امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

مقالات با درج سند

جهاد تبیین و پاسخ به شبهات تاریخی

نقش سازمان سیا، موساد و سرویس انگلیس در تأسیس، مدیریت و آموزش ساواک


تاریخ انتشار: 21 مرداد 1402

نشان سازمان اطلاعات و امنیت ایران(ساواک)

اشاره:

در فضای مجازی مدتی است «تأسیس ساواک» را از ابتکارات و تراوشات فکری محمدرضا پهلوی معرفی می‌کنند و به‌شیوه‌های مختلف وابستگی ساواک و رژیم را به آمریکا، انگلیس و اسرائیل یا منکر می‌شوند و یا کتمان می‌کنند. مقاله حاضر تلاش کرده با مستندات متقنِ خود، این وابستگی و بلکه تأسیس و مدیریت ساواک و تعامل آن را با سرویس‌های جاسوسی نامبرده تا پیروزی انقلاب اسلامی، به‌خوبی بنمایاند.

 

مقدمه

پس از کودتای 28 مرداد، آمریکایی‌ها، به شاه پیشنهاد تشکیل دو سازمان اطلاعات خارجی و امنیت داخلی را مانند دو سازمان سیا (سازمان اطلاعات خارجی آمریکا) و اف.بی.آی (سازمان امنیت داخلی آمریکا) دادند. این دو سازمان وظیفه‌ی کشف توطئه‌های داخلی و خارجی علیه حکومت شاه را برعهده می‌گرفتند. شاه با ایجاد یک سازمان موافقت کرد.[1] هسته اولیه‌ی این سازمان در فرمانداری نظامی تهران شکل گرفت و روز 11 مهر ماه 1335 خبر آن در مطبوعات به چاپ رسید. چندی بعد لایحه تشکیل آن که «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» نامیده می‌شد (و بعداً به اختصار ساواک نام گرفت) توسط دولت تهیه و به مجلس سنا فرستاده شد.

در مجلس سنا عده‌ای از سناتورها به‌شدت با لایحه مذکور مخالفت کردند. یکی از سناتورها به نام سناتور ابراهیم خواجه نوری این قانون را ظالمانه‌ترین قانون دولت خواند. وی با اشاره به ظلم و ستم‌هایی که از سوی مأموران نظامی با استفاده از این قانون می‌تواند صورت گیرد، این قانون را موجب محروم شدن مردم از تمام حقوق دمکراتیک و آزادی‌شان دانست. عباسقلی گلشائیان، وزیر دادگستری وقت، ضمن ردّ گفته‌های خواجه‌نوری به دفاع از لایحه‌ی مذکور پرداخت. او بیان کرد که این لایحه در واقع از ترکیب و هماهنگی قوانین گذشته به وجود آمده است و چیز جدیدی نیست. سپهبد احمد امیراحمدی نیز در دفاع از آن لایحه به حوادث ناگواری که در گذشته، امنیت کشور را به خطر انداخته بود اشاره کرد. او یادآور شد که لایحه‌ی تشکیل ساواک برای جلوگیری از این حوادث می‌باشد.[2]

سناتور جمال امامی، یکی دیگر از نمایندگان مجلس سنا بود که به مخالفت با لایحه پرداخت. پس از او، سرلشکر وثوق، وزیر جنگ وقت، به دفاع از لایحه پرداخت. لایحه مذکور، با وجود مخالفت‌هایی که ذکر شد در شور اول به تصویب رسید و پس از بررسی مجدد در کمیسیون شماره یک مجلس سنا، در شور دوم مطرح شد. اصلاً وظیفه‌ی مجلس سنا تصویب قوانین مورد نظر شاه بود. بنابر این چون و چرا، فایده‌ای نداشت. به فرض که همه‌ی سناتورها هم مخالف لایحه می‌بودند باز باید قانون تصویب می‌شد و همین طور هم شد. کسی به گفته‌های منطقی مخالفان در رد تشکیل ساواک توجهی نداشت. از این رو قانون تشکیل ساواک با اکثریت آراء به تصویب سناتورها رسید. لایحه‌ی مذکور پس از آن در مجلس شورای ملی مطرح شد و بدون هیچ‌گونه اعتراضی به تصویب رسید. به این ترتیب، ساواک فعالیت خود را رسماً از اوایل سال 1336 به ریاست تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران، شروع کرد.[3]

 

سازمان سیا و ساواک

اولین اقدام عملی سازمان سیا در ایران، طراحی کودتای 28 مرداد 1332 بود. در این دوران مهمترین هدف آمریکا در ایران، علاوه بر جلوگیری از نفوذ شوروی و کمونیسم، یافتن راه حل‌هایی برای تقسیم دوباره نفت و سهیم‌شدن شرکت‌های آمریکایی در عایدات سرشار نفت ایران بود.[4] ارتشبد حسین فردوست می‌گوید: «پس از 28 مرداد 32، که آمریکایی‌ها با قدرت تمام وارد صحنه شدند و تصمیم گرفتند که ایران را به عنوان پایگاه اصلی خود در منطقه حفظ کنند، در درجه اول به ایجاد دستگاه ضد اطلاعات ارتش و تقویت آن و در درجه دوم به تأسیس سازمان امینت کشور (ساواک) پرداختند. طبیعی بود اگر ایران می‌بایست پایگاه اصلی آمریکا در منطقه باشد، به یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قوی نیاز داشت. مضافاً اینکه در شمال آن رقیب اصلی آمریکا، یعنی شوروی کمونیستی با حضور خود این پایگاه غرب را تهدید می‌کرد به علاوه تأسیس دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ایران توسط آمریکا به او این امکان را می‌داد تا تسلط کامل خود را تأمین کند و نفوذ خود را در ایران عمق ببخشد.»[5]

به اعتراف سولیوان:[6] «در سال 1957 (1335) سازمان سیا طرح و چارچوب تشکیلاتی یک سازمان جدید اطلاعاتی را به شاه داد و خود در تأسیس و سازمان دادن آن مشارکت کرد. این تشکیلات که به نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور نامیده می‌شد به زودی به نام مخفف آن یعنی ساواک شهرت یافت.»[7]

احمد فاروقی و ژان لوروریه که فصلی از کتاب مشترکشان ــ ایران بر ضد شاه ــ را به ساواک اختصاص داده‌اند و از آن تحت عنوان چشم و گوش شاه نام می‌برند، تصریح می‌کنند که این سازمان پلیسی ـ اطلاعاتی اساساً تابعی از دستگاه اطلاعاتی آمریکا «سیا» بود و سیا بر آن بود تا از طریق این سازمان جدید، اهداف اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی خود را در ایران و سایر کشورهای منطقه تسهیل بخشد.[8] جان. دی. استمپل کارمند بخش سیاسی ـ اطلاعاتی سفارت آمریکا در تهران هم دیدگاهی مشابه درباره‌ی نقش سیا در تشکیل و تجهیز ساواک دارد. وی تأکید می‌کند که «سازمان امنیت و اطلاعات کشور [ساواک]... آمیزه‌ای از اف. بی. آی [F.B.I] و سی. آی. ا [CIA] آمریکا بود.»[9]

 

تعلیم و آموزش سیا به نیروهای ساواک

شاه تصریح می‌کند که برای تشکیل و تجهیز ساواک از سیا بهره گرفته شده بود: ایجاد ساواک، به منظور مبارزه با فعالیت‌های براندازی خارجی و داخلی علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران بود. مسئولیت بنیان‌گذاری ساواک در سال 1332 به سپهبد تیمور بختیار تفویض شد. وی در این کار از «سیا» کمک خواست. تعداد زیادی از کارمندان ساواک برای طی دوره‌های آموزشی به آمریکا رفتند و در اداره مرکزی «سیا» به کارآموزی پرداختند. همچنین دوره‌های کارآموزی و بازآموزی انفرادی و دسته‌جمعی، برای کارمندان سازمان اطلاعات و امنیت کشور در غالب سازمان‌های اطلاعاتی اروپای غربی ترتیب یافت تا با روش‌های آنان آشنایی حاصل کنند.[10]

