مروری بر زندگی و فعالیتهای حبیب ثابت پاسال
تاریخ انتشار: 30 بهمن 1402
مقدمه:
یکی از مسائل مهمی که همواره مورد توجه بهائیان قرار داشته است، فعالیت در بخش اقتصاد و تجارت میباشد. چنان که اهتمام به این امر مورد تأکید فراوان رهبران آنان نیز قرار گرفته است، به طوری که عبدالبهاء – از رهبران بهائی- هنگام مسافرت خود به اروپا در ملاقات با بهائیان ایران گفت: «حال شما باید در ترقی زراعی و صناعی و تجاری در ایران بکوشید.»[1]
تشکیلات بهائیت با حمایت کشورهای استعمارگر – انگلیس، آمریکا و اسرائیل- روز به روز در صحنه اقتصاد ایران حضور گستردهتری یافت. بهائیان تلاش میکردند تا با بهبود اوضاع اقتصادی خود، پایههای قدرتشان را تحکیم بخشند و از قدرت خود در عرصه اقتصاد کشور، به عنوان اهرم فشار علیه مردم مسلمان استفاده کنند و با بالابردن توان اقتصادی خود، نبض سیاسی را به دست گیرند.[2]
این همان نکتهای است که امام خمینی(ره) نیز در هشدارهای مداوم خویش در سالهای ۱۳۴۰و۱۳۴۲مبنی بر نفوذ افراد این تشکیلات در دستگاه دولت و به قبضه درآوردن اقتصاد ایران به آن پرداخته است و علمای اعلام و خطبای محترم را به آگاه کردن مردم نسبت به خطر صهیونیسم و بهائیت فراخوانده و میفرماید:
«این جانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر میکنم. قرآنکریم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضهی صهیونیستها است که در ایران به صورت حزب بهائی ظاهر شدند...»[3]
امام (ره) با بینش عمیق خود به افشاگری از اقدامات و نقشههای تشکیلات بهائیت در ایران بعنوان ابزار صهیونیسم بینالمللی میپردازد و بارها این خطر مهم را هشدار میدهد، چنانکه در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۲ برای روشنگری، ماهیت قضیه را آشکارتر میکند:
«دولت شما به دو هزار نفر بهائی، هر یک پانصد دلار کرایهی طیاره داده که به لندن بروند، جمع شوند و علیه قرآن و پیغمبر شما تصمیم بگیرند. دولت شما در یک معاملهی فروش روغن و مواد نفتی از شرکت نفت به "ثابت پاسال" بهائی پنج میلیون تومان[4] استفاده رسانیده است که با این پول، مخارج اعزام افراد بهائی به لندن و تبلیغات بهائی تأمین بشود...»[5]
در اسناد ساواک سندهایی از جلسات محفل بهائیان موجود است که در تأیید سخنان امام (ره) میباشد. برای مثال در جلسه بهائیان شیراز که در تاریخ 15 / 8 / 1351 در منزل آقای رئوفیان تشکیل شد، یکی از بهائیان به نام عنایتالله پوستچی اظهار میکند:
«... از طرف بیتالعدل به محافل روحانی دستور داده شده افرادی که در ادارات دولتی و پستهای حساس مشغول کار هستند در کارهای مسلمانان کارشکنی نمایند و نگذارند مسلمانان پیشرفت کنند. همان طور که ۷ سال پیش برای یهودیان دستور رسیده بود که کلیه زمینها و مغازههای مسلمانان را بخرند و مملکت را تصرف نمایند و اقتصاد را بدست بگیرند.»[6]
پس از کودتای امریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بهائیت به عنوان یکی از ابزارهای استعمار در بدنه و در رأس حکومت قرار گرفت تا جایی که در دوران نخست وزیری امیرعباس هویدا ۹ وزیر بهائی در کابینه او فعالیت میکردند. بهائیان زمانی که به مقامات حساس میرسیدند از موقعیت خود برای ثروتمندکردن جامعهی بهائی استفاده میکردند. ارتشبد حسین فردوست در خاطراتش اطلاعات جالب توجهی را در خصوص بهائیان بیان میکند:
«بهائیانی که من میشناختم، همه ثروتمند بودند، مانند عبدالحسین نعیمی[7] و تژه که زمین پنج هزار متری در خیابان ایزنهاور نرسیده به پپسی کولا، خیابان آزادی فعلی را به جامعهی بهائیت اهدا کرده بود و گاهی در آنجا جمع میشدند. آبادی حدیقه شرق اقدسیه نیز متعلق به بهائیها بود… بهائیها اراضی شمال حدیقه را تا قله کوه دیوارکشی و تصرف کرده بودند. آنها در اتوبان تهران - کرج زمینهای وسیعی را تصرف کرده، گنبد آبی رنگی به پا کرده بودند، ازاین نمونهها زیاد است…»[8]
قدرت اقتصادی بهائیان تنها در تهران متمرکز نشده بود و اغلب شهرهای ایران را دربرگرفته بود. برای مثال در سند ساواک در تاریخ 19 / ۵ / 1350 اظهارات فردی به نام فرهنگی در جلسه بهائیان ناحیه2 شیراز در مورد وضعیت اقتصادی بهائیان در ایران آمده است:
«...بهائیان در کشورهای اسلامی پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان میباشد. تمام آسمان خراشهای تهران، شیراز و اصفهان مال بهائیان است، چرخ اقتصاد این مملکت به دست بهائیان و کلیمیان میچرخد.»[9]
اگر چه به ظاهر این سخن نوعی اغراق تلقی میشد، ولی مصادیق زیادی در جامعه داشت. به طوری که تشکیلات بهائیت تلاش میکرد با شناسایی و حمایت از نخبگان سیاسی خود، نبض اقتصاد کشور را در دست گیرد. چنان که عناصری نظیر حبیب ثابت پاسال را که یک کارگر ساده بود و هژبر یزدانی که به کار چوپانی اشتغال داشت با کمک و حمایتهای کشورهای استعمارگر به ثروتهای هنگفتی دست یافتند. از این بین نقش ثابت پاسال به عنوان عضو محفل روحانی بهائیت و رئیس شرکت امناء قابل توجه میباشد که در ادامه به بیان گوشه هایی از فعالیتهای وی در این عرصه میپردازیم.
