امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

مقالات با درج سند

نگاهی به زندگی فقیه اهل البیت(ع) و مبارز نستوه حضرت آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی


تاریخ انتشار: 06 شهريور 1402


تولد

     حضرت آیت‌الله العظمى ابوالمعالى سیدشهاب‌الدین، محمدحسین حسینى مرعشى نجفى، اعلى‌‌اللّه‌ مقامه الشریف در روز پنجشنبه 20 صفر 1315 (چهارشنبه 31 تیر 1276 ش) در نجف ‌اشرف، در خانواده تقوا و فضیلت، پا به عرصه هستى نهاد.

 

تحصیلات

    آیت‌الله مرعشى، قسمتى از تحصیلات مقدماتى را در نزد پدر، مادر و جده پدرى فرا گرفت. نخستین اساتید وى در این دوره عبارتند از: 1. آیت‌الله سیدشمس‌‌الدین محمود حسینى مرعشى،[1] والد آیت‌الله مرعشى.

    فاضله عالمه، بى‌بى شمس شرف بیگم (م 1328 ق)، جده آیت‌الله مرعشى، که مبادى احکام شرعى، قرائت قرآن و ادبیات عرب تا کتاب مغنى‌‌اللبیب را نزد وى فرا گرفت.

     پس از این دوره اولیه آموزش، پدرش او را به مدارس جدید فرستاد تا علوم ریاضى، هندسه، جغرافى و دیگر علوم رایج را بیاموزد. وى دروس جدید را در مدت پنج سال به صورت شایسته و با نمرات بالا به پایان رساند و با احراز مقام اول، موفق به اخذ گواهینامه عالى آن زمان گردید.

برخى از علوم جدید را، پس از اتمام دوره مدارس جدید نیز نزد اساتید خصوصى ادامه داد؛ در این مقطع ریاضیات، هیئت و طب را از دانشمندان بزرگ و عالمان متخصص در این رشته‌‌ها فرا گرفت.

     آیت‌الله مرعشى با توشه فراوانى که از علوم مقدماتى و پایه برگرفته بود، قدم به دایره تحصیلات دوره سطح و خارج فقه و اصول فقه و منطق، فلسفه، عرفان و اخلاق گذاشت. و با جدیت تمام از اساتید برجسته این علوم استفاده نمود، اساتیدی که هر کدام منبع فیض و علوم الهی بودند.[2]

 

اوج اجتهاد و مدارج علمى

     کوشش‌‌هاى خستگى‌‌ناپذیر و مستمر آیت‌الله مرعشى نجفى در 27 سالگى به ثمر نشست. او خود از تلاش‌ها، کوشش‌ها و جدیت‌هاى تحصیلى خود چنین یاد کرده است:

     «هیچگاه در سنین جوانى به دنبال تمایلات نفسانى نرفتم، همیشه در پى تحصیل علم بودم، به صورتى که شبانه‌‌ روز بیش از چند ساعت نمى‌‌خوابیدم و هر کجا نشانى از استادى یا عالمى و یا جلسه درسى که مفید تشخیص مى‌‌دادم، مى‌‌یافتم، لحظه‌‌اى در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسه درس درنگ نمى‌‌کردم».

     آیت‌الله مرعشى نجفى بهترین دوره عمر خود را در راه تحصیل علم و ملکات نفسانى گذراند و از هیچ کوششى در راه نیل به مدارج عالى علمى، فرهنگى، معنوى و اخلاقى دریغ نورزید تا به قله اجتهاد رسید و مدارج کامل علمى، عملى و اخلاقى را پشت سر نهاد.

 

مهاجرت آیت‌الله مرعشى نجفى به ایران

     حضرت آیت‌الله مرعشى نجفى، پس از رحلت پدر بزرگوارش در سال 1338 قمرى (1298ش) براى تکمیل معلومات خویش و حضور در جلسات اساتید، فقها و علماى دیگر شهرهاى عراق، به کاظمین، سامرا و کربلا عزیمت کرد و چند سالى در حوزه‌‌هاى درس علماى بزرگ این سه شهر شرکت نمود و پس از سال‌ها تلاش مستمر در کسب علم و فضیلت و اندوختن تجربه‌‌هاى ارزشمند در عراق، به قصد زیارت و عتبه‌‌بوسى آستان امام هشتم، على‌بن موسى‌‌الرضا (ع) و نیز دیدار با اقوام و صله ارحام به ایران مسافرت کرد. گفتنى است، مهاجرت آقاى مرعشى به ایران در زمانى بود که اوضاع داخلى ایران دچار بحران و نا آرامى‌‌هایى بود، علاوه بر آن که تب ‌و تاب‌هاى پیامدهاى جنگ جهانى اول در جاى جاى این کشور ملموس بود، آثار و عوارض نهضت‌‌هاى میرزا کوچک‌‌خان در گیلان، شیخ محمد خیابانى در آذربایجان، محمدتقى پسیان در خراسان، رئیس‌على دلوارى در خطه جنوب و بوشهر و سیطره شوم رضاخان که بوسیله کودتاى استعمارى انگلیس در سوم اسفند ماه 1299 بر ملت مسلمان ایران تحمیل شد، در هر کوى و برزن مشهود بود.

     ایشان در 21 محرم‌الحرام 1342(11 / 6 / 1302ش) از نجف اشرف مهاجرت کرد و در 6 صفرالمظفر همان سال وارد کرمانشاه شد. پس از چند روز استراحت و دیدار با برخى از علماى آن دیار، از طریق همدان و زنجان به تبریز رفت و با ارحام، اقوام و دوستان خود ملاقات نمود.

     بارى شوق عتبه‌‌بوسى ثامن‌‌الحجج که او را به ایران کشانده بود، مجال درنگ بیشتر را در تبریز به او نداد. از این رو در همان سال عازم سفر به مشهد مقدس شد و سر بر آستان مقدس حضرت على بن موسى‌‌الرضا (ع) سایید، آیت‌الله مرعشى نجفى در زمان تشرف در مشهد مقدس از کتابخانه و گنجینه‌‌هاى نفایس آستان قدس رضوى (ع) دیدار کرد، آنگاه به دیدار علما و مدارس علمى مشهد مقدس رفت.

 

توقف در تهران

     آیت‌الله مرعشى نجفى در 21 جمادى‌‌الثانى (8 / 11 / 1302ش) همان سال وارد تهران گردید و نزدیک به یک سال یا کمتر در تهران توقف کرد و در حوزه‌‌هاى درس شخصیت‌هاى بزرگ علمى، مانند آیت‌الله شیخ عبدالنبى نورى (م 1344 ق)، آیت‌الله آقاحسین نجم‌‌آبادى (م 1374 ق)، آیت‌‌اللّه میرسیدحسن رضوى قمى (م 1352 ق)، آیت‌الله میرزاطاهر تنکابنى (م 1360 ق)، آیت‌الله میرزامهدى آشتیانى (م 1372 ق) و آیت‌الله میرزا حیدرعلى نائینى، دروس فقه، اصول، فلسفه و کلام را دنبال کرد و از کتابخانه‌‌هاى مهم آن روز تهران نیز بازدید به عمل آورد.

 

ورود به قم، شهر علم و فقاهت

     آیت‌الله مرعشى نجفى عصر روز 7 شعبان 1343(13 / 12 / 1303ش) تهران را به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) ترک کرد و پس از زیارت حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) در 12 شعبان همان سال وارد شهر علم و اجتهاد قم گردید و بنا به درخواست حضرت آیت‌الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، مؤسس و زعیم حوزه علمیه قم در این شهر رحل اقامت افکند و مدتى در جلسات درس آن حضرت و نیز حضرات آیات: آیت‌الله حاج شیخ مهدى حکمى قمى، آیت‌الله میرسیدعلى یثربى کاشانى و حاج میرزا على‌‌اکبر مدرس یزدى، معروف به حکیم الهى، و دیگر دانشمندانى که از شهرستان‌هاى دور و نزدیک به قم مسافرت و یا مهاجرت کرده بودند، مانند آیت‌الله حاج میرزا محمدصادق اصفهانى، شرکت کرد و بهره‌‌هاى فراوان برد.

     همان طور که اشاره رفت معظم‌له یکى از کسانى بود که به دعوت و امر آیت‌الله حائرى یزدى در قم رحل اقامت افکند و این درست سه سال پس از تأسیس حوزه علمیه این شهرستان بود.

     ایشان از همان 1343 قمرى که در قم رحل اقامت افکند، به دستور آیت‌الله حائرى، جلسات تدریس سطح تشکیل شد و هر روز به صورتى مرتب و منظم بین شش تا هفت جلسه درس در مدرسه فیضیه، صحن و حرم مطهر حضرت معصومه (س)، برقرار مى‌‌کرد.

     آیت‌الله مرعشى پس از رحلت آیت‌الله حائرى با آیات و مراجع وقت، (آیت‌‌اللّه‌ حجت، آیت‌الله صدر و آیت‌الله خوانسارى)، همکارى نزدیکى در نگهبانى و حفظ و حراست از این سنگر علم و آزادى داشته است.[3] این فقیه فرزانه در این مقطع تاریخى درس خارج فقه و اصول را شروع کرد. و از جمله کسانى بود که از آیت‌الله العظمى بروجردى دعوت کرد تا به قم عزیمت نماید و زعامت حوزه را به دست گیرد.

 

مشاهیر شاگردان آیت‌الله مرعشى نجفى

     در اینجا تنها فهرستى از برخى مشاهیر شاگردان معظم‌‌له را بدون در نظر گرفتن مقام علمى آنها در تقدم و تأخر، ذکر مى‌کنیم.

1. آیت‌الله شهید حاج شیخ حسین غفارى، که پیش از انقلاب در زندان ساواک به شهادت رسید.

2. آیت‌الله شهید حاج‌‌آقا مصطفى خمینى، فرزند ارشد امام خمینى که به طرز مشکوکى در عراق به شهادت رسید.

3. آیت‌الله شهید علامه شیخ مرتضى مطهرى.

4. آیت‌الله شهید دکتر محمد مفتح.

5. آیت‌الله شهید دکتر سیدمحمد حسین حسینى بهشتى.

6. آیت‌الله شهید محمد صدوقى، امام جمعه یزد (شهید محراب).