تعلیم نیروهای اطلاعاتی ایران از سوی سازمان سیا، بلافاصله پس از پیروزی کودتای 28 مرداد آغاز شد: «سیا تعلیم نیروهای اطلاعاتی ایران را نیز آغاز کرد. در سپتامبر 1953 [شهریور 1332] یک سرهنگ ارتش آمریکا که سال‌ها برای سیا در خاورمیانه کارکرده بود و پیش‌زمینه وسیعی در کار پلیسی و کارآگاهی داشت در پوشش وابسته نظامی به ایران اعزام شد. مأموریت او سازمان دادن و فرماندهی یک واحد جدید اطلاعاتی بود که در آن زمان زیرنظر فرمانداری نظامی تهران تأسیس شد و در دسامبر 1953 [آذر 1332] زیر نظر فرماندهی سرتیپ تیمور بختیار قرار گرفته بود. سرهنگ همکاری نزدیکی با بختیار و زیردستانش داشت، این واحد را فرماندهی می‌کرد، و به اعضای آن فنون پایه‌ای اطلاعات از قبیل روش‌های مراقبت و بازجویی، عملیات شبکه‌های اطلاعاتی و امنیت سازمانی را یاد می‌داد. واحد اطلاعاتی بختیار نخستین سازمان اطلاعاتی امروزی و کارآمد بود که در ایران عمل می‌کرد.»[11]

هدفِ گروه آموزش سیا این بود که ساواک را به صورت یک سازمان اطلاعاتی کارآمد و پیشرفته درآورد. آموزش، شامل همان تعلیمات اساسی امنیتی بود که به افسران سیا داده می‌شد. افسران ساواک با امور و ابزارهای اصلی جاسوسی مانند استخدام مأمور، بهره‌گیری از پیام‌ها، استفاده از خانه‌های امن، تعقیب و مراقبت، شیوه‌های بازجویی و امنیت شخصی آشنا می‌شدند. به تحلیلگران اطلاعاتی، تکنیک‌های مدرن تحلیل از جمله نحوه‌ی تشکیل پرونده‌ی زندگی افراد، ارزیابی درستی و میزان قابل اعتماد بودن منابع اطلاعات، جمع‌آوری و تکمیل اطلاعات از منابع مختلف و شیوه‌ی نگارش و انتشار گزارش‌ها، آموخته می‌شد. کارشناسان مسائل ضد جاسوسی، مهارت‌های بنیادی در این زمینه کسب می‌کردند و از تکنیک‌های سازمانی و عملیاتی دستگاه‌های امنیتی بلوک شوروی آگاهی می‌یافتند. در این دوره شماری از مأموران ساواک برای دیدن دوره‌های تخصصی مانند کشف اسناد جعلی، آموختن زبان روسی و کاربرد کامپیوتر و لوازم و تجهیزات خاص مراقبت، بازجویی و ارتباطات، به ایالات متحده اعزام گردیدند. تعلیماتی که در آمریکا به مأموران ساواک داده می‌شد علاوه بر آموزش‌های عمومی و اطلاعاتی، آموزش‌های ویژه‌ی مبارزه با روش‌های جاسوسی روس‌ها و کشف رمزهای پیچیده‌ی جاسوسی آنها را نیز شامل می‌شد.[12]

   در رابطه با فرآیند تکوین ساواک، جس لایف، کارمند اسبق سازمان سیا که در سال‌های 1968 تا 1973 (1346-1351) سرپرست گروه بررسی مسائل ایران در آن سازمان بوده است در روزنامه‌ی اینترنشنال هرالد تریبیون[13]می‌گوید: «ساواک مستقیماً به دست آمریکایی‌ها ایجاد شد و کارکنان و کارشناسان سیا، شیوه‌های مختلف و مدرن شکنجه‌های روحی و جسمی را به مأموران ساواک آموزش می‌دادند و سمینارهای مختلف تشکیل می‌گردید که به بررسی تعلیم تکنیک‌های مختلف شکنجه اختصاص داشت و مأموران آمریکایی ساواک را به تجارب رژیم فاشیستی هیتلر که دشمنان خود را در جریان جنگ‌های مربوط به جنگ بین‌الملل دوم به شیوه‌های غیرانسانی و وحشیانه شکنجه می‌دادند، آشنا می‌کردند.»[14]

علی اشرف سعیدی و بدرالدین نجم‌آبادی که به ترتیب پست‌های افسر اطلاعات و استراتژیکی اداره‌ی دوم، ریاست اداره‌ی بولتن، ریاست بخش داخلی اطلاعات و معاونت اداره‌ی دوم برای امور ویژه و تشریفات را داشتند، به همراه سه نفر دیگر به نام‌های محمود وزیری‌همدانی، سرتیپ رضا پرورشی و سرتیپ علی‌اکبر خاتمی که مسئولیت بازسازی و تصفیه ساواک را از سوی شخص شاه ایران به عهده داشتند، پنج افسر ایرانی بودند که موفق به گذراندن دوره‌های عالی مدرسه‌ی جاسوسی آمریکا شدند.[15]

 

حمایت‌های گسترده سیا از ساواک

سازمان سیا علاوه‌ بر آموزش نیروهای ساواک، برای زیر نظر گرفتن فعالیت‌های گروه‌های مخالف رژیم پهلوی در داخل و همچنین برای تحت کنترل قرار دادنِ مخالفان در خارج از کشور به آن کمک می‌کرد. ساواک از طریق وزارت خارجه شبکه‌ی وسیعی ایجاد کرده بود که رفت و آمد ایرانیان به خارج را به طور کامل تحت نظر قرار داده بود. به دنبال فاش شدن این قضیه برخی از روزنامه‌نگاران خارجی در مقاله‌های خود به اعتراض پرداختند.[16] به عنوان مثال می‌توان به نامه‌ی محرمانه‌ای که از سفارت ایران در واشنگتن به سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در تاریخ 27 اسفند 1336 فرستاده شده، اشاره کرد. در این سند ذکر شده است که روزنامه آمریکایی Spur چاپ ایالت مریلند، مقاله‌ای با عنوان : Iranians seek help from Americans، (ایرانیان به دنبال کمک از آمریکایی‌ها هستند) در شماره اول مارس 1957 (اسفند 1335) خود به قلم  Mike Jones، مطالبی را چاپ نموده است. دانشجویان ایرانی در مصاحبه با نویسنده‌ی این مقاله، عنوان کردند که سازمان سیا در تعقیب و تحت نظر قرار‌دادن، دستگیری و حتی شکنجه‌ی دانشجویان ایرانی در آمریکا به عواملِ ساواک کمک‌های فراوانی می‌کند.[17] این سند به خوبی نشان می‌دهد که سازمان سیا و ساواک از ابتدا همکاری‌های گسترده‌ای را در داخل و خارج از کشور با یکدیگر داشته‌اند. به طور کلی ساواک از آزادی عمل فراوانی در برخی از کشورهای اروپایی و آمریکا برخوردار بوده است؛ همچنان که سیا در اقصی نقاط ایران فعالیت‌های متعددی داشت و مأموران ساواک نیز در برخی از شهرهای بزرگ آمریکا حضور داشتند.[18]

روزنامه واشنگتن پست به نقل از یک منبع اطلاعاتی فاش ساخت که ساواک با همکاری سیا، در آمریکا نقش بسیار اساسی در تعقیب ناراضیان ایرانی داشته است. به نوشته‌ی این روزنامه، ساواک عملیات غیرقانونی فراوانی را با نظارت منصور ‌رفیع‌زاده،[19] در خاک آمریکا انجام می‌داد. از جمله این که مخفیانه وارد منازل سوژه‌های خود می‌شد، به جعل و سرقت مبادرت می‌ورزید و ناراضیان ایرانی مقیم آمریکا را تحت فشار قرار می‌داد.[20] در واقع از سال 1344 رفیع‌زاده مأمور دائم اداره کل سوم ساواک در آمریکا بود. او در نیمه دوم همان دهه، در مقام رئیس پایگاه ساواک در نیویورک نه تنها به عنوان افسر رابط ساواک با سیا، بلکه به عنوان یک منبع اطلاعاتی با تشکیلات اطلاعات مرکزی همکاری نموده و در پوشش فعالیت‌های دیپلماتیک، عملیات خشونت آمیز ساواک را در آمریکا هدایت می‌کرده است. رفیع‌زاده مورد حمایت شاه و سازمان سیا بود و خدمات فراوانی را برای آنان انجام داد. واشنگتن پست، ساواک را در کنار سازمان‌های اطلاعاتی شیلی و کره‌ جنوبی، به عنوانِ یکی از مخوف‌ترین سازمان‌های اطلاعاتی جهان نام برد که همه‌ی عملیات‌های خود را با همکاری سیا انجام می‌داد.[21]

