امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: در دگرگونی‌های دنیا عبرت است. غررالحکم، جلد 4، صفحه 395، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زن‌ها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 18، ص 402.

 

مقالات با درج سند

فعالیت‌های عطاءالله خسروانی در حوزه کارگری


تاریخ انتشار: 27 شهريور 1402

عطاءالله خسروانی در حال سخنرانی

چکیده

سیاست‌های صنعتی‌سازی در دوره پهلوی به رشد طبقه کارگر در ایران انجامید. از مهمترین وی‌‌‌ژگی جوامع کارگری در این دوره، فقر نسبی و زندگی در شرایط نامناسب و به دور از هر گونه امکاناتی بود. در این دوره کارگران دو دسته بودند: کارگران ماهر که آموزش های تخصصی دیده بودند و سطح درآمد بالاتری داشتند و کـارگران غیـرمـاهر که فاقد هرگونه تخصص بودند و با حقوق ومزایایی اندک در شرایط نامناسب زندگی می‌کردند. حکومت پهلوی دوم برای کنترل کارگران در صدد برآمد با ایجاد نهادهای مرتبط با فعالیت‌های‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کارگری، نظارت دولت را در این حوزه افزایش دهد .از جمله این اقدامات می‌توان به تاسیس وزارت کار، خانه کارگر و... اشاره کرد. در این نوشتار سعی شده است با به کارگیری روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به ویژه اسناد ساواک به بررسی فعالیت‌های عطاالله خسروانی در جایگاه وزیر کار، طی سال های1347-1340پرداخته شود.

کلید واژگان: پهلوی دوم ، وزارت کار،عطاالله خسروانی، فعالیت‌های کارگری.

 

مقدمه

 عدم تخصص، فقر نسبی، نارضایتی  از کارفرما و تبلیغات گروه های چپ گرا ، باعث شد کارگران در دوره پهلوی به گروه‌های مخالف با حکومت تبدیل شوند. پس از سقوط رضا شاه، طی سال‌های 1320 تا 1332 کارگران در جریانات ضد حکومتی حضور داشتند. به همین جهت محمد رضا شاه پس ازکودتای 28 مرداد و تثبیت قدرت، برای کنترل گروه‌های کارگری، در صدد محدود سازی آزادی‌هـای اجتماعـی، فعالیـت احـزاب و تشــکل‌‌‌‌‌‌‌‌های آنان برآمد. حکومت پهلوی دوم با ایجاد نهادها و سازمان‌های مرتبط با کار و مسائل کارگری در ساختار دولت و احزاب دولتی، توانست کارگـران بخـش صنعتـی را تـا انـدازه زیـادی تحـت نظارت در آورد. با این تشکیلات حکومتی، شاه بسیار دلگرم به حمایت کارگران بود چنانچه در مصـاحبه‌ای در خـرداد 1357در این زمینه چنین عنوان کرد: «هیچ‌ کس نمی‌تواند مرا سرنگون کند، زیرا 700 هزارنظامی، کارگران و اکثریـت مردم پشتیبان من هستند.»[1]

اما در واقعیت، شرایط متفاوت بود. مهاجرت روستاییان به شهرها به افزایش جمعیت شهری منجر گردید: «هجوم روستاییان باعث گسترش حلبی‌آبادهای متعدد در حاشیه شهرها شد و انبوه کارگرانی که در این مناطق فاقد کلیه امکانات بودند، سکنی گزیدند.»[2] شهرهای بزرگ با گسترش تاسیسات شهری و شبکه‌های ارتباطی، به مراکزی پر زرق و برق و جذاب تبدیل شدند. روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک بدین ترتیب در جست و جوی کار به شهرهای بزرگ روی آوردند. این مهاجران، حاشیه نشینی را در شهرها گسترش دادند و اگر خوش شانس بودند به عنوان کارگر ساده با دستمزدی اندک در بخش‌های صنعتی و ساختمانی به کار گرفته می‌شدند. افزایش این گونه مهاجرت‌ها، جمعیت شهرهای بزرگ را بسیار افزایش داد. افزایش مهاجرت‌ها پیامدهای ناخوشایند اقتصادی و اجتماعی با خود آورد زیرا زیرساخت های توسعه شهرنشینی وجود نداشت و این مساله رشد حاشیه نشینی را در شهرهای بزرگ به همراه داشت. حضور طبقات محروم در حاشیه شهرها به خوبی نشان دهنده فاصله طبقاتی و رفاهی در شهرهای بزرگ بود. اسد‌الله علم در خاطرات خود در روز 5 دی ماه سال ۱۳۴۸ مطالبی می‌نویسد که گوشه‌ای از اوضاع را نشان می‌دهد: «سواری زیبایی بود. آرزو کردم ای کاش تنها نبودم. دو کامیون درجاده فرح آباد تصادف کرده بودند و ترافیک را حسابی بند آورده بودند. صبر کردم و در این فاصله نگاهی به زندگانی مردم این بخش تهران انداختم. تمام خیابان‌هایی که به بزرگراه می‌خورند کثیف و خاکی هستند... صبح زود بود و پلیس راهنمایی هنوز سر کار نیامده بود ولی یک پلیس تنها که پی در پی سیگار می کشید باد در غبغب انداخته بود و چنان با مردم رفتار می‌کرد که گویی پادشاهی است در حضور رعایایش. چند مرد و زن چادری با بغچه‌های زیر بغل از حمام عازم خانه بودند ... گروهی بچه دور هم جمع بودند. دخترها همگی چادر بر سر داشتند. طبقات بالای جامعه ما هرگز چنین ساعتی از خواب بیدار نمی‌شوند، دخترهایشان هم چادر سرشان نمی‌کنند. مردم دور چرخ لبوفروشی ازدحام کرده بودند. در گوشه‌ی خیابان چند سگ ولگرد و چند بچه لخت و عور لابلای زباله‌ها می‌لولیدند... سربازان وظیفه با سرهای تراشیده، شلوارهای بدقواره و پوتین‌های بی‌ریخت در کنار خیابان قدم می‌زدند و ظاهراً از تعطیل صبح جمعه‌شان لذت می‌بردند.»‌ [3]