زندگی نامه حبیب ثابت پاسال
حبیب ثابت پاسال در سال ۱۲۸۲ ﻫ .ش در تهران متولد شد. اجداد او از یهودیهای کاشان و پدرش عبدالله که به شغل پارچه فروشی اشتغال داشت در اواسط عمر به بهائیت گروید. جد مادری وی نیز از یهودیان بهائی شده کاشان به شمار میآمد[10] و فرزندان او رحیم و مسیح و ابراهیم –داییهای ثابت پاسال- از سرمایه داران بهائی محسوب میشدند. میرزا رحیمخانارجمند، دائی بزرگ ثابت- معاون کل وزارت پست- پدر خلیل، اسکندر و سیاوش ارجمند مؤسس کارخانه ارج و شعله خاور بود.[11]
ثابت تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تربیت از مدارس بهائیان[12] و دیپلم خود را از مدرسه سن لوئی گرفت و کار خود را به عنوان کارگر ساده در تعمیرگاه دوچرخه آغاز کرد.[13] وی با همکاری و همدستی بسیاری از بهائیان و نیز برخی از رجال متمول دورهی قاجار، زمینهی ترقی مالی خود را فراهم کرد. وی در این مورد مینویسد:
«مادر امیرهوشنگ دولو،[14] دختر ناصرالدین شاه (زن آصفالسلطنه)بود. او به اتومبیل خیلی علاقه داشت، روزی آقای احمد راسخ قزوینی (از سران بهائی تهران) که در آن وقت مشاور سرپرست کلیهی امور و املاک آصفالسلطنه بودند، با من تماس گرفتند و اظهار داشتند حضرات در خیال خریداری یکی از چهار اتومبیل تعمیر شده هستند و احتیاج به راننده دارند، آیا مایلی و میتوانی این کار را بکنی؟... من پذیرفتم...آنها با حقوق ماهانه پنجاه تومان مرا استخدام کردند و یکی از اتومبیلهایم را به مبلغ 740 تومان خریداری کردند... علاوه بر حقوق ماهیانهی پنجاه تومانی که توسط میرزا احمد راسخ پرداخت میشد، خانم (زن آصف السلطنه) هر دفعه چند سکه طلا انعام میدادند...»[15]
اگر چه ثابت پاسال ادعای خودساختگی میکرد، اما در ثروتمند شدن او برنامهریزی رهبران بهائیت و حمایت آنها از وی نقش مهمی داشته است.[16] مئیر عزری سفیر اسرائیل در ایران در خاطراتش به بیان همین مطلب میپردازد:
«یکی از یهودیانی که با گرایش به بهائیت به آب و نانی رسید و نامی برای خود ساخت، "ثابت پاسال" همدانی[17] بود که در کشاکش جنگ جهانی دوم رانندهی سادهای بیش نبود و توانست در دورهی کوتاهی یکی از توانگران کشور گردد.»[18]
بهائیان که از مدتها با برنامهریزی دقیق فکر چنگاندازی به تمام عرصههای اقتصادی را درسر میپروراندند، انحصار نامههای پستی را از رضاخان گرفتند و به حبیب ثابت دادند. حبیب ثابت نیز در خاطراتش در این مورد مینویسد:
«یکی از داییهای من وزیر پست و تلگراف بود. در آن موقع نامهها را با قاطر و الاغ به مقصد میرساندند و دایی من از شاه اجازه گرفت که با اتومبیل، مرسولات پستی شمال را حمل کنم، شاه هم پذیرفت... و داییام امتیاز را به من داد...»[19]
با واگذاری این امتیاز کار مؤسسه حمل و نقل ثابت پاسال بالا گرفت و مدت کوتاهی بعد مؤسسه مزبور امتیاز حمل محمولههای پستی تهران، قم، اراک، خرم آباد، اهواز و خرمشهر را نیز به خود اختصاص داد و بدین ترتیب امتیاز حمل مرسولههای پستی سراسر کشور در اختیار بهائیان قرار گرفت. ثابت پاسال پس از فعالیت در بازار اتومبیل به راهنمایی و سرمایهی بهائیان در زمینه فروش ماشین آلات بخار مشغول شد و پس ازمدتی کارخانجات تجاری و مبل ثابت را راهاندازی کرد.[20]
ثابت در سال 1306 با باهره، دختر احمد خمسی (باقراوف)[21] ازدواج کرد و از وی صاحب دو پسر به نامهای ایرج و هرمز شد.[22]
روابط با خاندان پهلوی
ثابت پاسال در کودتای 28 مرداد 1332 با صدور چک سفید در جهت حمایت از رژیم شاه وارد عرصه شد و این چک او را تبدیل به یکی از مهرههای پرقدرت دربار ایران کرد. به طوری که خدمات وی به خاندان سلطنتی عایدی زیادی را برای او به همراه داشت. در تابستان 1332 به دلیل اختلاف بین محمدرضا پهلوی و دکتر محمد مصدق عدهای از خانواده محمدرضا در اثر فشار دولت از ایران خارج و به آمریکا رفتند. در این زمان ثابت که در آمریکا زندگی میکرد از هیچ مساعدتی برای خدمت به خانواده سلطنتی به خصوص مادر محمدرضا پهلوی دریغ نکرد.[23]
همین خدمات ثابت بعدها در نفوذ وی در بدنه قدرت و حکومت پهلوی و بهره گیری از امکانات حکومتی تأثیر زیادی داشت. سند زیر از ساواک گویای همین مطلب میباشد:
