ورود امام خمینی(ره) به عراق در 13 مهر 1344
تاریخ انتشار: 12 مهر 1402
امام خمینی(ره) در چهارم آبان 1343 به مناسبت ولادت با سعادت حضرت فاطمهالزهراء (س) به لایحه ذلت بار کاپیتولاسیون اعتراض کرد و رژیم پهلوی در 13 آبان ایشان را به کشور ترکیه تبعید نمود. با تبعید امام(ره) حوزههای علمیه و مردم به این حرکت رژیم اعتراض کردند که با برخورد رژیم مواجه شد.
مردم انقلابی و مسلمان ایران به اعتراضات ادامه دادند و درخواست مراجعت رهبر قیام 15 خرداد به وطن را داشتند. حکومت پهلوی و سردمداران بینالمللی آن از جمله آمریکا و اسرائیل بازگشت امام(ره) و ادامه مبارزه ایشان با استبداد داخلی و استعمار خارجی را به مثابه چوب لای چرخ خود تلقی نموده و مخالف این امر بودند، لذا با برنامهریزی و طرحی دقیق بر آن شدند که امام خمینی را به کشور عراق تبعید نمایند تا در اوضاع سیاسی و اجتماعی بغرنج و نامساعد آن کشور به فراموشی سپرده شود و از طرفی در داخل کشور بتوانند جو مسموم علیه حاکمیت را کاهش داده و کنترل نمایند.
در پی ورود امام به عراق، استقبال بینظیر از ایشان، بسیاری از علما و روحانیان ایرانی در عراق و حوزههای نجف و کربلا را شگفتزده کرد و آنان را واداشت تا طی نامههایی به بستگان و دوستان خود در ایران گوشههایی از چگونگی ورود امام و استقبال با شکوهی را که از او به عمل آمد را به رشته نگارش درآورند. حاج سید مجتبی رودباری در نامهای به حاج آقای ضیابری گزارش جامعی از چگونگی ورود امام به عراق و نجف اشرف داده است:
حضور مبارک حضرت آیتالله آقای حاج ضیابری دامتبرکاته
فدایت شوم. پس از تسلیم عرض سلام، از خدای عزیز و قادر متعال، صحت و سلامتی وجود نازنین حضرتعالی را مسألت مینمایم. بحمدالله و المنه خورشید تابان حق، حضرت آیتاللهالعظمیالخمینی ـ روحی فداه در افق عراق درخشید. معظمله به اتفاق آقا مصطفی در حدود ساعت 11 ظهر روز سهشنبه 13 مهر وارد بغداد شدند. آقا مصطفی در ساعت 3 بعد از ظهر ورود خود را به وسیله تلفن به منزل حضرت آیتالله خویی اطلاع دادند. نجف در بدو امر نمیتوانست اطمینان کامل از این خبر نماید، لذا برای صحت و سقم بار دیگر با کاظمین به وسیله تلفن تماس گرفت، ولی دعاگو با آقایان خائفی و میرمعظمی بلافاصله قبل از وصول خبر قطعی به کاظمین رفتیم ... به هر حال از دیدارشان خیلی خوشوقت شدیم. آقای خمینی خیلی تعجب کردند که چطور ما موفق شدیم به نجف [کاظمین] بیاییم و تا ساعت 12 شب در خدمتشان بودیم.
آقایان صدر و عسکری از علمای کاظمین همراه با عدهای از کاظمینیها به دیدن ایشان آمدند و در ساعت 9 شب حضرت آیتالله خویی با تلفن با معظمله صحبت فرمودند و جویای سلامتی شدند. از همان شب سیل طلاب و علما از نجف و کربلا و سایر نقاط برای دیدن حضرت آیتالله به کاظمین آمدند، ناگفته نماند که ما اولین دسته طلاب بودیم که از نجف به کاظمین رفتیم.