7. آیت‌الله شهید حاج سیدمحمدعلى قاضى طباطبایى تبریزى، امام جمعه تبریز (شهید محراب).

8. آیت‌الله مجاهد حاج سیدمحمود طالقانى، ابوذر زمان.

9. آیت‌الله شیخ شهاب‌الدین اشراقى، داماد امام خمینى.

10. آیت‌الله حاج سیدمرتضى فقیه مبرقعى.

11. آیت‌الله سیدجمال‌الدین مجدى قزوینى.

12. مرحوم آیت‌الله سیدحسین شاه‌‌عبدالعظیمى، معروف به اثنى عشرى.

13. آیت‌الله حاج شیخ مرتضى حائرى یزدى.

14. حجت‌‌الاسلام و المسلمین شیخ محمد محققى لاهیجانى.[4]

15. آیت‌الله آقا جلال‌‌الدین محلاتى شیرازى.

16. حاج سیدمهدى غضنفرى خوانسارى.

17. آیت‌الله حاج میرزا محمدصادق نصیرى سرابى.

18. آیت‌الله شیخ محمد فکور احمدآبادى یزدى.

19. آیت‌الله شیخ عباس مستقیم قمى.

20. آیت‌الله سیداحمد مشرف قمى.

21. آیت‌الله شیخ حسن غروى.

22. حجت‌‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ غلامرضا فقیهى بروجردى.

23. آیت‌الله حاج میرزاجوادآقا تهرانى، استاد حوزه علمیه مشهد.

24. آیت‌الله شیخ محمدرضا نائینى.

25. آیت‌الله سیدمحمد رضوى قمى.

26. آیت‌الله میرزا ابوالقاسم انصارى کمره‌‌اى.

27. آیت‌الله سیدعلى علوى قزوینى.

28. حجت‌‌الاسلام و المسلمین آقاشیخ حسین کبیر قمى.

29. آیت‌الله شیخ اسداللّه‌ کرمانشاهى.

30. آیت‌الله شیخ محمد ابوترابیان اردکانى.

31. آیت‌الله شیخ على‌‌اکبر دبیرى.

32. آیت‌الله شیخ عبدالرحیم شاه‌‌عبدالعظیمى.

33. آیت‌الله سیدحسن شجاعى.

34. آیت‌الله شیخ یوسف على مامقانى.

35. آیت‌الله آقانجفى شهرستانى.

36. آیت‌الله حاج سیدرضا علمایى قمى.

37. آیت‌‌اللّه شیخ حسین نورى همدانى.

38. حجت‌‌الاسلام و المسلمین سیدعلى علوى.

39. حجت‌‌الاسلام و المسلمین سیدمحمدتقى واحدى.

40. آیت‌الله حاج آقا صدرا اراکى.

41. آیت‌الله حاج شیخ عبداللّه‌ شهیدى قزوینى.

42. آیت‌الله امام موسى صدر، رهبر سابق شیعیان لبنان.

43. آیت‌الله حاج شیخ قوام‌الدین وشنوه‌اى قمى.

44. آیت‌الله حاج شیخ قدرت‌اللّه‌ وجدانى فخرسرایى.

45. آیت‌الله سیدحسن نبوى بیرجندى.

46. حجت‌‌الاسلام و المسلمین سیدمحمود مرعشى نجفى.

47. آیت‌الله سیداحمد روضاتى اصفهانى.

48. حجت‌‌الاسلام و المسلمین دکتر احمد احمدى.

49. آیت‌الله سلطان‌‌الواعظین شیرازى.

50. آیت‌الله علامه سیدمرتضى عسکرى.

51. آیت‌الله حاج شیخ مصطفى اعتمادى تبریزى.

52. آیت‌الله حاج میرزا جواد تبریزى.

53. آیت‌الله سیدمهدى یثربى کاشانى.

54. آیت‌الله حاج میرزا مسلم ملکوتى سرابى.

55. آیت‌الله شیخ محى‌‌الدین انوارى.

56. آیت‌الله حاج سیدعبدالعلى موسوى آیت‌‌اللهى لارى.

57. آیت‌الله سیدمهدى مرعشى رفسنجانى اخوان مرعشى.

58. آیت‌الله سیدکاظم مرعشى رفسنجانى اخوان مرعشى.

59. آیت‌الله شیخ صادق احسان‌‌بخش گیلانى.

60. آیت‌الله سیدرضا صدر.

61. آیت‌الله شیخ مجدالدین محلاتى شیرازى.

62. آیت‌الله سیدمهدى روحانى.

63. آیت‌الله شیخ حسین نورى همدانى.

64. آیت‌الله سیدعبدالکریم موسوى اردبیلى.

65. آیت‌الله شیخ على‌‌پناه اشتهاردى.

66. آیت‌الله شیخ محمدتقى ستوده.

67. آیت‌الله سیدجلال‌‌الدین طاهرى.

68. آیت‌الله محى‌‌الدین حائرى شیرازى.

69. آیت‌الله سیدمحمدباقر سلطانى طباطبایى.

70. آیت‌الله شیخ محمدرضا مهدوى کنى.

71. آیت‌الله سیدجواد مدرسى یزدى.

72. آیت‌الله شیخ مهدى حائرى تهرانى.

73. آیت‌الله شیخ محمدحسین مسجدجامعى تهرانى.

     شایان ذکر است، آیت‌الله مرعشى طى نزدیک به هفتاد سال تدریس که در حوزه‌‌هاى علمیه نجف اشرف و قم داشته است. شاگردان بسیارى را به حوزه‌‌هاى علمیه و عالم تشیع تحویل داده است که فهرست همه آنان از حوصله این مقدمه خارج است.

 

مرجعیت آیت‌الله مرعشى

     آیت‌الله مرعشى نجفى پس از رحلت آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى، درس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در شمار علماى طراز دوم حوزه علمیه قم مطرح گردید و پس از رحلت آیات عظام، آیت‌الله سیدمحمد حجت، آیت‌الله سیدصدرالدین صدر و آیت‌الله سیدمحمدتقى خوانسارى، به عنوان یکى از مراجع حوزه علمیه قم شناخته شد و نخستین رساله‌‌هاى عملیه ایشان با عنوان نخبه‌‌الاحکام و دیگرى با نام سبیل‌‌النجاه در بین سال‌هاى 1366 تا 1373 قمرى (1337- 1325 ش) منتشر گردید. بعد از رحلت آیت‌الله العظمى بروجردى، معظم‌‌له به عنوان یکى از مراجع طراز اول ایران مطرح گردید و جمع زیادى از شیعیان در ایران، هند، پاکستان، افغانستان و برخى از کشورهاى عربى از ایشان تقلید کردند.

 

تألیفات آیت‌الله مرعشى نجفى

     آیت‌الله مرعشى در طول زندگى پربرکت و توأم با نشیب و فرازهاى زیاد، پیوسته از هر فرصت کوتاهى سود جسته و به تألیف و تصنیف و نگارش کتاب و رساله پرداخته است.

     تألیفات معظم‌‌له به چند دسته تقسیم مى‌‌شوند: دسته‌‌اى از آنها به چاپ رسیده‌‌اند، برخى دیگر آثارى است که به صورت مخطوط باقى مانده و اکنون در کتابخانه آیت‌الله مرعشى موجود هستند و شمارى از دست‌نوشته‌‌هاى ایشان نیز به صورت اوراق پراکنده است. ایشان در زمینه علوم قرآن، تفسیر، تجوید و قرائت قرآن، حدیث، ادعیه و زیارات، فقه، اصول فقه، منطق، لغت، تاریخ، رجال و تراجم، انساب، هیأت و نجوم، سفرنامه، علوم غریبه، کلام و موضوعات دیگر صاحب بیش از 133 اثر گرانبها است.

 

خدمات فرهنگى

تأسیس مدارس علمى و مراکز تحقیقى

1. مدرسه مهدیه واقع در خیابان باجک قم، کوى یزدیها[5]

2. مدرسه مؤمنیّه واقع در خیابان چهارمردان قم، چهارراه سجادیه، کوى سفیدآب، که مدرسه بزرگ و مجللى است.[6]

3. مدرسه شهابیّه واقع در خیابان امام.[7]

4. مدرسه مرعشیه، واقع در خیابان آیت‌الله مرعشى نجفى.[8]

5. ایجاد واحد تحقیق و انتشارات کتابخانه عمومى که تاکنون بیش از 120 عنوان کتاب مهم و مرجع در بیش از سیصد جلد منتشر ساخته است.

علاوه بر مدارس و امکان تحقیقى و پژوهشى مذکور در شهرستان قم، حضرت آیت‌الله مرعشى نجفى در خصوص تعمیرات و خرید مایحتاج مدارس در شهرستان‌هاى مختلف ایران کوشش‌‌ها و خدمات زیادى را انجام داده‌‌اند.

 

تأسیس کتابخانه عمومى

     آیت‌الله مرعشى نجفى، از آن زمان که در نجف اشرف مشغول به تحصیل بود، به فکر گردآورى کتب و آثار دانشمندان و میراث بزرگ جهان اسلام و گنجینه‌‌هاى عظیم و نفیس عالم تشیع افتاد. او که خود شاهد به غارت رفتن منابع اسلامى و نسخ منحصر به فرد خطى بود با اینکه توان مالى خریدارى این نسخه‌‌ها را نداشت و توان مقابله با دلالان کتاب که براى کشورهاى اروپایى این نسخ را به ثمن بخس و نازلترین قیمت خریدارى و به آن کشورها مى‌‌فرستادند، نداشت، با این حال لحظه‌‌اى درنگ نکرد. ایشان در راه گردآورى این نسخه‌‌ها و آثار با مشکلات فراوانى دست به گریبان بود. براى جبران عدم توان مالى، شبها در یک کارگاه برنج‌کوبى به کار مى‌‌پرداخت و روزها روزه مى‌‌گرفت و نماز استیجارى مى‌‌خواند و بیشتر اوقات یک وعده از غذایش را حذف مى‌‌کرد و درآمد حاصل این چند مورد را صرف خرید کتاب مى‌نمود. گاهى هم عبا یا قبا و یا کفش‌هاى خود را گرو مى‌‌گذاشت، تا  کتاب مورد نظر از چنگش بیرون نرود. بر بیشتر نسخه‌‌هاى خریدارى شده که از این راه به دست آمده‌‌اند، چگونگى خرید آنها را با خط خود یادداشت کرده‌‌اند.[9]

    سعى و تلاش آیت‌الله مرعشى نجفى در جمع‌‌آورى گنجینه‌‌هاى فرهنگى و کتب نفیس درحدى بود که بعضا براى خرید یک کتاب با دلالان (که براى سودجویان و دولت‌‌هاى خارجى اقدام به جمع‌‌آورى کتاب مى‌‌نمودند) به مقابله مى‌‌پرداخت. پافشارى ایشان در این باب تا سرحد محکوم شدن به زندان مى‌‌رسید.

