مروری بر علل، اهداف و پیامدهای جشن تاجگذاری پهلوی دوم
تاریخ انتشار: 02 آبان 1403
مقدمه
برگزاری جشن تجملاتی و پرهزینه تاجگذاری محمدرضاپهلوی و فرح دیبا در زمانهای است که مردم ایران از ابتداییترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم هستند. این جشن که در روز پنجشنبه 4 آبان 1346 شمسی، همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به شش کشور اسلامی-عربی برگزار گردید؛ هزینههای بسیاری را بر ملت محروم ایران تحمیل کرد. هدف اصلی شاه مشروعیتبخشی و وصل کردن خود به پادشاهان گذشته بود. از سوی دیگر محمدرضا پهلوی میخواست با واگذاری نایبالسلطنهگی به فرح در همین جشن، باقی ماندن پادشاهی در خانواده پهلوی را در صورت مرگش تضمین کند. لذا این جشن، هم جشن تاجگذاری شاه و هم جشن نایبالسلطنهگی فرح پهلوی بود.
ضرورت برگزاری جشن تاجگذاری
محمدرضا پهلوی که در شهریور 1320 در پی رفتن پدرش به جزیره موریس به سلطنت رسید، با 26 سال تأخیر در سال 1346 تاجگذاری کرد. ضرورت برگزاری جشن تاجگذاری برای شاه به چند جهت بود:
1 - شاه چند بار در معرض ترور قرارگرفته بود[1] و میترسید که با ترور و مرگش سلطنت از دست خاندان پهلوی بیرون رود و لذا باید فرح پهلوی را نایبالسلطنه میکرد تا ولیعهد به سن قانونی برسد و برای این کار لازم بود که مراسمی برگزار شود و در حاشیه آن فرح نایبالسلطنه شود.
2 – هر چند محمدرضا پهلوی روی کار آمده بود اما به تخت ننشسته بود و تاج به سر ننهاده بود و لذا میخواست همانند پادشاهان کشورهای اروپایی مانند انگلستان و هلند تاج بر سر نهد و جشن تاجگذاری بگیرد.
3 - برگزاری این جشن به مشروعیت سازی شاه در سلطنتش کمک میکرد. رابطه این جشن و سلطنت شاه دوطرفه بود. ازیک طرف، باستانگرایی و مشروعیت سازی به شاه در تداوم سلطنتش کمک میکرد و دیگر این که انجام این جشن تبلیغی برای باستانگرایی بود.[2]
زمان برگزاری جشن
در ابتدا قرار بود جشن تاجگذاری و جشنهای 2500 ساله با هم برگزار شود. خبرگزاری یونایتدپرس در تاریخ 19 مرداد 1340 این خبر را اعلام کرد و شاه هم در یک اعلامیه رسمی به سران کشورها این را اعلام نمود علاوه بر این روزنامههای آن دوره مانند اطلاعات و مرد امروز نیز آن را اعلام کردند. [3]
بعدها تاریخ جشن 24 اردیبهشت 1342 اعلام شد. اما به علت مشکلات مالی و ساختاری برگزاری این جشن به عقب افتاد.[4]
فروردین 1343 روزنامه اطلاعات اعلام میکند: امروز سناتور جواد بوشهری نایب رئیس شورای مرکزی جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی ایران ضمن اعلام برگزاری برنامههای جشن گفت: در ایام برگزاری جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی ایران در آبانماه 44، شاهنشاه نیز رسماً تاجگذاری خواهند کرد.[5]
خبرگزاری پارس نیز در بولتن محرمانه خود خبر از تعویق جشن و تاریخ جدید آن میدهد: امروز [25 / 1 / 1343] رسماً اعلام شده که شاهنشاه ایران که از سال 1941[1320] به سلطنت رسیدهاند. در 26 اکتبر سال آینده [08 /04 /1344] در چهلوپنجمین سال تولد خود تاجگذاری خواهند کرد. مراسم تاجگذاری همزمان با جشنهای ملی دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران خواهد بود.[6]
در این دوره نیز امکان برگزاری این مراسم فراهم نشد. روزنامهها دائماً اخبار جشن را پوشش میدادند و خبر از کارهای جدیدی میدادند که در قالب برگزاری این جشنها قرار است انجام گیرد: «قرار است سال آینده [1344] تاجگذاری شاهنشاه در مراسم برگزاری جشن دو هزار و پانصدساله شاهنشاهی انجام شود. به همین مناسبت، آرم جدیدی که مزین به عکس شاهنشاه و کورش کبیر است تهیه گردیده.»[7]
در نهایت تصمیم بر این شد که این دو مراسم جدای از هم و در دو زمان مختلف انجام شود. فرح پهلوی نیز اولین گامهای برگزاری جشن تاجگذاری را در سال 1345 با مکاتبه با سفارتخانههاى ایران در کشورهاى اروپایى از جمله: هلند، دانمارک، سوئد و انگلستان برداشت و درخواست فیلم، عکس و اسلاید برنامه جشنهاى تاجگذارى این کشورها را جهت کپىبردارى براى جشن تاجگذارى نمود.[8]
در نامه ارسالى از سوى دفتر فرح پهلوى چنین آمده است:
«جناب آقاى ظهیر سفیرکبیر محترم شاهنشاهى ایران، لاهه
بنا به فرموده علیاحضرت فرح پهلوى شهبانوى ایران خواهشمند است با مراجعه به مقامات دولتى کشور پادشاهى هلند اطلاعات جامعى راجع به برنامه تاجگذاریهایى که انجام شده و مراسم و تشریفات معموله کسب و گزارش فرمایید که به عرض پیشگاه مبارک برسد. ضمناً تحقیق فرمایید که چنانچه والاحضرت همایون ولیعهد کشور نیز در مراسم شرکت مىفرمایند نحوه شرکت و تشریفات مربوطه چیست. و در صورت امکان عکسهایى از مراسم مذکور تهیه و ارسال فرمایید. از لطفى که در اینباره خواهید فرمود قبلاً تشکر مىکنم.
پیشکار علیاحضرت فرح پهلوى شهبانوى ایران، فضلاله نبیل.»[9]
پس از ارسال گزارشهاى سفارتخانه و جمعبندى آنها، برنامههاى جشن تاجگذارى ایران با الگوى غربى تهیه و تنظیم شد.
طرح نایبالسلطنه فرح
بعد از تیراندازی به شاه در فروردین 1344، فرح به این فکر افتاد که در صورت مرگ شاه و کودکی ولیعهد باید نیابت سلطنت را خود به عهده بگیرد. سفارت آمریکا نیز او را بر این کار تشویق میکرد[10] اما این پشنهاد مستلرم تغییراتی در قانون اساسی بود.