«یکی از بازرگانان بازار میگفت در محافل اقتصادی تهران چنین شهرت دارد که در دوره زمامداری آقای علم امور مربوط به اقتصاد کشور طبق نظر حبیب ثابت پاسال تنظیم و اجرا میشود و علت آن هم این است در زمان مصدق موقعی که ملکه مادر و عدهای از خاندان جلیل سلطنت در اثر فشار حکومت وقت از ایران خارج شده و به آمریکا رفته بودند در آن کشور مورد بیمهری کارکنان سفارت ایران قرار گرفته ولی حبیب ثابت پاسال که آن موقع در آمریکا دارای زندگی مجللی بوده اعضای خانواده سلطنتی را به منزل خود برده و از آنان پذیرایی کامل نموده است و اکنون که کلیه قدرتهای کشور در دربار متمرکز شده و به پاس کمکهای سابق، وزارت اقتصاد به دستور دربار شاهنشاهی به نفع ثابت پاسال قدمهای متعددی برداشته و در موقع منع ورود روغن ماشین یک قلم 24 میلیون تومان به حبیب پاسال سود رسانیده است.»[24]
نفوذ پاسال در دربار پهلوی چنان بود که بسیاری از نمایندگیها و شرکتهای وی به دست محمدرضا پهلوی افتتاح میشد و در برخی از سفرهای محمدرضا پهلوی با او همراه میشد. در یکی از گزارشهای ساواک در همین خصوص آمده:
«یکی از بهائیان عضو شرکت سهامی طایر و ابر ایران اظهار داشته که شرکت متعلق به حبیب الله ثابت میباشد و اضافه نموده نامبرده بحمد خدا دارای مسلک بهائی بوده و دارای ثروت فراوان میباشد و اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر به وی علاقه فراوان دارند و هنگام مسافرت شاهنشاه آریامهر به شوروی پشت سر معظم له ایستاده است...»[25]
از دیگر عناصر دربار که ثابت با او ارتباط بسیار نزدیکی داشت، شمسپهلوی بود. شمس سرمایه خود را برای تجارت در اختیار ثابت قرار داده بود. در تحلیل آمریکاییها پیرامون نخبگان صنعتی در ایران آمده است: «حبیب که گاهی او را ثروتمندترین تاجر ایرانی میخوانند با خواهرشاه یعنی شاهزاده خانم شمس دارای روابط تجاری است.»[26]
عضویت در تشکیلات فراماسونری
بعد از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از مأموران رده بالای "سیا" به نام "چارز هولاک" به تهران آمد و با جمع آوری حدود ۳۰ نفر از سرمایهداران بهائی و یهودیان صهیونیست و اعضای لژهای فراماسونری، نامهای به "حسین علاء" نخست وزیر وقت نوشت و خواستار تأسیس اولین کلوپ روتاری در تهران شد. پس از موافقت هیأت دولت در فروردین ۱۳۳۵" کلوپ روتاری تهران" کار خود را آغاز کرد. افرادبهائی نظیر احساناله یارشاطر و علی محمد خادمی – رئیس هواپیمایی هما- عضو کلوپ روتاری بودند.[27] در این میان حبیب ثابت پاسال فراماسون و یکی از عضوهای شاخص کلوپهای لاینز و روتاری تهران بود.[28] در ۱۹ بهمن ۱۳۴۸کلوپ روتاری تهران از کمکها و هدایای ارسالی وی و پسرش هرمز ثابت، تشکر و ابراز حق شناسی کرده بود.[29]
بر اساس اسناد موجود حسین علاء "استاد اعظم فراماسونری" در ایران،[30] روابط نزدیکی با ثابت داشت. حبیب ثابت نیز از این روابط و مناسبات نهایت استفاده را برای پیشبرد اهداف خود میبرد. در سند ساواک، اظهارات یکی از کارمندان شرکت ثابت پاسال به همین مطلب اشاره میکند:
«سیروس امیرفر یکی از کارمندان شرکت ثابتپاسال اظهار داشته مدیران شرکتهای تهیهکننده نوشابه غیر الکلی به راهنمایی ایرج ثابت تاکنون مبلغ سه میلیون ریال جمعآوری و این مبلغ را در اختیار حبیب اله ثابت گذاردهاند تا ایشان با استفاده از روابط دوستانه و نزدیکی که با خانم علاء و آقای حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی دارد و پرداخت وجه مذکور به آنان مانع وصول مالیات از نوشابههای غیر الکلی (پپسیکولا- کوکاکولا- کانادادرای-اسو- بابل آب و غیره) گردند و قرار است در صورت لزوم این مبلغ را به 5میلیون ریال افزایش دهند...»[31]
در دوران نخست وزیری اسدالله علم نفوذ ثابت پاسال چنان بود که برخی گمان میکردند برنامههای اقتصادی دولت علم بانظر و به نفع ثابت انجام میشود.[32]
در زمان نخست وزیری هویدا که بهائیان در ارکان حکومت نفوذ گستردهتری یافتند، ثابت پاسال و دیگر بهائیان
به لطف حمایتهای این نخست وزیر فراماسون و بهائی، رشد بیشتری یافتند. نویسنده کتاب من و فرح پهلوی در این رابطه مینویسد:
«ثابتپاسال در دوران نخست وزیری هویدا فوقالعاده رشد کرد و به نظر میرسد این رشد فقط به دلیل هم مسلک بودن وی با هویدا و حمایت نخست وزیر از او بوده است و بس»[33]
اقدامات ثابت پاسال در عرصه اقتصاد
نگاهی به فعالیتهای اقتصادی و تجاری ثابتپاسال نشان میدهد که بیش از ۹۹% شرکتهای متعلق به وی محصولاتی را به ایران وارد میکردند که ساختآمریکا بودند. این موضوع بخصوص بعد از کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اهمیت ویژهای دارد.