 

ورود حکومت پهلوی دوم به فعالیت‌های کارگری

در دوره پهلوی دوم، فعالیــت کارگــران در قالــب اتحادیه‌هــای کارگــری مسـتقل ممنوع شد و این اتحادیه‌ها تنها تحت نظارت دولت می‌توانستند تشکیل شوند. ورود کنترل شده احزابی چون مردم و ایران نوین به حوزه کارگری نیز با دستور‌ شاه، برای تحکیم پایه‌های حکومت پهلوی دوم و به منظور ایجاد گروه مطیع در بین اقشار کارگری صورت می‌گرفت.[4] بخشی از گزارش ساواک تحت عنوان حزب ایران نوین به تاریخ 18 / 11 / 45 به خوبی نشان دهنده نگاه ابزاری به امور کارگری است. در این گزارش در ارتباط با جذب کارگران به حزب ایران نوین، چنین آمده است: «برای جلب سندیکاهای کارگری به حزب ایران نوین آقای حیدر صائبی نماینده مجلس شورای ملی از تهران و کارگر سابق سیمان شهر ری فعالیت زیادی انجام می‌دهد. حیدر صائبی در یک صحبت خصوصی اظهار می‌داشت که اکنون در حدود 100 هزار نفر اعضای سندیکاهای مختلف کارگری در خانه کارگر واقع در خیابان فرانسه وابستگی خود را به حزب ایران نوین در تهران اعلام نموده‌اند و این سندیکاها در حدود 140 نفر نماینده کارگر دارند که همه روزه در محل خانه کارگر جمع می‌شوند و در باره گسترش حزب ایران نوین فعالیت می‌کنند. حیدر صائبی ضمناً می‌گفت اصولاً ما کارگران خود را فقط به شاه وابسته می‌دانیم و چون دستور داده‌اند که فعلاً با حزب ایران نوین همکاری کنیم طبق دستور شاهنشاه این کار را می‌کنیم ولی اگر روزی شاهنشاه بخواهند که مثلاً ما به دسته دیگری ملحق شویم قطعاً همین کار را خواهیم کرد و در واقع ما وابسته به شاه هستیم و نه حزب ایران نوین، البته همان طور که حیدر صائبی می‌گفت تقریباً تمام اعضای حزب ایران نوین از کارگر و دهقان گرفته تا نمایندگان مجلس و فراکسیون حزب ایران نوین وقتی صمیمانه و از نزدیک با آنها صحبت می‌کنند می‌گویند ما نوکر شاهنشاه هستیم و چون قرار است حزبی باشیم حزب ایران نوین را اختیار کرده‌ایم و در واقع به گردانندگان آن ایمان و عقیده نداریم.»[5]

اما حتی ورود کنترل شده احزاب و مقامات دولتی به حوزه های کارگری نیز مورد تردید حکومت قرار داشت و تحت کنترل نیروهای امنیتی صورت می‌گرفت. ساواک در 25 / 12 /  1347 در گزارشی در این زمینه چنین آورده است: «خسروانی وزیر کشور کوشش دارد به وسیله شیخ بهایی نماینده مجلس که با اصناف تهران همکاری دارد اختیار اصناف تهران را دربست در اختیار خود درآورد تا به هر صورت مایل است آنها را وارد فعالیت سیاسی نماید. شهردار تهران و همکاران دیگر او با نظر خسروانی موافق نیستند و عقیده دارند کشانیدن اصناف تهران به فعالیت سیاست موجب می‌شود که روحیه گستاخی در آنها به وجود آید و به اتکاء حزب و دولت از دستورهای ماموران برای کاهش قیمت‌ها تبعیت نکنند. مسئولان شهرداری تهران گفته‌اند اصناف تهران جز شاهنشاه آریامهر قدرت دیگری نمی‌شناسد و چون امکان دارد مانند گذشته عده‌ای از قدرت اتحادیه‌های صنفی سوء استفاده کنند بهتر است فعالیت افراد حزبی در بین اصناف محدود باشد تا از پیدایش دسته بندی‌های مختلف در بین اصناف که به ضرر مملکت است جلوگیری شود. خسروانی چون نتوانسته است نظر خود را به شهردار تحمیل نماید در پشت پرده شدیداً تحریکاتی را علیه شهردار آغاز کرده است.