قانون اساسی مشروطه و متمم آن که مبنای مشروطیت بود و میبایست دقیقاً اجرا گردد به دفعات در سالهای 1304 (مجلس مؤسسان اول) 1328 (مجلس مؤسسان دوم) 1336 (مجلس واحد کنگره) تغییر داده شد. آخرین تغییر در قانون مشروطه در سال 1346 رخ داد. تغییرات قبلی همه در جهت تحکیم شاه و سلطنت او بود و اکنون شهبانو و ولیعهد هم میبایست در قانون اساسی مقامی خاص پیدا نمایند و از لحاظ تاجگذاری آنان نیز صاحب تاجی شوند و لحظهای توقف در شاهنشاهی ایران تا ابد باقی نماند. به این دلیل در سال 1345 قانون انتخابات مجلس مؤسسان، مطابق اصل الحاقی 1328 (مجلس مؤسسان دوم) مورد تصویب مجلس قرار گرفت و در سال 1346 مجلس مرسسان سوم به منظور تجدیدنظر در اصول 38 و 41 و 42 متمم قانون اساسی تشکیل شد. اصول به نحوی تغییر یافت که از لحاظ قانونی مشکلی برای زمان بعد از مرگ شاه پیش نیاید و کشور هیچوقت بدون شاه و نایبالسلطنه باقی نماند و رژیم سلطنت آن طور که در قانون اساسی و انقلاب سفید پیشبینی گردیده مستحکم باشد. [11]
اصول اصلاحی مصوب مجلس مؤسسان
اصل سیو هشتم منسوخه: در موقع انتقال سلطنت ولیعهد وقتی میتواند شخصاً امور سلطنت را متصدی شود که دارای بیست سال تمام شمسی باشد اگر به این سن نرسیده باشد نایبالسلطنهای از غیر خانوادهی قاجاریه از طرف مجلس شورای ملی انتخاب خواهد شد.
اصل سیو هشتم اصلاحی: در موقع انتقال سلطنت ولیعهد وقتی میتواند شخصاً امور سلطنت را متصدی شود که دارای بیست سال تمام شمسی باشد. اگر به این سن نرسیده باشد شهبانو مادر ولیعهد بلافاصله امور نیابت سلطنت را به عهده خواهد گرفت مگر این که از طرف پادشاه شخص دیگری به عنوان نایبالسلطنه تعیین شده باشد. نایبالسلطنه شورایی مرکب از نخستوزیر و رؤسای مجلسین و رئیس دیوان عالی کشور و چهار نفر از اشخاص خبیر و بصیر کشور به انتخاب خود تشکیل و وظایف سلطنت را طبق قانون اساسی با مشاورهی آن شورا انجام خواهد داد تا ولیعهد به سن بیست سال تمام برسد. در صورت فوت یا کنارهگیری نایبالسلطنه شورای مزبور موقتاً وظایف نیابت سلطنت را تا تعیین نایبالسلطنه از طرف مجلسین از غیر خانوادهی قاجار انجام خواهد داد. ازدواج شهبانو نایبالسلطنه در حکم کنارهگیری است.
اصل چهل و یکم منسوخه: در موقع رحلت پادشاه مجلس شورای ملی و مجلس سنا لزوماً منعقد خواهد شد و انعقاد مجلسین زیاده از ده روز بعد از فوت پادشاه نباید به تعویق بیفتد.
اصل چهل و یکم اصلاحی: در موقع رحلت پادشاه طبق اصل 38 عمل خواهد شد در این مورد و همچنین در مورد انتقال سلطنت هرگاه نایبالسلطنه به ترتیب مقرر در اصل مذکور معلوم نشده باشد از طرف مجلسین در جلسهی فوقالعاده مشترکاً نایبالسلطنهای از غیر خانوادهی قاجار انتخاب خواهد شد و تا انتخاب نایبالسلطنه هیأتی مرکب از نخستوزیر و رؤسای مجلسین به انتخاب هیأت دولت موقتاً امور نیابت سلطنت را عهدهدار خواهد شد. نایبالسلطنهای که به ترتیب مذکور در این اصل و اصل 38 عهدهدار امور نیابت سلطنت میشود نیز باید طبق اصل 39 سوگند یاد کند. هر کس به مقام نیابت سلطنت برسد از رسیدن به مقام سلطنت ممنوع است.
اصل چهل و دوم منسوخه: هرگاه دورهی وکالت وکلای هر دو یا یکی از مجلسین در زمان حیات پادشاه منقضی شده باشد و وکلای جدید در موقع رحلت پادشاه هنوز معین نشده باشند وکلای سابق حاضر و مجلسین منعقد میشود.
اصل چهل و دوم اصلاحی: در هر مورد که نایبالسلطنه از طرف مجلسین انتخاب میشود انعقاد جلسهی مشترک مجلسین بیش از ده روز نباید به تعویق بیفتد. هرگاه دورهی نمایندگی نمایندگان هر دو مجلس و یا یکی از آنها منقضی شده باشد و نمایندگان جدید انتخاب نشده باشند نمایندگان سابق حاضر میشوند و مجلسین منعقد میگردد. در صورت انحلال یک یا هر دو مجلس تا تشکیل مجلس جدید و انتخاب نایبالسلطنه امور نیابت سلطنت موقتاً به عهدهی هیأت مذکور در اصل چهل و یکم خواهد بود. پادشاه میتواند در موقع مسافرت و در غیاب خود شورایی برای ادارهی امور سلطنت انتخاب و یا نایبالسلطنه تعیین کند که با مشاورهی شورای مزبور امور سلطنت را موقتاً برای مدت مسافرت و در غیاب پادشاه انجام دهد. [12]
به این ترتیب لایحه پیشنهادی به مجلس مؤسسان پیرامون تعیین نایبالسلطنه برای شاه در روز 18 شهریور 1346 و با رأی تمام اعضای مجلس مؤسسان (269) تصویب و تأیید شد.
به دنبال تصویب نایب السلطنه فرح پهلوی در شهریور 1346، تصمیم گرفته شد مراسم تاجگذری در 4 آبان همان سال که مصادف با روز تولد پهلوی دوم بود، برگزار شود.
روزنامه هفتگى آ. ب. ث چاپ استانبول مورخ 15 مهر 1346 ـ تاجگذارى فرح دیبا را به «افسانههاى هزار و یک شب» تشبیه میکند و مینویسد: در مراسم تاجگذارى که بیست روز دیگر انجام خواهد گرفت فاصله بین کاخ سلطنتى و کاخ گلستان که در حدود 20 کیلومتر مىباشد با قالىهاى ایرانى مفروش خواهد گردید... ملکه فرح دیبا مایلند لباسى را که در مراسم تاجگذارى خواهند پوشید به هیچوجه با لباس ملکههایى که در جشنهاى نظیر آن پوشیدهاند وجه تشابهاى نداشته باشد در وهله اول ایشان به طراحان مد فرانسه مراجعه نمودند و مؤسسه «ریور» براى تهیه این لباس از مدلهاى قدیمى ایران استفاده نمود. پوران درونجى خیاط مشهور ایرانى به اتفاق 30 نفر همکار از خرداد ماه تاکنون مشغول دوختن مروارید، یاقوت، زمرد، الماس و دیگر سنگهاى قیمتى بر روى دامن 6 مترى ملکه فرح مىباشد...!»[13]
سیر تاجگذاری محمدرضا و فرح پهلوی
روز چهارم آبان 1346 پانزده گردان از واحدهای مختلف ارتش از ساعت 9 صبح از پادگان باغشاه (حر) حرکت کردند و در مسیر شاه و فرح از کاخ مرمر تا کاخ گلستان مستقر شدند. ساعت 9:30 خاندان سلطنتی با اتومبیلهای مخصوص و اسکورت موتورسیکلت از کاخ مرمر خارج و از در شمال غربی به کاخ گلستان وارد شدند و بعد از آن میهمانان در کاخ گلستان مستقر شدند. ساعت 10 صبح موکب همایونی! از کاخ مرمرخارج و به سوی کاخ گلستان حرکت کرد.
