رویدادنگاری نقش بازار در نهضت اسلامی خرداد 1342 بر مبنای اسناد ساواک
تاریخ انتشار: 13 خرداد 1399
چکیده
بازار از ابتدای نهضت اسلامی (خرداد 1342) پیوندی نزدیک و تنگاتنگ با روحانیت آگاه و مبارز داشت. این امر به ویژه در مراسم عزاداری ماه محرم و در کانونهای مذهبی نمود بیشتری پیدا میکرد. بازار در سال 1342 و پس از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357) به شکلهای مختلف، نقش مهم و فعالی در پیشرفت نهضت اسلامی داشت. اهل بازار با علقههای مذهبی به رهبری روحانیت و به ویژه حضرت امام خمینی(ره) ایمان داشتند و آن را در میدان مبارزه به اثبات رساندند. آنها قبل از سخنرانی حضرت امام در عاشورای 1342 با ایشان در ارتباط بودند و آمادگی خود را برای همراهی در مبارزه علیه حکومت پهلوی اعلام کرده بودند. پس از بازداشت حضرت امام(ره) در 15خرداد 1342، بازار یکپارچه به پاخاست و رژیم را با مشکلات جدی - به ویژه در تهران- رو به رو ساخت. متنی که در پی میآید به گزارش رویدادنگارانه نقش بازار در خرداد 1342 پرداخته است. مأموران ساواک وظیفه داشتند رویدادها را گاه با جزئیات گزارش کنند. نوشتار زیر بر بنیاد این گزارشها تدوین شده است و افزون بر بازار تهران که در کانون این اسناد و گزارشها بوده است، بازار شهرهای دیگر چون اصفهان، تبریز، مشهد، سراب، خوی و خمین نیز مورد توجه بودهاند.
کلمات کلیدی: بازار، نهضت 15خرداد، امام خمینی(ره)، ساواک، رژیم پهلوی
بازار در خرداد سال 1342
پیوند بازار با نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) قبل از عاشورای 1342 شمسی شروع شده بود.[1]
طبق اطلاع، عدهای از بازاریهای تهران . . . به ملاقات خمینی رفته و یکی از آنها به وی اظهار نموده بازاریهای تهران میخواهند در روز عاشورا دستجاتی به قم بیاورند و برای این که جلب توجه مأمورین نشود، به طور متفرق خواهند آمد. بازار تهران در تاسوعا و عاشورای سال 1342، به جهت ارتباط تنگاتنگ با روحانیت و عناصر فعال در نهضت اسلامیِ امام(ره)، آماده قیام بود. اسناد ساواک جو انقلابی بازار در 13 خرداد 1342 را به خوبی بازتاب دادهاند. در منطقه بازار (مسجد جامع، مسجد شاه، مسجد بزازها و تکایا) مهمتر از همه، نطق آیتالله شیخ باقر نهاوندی بود که در تکیه واقع در جنب بانک ایرانیان نزدیک چهار سوق کوچک سخنرانی کرد.[2] نامبرده امروز در مورد لوایح شش ماده اعلیحضرت سخنرانی کرده و گفت: ... «من امروز شما را به قیام دعوت میکنم، [با] در کوچه و بازار سینه زدن کار درست نمیشود. باید از آیتالله خمینی که امروز جلو افتاده ... تبعیت کرد.» گزارشهای دیگری از بازار خیاطها و دوخته فروشها در دست است که وعاظ ضمن اعلام تبعیت خود از حضرت امام خمینی(ره) علیه اسرائیل نیز موضعگیریهای تندی اتخاذ کردند.[3] از قسمت پایین بازار عدهای با شعار مرگ بر این دیکتاتور، مرگ بر این دیکتاتور، خمینی- خمینی، ملت طرفدار توست، خدا نگهدار توست- بمیرد دشمن تو، مرگ بر این دیکتاتور، مرگ بر این دیکتاتور ... این دسته در حال حاضر در بازار بزرگ است.[4] بازاریها، طلاب و دانشجویان دسته هزار نفری دیگری را تشکیل میدادند که حرکت آنها موضوع گزارش تلفنی مأمورین ویژه بوده است.[5]