     سرانجام کوشش‌هاى خستگى‌‌ناپذیر آیت‌الله مرعشى نجفى ثمر داد و بسیارى از نسخ خطى و کتب نادر و نفیس جمع‌‌آورى گردید. پس از مهاجرت به ایران و سکونت در قم نیز معظم‌‌له به کار گردآورى نسخ خطى و خریدارى کتب مهم و ارزنده ادامه دادند تا این که  منزل آن حضرت دیگر گنجایش کتاب‌‌هاى جمع‌‌آورى شده را  نداشت. از این رو در مدرسه مرعشیه کتابخانه کوچکى تشکیل گردید و این کتابخانه سنگ بناى اولیه کتابخانه عمومى فعلى ایشان گردید.

     اما دیرى نپایید که در اثر استقبال روزافزون مراجعه‌‌کنندگان به آن کتابخانه و کمبود فضاى مناسب براى پذیرش مراجعین بیشتر و کمبود فضاى لازم جهت استقرار کتاب‌هاى جدید، حضرت آیت‌الله مرعشى را به فکر تأسیس کتابخانه‌‌اى عمومى انداخت. از این رو قطعه زمینى در خیابان ارم در چند نوبت و در مجموع با 2400 متر مربع فراهم گردید. و کارهاى ساختمان آن طى چند مرحله آغاز گردید. در مرحله اول طرح توسعه جدید، حدود شانزده هزار متر مربع زیربنا در هفت طبقه با ظرفیت سه میلیون جلد کتاب چاپى و بیش از 120000 جلد کتاب خطى در نظر گرفته شده است. هم‌اکنون این کتابخانه از شهرت جهانى برخوردار است و با چهارصد مؤسسه، مرکز علمى، دانشگاه و کتابخانه در سراسر جهان ارتباط مبادلاتى و فاکسى دارد و همه‌‌روزه میزبان جمع زیادى از طالبان علم، دانشمندان، محققان و نویسندگان است.

     گفتنى است، آیت‌الله مرعشى نجفى علاوه بر تأسیس کتابخانه مزبور در شهرستان قم، در خصوص تأسیس و یا کمک و مساعدت به کتابخانه‌‌هاى مدارس علمیه و دانشگاهى اهتمام وافرى داشتند، از جمله تعداد 278 نسخه خطى نفیس از کتبى که با تحمل رنج و زحمت‌‌هاى زیاد فراهم نموده بود به کتابخانه دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامى) دانشگاه تهران اهدا کرد، و شمار زیادى از کتب چاپ و نسخ خطى نفیس را به کتابخانه آستان قدس رضوى (ع)، کتابخانه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم(ع) در شهررى، کتابخانه آستانه حضرت معصومه (ع) در قم، کتابخانه مدرسه فیضیه قم، کتابخانه آستان مقدس شاهچراغ(ع) در شیراز و ده‌ها کتابخانه داخلى و خارجى اهدا کردند که فهرست آنها از حوصله این مقدمه خارج است.

 

خدمات اجتماعى

     از آیت‌الله مرعشى نجفى در حوزه خدمات اجتماعى نیز آثار و خدمات گران‌‌سنگ و جاودانه‌‌اى در داخل و خارج ایران باقى مانده است که در این مقدمه به برخى از آنها که در داخل ایران تحقق یافته است اشاره مى‌‌کنیم:

 

الف. ساخت و تجدید و تعمیر مدارس، مساجد و حسینیه‌ها

     آیت‌الله مرعشى صدها مسجد، حسینیه و مدرسه را در ایران و کشورهاى هند، پاکستان، امیرنشین‌‌هاى خلیج فارس و برخى کشورهاى دیگر از طریق هزینه وجوه شرعیه و سهم مبارک امام (ع)، به افراد نیکوکار اجازه ساخت و تعمیر داده‌‌اند و یا این که خود اقدام کرده‌‌اند. از باب نمونه ایشان در قم، مسجد راه‌‌آهن را که متفقین در زمان جنگ به عنوان کلیسا از آن استفاده مى‌‌کردند، پس از رفتن آنان به عنوان مسجد تجدید بنا کرد و همچنین مسجد راه‌‌آهن ازنا را در استان لرستان بنیان نهاد و نیز مقبره مرحوم علامه مجلسى در اصفهان به همت معظم‌‌له تجدیدبنا گردید و ...

 

ب. بیمارستان و درمانگاه

     آیت‌الله مرعشى در قسمت امور درمانى و بیمارستانى نیز همانند احداث و یا تعمیر مساجد، حسینیه‌‌ها و مدارس یا خود شخصا اقدام کرده و یا به افراد خیر و نیکوکار اجازه داده است که از باب وجوهات با هزینه کردن وجوهات شرعیه بسازند؛ از جمله آنها بیمارستان کامکار در قم مى‌‌باشد که مرحوم کامکار به اجازه ایشان آن را تأسیس کرد، و یا درمانگاه جدّا را که در بیمارستان نکویى قم بنیان نهاد. یا کمک ایشان به مخارج ضرورى آسایشگاه معلولین قم، واقع در جاده سراجه، و همچنین کمک به مخارج ماهیانه بیمارستان سهامیه قم در 1343 شمسى و مدتى پس از آن. و نیز احداث ساختمان بخش قلب بیمارستان نکویى که خود معظم‌‌له هزینه‌‌هاى ساخت آن را پرداخت نمودند و یا مرکز توانبخشى و بهزیستى واقع در میدان امام قم که زمین آن را مرحوم حاج‌‌آقا طاهرى قزوینى به آقاى مرعشى واگذار نمود و ایشان آن را وقف امور خیریه کردند که به عنوان مرکز توانبخشى (بهزیستى) و یا «دارالشفاى آل محمد (ص)» ساخته شد و هم‌‌اکنون از آن بهره‌‌بردارى مى‌‌گردد.

 

ج. احداث مسکن طلاب علوم دینى قم

     از جمله خدمات اجتماعى آیت‌الله مرعشى نجفى، احداث ساختمان جهت مسکن طلاب علوم دینى مى‌‌باشد، ایشان در انتهاى خیابان طالقانى[10] در قم، اقدام به ساختن 140 باب خانه براى طلاب کردند که در قطعات کوچک و بزرگ به صورت یک شهرک ساخته و در اختیار طلاب محروم قرار گرفت. این شهرک هم‌‌اکنون به عنوان «کوى حضرت آیت‌الله العظمى مرعشى نجفى» معروف است.

 

د. خدمات متفرقه اجتماعى

     از سوى آیت‌الله مرعشى نجفى به تناسب نیازها و ضرورت‌ها و به اقتضاى زمان‌ها و مکان‌ها خدمات متفرقه‌‌اى در داخل و خارج کشور ایران انجام شده است که در این جا به نام برخى از آنها بسنده مى‌‌شود الف: کمک به سازمان آب منطقه‌‌اى قم در 1358 شمسى ب: احداث واحد موتور برق امامزاده سلطان على‌‌بن امام محمد باقر (ع) واقع در اردهال کاشان در 1381 قمرى ج: کمک به زلزله‌‌زدگان و سیل‌‌زدگان، د: کمک به مسلمانان جنوب لبنان که در اثر هجوم ددمنشانه رژیم صهیونیستى خانه و کاشانه خود را رها کرده و به کشورهاى اردن و سوریه آواره شده بودند. ه : کمک به پناهندگان جنگ تحمیلى و ...

 

مبارزات سیاسى

     همانگونه که قبلاً اشاره شد آیت‌الله مرعشى حدود سه سال پس از کودتاى 1339 ق  /  1299 ش  /  1920 م رضاخان میرپنج، دو ماه پیش از سفر احمدشاه قاجار به اروپا (24 ربیع‌الاول 1342  /  14 مهر 1302)، یعنى در محرم 1342  /  شهریور 1302، پس از مهاجرت از نجف اشرف وارد ایران شد. ورود معظم‌‌الیه به ایران مصادف بود با دوره سخت کشمکش‌هاى سیاسى روس و انگلیسى در ایران، مبارزات آزادی‌خواهانه شیخ محمد خیابانى در تبریز و میرزاکوچک‌خان جنگلى در گیلان (ربیع‌‌الثانى 1340  /  آذر 1300) و کودتاى فرمایشى رضاخان که با طراحى و سازمان‌دهى دولت استعمارگر انگلیس انجام گرفته بود.

     ایشان که از مبارزات سیاسى علماى عراق علیه انگلستان تجربیات خوبى کسب کرده بود، در تهران با آیت‌الله شهید سید حسن مدرس دیدار کرد و در جریان امور سیاسى کشور ایران قرار گرفت، در همین جا با روحیات مستبدانه، قلدرمآبانه و ضددینى رضاخان آشنا گردید.[11] او بعدها از رضاشاه با عنوان «خبیث» یاد نموده و سپس اضافه کرده که به امر این طاغوت در 1355 قمرى(1314ش) کشف حجاب زنان در ایران روى داد.