 توضیح رهبرعملیات:

 باتوجه به این که شهرت دارد که آقای شهرستانی شهردار تهران از دوستان دکتر کلالی بوده و در اثر فعالیت وی به سمت شهردار انتخاب شده است و با در نظرگرفتن روابط فعلی دکتر کلالی و آقای خسروانی چنین به نظر می‌رسد که آقای خسروانی با شهردار نظر مساعدی ندارد.» [6]

 

تشکیل خانه کارگر و کارکردهای حکومتی آن

تشکیل خانه کارگر از جمله اقداماتی بود که در دوره پهلوی دوم در راستای حمایت از حقوق کارگران صورت گرفت. در سال 1346 تشکیلات «خانه کارگر»، با هدف پیگیری مطالبات صنفی، حقوق کارگران و منسجم ساختن آنها در عرصه‌های اجتماعی، در تهران آغاز به کار کرد. اعضای خانه کارگر تحت کنترل وزارت کار یا احزاب مردم و ایران نوین فعالیت می‌کردند. عطاالله خسروانی، طی سال‌های 1344 تا 1348وزارت کار و دبیر کلی حزب ایران نوین را در اختیار داشت. وی از جایگاه حکومتی خود در جهت تقویت حزب ایران نوین و دخالت در امور خانه کارگر استفاده می‌کرد و خواسته‌های کارگران صرفاً ابزاری برای مانورهای تبلیغاتی و انتخاباتی مسئولان بود. ساواک در این ارتباط در گزارشی به تاریخ 5 / 6 / 46 چنین آورده است: «نمایندگان کارگران عضو خانه کارگر وابسته به حزب ایران نوین روز یکشنبه 29 / 5 / 46 از مسافرت سه روزه خود از اردوگاه شمالی کارگران مراجعت و اظهار می‌داشتند که آقای خسروانی وزیر کار در اقامت یک روزه خود بین نمایندگان کارگران در اردوگاه، آنان را به اتحاد و اتفاق دعوت و اضافه نموده شما بعد از انتخابات مجلسین کسانی را که از ما روی گردان شده‌اند به سمت ما جلب نمایید تا کنفدراسیون کارگری را به وجود آوریم. آقای خسروانی ضمن سخنان خود به طور غیرمستقیم از چند سندیکای کارگری از جمله سندیکای کارگران بلورساز انتقاد و رویه نمایندگان را ناصحیح تلقی و یادآو شده که در سال 46 روش فعالیت هیئت مدیره سندیکای کارگران بلورساز تا حدودی رضایت بخش گردیده است.

نظریه رهبر عملیات:

 به نظر می‌رسد که منظور آقای وزیر کار از ادای جمله(کسانی را که از ما روی گردان شده‌اند) نمایندگان کارگرانی است که هنگام انتخابات مجلسین از خانه کارگر و حزب ایران نوین دوری کرده و وابستگی خود را به حزب مردم اعلام و یا با شورای عالی اصناف ائتلاف نموده‌اند.»[7]

سلطه خسروانی به عنوان وزیر کار برخانه کارگر با مخالفت‌هایی مواجه بود. در این راستا می‌توان به گزارش ساواک با موضوع فعالیت‌های کارگران درتاریخ 11 / 7 / 1344 اشاره کرد: « ثابت مقدم نماینده کارگران...ضمن مذاکره خصوصی با منبع که با ایشان سابقه آشنایی قبلی دارد شدیداً از وزیر کار و خانه کارگر و حیدر صائبی و عباس میرزایی بدگویی کرده و گفته با این که من را عضو هیئت مدیره خانه کارگر تعیین کرده‌اند در جلسات خانه کارگر شرکت نمی‌نمایم زیرا وزیر کار با حمایت و اعمال نظر در خانه کارگر، کارگران را بدبین و ناراضی کرده و به شاهنشاه خیانت می‌نماید و حیدر صائبی هم که یک فرد نالایق و پست است خود را رهبر خانه کارگر می‌داند و اظهار قدرت می‌نماید و حتی صائبی به جای آن که بگوید اعلی‌حضرت همایونی می‌گوید(بابابزرگ به من دستور داده‌اند). ثابت مقدم اضافه کرد که تعدادی مدال از طرف آقای پهلبد وزیر فرهنگ و هنر در اختیار وزارت کار گذارده شده بود تا بین بعضی کارگران و دبیران سندیکاها که در برگزاری جشن 25 شهریور زحمت کشیده‌اند، توزیع شود ولی صائبی در نظر داشت مدال‌های مزبور ‌را فقط بین اعضاء خانه کارگر توزیع کند و من شدیداً مخالفت کردم و به وزارت کار گفتم که این جشن بستگی به عموم ملت ایران داشته و تمام نمایندگان کارگران که در برگزاری جشن زحمت اضافی کشیده‌اند اعم از این که عضو خانه کارگر باشند یا نباشند باید داده شود و الا با مراجعه به وزارت فرهنگ و هنر اعتراض خواهم کرد. سرانجام وزیر کار ناچار شد که مدالهای مزبور را در سالن کنفرانس وزارت کار توزیع نماید. وی پس از توضیح آن که صائبی از بودجه مخصوص وزارت کار که برای تامین مخارج جشنها و هزینه خانه کارگر در اختیار او گذاشته می‌شود سوء استفاده می‌نماید و مبلغی از این سوء استفاده‌ها را به عباس میرزایی و پورساطع و دو نفر دیگر می‌دهد. ثابت مقدم اضافه کرد که خانه کارگر مدعی است 97 سندیکا عضو آن خانه می‌باشند در حالی که جمع سندیکاهای به ثبت رسیده حدود 75 سندیکا می‌باشد و فقط حدود نصف آنها عضو خانه کارگر می‌باشند. (آن هم اکثراً سندیکاهایی هستند که نه عضو دارند و نه معروفیت)

 نظریه رهبر عملیات:

 خواهشمند است هرگونه اقدام در باره اطلاعیه با نظر بخش322 انجام شود. محترماً در صورت تصویب ارسال شود. ضمناً در پرونده‌های مربوطه بایگانی گردیده است. اقدام دیگری ندارد.»[8]

 