 

کنترل همه‌جانبه ساواک توسط سیا

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشریه «کوریه دو پلی‌تیک اترانژر» چاپ پاریس درباره آموزش بسیاری از پرسنل ساواک در پایگاه‌های سیا در آمریکا چنین نوشت: «پلیس مخفی سابق ساواک نه تنها در کشور خود بلکه در کشورهای خارجی و در مرحله اول در ایالات متحده آمریکا نیز به فعالیت‌های گسترده مشغول بود و در این فعالیت‌ها از پشتیبانی کامل سرویس‌های ویژه آمریکا برخوردار بود. از زمان ایجاد ساواک که شهرت بدی یافته سازمان سیای آمریکا به تربیت عمال آن و تجهیز سرویس‌هایش پرداخته بود. بعداً مستشاران سازمان سیا در ایران مستقیماً بر فعالیت‌های ساواک نظارت می‌کردند. مدتی پیش از سقوط شاه وزارت خارجه آمریکا اذعان کرد که در اواخر سال گذشته 164 کارگزار ساواک در آموزشگاه سازمان سیا در ایالت ویرجینیای آمریکا مشغول آموزش بودند. هر ساله 400 ساواکی از آمریکا فار‌غ‌التحصیل می‌شدند. ساواک یک سازمان کاملاً آمریکایی بود. گذشته از این سازمان عملاً زیر کنترل سازمان سیا فعالیت می‌کرد.»[22]

 

ساواک و موساد

هر چند در ابتدا آمریکایی‌ها نقش اصلی را در تأسیس ساواک به عهده داشتند اما پس از مدتی زمینه را برای سوق دادن ساواک به سمت اسرائیل فراهم کردند تا از آن به عنوان ابزار اطلاعاتی کارآمدی در جهت منافعشان بهره گیرند.

به گفته ارتشبد حسین فردوست: «طی 5 سالی که از تأسیس ساواک می‌گذشت، هیئت مستشاری آمریکا آموزش‌هایی داده بود، که به‌هیچ‌وجه کفایت نمی‌کرد و معلوم شد که بیش از این حاضر به همکاری نیستند یعنی اجازه نداشتند و تعدادی‌شان نیز معلومات لازم را نداشتند.»[23] او در ادامه می‌گوید: «هیئت مستشاری آمریکا در ساواک به حدی بی‌فایده شده بود که عذرشان را خواستم و آن‌ها نیز با خوشحالی رفتند. این در حالی بود که هر روز به تعداد مستشاران آمریکایی ارتش اضافه می‌شد. مشخص بود که آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها تعمداً امکانات خود را از ساواک دریغ می‌کنند و بی‌تفاوتی نشان می‌دهند تا ساواک هر چه بیشتر به سمت اسرائیل سوق یابد. چنین نیز شد و این عمل آمریکا و انگلیس ثمرات خوبی برای اسرائیل داشت. نیمرودی[افسر موساد در ایران] همیشه با علاقه از ایران به ‌عنوان تنها دوست اسرائیل در منطقه یاد می‌کرد.»[24]

 

از آموزش تا اعزام کارشناس به تهران

اسـناد‌ ‌و مـدارک و منابع موجود در مجموع نشان می‌دهند‌ که‌ تقریباً‌ از سال 1339ش/ 1960م، رابطه نزدیک و مستقیم بین سـاواک و مـوساد بـرقرار شده بود.[25] «ساواک‌ در‌ اوایل‌[دهه‌]‌1960م رابطه بسیار نزدیکی با موساد برقرار کرد.»[26] در یکی از اسناد ساواک‌ نـیز‌ در این‌باره آمده است: «در تاریخ 24-25 مرداد 1339(مطابق با‌ 15‌-17‌ اوت 1960)کمیته اطلاعاتی مشترک‌ ایران و اسـرائیل... تشکیل شد. ... کمیته مشترک به‌ اتفاق‌ آرا‌ تصمیم گرفت پیشنهادات زیر را برای تصویب به رؤسای‌ سرویس‌های اطلاعاتی دو کشور تسلیم نماید‌. ...سرویس‌ اسرائیل حاضر اسـت برای تعلیم مأمورین سرویس ایران(به طور نظری و عملی‌)در‌ صورت‌ لزوم به نقاط دیگر جهان نیز کارشناسانی بفرستد.»[27]

از آنجا که سازمان موساد از اهمیت و تأثیرگذاری آمـوزش در ساواک در راسـتای اهداف خود آگاه بود، سعی داشت تا در هر مـوقعیتی آمـادگی لازم را بـرای بـرگزاری دوره‌های آموزشی کارکنان ساواک، چه در ایران و چه در اسرائیل، ابراز کند. در یکی از گزارش‌ها ساواک در این باره آمده است:

«... چنانچه ساواک تمایل داشته باشد، سرویس اسرائیل آماده است امکانات آموزشی خود را در اختیار ساواک بگذارد و در این زمینه پیشنهاد می‌شود یا کارمندان ساواک برای طی دوره به کشور اسرائیل اعزام گردند یا سرویس اسرائیل، استاد متخصص برای دوره‌های آموزشی کوتاه مدت یا آموزش عملی هنگام کار برای مدت طولانی به تهران اعزام دارد...» در ادامه گزارش، اداره کل آموزش ساواک پیشنهاد خود را درباره آمادگی مـوساد، چنین طرح کرده است: «نظر به اینکه هم‌کاری‌های آموزشی سرویس اسرائیل با ساواک همواره مؤثر و مفید بوده است، لذا پیشنهاد می‌شود در آینده، با توجه به ماهیت موضوع آموزش، در مواقع لزوم از هر دو روشِ اعزام کارمندان ساواک به کشور اسرائیل و استاد متخصص از سرویس اسرائیل به تهران استفاده شود. البته اعزام یک کارمند کارشناسی آموزشی ساواک به کشور اسرائیل برای مدت نسبتاً طولانی به منظور حفظ استمرار هم‌کاری‌های آموزشی، اخذ جزئیات و بالابردن سطح تخصص که طی این مدت به کارشناسان درجه یک آموزشی تبدیل گردد، می‌تواند از اولویت خاصی برخوردار باشد.»[28]

موساد در خصوص آموزش نیروهای امنیتی در حوزه‌های مختلف کارشناس به ایران اعزام نمود. از جمله موضوعاتی که اسرائیل کارشناس فرستاد در حوزه «تعقیب و مراقبت»، «ضد شورشگری و امنیتی»، «خط‌شناسی»، «بازجویی» و... بود که با همکاری یعقوب نیمرودی، یک تیم اطلاعاتی به بهانه چنین آموزش‌هایی به ایران اعزام شد. هم چنین از سوی دیگر، گروهی از نظامیان به اسرائیل اعزام شدند تا به وسیله موساد در اسرائیل آموزش ببینند.[29]

ساواک، امکانات قابل توجهی را در اختیار کارشناسان اسرائیلی، که برای آموزش به تهران اعزام می‌شدند، قرار می‌داد و حتی زمینه را برای پذیرایی از خانواده‌های آنان نیز فراهم می‌آورد. برای نمونه، درباره یکی از کارشناسان خط‌شناسی به نام هگاگ در یکی از سندهای ساواک آمده است: ... ما علاقه‌مندیم در صورتی که برای شما امکان داشته باشد و آقای Hagag لازم بدانند، مدت اقامت ایشان برای شش ماه تا یک سال ادامه یابد. هم‌چنین، خوشوقت می‌شویم درصورت تمایل، ایشان با خانواده خود به ایران مسافرت نموده و در اینجا اقامت نمایند. همان طوری که اطلاع دارید، سرویس ما آماده است کلیه مخارج آقای Hagag در تهران را به عهده بگیرد. این هزینه‌ها شامل منزل، آشپز، اتومبیل، راننده و هرگونه وسایل لازم دیگری می‌باشد. کلیه هزینه خانواده ایشان نیز به عهده سرویس ما خواهد بود.[30]