     آیت‌الله مرعشى به همراه مراجع دیگر و در پیشاپیش آنان حضرت امام خمینى (ره) کوشش‌‌هاى زیادى کرد تا حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت شیعه را از ضربات پى‌‌درپى عوامل رضاخان و پس از آن فرزند سفاکش محمدرضا پهلوى (که همواره سعى در متلاشى ساختن آنها داشتند) نجات دهد. وى نوعى مبارزه منفى با رژیم رضاخانى را آغاز کرد. این مبارزه منفى و پنهانى در تمام دوران استبداد پهلوى نیز ادامه یافت و در موارد بسیارى به کمک انقلابیون شتافت. از جمله ارتباط بسیار نزدیکى میان ایشان و فدائیان اسلام وجود داشت. چند نامه در میان اسناد زندگى معظم‌‌له موجود است که یکى از شهید حجت‌الاسلام سیدمجتبى نواب صفوى[12] و دیگرى از شهید سیدعبدالحسین واحدى است که در 1375 ق  /  1334 ش به درجه رفیع شهادت رسیدند.[13]

 

قیام 15 خرداد و مواضع آیت‌الله مرعشى نجفى

     محمدرضا پهلوى شاه ایران گرچه در شهریور 1320 با دخالت‌‌هاى ظاهرىِ متفقین و سیاست‌‌هاى مزورانه بریتانیا روى کار آمده بود، ولى در کودتاى 28 مرداد 1332 این دیگر آمریکا بود که شاه را یکه‌‌تاز صحنه سیاست ایران کرد.

     رژیم دست‌‌نشانده پهلوى که حیات سیاسى خود را مدیون آمریکا و صهیونیست‌‌ها مى‌‌دانست با طراحى و پشتیبان آمریکا، حادثه 19 دى 1341 را با عناوین فریبنده «انقلاب شاه و مردم» و با تبلیغات گسترده از مردم مسلمان ایران خواست در انتخابات عمومى شرکت نمایند، این انتخابات که بعدها به «لوایح ششگانه شاه» معروف شد، ترفند دیگرى بود که رژیم بتواند در پوشش آن به اهداف آمریکا در ایران جامه عمل بپوشاند، که البته با هوشیارى امام و روحانیت آگاه شیعه بار دیگر این ترفند و نقشه رژیم نقش بر آب شد، با این حال محمدرضا پهلوى که چاره‌‌اى جز اطاعت از خواسته‌‌هاى امریکا نداشت پس از چندى طرح فاجعه‌‌آمیز و استعمارى «کاپیتولاسیون» را بر مردم مسلمان و انقلابى ایران تحمیل کرد. شاه و هواداران آمریکایى‌‌اش گمان مى‌‌کردند با رحلت آیت‌الله بروجردى راه براى اجراى سیاست‌‌هاى استعمارى آمریکا در ایران کاملاً هموار شده است از این رو با تبلیغات گسترده و فریبنده از یک سو درصدد تصویب و اجراى سیاست‌‌هاى امریکایى برآمدند و از سوى دیگر با ایجاد جو رعب و وحشت در کشور و دستگیرى عالمان آزاده و مجاهدین سبیل‌‌اللّه‌ به تضعیف جبهه روحانیت و حوزه‌‌هاى علمیه پرداختند.

     این حادثه وقتى اوج گرفت که آیت‌الله العظمى امام خمینى اعلامیه‌‌هاى شدیداللحن و سخنرانى‌‌هاى شورانگیز خود را در مدرسه فیضیه قم آغاز کرد و به شدت به دخالت بى‌‌وقفه آمریکا در اوضاع ایران و سرسپردگى رژیم پهلوى و اطاعت بى‌چون و چراى شاه از سیاست‌‌هاى استعمارى آمریکا و صهیونیست‌‌هاى جنایتکار، اعتراض کرد و بر این نکته تأکید کرد: «مصمم هستم که از پا ننشینم» تا دستگاه فاسد را به جاى خود بنشینم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالى با عذر وفور کنم».[14]

    در آن ایام حضرت امام خمینى در سخنرانى 29 اسفند 1341 در مسجد اعظم قم با اشاره به مسؤولیت سنگین روحانیت در برابر توطئه‌‌هاى استعمار بر ضد اسلام فرمودند:

«.. دستگاه جبار بداند که اگر بخواهد به اسلام تجاوز کند و احکام کفر را در بلاد اسلامى جارى سازد، من در کمین آنها ایستاده‌‌ام. من تا آخرین لحظه‌‌هاى زندگى‌‌ام از نوامیس اسلام و مسلمین دفاع مى‌‌کنم. من به حکم اسلام که به ما دستور جهاد و مقابله داده است در برابر خیانت به اسلام دست روى دست نمى‌‌گذارم و ساکت نمى‌‌نشینم، اگر مى‌‌خواهند راحت باشند. بیایند مرا که مزاحم هستم از این کشور تبعید کنند. تا من هستم نمى‌‌گذارم قوانین مخالف اسلام تصویب و اجرا شود. تا من هستم نمى‌‌گذارم که دستگاه جبار استقلال این مملکت را برباد دهد...[15]

    در پى سخنرانى امام خمینى در عصر روز عاشورا، مأمورین شاه شبانه به منزل ایشان ریختند و او را به تهران بردند. در پى دستگیرى امام خمینى، مردم شهرهاى قم، تهران و برخى از شهرهاى دیگر ایران به کوچه و خیابان ریختند و این حرکت رژیم شاه را به شدت محکوم کردند. مأمورین مسلح مردم را به گلوله بستند و علما و مراجع با صدور اطلاعیه‌‌ها، اعلامیه‌‌ها، تلگراف‌‌هاى متعدد و سخنرانى‌‌هاى آتشین خواستار آزادى امام خمینى شدند. برابر اسناد موجود آیت‌الله مرعشى نجفى طى اعلامیه شدیداللحنى آزادى سریع حضرت امام خمینى (ره) را خواستار شدند. ایشان به همراه سایر مراجع و علماى طراز اول به منظور حمایت از حضرت امام خمینى، از شهرستان‌ها به تهران سفر کردند و مدت چهار ماه به صورت جمعى به مبارزات خود علیه رژیم پهلوى ادامه دادند.

     جنایات رژیم دست‌‌نشانده آمریکا در ایران و خیانت‌‌هاى آنان نسبت به مقدسات اسلام در زمان نخست‌‌وزیرى اسداللّه‌ علم، (مهره مزدور و سرسپرده آمریکا)، به اوج خود رسید. او در اندک مدتى تمامى مظاهر آزادى‌‌هاى نسبى را نیز از میان برد. فعالیت گروه‌ها را تعطیل ساخت و رهبران احزاب و گروه‌‌ها را تبعید و یا به زندان افکند و فعالیت سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) را گسترش داد و کوشش فراوانى کرد تا از نفوذ روحانیت و مراجع شیعه بکاهد و مسلمانان متعهد و مومن را از نیروهاى مقننه، قضایى و مجریه اخراج و یا حداقل آنها را محدود سازد و غائله انجمن‌‌هاى ایالتى و ولایتى را که ضد قانون اساسى و اسلام بود، به راه انداخت. علما و مراجع حوزه علمیه قم و دیگر شهرستان‌‌ها بلافاصله واکنش نشان دادند.[16]

    آیت‌الله مرعشى نیز همگام با دیگر علما و مراجع و جامعه اسلامى ایران نخست تلگرافى به شاه زد و از او خواست که تصویب‌نامه غائله انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى را لغو کند. اما وقتى جوابى از سوى شاه داده نشد، چندین تلگراف به اسداللّه‌ علم، نخست‌‌وزیر وقت، زد و آن قدر با دیگر علما پا فشرد تا نخست وزیر و هیئت دولت را مجبور ساختند تا غیرقابل اجرا بودن این تصویب‌نامه را اعلام کردند.[17]

    آیت‌الله مرعشى که از دیرباز با امام خمینى همراه بود با صدور بیانیه‌‌ها، اعلامیه‌‌ها و تلگراف‌ها از مقام و منزلت علمى امام خمینى دفاع کرد و خواستار آزادى و رفع محدودیت‌‌ها از معظم‌‌له گردید.

     آیت‌الله مرعشى از جمله اولین مراجعى بود که پس از دستگیرى امام خمینى با صدور اعلامیه از مردم مسلمان ایران خواست هشیارى خود را حفظ کرده و صحنه مبارزه خالى نکنند ایشان در این اعلامیه فرمود «خون ما رنگین‌‌تر از خون برادر عزیزمان آیت‌الله خمینى نیست و مادامى که ایشان را صحیح و سالم به دست ما ندهند، دست از اقدام برنمى‌‌دارىم و تا آخرین قطره خون خود از حریم اسلام دفاع خواهیم کرد».[18]

    آیت‌الله مرعشى در جواب جمعى از طلاب حوزه علمیه قم در خصوص مقام و منزلت علمى امام خمینى، سرسختانه اظهار مى‌‌دارد که:

«چنانچه کراراً اینجانب عقیده خود را اظهار کرده‌‌ام، باز هم به موجب این سوال عرض مى‌‌کنم که حضرت آیت‌الله خمینى ـ دامت برکاته ـ یکى از مراجع تقلید عالم تشیع هستند و از اساطیر روحانیت اسلام و از مفاخر عالم تشیع. امید است خداوند متعال موجبات رفع نگرانى‌‌هاى مسلمین و انجام منویات مقدسه روحانیت اسلام را فراهم فرماید».

     پس از دستگیرى امام خمینى (ره) و تبعید ایشان به ترکیه آیت‌الله حاج‌‌آقا مصطفى خمینى براى انجام مذاکراتى به منزل آیت‌الله مرعشى رفته بودند، عوامل رژیم از این ماجرا اطلاع یافته و از پشت‌بام به منزل آیت‌الله مرعشى هجوم بردند و فرزند امام را دستگیر کردند و آن‌گاه که معظم‌‌له مانع دستگیرى حاج‌آقا مصطفى مى‌شوند، عوامل رژیم با مشت به سینه ایشان مى‌‌زنند و حاج آقا مصطفى را مى‌‌برند که از همان جا به ترکیه تبعید مى‌‌شود.

     آیت‌الله مرعشى در پاسخ به نامه علما و فضلاى حوزه علمیه قم اظهار مى‌‌دارد:

«در خصوص وظیفه گویندگان و آقایان طلاب عظام که سوال فرموده‌‌اید، البته متوجه‌اید که در این مورد پس از تبعید المجاهد فى سبیل‌‌اللّه‌ حضرت مستطاب آیت‌الله خمینى ـ دامت برکاته ـ چه در منبر و چه شفاها و چه در منشورات کتبا گفته و نوشته‌‌ام. در آنجا به طور صریح و مشروح، هدف و وظیفه را شرح داده‌‌ام. مجددا نیز تذکر مى‌‌دهم که وظیفه روحانیون و خدام شرع انور این است که مردم را به وظایف دینى خود آشنا نموده و احکام الهیه را مشروحا بیان فرمایند...»