پس از سخنرانی قاطع حضرت امام(ره) در 13 خرداد 1342 [6] و بازداشت ایشان[7] ، ساواک احتمال تعطیلی بازار و گسترش دامنه قیام را پیش بینی میکرد. از این رو مأموران سازمان، مراقب اوضاع بودند و مراتب را گزارش میکردند. حاصل این تلاشها گزارشهای متعددی از فعالیت دستههای عزاداری، هیئتها و تکایا به ویژه در بازار است. در ساعت 11:05 روز 15خرداد 1342، چنین گزارش شد: «وضع مخبرالدوله و خیابان اسلامبول به صورت غیر عادی درآمده و اکثر مغازهداران مشغول بستن مغازههای خود هستند.[8]» اسناد دیگر از شروع درگیریها حکایت میکنند: «تیراندازی در بازار مجدداً شروع شد. بازار تماماً بسته است. محرکین مردم را به علت بازداشت آیتالله خمینی تشویق به شورش مینمایند.[9] در ساعت 11:10 زد و خورد خیابانی در ابتدای خیابان لاله زار شروع شد. عده مخالفین در حدود 800 نفر میشود.[10] در سمت شمال دادگستری یک نفر پیراهنی را با خون آغشته کرده و چند نفر را نیز اطراف خود جمع کرده است. جمعیت تدریجاً در افزایش است و پرچم سیاه دارند.[11] » بر اساس گزارشهای دیگر، درگیری مردم با سربازان و مأمورین انتظامی شدت پیدا کرده بود. کلانتریهای جلوی بازار به مسلسل مجهز شده بودند. در بازار اجساد شهدا بر روی دست مردم تظاهر کننده بود. در نقاط مختلف شهر درگیریهای شدیدی میان مردم و سربازان در جریان بود. ساعت 12:35 جلوی بیمارستان سینا، یک کامیون ارتش، آتش زده شد.[12]اوضاع چهارراه حسن آباد وخیم اعلام شد. در جایی دیگر تظاهرکنندگان به یک کلانتری حمله کردند و خواستار همکاری اعضای کلانتری شدند. آنها اعلام کردند پیشوای دینی ما را گرفتهاند؛ اما کلانتری با تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان به درخواست آنها پاسخ داد.[13] گزارشهای میدانی دیگری در باره حوادث بازار در دست است. براساس این گزارشها، علاوه بر آتش زدن یک کامیون ارتشی در جلوی بازار، یک عده در داخل بازار کفاشها و عدهای دیگر در جلوی بازار بزرگ در مقابل حملات پلیس مقاومت میکردند.[14]یک عده حدوداً سه هزار نفری که از دزاشیب به تجربش آمده بودند، به کلانتری آن جا حمله بردند. بازار تجریش تعطیل شد و تظاهرکنندگان از حمله به ساواک تجریش منصرف شدند.[15] طیب حاج رضایی نیز در درگیریها نقش فعالی داشت. وی با همکاری افرادی دیگر مانند حسین رمضان یخی عدهای از تظاهرکنندگان را رهبری میکردند.[16]گزارشهای رسیده همچنین حکایت از تعطیلی مغازهها و دکاکین شهر خمین داشت.[17] در 16 خرداد 1342، ساواک گزارش داد[18]در بازار شایع است که قرار است فردا عدهای به طرفداری آقای خمینی از قم و حضرت عبدالعظیم(ع) به تهران حرکت کنند ... عدهای از بازاریان اظهار میدارند اگر بازار را باز نکنیم، آقای خمینی بدون شک آزاد خواهد شد. اداره یکم عملیات اطلاع حاصل کرد که حسین اسماعیلیپور (حسین رمضان یخی)، حسین آقا مهدی و طیب حاج رضایی برای برپایی تظاهرات و مقابله با مأمورین هم پیمان شدهاند. در این روز اکثر مغازههای خیابان نادری، اسلامبول و شاه آباد بسته و بعضاً نیمه باز بود. با این حال اوضاع عادی گزارش میشد.[19] با گسترش شایعهای مبنی بر زد و خورد در بازار و به خیابان آمدن بازاریان کفن پوش، کسبه چند خیابان تهران، کرکره مغازههایشان را پایین کشیدند.[20] در ساعت 10:00 در تظاهراتی که در خیابان ناصرخسرو شکل گرفت، سه نفر تیر خوردند.[21] در شهر ری عدهای از کسبه مغازههای خود را بسته بودند که با دخالت پلیس وضع عادی شد.[22]