موکب همایونی! به این ترتیب به سوی کاخ گلستان حرکت کردند:
یک گردان پیاده از گارد شاهنشاهی با دستهی موزیک و پرچم از جلو، یک اسواران نیزهدار سوار بر اسب با لباسهای دورهی هخامنشیان پشت سر گردان، کالسکهی شاه و فرح، آجودان مخصوص شاه با شمشیر کشیده بر اسب، درفش شاهنشاهی که به وسیلهی یک آجودان مخصوص حمل میشد و دو سوار شمشیر کشیده که از دو طرف درفش حرکت میکردند. بعد از آن کالسکهی ولیعهد در حالی که دو آجودان مخصوص سواره با شمشیر کشیده در دو طرف او حرکت میکردند، یک اسواران سوارهی نیزهدار او را بدرقه میکرد.
واحدهای همراه در نزدیکی کاخ گلستان هر کدام در جایگاه خود مستقر شدند. شاه، فرح و ولیعهد وارد کاخ گلستان شدند و جلوی تالار برلیان توقف و از کالسکه پیاده شدند و به تالار رفتند. ابتدا ولیعهد از آنجا با تشریفات مخصوص به تالار موزه رفت، بعد از وی فرح در حالی که پیشکارش با عصای مرصع پنج قدم جلوتر، جانشین ستاد بزرگ ارتشتاران به حال سلام با شمشیر در پیش، دو آجودان مخصوص، چهار ندیمه در دو طرف و شش دوشیزه در پشت سر او حرکت میکردند وارد شد. سه دقیقه بعد شاه به سوی تالار موزه حرکت کرد. به همان ترتیب رئیس کل تشریفات پنج قدم جلوتر، رئیسستاد بزرگ ارتشتاران به حال سلام و شمشیر در جلو، فرماندهان نیروهای زمینی، هوایی، دریایی، ژاندارمری، رئیس ساواک و شهربانی در پشت سر رئیس ستاد ایستادند. بعد از وی شاه و سپس شش آجودان مخصوص به دنبال وی حرکت کردند. شاه روی تخت نشست و فرح سمت راست و ولیعهد سمت چپ او قرار گرفتند.
میهمانان هم به این ترتیب در مقابل نشستند: خاندان پهلوی، هیئت دولت، سفرای کشورها، امرای ارتش و سایر میهمانان.
مراسم با دمیدن شیپورچی آغاز شد. چند نظامی وسایل شاهی (شنل، تاج، کمربند، شمشیر) را نزد شاه حمل کردند. شاه کمربند را بست، شمشیر را حمایل کرد، شنل را بدوش انداخت و تاج را برداشت و خود بر سرگذاشت. در این هنگام 101 تیر توپ شلیک شد. دستههای موزیک به نوا آمدند، هواپیماها بر فراز آسمان تهران کارت تبریک فرو ریختند و از کاخ گلستان فریاد جاوید شاه بلند شد. بعد نوبت به تاج گذاری فرح رسید. حاملان تاج و شنل فرح نیز به جلو آمدند و شنل را به دوش او انداختند. دنبالهی شنل او شش متر طول داشت که شش دختر پسه بردار آن را به دنبال فرح حمل میکردند. شاه تاج مخصوص فرح را بر سر او گذاشت و شهبانو در مقابل شاه زانو زد! [14] پس از آن تاجی نیز بر سر رضای خردسال گذاشت. در این تاریخ ولیعهد هنوز هفت ساله نشده بود و درست در همان سنی بود که خود او به عنوان جانشین رضاشاه تعیین شده بود. با این عمل رضای خردسال رسماً ولیعهد و وارث پدر خود محمدرضا پهلوی شد.[15]
جرج بال از شخصیتهای معروف امریکایی که همراه با همسرش در جشن حضور داشت مینویسد: چیزی که ما را ناراحت میکرد این بود که هیچ نشانی از سنن اسلامی در آن دیده نمیشد زیرا شاه نمیخواست سلسله خود را در چهارده قرن تاریخ اسلامی محدود کند بلکه دیدگاه او دوران پادشاه بزرگش کورش و داریوش بود.[16]
او جشن تاجگذاری را «نمایش آبکی و مزخرفی» میداند و میگوید: «پسر یک سرهنگ قزاق ایرانی به عنوان امپراطور کشوری با درآمد سرانهی متوسط 250 دلار در سال نقش بازی میکند، در حالی که لباس و سمبلهای استبداد باستانی را دربردارد.»[17]
هزینههای برگزاری جشن تاجگذاری
گزارشی از ساواک در 26 مهر 1346 تأکید میکند: «شاه ایران با یک کالسکه مجلل 50 میلیون لیری به تاجگذاری میرود» بر اساس همین گزارش «کالسکه مخصوص یک سال پیش به یک کالسکه ساز اطریش سفارش داده شده بود. کالسکه مزبور پس از تقسیم آن به قطعات کوچکتری توسط هواپیما به تهران حمل گردید.» این گزارش میافزاید: «این بدون شک آخرین کالسکهای خواهد بود که در اروپا ساخته میشود قیمت آن نیز محرمانه بوده و هیچگونه در آن باره اطلاعی داده نشده است ولی به طوری که دانسته میشود در حدود 50 میلیون لیر تمام شده است.»[18]
مجله معروف فرانسوی (پاری ماچ) با اشاره به هزینه سنگین تاجگذاری مینویسد: در مراسم تاجگذاری شاه تاجی را که از پدرش به ارث رسیده بود در اختیار داشت که جواهرات شگفتانگیزی در آن به کار رفته بود. از قبیل 1800 مروارید، 300 قطعه زمرد، 1500 قطعه یاقوت و تعداد بیشماری الماس که نمیتوان قیمتی بر آن گذارد. چون باید فرح هم به عنوان نایبالسلطنه تاجی بر سر بگذارد، بنابر این طراحان خارجی مأمور تهیه آن شدند. دو طرح فرانسوی به اسامی (وان کلیف) و (اریل) که صاحب بزرگترین مزون جواهرات پاریس هستند مأمور ساختن تاج شدند. طبق خواست شهبانو به سه رنگ قرمز و سفید و سبز پرچم ایران با 1469 قطعه الماس، 36 قطعه زمرد و 105 قطعه مروارید ساخته شد. او توانست گرانبهاترین زمرد جهان به وزن 150 قیراط را خریداری کند.[19]