     پس از تبعید امام خمینى از ترکیه به عراق «تبعیدگاه ثانوى» با ارسال تلگراف‌‌هایى به نجف اشرف براى آیت‌الله حکیم، آیت‌الله خویى و آیت‌الله شاهرودى از آنان مى‌‌خواهد از میهمان عزیز و بزرگوار خود به گرمى استقبال نموده و احترام نمایند.

     آیت‌الله مرعشى نجفى طى سخنرانى که در 23 رجب 1384(7 / 9 / 1343ش) در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه (س) اظهار داشتند:

«نقش برجسته روحانیت شیعه در دفاع از احکام اسلام و قوانین شریعت و حفظ استقلال مملکت در طول تاریخ ایران و در مواقع حساس و بحرانى، واقعا به یادماندنى است. ایشان در این سخنرانى از علماى مجاهدى یاد مى‌‌کند که به هنگام هجوم بیگانگان به این کشور و تجاوز به مقدسات اسلام چگونه فداکارانه جان باختند، اما استقلال کشور را حفظ کردند و از اسلام دفاع نمودند».

سپس خطاب به رژیم پهلوى مى‌‌پرسد: آیا این علما و فقها و مراجع مرتجع هستند؟!! آیا اینان نبوده‌‌اند که در طول تاریخ بهترین دفاع را از استقلال کشور انجام داده‌‌اند؟ سپس تجاوزات و فتنه‌‌گرى‌هاى رژیم پهلوى را علیه اسلام و روحانیت شدیدا محکوم مى‌‌نماید.

     آیت‌الله مرعشى نه تنها در صحنه داخلى ایران از اسلام و مسلمین دفاع کرد، بلکه در مواقع بسیار حساس از دیگر مسلمانان نیز که مورد تجاوز و ستم قرار مى‌‌گرفتند، دفاع کرد. از جمله اعلامیه‌‌هاى متعددى که در دفاع از مسلمانان مظلوم فلسطین و محکومیت اسرائیل جنایتکار و تقاضاى کمک از تمامى مسلمانان جهان براى دفاع از ملت مظلوم فلسطین، صادر کرده است.

     معظم‌‌له هنگامى که رژیم بعثى عراق ایرانیان مسلمان را با وضع فجیعى از عراق اخراج کرد، به این اقدام ضدانسانى و جنایتکارانه بعثیان در عراق اعتراض کرد و از اهانت و بى‌‌حرمتى به عتبات مقدسه اظهار تأسف کرد.

     آقاى مرعشى در سال 1352 شمسى فتوایى علیه خرید و فروش کالاهایى که سود آن هزینه تبلیغات حزب جاسوس‌‌پیشه بهائیت استفاده مى‌شد، صادر کرد و آن را حرام خواند؛ حزبى که به کمک رژیم پهلوى بر بیشتر منابع اقتصادى، سیاسى و اجتماعى کشور مسلط شده بود.

     ایشان در تاریخ 22 خرداد 1354 نیز طى نام‌ه‌اى به حضرت آیت‌الله آشتیانى، تهاجم بى‌‌رحمانه عوامل رژیم پهلوى به مدرسه فیضیه و دستگیرى جمعى از طلاب و ضرب و شتم آنان را محکوم کرد و از آیت‌الله آشتیانى خواست در جهت استخلاص محبوسین بى‌‌گناه معجلاً اقدام کند.

     پس از شهادت آیت‌الله حاج آقا مصطفى خمینى، اولین مجلس ترحیم از سوى آیت‌الله مرعشى نجفى در حسینیه ایشان منعقد گردید و پس از ختم مراسم شرکت‌‌کنندگان با شعارهاى کوبنده خود مظالم رژیم پهلوى را بازگو کرده که عده‌‌اى دستگیر شدند.

     در جریان سرمقاله موهن و فرمایشى در روزنامه اطلاعات در سال 1356 که در آن به ساحت مقدس حضرت امام خمینى اهانت شد، باز هم وى از نخستین افرادى بود که اعلامیه شدیداللحنى صادر کرد و از مقام شامخ امام و روحانیت دفاع نمود و نسبت به حوادث تلخ و ضرب و شتم طلاب و مردم مسلمان و کشتار آنان اظهار تأسف نمود و مجازات جنایتکاران را خواستار شد.

     پس از هجرت امام خمینى از عراق، آیت‌الله مرعشى نجفى طى تلگرافى به رئیس جمهور عراق، از وى مى‌‌خواهد که سریعا ترتیب بازگشت امام را به محل اقامت قبلیشان فراهم نماید.

     بعد از مهاجرت امام به پاریس، معظم‌‌له با ارسال تلگرافى به امام از پیشامد ناگوارى که براى ایشان اتفاق افتاده بود، فوق‌‌العاده اظهار تأثر مى‌‌نماید و پس از آن تلگرافى براى رئیس جمهور فرانسه، والرى ژیسکاردستن، مى‌فرستد و از او و ملت فرانسه مى‌‌خواهد که مهمان‌‌نوازى خود را به مرتبه کمال برسانند.

     با اعلام نخست‌‌وزیرى شاپور بختیار و ادعاى وى مبنى بر موافقت اکثر روحانیون بزرگ با نخست‌‌وزیرى او، آیت‌الله مرعشى در تاریخ 30 دى 1357 اعلامیه‌‌اى منتشر مى‌‌کند و قویا ادعاى وى را تکذیب و بختیار را نیز دست‌‌نشانده رژیم فاسد، ظالم و دیکتاتور که دستش به خون ملت مسلمان ایران آلوده شده، به شمار آورده و او را غیرقانونى و مردود مى‌‌شمارد. و هنگامى که بختیار فرودگاه‌‌هاى کشور را به روى هواپیماى امام مى‌‌بندد، این حرکت مذبوحانه را محکوم مى‌‌نماید.

     در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى و پس از بازگشت امام به ایران، آیت‌الله مرعشى نجفى از همگامى با سایر مراجع، با رهبر انقلاب، از هیچ کوششى فروگذارى نکرد و پس از انتخاب مهندس مهدى بازرگان به سمت نخست‌‌وزیرى دولت موقت از طرف امام، او نخستین کسى بود که این حسن انتخاب را به مهندس بازرگان تبریک مى‌‌گوید و اظهار امیدوارى مى‌‌کند که ایشان در این مسئولیت خطیر وظایف خویش را به نحو احسن و مطلوب به انجام رساند.

     بالاخره در 22 بهمن 1357، روز پیروزى انقلاب اسلامى، اعلامیه مهمى خطاب به ملت ایران صادر کرده و از عموم طبقات، که با فداکارى‌‌ها و جانبازى‌‌هاى خویش در راه اعتلاى کلمه حق و پیشبرد اهداف عالیه اسلامى و خواسته‌‌هاى مشروع خود تا پاى جان استقامت کردند واز علماى اعلام و حجج اسلام شهرستان‌ها و مدرسین و طلاب حوزه‌‌هاى علمیه و افسران و درج‌ه‌داران و همافران نیروى هوایى و دیگر اقشار جامعه، صمیمانه تشکر مى‌‌کند.

 

توطئه‌‌ها و اقدامات ساواک در تضعیف آیت‌الله مرعشى نجفى

     رژیم دست‌‌نشانده پهلوى به وضوح دریافته بود، تا هیمنه و نفوذ معنوى فقها و علماى راستین اسلام بر عقاید و فرهنگ اجتماعى مردم مسلمان ایران وجود داشته باشد، هرگز نخواهد توانست مأموریت‌‌هاى ضداسلامى صهیونیست‌ها و آمریکا را در این کشور به اجرا درآورد، به همین جهت با طرح توطئه‌‌هاى گوناگون همواره سعى کرد مانع نفوذ قدرت روحانیت در میان مردم مسلمان شود. رژیم شاه که از پایدارى و مجاهدات آیت‌الله مرعشى نجفى در برابر تهاجم فرهنگى غرب و طرح‌‌هاى انحرافى و ضداسلامى آنان آگاه بود، با ایجاد تضییقات، کارشکنى‌‌ها و اقدامات ناجوانمردانه و با بسیج عوامل پیدا و ناپیداى خود مجموعه فعالیت‌ها، موضع‌‌گیرى‌‌ها و مراسلات آیت‌الله مرعشى نجفى را در مراقبت‌‌ها و کنترل خود درآورده بود در اینجا به برخى از توطئه‌‌ها و عملیات ساواک علیه معظم‌‌له را که در این مجموعه اسنادى آمده است اشاره مى‌‌کنیم:

1ـ اداره دوم ارتش طى گزارشى به شماره : 14604 ر د 2 تاریخ 9 / 6 / 42 اعلام مى‌‌کند:

«آقاى شهاب‌‌الدین نجفى مرعشى که از علماى طراز اول قم هستند، در پاسخ اطلاعیه‌‌اى که سازمان امنیت در مورد آزادى آقاى خمینى و تعهد ایشان مبنى بر عدم مداخله در امور سیاست دادند. اطلاعیه‌‌اى منتشر و در آن شدیدا به تشکیلات ساواک و اهانت ایشان به مقام روحانیت تاخته است.»

2ـ آیت‌الله مرعشى نجفى که در جریان نهضت 15 خرداد و دفاع از موضع‌‌گیرى‌‌هاى حضرت امام خمینى علیه رژیم پهلوى به تهران مهاجرت نمودند، ساواک حضور ایشان را در تهران خطرناک تلقى کرد. در سند شماره 1212 س ت  /  7 تاریخ 27 / 5 / 42 مى‌‌گوید :

    «وجود آیت‌الله نجفى در وسط بازار و آزادى عملى که در ملاقات با معین و روحانیون دارد موجبات تقویت او را فراهم آورده و چنان که مشهور است از هیچگونه مخالفتى با خواسته‌‌هاى دولت کوتاهى نمى‌‌نماید. ساواک در سند 25 / 6 / 42 اداره دوم عملیات (321) طى اطلاعیه‌‌اى به مقامات ساواک به نقل از مدیرکل اداره سوم ساواک اعلام مى‌‌کند: وجود آیت‌الله نجفى از نقطه نظر این که در وسط بازار از آزادى کامل برخوردار است براى تقویت روحانیون مخالف دولت دور از مصلحت است.»