روز چهارشنبه 14 مهرماه حضرت آیتالله آقای حکیم و حضرت آقای خویی فرزندان خود را به نمایندگی از طرف خود به کاظمین فرستادند. روز پنجشنبه 15 مهرماه یکی از وزرای عراق از طرف رئیس جمهور عراق خدمت آیتالله شرفیاب شد و عرض تهنیت و تبریک گفت و خوشوقتی رئیس جمهور را به مناسبت ورود معظمله به خاک عراق اعلام داشت. بعدازظهر پنجشنبه حضرت آیتالله خمینی با شیخ نصرالله خلخالی و عدهای از طلاب به سامرا مشرف شدند و دو روز در آنجا بوده و بعد از روز جمعه از سامرا به کربلا آمدند. ایرانیان مقیم کربلا و طلاب، استقبال پرشوری از معظمله نمودند مخصوصاً آقای سیدمحمد شیرازی، فرزند مرحوم آیتالله شیرازی با مریدها و طلاب به استقبال آقای خمینی آمدند؛ و عدهای از طلاب از نجف که از جمله دعاگو به کربلا و از آنجا تا مسیب رفتیم و اصولاً مستقبلین تا مسیب رفته و در حدود غروب وارد کربلا شدند. پس از تشرف به حرم مطهر در جای آقاسید محمد شیرازی نماز جماعت برپا نمودند و بعد از نماز به حرم مطهر حضرت عباس(ع) مشرف شدند و سپس به منزل رفته، یک هفته در کربلا بودند و روز جمعه گذشته وارد نجف شدند. 74 عدد ماشین بزرگ و کوچک تا خاننص (خانشور) به استقبال معظمله رفتند. فرزندان حضرات آیات: حکیم، شاهرودی، و خویی از طرف پدران بزرگوارشان تا خاننص آمدند. مطلعین میگویند چنین استقبالی برای کسی در نجف سابقه ندارد. در حدود غروب جمعه وارد نجف شدند. پس از تشرف به حرم مطهر به منزلی که قبلاً برای معظمله تهیه شده بود رفتند. حضرات آقایان شاهرودی و خویی همان شب به دیدن حضرت آیتالله رفتند. طلاب و دستجات مردم لاینقطع برای دستبوسی معظمله میآمدند و اشعار زیادی در آن شب و بعد از آن شب در مدح ایشان خوانده شد. شب یکشنبه بعد از نماز، حضرت آیتالله حکیم به دیدن معظمله تشریف آوردند. در ضمن صحبتهایی که بین این رهبر و شخصیت بزرگ مذهبی رد و بدل شد، از جمله تقاضای اقامه جماعت از طرف آقای حکیم بود که آقای خمینی اقامه جماعت برپا نمایند و اشتغال داشته باشند که از شب بعد حضرت آقای خمینی در مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی اقامه نماز جماعت نمودند. دیروز (روز دوشنبه) وزیر وحدت عراق خدمت آیتالله مشرف شدند.
این بود خلاصهای از جریان ورود حضرت آیتالله خمینی، امیدواریم معظمله و فعالیت ایشان آبروی بیشتر به اسلام و مسلمانان و علما و طلاب بدهد و ریشه ظلم را قطع و قمع نمایند.
حضرت آیتالله آقای میلانی از مشهد و نیز حضرت آقای آقانجفی از قم نمایندگانی از طرف خود به نجف فرستادند خدمت حضرت آیتالله خمینی. تلگرافات و نامههای زیادی برای معظمله آمده است، استدعا میکنم حضرتعالی هم تلگرافی بفرستید و چون ممکن است عین تلگراف نرسد، رونوشت آن را به وسیله دعاگو با آقای خائفی به ایشان مرحمت دارید.[1]
سندی از اسناد وزارت خارجه خوشآمدگویی شیخ سعید البدری از علمای شهر سامرا از امام خمینی(ره) را به نقل از روزنامه فجر که تیتر روزنامه را با این مضمون برگزیده: شهر سامراء از آیتالله خمینی تجلیل میکند، چنین نوشته است:
آقای آیتالله خمینی ـ آقایان علمای اعلام
به نام شهر عسکریین طاهرین که امام مجاهد شجره مبارکه آنان منسوب میباشند مقدم مجاهد عظیم و پیشوای ارجمند آیتالله خمینی را گرامی داشته و مدرسه شیرازی که امروز از ایشان تجلیل میکند این تجلیل از علم و حکمت و فلسفه و جهاد ایشان میباشد. ایشان در علم و جهاد همکار شیرازی میباشد. تاریخ معاصر جهاد خمینی و مبارزات ایشان را در راه حفظ دین اسلام و آئین محمد و قرآن و اتباع محمد با حروف نورانی ثبت میکند.