در اصفهان تا ساعت 18:00، قسمت بیشتر بازار اصفهان بسته بود. کسبه بازار نجف آباد، در مسجد تحصن کرده بودند. در این روز در اصفهان سیزده نفر دستگیر شدند که هفت نفر از آنها کسانی بودند که در تعطیلی بازار نقش داشتند.[23] با آن که اوضاع شهر مشهد آرام گزارش میشد. هیچ نشانی از بی نظمی وجود نداشت؛ اما عدهای دستگیر شدند. از 55 نفر دستگیر شده، 48 نفر در همان روز آزاد شدند. اقدامات لازم برای باز نگه داشتن بازار در روز شنبه (18 / 3 / 1342)، انجام شد و قوای انتظامی کنترل اوضاع را در دست داشتند.[24]
اسناد ساواک از نشستهای مخالفین برای ادامه یک مبارزه منسجم و برنامه ریزی شده خبر میدهند. اتحاد میان بازار و روحانیت مبنای شکلگیری این اقدامات بود. ساعت 30 / 17 روز جمعه مأمورین انتظامی در منزل یکی از بازاریان واقع در خیابان خراسان، کوچه زیبا یک دسته از علماء که بین 30 الی 60 نفر بودهاند و جلسه محرمانهای تشکیل و مشغول طرح نقشه دیگری مانند روز 15 / 3 / 1342، در تهران بودند، دستگیر و افراد شرکت کننده در این جلسه را با وضع زننده که عمامههای آنها را به گردنشان انداخته بودند، به حالت پیاده از منزل تا خیابان خراسان و ری آورده و سپس با ماشین به زندان بردند ... در برخوردی که با بازاریان ایجاد شد، اظهار داشتهاند تا آزادی خمینی، در صددند مغازههای خود را باز ننمایند و همچنان به تعطیلی مغازههای خود ادامه دهند.[25]در این روز تلاش مأمورین کلانتری 6، برای دستگیری شیخ رضا فعال، معروف به رضا دوغی به نتیجه نرسید. وی در چند روز گذشته فعالیتهای شدیدی برای تحریک مردم میدان مولوی و شرکت دادن آنان در تظاهرات در خیابانهای جنوب تهران انجام داده بود.[26]در این روز ساواک، شهربانی و استاندار خوزستان در اقداماتی مشترک، مانع از برگزاری تجمع طلاب و طبقات مختلف در مسجد جامع شهر شدند. با این حال شایعاتی مبنی بر بستن مغازهها و بازار شنیده میشد.[27]
در 18خرداد 1342 گزارش اولیه ساواک سه نقطه امامزاده حسن، میدان امین السلطان و میدان گمرک را مبدأ احتمالی شروع تظاهرات معترضین اعلام کرد.[28] شایعه تصرف رادیو توسط معترضین به گوش میرسید. سکوت رادیو بر احتمال صحت این شایعه میافزود.[29] هر لحظه بر وخامت اوضاع بازار افزوده میشد. جمعیتی هشت هزار نفری در بازار بزرگ گرد آمده بودند. سرای بوعلی در بازار که نیمه باز بود، تدریجاً در حال تعطیل شدن و پیوستن به اجتماع بازار بود.[30] در حالی که اثری از حضور مأمورین انتظامی در حوالی میدان ژاله و کارخانه برق دیده نمیشد، عدهای در حدود هفتصد نفر در حال شعار دادن و تظاهرات بودند.[31]یک اجتماع 500 نفره دیگر در خیابان عین الدوله در حال حرکت بود.