وی شرکت فیروز را برای صادرات لوازم آرایشی و بهداشتی آمریکا به ایران تأسیس کرد و پس از مدتی برای صدور کالاهای متنوع آمریکایی به ایران با همراهی علی اصغر پناهی، امیل عبود، الکساندرسافیان و محسن لک شرکتی به نام ثابت پاسال تأسیس کرد.[34] وی در اوایل سال ۱۳۳۰ به ایران بازگشت:
«پس از جنگ به ایران بازگشتم و توانستم تشکیلاتی به وجود آورم و کارخانجات مختلف نظیر لاستیکسازی، پپسیکولا و بسیاری از کارخانههای تولید مواد اولیه را به وجود بیاورم...»[35]
همانگونه که گفته شد کمکهای ثابت پاسال به محمدرضا پهلوی در جریان کودتا باعث شد تا وی حمایت دربار را به سمت خود جلب کند. وی در این زمان علاوه بر اینکه نماینده و مباشر تام الاختیار بهائیان ایران در امور اقتصادی بود، از سوی شرکتهای آمریکایی و یهودی نیز حمایت میشد. وی پس از بازگشت به ایران توانست کارخانجات متعدد کوچکی چون کارخانهی تولید و تصفیه روغن موتور و تأسیس دو کارخانهی شبکه و قوطی فلزی، کارخانهی جنرال تایر و نمایندگی هواپیمایی "پیچر گرافت"را جهت فروش کالاهای آمریکایی تأسیس کند.[36] اما مهمترین اقدام وی پس از بازگشت به ایران، تأسیس نمایندگی پپسیکولا در کشور بود. وی برای انجام این امر با همکاری عبدالمیثاق میثاقیه نخستین بنای کارخانه "پپسی کولا" را در سال ۱۳۳۴ در قطعه زمینی به مساحت هشت هزار متر مربع بنا نهاد و در سالهای بعد شعبههای این کارخانه را در شهرهای خرمشهر، اهواز، رشت، مشهد، اصفهان، شیراز، کرمانشاه، ایرانشهر و... تأسیس کرد.[37]
ثابت پاسال مالک ۴۱ کارخانهی عظیم صنعتی و دهها شرکت بزرگ تجاری بود که سرمایهی تمام آنها متعلق به جامعهی بهائیت و در تحکیم و تقویت آن صرف میشد. ثابت پاسال پس از شاه ثروتمندترین فرد ایران بود وی در سال ۱۹۷۱م فقط برای خرید یک میز تحریر عتیقه ۴۴۱ هزار دلار پول پرداخت کرد.[38]
کمک به فعالیتهای اقتصادی تشکیلات بهائیت
بدون شک یکی از مسائلی که باعث نفوذ جریان بهائیت در بدنه حکومت پهلوی شد، حیات تشکیلاتی این جریان بود. در انجام همین سیاست از زمان آغاز حکومت رضاخان، بهائیان اقدام به تأسیس تشکیلات و محافل رسمی کردند. یکی از این محافل، محفل ملی روحانی بهائیان بود که درسال۱۳۰۰ش. فعالیت خود را در تهران آغاز کرد.[39] ثابت پاسال یکی از اعضای محفل ملی بهائیان در تهران بود.[40] علاوه بر عضویت وی در این محفل، اسنادی از ساواک موجود است که از برگزاری جلسات هفتگی محفل بهائیان در منزل حبیب ثابت خبر میدهد.[41]
کمکهای ثابت پاسال به عناصر تشکیلات بهائیت تا جایی پیشرفت که در انتخابات دورهی ششم مجلس سنا، به حمایت مالی از کاندیداهای بهائی پرداخت. در گزارش ساواک، مبلغ حمایت مالی او از کاندیداهای بهائی، پنج میلیون تومان درج شده و نامهایی چون ناصر یگانه و سلیمان وهابزاده در لیست افراد بهائی مورد حمایت ثابت پاسال دیده میشود.[42]
وی همچنین در احداث معابد بهائیان در ایران و کشورهای دیگر سهم زیادی داشت. از جمله اقدامات او در این زمینه خرید کلیه املاک و خانههای اطراف حظیرﺓ القدس تهران[43] و کمک به احداث محفل ملی بهائیان پاکستان و هندوستان میباشد.