حزب ایران نوین و داعیه حمایت از حقوق کارگران 

حزب ایران نوین برای تشکل و نظم بخشیدن بر فعالیت‌های حزبی کارگران و سندیکاهای عضو،‌ تشکیلات کارگری  حزب را ایجاد کرد. دبیران سندیکاهای کارگری، از سوی رهبری حزب تطمیع یا در موقعیت‌های شغلی مناسب قرار می‌گرفتند، به همین دلیل در اجرای خواست‌ها و مقاصد حزب از هیچ کاری فروگذار نمی‌کردند. به تدریج با افزایش تلاش رهبران حزب ایران نوین برای سلطه بر جامعه کارگری کشور، در اسفند 1346 «سازمان کارگری ایران وابسته به حزب ایران نوین» شکل گرفت. در نخستین کنگره این سازمان، اساسنامه آن شامل چهل و هفت ماده در باره هدف، برنامه، تشکیلات و عضویت، مورد تصویب قرارگرفت.[9] حزب ایران نوین، درسال1347، سازمان کارگران حزب را تشکیل داد وتوانست تا سال 1353، تقریبا نود درصد اتحادیه‌های کارگری و تعاونی‌های روستایی را در اختیار بگیرد. این تسلط بر حوزه‌های کارگری در زمان انتخابات برای حزب بسیار سودمند بود. این حزب اختیارات گسترده‌ای در جریان انتخابات مجلس شورای ملی داشت و عضویت در آن یکی از راه‌های دست یابی به کرسی مجلس شورای ملی محسوب می‌شد. تسلط برگروه‌های کارگری و تأثیرگذاری این تشکل در فعالیت‌های انتخاباتی، برای خسروانی به عنوان وزیر کار و وزیر کشور بسیار مهم محسوب می‌شد. به همین منظور دخالت سایر مقامات در جریان‌های کارگری با مخالفت‌هایی جدی مواجه می‌شد. در این زمینه ساواک در تاریخ 10 / 10 / 1347چنین آورده است:

«اخیراً آقای عطاءاله خسروانی وزیر کشور از مسئله آمدن رئیس شهربانی به شرکت واحد و صحبت کردن مشارالیه برای کارگران و دادن وعده اضافه حقوق که زیر سرپوش عنایات شاهانه خواسته‌اند جنبه رسمی و مجوز صحیحی به آن بدهند فوق‌العاده عصبانی و ناراحت شده و حتی خطاب به جمعی از اطرافیان خود گفته است (این مردیکه به اجازه چه کسی در شرکت واحد رفته؟ او چه مسئولیتی در آن شرکت دارد که ما نمی‌دانیم؟ چطور ممکن است اعلی حضرت به او دستور فرمایند که مراحمشان را به کارگران ابلاغ کند؟ لااقل چرا قبلاً مرا در جریان نگذاشت) و با این وصف احتمال می‌رود که ما بین وزیر کشور و رئیس شهربانی در این زمینه اختلافاتی بروز نماید. »[10]

در راستای تلاش برای حضور عناصر حزب ایران نوین در مجلس شورای ملی و به تبع آن در کابینه، قبل از انتخابات، شناسنامه کارگران، کارکنان و کارمندان جمع‌آوری و پس از دریافت کارت‌های الکترال، نام کاندیدیدای مورد نظر حزب بر روی  آنها نوشته می‌شد. در اکثر موارد اقدامات کارکنان حزب، با اجبار و زورگویی  صورت می‌گرفت. ساواک در بیست و نهم مرداد 1346 در این باره چنین گزارش کرده است:

«1- دربحبوحه انتخابات دوره بیست و دوم مجلس شورای ملی تعدادی اتومبیل به شرح زیر توسط دستگاه‌ها و دوایر دولتی همه روزه از اول وقت اداری تا پاسی از شب گذشته در اختیار حزب ایران نوین قرار داشت تا به وسیله بازرسان و کارمندان وزارت کار و سازمان بیمه‌های اجتماعی در کارخانجات شناسنامه و کارت الکترال جمع آوری نمایند

2- مأموران وزارت کار و بیمه‌های اجتماعی توسط اتومبیل‌های مزبور به کارخانجات مختلف مراجعه و طی لیستی که خود تنظیم کرده بودند شناسنامه‌های کارگران را خواستار می‌گردیدند و چنانچه با مخالفی رو به رو می‌شدند با تهدید، نمایندگان کارگران را وادار به این عمل می‌نمودند.

3- کلیه افرادی که ناظر صندوق‌های انتخاباتی بودند اغلب عضو حزب ایران نوین بوده لیکن به آنها دستور داده شده بود که موضوع عضویت را به هیچ وجه عنوان ننمایند.

4- مأموران وزارت کار پس از اخذ شناسنامه‌ها برای آنها کارت صادر و بلافاصله نیز نام کاندیداهای حزب ایران نوین را در آن درج می‌نمودند. ضمناً احکام پلی کپی شده‌ای توسط فرمانداری تهران در اختیار آفای علی اکبر دانشمند کارمند وزارت آموزش و پرورش و کاندیدای حزب ایران نوین قرار داشت که ایشان نظار صندوقها را در صورت استنکاف از دستورات حزب تعویض می‌نمودند و یا حوزه دیگری در نزدیکی حوزه‌ای که با اعمال حزب ایران نوین مخالفت می‌نمود تأسیس می‌کردند…

5- چندین هزار جلد شناسنامه بدون صاحب که از سال 1329 در اختیار محمد علی مسعودی بوده توسط اعضای حزب مردم جهت اخذ کارت الکترال به یکی از حوزه‌ها برده می‌شود ... که مسئولان حزب ایران نوین با اطلاع از موضوع بلافاصله دستور جلوگیری از صدور کارت‌ها را می‌دهند.