[32] در چنین شرایطی کارمندان برخی ادارات محل کار خود را تعطیل کردند.[33] گزارش دیگر تأکید میکرد: کلیه مغازههای بازار تهران بسته و فقط تیمچه رحیمیه واقع در بازار کفاشها باز است. در اکثر نقاط بازار اعلامیه آیتالله خوانساری به دیوار نصب و مردم مشغول مطالعه آن بودند.[34] در این روز طیب حاج رضایی که در وقایع 15 خرداد نقش فعالی داشت، دستگیر شد.[35] اما بازار همدان در این روز وضعیت دیگری داشت. بازاریان که قرار بود روز شنبه 18 / 3 / 1342، بازار را تعطیل کنند، به دلیل سفر شاه به همدان،[36]از بستن بازار خودداری کردند تا این کار آنها به حساب استقبال از شاه گذاشته نشود. تعطیلی بازار و برپایی تظاهرات احتمالی به روز بعد (19 / 3 / 1342) موکول شده بود.[37]شاه در همدان اعلام کرد: مردم با گرفتن 25 ریال دست به تظاهرات اخیر زدهاند[38] در سند دیگری در باره این سخنرانی آمده است:[39]برخی عقیده دارند این نطق دارای چند ایراد بوده؛ از جمله اشاره شاه به نقش عبدالناصر در وقایع خرداد 1342، موجب سرشکستگی ایران در افکار جهانیان شده و میگویند: پایههای اجتماعی ایران به قدری سست است که عبدالناصر آفریقایی قادر به اخلال در کار ایران است ... شخصیت عبدالناصر از لحاظ بینالمللی نیز بالا میرود و برای او قدرتی فوق العاده قائل میشوند. نقطه ضعف دیگر ... این است که [اظهارات شاه]. . . . . نشان میدهد فقر عمومی ایران تا چه حد رسیده که افراد برای 25 ریال جان خود را به خطر میاندازند. . . . . عناصر چپی از این که شدت حملات متوجه روحانیت بود،. . . . . . به شدت خوشحال به نظر میرسند.
در روز 19 خرداد 1342، ساواک همدان به تهران گزارش داد فعالیتهای مخالفین برای بستن بازار همدان را خنثی کرده است.[40]در 2 / 4 / 1342، دفتر مخصوص شاهنشاهی به پیوست نامهای، اعلامیه اصناف شهرستان همدان را به سرلشکر پاکروان رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ارسال کرد و از سازمان امنیت خواست تهیه کنندگان این اعلامیه را پیدا کند. بنا بر این سند، در متن اعلامیه مذکور که راجع به حوادث اخیر (خرداد 1342) بود، ادبیاتی تند و زننده علیه حکومت به کار رفته بود.[41]
بازرگانان و تجار بازار در عیادت از مجروحان و حادثه دیدگان روزهای اخیر که در بیمارستان بستری بودند، آمادگی خود را برای هرگونه کمک (احتیاج به خون، کمک مادی) اعلام کردند.[42] آیتالله شیخ بهاءالدین نوری گفته بود که بازرگانان تهران تصمیم دارند که اگر نیاز باشد میلیونها تومان در راه موفقیت مقامات مذهبی خرج کنند. عموم بازرگانان با وجود داشتن اختلاف سلیقه، در این مطلب وحدت نظر دارند.[43]