علاوه بر این کمکها گزارش ساواک در تاریخ ۱۳۴۱ / ۸ / ۷ از پرداخت هزینه سفر حدود 2 الی 3 هزار نفر بهائی ایران، که برای شرکت در جشنهای صدمین سال بهاء در لندن برگزار میشد، توسط حبیب ثابت خبر میدهد:
« طبق اطلاع واصله اخیراً بهائیان در نظر دارند جشن صدمین سال بهاء را در لندن برپا کنند که ضمناً از ایران هم تعدادی در حدود ۲ الی ۳ هزار نفر از بهائیان جهت شرکت در این جشن دعوت خواهند شد که این دعوت از طرف حبیب ثابت به عمل خواهد آمد و کلیه مخارج ایاب و ذهاب این عده به عهدهی نامبرده است؛ ضمنا جهت تسهیلات بیشتر برای رفت و آمد این اشخاص با اعمال نفوذ از طرف حبیب ثابت اخیرا رئیس گمرک مهرآباد تعویض گردیده و یک نفر بهائی به نام حصار امیری به این سمت منصوب شده است.»[44]
رژیم علاوه بر تخفیف پول بلیط هواپیما، مبلغ پنج میلیون تومان نیز به عنوان تسهیلات کمک به سفر بهائیان برای شرکت در این کنفرانس ضد اسلامی به ثابت پاسال داد.[45]
وی ریاست شرکت امناء[46] و در یک کلام سازماندهی امور اقتصادی بهائیان در ایران را بر عهده داشت. شرکت امناء در سال ۱۳۳۷ با هدف اولیه اداره اموال و املاک شوقی افندی در ایران تشکیل شد و در 24 اردیبهشت همان سال بدون هیچ مشکلی در دفتر شرکتهای داخلی به ثبت رسید. وظیفه این شرکت براساس اظهارنامهای که در آمریکا و کانادا به ثبت رسیده بود، عبارت از عقد قراردادهای اقتصادی، قبول وصیتنامهها، پذیرفتن موقوفات و انجام معاملات تجاری مذکور بود.[47]
در این میان کارخانه "پپسی کولا" از سهم ویژهای در حمایت از تشکیلات بهائیت برخوردار بود. این کارخانه که در روزهای نخست با استقبال گستردهی مردم روبرو شده بود، درآمد هنگفتی برای ثابت به همراه داشت. خود ثابت در این مورد میگوید:
«من کارخانهی پپسیکولا را در سال ۱۹۵۶م. (۱۳۳۴ش) با وسایلی عملی و تجهیزات کامل برای تصفیهی آب و شستشوی شیشهها و انجام کلیهی امور بدون دخالت دست ایجاد کردم که با استقبال مواجه شد و سالی ۴۰ میلیون صندوق آن به فروش میرسید و تعداد کارخانجات تولید پپسیکولا در ایران به ۱۲کارخانه بالغ شد.»[48]
اسناد موجود از تخصیص بخشی از درآمد فروش محصولات شرکت زمزم به تبلیغ بهائیت در جامعهی اسلامی ایران خبر میدهد، در اعلامیهای که در رمضان سال ۱۳۷۷ق. با امضای سیدهادی خسروشاهی بر ضد کارخانهی پپسیکولا منتشر شد، ضمن درج فتوای آیتاللهالعظمی بروجردی مبنی بر لزوم خودداری از آمیزش و معامله با فرقه بهائیت خاطر نشان شده بود که: «مدیر پپسیکولا از هر بطری پپسی کولا (1)ریال به نفع تبلیغات بهائیت اختصاص داده و سازمان جاسوسی بهائیان آن را علیه اسلام و مسلمین صرف میکند.»[49]
در مرداد ۱۳۳۴ آیتاللهالعظمی بروجردی فتوایی راجع به فرقهی بهائیت صادر کرد که پیرو این امر اقدامات متعددی علیه شرکت زمزم تولید کنندهی نوشابه پپسیکولا، صورت گرفت که از آن جمله، تحریم پپسیکولا و چاپ اعلامیه برضد این شرکت در شهرهای مختلف بود.[50]
یکی از عمدهترین عواملی که موجب ثروتمندشدن بیش از حد حبیب ثابت شد، بهرهگیری از امکانات دولتی و وامهای بانکی و اعتبارات داخلی و خارجی بود. کشورهای سرمایهدار به ویژه دولتهای آمریکا و انگلیس برای ایجاد شعبات و نمایندگی کارخانجات خود در ایران و یا تأسیس مجتمعهای مونتاژ، نیازمند مؤسسات و بانکهای اعتباری و پشتیبانی آنها بودند. از مهمترین این تأسیسات، بانک ایران و خاورمیانه، بانک ایرانیان، بانک ایران و انگلیس و بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران بود.[51]
حبیب ثابت متهم به اختلاس و فساد مالی است. در گزارش انتقادی مفصل و بیامضای یکی از افراد مطلع عصر پهلوی از فساد شدید دوائر مختلف دولتی زمان هویدا، در تاریخ دی ماه ۱۳۴۹ از دخالت حبیب ثابت در امر موقوفات بهائی و اقدامات غیرقانونی جمعی از سران بهائیت، نظیر دکتر علیمحمد ورقا، ذکرالله خادم، علیاکبر فروتن، حبیب ثابت و هیأت مدیره شرکت امناء، پس از مرگ شوقی در آبان ۱۳۳۶مبنی بر مصادره و اختلاس موقوفات و رقبات بهائی در ایران، از طریق فریب و اغفال کارکنان و تبانی با ممیزان مالیاتی ثبت، جهت فرار از پرداخت مالیات قانونی بالغ بر ۱۰۰میلیون تومان پرده برداشته است.[52]
در برگه خلاصه سوابق ثابت پاسال وی فردی پول پرست، سودجو و شارلاتان معرفی و خصوصیات دیگر وی« اهل زدوبند و بسیار خشن و در کار دیکتاتور و یکدنده و پول پرست» آمده است.[53]