اگر قرن نوزدهم شاهد مبارزات مصلح بزرگ اسلام سید جمالالدین افغانی بود قرن بیستم نیز شاهد جهاد امام خمینی در مشرق اسلام و مساعی او در راه مبانی علیه اسلام میباشد. اگرچه خمینی در سالهای اخیر در غربت به سر بردند ولی تمام کشورهای اسلامی شهر و دیار اوست و هرجا که رود معزز و محترم میباشد. درود خدا بر ایشان و شما باد.[2]
چند سند زیر به چگونگی استقبال از امام خمینی(ره) به نقل از اسناد وزارت خارجه حکومت پهلوی اختصاص دارد.
*****
اداره: اول سیاسی
شماره: 8810 تاریخ: 3 ـ 8 ـ 1344
ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی
پیرو نامه شماره 8482 مورخ 26 / 7 / 44 راجع به ورود آقای خمینی و پسرش به عراق یک نسخه از گزارش شماره 188 ـ مورخ 26 / 7 / 44 سرکنسولگری شاهنشاهی در کربلا به انضمام برش و ترجمه مندرجات روزنامه الفجر الجدید درباره آقای خمینی به پیوست تقدیم میگردد.
از طرف وزیر امور خارجه
ترجمه مندرجات روزنامه الفجر الجدید شماره 1122 مورخ 20 / 7 / 1344
شهر سامراء از آیتالله خمینی تجلیل میکند
هنگامی که حضرت مجاهد آیتاله سیدروحاله خمینی به زیارت امامین عسگریین مشرف شده بودند مدرسه شیرازی پیشوای بزرگ فرصت را غنیمت شمرده دعوتی جهت صرف چای در مدرسه مزبور ترتیب داده که عدهای از علما و روسای سامرا و محترمین در آن شرکت کردند و شیخ سعید البدری به نمایندگی از رؤسا و مردم سامراء نطقی به شرح زیر ایراد کرد:
آقای آیتاله خمینی ـ آقایان علمای اعلام
به نام شهر عسکریین طاهرین که امام مجاهد شجره مبارکه آنان منسوب میباشند مقدم مجاهد عظمی و پیشوای ارجمند آیتالله خمینی را گرامی داشته و مدرسه شیرازی که امروز ایشان تجلیل میکند این تجلیل از علم و حکمت و فلسفه و جهاد ایشان میباشد. ایشان در علم و جهاد همکار شیرازی میباشند. تاریخ معاصر جهاد خمینی و مبارزات ایشان را در راه حفظ دین اسلام و آئین محمد و قرآن و اتباع محمد با حروف نورانی ثبت میکند.
اگر قرن نوزدهم شاهد مبارزات مصلح بزرگ اسلام سیدجمالالدین افغانی بود قرن بیستم نیز شاهد جهاد امام خمینی در مشرق اسلام و مساعی او در راه مبانی علیه اسلام میباشد. اگرچه خمینی در سالهای اخیر در غربت به سر بردند ولی تمام کشورهای اسلامی شهر و دیار اوست و هرجا که رود معزز و محترم میباشد. درود خدا بر ایشان و شما باد.
