیدری ایلامی در کلام علماء جلوه و نمود خاصی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی
این مرجع عالیقدر شیعه در مرقوم شریف به مردم ایلام این گونه ایشان را معرفی میکنند:
«حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالرحمان حیدری از افاضل و اعلام نجف اشرف میباشند ...امید است کاملاً رضایت خاطر ایشان فراهم شود... و اجمالاً عرض میکنم لسان حقیر الکن است از بیان مقام جلالت و علم و تقوی و عفاف و سداد معظم له.»[89]
آیتالله العظمی حاج آقا سیدرضا بهاءالدینی
این عارف کامل و عالم فرزانه ضمن حضور در مراسم ختم آیتالله حیدری در مسجد کرامت قم خطاب به خواص گفتند:
«باید او را در قبرستان ایلام دفن میکردید تا خدا به یُمن وجود او عذاب را از قبرستان شما دور میداشت.»[90]
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی
ایشان در بیان خاطرات سفر خود به جبهههای جنگ در غرب کشور این گونه به وصف آیتالله حیدری میپردازد:
« ... در چند کیلومتری ایلام در یکی از جبههها در ضمن به خدمت آیتالله حیدری رسیدیم، این عالم بزرگوار با اخلاص و صفای خود در آن جبهه به مجاهدین اسلام خدمت میکرد، صفا و اخلاص این مرد بزرگوار، بسیار آموزنده و جالب بود حضور او در جبهههای غرب مانند حضور آیتالله میرزا جوا آقا تهرانی[91] در جبهههای جنوب یک دنیا تعهد و اخلاص و صفا را منعکس میکرد.»[92]
آیتاللهالعظمی سیدعلی سیستانی
ایشان در باره اوصاف شخصیتی آیتالله حیدری ایلامی در دیدار با یکی از روحانیون ایلامی در سفر به عتبات عالیات در سال 1381ﻫ.ش در ذکر ویژگیهای اخلاقی آیتالله حیدری میفرمایند:
« ...خداوند آقاشیخ عبدالرحمان را بیامرزد، ایشان در بین دوستان در نجف مشهور به علم، زهد و تقوی بودند.»[93]
آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی
این استاد برجسته سطوح عالیه حوزه علمیه قم خصوصیات اخلاقی آیتالله حیدری را این گونه برشمرده است :
«...حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای ایلامی که جداً و بدون هیچ مبالغه از لحاظ اخلاق کم نظیر و حقیر شهادت به عدالت ایشان میدهم و از لحاظ علمیت نیز هر وقت با ایشان مذاکره نمودهام حدَّت و حسن سلیقه در معظم له مشهود بوده است و در بعضی مواقع مورد استفاده این جانب بوده است».[94]
آیتالله شیخ محمد هادی معرفت
این عالم قرآن پژوه در خصوص جایگاه آیتالله حیدری در بین طلاب و فضلای آن مقطع در کربلا میگوید:
«من و علامه حیدری بیشتر از دو برادر به هم نزدیک بودیم. عبادت ایشان در حوزهی علمیه کربلا نمونه بود و همه ایشان را به پاکی و تعبد میشناختند و چنان گرم تحصیل بودند که حتی یک لحظه را تلف نمیکردند.»[95]
آیتالله محمد ابراهیم جناتی
این عالم فرزانه که در نجف با آیتالله حیدری هم درس بودهاند خصوصیات اخلاقی ایشان را اینگونه بیان میکند:
«... به هر حال تردیدی در این نیست که عالم جلیل القدرآیتالله حیدری(تغمده الله رحمته و اسکنه الله فَسیح من جناته) یکی از عالمانی بود که از صیانت نفس، مخالفت با هوی و هوس، که این بسیار اهمیت دارد و پرهیز از خودخواهی، خودبینی، خود محوری و برخورداری از ضمیر پاک و بی آلایش و دارای تقوی و پرهیزگاری کاملی بود. در بعد اخلاقی و اجتماعی واقعاً کم نظیر بود، این ویژگیهای او نه تنها برای ما که در نجف اشرف در درسها باهم سالها شرکت داشتهایم روشن بود، بلکه برای همگان به روشنی مشهود بوده است، ما در بین آگاهان در عرصههای علم و تدین، تقوا، قلمرو فرهنگ و جنبههای اخلاقی و اجتماعی و نیز درک شرایط زمان بسیار دیدهایم ولی آن که دارای همه این ویژگیها باشد کمتر دیده، میتوانم بگویم مرحوم آیتالله حیدری ( نورالله مضجعه) در حد متنابهی دارای همه این ویژگیها بوده است.»[96]
پینوشتها:
[1]. بررسیهای صورت گرفته و شواهد و قرائن بیانگر آن است که تاریخ دقیق تولد ایشان با تاریخ مندرج در شناسنامه وی مطابقت ندارد، به نظر میرسد که تولد وی قبل از 1295 ﻫ.ش بوده است.
