از سخنرانی در مدرسه فیضیهی قم تا پادگان بیسیم
تاریخ انتشار: 11 خرداد 1399
چکیده
روایتی سند محور از دستگیری حضرت امام خمینی(ره) در پانزده خرداد 1342. در روز هشتم خرداد 1342 ساواک اطلاع حاصل کرده بود که روحانیون قصد دارند از روز هفتم محرم در مجالس سوگواری دست به تظاهرات بزنند.[1] البته ساواک بعضی استانها (مانند آذربایجان غربی) به اقداماتی که برای راضی نگه داشتن رؤسای هیئتهای مذهبی انجام شده بود، امیدوار بودند: بدین ترتیب فرصتی برای اظهار مخالفت معدودی از روحانیون وجود ندارد.[2]
***************
گزارش شماره3856، س ت، تاریخ 9 / 3 / 1342 از اعلامیهای از امام خمینی(ره) سخن میگوید که در آن به فشار دولت به وعاظ برای تعهد سپردن مبنی بر خودداری از سخنرانیهای سیاسی اشاره شده است. امام(ره) در این اعلامیه از وعاظ با ایمان خواستهاند در حال حاضر که دین اسلام در خطر محض قرار گرفته، از هیچ گونه تبلیغ علیه حکومت خودداری نکنند.[3] با سخنرانی آیتالله شیخ علی اصغر مروارید در مجلس روضه خوانی هیئت اصفهانیها در حجرههای غرب مسجد شاه که گفته بود از مراجع تقلید دستور داریم از امشب علیه این دستگاه جبار و فاسد و هیئت حاکمه قیام نماییم، ساواک پی برده بود روحانیون و مخالفین دولت در صدد هستند افکار عمومی ملت را برای اقدامات حادی علیه دولت در ایام تاسوعا و عاشورا برانگیزند و حوادثی نظیر 30 تیر به وجود آورند.[4] در یازدهم خرداد 1342، اعلامیهای از امام خمینی(ره) در نازی آباد تهران پخش شده بود که در آن از تمام مسلمین خواسته شده بود از زندان، تبعید و شکنجه نترسند؛ زیرا دستگاه در نظر دارد دین را از بین ببرد.[5] در سندی دیگر به تأثیر اعلامیه امام(ره) بر فضای عزاداریهای نقاط مختلف کشور اشاره شده است: وعاظ و مبلغین مذهبی در مجالس و محافل دینی با شدت مردم را تحریک و علیه دولت تبلیغ مینمایند ... انتشار این اعلامیه حتی روش آن عده از گویندگان مذهبی را نیز که کمتر وارد جنجالهای سیاسی میشدند تغییر داده، و چون خود را به موجب فتوای آیتالله خمینی شرعاً مسئول میدانند، شروع به انتقاد و تحریک کردهاند. در اعلامیه امام(ره) که مورد اشاره این گزارش است آمده «التزامی که مقامات انتظامی از وعاظ میگیرند، قانونی نیست و التزام گیرندگان مجرم میباشند.»[6] در همین روز مأمور ویژه ساواک گزارش داد عصر روز عاشورا، آیتالله خمینی به مدرسه فیضیه قم میرود و برای اهالی، طلاب و زوار سخنرانی خواهد کرد.[7] تلگراف رمزی از ساواک قم به تیمسار ریاست ساواک، اشاره میکند که در ساعت 17:55، [امام] خمینی در حالی که جمعیتی قریب 1500 نفر او را بدرقه میکردند، وارد مدرسه فیضیه شدند. صحن مدرسه و میدان جلوی آستانه، مملو از جمعیت توصیف شده است.[8] سند مورخ13 / 3 / 1342، بخش 311، اداره یکم عملیات، به سخنرانی حضرت امام خمینی(ره) در ساعت 19:00 این روز در مدرسه فیضیه قم اشاره دارد. در این گزارش کوتاه به حملات امام(ره) به دولت و سازمان امنیت (ساواک) اشاره شده است.[9] در گزارشی که شهربانی کل کشور به عنوان متن سخنرانی امام(ره) در روز سیزدهم خرداد 1342(عاشورا) آورده نکات مهمی وجود دارد. از جمله میتوان به لحن قاطع امام(ره) و گذر از خط قرمزهایی که قبلاً حکومت برای وعاظ تعیین کرده بود اشاره کرد.[10]
آقای شاه، جناب شاه چرا با روحانیون تماس نمیگیری و گوش به حرف اسرائیل میدهی؟ بیچاره چرا عبرت از پدرت نمیگیری؟ ما جز خیر تو و مملکت را نمیخواهیم. سازمان امنیت وعاظ را در سازمان برده و به آنها گفته: شما حق ندارید راجع به شاه و اسرائیل و از دست رفتن دین صحبت کنید. مگر ما به غیر از این سه چیز، چیز دیگری هم داریم که بگوییم؟... خدا نکند روزی برسد که مردم قیام کنند. پشت میکروفون میروی و میگویی ارتجاع سیاه درست شده، آیا این که شما درست کردی سفید است و ما را مرتجع خطاب میکنی؟
در سند دیگری متن این سخنرانی متفاوتتر گزارش شده است:[11]
ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به شما نصیحت میکنم این طور نکن. با علماء مخالفت نکن. با دین مخالفت نکن. با قرآن و قوانین اسلامی مخالفت نکن. اسرائیل مخالف قرآن است، اسرائیل مخالف دین است. اسرائیل مخالف آزادی دینی است. چرا از او پیروی میکنی؟ امروز صبح یک نفر به من اطلاع داد که سازمان امنیت به چند نفر از وعاظ گفته که شما سه موضوع را نگویید، دیگر هر چه میخواهید بگویید.