بنابر این سرویس موساد، در آموزش کارکنان ساواک، به عنوان بهترین شیوه برای تحقق اهداف خود نقش داشت. آموزش‌ها تقریبـاً بـر مسـیر مشخصـی پـیش می‌رفـت: آموزش بازجویی، ضد جاسوسی، ضد براندازی، ارتباطـات جاسوسـی و آمـوزش رؤسـای نمایندگی ساواک در خارج از کشور از طریق کارشناسان برجسته موساد و با اسـتفاده از جزوه‌ها و کتاب‌ها و فیلم‌های آموزشی، تحـت نظـارت مـؤثر ارتشـبد حسـین فردوسـت، صورت می‌گرفت. [31]

 

تجهیز ساواک توسط موساد

اگرچه ساواک با طرح آمریکایی‌ها راه‌اندازی شد، اما به گواهی اسناد تاریخی، این موساد بود که آموزش و تجهیز ساواک را برعهده گرفت. ساواک بسیاری از ابزارهای جاسوسی و کسب اطلاعات خود را از اسرائیل می‌خرید که ضبط صوت‌های ویژه جاسوسی، مرکب نامرئی، دستگاه‌های اشعه ایکس و...، نمونه‌هایی از آن‌ها می‌باشد. بر پایه توافق گروه اطلاعاتی مشترک ایران و اسرائیل (1339ش) که در سال‌های نخستین برپایی ساواک برگزار شد، موساد موظف شد که برای تکمیل افزارهای ارتباطی مأموران دستگاه ایرانی، هر ابزاری را مانند بی‌سیم، مرکب نامرئی، وسایل عکاسی و مخفی کردن پیام و... برای همتای ایرانی‌اش فراهم کند و شیوه کاربرد آن را نیز آموزش دهد. دستگاه جاسوسی ایران بر پایه این توافق، می‌بایست سیاهه نیازهای خود را فراهم می‌کرد و به سرویس اسرائیلی بدهد.[32]

در یکی از گزارش‌های ساواک چنین آمده است: «سرویس اسرائیل، برای تکمیل وسایل ارتباطی مأمورین سرویس ایران، حاضر است هرگونه وسایل از قبیل بیسیم، مرکب نامرئی، وسایل عکاسی، مخفی کردن پیام و غیره در اختیار سرویس ایران بگذارد و طرز به کار بردن آنها را نیز تعلیم دهد. سرویس ایران صورت نیازمندی‌های خود را تهیه و به سرویس اسرائیل خواهد داد.»[33]

فرستنده با فرمان از راه دور، از دیگر ابزارهای فنی بود که ساواک بدان نیاز داشت و آن را به کمک موساد از آمریکا خرید. مدیر کل اداره پنجم ساواک، در نامه‌ای به مدیر کل اداره هشتم ساواک، درباره ویژگی‌های این فرستنده و دستور خرید آن گزارش داده است: «حسب الأمر آن مدیریت کل در تاریخ 20 /10 /1351، سرکار سرهنگ کیخا در حضور آن مدیریت کل با نماینده دوستان زیتون [اسرائیل] در مورد فرستنده با فرمان دور مذاکره نمود و... ارزش آن در حدود یازده هزار دلار می‌باشد... دستور خرید در تاریخ 2 /2 /1350 به نمایندگی ساواک در آمریکا داده شد و چون از نظر طبقه‌بندی، خروج آن و تعدادی از سایر اقلام سفارش شده از کشور آمریکا مستلزم کسب اجازه از دولت آمریکا بود، در این مورد اقدامات لازم به عمل آمد و به ‌زودی تحویل خواهد شد... چنانچه آن مدیریت کل صلاح می‌دانند، از آن طریق با نماینده سرویس دوستان زیتون مذاکره شود؛ مایل هستند یک نمونه از فرستنده مورد نظر را به عنوان آزمایش، تهیه و در اختیار این اداره قرار دهند...»[34]

اسرائیلی‌ها در‌ بخش‌ تأمین وسایل و تـجهیرات با شگردها و ترفندهای خاص خود عمل‌ می‌کردند. آنها وسایل سفارشی و خریداری ‌شده از سوی سـاواک را بـه طـور ناقص تحویل‌ می‌دادند تا طرف ایرانی همواره نیازمند‌ کارشناسان‌ و متخصصان‌ اسرائیلی باشد. از سـوی دیگر ساواک ناگزیر بود بـرای اسـتفاده و بهره‌برداری‌ از‌ تجهیزات‌‌ مورد نظر، میزان حضور و نفوذ متخصصان اسرائیلی را در آن سازمان افزایش دهد و از‌ سـوی‌‌ دیـگر مأموران و نیروهای دیگری را برای فـراگیری بـرخی مـهارت‌ها و فنون و چگونگی اسـتفاده‌ از‌ تـجهیزات‌ اسرائیلی‌ به سرزمین‌های اشـغالی اعـزام کند و تحت تعلیمات صهیونیست‌ها قرار دهد که این موضوع صرف‌نظر از‌ همه‌ پیامدهایی که داشـت، مـوجب افزایش حضور نیروهای‌ مزدور و مزدبگیر اسـرائیلی در داخـل‌ تشکیلات‌ سـاواک‌ مـی‌شد و ایـن روندی بود که مـطابق نقشه‌ و برنامه اسرائیلی‌ها طراحی و اجرا می‌شد.

سند به‌ جا مانده از‌ ساواک‌ در‌ تأیید این واقعیت می‌گوید.رابـط سـرویس اسرائیل در ملاقات روز 30‌ /10‌ /54 اظهار داشت:«... در مورد دسـتگاه‌های اشـعه ایـکس پیـشنهاد مـی‌شود متخصصین اسرائیلی هـمراه دسـتگاه‌های‌ خریداری ‌شده به‌ تهران‌ آمده و حضوراً نحوهء کار آنها و همچنین تعمیرات لازم را شرح دهند.»[35]

رؤسا‌ و مقامات‌ ساواک نـیز در ایـن ارتـباط ناگزیر به‌ عدول‌ از‌ نظرها و پیشنهادهای خود و بـلکه‌ پیـروی از نـقشه‌های‌ اسـرائیلی‌ بـودند.

نـامه مدیرکل اداره پنجم ساواک در این‌باره چنین است:«پیرو شماره 10441‌ /501‌-20 /10 /54 در اجرای‌ اوامر‌ صادره نحوه‌ ارسال‌ و نصب‌ و آزمایش و همچنین آموزش دستگاه‌های اشعه ایکس‌ سفارش‌ شده جهت نیروی هوایی‌ شاهنشاهی در کـمیسیون با حضور نمایندگان ادارات کل‌ سوم‌ و ششم و نماینده نیروی هوایی‌ شاهنشاهی مورد‌ بررسی قرار گرفت و در‌ نتیجه‌ برابر صورت‌جلسه‌ای که در این‌ مورد‌ تنظیم‌ شد، پیشنهاد گردید که دستگاه‌های مورد نظر توسط مـتخصصین کـارخانه سازنده به‌ تهران‌ حمل و پس از نصب و آزمایش‌ آنها‌ نسبت‌ به طرز کار‌ و بهره‌برداری‌ سرویس و رفع گیرهای اولیه‌ آنها‌ آموزش لازم به افراد ذیصلاح داده شود. بنابر این خواهشمند است دستور فرمایید:

از نظر‌ تـأمین‌ هـزینه آمدورفت و اقامت متخصصین اعزامی از‌ کشور‌ اسرائیل به‌ تهران‌ به‌ نحو مقتضی اقدام لازم‌ معمول دارند.