روزنامهها شماره گوهرهایى که در روى تاج پهلوى نشانده شده بود را به شرح زیر اعلام داشتند: 3380 قطعه الماس به وزن 1144 قیراط، 50 قطعه زمرد به وزن 199 قیراط و 2 آنه و دو قطعه یاقوت کبود به وزن 19 قیراط، 368 حبه مروارید غلطان. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل، روى هم 444 مثقال یعنى در حدود دو کیلو و هشتاد و تاج شهبانو، وزن تاج با کلاه 9 / 480 و یک گرم مرصع به 36 عدد زمرد، 36 عدد یاقوت، 105 عدد مروارید، 469 و 1 عدد برلیان و 1 قطعه جواهر. تاجى که علیاحضرت فرح در روز جشن تاجگذارى بر سر خواهند گذاشت تقریباً دو کیلو وزن دارد و جواهرات آن در میان طلا و طلاى سفید کار گذاشته شده است، قیمت این تاج را به هیچوجه نمىتوان تخمین زد و یا حساب کرد این تاج میلیونها دلار ارزش دارد...[20] او توانست گرانبهاترین زمرد جهان به وزن 150 قیراط را خریداری کند.[21]
همچنین برای دکوراسیون خیابانهای تهران 700 تن آهن و فولاد، 300 کیلومتر کابل و صدها هزار لامپ و چراغهای فلورسنت و مقادیر زیادی طرحهای پلاستیکی و آلمینیومی به کار رفته است.[22]
جشن تاجگذاری حدود یک ماه ادامه داشت (از 20 مهر تا 20 آبانماه 1346) و مخارج سنگین و کمرشکن بر ملت ایران تحمیل کرد و بار مشکلات و گرفتاریهای تودههای مستضعف را افزون ساخت. یکی از نشریههای برونمرزی، گوشهای از مخارج مراسم تاجگذاری را چنین ترسیم کرده بود: تاج ملکه با 1646 قطعه الماس، 14 میلیون دلار، پیراهن ملکه مزین به 000 /40 قطعه الماس، وان حمام بلورین 000 /75 دلار، مخارج درشکهای که شاه با آن در موقع تاجگذاری آمد و رفت میکرد 000 /150 دلار.[23]
منابع هزینه جشنها
فشار رژیم بر اقشار مختلف مردم جهت تأمین هزینههای جشن تاجگذاری از جمله موضوعاتی است که به کرات در گزارشهای ساواک به آن اشاره شده است. در گزارشی میخوانیم: «به مناسبت جشنهای تاجگذاری شاهنشاه آریامهر رؤسای بعضی از دبیرستانها و دبستانهای تجریش به دانش آموزان تکلیف نمودهاند تا هر یک مبلغی برای برگزاری جشنهای تاجگذاری پرداخت نمایند.» بر اساس این گزارش «در روز 13 /7 /46 آقای توکلی معاون دبیرستان دولتی شاهپور تجریش به یکایک کلاسهای دبیرستان مراجعه کرده و محصلین را جهت شرکت در جشنهای کلاس ارشدی از بین خود انتخاب نمایند تا پولی توسط ارشد منتخب جمعآوری شود.» علاوه بر این «آقای خسروپور رئیس دبیرستان دولتی رضا پهلوی برای دانشآموزان پیرامون جشن تاجگذاری سخنرانی نموده و از آنها خواسته است هر یک نسبت به وضع مالی خود کمکی بنمایند و آقایان خالقی دبیر زبان و نوعی دبیر ورزش جهت جمعآوری پول تعیین گردیدهاند.» همین گزارش میافزاید: «در دبستانهای 25 شهریور و دبستان نیکی علاء و دبستان کسری در مورد جشنهای تاجگذاری صحبتهای شده و از دانشآموزان مبالغی خواسته شده است.» [24]
در گزارشی از زابل نیز با اشاره به این موضوع که «در سالهاى گذشته میزان مصرفى سوخت زمستانى هر بخارى در روز سه لیتر نفت بوده که به همان اندازه ماهیانه از قرار هر لیترى 5 / 2 ریال پرداخت مىکردند.» آمده است: «در سال جارى اداره آموزش و پرورش زابل به کلیه دبستانهاى تابعه این شهرستان براى هر بخارى دو لیتر نفت در روز منظور نمودهاند لذا عدهاى از مدیران مدارس براى روشن شدن موضوع به اداره مراجعه سئوالاتى در این مورد نمودهاند که متصدیان مسئول شفاهاً پاسخ دادهاند که چون امسال براى برگزارى جشن فرخنده تاجگذارى شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانوى ایران مبلغى خرج کردهایم و اعتبار هم در این زمینه نداشتیم ناچاریم که این مبلغ هزینه جشن فرخنده تاجگذارى را از همین اعتبار سوخت تأمین نماییم....» [25]
در گزارش دیگری به جمعآوری پول از صنف کامیونداران اشاره شده و آمده است: «آقاى آذرفر رئیس صنف کامیونداران دستور اخذ پولهایى به نام تاجگذارى از کامیونداران داده است و به این ترتیب به تفاوت پولهایى از کامیونداران گرفته مىشود که این خود باعث عدم رضایت عدهاى از این صنف گردیده و موجبات ناراحتى براى اشخاص را فراهم شده است....»[26]
مقامات شهردارى تبریز [نیز] اقدام به پخش بلیطهاى بختآزمایى به منظور انجام تشریفات جشن تاجگذارى اعلیحضرتین بین کسبه و اشخاص متفرقه توزیع نموده و آنها را به خریدن این بلیطها تهدید نمودهاند. [27]
در گرگان نیز از هر راننده تاکسى 300 ریال و از معتمدین محل هریک هفت هزار ریال جهت هزینه برگزارى جشنهاى تاجگذارى اخذ شد.[28]
وضعیت معیشتی هنگام جشن تاجگذاری
شاه در سخنرانی خود هنگام تاجگذاری مدعی شده بود برای این دیر تاجگذاری کرده که مردم ایران در رونق و امنیت زندگی کنند و با خود تعهد کرده است که هرگز پادشاه مردم فقیر و تحت ستم نباشد. اما اکنون که خوشحال هستند، به خود اجازه تاجگذاری میدهد.[29] برخلاف ادعای شاه، هنگام تاجگذاری، مردم ایران در اکثر شهرها و روستاها و حتى در پایتخت از ابتداییترین و سادهترین امکانات اولیه براى زندگى برخوردار نبودند و مشکلاتى از قبیل: نبود آب آشامیدنى، نبود برق، دارو، پزشک، امکانات درمانى، بیکارى، بهطور جدى مطرح بود.