گزارش رسیده از تبریز ضمن ابراز ناخشنودی از همکاری نکردن علما برای جلوگیری از تعطیلی بازار، تصریح میکرد:[44]بر خلاف مغازههای خیابانها که اکثراً باز میباشد، بازار تبریز به کلی تعطیل است و از این موضوع وقفه و رکود کلی در معاملات تجاری ایجاد شده است. . . تصور نمیرود که به این زودی به وضع موجود خاتمه داده شود. تبریزیها برای تعطیلی بازار در 21 / 3 / 1342 برنامه داشتند.[45] در روز 21 / 3 / 1342 اعلامیه اعتصاب با حفظ آرامش توسط مأمورین از روی دیوارهای شهر تبریز جمع آوری شد. تلاش برای متقاعد کردن سرشناسان به منظور باز کردن بازار ادامه داشت و از سوی دیگر هفت نفر به اتهام تحریک مردم برای بستن مغازهها دستگیر شدند.[46] در روز 20 / 3 / 1342، شایعاتی مبنی بر اعتصاب عمومی در روز 21 خرداد 1342 میان مردم تهران رایج بود. برخی از اعضای بازار (از جمله حاج حسین و حاج عزیز نیکو نژاد از اعضای جمعیت فدائیان اسلام) بازاریان را به بستن دکاکینشان در روز بیست و یکم خرداد تشویق میکردند.[47]پخش اعلامیهای مبنی بر تعطیلی بازار در روز بیست و یکم نیز گزارش شده است.[48] در روز بیستم خرداد، بازار سراب بسته شده بود که با پیگیری و فشار مأمورین انتظامی، باز شده بود.[49]گزارش دیگر، این اوضاع را آرامش موقتی میدانست و خبر از آمادگی مردم برای مبارزه بزرگ میداد.[50]
در 21 خرداد 1342، شعبان جعفری با بیست دستگاه جیپ روباز که ورزشکاران سوار آنها بودند، عکسهای شاه را جلوی جیپها قرار داده، از خیابان بوذرجمهری وارد بازار شده و به طرف خیابان ناصر خسرو در حال حرکت بود. این وضع تحریک کننده بود و ساواک خواستار پایان نمایش شاه دوستی شعبان جعفریشد.[51]
در گوشهای دیگر اما حاج حسن قمی که روز قبل اقدام به پخش اعلامیه برای تشویق به تعطیلی بازار کرده بود، در سبزه میدان مردم را تشویق به تعطیلی مغازههایشان میکرد. او که از دست پاسبانها گریخته بود، در قهوهخانهای در ناصر خسرو همچنان به کار خود ادامه میداد.[52]در 21 خرداد 1342، 23 نفر از بازاریان اصفهان (به پیشههای افراد دستگیر شده توجه کنید تا گستردگی نفوذ نهضت در میان بازاریان اصفهان را بیشتر درک کنید: عطار، کفاش، کشباف، بزاز، خرازی فروش، زرگر، بنا، چراغساز، کتابفروش، خیاط، آرایشگر، بقال، عتیقه فروش، بافنده، نخود ریز، تاجر و آهن تراش) به اتهام تحریک مردم به تعطیلی بازار و بستن مغازههایشان توسط مأمورین انتظامی دستگیر و تحویل ساواک داده شدند.[53] در روز 21 / 3 / 1342 ساواک با فشار بر متنفذین بازار و معتمدین شهر خوی، مانع از تعطیلی بازار شهر شد.[54]
در چهارم تیرماه 1342، مأمور ویژه ساواک گزارش داد که شایعاتی مبنی بر هماهنگی بازار با روحانیت مبنی بر تعطیلی طولانی مدت بازار برای آزادی امام خمینی(ره) به گوش میرسد.[55]ساواک در تیر ماه 1342 گزارش داد که پس از دستگیری طیب حاج رضایی، افراد دیگری در صدد فعالیت هستند. بنابر این گزارش، آنها میخواهند ذهن مردم ساده لوح را مشوب نموده و متهمین پانزده خرداد را در انظار بدون گناه جلوه دهند.[56]
در اطلاعیهای از مردم خواسته شد در روز یکشنبه 23 تیرماه 1342(مصادف با 22 صفر، این روز، برابر با چهلم شهدای پانزده خرداد بود.)[57]برای پشتیبانی از هدفهای عالی روحانیت مخصوصاً حضرت حجتالاسلام و المسلمین آیتالله فی العالمین آقای حاج آقا روح الله خمینی ادام الله ظله العالی علی رئوس المسلمین ... تعطیلی عمومی اعلام میشود.