نسبت به شرکت 2 نفر از تکنسین‌های نیروی هوایی شـاهنشاهی هـم که متعاقباً معرفی‌ خواهند‌ شـد اقـدام لازم معمول و نتیجه را‌ اعلام‌ دارند‌.»[36]و بدین روش روزبروز بر وابستگی ساواک به موساد افزوده می‌شود.

 

بهره‌برداری موساد از ساواک تحت عنوان همکاری دوجانبه

اشاره شد که در سال 1339 جلسه بسیار مهمی بـین مـقامات بـلندپایه دو سازمان‌ ساواک‌ و دستگاه‌ اطلاعاتی اسرائیل برگزار‌ شد‌ که تصمیمات با اهمیتی در آن اتخاذ گردید. در این جلسه کـه روز دوشنبه 24 مردادماه سال 1339 شمسی با عنوان جلسه کمیته هماهنگی رؤسای سازمان‌های‌ اطلاعات ایـران و اسرائیل برگزار شد‌، سـپهبد‌ تـیمور بختیار، سرتیپ پاکروان[37] و سرتیپ حسن علوی‌کیا از طرف ایران و ایسر هارل و یعاکف کاروز از طرف اسرائیل حضور داشتند.

در این جلسه ایسر هارل رئیس موساد با اشاره به موقعیت حساس‌ ایران‌ و اسرائیل، ضرورت‌‌ ایجاد هـماهنگی بین طرفین در حوزه سیاست خارجی و فعالیت‌های بین‌المللی و تبادل نظر و توافق در صحنه تلاش‌های‌ منطقه‌ای و جهانی را خواستار شد. نامبرده حفظ منافع ایران شاهنشاهی را‌ برای‌ اسرائیل‌ حیاتی دانست و پشتیبانی رژیم‌ صهیونیستی از سلطنت پهـلوی را یـادآور شد و آن را اقدامی به نفع اسرائیل ‌‌برشمرد‌. مذاکرات و تصمیمات این جلسه که بیشتر متضمن منافع و اهداف رژیم صهیونیستی بود، شامل‌ چند‌ محور‌ عمده، یعنی اهداف کلی‌ همکاری دوجانبه، و نیز طرح‌ها و پیـشنهادها بـرای اقدامات اولیه‌ بود.

در بخشی‌ از گزارش ساواک درباره محتوای‌ مذاکرات جلسه مزبور چنین آمده است: «رؤسای سازمانهای‌ اطلاعات ایران و اسرائیل با‌ حضور‌ سپهبد بختیار-آقایان هارل-کاروز- سرتیپ پاکروان-سـرتیپ عـلوی‌کیا منعقد شد... 1- هدف‌های کلی:آقای هارل متذکر شد که هدف‌های کلی کار در مرحله حاضر عبارت است از:

ـ جلوگیری از هرگونه افزایش قدرت ناصر؛

ـ رفع حمله تبلیغاتی که جمال عبدالناصر با تشریک مساعی روس‌ها علیه ایران آغاز کرده است. در این خصوص،  اقدام عمومی در فاش کردن ماهیت حقیقی عبدالناصرو سیاست او لازم است؛

ـ تقویت ایران از نقطه نظر سیاسی و اقتصادی تـا مـبانی ثـبات و پـایداری ایـران مستحکم‌تر شود. دولت اسرائیل حاضر است کـه تـمام امکـانات خـود را، بـدون هیچ گونه قید و شرط و با تمام قدرت و با رعایت تمام شرایطی که فعلاً باید دولت ایران ملاحظه نماید، در اختیار ایران بگذارد.

نحوه همکاری: همکاری می‌تواند در حیطه‌های زیر به طور مؤثری صورت گیرد:

ـ حیطه سیاسی

ـ حیطه تبلیغاتی

ـ حیطه اجتماعی

حیطه سیاسی: چنانچه در کشورهای مهم، نمایندگی‌های سیاسی دو کشور طبق دستورات مرکز تبادل نظر و مشورت به عمل[آورند] و برای حل مسائل جاری راه مشترکی آغاز شود، زودتر و مؤثرتر به منظور خود نائل خواهیم شد و شاید بعضی مسائل که به تنهایی قابل حل نبودند، به آسانی راه حل پیدا کنند. نمایندگی‌های دولت اسرائیل تمام تجربیات و معلومات خـود را در اخـتیار نـمایندگان ایـران خـواهـد گذاشت. لوبی«های»[لابی‌های] موجود را به کار خواهیم برد و به نمایندگان ایران دراداره عمل «لوبی» [لابی] راهنمایی خـواهـیم کـرد. شـرط مـوفقیت ایـن است کـه نمایندگی‌های خارجی ایران، که به طور کلی ضعیف می‌باشند، به طور شـایسته‌ای تقویت شوند و باید به طور قطع برای این منظور در سـفارتخانه‌های مـهم، تـعدادکارمندان ورزیده و شایسته افزایش یابد؛ زیـرا در وضـع حـاضر امکـانات اغـلب سفارتخانه‌ها به قدری محدود است که قادر به انجام وظایف محوله نمی‌باشند...»[38]

رئیـس مـوساد در این مذاکرات، با‌ بزرگ‌نمایی‌ میزان توانایی‌ها، نفوذ و امکانات اسرائیل از یک‌ سو و نیازها و منافع ایران از سوی‌ دیـگر‌، بـه‌ شکل‌های فراوان سعی در تطمیع رؤسا و مقامات‌ ساواک نمود. در حالی که در تمام مـحورها‌، ایـن‌ منافع رژیم صهیونیستی بود که مدنظر قـرار گـرفته و تـعقیب شده بود.

در قسمت دوم مذاکرات، ترتیبات همکاری بین مأموران دو سرویس مورد مـطالعه واقع شد و عملیاتی که تا آن زمان انجام گرفته بود، مرور و اصلاحات لازم برای پیشرفت کار مطرح شد. این جلسات با حضور مقامات دو سازمان جهت برنامه‌ریزی، انـجام و شروع همکاری عملی ادامه یافت.[39]

در مجموع در این جلسه با وجودی کـه مـقامات عـالی‌رتبه بـه ویژه رئـیس ساواک حضور دارند، اما بسیار منفعل ظاهر می‌شوند و گرداننده اصلی و تـعیین کننده خط مشی آینده همکاری موساد و ساواک، ریاست موساد است. در واقع در پی این قبیل جلسات بود که شرایط بسیار مناسبی برای فعالیت اطلاعاتی گسترده اسرائیل در ایران فراهم شد. به طوری که ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران، می‌گوید: «شاید مطلع‌ترین همکاران خارجی من در تهران، که کمتر از همه به چشم می‌خورد، نماینده سیاسی اسرائیل در تهران بود... دیپلمات‌های اسرائیلی در تهران به شبکه اطلاعاتی وسیعی در ایران دست داشتند که نظیر آن در اختیار هیچ کشور دیگری نبود.»[40]

 

ساواک در اختیار موساد

آنچه از اسناد برجای مانده و مدارک موجود به دست می‌آید، سرویس‌های موساد در ایران از آزادی عمل و فعالیت‌های گسترده طلاعاتی برخوردار بودند. در حالی که نماینده ساواک در اسرائیل به ندرت امکان می‌یافت از منابعی غیر از آنچه مراجع رسمی اطلاعاتی موساد در اختیار آنها قرار می‌دادند بهره برد؛ حتی نمایندگان ساواک در اسرائیل، برای ارسال اخبار و اطلاعاتی که پایگاه‌های خود موساد در اختیار آنها گذاشته بودند دچار محدودیت بودند و توسط موساد کنترل می‌شد و مهم‌تر آن که محتوای اطلاعاتی که در اختیار ساواک قرار می‌گرفت و می‌بایست سری باشد، ابتدا در روزنامه‌های اسرائیلی منتشر می‌شد و سپس به نیروهای ساواک ارائه می‌گردید.[41]

