حسین علاء فراماسونر و جاسوس انگلیس
تاریخ انتشار: 20 تير 1403
شماره: 312 / 862 تاریخ: 41 / 2 / 31
موضوع: فعالیت مخالفین دولت
یکی از محارم سردار فاخر حکمت[1] اظهار میداشت مسافرت آقای علاء[2] وزیر دربار شاهنشاهی به فارس و شیراز که ظاهراً تحت عنوان سالگرد انجمن لاینز صورت گرفته به منظور انجام یک مأموریت سیاسی و مخفی است.
مشارالیه افزوده مؤسسه لاینز انگلستان که یکی از شعبات لژ بزرگ فراماسونری انگلستان است تحت عنوان انجام کارهای عامالمنفعه بزرگترین دستگاه خبری دولت انگلستان در کشورهای دنیا محسوب میشود و آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی که خود از فرماسونرهای معروف و از اعضاء لژ بزرگ لندن هستند ریاست جوامع فراماسونری ایران را به عهده دارند و در این مسافرت به فارس که توصیه مقامات انگلیسی دستورات محرمانهای به مأمورین نفوذی انگلستان در فارس که اکثراً بین عشایر دارای نفوذ و رهبری هستند، صادر خواهد کرد زیرا ممکن است روابط شاهنشاه و دولت آقای امینی که به صورت مبارزه سیاست انگلیس و آمریکا در ایران در آمده وضع نامساعدی به خود گیرد به این ترتیب عشایر فارس طبق تعلیماتی که آقای علاء به آنها خواهند داد برای دولت مرکزی اشکالات بزرگی فراهم خواهند کرد. گوینده افزوده اکثر رجال فارس و سران عشایر این منطقه غالباً فراماسون و تابع لژ بزرگ لندن هستند و طبعاً تابع نظر دستورات آقای علاء خواهند بود و قرار است آقای علاء مدت 6 روز به عنوان بازدید تخت جمشید در آن جا اقامت نموده جلساتی با حضور دوستان خود تشکیل داده و سپس به کازرون و بوشهر و لارستان عزیمت نموده و به این طریق مقدمات شورش عشایر را علیه دولت فراهم نمایند.
اصل در پرونده فراماسون بایگانی است. این برگ در پرونده باشگاه لاینز بایگانی شود. 12 / 3 / 41
پینوشتها:
[1] . حکمت، رضا (سردار فاخر) فرزند حسامالدین در سال 1269 ش در شیراز به دنیا آمد. اجداد او از دهی معروف به«فراشکفت» در نزدیکی دهکده«خوان زینا» فارس به شیراز آمده و به شغل طبابت مشغول بودند و به همین جهت نام خانوادگی حکمت را برای خود برگزیدند. حکمت دارای تحصیلات قدیمه بود و مشاغلی از جمله: نماینده مجلس شورای ملی، سناتور مجلس سنا، رئیس مجلس شورای ملی و ... را عهدهدار بود. از حیث سیاسی میتوان گفت زندگی سیاسی او با عضویت در حزب دموکرات اولیه شروع میشود و از اعضای صاحب نفوذ حزب بود، لیکن در دوره جنگ جهانی اول به آلمانها متمایل شد و انگلیسیها از او انتقاد کردند، لیکن بعداً روابطش را با انگلیس صمیمی کرد. در جوانی در قیام یاور علیقلیخان پسیان علیه انگلیسیها شرکت داشت ولی در موقع فرار به وی کمک نکرد و خود فرار نمود و پسیان هم در بیرون شهر شیراز خودکشی کرد. به طور کلی وی طرفدار سیاست غرب و به ویژه انگلیس و رژیم پهلوی بوده است. حکمت از افراد با نفوذ و مقبول منطقه فارس بوده و به لحاظ پیگیری امور حوزه انتخابیهاش تا حدی در بین مردم محبوبیت داشته است. گزارشاتی از دست داشتن وی در امر قاچاق مواد مخدر و فروش تریاک زمینهای زراعتیاش نیز موجود میباشد.