***
شماره: 188 تاریخ: 26 / 7 / 44
پیوست ندارد
سفارت کبرای شاهنشاهی ایران ـ بغداد
پیرو گزارش محرمانه شماره 181 مورخ 18 / 7 / 44 راجع به ورود آقای خمینی به کربلا به استحضار میرساند
1ـ در کربلا
آقای خمینی مدت یک هفته در کربلا اقامت نموده و در این مدت نماز جماعتی در صحن مطهر حضرت امام حسین(ع) بر ایشان ترتیب داده و بقیه وقت را به صرف زیارت و ملاقات از آقایان روحانیون و طلاب حوزة علمیه که برای دیدنشان میآمدند پرداخته و هیچگونه فعالیت یا تظاهرات و شعارهای زننده و مخالفی دیده و شنیده نشد و فقط یک شعار پارچهای با عبارت (ترفرف رایهالاسلام بید آیتاله الخمینی) یعنی ـ پرچم اسلام بدست آیتاله خمینی در اهتزاز است ـ به درب قبله صحن امام حسین(ع) نصب شده بود که پس از یکی دو روز آن هم برداشته شد.
بعدازظهر روز جمعه 23 / 7 / 44 که قرار بود آقای خمینی به نجف اشرف مسافرت نمایند آقایان سیدمحمد شیرازی . سید مرتضی قزوینی. سید حسین ناصرالدین و عدهای از طلاب علوم دینی مدرسه هندی برای بدرقه حاضر شده و جمعاً در حدود 30 اتومبیل در مشایعت ایشان از کربلا حرکت نمود و در موقع حرکت و در عرض راه هم آرامش برقرار و هیچگونه شعاری داده نشد.
2ـ در نجف اشرف
در ابتدای بازار بزرگ نجف اشرف یک شعار پارچهای با عبارت (جماهیر النجف المسلمه تبدی سرورها بمقدم الامام الخمینی رمز التضحیه و الجهاد) یعنی ـ مردم مسلمان نجف مسرت خود را از قدوم امام خمینی عنوان فداکاری و جهاد ابراز میدارند ـ نصب و شعار دیگری نیز با عبارت (مدینه النجف الاشرف ترحب بمقدم البطل الاسلامی المجاهد الامام الخمینی) یعنی ـ شهر نجف اشرف خیرمقدم به قهرمانان مجاهد اسلام امام خمینی میگوید ـ بالای درب صحن مقابل بازار بزرگ نصب شده بود.
از ساعت 2 بعدازظهر عده زیادی از طلاب علوم دینی چه از کسانی که نام و نشان آنها در عرض جریانات یکی دو سال اخیر درگزارشات فعالیتهای مخالفین یاد شده و چه کسانی که به کلی از این جریانات دور بودهاند و کلیه آنها هم ایرانی هستند در مدرسه مرحوم حضرت آیتالله بروجردی و اطراف آن با کمال آرامش و به طور بسیار عادی و بدون دادن هیچگونه شعار یا فعالیتی گرد آمده بعداً در حدود 30 الی چهل اتومبیل سواری و اتوبوسهای 18 نفره این عده را برای استقبال از آقای خمینی به راه نجف ـ کربلا حمل نمود.
روی سه عدد از اتومبیلهای سواری شعارهای پارچهای از قبیل (مرگ در راه اسلام و دین بهتر از زیستن در کنار ستمگران است) (ای مردم قرآن را دریابید که دستور خداست) (چرا حکم جاهلیت را میخواهید در حالی که قرآن و اسلام بهترین راهنما است) نصب شده بود.
به قرار اطلاع آقای سیدعبدالله شیرازی چند اتومبیل از طلاب علوم دینی و آقای شیخ علی کاشفالغطاء نیز چند اتومبیل از طلاب افغانی هم به خرج خود برای استقبال فرستاده بودند و روی هم رفته تمام مستقبلین از طبقه روحانی و طلاب علوم دینی تشکیل و اهالی اصناف و کسبه در این جریان شرکتی نداشته و عدهای متنفر و بعضی هم کاملاً بیاعتنا بودند.