روابط ساواک و موساد در خصوص مباحث امنیتی، حکایت از آن دارد که سازمان امنیتی ایران بیشتر نقش تابعیت از دستورات موساد را ایفا نموده است تا همکاری و تبادل اطلاعات؛ چرا که با توجه به اسناد منتشر شده و گزارش‌های متبادله، تنها به نظر می‌رسد ساواک، مورد بهره‌برداری موساد قرار داشته و هیچ‌گونه تبادل اطلاعاتی در میان نبوده است؛ بلکه آنچه به وقوع پیوسته تحقیق و جمع‌آوری اطلاعات از منطقه، توسط ساواک برای سازمان امنیتی اسرائیل بوده است. استفاده از ایران، بخشی از فعالیت‌های اسرائیل در ایران است. در حالی که حقیقت را باید از گفته یعقوب نیمرودی به‌عنوان نماینده موساد در ایران دریافت نمود که بیان داشت: «اگر یک روز به تو اجازه دهند از کارهایی که ما در تهران انجام داده‌ایم آگاه شوی، از آنچه می‌شنوی وحشت خواهی کرد، حتی نمی‌توانی آن را تصور کنی.»[42]

چنین بهره‌برداری از نیروهای سازمان امنیت ایران در «طرح کریستال»[43] کاملاً نمایان است؛ چرا که بارها نیروهای ساواک هشدار می‌دادند که مأموران به کار گرفته شده از سوی اسرائیل توجه چندانی به نیازهای اطلاعاتی ساواک نشان نمی‌دهند و اخبار و اطلاعات ارائه شده از سوی آنها، در راستای اهداف امنیتی موساد می‌باشد. همچنین می‌توان به اطلاعاتی که ساواک در جنگ‌های سال 1967م (1346 ش) و 1973م (1352ش) اعراب و اسرائیل ارائه داد استناد کرد.[44] این اطلاعات تنها در راستای تأمین امنیت اسرائیل ارائه گردید و تنها پیامد این عملیات برای ایران، عداوت و دشمنی اعراب با ایران بود. نمونه دیگر از این نوع سوءاستفاده‌ها را می‌توان در اقدام به اصطلاح مشترک ساواک و موساد با سرویس امنیت ملی ترکیه (TNSS) مشاهده نمود که این روابط سه جانبه با عنوان «نیزه سه سر» شهرت یافت که بیشترین فعالیت و عملکرد این رابطه در تأمین امنیت اسرائیل رقم خورد.[45]

موساد در ادامه فعالیت‌های خود در ایران، سازمان اطلاعاتی مستقلی با نام "سرویس زیتون" تشکیل داد که وظیفه آن مقابله با مخالفان اسرائیل در ایران، کشف اقدامات آنان و برکناری مسـئولانی بود که نسبت به اسرائیل بدبین بودند یا با آن مخالفت می‌کردند.استخدام جاسـوس در تهران و اعزام آنان به کشورهای مورد نظر، از دیگر موارد همکاری‌های مشترک سـرویس اطلاعاتی ایران و اسرائیل بود، که در قالب طرح «کریستال» به اجرا درآمد. علاوه بر این، اسرائیل سه پایگاه برون مرزی در ایران داشت که عراق و حوزه کشورهای عربی را هم در برمی‌گرفت. موساد برای آن که هیچ‌گونه ردپایی از خود در فعالیت‌های برون مرزی به جای نگذارد، برای نیروهای خود، شناسنامه‌های ایرانی تهیه می‌کرد.[46]

 

سازمان جاسوسی انگلیس و ساواک

هر چند اسناد موجود در باب رابطه سازمان جاسوسی انگلیس با ساواک، محدود است ولی باید گفت ارتباط بین ساواک و اینتلیجنت سرویس، گسترده و دارای ابعاد گوناگون بوده است. این محدودیت اسناد به دلیل اعتقاد انگلیسی‌ها به تشکیلات غیر علنی و کوچک است. هر چند که پس از کودتای 28 مرداد، انگلیس جایگاه خود را در عرصه سیاسی منطقه به آمریکا داد اما آن‌ها نمی‌توانستند‌ از‌ همه‌ امکانات خود در ایران صرف‌نظر کنند و آن را دربـست در اخـتیار آمریکایی‌ها قـرار دهـند و در‌ سـازمان جدید اطلاعاتی و امنیتی ایران سهم و نقش‌ می‌خواستند. لذا به دنبال تمهیداتی موافقت‌ محمدرضا پهلوی را در‌ سفر‌ اردیبهشت 1338 او به لندن‌ جلب کردند و به دنبال آن من‌[فردوست‌] با مأموریت تأسیس «دفتر ویژه اطـلاعات» به انگلستان‌ رفتم. در انگلستان من با سازمان اطلاعات کشور فوق آشنا شدم و مقرر شد‌ که مطابق همان سیستم دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ایران را سازماندهی کنم.![47]

انگلیس با بهره‌مندی از مهره‌هایی چون شاپور جی ریپورتر، برنامه‌های اطلاعاتی و جاسوسی خود را تحقق می‌بخشید. بنا به اعتراف ارتشبد فردوست، جی برجسته‌ترین و مهم‌ترین مقام اطلاعاتی انگلیس و هدایت‌کننده برنامه‌های ام.آی.سیکس(MI6) در ایران بود. شاپور جی با نیروهای مختلف شهری و عشایری در سراسر کشور ارتباطات گسترده داشت و مهره‌های اطلاعاتی بسیاری چون سرلشکر علی معتضد (قائم‌مقام ساواک و سفیر ایران در سوریه)، سرتیپ منوچهر هاشمی (رئیس اداره ضدجاسوسی، اداره هشتم ساواک)، سپهبد کمال (رئیس رکن 2 ارتش) و سرتیپ علوی‌کیا (قائم‌مقام ساواک) از دوستان وی به‌شمار می‌آمدند.[48]

فعالیت‌های اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس در ایران و روابط بین ساواک و اینتلیجنت سرویس گسترده و دارای ابعاد گوناگون بوده است. با وجود این اسناد تاریخی بیانگر این نکته است که برخلاف رویه سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل (سیا و موساد)، که با ساواک ارتباط مستقیم داشتند[49] ام.آی.سیکس هیچ‌گاه به گسترش روابط مستقیم با ساواک تمایل نشان نداد، اما در مواردی با بهره‌گیری از نیروها، امکانات مالی و فنی آن به فعالیت‌های مستقلی در ایران می‌پرداخت.[50] از جمله مهم‌ترین این اقدامات تأسیس شبکه اطلاعاتی ـ جاسوسی معروف به شبکه ماهوتیان در استان‌های شمالی کشور بود که طی آن نیروهایی از ساواک به سرپرستی سرتیپ عبدالعلی ماهوتیان، از معاونین ساواک، فعالیت اطلاعاتی مستقلی را با هدایت مستقیم مأموران ام.آی.سیکس در ایران سروسامان می‌دادند.

در واقع این شبکه را سرتیپ ماهوتیان ایجاد کرد؛ ماهوتیان از جمله افرادی بود که دوره آموزشی خود را در سازمان اطلاعاتی انگلستان گذرانده و آموزش‌های لازم را در این زمینه کسب کرده بود. بنا به گفته فردوست «روزی سرتیپ ماهوتیان (معاون ساواک) به من اطلاع داد که سال‌هاست زیر نظر انگلیسی‌ها به تشکیل این شبکه مخفی اطلاعاتی در شمال کشور دست زده است و تاکنون همه مخارج آن توسط سرتیپ علوی‌کیا (قائم‌مقام قبلی ساواک) و از بودجه سری ساواک تأمین می‌شود.»[51]

شبکه ماهوتیان به سبک کار انگلیسی‌ها کاملاً مخفی و با نیروهایی محدود اداره می‌شد؛ به طوری که اکثر قریب به ‌اتفاق ساواکی‌ها از وجود آن بی‌اطلاع بودند. مهم‌ترین وظیفه‌ای که ام.آی.سیکس برای این شبکه محدود اما کارآمد در نظر گرفت، فعالیت بر ضد عوامل پیدا و پنهان شوروی و کا.گ.ب در استان‌های شمالی ایران بود. بودجه و هزینه فعالیت این شبکه را مستقیماً ساواک تأمین می‌کرد و افراد ساواکی مرتبط با آن، تماس مستقیمی با بدنه مدیریتی ساواک نداشتند و از حیطه فعالیت و عملکرد خود هیچ گزارشی در اختیار این سازمان قرار نمی‌دادند، بلکه کلیه اقدامات و نتیجه فعالیت آنان صرفاً در اختیار نمایندگان ام.آی.سیکس در ایران قرار می‌گرفت. البته در مواردی که اداره هشتم ساواک‌ هدف مشترکی با این شبکه داشت، اطلاعات مورد نیاز در اختیار این اداره و مأموران عملیاتی آن هم قرار می‌گرفت.[52]

 

پی‌نوشت‌ها:

[1] . برخی از جمله جان. دی. استمپل کارمند بخش سیاسی ـ اطلاعاتی سفارت آمریکا در تهران معتقدند که ساواک آمیزه‌ای از اف. بی. آی [F.B.I] و سی. آی. ا [CIA] آمریکا بود.

