در اسناد ساواک انتقاد از جشنهای 2500 سالهی شاهنشاهی در میان همهی اقشار جامعه اعم از روحانی، دانشجو، کارگر و … دیده میشود. در سندی که در ادامه میآید، یکی از دانشجویان مدرسه عالی علوم اقتصادی و اجتماعی قزوین در کلاس درس به انتقاد از برگزاری این جشنها پرداخته است: «مخارجی که دولت برای برگزاری جشنهای دو هزار و پانصدمین سالگرد بنیانگذاری شاهنشاهی در ایران صرف کرده هیچ گونه بهرهای برای ملت ایران نداشته جز این که عدهای آمدند و خوردند و رفتند. دولت و ملت ایران در وضع فعلی که احتیاج مبرم به پول دارد و دائم از ممالک خارجی وام میگیرد نمیبایست چنین مبالغ گزافی را بیجهت و بدون هیچ گونه فایدهای به باد میداد.»
سند دیگر امروز به بازگشت یکی از زندانیان سیاسی به شهر زادگاه خود اشاره دارد. بر اساس این سند «حدود 400 نفر از اهالی رفسنجان به منظور استقبال از ابوالقاسم نصرالهی نسب زندانی ضد امنیتی که اخیراً آزاده شده در خیابان غزالی آن شهرستان اجتماع و ضمن دادن شعارهای ضد ملی و به طرفداری از خمینی اقدام به راهپیمایی نمودهاند.» لازم به ذکر است که در جریان این تظاهرات یک نفر به وسیله نیروهای رژیم پهلوی به شهادت رسیده بود.
بازگشت «شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب» و «آیتالله مجدالدین مصباحی» به شهر شیراز پس از مدتها اسارت در سال 1357 موضوع سند زیر است. بر اساس این سند این دو بزرگوار «چندی قبل به علت فعالیتهای اخلالگرانه دستگیر و سپس آزاد گردیدهاند، پس از مدتی دوری از شیراز در تاریخ 57/9/1 از طریق قم به شیراز برگشتهاند.» بر اساس اسناد موجود استقبال مردم از زندانیان آزاده شده در سراسر کشور چشمگیر بوده است.
شهید آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبائی(1358-1293ش) مبارزات انقلابی مردم آذربایجان علیه رژیم پهلوی را رهبری میکردند. پدر بزرگوار ایشان مرحوم آیتالله سید باقر قاضی در دوره رضاخان تبعید شدند. در آن دوران شهید آیتالله قاضی نوجوانی 10 ساله بودند و طعم تبعید را چشیدند. ارتباط شهید آیتالله قاضی طباطبائی با حضرت امام(ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی مردم ایران، در اسناد برجای مانده از ساوک بارها مورد اشاره قرار گرفته است. در سند شماره 3/7359ﻫ الف تاریخ 49/7/8، شهید آیتالله قاضی طباطبائی در پاسخ به سؤالی درباره مرجع تقلید جامعالشرایط، ضمن اشاره به مراجع تقلید آن زمان چنین فرمودهاند:
«جهت رهبری روحانیت و اداره امور اسلام و مسلمین آقای خمینی مدبر و شایستهتر است و روحانیون واقعی در همه جا مخصوصاً در حوزههای علمیه قم و مشهد و طهران غیر از تبلیغ حتی از علمای شهرستانها اظهارنظر خواسته بودند و اکثر روحانیون غیر از جیره خواران روحانی مأب تصمیم خود را گرفتهاند و صریحاً نظریه و علاقمندی خود و مؤمنین واقعی را به آیتالله خمینی به اطلاع حضرات رسانیدند.»
(نک: جلوه محراب؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبائی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، 1378، ص 368-366)
در سندهای دیگر به مکاتبات حضرت امام و آیتالله قاضی طباطبائی (تاریخ: 50/4/27، همان، ص 370، تاریخ 48/8/10، تاریخ: 48/8/14، همان، ص 346-345) اشاره شده است. سند دیگری از ساواک، انقلابیون تبریز را طرفداران آیتالله قاضی و امام خمینی معرفی میکند (تاریخ 51/2/16، همان/ ص375) در گزارش خبر تاریخ 53/11/22 به اشتهار آیتالله قاضی به عنوان خمینی آذربایجان اشاره و در نظریه مربوط به شرح گزارش آمده است: وی از طرفداران سرسخت خمینی میباشد. (همان، ص 389) در تاریخ 37/2/9(57) به پخش تعداد قابل توجهی از اعلامیههای عکسدار حضرت امام در تبریز تحت نظر آیتالله قاضی اشاره شده است.(همان ص 422) سند زیر به نامهای اشاره میکند که در آن حضرت امام خمینی از آیتالله قاضی طباطبائی به مثابه دوست و یار قدیمی اشاره کرده و از ایشان خواستهاند مبارزات انقلابی را ادامه دهند. بنابراین گزارش امام مبالغ نامعلومی را در اختیار آیتالله قاضی گذاشتهاند تا بین طبقات پایین بازار و کسانی که در جریان تعطیلیها و اعتصابات اخیر متضرر شده بودند، تقسیم کند. اصل نامه امام خمینی در صحیفه امام، ج 4، ص 454 آمده است. این نامه به دنبال تلگراف شخصی مجهولالهویه به نام ابوحامد و انتساب آن به (حضرت امام خمینی) به نگارش درآمد.