به گفته مینو صمیمی منشی امور بینالملل فرح پهلوی: «در زمانی که تبلیغات گوناگون پیرامون واقعه تاجگذاری شاه از همه سو جریان داشت بسیاری از منابع مطلع در سوییس به وجود فقر گسترده در ایران اشاره میکردند و به ویژه فیلمهایی از تلویزیون سوییس پخش میشد که وضع اسفناک زندگی هموطنانم را به معرض تماشا میگذاشت. این فیلمها که مسلماً به صورت محرمانه دور از چشم ساواک و بدون گذر از صافی سانسور رژیم توسط خبرنگاران خارجی از مناظر تأثرانگیز کشورم تهیه شده بود، واقعیتهای موجود در ایران را مجسم میکرد و پرده خوش آب و رنگی را کنار میزد که رژیم شاه آن را برای پوشاندن حقایق تلخ و ناگوار بر سراسر ایران گسترده بود. من در فیلمهایی که زندگی مردم ایران را در خانههای گلی بدون برق و آب و بهداشت نشان میداد با مشاهده کودکانی که با پای برهنه در کوچههای تنگ انباشته از زباله بازی میکردند واقعاً متأثر میشدم و از خود میپرسیدم با وجود چنین شرایط اسفناکی در ایران، شاه چگونه توانسته تصمیم به تاجگذاری بگیرد و خود را شاه شاهان بنامد؟»[30]
در همین ایام که شاه مدعی رفاه و سعادت مردم بود، بسیارى از خانههاى شمیران لولهکشى نشده و مردم به وسیله تانکر، آب مورد نیاز خود را تأمین مىکردند، این تانکرها نرخ معینى نداشتند، یکى آب را تانکرى 18 تومان، دیگرى 15 تومان و دیگرى 12 تومان مىفروشد. مردم قلعهمرغى نیز از نظر آب آشامیدنى در مضیقه بودند این درحالی بود که چند سال قبل از اهالی آنجا پول گرفتند تا به آنها آب بدهند ولى هیچ اقدامی نشده بود. همچنین قنات قریه دولت آباد در دو کیلومتری شهر ری نیز در این ایام خشک شده بود.[31]
کیهان در گزارشی به کمبود امکانات بهداشتی در ایام جشن تاجگذاری پرداخته و مینویسد: «براى درمانگاه ناحیه زریندشت، 2 سال پیش یک باغ و ساختمان واگذار گردید و یک نفر پزشک نیز 9 ماه در آن کار کرد ولى پس از مدتى پزشک مزبور به دماوند منتقل گردید و درمانگاه بسته شد. تنها داروخانه محل نیز همان وقت تعطیل شد و امروز یک مُسکّن و یا پماد براى زخمها و از این قبیل در زریندشت پیدا نمىشود...» [32] به گزارش کیهان «در چهار کیلومترى شهرستان نطنز قریهاى وجود دارد به نام خضر، با هزار نفر سکنه، این دهکده فاقد آب آشامیدنى و زراعتى است و همچنین طبیب و دارو ندارد. اهالى حاضرند بین خودشان پول جمعآورى کنند و دولت هم کمک کند تا یک حلقه چاه در این قریه حفر شود و قریه از نیستى نجات پیدا کند.»[33]
ساکنین «نیکنام ده» از دهات لواسانات نیز میگفتند: «بالغ بر 3 هزار نفر میباشیم از نداشتن جاده اتومبیلرو، در مضیقهایم و اگر بخواهیم مریض خود را از ده به شهر برسانیم تقریباً 30 کیلومتر راه پیاده طی کنیم تا به سد فرحناز برسیم و تازه اگر آنجا ماشین گیرآمد شانس آوردیم، در غیر اینصورت باز باید مقداری راه پیاده طی کنیم تا به پل جاجرود که بیمارمان را به طبیب برسانیم.»[34]
مجله آلمانی اشپیگل نیز همان زمان در شماره ۴۴ خود با اشاره به این که «در این مراسم... شاه شاهان هزینههای آن [برگزاری جشنتاجگذاری] را از جیب ملت ۲۵.۷ میلیون نفره خود خواهد پرداخت و هفت روز و هفت شب را به جشن خواهد گذراند.» مینویسد: «ایران امروز یعنی در سال ۱۹۶۷ چنین ویژگیهایی دارد:
۱۵.۳ میلیون انسان یعنی ۶۰ درصد از جمعیت کشور در روستاها زندگی میکنند، روستاهایی که اکثراً از نیروی برق، امکانات پزشکی و ابزار مدرن کشاورزی محروم هستند.
تنها ۱۲.۵۳ درصد از مساحت ایران قابل کشت به شمار میرود و سایر نقاط این کشور را استپها، بیابانها و کوهستانها تشکیل دادهاند. کمآبی نیز در همه نقاط کشور به چشم میخورد.
۷۱.۴ درصد از مردم ایران توانایی خواندن و نوشتن ندارند.
برای هر ۲۸۵۵ نفر یک پزشک وجود دارد (این رقم در آلمان غربی برای هر ۶۹۲ نفر است.)
وضعیت اقلیمی و بیماریهای موجود در ایران، سن امید به زندگی را ۴۰ سال نشان میدهد (در آلمان غربی ۷۴ سال.)
شبکه جادهای در ایران فقط ۳۴۸۵۹ کیلومتر طول دارد و این در حالی است که مساحت این کشور شش برابر بیشتر از مساحت آلمان غربی است. (طول شبکه جادهای آلمان غربی بالغ بر ۴۰۷۷۵۱ کیلومتر میشود.)