6- در حدود 200 حوزه در اختیار شرکت واحد قرار داده شده بود که در ... 13 / 5 / 46 کارکنان شرکت واحد کلیه آرای خود را در آن ریخته ضمناً افراد شرکت واحد و سیمان ری و سازمان آب در تمام مدت اخذ رأی به حال آماده باش بوده و به محض اطلاع از این که حوزه‌ای خلوت است بلافاصله کارت‌هایی را که توسط حزب ایران نوین در اختیارشان قرار داده می‌شده به حوزه‌های مزبور برده و در صندوق‌ها می‌ریختند ....

7-  اغلب حوزه‌ها به آقای دانشمند اطلاع می‌دهند که کارت‌ها کپی است و ایشان نیز پس از این که اطمینان حاصل می‌نمودند در آن نام کاندیداهای حزب ایران نوین نوشته شده دستور می‌دادند که ریختن آن به صندوق مانعی ندارد.

8- صورت مجلس تنظیمی بعضی از حوزه‌ها که پس از قرائت آراء به فرماندار‌ی تحویل می‌شد. اغلب دارای امضای جعلی بوده و یک نفر به جای دیگران امضاء می‌نمود که به عنوان نمونه حوزه 164 را می‌توان نام برد.» [11]

در گزارشی دیگر از ساواک در ارتباط با بهره برداری اعضای حزب ایران نوین از کارگران، رانندگان و کارمندان شرکت واحد چنین آمده است: «طبق پیشنهاد شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تعداد سه حوزه انتخاباتی یکی در اداره مرکزی شرکت واقع در سه راه آذرین و دومی در ناحیه یک نارمک و سومی در ناحیه 2 نازی آباد تأسیس شده است و سروان نصرتی رئیس اداره مراقبت شرکت و سرگرد فرنام رئیس ناحیه یک و سرگرد هاشمی رئیس ناحیه 2 آن شرکت از طرف اولیاء شرکت واحد مأمور شده‌اند تا با اعضای سه حوزه انتخاباتی مزبور محرمانه مذاکره و آنها را تطمیع نمایند که به طور کلی در اختیار شرکت واحد قرار گرفته و تسلیم نظرات شرکت واحد در مورد کارت‌های الکترال باشند ضمناً از ناحیه حزب ایران نوین و شاید خود آقای خسروانی وزیر کار هم در این مورد با اولیاء اداره کل آمار و ثبت احوال مذاکره شده تا به اعضای سه حوزه مزبور دستور دهند به طورکلی تسلیم دستورات شرکت واحد باشند در دو سه روز آغاز شروع توزیع کارت الکترال فعالیت شرکت واحد صرف جمع آوری شناسنامه‌ها و کارت‌های شناسایی عموم کارگران رانندگان و کمک رانندگان شرکت گردید و هر یک از کارگران شرکت که کارت الکترال دریافت نمی‌کردند یا شناسنامه و کارت شناسایی خود را تسلیم مسئولین و رؤسا خطوط شرکت نمی‌کردند تهدید به اخراج می‌شدند و از ادامه کار آنها جلوگیری بعمل می‌آید.»[12]

 

ایجاد شورای دبیران سندیکاهای کارگری

افرادی که از تسلط خسروانی و حزب ایران نوین بر خانه کارگر ناراضی بودند در صدد برآمدند با ایجاد تشکیلاتی جدید، فعالیت‌های خانه کارگر تحت تاثیر قرار دهند. این اختلاف‌ها باعث شکل‌گیری تشکیلاتی تحت عنوان شورای دبیران سندیکاهای کارگری گردید. ساواک در11 / 7 / 1344 در این ‌باره چنین گزارش داده است: «عده‌ای از نمایندگان کارگران و دبیران سندیکاهایی که مخالف خانه کارگر و مخالف اعمال نظر خسروانی وزیر کار می‌باشند و به نام شورای دبیران سندیکاهای کارگری فعالیت می‌کنند در نظر دارند از امیرعلی سیفی نماینده مجلس شورای ملی تقاضای همکاری و حمایت از شورای همکاری را بنمایند تا با استفاد از حمایت سیفی بتوانند در مقابل خانه کارگر مقاومت نموده و در برابر مخالفت و مبارزه وزیر کار خودشان را حفظ نمایند. شورای همکاری مزبور گفته‌اند چند نفر اعضاء توده‌ای را (مانند آقازاده)از بین خودشان طرد خواهند نمود تا نقطه ضعفی نداشته باشند و بتوانند مورد حمایت مقامات سازمان امنیت قرار بگیرند و یا لااقل سازمان امنیت بین شورای همکاری و خانه کارگر که مورد حمایت کامل وزیر کار است تبعیضی قائل نشود.»[13]