[2]. باباخان حدود سال 1288(ه.ق) برابر با 1250ﻫ.ش در ده بالا (ایلام کنونی) متولد شد. (بررسیهای اسنادی و مصاحبه با آقایان، لطیف خان و غلامعلی خان حیدری، 15آبان ماه 1391)
[3]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390، ( زندگینامه خودنوشت آیتالله حیدری اسناد پایانی کتاب) ضمیمه شمارهی 77.
[4]. ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان، ماهنامه کوثر، قم، انتشارات زائر، جلد 1، ص 61 . نک: گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، چاپ اول 1379، ج 2، ص 907.
[5]. ستارگان حرم، پیشین، جلد 1، ص62 . نک: کنگره فقیه فرزانه آیتالله حیدری ایلامی، 20 شهریور1376ﻫ.ش سخنرانی آیتالله معرفت.
[6]. ر.ک: محمد شریف رازی،گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 223-216. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7.
[7]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی، تهران ، پیشین،( زندگینامه خودنوشت آیتالله حیدری اسناد پایانی کتاب) ضمیمه شمارهی 77.
[8]. همان.
[9]. یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ عالم مبارز حجتالاسلام تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390، ص 143- 145.
[10]. نک: خاطرات و حکایت ها، رهبر انقلاب، ص 130.
[11]. سند تاریخ 23 / 1 / 1355 شماره 314 / 329، آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی، پیشین، ص 87.
[12]. همان.
[13]. سند تاریخ 8 / 2 / 1355 شماره 2526 / 21ه، همان، ص 89.
[14]. ر.ک: بخش اجازهنامه ها، همان.
[15]. آیتالله العظمی حاج سید محمد رضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک جلد سوم، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385، ص 340.
[16]. تعدادی از این نامهها در ضمایم پایانی کتاب آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی، پیشین، آمده است.
[17]. نامههای حجتالاسلام تعمیرکاری برای آیتالله حیدری، همان،ضمیمه شمارهی 31.
[18]. تعدادی از این نامهها در اسناد پایانی کتاب ارائه شده است.
[19]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی،همان، ضمیمه شمارهی 25.
[20]. از شاگردان برجستهی آیتالله حیدری در قم میتوان به حجتالاسلام و المسلمین شیخ نجمالدین مروجی طبسی فرزند آیتالله حاج شیخ محمد رضا طبسی نجفی اشاره کرد.
[21]. برخی از این اسناد در ضمائم پایانی کتاب آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی ارائه شدهاند. همچنین نک: علی دوانی، سروش بیداری، ص 7ـ 8.
[22]. از جمله شاگردان مدرسه علمیه باقریه ایلام میتوان به شهیدان سیداسحق رسایی و محمد رضا قربانی، حجج الاسلام احمد حاتمیان، اله نورکریمی تبار، سید حبیبالله موسوی مقدم، مهدی اکبر نژاد، محمد تقی غضنفری و... اشاره کرد.
[23]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی، پیشین، اسناد پایانی کتاب، ضمیمه شمارهی 31.
[24]. همان.
[25]. سند تاریخ 26 / 1 / 1357 فاقد شماره، همان، ص 98.
[26]. خاطرات من از آیتالله حیدری، علی دوانی، پیشین، ص 13 و 14.
[27]. سند تاریخ 25 / 2 / 1357شماره 9391 / ه آیت الله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین،ص 103.
[28]. سند تاریخ 11 / 4 / 1357شماره 957ه، همان، 107.
[29]. سند تاریخ 8 / 3 / 1357 شماره 9512 / ه ، همان، ص 104.
[30]. سند تاریخ 19 / 2 / 1357 فاقد شماره، ص 100.
[31]. همان، ص 35 (مقدمه ).
[32] همان، اسناد پایانی کتاب، ضمیمه شمارهی 41.
[33]. سند تاریخ 22 / 5 / 1357 شماره 1370 / 342، همان، ص 111.
[34]. سند تاریخ 24 / 7 / 1357 فاقد شماره، همان، ص 118.
[35]. سند تاریخ 23 / 7 / 1357شماره10673، همان، 116.
[36]. سند تاریخ 27 / 7 / 1357 فاقد شماره، همان، ص 120.
