امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

شرحی بر اسناد

استحمام در زندان و زندان‌های سیاسی


تاریخ انتشار: 02 مرداد 1402

رفتن زندانیان به طرف حمام در کمیته مشترک ضد خرابکاری

«در قواعد بین‌المللی در مورد بهداشت فردی زندانی و در رابطه با استفاده از حمام آمده است: «تعداد دفعات حمام‌ها و دوش‌ها باید به اندازه‌ای باشد که هر زندانی بتواند به راحتی از آن‌ها استفاده کند. دمای آب باید با آب و هوای محل متناسب باشد و زندانیان بتوانند مطابق فصول سال و منطقه جغرافیایی به هر تعداد که بهداشت عمومی زندان ایجاب می‌کند، استحمام نمایند. تعداد دفعات استحمام، در آب و هوای معتدل باید حداقل یک بار در هفته باشد.»

همچنین در آیین نامه زندان‌ها سال ۱۳۴۷ مقرر شده است به منظور حفظ سلامتی و تندرستی زندانیان هر زندانی اعم از مرد و زن به هنگام ورود به زندان، باید استحمام کند و نیز هفته‌ای یک بار به او اجازه حمام داده شود.

 در اوایل دوره پهلوی اول در اکثر زندان‌ها و قلعه‌هایی که کارکرد زندان داشتند چون فلک الافلاک خرم آباد، قلعه اردبیل و قلعه رضائیه، اثری از حمام نمی‌بینیم؛ بنابر این به طور قاطع می‌توان گفت که در این دوره زندان‌های ایران فاقد حمام بوده‌اند.

در این دوره زندانیان را برای استحمام به حمام‌های عمومی می‌برده‌اند و حمام را برای استفاده زندانیان قرق می‌کرده‌اند. در اواخر این دوره گاهی در زندان‌های شهرهایی چون اراک یا رشت اتاق‌هایی را به عنوان حمام در نظر می‌گرفته‌اند. آب مخزن این حمام‌ها در بشکه‌های آهنی و به وسیله گازوئیل گرم می‌شد. این حمام‌ها در تمام مدت پاییز و زمستان غیر قابل استفاده می‌ماند زیرا شیشه و در و پیکر نداشت. در تهران بعد از آن که زندان قصر ساخته شد زندانیان توانستند از حمام استفاده کنند اما زندان قزل قلعه مدت‌ها فاقد حمام بود و زندانیان را به گرمابه‌ای واقع در خیابان فردوسی می‌بردند.

در دوره پهلوی دوم محروم کردن زندانی از حمام در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری خود نوعی شکنجه بود. تعداد دفعات حمام متفاوت بود و معمولاً هر دو یا سه هفته یک بار اجازه حمام داده می‌شد، اما بودند زندانیانی که دو ماه حمام نرفته و بدن عفونت زده‌ی آن‌ها پر از حشرات موذی می‌شد. گاهی زندانی به سبب شدت جراحات وارده بر بدنش در اثر شکنجه تا چهار ماه اجباراً از حمام رفتن منع می‌شد. معمولاً روزهای جمعه زندانیان را به حمام می‌بردند.

طبق مقررات زندان، زندانیان نمی‌بایست افراد سلول‌های دیگر را ببینند و بشناسند، به همین دلیل به هنگام بردن آن‌ها به حمام به آنها چشم‌بند زده می شد، یا خواسته می‌شد که زندانی فرنچ (لباس زندان) خودش را به روی سر بکشد. در این مواقع زندانیان را به یک صف در آورده و برای راه رفتن از آن‌ها خواسته می‌شد که هر کس دستش را روی شانه نفر جلویی بگذارد. در ابتدای صف نیز مأموری دست اولین نفر را می‌گرفت و به طرف حمام که در زیرزمین قرار داشت می‌برد. نگهبان دیگری نیز همراه زندانیان مسیر طبقه چهارم تا زیر زمین را طی می‌کرد و مراقب بود زندانی‌ها برای آشنایی با هم حرفی نزنند و کلامی رد و بدل نکنند و احیاناً اسم یکدیگر را نپرسند، اما بودند کسانی که برای همین لحظه روزشماری می‌کردند چون امکان داشت به نحوی از زیر فرنچ یا چشم‌بند و به دور از چشم نگهبان، اطراف را نگاه کنند ولی اگر نگهبان متوجه می‌شد مشت و لگد حواله‌اش می‌کرد.

بعد از ورود به حمام و باز کردن چشم‌ها گاهی به هر نفر شورت و زیرپوش می‌دادند تا از آن استفاده کند. حمام در کمیته مشترک عبارت بود اتاقی نسبتاً بزرگ با چند دوش که هر کدام با سه دیواره محصور شده بود و در نداشت. چهار یا پنج نفر می‌بایست، زیر یکی از این دوش‌ها حمام کنند. مدت زمان تعیین شده برای استحمام بین سه تا پنج دقیقه بود. در این مدت کوتاه زندانیان می‌بایست خود را با صابون بشویند و به نوبت زیر دوشی که همواره آبی یکنواخت از آن می‌آمد و شیری برای کم و زیاد کردن نداشت آب بکشند و کنار بروند. اگر یک دقیقه از وقت می‌گذشت مأموری که جلوی ورودی حمام ایستاده بود، با شلنگی آب سرد را با فشار روی زندانیان می‌ریخت.