[2] . برای مطالعه بیشتر. ر.ک. نجاری راد، تقی، ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 37-42.

[3] . همان.

[4] . شاهدی، مظفر، ساواک؛ سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1357-1335)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی ،ص 168.

[5] . فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، انتشارات اطلاعات، تهران، 1370، ص 382-383.

[6] . ویلیام هیلی سولیوان (william hely sulivan) آخرین سفیر آمریکا در ایران.

[7] . سولیوان، ویلیام و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، انتشارات علم، 1372، ص 95.

[8] . فاروقی، احمد و ژان لوروریه، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، چ 1، تهران، امیرکبیر، 1359، ص 141ـ146 .

[9][9] . استمپل، جان. دی.، درون انقلاب ایران، ترجمه منوچهر شجاعی، چ 1، تهران، رسا و نگارش، 1377، ص 19-20 .

[10] . پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، به کوشش شهریار ماکان، چ 1، تهران، شهرآب، 1371، ص 371.

[11] . گازیوروسکی، مارک.ج، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه فریدون فاطمی، نشر مرکز، 1371، ص 162.

[12] . مقاله روابط امنیتی ایران و ایالات متحده، به نقل از کتاب نه شرق، نه غرب- ایران، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده، مارک ج.گازیوروسکی، انتشارات دانشگاه ییل، مترجم احمد شهسا، مجله‌ی سیاسی- اقتصادی، شماره 65 و 66، صفحه 42 و سیاست خارجی آمریکا و شاه (ایجاد یک حکومت سلطه پذیر در ایران)، مارک ج. گازیوروسکی، جمشید زنگنه، انتشارات رسا، چاپ اول، صفحات 256 و 257.

[13] . روزنامه بین‌المللی انگلیسی زبان متعلق به شرکت نیویورک تایمز آمریکا.

[14] . ماهیت و عملکرد امپریالیسم آمریکا در ایران، گردآورنده محمد ترکمان، بی‌نام، بی‌جا، بی‌تا، صفحه 10.

[15] . ترکمان، همان، صفحه 18 و ، ترابی، یوسف، روابط ایران و آمریکا (بررسی روابط اقتصادی، نظامی ایران و ایالات متحده‌ی آمریکا)، تهران، نشر عروج، چاپ دوم، 159.

[16] . پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران، مقاله ساواک در خارج از کشور، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.

[17] . سند شماره 318700064 و سند شماره 318700065 از مجموعه‌ی اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

[18] . مقاله فعالیت جاسوسی رژیم شاه در آمریکا، روزنامه‌ی اطلاعات، پنجم شهریور 1358.

[19] . منصور رفیع‌زاده رئیس شعبه ساواک در آمریکا نیز همان طور که در کتاب خاطرات خود به نام شاهد نوشته است، با مقامات سازمان سیا ارتباطات فراوانی داشته است. طبق اسناد ساواک از اواخر آذر 1344 مسئولیت رسمی رفیع‌زاده، رهبری عملیات شرق آمریکا بود.(سند با عنوان نامه سپهبد ناصر مقدم به اداره‌ی کل یکم به شماره 61131 / 315 سری، به تاریخ 26 اسفند ماه 1344، مجموعه اسناد مرکز انقلاب اسلامی.)

[20] . مقاله یک جاسوس دوجانبه؛ نگاهی به زندگی منصور رفیع‌زاده رئیس پایگاه ساواک در نیویورک و مأمور سیا، تألیف بهمن متین، مجله مطالعات تاریخی، شماره 19، زمستان 1386، صفحات 156 الی 183.

[21] . همان.

[22] . ساواک و سیا (CIA)، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، لینک خبر، https://psri.ir/?id=4eupm4ckz6

[23] . فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، پیشین، ص 443.

[24] . همان، ص 444 و 445.

[25] . این نکته را باید اضافه کرد که شاه در اوایل 1336 (1957م) از تیمسار سرتیپ تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک خواست که انگیزه ایران را برای همکاری اطلاعاتی با اسرائیل به مقامات آن کشور اعلام کند. از این‌رو تیمسار سرتیپ تیمور بختیار به اسرائیل رفت و در آن‌جا به دیدار ایسر هارل، رئیس سازمان موساد شتافت. هارل نیز یعقوب کاروز، همکار خودش و رئیس ایستگاه موساد را در پاریس، به وی شناساند. همه ارتباطات با ایران از آن پس به واسطه کاروز سامان می‌یافت. وی پس از دیدارهای فراوان با تیمور بختیار به تهران دعوت شد. این آمد و شدها، به برپایی مؤسسه بازرگانی وابسته‌ای در تهران انجامید (1337ش/ 1958م) که سال‌ها به سامان‌دهی همه کارهای اسرائیل در ایران می‌پرداخت. نشست‌های فراوانی در سال‌های بعد میان مسئولان امنیتی ایران و اسرائیل، در سطح‌های گوناگونی برگزار شد و روابط دوستانه‌ای میان رئیسان ساواک و موساد پا گرفت. (کفاش، مهین، روابط امنیتی ـ اطلاعاتی ایران و اسرائیل با تکیه بر سازمان‌های ساواک و موساد، تاریخ پژوهان، 1388، شماره 20، ص 80 )

[26] . مارک.ج.گازیوروسکی، سـیاست خـارجی آمریکا و شاه،ترجمهء فریدون فاطمی، نشر مـرکز، 1371، ص 207.

[27] . تقی‌پور، محمدتقی، پیمان ساواک با موساد، فصلنامه مطالعات تاریخی، زمستان 1382 - شماره 1، ص 118.

[28] . نجاری‌راد، تقی، ساواک و موساد. تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ١٣٨١، ص 199-191.

[29] . مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی ایران معاصر، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1389، ص 219-220.

[30] . ساواک و موساد، پیشین، ص 165.

[31] . آرائی، وحید و شعبان نجف‌پور، تحلیلی بر روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دوره پهلوی، توازن یا وابستگی، فصلنامه تاریخی روابط خارجی، سال چهاردهم، شماره 56، پاییز 1392، ص 129.

[32] . احمدی، عبدالرحمن، ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1381، ص 114-115.

[33] . ر.ک، مولوی وردنجانی، عیسی و داوود فیض افرا، بررسی مناسبات سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) در دوران پهلوی با سازمان اطلاعاتی اسرائیل(موساد)، پژوهشنامه تاریخ سیاست و رسانه، سال اول، زمستان ۱۳۹۷، شماره ۴، ص 520.

[34] . ساواک و موساد، پیشین، ص 221-222.

[35] . پیمان ساواک با موساد، پیشین، ص 126.

[36] . همان، ص 127.