 در گزارشی دیگر ساواک در تاریخ 21 / 7 / 1344 تحت عنوان شورای همکاری دبیران سندیکاها  در ارتباط با اختلافاتی که با خانه کارگر و متولیانش وجود داشته چنین آورده است: « طبق اظهار ابراهیم آقازاده دبیر سندیکای کارگران کافه رستوران‌ها و بهرام عمواوغلی دبیر سندیکای کارگران کارخانجات رسومات جلسه شورای همکاری دبیران سندیکاها که مدتی تعطیل شده بود مجدداً شروع به کار خواهد کرد و نامبردگان اضافه نموده‌اند نظر مسئولین مربوطه در این مورد جلب شده است چون واقعیت را برای آنها ثابت گردیده ضمناً اظهار داشته‌اند دخالت آقای صائبی نماینده مجلس شواری ملی و سرپرست خانه کارگر در امور سندیکاها به هیچ وجه صحیح نیست و نامبرده از قدرت خود سوء استفاده می‌کند و موجبات عدم رضایت عده زیادی از کارگران را فراهم کرده است و اظهار عقیده کرده‌اند که آقای خسروانی وزیر کار شخصاً مرد مثبتی است ولی اطرافیانش با تملق و چاپلوسی او را منحرف و سرگردان و بلاتکلیف نموده‌اند و به این جهت نمی‌تواند توجهی به وضع سندیکاها و امور کارگران بنماید و برای نمونه موضوع ابلاغ مراحم اعلی حضرت همایون شاهنشاه به کارگران در جشن بیست و پنجم شهریور بوده که عباس میرزایی نماینده خانه کارگر در روزنامه حزب ایران نوین اعلام داشته که پیام اعلیحضرت مخصوص کارگران عضو خانه کارگر می‌باشد و این موضوع باعث تفرقه بین کارگران گردیده است و روی این اصل در روز 18 / 7 / 44 آقازاده در جلسه کنفرانس وزارت کار از وزیر کار به جهت حمایتی که از خانه کارگر می‌شود گله نموده است.»[14]

 

سوء استفاده مالی از تشکیلات کارگری

اختلاف نظرگروه‌های مختلف دولتی بر سر موضوعات کارگری تنها برگرفته از اختلافات فردی، حزبی و سیاسی نبود بلکه منافع مالی نیز دراین ارتباط بسیار تاثیر گذار بود. در این ارتباط ساواک در تاریخ 22 / 7 / 1344چنین گزارش کرده است: «بین عده‌ای از اعضاء خانه کارگر گفته می‌شود طبق دستور خسروانی وزیر کار به عباس میرزایی وخسروگردی نمایندگان کارگر در شورای عالی سازمان بیمه‌های اجتماعی علاوه بر حق حضور مبالغی اضافی نیز پرداخت می‌گردد تا آن را به مصرف مخارج خانه کارگر برسانند و این مبلغ علاوه بر وجوهی است که وزیر کار از بودجه مخصوص وزارت کار به خانه کارگر می‌پردازد. ضمنا شنیده می‌شود ظرف روزهای اخیر نامه‌هایی بدون امضاء به دفتر دکتر اقبال در شرکت ملی نفت ارسال شده مبنی بر این که سوء استفاده‌های مادی در وزارت کار صورت گرفته و می‌گیرد و قسمتی از پرداخت‌های غیرقانونی که به دستور خسروانی انجام شده در نامه‌های مزبور ذکر و در آن اضافه گردیده که حزب ایران نوین فعالیت‌هایی علیه دکتر اقبال صورت می‌دهد تا امکان نخست وزیری مجدد ایشان منتفی شود.»

همچنین ساواک در گزارشی دیگر در ارتباط با سوء برداشت‌های مالی وزیر کار در حوزه کارگری در تاریخ  23 / 6 / 1348 چنین آورده است: « نفیسی یکی از کارمندان وزارت کار می‌گفت در محافل وابسته به کارگران و سازمان‌های کارگری صحبت از سوء استفاده‌های زیاد در سازمان بیمه‌های اجتماعی در دوره وزارت خسروانی وزیر سابق کار می‌باشد.

نظریه منبع: مجیدی وزیر فعلی وزارت کار به علت جوانی و بی تجربه بودن در امور کارگری مورد تایید کارکنان و سازمان‌های وابسته به وزارت کار نیست، روی این اصل تاکنون وضع آشفته‌ای از نظر فکری و روحی در وزارت کار وجود دارد گروهی در اثر وجود شایعات مبنی بر فساد دوره وزارت خسروانی ناراحت هستند و دسته‌ای هم که برای وزیر جدید کار ارزش اجتماعی قائل نیستند اظهار عدم رضایت می‌نمایند.»[15]

 در گزارشی دیگر تحت عنوان حیف و میل در وزارت کار، ساواک در ارتباط با سوء استفاده مالی عطاالله خسروانی، در تاریخ 21 / 4 / 1348چنین آورده است: «در وزارت کار شایع است آقای عطاءاله خسروانی وزیر سابق کار از یک درصد درآمد سازمان بیمه‌های اجتماعی سهم وزارتخانه سوء استفاده می‌نموده و این وجه را معمولاً برخلاف مقررات صرف پاداش‌های غیرضروری و مخارج نامفید می‌کرده است.

توضیح منبع:

1- درآمد سازمان بیمه های اجتماعی از محل حق بیمه کارگران ایران تامین شده و سالیانه در حدود 480 میلیون تومان می‌باشد که از این  مبلغ برابر قانون یک درصد آن جهت مخارج ضروری وزارت کار در اختیار این وزارتخانه قرار می‌گیرد.

2- گفته می‌شود قرار است هیئتی از طرف سازمان بازرسی شاهنشاهی جهت تحقیق و بررسی در این مورد به وزارت کار اعزام گردند.

نظریه رهبر عملیات: موضوع قابل بررسی است.»