 «فریده خانم - نگهبان مخصوص حمام زنان- با سر و صدا و فحاشی، زندانیان را وادار به ترک حمام می‌کرد و گاهی این کار با آوردن یک نگهبان مرد به داخل حمام انجام می‌گرفت. اما آقایان گاهی لجبازی می‌کردند و بیشتر در حمام می‌ایستادند که در این صورت با کابل زیر آب کتک می‌خوردند. آنچه برای عموم زندانیان، به خصوص افراد متدین و با اخلاق، آزاردهنده بود در آوردن لباس‌ها و برهنه شدن به صورت لخت و مادرزاد، در برابر چشمان دیگران بود که به ناچار به آن تن می‌دادند.

بعد از حمام هم حوله وجود نداشت یا اگر هم بود یک حوله برای چند نفر بود که وقتی به نفر آخر می‌رسید، کاملاً خیس شده بود و باید آن را می‌چلاند و بعد خودش را خشک می‌کرد. زندانیان در حین حمام باید کاملاً ساکت می‌بودند و اگر نگهبان کوچکترین نجوایی می‌شنید سخت‌ترین شکنجه‌ها در انتظار بود.

معمولاً در این گونه استحمام به علت کمی وقت، زندانی موفق نمی‌شد به طور کامل خودش را بشوید. از این رو بسیاری با بدن‌های کف آلود بیرون می‌آمدند و بعداً اگر ممکن می‌شد در دستشویی زندان، خود را می‌شستند. گاهی زندانیان به طورکلی از دستشویی به جای حمام استفاده می‌کردند و این زمانی بود که هوا و شرایط گرم تابستان آن‌ها را مجبور می‌کرد یا این که به غسل احتیاج پیدا می‌کردند و به این ترتیب ابتدا زمین توالت را تمیز کرده و لباس‌ها را در می‌آوردند و بعد چند آفتابه آب سرد، روی بدن می‌ریختند و خود را می‌شستند.

حمام در سایر زندان‌ها در زمان پهلوی دوم، به غیر از زندان کمیته مشترک معمولاً هفته‌ای یک بار بود و از میان زندانیان یکی را به عنوان مسئول حمام انتخاب می‌کردند که وظیفه او نوبت دادن به دیگر زندانیان برای استفاده از حمام بود. چون تعداد دوش‌ها محدود بود مسئول حمام صبح‌ها کارتی را به در ورودی دوش‌ها نصب می‌کرد که روی آن ساعت زده شده بود و هر کس نامش را زیر ساعتی که قصد استحمام داشت می‌نوشت و به این صورت نظم استفاده از دوش‌ها رعایت می‌شد.

 در اوین حمام رفتن به درخواست زندانی بود و مدت آن ۱۰ دقیقه تعیین شده بود. در ماه سه قالب صابون (دو قالب صابون دستشویی و یک قالب صابون حمام) سهم هر کس بود.

از آنجا که حمام زندان اوین دیوار نداشت، مذهبی‌ها با لباس زندان لنگ درست می‌کردند و سپس به حمام می‌رفتند و خودشان را می‌شستند. اصطلاحاً به این لباس که شبیه دامن بود، دامن می‌گفتند.

 در زندان قصر حمام بزرگی بود که زندانیان را هفته‌ای یک بار به نوبت به حمام می‌بردند و هر کس لنگ و حوله و لیف خودش را استفاده می‌کرد. زندانیان در حمام، دایره‌ی بزرگی تشکیل می‌دادند و به شستن لباس مشغول می‌شدند. مشکلی که این حمام داشت این بود که گاهی آب یا بسیار گرم می‌شد یا بسیار سرد، به طوری که زندانی نمی‌توانست از آن استفاده کند. در همین زندان قصر گاهی زندانیان از طریق همین حمام به رد و بدل کردن اطلاعات می‌پرداختند، به این صورت که در فرصت‌های معدودی مثلاً راهروی دادگاه، زندانیان از این روش یکدیگر را مطلع کرده و اطلاعات را روی کاغذ نوشته و در جایی خشک از حمام برای یکدیگر مخفی می‌کردند.

در مواقعی که حمام بعضی از زندان‌ها خراب می‌شد یا زندان‌هایی که اصلاً حمام نداشت، زندانیان را برای استحمام به بیرون از زندان می‌بردند که در این صورت با به کارگیری تدابیر حفاظتی و قرق حمام، این عمل انجام می‌گرفت و وقت استحمام هم محدود بود.

زندان‌های شهرستان‌ها هم معمولاً حمام نداشت یا اگر داشت، نمی‌شد از آن استفاده کرد. بنابر این زندانیان را به حمام‌های عمومی بیرون می‌بردند که این نیز خوشی‌ها و رنج‌های خاص خود را داشت؛ زندانی از این که از زندان خارج می‌شد و مناظر بیرون را می‌دید، خوشحال بود؛ اما رفت و آمد در صبح زود در سرمای شدید شهرهای سردسیر و در کوچه‌های یخ‌زده با دستبندی که هر دو زندانی را با آن به هم بسته بودند خود زجری بزرگ بود.»[1]

 

پی‌نوشت:


[1] . دانشنامه زندان سیاسی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، چاپ اول، سال 1401، ج 1، ص 76 تا 78.









حمام کمیته مشترک ضد خرابکاری


حمام


 

تعداد مشاهده: 12963


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.