[58] در روز بیست و سوم تیر 1342، بازار به حالت تعطیل در آمد. این تعطیلی در نتیجه فعالیت افرادی که در قیام پانزده خرداد نقش داشتند، ایجاد شده بود. در سند شماره 1315 / بخش312، تاریخ 23 / 4 / 1342 وضعیت بازار و اسامی افراد یاد شده آمده است.[59] در گزارشهایی که متعاقب این گزارش ارسال شده است تعطیلی بازار و خیابانها با مشخصات بیشتری شرح داده شده است.[60] گزارشگر ساواک «این وضعیت را نتیجه فعالیت عدهای شیخنما (مانند حسین فشنگچی، حسین حاج سیدمحمود، هاشمی و چند نفر دیگر) که رابط بین جامعه روحانیون (کمیته اصلی) و بازاریان هستند،» میداند. عصبانیت گزارشگر از فعالیت این عده کاملاً از متن سند آشکار است.[61] ساواک از باز بودن بازار قم در این روز در اثر فعالیتهای عادی مأمورین خبر داد.[62]
پینوشتها:
[1] سند شماره 1432، تاریخ 13 / 3 / 1342، قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد 2، چاپ اول، 1378، ص 333-332
[2] سند شماره5724 / س ت، تاریخ 23 / 3 / 1342، موضوع: اظهارات حسین مجاهد و سند شماره 5723 / س ت، تاریخ 23 / 3 / 1342، موضوع: اظهارات مرتضی زمردیان، همان، ص 381 و 382
[3] سند مورخه 13 / 3 / 1342، گوینده: آقای معمار،گیرنده: نادری، موضوع: سخنرانی اقای نهاوندی، ص 371-370، نیز گزارش دیگری در کتاب آزاد مرد: شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 106-105
[4] سند شماره 22، بخش311، تاریخ13 / 3 / 1342، گوینده: افراشته، گیرنده: بیژن، موضوع: تظاهرات روز عاشورا، همان، ص 373. اصل سند در پایان این نوشتار آمده است.
[5] سند مورخه 13 / 3 / 1342، موضوع: دمونستراسیون روز عاشورا، ص 378
[6] در باره این سخنرانی و متن آن رک: سند مورخه 13 / 3 / 1342، بخش 311 اداره یکم عملیات، سند مورخه 13 / 3 / 1342 با عنوان متن اظهارات آیت الله خمینی در مدرسه فیضیه قم در روز 13 / 3 / 1342 مصادف با عاشورا، سند دیگر: تلگراف رمز، از قم به: تیمسار ریاست ساواک، همان، ص 386، 388-387، 399، 401-400
[7] سند شماره 313، تاریخ 15 / 3 / 1342، گیرنده: ریاست اداره دادرسی ارتش، دادستانی، سند شماره 1135 / ب1، بازرسی لشکر 1 گارد، موضوع: روحالله الموسوی الخمینی، همان، ص 416، 417-426، در باره دستگیری حضرت امام (ره) سند شماره 250، تاریخ 22 / 3 / 1342 اشاره دارد به این موضوع که " چون در موقع دستگیری آیتالله خمینی از فولکس واگن یکی از کارمندان این ساواک (قم) و به رانندگی خودش استفاده گردیده و [حضرت امام] خمینی و هشت نفر از افراد گارد!! تهران با این خودرو از درب منزل تا خیابان حمل شدهاند، در اثر عدم ظرفیت و نداشتن استعداد، حمل ده نفر خسارتی در حدود سه هزار ریال به خودرو وارد شده، در صورت تصویب مقرر فرمائید، مبلغ پنج هزار ریال به عنوان پاداش و تعمیر خودرو جهت وی حواله شود. همان، جلد3، ص216
[8] سند شماره:8 / ضمیمه، تاریخ: 15 / 3 / 1342، همان، جلد دوم، ص 428
[9] سند شماره 13بخش313، تاریخ: 15 / 3 / 1342، گوینده: سیروس، گیرنده: نادری، تظاهرات، همان، ص 429، اصل سند در پایان این نوشتار آمده است.
[10] سند شماره 9 / ضمیمه، تاریخ 15 / 3 / 1342، نک: قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، تهران، جلد 2، 1378، ص 430.