 در گزارشی تحت عنوان اظهارات سرگرد ایزدپناه در تاریخ 20 / 7 / 1348 در ارتباط با دریافتی‌های غیرقانونی در زمان وزارت عطاالله خسروانی چنین آمده است: «سرگرد ایزدپناه رئیس کلانتری 12 اظهار داشت مدت هفت سال در بدترین کلانتری‌ها خدمت کردم می‌توانستم دزد بشوم و میلیون‌ها ثروت اندوخته کنم اما چنین کاری را نکردم .نامبرده ادامه داد یک کلانتر با همه گرفتاری‌ها در ماه دو هزار تومان حقوق می‌گیرد ما جان می‌کنیم آن وقت خسروانی 60 میلیون تومان از سازمان بیمه‌های اجتماعی به جیب می‌زند و نیک پی اگر بد بود و او را از وزارت برداشتند چرا دو باره او را شهردار کردند. ایزدپناه افزود به من درجه نمی‌دهند زیرا مرا توده‌ای می‌دانستند حالا هم که این حرفهای درست و صحیح را می‌گویم همه بدشان می‌آید.

نظریه رهبر عملیات:

در مورد نظریات به گزارش عملیاتی خبر مراجعه شود. تحقیق مستقیم پیرامون اظهارات سرگرد ایزدپناه باعث شناسایی منبع مربوطه خواهد شد.»

 

شرایط نامناسب کارگران در دوره پهلوی

تشکیلات مختلف حکومتی و احزابی چون حزب ایران نوین طی چند سال فعالیت، مدعی بودند که زمام امور بسیاری از سندیکای کارگری را در تهران و سایر نقاط کشور دراختیار دارند  و با تبلیغات پر سر و صدا هر از چندی از اعلام همبستگی شمار جدیدی از سندیکاها و واحدهای کارگری به آن حزب خبر می‌داد. علیرغم این اقدامات که با سر و صدا و تبلیغات فراوان صورت می‌گرفت در عمل چندان اعتنایی به دفاع از حقوق و خواسته‌های کارگران نمی‌شد. تلاش مسئولان حکومتی و سران حزب، بهره‌برداری از کارگران و تشکل‌های کارگری به عنوان پیاده نظام حزب و همچنین در هنگام برگزاری مراسم و راه پیمایی‌ها بود. در گزارش‌های ساواک  به روشنی به تجمل‌گرایی، اشرافی‌گری و نگاه ابزاری  سران حزب ایران نوین  به مسایل کارگری اشاره شده است. ساواک این رویه حزب را مورد انتقاد قرار می‌دهد و عنوان می‌کند نگاه طبقاتی در حزب ایران نوین باعث شده است که در سطح جامعه مردم اقبال چندانی به حزب ایران نوین نداشته باشند. در گزارش ساواک در30 / 6 / 1345 در این ارتباط چنین آورده شده است: «روز گذشته در مراسم استقبال از شاهنشاه دستگاه رهبری حزب ایران نوین روی صندلی و فرشهای گران‌ قیمتی که در سه راه مهر‌آباد فرش کرده بودند نشسته بودند و کارگران وابسته به حزب به روی خاک کنار خیابانها به روی زمین قرار داشتند و این دو منظره کاملاً متضاد، نموداری از روش اشرافی حزب ایران نوین بود که شدیداً مورد انتقاد هر بیننده‌ای قرار می‌گرفت و از چهار‌صد صندلی که برای کارگردانان حزب ایران نوین آماده شده بود 250 صندلی آن خالی بود و کارگران را اجازه نشستن به روی آن نمی‌دادند. اختلاف طبقاتی مهمی که درحزب ایران نوین به چشم می‌خورد ضربه بزرگی به موقعیت اجتماعی این حزب در بین توده مردم وارد ساخته است.»[16]

در گزارشی دیگر تحت عنوان اظهارات یک نفر راننده تاکسی در باره کارخانه پارچه بافی فخر ایران،‌ در ارتباط با باند بازی و بی‌توجهی به حقوق کارگران در حکومت و حزب ایران نوین چنین آمده است: «ساعت 16:11 روز1 / 1 / 48 شخصی به نام سیروس‌ شغل راننده تاکسی به طور خصوصی اظهار داشت قبل از این که به شغل رانندگی بپردازم در کارخانه فخر ایران که متعلق به محمد نمازی است مشغول کار بودم و مرا بدون علت از کار برکنار و حتی حقوق و مطالبات مرا ندادند. ناطق سپس درپاسخ این که چرا به وزارت کار شکایت ننموده است، گفت در کارخانه فخر ایران در حدود شش هزار نفر کارگر به کار اشتغال دارند که جملگی افراد بدبختی می‌باشند و حتی حقوق روزانه آنها داده نمی‌شود اگر اعتراض بنمایند فورا از کارخانه آنها را اخراج می‌نمایند و چنانچه به وزارت کار مراجعه نمایند مسئول وزارت کار به حمایت از رئیس کارخانه به نام بهرام انصاری برادر هوشنگ انصاری سفیر کبیر ایران در آمریکا بدون رسیدگی به کار متشاکی وی را از وزارت کار به بیرون هدایت می‌نمایند. ناطق همچنین {گفت} یکی از بستگان ذی نفوذ آقای خسروانی وزیر سابق کار در کارخانه مزبور شاغل کار است و چند نفر افسر بازنشسته به اسامی سرهنگ ذکایی، سرهنگ پیرزاده، سرهنگ کریم خان، سرهنگ بهنام، سرگرد سعادت در کارخانه به کار گماشته که انتظامات کارخانه را اداره می‌نمایند و هر کارگری از وضع خود اعتراض نماید وسیله نامبردگان تنبیه و از کارخانه اخراج می‌شود. ناطق در خاتمه اظهارات خود گفت که آقای خسروانی از وزارت کار به وزارت کشور رفته تصمیم دارد به وزارت کار مراجعه و راجع به حقوق و مطالبات معوقه خود از مسئولین کارخانه شکایت نماید.»[17]