1. به شاه بد نگویید. 2. به اسرائیل چیزی نگویید. 3. نگویید دین در معرض خطر است. ما غیر از اینها حرفی نداریم بزنیم.
سند شماره 250، تاریخ 22 / 3 / 1342 به دستگیری حضرت امام اشاره دارد.[12]
چون در موقع دستگیری آیتالله خمینی از فولکس واگن یکی از کارمندان این ساواک [قم] و به رانندگی خودش استفاده گردیده و خمینی و هشت نفر از افراد گارد تهران با این خودرو از درب منزل تا خیابان حمل شدهاند، در اثر عدم ظرفیت و نداشتن استعداد حمل ده نفر، خسارتی در حدود سه هزار ریال به خودرو وارد شده، در صورت تصویب مقرر فرمایید مبلغ پنج هزار ریال به عنوان پاداش و تعمیر خودرو جهت وی حواله شود.
حضرت امام(ره) اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت، دستگیر و بازداشت شدند. سند شماره 313، تاریخ15 / 3 / 1342، (از: ساواک، به: ریاست اداره دادرسی ارتش) خواستار صدور قرار بازداشت ایشان شده است.[13] سند شماره1135 / ب 1 تاریخ 16 / 3 / 1342 (از: ساواک، به: بازپرسی لشکر 1 گارد، موضوع: روح الله الموسوی الخمینی) ضمن اشاره به اعتراض حضرت امام(ره) به قرار صادره بازپرس 1 لشکر گارد، پنج برگ پرونده ایشان را به بازپرسی لشکر 1 گارد ارسال و خواستار مطلع نمودن ساواک از جریان پرونده شده است. این پنج برگ پرونده که پیوست این نامه بوده، حاوی نکات جالب و ارزندهای در باره حضرت امام(ره) است.[14] در محافل روحانی گفته میشود که آیتالله خمینی در قم گفته است من مبارزه علیه مقام سلطنت و دربار را ادامه میدهم و حاضرم در این راه مرا زندان و یا تبعید کنند ... اقدامات مخالفتآمیز چند ماه اخیر آیتالله خمینی و پیشقدمی مشارالیه در مخالفت با عملیات اصلاحی اعلیحضرت همایونی و دولت موجب تمرکز قدرتهای روحانی در اطراف وی گردیده و به خاطر همین مرکزیت هم اکنون حوزههای علمی خارج از ایران نیز نامبرده را مشخص ترین رکن جامعه روحانیت ایران شناخته ...
پینوشتها:
[1] سند مورخه 8 / 3 / 1342، از: مرکز، به: ساواک های خارج از مرکز، رک: قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، جلد2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، 1378، ص328
[2] سند شماره2910، تاریخ:9 / 3 / 1342، از: رضائیه، به: تهران، همان، ص 327
[3] همان، ص 334
[4] سند شماره856 / 311 / د3، اداره یکم عملیات، تاریخ11 / 3 / 1342، همان، ص336، توضیحات سند از دستگیری آیتالله شیخ علی اصغر مروارید حکایت میکند
[5] سندشماره2، بخش311، تاریخ 12 / 3 / 1342، همان، ص344
[6] سند مورخه11 / 3 / 1342، گیرنده: مقامات ساواک به ترتیب سلسله مراتب، فرستنده: 333 (اداره بررسی ها)، موضوع: اقدامات روحانیون، همان، ص350-349
[7] سند شماره186، تاریخ 11 / 3 / 1342، همان، ص348
[8] سند شماره195، تاریخ 13 / 3 / 1342، (نوع سند: تلگراف رمزی) همان، ص399
[9] همان، ص386
[10] همان، ص388-387
[11] همان، ص401-400
[12] همان، جلد 3، ص216
[13] همان، جلد2، ص416
[14] همان، ص426-417
تعداد مشاهده: 14904