     مدیرکل اداره سوم ساواک طى سند شماره : 24754 / 316 ـ 24 / 4 / 46 به ساواک قم دستور سپهبد نصیرى رییس ساواک را ابلاغ مى‌‌کند:

«به فرموده با توجه به این که اخیرا فعالیت نامبرده فوق [آیت‌‌اللّه‌ مرعشى] به طور محسوس افزایش یافته شخصا با مشارالیه تماس حاصل و توجه داده شود که ادامه رویه‌‌اى که در پیش گرفته عواقب وخیمى براى او دربر خواهد داشت»

3ـ مفاد اسناد : 7071 ـ 27 / 6 / 42 و 7093 ـ 28 / 6 / 42 و 7098 ـ 28 / 6 / 42 و 25031 / 321 ـ 28 / 6 / 42 حاکى از تعقیب و مراقبت دقیق از فعالیت‌‌هاى ایشان است، ساواک مرکز طى تلگرافى دستور مى‌‌دهد:

«آیت‌‌اللّه‌ مرعشى با هواپیما به مشهد حرکت کرد اقدامات و فعالیت‌هاى وى را تحت کنترل قرار داده نتیجه را گزارش نمایند».

4ـ آیت‌الله مرعشى نجفى در جریان مخالفت با طرح‌‌ها و لوایح ضداسلامى رژیم پهلوى، طى نامه‌‌اى به آیت‌الله حاج سیداحمد خوانسارى در خصوص مخالفت «با لایحه خانواده» متذکر شدند:

«در حالى که ملت اسلام مبتلا به تجاوز دولت منفور اسرائیل شده و افکار متوجه این ضایعه بزرگ مى‌‌باشد از چنین موقعیت حساس سوءاستفاده شده است و این مواد و طرح غیراسلامى تصویب شده ...»

مفاد اسناد شماره : 24636 / 316 ـ 15 / 4 / 46 و 1136 / 21 ـ 14 / 4 / 46 و ... حاکى است سپهبد نصیرى رئیس ساواک، به مجرد اطلاع از موضوع فورا به ساواک قم دستور داد با صحنه‌‌سازى، عکاس اعلامیه‌‌ها را جهت تهیه کپى قبول و پس از این که به عکاس‌خانه برد، در حال تهیه کپى از آنها ترتیبى داده شود که با تظاهر به این که این اطلاع از منبع دیگرى رسیده، عکاس‌‌خانه بازرسى و ضمن ضبط اعلامیه‌‌ها و وسایل فتوکپى مربوطه ظاهرا عکاس مزبور توقیف و همراه با اعلامیه‌‌ها به مرکز اعزام و نتیجه را سریعا اعلام دارند».

5ـ آیت‌الله مرعشى نجفى در فاجعه تجاوز ظالمانه صهیونیست‌‌ها به مسلمانان بى‌‌پناه فلسطین در سال 46 با پخش اطلاعیه‌‌اى از مردم مسلمان ایران خواستند با کمک‌‌هاى مالى خود به یارى مردم ستمدیده فلسطین بشتابند و به همین منظور شماره حسابى را در بانک باز کردند. در همین راستا ایشان از مردم خواستند به منظور اظهار همدردى با مصیبت‌‌زدگان مسلمین از تظاهر به جشن و چراغانى در روز مولود مسعود پیغمبر اکرم (صلوه‌‌اللّه‌ علیه و آله) خوددارى نمایند، در ضمن اعلام نمودند، به همین مناسبت آن روز را جلوس نخواهند داشت. نصیرى رییس ساواک دستور داد:

«هر چاپخانه‌‌اى که اعلامیه را چاپ کرده و هر کس دست‌‌اندرکار چاپ آن بوده است، بازداشت شوند. «سند شماره : 629 / 316 ـ 5 / 4 / 46»

فرزند ارشد آیت‌الله مرعشى که دستیار مورد اعتماد ایشان نیز بود، در جریان کمک‌ها و اعانات مردم ایران به مسلمانان آواره فلسطین، به امر آیت‌الله مرعشى وجوه مذکور را، از بانک تحویل گرفته تا به آوارگان فلسطین برسانند.

     برابر سند «35552 / 316 ـ 7 / 6 / 46» سپهبد نصیرى رییس ساواک دستور مى‌‌دهد:

«در شهر شایع نمایند که فرزند آیت‌الله نجفى وجه مزبور را که جهت آوارگان عرب جمع‌‌آورى شده، به منظور استفاده شخصى از بانک برداشت نموده».

     در سند «2613 / 21 ـ 17 / 7 / 46» امنیت داخلى ساواک اظهارنظر مى‌‌کند:

«با اشاعه اینکه پسر نجفى وجوه جمع‌‌آورى شده آسیب‌‌دیدگان جنگ را به مصارف شخصى رسانده، افکار روحانیون را متوجه آن ساخته که تحقیقا بدانند این وجوه که وسیله ایشان از بانک اخذ شده به چه مصرفى رسانده شده.»

     در سند «45629 / 316 (8 / 8 / 46» مدیرکل اداره سوم ساواک به رییس ساواک قم دستور مى‌‌دهد:

«... نتیجه اقدامات آن ساواک را نسبت به شایع نمودن این که فرزند نامبرده بالا [مرعشى نجفى] وجوه جمع‌‌آورى شده را به مصرف شخصى رسانیده اعلام نمایند.»

     مفاد سند «2955 ـ 13 / 8 / 46» حاکى است که رییس ساواک قم به اداره سوم اعلام مى‌‌کند:

«در اجراى اوامر، اقدامات لازم در زمینه شایع نمودن مفاد امریه شماره 35552 / 316 ـ 7 / 6 / 46 از طرف این ساواک وسیله منابع به عمل آمده و سپس ساواک قم پیشنهاد مى‌‌کند «در صورتى که با درج مقاله‌‌اى در روزنامه موافقت حاصل است ابلاغ که اقدام گردد.»

در سند «3285 / 21 ـ ساواک قم همچنان اصرار بر اشاعه حیف و میل وجوه مزبور را دارد، در سند «37370 / 316 ـ 13 / 7 / 47» ساواک مرکز دستور مى‌‌دهد:

«خواهشمند است دستور فرمایید به منظور تضعیف بیش از پیش نامبرده، به نحو غیرمحسوس شایع نمایند مشارالیه وجوه جمع‌‌آورى شده را به نفع شخصى خود بهره‌‌بردارى مى‌‌نماید و به مصارف خصوصى مى‌‌رساند.»

     در اینجا لازم است، توجه خوانندگان محترم را در خصوص مصرف وجوه جمع‌‌آورى شده جهت آوارگان فلسطین که به وسیله آیت‌الله مرعشى نجفى براى آنان ارسال شده است، به مطالعه اسناد : «2536 ـ 8 / 8 / 46 و 2823 ـ 2 / 9 / 46» جلب نماییم.

6ـ آیت‌الله مرعشى نجفى همانند دیگر مراجع دینى جلسات شوراى استفتاء داشتند، ساواک که با حساسیت زیاد کلیه فعالیت‌‌هاى ایشان را زیر نظر و کنترل درآورده بود طى سند شماره 35563 / 316 ـ 8 / 6 / 46» به ساواک قم دستور مى‌‌دهد:

«خواهشمند است دستور فرمایید به نحو غیرمحسوس در جلسات متشکله نامبرده بالا [آیت‌‌اللّه‌ مرعشى] نفوذ نموده و علت این که جلسات مورد بحث به طور سرى و براى عده مخصوص تشکیل مى‌شود روشن و منعکس نمایند...»

7ـ ساواک براى کنترل و مراقبت هر چه بیشتر و دقیق‌تر از فعالیت‌‌هاى آیت‌الله مرعشى نجفى همواره از مجموع اقدامات مستقیم و غیرمستقیم ایشان مراقبت مى‌‌نمود از جمله سانسور، جمع‌‌آورى و جلوگیرى از ارسال و ایصال مکتوبات و مراسلات معظم‌‌له به مقصد بود، در اسناد زیادى در این مجموعه اسنادى ساواک به بخشنامه و یا گزارش در این راستا پرداخته است، براى نمونه ساواک در سند شماره «4274 / 21 ـ 16 / 11 / 46» به اداره کل سوم گزارش مى‌‌نماید:

«هر ماه به طور غیرمستقیم از توزیع نامه‌‌هاى وى جلوگیرى که عینا در اداره پست ضبط گردیده...»

8ـ ساواک پیوسته تلاش مى‌‌کرد با سیاست تهدید و تطمیع بتواند آیت‌الله مرعشى نجفى را به کنترل سیاست‌‌هاى خود درآورد، اما به مشاهدت زندگى سرشار از مجاهدات و مبارزات آن فقیه فرزانه و نیز با استناد به اسناد متعدد در این مجموعه اسنادى، سیاست‌‌هاى تهدیدى و تطمیعى ساواک در خصوص معظم‌‌له هیچ‌گاه تحقق نیافت. براى نمونه ساواک قم در سند شماره «4575 / 21 ـ 3 / 12 / 46» طى استفساری‌ه‌اى از اداره کل سوم ساواک مرکز درخواست مى‌‌نماید:

«با توجه به اینکه طى امریه شماره «77285 / 316 ـ 18 / 11 / 46» ابلاغ گردیده به منظور تضعیف موقعیت و از بین بردن وجهه مشارالیه [آیت‌‌اللّه‌ مرعشى نجفى] طرح تضعیفى تهیه و تقدیم گردید و در امریه 77740 / 316 ـ 28 / 11 / 46 ابلاغ گردیده تسهیلاتى جهت مشارالیه در مورد ساختن کتابخانه فراهم گردد تا بتوان از وجود وى استفاده نمود، با عرض این که اوامر صادره یکى در جهت تضعیف نامبرده و دیگرى مربوط به تسهیل امور کتابخانه مى‌‌باشد، مقرر فرمایید نظریه در ثانى ابلاغ تا اقدامات لازم به عمل آمده و نتیجه به استحضار برسد.»

     همان‌طور که قبلاً نیز آمد، عوامل ساواک هرگز نتوانستند اراده حضرت آیت‌الله مرعشى نجفى را به کنترل خود درآورند.