[11] سند شماره 14 بخش 311، تاریخ 15 / 3 / 1342، گوینده: حاتم، گیرنده: نادری، موضوع: تظاهرات، همان، ص 431.
[12] - سند شماره 6 / ضمیمه، تاریخ 15 / 3 / 1342، موضوع تظاهرات بازار، سند شماره 18 / ضمیمه، تاریخ 15 / 3 / 1342، موضوع: تظاهرات تهران، همان، ص 432 و 433 اصل سند در پایان این نوشتار آمده است.
[13] سند شماره 42 بخش 311، تاریخ 15 / 3 / 1342، گوینده: مشهور، گیرنده: نادری، موضوع تظاهرات، سند شماره 52 بخش 311، تاریخ 15 / 3 / 1342، گوینده: فرما، گیرنده: نادری، همان، ص 434 و 435 اصل این دو سند در پایان این نوشتار آمده است.
[14] سند شماره 16، تاریخ15 / 3 / 1342، گوینده: ساواک تهران، گیرنده: اداره یکم عملیات، همان، ص 436.
[15] سند شماره 24، تاریخ 15 / 3 / 1342، گوینده: ساواک تهران، گیرنده: اداره یکم عملیات، همان، ص 437.
[16] نک: آزاد مرد: شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی سندهای صفحات 88، 89 و 90.
[17] سند مورخه 17 / 3 / 1342، از: مرکز، به: ساواک قم، همان، ص 451.
[18] سند مورخه 16 / 3 / 1342، گوینده: ساواک تهران، گیرنده: اداره یکم عملیات، همان، جلد سوم، ص 26.
[19] سند شماره 836 / بخش 312، تاریخ 16 / 3 / 1342، همان، ص 27.
[20] سند مورخه 16 / 3 / 1342، گوینده: هوشنگ، گیرنده: نادری، موضوع: تظاهرات، همان، ص 34.
[21] سند مورخه 16 / 3 / 1342، گوینده جهان، گیرنده: نادری، موضوع تظاهرات، همان، ص 35، اصل سند در پایان این نوشتار آمده است.
[22] سند مورخه 16 / 3 / 1342، گوینده ساواک تهران، گیرنده: اداره یکم عملیات، همان، ص 37.
[23] سند شماره 3218، تاریخ 16 / 3 / 1342، همان، ص 48.
[24] سند مورخه 16 / 3 / 1342، از مشهد، همان، ص 49.
[25] سند شماره 1082 / ر-الف، بخش 312، تاریخ 18 / 3 / 1342، موضوع: فعالیت روحانیون، همان، ص 64-63.
[26] سند شماره 1089-311-دت، تاریخ 18 / 3 / 1342، موضوع شیخ رضا فعال، همان، ص 65.
[27] سند شماره 1520، تاریخ 18 / 3 / 1342، موضوع: دعوت اجتماع در مسجد، همان، ص 67.
[28] سند مورخه 18 / 3 / 1342، گوینده: ساواک تهران، گیرنده: اداره یکم، همان، ص 76.
[29] سند مورخه 18 / 3 / 1432، گوینده: سیروس، گیرنده: نادری، موضوع: تظاهرات، همان، ص 77.
[30] سند مورخه 18 / 3 / 1342، گوینده: افراشته، گیرنده: نادری، موضوع: تظاهرات روز 18 / 3 / 1342، همان، ص 78.
[31] سند مورخه 18 / 3 / 1342، گوینده: اداره یکم عملیات، گیرنده: ساواک تهران، همان، ص 80.
[32] سند مورخه 18 / 3 / 1342، گوینده: ساواک تهران، گیرنده: اداره عملیات یکم، همان، ص 81.
[33] سند مورخه18 / 3 / 1342، گوینده: حدادی، گیرنده، نادری، موضوع: تظاهرات، همان، ص 83.
[34] سند مورخه 18 / 3 / 1342، گوینده: ساواک تهران، گیرنده: اداره یکم عملیات)، همان، ص 84.
[35] نک: آزاد مرد: شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سندهای صفحات 106-105، 109.