در میان مستقبلین اشخاصی مانند شیخ نصراله خلخالی آیتاله حاج آقا حسین کفاشی . سید مرتضی نخجوانی . سیدمحمدرضا اشکوری . میرزا عباس کرمانی . فرزندان آیتاله خوئی . شیخ هادی و شیخ رضا امینی . سیدموسی آیتالهزاده اصفهانی و شیخ محمدصادقی دیده میشدند و بعضی عقیده داشتند که آرامش و بیسروصدا بودن چند نفر مخالفین و عدم القای شعارهای زننده و مخالف دراثر حسن تدبیر ومراقبت آقای شیخ نصراله خلخالی و همدستانشان بوده که در عین حال مهماندار آقای خمینی هستند و تمام مصارف لازم را میپردازند ولی در هر مورد هم طلاب مشکوک و مخصوصاً شیخ محمد صادقی را مراقبت و کنترل شدید نموده که حرکت و شعار مخالفی از آنان بروز نکند.
عده زیادی درخصوص اجماع و وحدت نظر طلاب علوم دینی ایرانی در مورد استقبال از آقای خمینی این عقیده را دارند که گردآمدن این عده به استثناء کسانی که جزو مخالفین به شمار میروند روی تعصب ملی و علاقمندی به تجلیل از علماء ایرانی هر کس میخواهد باشد، بوده, بعضیها نیز چنین عقیده داشتند که این عمل از طرف عدهای هم نه از روی حیثیت یا تبعیت فکری و مرامی از خمینی بوده بلکه برای نشان دادن یک جبههای در مقابل حضرت آیتاله حکیم بوده است و به هر سه منظور چه تبعیت و همفکری و چه تعصب ملی و چه خودنمائی انعکاس خوشی از طرف قاطبه مردم نداشته توجه و اهمیتی بدان نمیدادند.
اتومبیلهای مستقبلین در نیمه راه به اتومبیل حامل آقای خمینی رسیده و به اتومبیلهائی که از کربلا آمده بودند گرویده و مقارن ساعت 4 بعدازظهر آقای خمینی درب صحن مطهر حضرت امیر(ع) پیاده شده در حالی که طلاب ایشان را احاطه کرده بودند با سلام و صلوات به زیارت مشرف و بعد از آن مستقیماً برای استراحت به خانهای که در محله حویش از طرف آقای شیخ نصراله خلخالی اجاره شده بود رفتند و در اینجا هم هیچگونه شعار مخالفی از طرف طلاب و مستقبلین داده نشد.
در شب و روز بعد از نماز مغرب جمعی از آقایان روحانیون و طلاب منجمله آیتاله خوئی، شیخ علی کاشفالغطاء، سیدمحمد بغدادی . سیدعبداله شیرازی . میرزا حسن بجنوردی . فرزندان مرحوم آیتاله سیدعبدالهادی شیرازی . شیخ محمد لاهیجانی . هادی و رضا امینی، سیدموسی آیتالهزاده اصفهانی از آقای خمینی دیدن کردند.
مقارن ساعت 10 همان شب عدهای از طلاب که در رأس آنان شیخ محمد صادقی قرار داشت بعدازظهر مغرب روز 24 / 7 / 44 آیتاله آقای سیدمحسن حکیم با اتومبیل در حالی که عدهای از طلاب ایشان را احاطه کرده بودند به منزل آقای خمینی رفته و به طور ایستاده سلام و احوالپرسی و تبریک ورود گفته مراجعت مینمایند.
تاکنون اغلب علماء و روحانیون چه از روی همفکری و چه از روی مجامله و مبادی آداب و چه با اصرار و التماس اشخاص امثال شیخ محمد صادقی و سیدموسی اصفهانی و شیخ جلیلاله ابوالقاسمی و غیره و یا با احترام مهماندارشان آقای شیخ نصراله خلخالی به دیدن آقای خمینی رفتهاند. ولی تاکنون آیتاله شیخ عبدالکریم زنجانی و آیتاله سیداحمد مستنبط برای دیدن ایشان نرفتهاند.