[37]. روزنامه اطلاعات در این مورد نیز نوشت: «به دنبال اعلامیه روحانیون و اصناف ایلام، کلیه مغازههای این شهر تعطیل و به مناسبت هفتمین روز درگذشت شهدای همدان و پشتیبانی از قطعنامه فرهنگیان این استان، عزای عمومی اعلام شد. حدود ده هزار نفر از طبقات مختلف مردم در مسجد جامع گردآمدند. ساعت 11تظاهرکنندگان از مسجد جامع این شهر جهت راهپیمایی آرام وارد خیابان فردوسی شدند ولی در انتهای این خیابان زد و خورد شدیدی بین مأموران و تظاهرکنندگان رخ داد و در نتیجه 15 نفر شخصی و دو نفر پلیس به سختی مجروح شدند. » (ش15745،ص18) امروز یک پلیس هم با گلوله زخمی میشود. طبق گزارش ساواک این گلوله از اسلحه همکار او خارج شده و به پهلوی فرد مورد نظر اصابت میکند. پلیس زخمی 48 ساعت بعد از دنیا میرود.(پرونده106976، ج 1) در یکی از سندهای ساواک هم اشاره شده که امروز(6 / 8 / 57) بانک عمران ایلام منفجر شد.
[38]. سند تاریخ 13 / 8 / 1357 فاقد شماره، آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین،ص 124.
[39]. در اسناد ضمائم پایانی کتاب تعدادی از این پیامها ارائه شده است.
[40]. سند تاریخ 8 / 9 / 1357 شماره،7471ه، همان، ص 137.
[41]. ضمایم شماره 50، 51، 52 مندرج در اسناد پایانی کتاب خواننده را به خوبی با نقش آیتالله حیدری در مدیریت تظاهرات در استان آشنا میکنند.
[42]. اصل سند در ضمایم پایانی کتاب ارائه شده است.
[43]. امام خمینی(ره) در این اعلان رسمی از شورای انقلاب، تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم به منظور تصویب قانون، انجام انتخابات براساس مصوبات مجلس مؤسسان و قانون اساسی جدید و انتقال قدرت به منتخبین را خواستار شدند. (ر.ک: صحیفه امام،موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج5، ص 426 و 427)
[44]. رک: اسناد ضمایم پایانی کتاب آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین.
[45]. همان، ضمایم شمارهی: 65، 66، 67، 68.
[46]. همان، ضمیمه شمارهی 54.
[47]. همان، ضمیمه شمارهی 62.
[48]. مصاحبه آیتالله حیدری با صدای انقلاب اسلامی مرکز ایلام، سروش بیداری، ص 5.
[49]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، ضمیمه شمارهی 60.
[50]. همان، ضمیمه شمارهی 74.
[51]. همان، ضمیمه شمارهی 75.
[52]. سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین محمد نقی لطفی و سردار ناصر شعبانی در کنگره آیتالله حیدری ایلامی 1376.
[53]. ر.ک: روزنامه اطلاعات 28 / 1 / 1358.
[54]. مسئولیت برخی از پایگاههای حفاظتی در مناطق بحرانی و روستاهای آلوده کردستان در زمان حضور شهید بروجردی و فرمانده جاوید نشان متوسلیان به نیروهای اعزامی ایلامی سپرده شد، این نیروها در پاکسازی شهر سنندج حضور فعال داشتند.
[55]. سخنرانی آیتالله حیدری ایلامی در مراسم سوگواری شهادت آیتالله بهشتی هشتم تیر 1360، سروش بیداری، ص 26.
[56]. اسناد تظاهرات خیابانی طرفداران بنی صدر در ایلام، پرونده های انفرادی وابستگان به جریان بنی صدر.
[57]. ر.ک: نقد عمر، علی دوانی، پیشین، ص 12 و 13.
[58]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، ضمیمه شمارهی 96.
[59]. نهضت روحانیون، دوانی علی، پیشین، ج 6، ص 313.
[60]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، ضمیمه شمارهی 69.
[61]. صورت مذاکرات مجلس، بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی، ناشر، امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی،1364، ص 1703، 1704.
[62]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین،ضمیمه شمارهی 76.
[63]. همان.
[64]. همان، ضمیمه شمارهی 81.
[65]. ر.ک: ارتش جمهوری اسلامی ایران هشت سال دفاع مقدس جلداول، نیروهای غرب دزفول، ص 108 و 109.
[66]. مصاحبه با سرهنگ پاسدار محمدتقی قاسمی 30 / 9 / 1391.
[67]. ر.ک: سردار ناصر شعبانی، آیتالله حیدری درد آشنای استان ایلام، ص 11.
[68]. ر.ک: آیتالله حیدری و دفاع مقدس، سردار ناصر شعبانی، پیشین.