هنوز هم مانند قرنهای پیش شمار بالایی از زنان و کودکان از صبح زود تا شب در کارگاههای نمور و تاریک به بافتن فرش اشتغال دارند. با وجود این محمدعلی شاهپوری، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از نظارت دقیق بر روند آمادهسازی و اجرای مراسم تاجگذاری میگوید و اطمینان میدهد: «ما امروزه میتوانیم سر خود را بالا نگه داشته و بگوییم که با ثباتترین، مطمئنترین و خوشبختترین ملت خاورمیانه هستیم.»[35]
در شرایطی که اوضاع اجتماعی و معیشتی مردم نابسامان است روزنامههای وابسته به رژیم از شادی مردم در شهرستانها خبر میداد و وانمود میکرد که «آذینبندی پرشکوه به شهرهای مازندران جلوه خاصی بخشیده است» و «شهرهای مازندران به مناسبتهای جشنهای فرخنده تاجگذاری غرق در نور است»، در صورتی که در این ایام مازندران در سیلاب خانمانبرانداز غرق شده و دهها قریه در محاصره آب قرار گرفته بود و بسیاری از از قریههای مازندران در کام سیل خروشان با خاک یکسان شده و اهالی آن طعمه سیل شده بودند. [36]
به گزارش روزنامه اطلاعات از ساعت چهارده 29 مهر 1346 به دنبال چند ساعت بارندگی سیل آسا در شهر و حومه گرگان سیل عظیمی جاری شد و یکصد خانه را ویران کرد همچنین پل معروف کمربندی گرگان به کلی منهدم شد. در بابل چوپانی را صاعقه کشت، در بهشهر سیلاب در حوالی راه آهن 50 خانه را فراگرفت. در ساری دیوار چند خانه فرو ریخت.[37] کیهان چند روز بعد در مورد خسارتهای سیل مینویسد: «... سیل اخیر مازندران هزاران رأس دام را نابود کرد و صدها هکتار زمین زراعتى و باغ و مرتع را به کلى از بین برد. با وجود آن که طوفان و رگبار اکنون در بسیارى از نقاط سیل زده فرو نشسته، هنوز دهها در محاصره آب مانده است و دسترسى به پارهاى از این قراء امکانپذیر نیست. طغیان این رود در مسیر خود قراى عزتالدین، دُول مرز، چهارتپه، حلوشارل، باىکلا، طبقده گیلدوا، برزینآباد و چند ده دیگر که در هر کدام حداقل 100 خانوار زندگى مىکردند به کلى درهم کوبید. شدت آسیب و ویرانى در دهات مزبور به حدى بود که حتى یک خانه سالم برجاى نماند. گفته مىشود تلفات دام در روستاهاى سیل زده به 20 هزار گاو و گوسفند و اسب و بز مىرسد. پارهاى از دهات هنوز در محاصره آب است و در یکى از این قراء تمام راهها از بین رفته و دسترسى به قریه مزبور ممکن نیست. با تمام کوششى که به عمل آمده هنوز از سرنوشت اهالى این قریه اطلاعى در دست نیست.» [38]
در همین ایام برگزاری جشن به اصطلاح فرخنده تاجگذاری پهلوی دوم، کیهان از «سرگردانى 38 زن و مرد و کودک ایرانى در مرز آلمان و چکسلواکى» خبر میدهد که «دولت آلمان به این عده که فاقد پول و وسایل هستند اجازه ورود نمىدهد و دولت چکسلواکى هم از دادن اجازه برگشت به آنان خوددارى مىورزد.» این گروه «در گاراژى در منطقه ممنوعه بین آلمان و چکسلواکى سکونت یافتهاند و از طرف صلیبسرخ آلمان غذا و مایحتاج دیگر برایشان فراهم مىشود... مسافرت این گروه 14 مرداد از ایران آغاز شد و تاکنون از کشورهاى ترکیه، بلغارستان، رومانى، یوگسلاوى و مجارستان عبور کردهاند. در میان این 38 نفر سه خانم حامله نیز هست که از جمعه گذشته تاکنون در مرز آلمان و چکسلواکى به سر مىبرند...»[39]
واکنش انقلابیون
پیش از برگزاری جشن، ساواک اعلام کرد «به مناسبت جشن فرخنده تاجگذاری»، «شیخ فضلالله مهدیزاده[شهید محلاتی]، حسین قرائتی، محمد نقدعلی» را «به علت مظنونیت و همچنین جلوگیری از هرگونه فعالیتهای مضره احتمالی» دستگیر کرده است.[40] این در حالی بود که مبارزینی از جمله عبدالرحیم ربانی شیرازی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی غیوری و مهدی کروبی به علت مخالفت با جشنها در زندان به سر میبردند.[41]
مهر 1346 ساواک در گزارشی «عبدالرحیم ربانى شیرازى، [سیدمحمود]دعائى و [مرتضی]فهیم کرمانى [را] در رأس اقداماتى علیه سیاست کشور قرار» میدهد که «قبل از جشنهاى فرخنده تاجگذارى به تشکیل مجالس مخفى و اشاعه اعلامیههاى گوناگون و انجام شعارهاى ضد ملى پرداخته و اقدامات مرموزانه دیگرى» پرداختهاند. این گزارش میافزاید: «فهیم کرمانی به مرکز اعزام شده و اعمال و رفتار ربانی شیرازی تحت مراقبت دقیق قرار دارد ... برای دستگیری سید محمود دعائی نیز اقداماتی به عمل آمده» است[42]
عدهای از روحانیون نیز به خاطر این که در این مراسم شرکت نکنند از موطن خود خارج و قصد سفر کردند از جمله این افراد میتوان به سید احمدسادات خراسانی اشاره کرد.[43] آیات عظام میلانی و مرعشی نیز اعلام کردند در این جشنها شرکت نکرده و حتی از ایران خارج خواهند شد.[44]
علاوه بر این نیروهای طرفدار امام خمینی تصمیم گرفتند در یک اقدام هماهنگ در روز جشن تاجگذاری علاوه بر انتشار اعلامیه و ایراد سخنرانی، مساجد را تعطیل کنند.[45]
تقارن روز چهارم آبان ۱۳۴۶ با بیست و یکم ماه رجب. که به گفته آیتالله سعیدی روز جلوس یزید بر تخت خلافت بوده بهانه خوبی برای حمله به شخص شاه تلقی شده و آیتالله سعیدی از این تقارن برای حمله مستقیم به وی به خوبی استفاده کرده است. [46]به طوری که در تاریخ 4 آبان 1346 در مسجد غیاثی در سخنرانی خود خاندان پهلوی را با خاندان بنیامیه مقایسه میکند و اظهار میدارد: «آقایان میدانید امروز که چهارم آبان است مصادف با چه روزی میباشد، اگر نمیدانید بدانید امروز با روز تاجگذاری یزید مصادف شده است. در آن روز به امر معاویه مردم را مجبور میکردند با یزید بیعت نمایند و هر کس قبول نمیکرد او را اعدام میکردند.»[47] وی در یکی دیگر از مجالس روضهخوانی که در مجلس غیاثی تشکیل شده بود به هزینههای جشن حمله کرده و اظهار داشت: آقایان شما میدانید که در این مملکت چقدر فقیر و بیچاره زندگی میکند و ما از آنها خبر نداریم. آنهایی که این همه خرجهای هنگفت میکنند و آنهایی که این همه ظلم و ستم روا میدارند کاری به این کارها ندارند. [48]
علمای حوزهی علمیهی قم نیز در اعلامیهای تحت عنوان «عزایی به نام جشن» به برگزاری این جشن حمله کرده و اظهار داشتند:
«گستاخی را به حدی رساندهاند که مراجع تقلید و علمای اعلام و ائمهی جماعات و به طور کلی قشر مذهبی را که اکثریت نزدیک به تمام ملت را تشکیل میدهند برای همکاری در جشن و سرور واهی خود تحت فشار گذاشتهاند و بدون این که ذرهای از آن همه جنایات و خیاناتی که در این دو، سه ساله اخیر نسبت به دین و دینداران کردهاند شرمی به خود راه دهند از این طبقه شریف طلبکارانه مطالبه دارند که همهی خلافها و مظالم آنها را که هنوز هم ادامه دارد، ندیده بگیرند و خود را شریک در شادی و سرور آنها اعلام نمایند!!! اینها حاضر نیستند که حتی برای یک بار منصفانه از خود بپرسند ملت مسلمانی که مرجع عالی شأن تقلید خود حضرت آیتالله-العظمی جناب آقای خمینی مدظله العالی را در تبعید میبینند و چند سال است از زیارت وجود شریفش محروم است و آیتالله بزرگوار قمی را در تبعیدگاه جانکاه زابلستان و آیتالله جناب آقای منتظری را در حال تبعید به مسجد سلیمان و آیتالله روحانی را در زندان سیاه شهر زاهدان مشاهده میکند چگونه میتواند در صف دشمنان این آیات عظام و بزرگوار به جشن بپردازد؟!!...»[49]
حجتالاسلام و المسلمین محمدتقی فلسفی نیز در یکی از مجالس خود ضمن انتقاد از برگزاری جشن: «اظهار داشت بزرگترین گناه همین چراغانی است، در مملکتی که نان ندارد بخورد چرا 800 میلیون تومان خرج میشود.»[50]
به گزارش ساواک در یکی از جلساتی که در منزل شیخ غلامحسین جعفری[امام جماعت شبستان گرمخانه مسجد جامع تهران] در همین ایام تشکیل شد: «نامبرده درباره تاجگذاری صحبت کرد و اظهار داشت چندین هزار نفر از خارجیها دعوت شده که در مراسم تاجگذاری شرکت نمایند و شنیدم تاجی برای فرح از جواهرات درست کردهاند و دیگر ما فرح نخواهیم گفت می گوییم (ماده شاه)...»[51]
علاوه بر این در اعلامیهای که از سوی دانشجویان کرمانی مقیم مرکز که از پیروان امام خمینی بودند، منتشر شد، ضمن انتقاد به نمایندگان مجلس مؤسسان و مخالفت با نایبالسلطنه شدن فرح پهلوی آمده است: «اینها [نمایندگان] میخواهند به مجلس بروند مجلس مؤسسان تشکیل دهند و قانون اساسی را به خاطر خوش رقصیهای فرح خانم عوض نمایند.»[52]
همزمان با این اعتراضات اعلامیههای امام خمینی توسط مسلمانان مبارز در اقصی نقاط ایران از جمله آبادان توزیع شد که در آن از مردم و کسبهی بازار خواسته شده بود در این جشنها مشارکت نکنند.[53]
واکنش امام خمینی
ساواک در گزارشهای خود در ایام جشن تاجگذاری از پخش اعلامیههایی از امام خمینی خبر میدهد که در آن نسبت به برگزاری جشن تاجگذاری واکنش شدید داشته است. به عنوان نمونه در گزارشی به تاریخ 28 شهریور 1346 آمده است:
«طبق اطلاع طی چند روز اخیر عبدالرحیم ربانی شیرازی از قم به تهران مسافرت و ضمن تماس با سید علی غیوری پیش نماز مسجد پل سیمان و دریافت مبلغی وجه جهت چاپ متن نامه[54] خمینی به عنوان آقای نخستوزیر مراجعت نموده. در نامه مزبور که پستی ارسال خواهد شد خمینی نسبت به برگزاری مراسم جشن تاجگذاری و همچنین در مورد تبعیدش مطالب حادی را عنوان کرده»[55]
امام در تاریخ 27 /1 /1346 نیز نامهای خطاب به طلاب حوزه علمیه قم، مشهد و تهران ارسال کرد که مضمون آن بیش از هر چیز مربوط به فعالیتهای رژیم برای تسلط بر حوزههای علمیه است که در خلال آن به کنایه و بدون آن که به طور مستقیم از تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر برخی از اصول قانون اساسی نام ببرد میگوید: «نقشه استعمار محو اسلام و احکام مقدس قرآن است. دستگاه جبار مجری مقاصد شوم آنهاست؛ نقشه آن است که به اسم اصلاحات، مملکت را به حال عقب افتادگی نگاه دارند و به اسم دانش دوستی و سپاه دانش، دانشگاه و مدارس علمیه را بکوبند و با نام اسلام احکام مقدس آسمانی را پایمال کنند و با اسم مقدس اسلام و قرآن احکام مسلّمه آن را یکی پس از دیگری محو کنند.» [56]
امام در اعلامیهای دیگر خطاب به علما و روحانیون در مورد مصوبات مجلس مؤسسان آنها را در مورد جشنهای تاجگذاری تقبیح و مورد سرزنش قرار داد و گفت: «مصوبات مجلس مؤسسان برخلاف کلامالله مجید است. شما چرا ساکت نشستهاید من اگر تبعید نبودم علیه این مجلس قیام میکردم و وظیفه دینی خود را انجام میدادم. خون شما رنگینتر از خون شهدای کربلا نمیباشد بایستی علیه این اوضاع قیام و اقدام جدی معمول دارید.» همچنین در یکی از موضعگیریهای خود پس از برگزاری جشنهای تاجگذاری طی نامهای به روحانیان مرند از کسانی که در جشن تاجگذاری شرکت کرده بودند با عنوان «بیدین» نام برده شده است: «مبادا به این بیدینها (منظور کسانی که در جشن تاجگذاری شرکت نمودند) نزدیک شوید. مردن از زندگی نمودن بدون ایمان و دین بهتر است.»[57]
علاوه بر این حضرت امام در 29 آبان 1357 / 19 ذی الحجه 1398 در پاریس در تبیین انگیزهها و اهداف قیام در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج بار دیگر بر برگزاری جشن تاجگذاری میتازند و میفرمایند: «سلطنت این آقا قانونی نیست... یاغی است. ایشان باید محاکمه بشود که چرا آمدی؟ چرا ادعای سلطنت تو داری میکنی؟ چرا، چرا تاجگذاری کردی؟»[58]
امام حتی سه سال بعد از برگزاری جشن تاجگذاری در پیامی به حجاج مکه در سال 1349، بار دیگر جشنهای مختلفی که از سوی رژیم برگزار شده بود از جمله جشن تاجگذاری را مورد انتقاد شدید قرار داده بودند.[59]
[1] . محمدرضا پهلوی در دوران 37 ساله سلطنت خود دو ترور را تجربه کرد و هر دو بار جان سالم به در برد. نخستین ترور، پانزدهم بهمن 1327 و در فترت پس از کناره گیری رضاشاه و آغاز سلطنت شاه جوان رخ داد. این اقدام نافرجام که توسط «ناصر فخرآرایی» صورت گرفت، به زخمی شدن شاه و مرگ ضارب انجامید. شش ماه پس از تبعید امام خمینی به ترکیه در ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۴۴ محمدرضا پهلوی اینبار توسط رضا شمسآبادی یکی از سربازان گارد سلطنتی مورد ترور قرار گرفت.
[2] . واکنش نیروهای مذهبی به جشن تاجگذاری پهلوی دوم (با تأکید بر مواضع امام خمینی(س)، پژوهشنامه متین سال بیست و یکم زمستان 1398 شماره 85، ص 79.
[3] . همان.
[4] . همان.
[5] . روزنامه اطلاعات، 25 فروردین 1343،
[6] . واکنش نیروهای مذهبی به جشن تاجگذاری...، پیشین، ص 80.
[7] . همان.
[8] . جشن تاجگذاری به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385، ص هشت، بخش مقدمه.
[9] . ر.ک. همان، ص 1 تا 6.
[10]. ویلیام، شوکراس، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، نشر پیکان، 1381، ص 111.
[11] . مدنی، سید جلالالدین؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1361، چاپ اول، جلد دوم، ص 164.