سپهبد نصیرى رییس ساواک در سند شماره : «17880 / 316 ـ 1 / 12 / 46» گفته است:

«آقاى مرعشى قابل اعتماد نیست»

براى توضیح بیشتر به اسناد مربوط و نیز سند «88334 / 316 ـ 26 / 12 / 46» رجوع کنید.

9ـ اداره کل سوم ساواک در سند «4228 / 316 ـ 21 / 9 / 49» به ساواک قم ابلاغ مى‌‌کند:

«به فرموده مقرر است براى نامبرده بالا و همچنین اطرافیان وى محدودیت‌‌هایى نظیر اقدامات معموله درباره آیت‌الله گلپایگانى فراهم شود».

در سند تاریخ «21 / 10 / 49» اداره کل سوم ساواک طى گزارشى به سپهبد نصیرى رییس ساواک اعلام مى‌‌نماید:

«به طورى که استحضار دارند وزارت دربار شاهنشاهى در نوروز سال 49 جزوه‌‌اى که حاوى شرح حال اولیاء دینى بوده تهیه و جهت برخى از روحانیون از جمله آیت‌الله نجفى فرستاده لکن نامبرده از دریافت آن خوددارى نموده است، در اجراى اوامر صادره به ساواک قم ابلاغ گردیده محدودیت‌‌هایى براى تضعیف نجفى فراهم آورند. پاسخ رسیده حاکى است، تنها موضوعى که در تحکیم موقعیت نجفى کمک مى‌‌کند، برگزارى نماز جماعت در اعیاد مذهبى در صحن مطهر قم مى‌‌باشد.»

     ساواک قم در گزارش «3652 / 21 ـ 14 / 10 / 49» به اداره کل سوم ساواک اعلام مى‌‌کند:

«در نظر است از نوع طرح‌‌هایى که در مورد آیت‌الله گلپایگانى و ... تا به حال اجرا شده است به آیت‌الله نجفى مرعشى هم اجرا گردد و ابتدا با تهیه و اجاره پلاکاتى در حوالى منزل وى نسبت به نصب فرستنده در داخل هدف به منظور آگاهى از فعالیت‌‌هاى وى اقدام گردد» در سند «3643 / 21 ـ 4 / 10 / 49» ساواک قم به مرکز اعلام مى‌‌کند:

«تنها مسئله‌‌اى که به تضعیف و انکسار موقعیت نجفى لطمه وارد مى‌‌آورد، انجام پیش‌‌بینى‌‌هاى لازم به منظور عدم برگزارى نماز در صحن مطهر و اعیاد مى‌‌باشد.»

اداره کل سوم ساواک به منظور کسب تکلیف از رییس ساواک در سند تاریخ «22 / 10 / 49» گزارش مى‌‌دهد:

«مشارالیه [آیت‌‌اللّه‌ مرعشى نجفى] از روحانیون مخالف دولت مى‌‌باشد و به طورى که استحضار دارند یادشده در سال جارى از گرفتن جزوات اهدایى وزارت دربار شاهنشاهى امتناع نموده که مقرر گردیده براى یادشده نیز محدودیت‌‌هایى فراهم شود. ساواک قم اعلام مى‌‌دارد به منظور آگاهى از فعالیت‌‌هاى یادشده ابتدا با انتخاب و اجاره ساختمانى در حوالى منزل وى نسبت به نصب فرستنده در داخل هدف اقدام گردد. با عرض مراتب فوق و اینکه نصب فرستنده در منزل نامبرده ضرورى مى‌‌باشد، در صورت تصویب با اجراى طرح مذکور موافقت گردد»

     اداره کل سوم ساواک در سند «4747 / 316 ـ 1 / 11 / 49» به ساواک قم ابلاغ مى‌‌کند :

«با پیشنهاد آن ساواک موافقت مى‌‌گردد خواهشمند است دستور فرمایید اقدامات معموله را اعلام نمایند.»

 

پشتیبان نظام مقدس جمهورى اسلامى و رزمندگان اسلام

     آیت‌الله مرعشى پس از پیروزى انقلاب تا آخرین لحظه عمر شریف و با برکت خود در کنار ملت مسلمان، با ایمان و فداکار ایران و همگام با رهبر کبیر انقلاب اسلامى، امام خمینى، و دیگر مسئولین مملکتى در کوران حوادث و لحظه‌‌هاى حساس سرنوشت‌‌ساز انقلاب کشور باقى ماند و لحظه‌‌اى از منویات اسلام و روحانیت مبارز دور نشد. در زمان جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، یاور رزمندگان اسلام در جبهه‌‌ها بود و در پشتیبانى از رزمندگان ده‌ها بار سخنرانى کرد و اعلامیه صادر نمود. کمک‌‌هاى زیادى را به جبهه‌‌هاى جنگ فرستاد و در ایامى که انتخابات برگذار مى‌‌شد در پاى صندوق‌‌هاى رأى حاضر مى‌‌گردید.

 

عروج ملکوتى

     تقدیر الهى آن بود، آن فقیه فرزانه و عارف واصل در شامگاه روز چهارشنبه هفتم ماه صفرالمظفر 1411 ق برابر هفتم شهریور 1369 ش در سن 96 سالگى پس از اقامه آخرین نماز جماعت در صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه (ع) در بازگشت به منزل گرفتار سکته قلبى شده و پس از عمرى تلاش و مجاهدت در سنگر قرآن کریم و علوم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌‌السلام به ملکوت اعلى پیوست.

    با انتشار خبر رحلت و عروج ملکوتى فقیه اهل بیت (ع) آیت‌الله مرعشى نجفى، مردم متدین قم و جمع زیادى از شهرهاى مختلف ایران که به قم آمده بودند در اطراف منزل و حسینیه ایشان اجتماع کردند و به عزادارى پرداختند.

     مقام معظم رهبرى حضرت آیت‌الله خامنه‌‌اى به این مناسبت در روز پنجشنبه هشتم صفر 1411 برابر با هشتم شهریور 1369، پیامى به این شرح صادر فرمودند:

«ارتحال عالم جلیل‌‌القدر و فقیه اهل بیت (ع) آیت‌الله العظمى سیدشهاب‌‌الدین مرعشى نجفى ـ رضوان‌‌اللّه‌ تعالى علیه ـ را به حضرت ولى عصر ـ ارواحنا فداه ـ و جهان تشیع، بالاخص به خانواده محترم ایشان تسلیت مى‌‌گویم. آن بزرگوار یکى از اساطین حوزه علمیه و از ارکان علمى و عملى آن محسوب مى‌‌شدند و عمر با برکت خود را به تعلیم و تدریس و تربیت و تزکیه مصروف نمودند. فقدان این عالم جلیل حقاً ضایعه‌‌اى بزرگ است. از خداوند متعال علوّ درجات آن حضرت را مسئلت نموده و ملت عزیز را به تجلیل از مقام شامخ ایشان در سراسر کشور دعوت مى‌‌کنم.

سیدعلى خامنه‌‌اى

     آیت‌الله العظمى گلپایگانى، فقیه اهل بیت (ع) و زعیم بزرگ حوزه علمیه قم که بیش از هفتاد سال با آیت‌الله العظمى مرعشى، چون دو یار قدیمى در کنار هم و با هم در حفظ و حراست از میراث تشیع و شعائر و قوانین اسلامى کوشیده بودند. طى پیامى عمق فاجعه درگذشت آن عالم ربانى را چنین ارزیابى کرده است:

«انا لله و انا الیه راجعون

رحلت مرحوم مغفور حضرت آیت‌الله آقاى سیدشهاب‌‌الدین مرعشى نجفى ـ قدس سره ـ را که یکى از مراجع و از شخصیت‌‌هاى بزرگ و ارزنده روحانى بودند، موجب کمال تأسف و تأثر گردید. فقدان این گونه رجال، به خصوص در عصر حاضر، غم‌‌انگیز و جبران‌‌ناپذیر است. سوابق مجاهدات و تلاش‌‌هاى ایشان علیه استعمار در سنگرهاى مختلف قابل توجه و فراموش‌‌نشدنى است. ایشان از نخستین علمایى بودند که در مبارزات علیه رژیم فاسد پهلوى، با سایر مراجع عظام و علماى اعلام تا پیروزى انقلاب اسلامى همکارى داشته و در صحنه بودند و همواره از حریم مقدس تشیع دفاع مى‌‌نمودند و در حفظ و نشر آثار و مدارک و مخازن اسلامى، مخصوصاً معارف ارزنده اهل بیت عصمت (ع) و آثار اعاظم علماى امامیه، همت والایى مصروف داشتند.

این مصیبت بزرگ را به پیشگاه مقدس حضرت بقیه‌‌اللّه‌ الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ و مراجع عظام و علماى اعلام و حوزه‌‌هاى علمیه، به ویژه حوزه علمیه قم و خاندان محترم و آقازادگان معظم تعزیت عرض نموده، علوّ درجات آن فقید سعید و اجر جزیل و صبر جمیل بازماندگان را از خداوند منان مسئلت دارم.

سید محمدرضا موسوى گلپایگانى»

 

پاورقی‌ها:


[1]- آیت‌‌اللّه‌ آقاسید شمس‌‌الدین محمود مرعشى 1279 ـ 1338 ق از علماى حوزه علمیه نجف‌‌اشرف و ازشاگردان به نام مرحوم آیت‌‌اللّه‌ آخوند ملاحسین‌قلى همدانى و از سالکان سلوکى ایشان بود. او بیش از 30 اثر در علوم مختلف از خود برجاى گذاشت، آقاى مرعشى در سال 1338 ق دیده از جهان فرو بست و در قبرستان وادى‌السلام در نجف‌‌اشرف به خاک سپرده شد.

[2] اسامی و شرح مختصری از زندگی اساتید در مقدمه کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، جلد اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی درج شده است و ما به دلیل اختصار آن را حذف نمودیم.