قاچاق هروئین اتهام دیگری است که به حبیب ثابت وارد شده و در اسناد عصر پهلوی بازتاب داشته است. در گزارش ساواک در تاریخ 8 / ۶ / 1348 به ریاست شهربانی کل کشور آمده است: «اخیراً شخصی به نام زین العابدین سبحانی طی نامهای به عنوان مجلهی خواندنیها حبیب ثابت را بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر در ایران معرفی و یادآور شده چندی قبل مقدار ده کیلوگرم هروئین و مرفین از اتومبیل وی کشف گردیده. لکن مشارالیه مطابق معمول با پرداخت حق و حساب موضوع را فیصله داده است.» در ادامه این گزارش ضمن نقل اظهارات فوق از زین العابدین سبحانی، آمده است: « سبحانی پس از تذکر اینکه میلیاردها تومان ثروت حبیب ثابت از راه قاچاق مواد مخدره و بدبخت کردن مردم ایران بدست آمده، از مدیر مجلهی خواندنیها خواسته با تحقیق در این زمینه و سپس درج آن، موضوع را به سمع مقامات عالیه کشور رسانده تا مردم تعقیب قانونی وی را به چشم ببینند.»[54]
شاید بتوان این احتمال را در این جا مطرح کرد که ارتباط ثابت پاسال با قاچاق مواد مخدر به دوستی وی با امیرهوشنگ دولو مربوط باشد. ثابت از این دوستی به خاطرات بسیار خوش یاد میکند. هوشنگ دولو از گردانندگان مافیای مواد مخدر در ایران و اروپا بود.[55]
تأسیس شبکه تلویزیونی
یکی از اقدامات ثابت پاسال که در راستای طرحها و نقشههای تشکیلات بهائیت صورت گرفت، تأسیس مؤسسه تلویزیون ایران بود. در تیرماه ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی با تصویب ماده واحدهای با چهار تبصره، به حبیب ثابت پاسال اجازه داد تا تلویزیون ایران را تحت نظارت وزارت پست و تلفن، ضمن رعایت مقررات پوششهای خبری و تبلیغی ادارهی انتشارات و رادیو راه اندازی کند و پنج سال از پرداخت عوارض گمرکی ورود تجهیزات و ابزار کار فرستنده و به علاوه مالیاتهای جاری معاف باشد. در یازدهم مهر۱۳۳۷ تلویزیون ایران با حضور شاه افتتاح شد.[56]
ثابت پاسال مدعی است که تأسیس تلویزیون در جهت خدمت به فرهنگ ایران بوده است: «من چون آن را خدمتی به فرهنگ و ادبیات و راهنمای زندگانی نوین افراد میدانستم با اطمینان کامل از اینکه منافع مادی نخواهد داشت، تصمیم به تأسیس آن گرفتم.»[57]
اما برخلاف ادعای وی، ایجاد تلویزیون از سوی آمریکاییها طراحی و در سالهای بعد از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ در دستور کار رژیم قرار گرفت و ثابت هم چون از قدرت اقتصادی بالایی برخوردار بود، از سوی تشکیلات بهائیت به عنوان طرف کمپانی مزبور انتخاب شد.[58]
ثابت پاسال با آنکه ادعا میکرد که تلویزیون را برای پیشرفت و تعالی جامعه ایران و خدمت به فرهنگ و راهنمای زندگی نوین ایجاد کرده، اما در عمل آن را وسیلهای برای تحکیم مبانی بهائیت تبدیل ساخته و طرح تضعیف مبانی اعتقادی و فرهنگی مردم ایران را به مرحلهی اجرا در آورد. در نامهای به محفل روحانی ملی ایران در تاریخ 18 / ۲ / 1344 وی هدف خود را از تأسیس تلویزیون نشر افکار روحانی و معارف حکم الهی و رفع تعصبات واهی و اشتغال جمعی از بهائیان در تأسیسات تلویزیون عنوان کرده است:
«... غرض و هدف اساسی بنده از تأسیس تلویزیون ایران گذشته از فراهم نمودن موجبات اشتغال برای جمعی از یاران آن بود که اولاً به نام یک فرد وطن دوست بهائی خدمتی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نسبت به کشور مقدس ایران انجام گیرد و ثانیاً متدرجاً امکاناتی برای نشر افکار روحانی و معارف و حکم الهی [افکار بهائی] و رفع تعصبات واهی به وجود آید و خوشبختانه در این منظور اساسی تا حد قابل توجهی موفقیت به دست آمده است.»[59]
تشکیلات بهائیت، تلویزیون ملی را تنها در انحصار خود میدانست و هیچگونه انعطافی را در برنامههای تلویزیون که با مصالح آنها در ستیز باشد برنمیتافت. در همین زمینه، باید به نامهی یکی از سران بهائیت به محفل ملی بهائیان ایران راجع به عملکرد مؤسسهی تلویزیون اشاره کرد، در این نامه با امضای ایادی امرالله در آسیا و خطاب به محفل مقدس روحانی ملی بهائیان ایران، آمده است:
«از قرار اطلاعاتی که به هیئت رسیده در شب نیمه شعبان از طرف مؤسسهی تلویزیون تبریک به عموم شیعیان جهان گفته شده است. چون این دستگاه منتسب به امرالله [بهائیت] است، مایه تأسف شد که چرا از طرف مؤسسه تلویزیون به چنین اقدامی مبادرت گردیده است؟
بهتر است از جناب آقای حبیب ثابت تحقیق شود که چگونه کارکنان آن مؤسسه به چنین عملی مبادرت ورزیدهاند و برای جلوگیری از این قبیل اقدامات، چه رویهای را اتخاذ نمودهاند.»[60]
در حقیقت این رژیم نبود که به ثابت پاسال اجازه تأسیس تلویزیون ملی ایران را داده بود، بلکه این امتیاز برای تشکیلاتی بود که رهبرش در فلسطین اشغالی "حیفا" قرار داشت و با تأیید بیت العدل در اختیار ثابت پاسال قرار گرفت.