[12] . دادفر، حبیب؛ اصول اصلاحی متمم قانون اساسی، مجلهی حقوقی انتقادی کانون وکلاء، شمارهی 105، تیر و مردادماه 1364، ص 224- 223 و فرهنگ قهرمانی، عطاءالله؛ قانون اساسی، اصلاحات و سیر تکامل آن، تهران، بینا، 1356، چاپ اول، ص 104- 100.
[13] . جشن تاجگذاری، پیشین، ص ده.
[14] . ر.ک. خان ملک یزدی، [محمد] شصت قرن تاریخ تاجگذاری، چاپخانه بانک ملی ایران، 1346، ص 277-283.
[15]. زونیس، ماروین، شکست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، 1370، ص 175.
[16] . ا الموتی، مصطفی، ایران در عصر پهلوی، ج 10، لندن، چاپ پکا، 1370، ص 140-141.
[17] . جیمز بیل، عقاب و شیر، ترجمه: مهنوش غلامی، ج 1، نشرکوبه، تهران،1371،ص 273-272.
[18] . زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرح پهلوی - جلد دوم، تهران، مرکز یررسی اسناد تاریخی، ص 153.
[19] . ایران در عصر پهلوی، پیشین، ص 130.
[20] . جشن تاجگذاری، پیشین، مقدمه.
[21] . ایران در عصر پهلوی، پیشین، ص 130.
[22]. روحانی، حمید، نهضت امام خمینی،ج 2، تهران، مرکزاسنادانقلاب اسلامی، 1376، ص 416 .
[23]. همان، ص 418 .
[24] . زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرح پهلوی - جلد دوم، پیشین، ص 133.
[25] . جشن تاجگذاری، پیشین. ص 484.
[26] . همان، ص 118.
[27] . همان، ص 162.
[28] . همان، ص 426.
[29] . ایران در عصر پهلوی، پیشین، ص 147.
[30] . صمیمی، مینو، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه دکتر حسن ابوترابیان، تهران، اطلاعات، 1374، ص 42.
[31] . نهضت امام خمینی، پیشین، ص 415-416.
[32] . همان، ص 415.
[33] . همان.
[34] . همان.
[35] . سایت تاریخ ایرانی،تاجگذاری روی نفت در ایران ۵۰ سال قبل، تاریخ انتشار 6 آبان 1396، کد خبر، 6078. http://tarikhirani.ir/fa/news /6078.
[36] . همان، ص 417.
[37] . ر.ک. روزنامه اطلاعات 30 مهر 1346 ص 1 و 13.
[38] . نهضت امام خمینی، پیشین، ص 417.
[39] . همان، ص 414.
[40] . جشن تاجگذاری، پیشین، ص 392.
[41] . همان.
[42] . آیتالله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 112.
[43] . انقلاب اسلامی به روایت سناد ساواک ج 8، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 66.
[44]. آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد دوم، ص 103.
[45] . آیتالله حاج سید محمد صادق لواسانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 153.
[46] . شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 145.
[47] . همان، ص 147.
[48] . همان، ص 151.
[49]. نهضت امام خمینی، پیشین، ص422.
[50] . حجتالاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 322.
[51] . آیتالله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز برسی اسناد تاریخی، ص 227.
[52] . واکنش نیروهای مذهبی به جشن تاجگذاری پهلوی دوم...، پیشین، ص 86.
[53]. نگاه کنید به: آرشیومرکزاسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 681، ص 66.
[54] . در صحیفه امام تنها یک نامه سرگشاده از امام خطاب به هویدا و به تاریخ 26 فروردین 1346 ذکر شده که در این تاریخ هنوز جشن تاجگذاری برگزار نشده بود؛ در نامه مزبور به «جشنهای غیرملی» که از سوی رژیم برگزار میشود اشاره شده و آمده است: ... جشنهای غیر ملی که به نفع شخصی در هر سال چندین مرتبه تشکیل میشود و در هر مرتبه مصیبتهای جانگداز برای اسلام و مسلمین و ملت فقیر پابرهنه ایران به بار میآورد، یکی از آنهاست. با سرنیزه پلیس از مردم بیچاره بیپناه، خرجهای گزاف آنها گرفته می شود. در یکی از جشنها که من نمیتوانم اسم روی آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازی با احساسات ملت، گفته میشود چهار هزار میلیون ریال خرج شده است که نصف آن از خزانه ملت و نصف دیگر بی واسطه از بازار و غیره با زور و ارعاب اخاذی شده. خون دل فقرا خرج نامجویی و خودکامگی است و تا این ملت در این حال است و به وظیفه خود و حقوق خود آشنا نشده، هر روز برای شماها عید و شادی و برای ملت، بدبختی و نکبت است...» صحیفه امام، ج 2، ص: 123-127. که به نظر میرسد این سخنان را به مناسبت جشن 25 سال سلطنت محمدرضا شاه ایراد نمود که جشن مزبور در 24 شهریور 1344 برگزار شده بود. این احتمال نیز وجود دارد که حضرت امام اخبار برگزاری جشنها را شنیده است، و به تبع آن این نامه را خطاب به نخستوزیر وقت نوشته است. به هر حال آن که در گزارشهای ساواک وجود دارد، پخش نامه امام خمینی به هویدا در زمان برگزاری جشنها است.
[55] . جشن تاجگذاری، پیشین، ص 247.
[56] . صحیفه امام، ج 2، ص 130.
[57] . واکنش نیروهای مذهبی به جشن تاجگذاری پهلوی دوم...، پیشین، ص 93.
[58] . صحیفه امام ج 5، ص 44-59.
[59] . همان ج 2، صفحه 325.
اخذ پول از کامیونداران برای برپایی جشن تاجگذاری
انتقاد حجتالاسلام فلسفی به هزینههای جشن تاجگذاری
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
برنامه تاجگذاری محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی
جلسه روضه خوانی منزل شیخ غلامحسین جعفری
جمع آوری پول توسط رؤسای دبیرستان ها به منظور برگزاری جشن های تاجگذاری
سخنرانی آیتالله سعیدی علیه جشن تاجگذاری
شاه ایران با یک کالسکه مجلل 50 میلیون لیری به تاجگذاری می رود ص1
شاه ایران با یک کالسکه مجلل 50 میلیون لیری به تاجگذاری می رود ص2
مشخصات لباس تاجگذاری رضا پهلوی ولایتعهد
مشخصات لباس تاجگذاری فرح پهلوی
موضعگیری علما در برابر جشن تاجگذاری
ورود گروه هنرمندان اسرائیلی به ایران به مناسبت تاجگذاری شاه
ایستاده از راست شمس. فرح. محمدرضا. شهناز و اشرف. ردیف استاده جلو رضا و فرحناز پهلوی
آذین بندی شهر به مناسبت تاجگذاری شاه
بریدهای از روزنامه اطلاعات 25 مهر 1346
هزینه تاج فرح و محمدرضا پهلوی
فرح، محمدرضا و رضا پهلوی روز تاجگذاری
فرح پهلوی در لباس تاجگذاری
محمدرضا، رضا و فرح پهلوی
تعداد مشاهده: 15069