[3]- گفتنى است: رضاخان پهلوى مى‌‌خواست اسلام و مذهب را در ایران ریشه‌‌کن کند. از این رو مهمترین پایگاه و سنگر آن حوزه علمیه قم را زیر شدیدترین فشارها و ضربات قرار داد و براى اینکه این حوزه را از درون تهى سازد، دستور داد که طلاب و علما نیز تابع حکومت وى باشند و از نظام لباس متحدالشکل فرمایشى او پیروى کنند و هیچکس حق ندارد بدون اجازه حکومت لباس روحانى بپوشد. این قانون را باید همه علما رعایت مى‌‌کردند و براى پوشیدن لباس روحانیت اجازه رسمى از وزارت اوقاف مى‌‌گرفتند. امر دایر بود بین این که علما و اساتید بزرگ یکسره با این قانون مخالفت کنند و زیر فشار عوامل رضاخان نابود شوند، و یا این که خانه‌‌نشین شده و دست به هیچ‌‌کارى نزنند، که این هر دو حال مساوى بود با از هم پاشیدن و سقوط حوزه علمیه. راه دیگر آن بود که فعلاً براى جلوگیرى از تعطیل دروس حوزه و دفاع منفى، به این قانون گردن نهند. آیت‌‌اللّه‌ مرعشى با صلاحدید مؤسس حوزه و دیگر علما و فقها راه دوم را پیش گرفت و تقاضا کرد که هم مى‌‌خواهد تدریس کند و هم در لباس روحانیت باقى بماند. دو اجازه‌‌نامه از وزارت داخله رژیم رضاشاه پهلوى موجود است که به ایشان اجازه پوشیدن لباس روحانیت را داده‌‌اند: یکى در تاریخ 26 تیرماه 1308 و دیگرى در 21 دیماه 1316.

اجازه‌‌نامه دیگرى هم از طرف اداره معارف وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه براى تدریس معظم‌‌له صادر شده است. متن اجازه به این شرح است:

نظر به ماده دهم نظام‌نامه مصوبه هیئت وزرا عظام، مورخه پانزدهم اسفندماه 1307، چون آقاى آقا سیدشهاب‌‌الدین نجفى مرعشى، فرزند آقاسیدمحمود مرحوم، برحسب مرقومه آقاى حاج شیخ عبدالکریم یزدى اشتغال به تدریس فقه و اصول دارند، وزارت معارف تصدیق مى‌‌نماید که سمت مدرسى فقه و اصول را در قم دارا مى‌‌باشد.

رئیس معارف

على‌‌اصغر حکمت

وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه

[4]- آقاى محققى نماینده آیت‌‌اللّه‌ العظمى بروجردى در شهر هامبورگ آلمان بود و یکى از مهمترین مساجد و مراکز مذهبى شیعه را در آن شهر بنیاد نهاد.

[5]- بانى مدرسه مزبور مرحوم حاج مهدى ایرانى و متولى آن آقاى على ایرانى است. سال تأسیس آن ذیقعده 1376 مى‌باشد. طبق نظر توافق، اداره مدرسه تحت نظر آیت‌‌اللّه‌ مرعشى نجفى قرار گرفت و توسط معظم‌‌الیه تعمیرات و خرید لوازم آن انجام شده است. مساحت این مدرسه در حدود 450 متر است که سیصد متر آن زیربنا و داراى 35 حجره جهت سکونت طلاب علوم دینى مى‌‌باشد.

[6]- مدرسه مؤمنیه در سال 1389 قمرى تأسیس شده است. این مکان قبلاً مدرسه علمیه بوده که توسط مرحوم میرزا عبدالمؤمن خان ساخته شده بود، ولى به مرور زمان از بین رفته و تخریب شده بود که حضرت آیت‌‌اللّه‌ مرعشى آن را به صورت فعلى درآورد. ساختمان مدرسه داراى مساحت 2016 متر است که 1176 متر آن زیربنا و 840 متر آن حیاط مدرسه است. این مدرسه در دو طبقه ساخته شده و 76 حجره و مجموعا ظرفیت 222 نفر را دارد.

[7]- محل مدرسه شهابیه در زمان رژیم پهلوى سینما بود، ولى پیش از انقلاب به دست جوانان مبارز و انقلابى شهر منفجر گردید و سپس به امر آیت‌‌اللّه‌ مرعشى نجفى خریدارى شد و در 1400 قمرى به صورت مدرسه علمیه درآمد. مساحت آن 475 متر است که 333 متر آن زیربنا در سه طبقه غیر از زیرزمین و داراى 38 حجره جهت سکونت طلاب مى‌‌باشد.

[8]- زمین آن مدرسه را مرحوم حاج عباس فنائیان وقف کرد و در سال 1383 قمرى بنیان مدرسه علمیه در آن نهاده شد. مساحت آن 420 متر است که 660 متر زیربنا و غیر از زیرزمین سه طبقه دارد و 160 متر آن حیاط مدرسه است. این مدرسه داراى 37 حجره و نیز داراى مَدْرَس مى‌‌باشد.

[9]- معظم‌‌له بر پشت چند  جلد نسخه خطى مرقوم داشته‌‌اند که آن را با حذف چند وعده غذاى روزانه و یا خواندن نماز استیجارى و یا گرفتن روزه استیجارى خریدارى کرده‌‌ام.

[10]- خیابان آذر سابق.

[11]- آیت‌‌اللّه‌ مرعشى در خصوص موقعیت شهید آیت‌‌اللّه‌ مدرس اظهار داشته است: «مرحوم آیت‌‌اللّه‌ شهید آقاى مدرس در عالم اسلام کارى کردند که جز از عهده ائمه اطهار(ع) هیچ عالم و مجتهدى دیگرى در تاریخ اسلام برنیامده و نمى‌‌آید. زندگیش على‌‌وار و شهادتش کاملاً شبیه امام جعفر صادق (ع) بود. مدرس ثابت کرد که تاریخ زندگى ائمه ما کاملاً با حقیقت وفق مى‌‌دهد.» ر. ک: محمدباقر بدوى، مرزبان حماسه‌‌ها، مرورى بر دیدگاه‌‌ها، بیانیه‌‌ها و مکاتبات سیاسى حضرت آیت‌‌اللّه‌ العظمى مرعشى نجفى ره صفحه: 37 به نقل از مرد روزگاران (مدرس شهید) نابغه ملى ایران، على مدرس صفحه: 44.

[12]- شهید حجت‌‌الاسلام سیدمجتبى نواب صفوى در نامه‌اى به حضرت آیت‌‌اللّه‌ مرعشى با عنوان «آیت‌‌اللّه‌ مرعشى پدر گرامى» مرقوم مى‌‌فرماید:

«هوالعزیز

السلام علیک یابن رسول‌‌اللّه‌ و یابن فاطمة الزهراء

دیروز براى زیارت و امروز براى دیدار عید مولود، زیارت وداع شتافتم. الساعة عازم مراجعتم. توفیق نیافتم و با کمال دلتنگى رفتم. خداحافظ شما. به دعاى شما امیدوارم، فراموش نفرمایید.» ر. ک: همان، صفحه: 45

[13]- شهید سیدعبدالحسین واحدى طى نامه‌‌اى به آیت‌‌اللّه‌ مرعشى درخواست مبلغى به عنوان قرض‌‌الحسنه مى‌‌نماید:

«حضور محترم پدر معظم

پس از تقدیم سلام و عرض ارادت، عرض مى‌‌شود چون چند وقتى از کرمانشاه و اخوى، پول‌‌هایى که باید برسد، نرسیده است و احتیاج به مقدار یکصد و پنجاه تومان فورى دارم، ضمنا با کسى در قم آشنا نیستم که قرض کنم. چنانچه میسر است «مرحمت فرموده، زیرا بسیار ضرورى و موجب خرسندى است. پس از چند روز تقدیم مى‌‌شود.» ر. ک: همان

[14]- ر. ک: صحیفه امام، جلد 1، صفحه : 181، قابل ذکر است، موضع‌‌گیرى‌‌هاى قاطع حضرت امام حیات تازه‌اى بود که در کالبد مبارزین دمید، آن ایام که مصادف با دهه محرم‌‌الحرام و عاشوراى حسینى بود، حضرت امام اعلام کردند که روز عاشورا که مصادف با 13 خرداد 1342 بود ـ در مدرسه فیضیه به افشاگرى اهداف رژیم پهلوى در ایران خواهند پرداخت، از این روى عصر 13 خرداد نه تنها مدرسه فیضیه بلکه مسیر بیت امام تا فیضیه و اطراف حرم حضرت معصومه (ع) انبوه جمعیت بود که از شهرستان قم و سراسر کشور براى استماع سخنرانى امام، به قم آمده بودند.

[15]- ر. ک: صحیفه امام، جلد اول، صفحه : 162.

[16]- لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى در 14 مهر 1341 در هیئت دولت پهلوى تصویب و دو روز بعد رژیم با تبلیغات گسترده از طریق جراید و رادیو به تبلیغ آن پرداخت.

[17]- متن تلگراف آیت‌‌اللّه‌ مرعشى به نخست‌‌وزیر اسداللّه‌ علم را در پیوست سند 15114 ـ 6 / 9 / 41، آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، جلد اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی ببینید.

[18]- ر. ک: همان، پیوست سند شماره: 5978  /  س ت تاریخ: 25 / 3 / 42.



آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی (نفر دوم از سمت راست در ایام جوانی)


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی (نفر دوم سمت راست نشسته)



آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و فرزندشان آقا سید محمود


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی





از راست آیت‌الله سید مصطفی خمینی، امام خمینی، آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، آیت‌الله خلخالی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و فرزندشان آقا سید محمود


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی در بازدید از کتابخانه


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و فرزندشان حجت الاسلام سید محمود


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و فرزندشان حجت الاسلام سید محمود






در بازدید از کتابخانه






آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و آیت‌الله بهاءالدینی در مراسم عمامه گذاری طلاب




آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و شهید رجایی



آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و شهید رجایی



آیات عظام مرعشی نجفی و فاضل لنکرانی


آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی در کنار امام خمینی





عیادت مقام معظم رهبری از آیت الله العظمی مرعشی نجفی


اقامه نماز میت بر پیکر مطهر آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی توسط آیت‌الله العظمی محمد فاضل لنکرانی


مراسم تشیع جنازه باشکوه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


مراسم تشیع جنازه باشکوه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی


مقبره حضرت آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی واقع در ورودی کتابخانه آن حضرت





























منبع: این مقاله تلخیص و ویراستی بود از مقدمه کتاب: آیت‌الله العظمی سد شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1388.
 

تعداد مشاهده: 20779


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.