 

برکناری عطاءالله خسروانی و بخشی از اتهامات او

در سال 1348 در یکی از جلسات هیأت وزیران  درگیری و منازعه  بین نیک‌پی(وزیر آبادانی و مسکن) و خسروانی(وزیر کشور) صورت گرفت. امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت از این فرصت برای برکناری خسروانی استفاده کرد. از سوی دیگر فعالیت‌های خسروانی و تلاش برای برقراری ارتباط با آمریکایی‌ها، شاه را به دبیر کل حزب ایران نوین بدبین ساخته بود به همین علت وی از صحنه سیاسی کشور کنار گذاشته شد: «تحقیقات غیرمحسوس تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه‌طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می‌کرد، وی را از وزارت کشور و دبیرکلی حزب ایران نوین برکنار کرد.» [18]

 زمانی که به تدریج شرایط برکناری عطاءالله خسروانی فراهم می‌شد اتهاماتی نیز علیه او در ارتباط با سوء استفاده مالی و اداری در زمان وزارت وی مطرح گردید. برخی از اتهاماتی که علیه وی مطرح شده بود عبارت بود از:

 - پرداخت حقوق و مزایا و پاداش به کارمندان در حال تعلیق بدون مجوز قانونی.

- دریافت حقوق و مزایا به صورت همزمان از دو ارگان دولتی، وزارت کار و سازمان بیمه اجتماعی، در زمانی که سمت معاون وزارت کار و مدیرعامل سازمان بیمه‌های اجتماعی را در اختیار داشته است.  

-  پرداخت حقوق و مزایا همزمان به آقای یحیی مستوفی از بانک رفاه کارگران سازمان بیمه‌های اجتماعی و وزارت کار حقوق و مزایا و پاداش‌های کلان با سفارش عطاءاله خسروانی.

- خرید چند دستگاه اتومبیل در موقعی که دستور عدم خرید اتومبیل صادر شده بود.

-  عدم تکمیل برگ از کجا آورده‌اید به منظور فرار از مجازات.

  - صدور حکم معاونت ثابت اداری آقای یحیی مستوفی و منوچهر کلالی برخلاف قانون انتصاب معاونتی.

-  صدور چند فقره حکم ماموریت و پرداخت هزینه سفر و فوق العاده روزانه برای خانم همایون قائم مقام بدون این که نامبرده به شهرستانهای محل ماموریت رفته باشد.[19]

در گزارشی دیگر تحت عنوان احتمال سوء استفاده خسروانی وزیر سابق کشور به تاریخ 3 / 6 / 1348 برکناری خسروانی را مرتبط با سوء استفاده‌های خسروانی در زمانی که وزارت کار را بر عهده داشت دانسته‌است: «روز گذشته آقای ذوالریاستین رئیس اداره تهیه و اجرای برنامه‌های همگانی وزارت اطلاعات در یک مذاکره کاملاً خصوصی اظهار داشت به طوری که شنیده می‌شود هنگامی که آقای خسروانی وزیر سابق کشور که در وزارت کار و امور اجتماعی مصدر کار بوده و مرتکب سوءاستفاده های فراوانی گردیده و اینک که این موضوع آشکار و روشن شده است از کار برکنار و فعلاً بدون شغل می‌باشد. نظریه رهبر عملیات: مفاد گزارش خبری فوق قابل تحقیق و بررسی می باشد.»[20]

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] پرویز‌ راجی ،‌خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، سال 1364، ص 204

[2] مینو صمیمی، پشت پرده‌ی تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، تهران، 1368، ص 168-167

[3] گفت و گوهای من و شاه، خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم ، جلد یک، طرح نو ،تهران ،1371، صفحه ۵۲ .

[4] محمود لالوی،‌حزب مردم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 259

[5] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (عطاءالله خسروانی)، تهران ، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 222

[6] همان ،ص 375

[7] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (عطاءالله خسروانی)، ص 251.

[8] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص 87

[9] سه حزب: مردم، ملیون، ایران نوین(1353-1336).به کوشش مظفر شاهدی ،تهران، 1387،ص 686

[10] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص 356

[11] سه حزب: مردم، ملیون، ایران نوین(1353-1336) به کوشش مظفر شاهدی، تهران، 1387،‌ ص 718

[12] همان، ص 725

[13] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص 88.

[14] همان، ص 101

[15] همان، ص 405

[17] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص 376

[18] همان، ص بیست و هفت

[19] همان، ص 118-119.

[20] همان، ص 397.

 

منابع:

1-پرویز  راجی ، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، سال 1364.

2- مینو صمیمی، پشت پرده‌ی تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، تهران.

3-گفت و گوهای من و شاه ،خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم ، جلد یک، طرح نو ،تهران،1371. 

4-محمود لالوی، حزب مردم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.

5- رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (عطاءالله خسروانی)،تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.

6- سه حزب : مردم، ملیون، ایران نوین(1353-1336).به کوشش مظفر شاهدی ،تهران، 1387.

 


















عطاءالله خسروانی در حال سخنرانی


عطاءالله خسروانی در حال سخنرانی


عطاءالله خسروانی در حال سخنرانی


عطاءالله خسروانی در حال سخنرانی


عطاءالله خسروانی در حال سخنرانی


استقبال از خسروانی


خسروانی در کلنگ‌زنی یک طرح، هویدا نیز در عکس دیده می‌شود


عطاءالله خسروانی در جلسه


 

تعداد مشاهده: 12863


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.