شایع است که میخواهند برای آقای خمینی در نجف اشرف نماز جماعتی در مسجد طوسی ترتیب دهند از طرف دیگر شایع است که چون در کربلا یک عالم و مرجع مشهوری وجود ندارد ایشان را در کربلا عنوانی دهند و ریاست حوزه علمیه کربلا را به دست وی بسپارند. همچنین شنیده میشود که قصد اقامت دائم در سامراء را دارند و در عین حال اغلب اظهار میدارند که فقط به منظور زیارت آمدهاند و اصلاً قصد اقامت در عراق را ندارند و هنوز هیچکدام از این شایعات روشن و معلوم نگردیده است. بدیهی است هرگونه اطلاعات و اخباری از روشها و ملاقاتها و فعالیتهای ایشان برسد فوراً به استحضار خواهد رسانید.
سرکنسول ـ جواد بهنام
***
اداره اول سیاسی
شماره: 9444 تاریخ: 18/ 8 / 1344
پیوست ندارد
ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی
پیرو نامه شماره 8810 مورخ 3 / 8 / 44 درباره ورود آقای خمینی به عراق یک نسخه از گزارش شماره 194 ـ 29 / 7 / 44 سرکنسولگری شاهنشاهی کربلا در همین زمینه که از سفارت کبرای شاهنشاهی در بغداد رسیده است به پیوست تقدیم میگردد. م
از طرف وزیر امور خارجه
***
رونوشت نامه شماره 194 ـ 29 / 7 / 44 سرکنسولگری کربلا
سفارت کبرای محترم شاهنشاهی ایران ـ بغداد
پیرو نامه محرمانه شماره 188 مورخ 26 / 7 / 44 راجع به عزیمت آقای خمینی به نجف اشرف احتراماً به استحضار میرساند:
به طوری که ایادی این سرکنسولگری درصدد تحقیق و نظارت برآمدهاند نامبرده روز یکشنبه 25 / 7 / 44 برای اقامه صلوة به مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی میرود. پس از نماز دو نفر به نام آقایان غیاثالدین محمد محدث و ضیاءالدین فرزندان شیخ حسین محمدطاهر دشتستانی بلند شده فریاد میزنند (درود بر شهداء قم) آقای شیخ علی قاسمی دشتستانی داماد مرحوم آقا میرزا اصطهباناتی آنان را منع و سرزنش مینماید و میگویند این قبیل شعارها جز بر باد دادن آبروی علماء فایده دیگری ندارد. آقای خمینی میفرمایند به جای این یاوهگوئیها بهتر است که صلواة ختم کنند.
روز 26 / 7 / 44 آقای آیتاله شیخ عبدالکریم زنجانی به دیدن آقای خمینی میروند و آقای خمینی نیز به اتفاق سیدموسی اصفهانی و شیخ محمدصادقی و جمعی دیگر از طلاب به ملاقات حضرت آیتالله حکیم رفتند. آقایان شیخ علی کاشفالغطاء ـ سیدمحمدعلی حمامی ـ و سید مراد تبریزی به آنان ملحق میشوند.
روز 27 / 7 / 44 آقای خمینی با اشخاص فوقالذکر و عدهای دیگر از طلاب از آقایان آیتالله خوئی و آیتالله سیدمحمود شاهرودی ملاقات نمودند این دید و بازدیدها بیشتر جنبه عادی داشته و به طوری که اطلاع میدهند گفتگو و صحبتهای سیاسی در بین نبوده است. مراتب جهت استحضار به عرض رسید.
سرکنسول ـ جواد بهنام
پینوشتها:
[1]. نهضت امام خمینی(ره) ـ سید حمید روحانی ـ دفتر دوم ـ چاپ هشتم 1392 ـ ناشر: بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ـ ص 179 و 180.
[2]. اسناد وزارت امور خارجه ـ اسناد سفارت ایران در بغداد ـ تاریخ: 3 / 8 / 1344.
تعداد مشاهده: 13392