[36] شاه در این روز سد شهناز در همدان را افتتاح کرد.
[37] سند شماره 1583 / 162ب2، تاریخ 19 / 3 / 1342، موضوع: تعطیل بازار، نک: قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، جلد 3، ص 88.
[38] سند شماره 5735 / س ت، تاریخ 28 / 3 / 1342، موضوع: نطق اعلیحضرت همایونی در همدان، همان، ص 173، نیز نک: نک: آزاد مرد: شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، سند صفحه 139.
[39] سند شماره 921 / بخش312، تاریخ 21 / 3 / 1342، موضوع: نطق شاهنشاه در همدان، نک: قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، جلد3، ص 203-202
[40] سند شماره3321، تاریخ 19 / 3 / 1342، از: همدان، به: تهران، همان، ص139
[41] سند شماره229، تاریخ 2 / 4 / 1342، همان، ص341 نیزرک: سند مورخه 5 / 4 / 1342، گیرنده: ساواک تهران-همدان، فرستنده: اداره کل سوم، موضوع: پخش اعلامیه، در همان منبع، ص363.
[42] سند شماره 1103-311-د3، تاریخ 19 / 3 / 1342، موضوع: عیادت و کمک تجار بازار و مهدی ارشدی به مجروحین حادثه اخیر، همان، ص107، اصل سند در پایان این نوشتار آمده است
[43] سند شماره 906 / بخش 312، تاریخ20 / 3 / 1342، موضوع: روحیه بازرگانان بازار نسبت به روحانیون، همان، ص138
[44] سند مورخه 19 / 3 / 1342، از: تبریز، به: تیمسار ریاست ساواک، همان، ص140
[45] سند مورخه23 / 3 / 1342، اطلاعیه، همان، ص169
[46] سند مورخه 25 / 3 / 1342، اطلاعیه، همان، ص197
[47] سند شماره923 / 312، تاریخ 21 / 3 / 1342، موضوع: اعتصاب عمومی، همان، ص157، اصل سند در پایان این نوشتار آمده است
[48] سند شماره 5982 / س ت، تاریخ26 / 3 / 1342، موضوع:پخش اعلامیه توسط شخصی به نام مفری، همان، ص158، اصل سند در پایان این نوشتار آمده است
[49] سند مورخه 22 / 3 / 1342، اطلاعیه، همان، ص168
[50] سند مورخه:21 / 3 / 1342، موضوع: احتمال تشنج، همان، ص159
[51] سند مورخه21 / 3 / 1342، گوینده: افراشته، گیرنده: شمال، همان، ص188
[52] سند مورخه 21 / 3 / 1342، گوینده: افراشته، گیرنده: شمال، همان، ص189
[53] سند شماره3444، تاریخ 21 / 3 / 1342، از: اصفهان، به: تهران، همان، ص201-200
[54] سند شماره 3399، تاریخ21 / 3 / 1342، از: خوی به: تهران، شماره عطفی / پیروی 3134-19 / 3 / 1342، همان، ص170
[55] سند شماره1320 / ر-الف، بخش312، تاریخ4 / 4 / 1342، همان، ص342
[56] سند شماره1502 / د-2، بخش312، تاریخ 18 / 4 / 1342، همان، ص446-445
[57] سند شماره 13862 / 332، تاریخ 23 / 4 / 1342، همان، ص491
[58] همان، ص454
[59] همان، ص 481-480
[60] سند شماره 1545-311-د3، تاریخ 23 / 4 / 1342، موضوع: وضعیت بازار و خیابانها، سند شماره1542-دایره3 بخش312، تاریخ23 / 4 / 1342، موضوع: تعطیل بازار، همان، ص 482 و 483
[61] سند شماره1559-311-د2، تاریخ23 / 4 / 1342، موضوع: وضع بازار، همان، ص484
[62] سند شماره 9084 / س ت، تاریخ2 / 5 / 1342، گیرنده: تیمسار ریاست ساواک، مدیریت اداره کل سوم، همان، ص490
تعداد مشاهده: 16894