[2] . علاء، حسین (معینالوزراه) فرزند میرزا محمد علیخان علاءالسلطنه، در سال 1262 شمسی (1301 ق) در شهر تفلیس به دنیا آمد، در آن هنگام پدرش کنسول ایران در تفلیس بود و لقب معینالوزراه داشت. در شب 11 محرم 1307 ق که ناصرالدین شاه از سفر سوم اروپا برمیگشت در تفلیس به خانه معینالوزراه رفت و هنگام ورود او علاء به پیشواز شاه رفت و به زبان فرانسه به شاه خوشامد گفت. در 1307 ق معینالوزراه لقب علاءالسلطنه گرفت و از طرف ناصرالدین شاه به وزیر مختاری ایران در لندن منصوب شد. علاء هم به اتفاق پدر عازم انگلستان گردید و تحصیلات متوسطه را در آن جا به پایان برد و در 1321 ق به پیشنهاد پدرش از طرف وزارت خارجه به عنوان کارمند، مأمور خدمت سفارت ایران در لندن شد. در سال 1330 که علاءالسلطنه برای چندمین بار وزیر خارجه شد، علاء به ریاست کابینة وزارت خارجه ارتقاء جست و لقب «معینالوزراه» گرفت. او چون به زبان انگلیسی تسلط داشت بیشتر اوقات در مشکلات سیاسی که بین وزارت خارجه و سفارت انگلستان روی میداد واسطة ملاقات و مذاکره با وزیر مختار بود و اولیاء سفارت انگلستان با توجه به سوابق مأموریت علاءالسلطنه در لندن به فرزندش نیز اعتماد داشتند. علاء در دوران جنگ جهانی به مناسبت داشتن شغل ریاست کابینة وزارت امور خارجه و چیرگی بر دو زبان انگلیسی و فرانسه در مذاکرات سیاسی ایران با سفارتخانههای خارجی نقش حساسی داشت، او برای شکستن شهرت انگلوفیلی خود گاهی به جانبداری از آلمان تظاهر میکرد. علاء در طول دوران زمامداری وثوقالدوله و مشیرالدوله و حکومت سپهدار رشتی و حکومت کودتا، وزیر مختار ایران در آمریکا بود. علاء در انتخابات دورة پنجم به وکالت تهران برگزیده شد و در آذر ماه 1302 به تهران بازگشت. علاء همکاری صمیمانه با تقیزاده را از مجلس پنجم آغاز کرد و در جلسة نهم آبان 1304 که برای خلع سلطنت از سلسة قاجاریه رأی گرفته شد. علاء هم به تبعیت تقیزاده رأی مخالف داد. پس از پایان مجلس پنجم، در مرداد 1306 به وزیر مختاری ایران در پاریس برگزیده شد در سال 1311 به تهران بازگشت و به ریاست بانک ملی برگزیده شد. وی در نیمه دوم سال 1312 به وزیر مختاری ایران در لندن منصوب شد و چهار سال نیز در این مقام بود، سپس در سال 1346 به طهران احضار و از طرف جم نخستوزیر به ریاست کل تجارت و امور اقتصادی منصوب شد. در نیمه دوم سال 1321 پس از فوت فرزین، علاء به وزارت دربار منصوب گردید و قریب سه سال در این مقام بود و در سال 1324 به سمت سفیر ایران در آمریکا برگزیده شد و رهسپار واشنگتن گردید. وی در اواخر 1328 به ایران بازگشت و در فروردین 1329 در کابینة علی منصور به عنوان وزیر خارجه معرفی گردید. به دنبال ترور رزمآرا و مرگ وی در 16 اسفند 1329 توسط فدائیان اسلام، علاء مأمور تشکیل کابینه شد. اما دوران زمامداری وی به دو روز پس از گرفتن رأی اعتماد از مجلس در تاریخ 12 اردیبهشت به طول نینجامید. وی پس از استعفا در نیمه سال 1330 مجدداً وزیر دربار شد. به دنبال برکناری زاهدی از پست نخستوزیری در سال 1334، علا، مأمور تشکیل دولت شد. به دنبال الحاق ایران در پیمان بغداد، علاء تصمیم به شرکت در کنفرانس دولتهای عضو پیمان در بغداد را داشت که به دلیل مخالفت نیروهای ملی و مذهبی با این پیمان، فدائیان اسلام در تاریخ 25 / آبان / 1334 وی را که قصد شرکت در مجلس ترحیم سید مصطفی کاشانی (نماینده مجلس و فرزند آیتاله کاشانی) که در مسجد شاه منعقد گردیده بود، ترور مینمایند. اما وی از این حادثه جان سالم بدر برد و در حالی که سر و پیشانیش جراحات سطحی برداشته بود و باندپیچی نموده بود در جلسههای پیمان بغداد شرکت کرد (به دنبال این ترور نواب صفوی و برخی از اعضاء فدائیان اسلام دستگیر و محاکمه و اعدام شدند) و دولت علاء تا اواخر 1335 به کار خود ادامه داد. وی در سال 1336 بار دیگر به وزارت دربار منصوب و تا شهریور 1342 در این مقام بود، وی همچنین ریاست شورای جشنهای شاهنشاهی، ریاست هیئت امنا دانشگاه پهلوی ـ ریاست هیئت مؤسسین دانشگاه ملی ـ و ریاست انجمن برادری جهانی و لاینز بینالمللی و استاد اعظم فراماسونری را به عهده داشت. وی سرانجام در 21 تیر 1343 فوت و در مجاورت حضرت عبدالعظیم (ع) دفن گردید. حسین فردوست در خصوص وی چنین میگوید:« .... این شخص طرفدار سیاست انگلیس و علاقمند شدید به محمدرضا، از دوره جوانی که هر دو نماینده مجلس بودند، نزدیکترین فرد به مصدق بود. همین فرد، تردیدی نداشته و ندارم که محکمترین رابطه بین محمدرضا با سفارت انگلیس و آمریکا و در عین حال محکمترین رابط بین محمدرضا و مصدق بود. اطلاع داشتم که ملاقاتهای علاء با انگلیسیها و آمریکاییها فقط در رده سفیر بود و محل ملاقات آنها در ساختمان وزارت دربار بود.»
تعداد مشاهده: 12832