[69]. برخی از این مکاتبات در ضمایم پایانی کتاب ارائه شده است.
[70]. همان، ص 14 و 15.
[71]. مصاحبه سردار اللهنور نورالهی و سرهنگ محمد تقی قاسمی با صدا و سیمای مرکز ایلام 1390، همچنین رک: ضمایم پایانی کتاب.
[72]. سردار شعبانی، آیتالله حیدری درد آشنای ایلام، پیشین، ص 10.
[73]. در این منطقه علاوه بر میمک، ارتفاع زینلکش نیز مورد اختلاف دو کشور ایران و عراق بوده است.
[74]. ارتش جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، جلد پنجم، نیروهای غرب کشور، ص 175.
[75]. همان، ص 182 و 183.
[76]. همان ص 186.
[77]. از دیگر اقدامهای آیتالله حیدری در این عملیات استقرار در واحد شنود و ترجمه مکالمات بیسیمی فرماندهان عراقی در حین عملیات میمک بوده است. سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین لطفی؛ به نقل از تیمسار سهرابی فرمانده وقت لشکر 81 کرمانشاه، در کنگره آیتالله حیدری ایلامی 1376.
[78]. ر.ک: آیتالله حیدری و دفاع مقدس، پیشین، ص 20.
[79]. درد آشنای استان ایلام، پیشین، ص 12.
[80]. آیتالله حیدری و دفاع مقدس، سردار ناصر شعبانی، پیشین، ص 19.
[81]. بمباران استادیوم ورزشی شهدای چوار در تاریخ 23 / 11 / 1365 ﻫ.ش اتفاق افتاد. در این اقدام ددمنشانه 15 نفر از بازیکنان، داوران و تماشاگران به شهادت رسیدند و تعداد زیادی نیز مجروح شدند.
[82]. آیتالله حیدری و دفاع مقدس، سردار ناصر شعبانی، پیشین، ص 15.
[83]. سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین لطفی در کنگره آیتالله حیدری 1376.
[84]. سه روز با رهبر، به روایت اصغر شریفی راد، مسئول وقت تبلیغات سپاه ایلام، ماهنامه امتداد، شماره 27.
[85]. آیتالله حیدری ایلامی، علاوه بر عضویت در دوره اول و دوم خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم استان ایلام در مجلس خبرگان قانون اساسی 1358 نیز حضور داشت.
[86]. ر.ک: شرح اولین سفر به جبهههای حق علیه باطل، آیتالله العظمی نوری همدانی ص102 و زندگینامه و موضعگیریهای مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی، چاپ چهارم ، 1387، انتشارات قدس، ص 152.
[87]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، اسناد پایانی کتاب.
[88]. ر.ک: سیری در آفاق، زندگی نامه حضرت آیت الله العظمی بهاءالدینی، حسین حیدری کاشانی، چاپ اعتماد، قم، چاپ اول زمستان 1378.
[89]. آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، ضمیمه شمارهی 11.
[90]. گلشن ابرار، پیشین، ج 2، ص 908.
[91]. این عارف زاهد پس از مدتی بستری شدن بر اثر بیماری در سحرگاه سه شنبه دوم آبان 1368برابر با 23ربیع الاول 1410 به سرای ابدی شتافت.
[92]. موضعگیریهای مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی، چاپ چهارم، 1387، انتشارات قدس، ص 152 و تلخیص از شرح اولین سفر به جبهههای حق علیه باطل، آیتالله نوری همدانی، ص 102.
[93]. حجتالاسلام شیخ حجت شریفی راد، مصاحبه با صدا و سیمای مرکز ایلام، 1390.
[94]. اجازهنامههای پایانی کتاب، نامه آیتالله شیخ مرتضی حائری به آیتالله العظمی سید احمد خوانساری، ص 164.
[95]. گلشن ابرار، پیشین، ج 2، ص 908.
[96]. کنگره بزرگداشت فقیه فرزانه آیتالله حیدری ایلامی، سخنرانی آیتالله حاج شیخ محمد ابراهیم جناتی، 1376.
آیتالله حیدری منطقه گُلان، مهران- 1359
آیتالله حیدری در لباس رزم، تنگه کُنجانچم مهران مهر ماه 1359
آیتالله حیدری در لباس رزم، تنگه کُنجانچم مهران مهر ماه 1359
در کنار مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای و جمعی از فرماندهان و رزمندگان ارتش در منطقه مرزی میمک ایلام- 1360
آیتالله حیدری در کنار آیتالله عبدالله محمدی امام جمعه ایلام و جمعی از رزمندگان
تعداد مشاهده: 17877