[37] . سرلشکر حسن پاکروان فرزند فتح‌الله در سال 1290ش در تهران متولد شد و پس از پایان تحصیلات متوسطه برای فراگیری فنون نظامی به فرانسه رفت و از دانشکده افسری پواتیه و فونتن‌بلو فارغ‌التحصیل شد. در 1312 به ایران بازگشت و تا سال 1320 به تدریس در دانشگاه افسری مشغول بود. پس از شهریور 1320 تا 1328 به فرماندهی پادگان بوشهر و به سمت افسری انتظامات بنادر جنوب منصوب شد. سپس در 1338 به وابستگی نظامی ایران در پاکستان مأمور شد و در 1330 به ایران بازگشت. او از 1330 تا 1333 ریاست رکن دوم ستاد ارتش را برعهده داشت و سپس در 1334 با درجه سرتیپی به عنوان وابسته نظامی به هند رفت. پاکروان در 1334 فرماندهی مرزبانی کل کشور را به عهده گرفت و پس از تأسیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در 1335 به ریاست سپهبد بختیار، به معاونت وی منصوب شد. از 1339 تا 1343 ریاست ساواک را برعهده گرفت. از حوادث دوره ریاست وی بر ساواک سرکوب قیام 15 خرداد و دستگیری امام خمینی بود، پس از آن که نیروهای مذهبی به حکومت فشار وارد کردند، پاکروان به دیدار امام خمینی در پادگان عشرت‌آباد شتافت و دستور آزادی ایشان را صادر کرد. در آبان 1343 پس از سخنرانی شدیداللحن امام در قم علیه کاپیتولاسیون، سرلشکر پاکروان مأمور تبعید امام به ترکیه شد. پس از ترور حسنعلی منصور و روی کار آمدن دولت امیرعباس هویدا، پاکروان از ریاست ساواک برکنار و به وزارت اطلاعات و جهانگردی منصوب شد. او این سمت را تا 1345 حفظ کرد. از 1345 تا 1348 سفیر ایران در پاکستان و از 1348 تا 1352 سفیر ایران در فرانسه بود. پس از بازگشت از 1352 تا 1356 به بازرسی شاهنشاهی منصوب شد و از 1356 تا بهمن 1357 مشاور و سرپرست امور مالی وزارت دربار بود. پس از پیروزی انقلاب در ایران ماند، سپس دستگیر، محاکمه و در فروردین 1358 اعدام شد. (ر.ک، معزی، فاطمه، حسن پاکروان، سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)

[38] . احمدی، عبدالرحمن، ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌ها سیاسی، 1381، ص 149-153.

[39] . برای مطالعه بیشتر در مورد این مذاکرات ر.ک، ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، پیشین، ص 153- 156.

[40] . خاطرات دو سفیر، پیشین، ص 43.

[41] . ر.ک شاهدی، مظفر، ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور 1335-1357، تهرن، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 254-255.

[42] . بررسی مناسبات سازمان اطلاعات و امنیت کشور ...، پیشین، ص 524.

[43]. با شکل‌گیری اسرائیل و شناسایی دوفاکتو اسرائیل از سوی محمدرضا شاه، ایران در رقابت با کشورهای عرب موضع جدی اتخاذ نمود. پس از چند سال از حضور موساد در ایران، اسرائیل در صدد برآمد با همکاری ساواک فعالیت مشترک انسجام‌یافته‌ای بر ضد اهداف اطلاعاتی جاسوسی کشورهای عربی مخالف اسرائیل آغاز نماید. بدین ترتیب مقدمات فعالیت مشترک موساد و ساواک در طرح کریستال مهیا گردید که بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی، از عراق تا مصر، اردن، سوریه، لبنان، عربستان سعودی، کویت، امیرنشینان حاشیه خلیج فارس و... را شامل می‌شد )شاهدی، پیشین، ص 0320- 532.)

[44] . ساواک و سیا، پیشین، ص 124.

[45] . ر.ک، بررسی مناسبات سازمان اطلاعات و امنیت کشور..، پیشین، ص 524.

[46] . از اواخر سال 1958م [1337ش] یک شبکه اطلاعاتی رسمی سه‌جانبه، شامل موساد، سرویس امنیت ملی ترکیه و سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک) تشکیل شد و آن را «نیزه سه‌ سر» نامیدند. براساس گزارش طبقه‌بندی شده سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و در رأس آنها CIA درباره اهداف و ماهیت پیمان اطلاعاتی سه‌جانبه «نیزه سه ‌سر»، اسرائیل طی سال‌ها کوشید با شبکه‌‌سازی و ایجاد پایگاه‌ها و عوامل محلی در کردستان، جای پای خود را در این منطقه حساس محکم نماید. بر اساس همان پیمان «نیزه سه‌ سر»، روز 24 شهریور 1339 سرهنگ یعقوب نیمرودی افسر ارشد اطلاعاتی سرویس جاسوسی موساد اسرائیل (که اصالتاً کرد عراقی بود) برای شبکه‌‌سازی اطلاعاتی در ایران و عراق و کشورهای جنوب خلیج‌فارس وارد تهران شد. در طی‌ دو دهه‌ی‌ 1340 و 1350 اسرائیل‌ در ایران‌ سه‌ پایگاه‌ عمده‌ و مهم‌ برون‌مرزی‌ در جنوب‌ و غرب‌ ایران‌ احداث‌ کرد. مقاله: شبکه‌های جاسوسی موساد در کردستان عراق، روزنامه کیهان، 19 مهر 1401، ص 3.

[47] . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، پیشین، ص 389.

[48] . حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات، 1369، ص 350 و 351.

[49] . مارک گازیوروسکی، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه فریدون فاطمی، ص 202ـ203.

[50] . سازمان‌های جاسوسی بیگانه در ایران، ج 20، تهران، موسسه فرهنگی هنری جهان کتاب، 1379، ص 90-91.

[51] . حسین فردوست، همان، ص 350-351.

[52] . همان، ص 352.



اعترافات شکنجه‌گر ساواک از روابط اطلاعاتی رژیم پهلوی با رژیم صهیونیستی.ص 1


اعترافات شکنجه‌گر ساواک از روابط اطلاعاتی رژیم پهلوی با رژیم صهیونیستی.ص 2


اعترافات شکنجه‌گر ساواک از روابط اطلاعاتی رژیم پهلوی با رژیم صهیونیستی.ص 3


آموزش در اسرائیل. ص1


آموزش در اسرائیل. ص 2


آموزش در اسرائیل. ص 3


آموزش در اسرائیل. ص 4


آموزش در اسرائیل. ص 5


آموزش در اسرائیل. ص 6


آموزش در اسرائیل. ص 7


آموزش در اسرائیل. ص 8


روزنامه اطلاعات؛ 17 دی 1357


ساواک جرات مخالفت با انگلستان را ندارد!


نگرانی ساواک از افشاء هم‌پیمانی ایران و اسرائیل


ورود یک مامور موساد به تهران !


همکاری اطلاعاتی اف.بی.آی و نمایندگی ساواک در آمریکا


همکاری اطلاعاتی اف.بی.آی و نمایندگی ساواک در آمریکا. ص1


همکاری اطلاعاتی اف.بی.آی و نمایندگی ساواک در آمریکا. ص 2


همکاری اطلاعاتی اف.بی.آی و نمایندگی ساواک در آمریکا. ص 3


همکاری اطلاعاتی اف.بی.آی و نمایندگی ساواک در آمریکا. ص 4


همکاری ساواک با موساد برای فعالیت علیه مقاومت فلسطین .ص 1


همکاری ساواک با موساد برای فعالیت علیه مقاومت فلسطین .ص 2


همکاری ساواک با موساد برای فعالیت علیه مقاومت فلسطین .ص 3


همکاری ساواک با موساد برای فعالیت علیه مقاومت فلسطین .ص 4


همکاری ساواک و پلیس آمریکا در سرکوب اعتراضات دانشجویان ایرانی


دیدار نصیری رئیس ساواک (نفر وسط) با مئیر عزری نماینده رسمی اسرائیل در تهران (سمت چپ) و یعقوب نیمرودی رابط موساد (سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی) و ساواک


عبدالعلی ماهوتیان


ارتشبد آریانا در اسرائیل


ارتشبد آریانا در اسرائیل


بهرام آریانا و حسن طوفانیان در سفر به سرزمین‌های اشغالی و بازدید از یک مکان نظامی


بهرام آریانا و حسن طوفانیان در مقر فرماندهی ارتش اسرائیل


حسن طوفانیان و بهرام آریانا در سفر به سرزمین‌های اشغالی هنگام گفت‌وگو با مقامات آن کشور


شاپور جی ریپورتر در کنار محمدرضا پهلوی


 

تعداد مشاهده: 16503


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.