تشکیلات بهائیت، مؤسسهی تحت تملک و مدیریت حبیب ثابت را صراحتاً دستگاهی منتسب به خود شناخته و ثابت را مسئول حفظ و رعایت اصول این مسلک در آن مؤسسه میدانست. در زمان وفات عبدالبهاء برنامههای آن روز تلویزیون هماهنگ با این مناسبت اجرا گردید. ساواک در تاریخ 16 / ۱۱ / 1340در مورد همین موضوع گزارش میدهد:
«روز یکشنبه ۱۵ بهمن به مناسبت وفات عبدالبهاء ادارهکنندگان تله ویزیون[تلویزیون]ایران قصد داشتند از اجرای برنامههای موسیقی در تلویزیون خودداری نمایند. و همچنین فیلمی به نام حیثیت انتخاب کرده بودند که فاقد موسیقی بود و همچنین میخواستند از آهنگهای مذهبی و عزای خارجی در برنامههای خود استفاده نمایند. علاوه براین مسئولین برنامههای تجاری نیز سفارش کرده بودند که برنامههای خود را بدون موسیقی اجرا نمایند...»[61]
در این زمان مغایرت برنامههای تلویزیون با شئونات اخلاقی و اسلامی در برخی از مطبوعات انعکاس یافت. مجله ستاره سینما در مقالهای در اعتراض به برنامههای غیر مفید و مضحک تلویزیون مینویسد:
«...واقعا بحث بر اینست که گردانندگان این دستگاه میتوانستند برای مردمی که هیچگونه وسیله سرگرمی مناسب ندارند، برنامه آموزنده و سرگرم کننده ترتیب دهند و اینکار را نکردهاند. میتوانستند یک عده اشخاص باذوق و باسواد را بهمکاری با خود برگزینند، میتوانستند فیلمهای خوب نشان دهند، برنامههای تفریحی جالب تهیه کنند... ولی هیچ یک از اینها را نکرده اند...»[62]
ثابت که در عرصه اقتصاد از توزیع کنندگان محصولات آمریکایی بود، با تأسیس تلویزیون مروج فرهنگ آمریکایی در ایران شد و با نمایش فیلمها، سریالها و نمایشهای آمریکایی به ترویج این فرهنگ پرداخت.
در سیاههی مطالباتی که در اوایل نخستوزیری هویدا، از سوی برخی روحانیون به عنوان اصلاحات فوری و ضروری در کشور مطرح شد، ملی کردن تلویزیون و گرفتن آن از ثابت پاسال و اخراج بهائیان از آن دستگاه دیده میشود.[63]
اقدام رژیم در دادن اجازه تأسسیس تلویزیون ملی ایران به ثابت پاسال بهائی در راستای برنامههای دین زدایی و اسلام ستیزی آنها بود و همین مسئله باعثشد که کمکهای بسیاری از سوی رژیم به تلویزیون ثابت اهدا شود. مهندس والا نماینده مجلس شورای ملی در اظهارات خود به پرویز گرجی از اعضای هیأت تحریریه مجله تهران مصور در این خصوص گفته است:
«... علیرغم نظر مقامات روحانی که با حبیب ثابت پاسال مسئول تله ویزیون [تلویزیون] ایران دشمنی شدید دارند و او را عامل اصلی تقویت بهائیان در ایران میشناسند طبق نظر مقامات عالی کشور قرار شده مبلغ یک میلیون تومان از طرف شرکت ملی نفت به نام اجرای برنامههای آموزشی به حبیب ثابت پاسال پرداخت شود تا نامبرده بتواند با تقویت تشکیلات خود قدرت بیشتری در مقابل روحانیون بدست آورد.»[64]
ثابت پاسال از همان روزهای نخست تأسیس تلویزیون بهدنبال کسب درآمد بود، ولی چون موفقیتی در این طرح بدست نیاورد به وزارت پست و تلگراف پیشنهاد داد که تأسیسات تلویزیون را به قیمت عادلانه خریداری و خود آن را اداره کند. این پیشنهاد ثابت از طرف وزارتخانه رد شد، با این وجود وی امتیازات تازهای در خصوص تسهیلات واردات تلویزیون و همچنین در اختیار گرفتن مؤسسات تازه و تجاری به دست آورد و با استفاده از این فرصت طی قراردادی با کمپانی "آر.سی.آ" اقلام مختلفی را که مورد نیاز تلویزیون بود، خریداری و با مجوز تلویزیون برخی اجناس غیر ضروری و لوکس را وارد ایران کرد.[65]
زمانی که شاه با تأسیس رادیو تلویزیون ملی ایران، به عمر تلویزیون ثابت پایان داد، از بیتالمال مسلمین خسارت وی را پرداخت و بهائیان شاغل در تلویزیون را در سازمان جدید به کار گماشت. مسعود بهنود در اینباره مینویسد:
«شاه با گسترش دادن به سازمان تلویزیون ملی ایران، ناگزیر شد تلویزیون ایران اولین فرستندهی تلویزیون کشور و متعلق به حبیب ثابت سرمایهدار معروف بهائی را در اختیار رضا قطبی قرار دهد، برای جبران خسارت وارده به ثابت، علاوه بر پرداخت غرامت چند میلیونی به او از بودجهی دولت، دستور داد تا از متخصصان تلویزیونی آن سازمان که عموماً بهائی بودند در سازمان تازه استفاده شود. کامبیز محمودی، مدیر تلویزیون ثابت، به معاونت قطبی منصوب شد و بسیاری از دیگر هم مسلکان او در پستهای مختلف قرار گرفتند.»[66]
احمد اللهیاری (عضو کانون روزنامهنگاران در عصر پهلوی) به معرفی چندتن از اعضای شاخص تشکیلات بهائیان در رادیو و تلویزیون ایران که ظاهراً به عنوان یک انجمن صنفی و با نام "اتحادیه کارکنان فنی تلویزیون ایران" فعالیت میکردند، نظیر داود رمزی، مهندس مکانیک، فرشید رمزی، کامبیز آزردگان، ژیلا سازگار، دکتر کامبیز محمودی و... پرداخته و در این مورد مینویسد: «داود رمزی یهودی بهائی شده، در تشکیلات حبیب ثابت مالک نخستین فرستنده تلویزیون ایران دارای موقعیت ممتازی بود. وی به عنوان کارگزار بهائیان در رسانههای جمعی ایران نقشآفرینی میکرد.» اللهیاری در ادامه مینویسد: «مهندس مکانیک و کامبیز محمودی معاون رضا قطبی شدند... و فرشید رمزی برادر داود رمزی، مدیریت برنامهها و موسیقی پاپ و تلویزیون ملی را برعهده داشت... و کامبیز آزردگان هم مدیر برنامههای شو، در تلویزیون بود» اللهیاری یکی از بهائیان سرشناس در تلویزیون را ژیلا سازگار معرفی میکند:
«او تحصیلات دانشگاهیاش را در آمریکا به پایان برده و دارای لیسانس روزنامهنگاری از دانشگاه "سن خوزه آمریکا" بود. سازگار بیش از اینکه به عنوان یک روزنامهنگار شهرت داشته باشد، به عنوان یک قصهنویس معروف بود و به اصطلاح از دنبالهروهای "جریان سیّال ذهنی" به حساب میآمد! در کنار تلویزیون با مجله تلاش متعلق به امیرعباس هویدا و اطلاعات بانوان همکاری داشت.»[67]
ارتباط با اسرائیل
ثابت پاسال یکی از بهائیان یهودی تباری بود که کمکهای نقدی بسیاری به رژیم اشغالگر قدس میکرد به طور نمونه میتوان به کمک هنگفت وی به بیت العدل بهائیان در تابستان ۱۳۴۶ (چندی پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل) اشارهکرد که طبق گزارش ساواک، علیالظاهر برای بیتالعدل بهائیت در حیفا فرستاده شد، اما مقصود اصلی از ارسال آن، کمک به ارتش اسرائیل بود. در سند ساواک به تاریخ ۱۰مرداد ۱۳۴۶ آمده است:
«...مبلغی که حدود 120 میلیون به وسیلهی بهائیان ایران جمعآوری گردیده و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیت العدل در حیفا ارسال نمایند، ولی منظور اصلی آنان از ارسال این مبلغ کمک به ارتش اسرائیل میباشد. مقدار قابل ملاحظهای از این پول به وسیلهی حبیب ثابت تعهد و پرداخت شده است...»[68]
خدمات ثابت و تشکیلات بهائیت به اسرائیل در سالهای بعد نیز همچنان ادامه داشت. چنانکه در سند دیگر در تاریخ 2 / ۹ / 46 در این مورد آمده است:
«... شنیده شده است که چندی قبل بهائیان ایران نیز مبلغ هنگفتی که چندین میلیون تومان بوده به اسرائیل کمک کردهاند. البته تصور میرود کمک بهائیها از طریق آقای غفوری نماینده سیاسی اسرائیل در ایران و به وسیله حبیب القانیان که تماس مستقیم با حبیب ثابت که قبلا یهودی و اهل کاشان بوده است انجام گردیده زیرا از قرار معلوم سرمایه محفل و وجوه جمعآوری شده بهائیان ماهیانه به نام "خیرالله" صندوق نزد آقای حبیب ثابت میباشد و مشارالیه این پولها ربح میدهد...»[69]
این همان مطلبی است که حجت الاسلام دوانی نیز به آن اشاره دارد و مینویسد:
«...یکی از یهودیان صهیونیست حبیب ثابت پاسال بود که خود و فرزندانش به نام ایرج ثابت و غیره بیش از ۵۰ شرکت بزرگ نظیر فلوکس واگن، ایران گاز، کارخانه پپسیکولا و کوکاکولا و تلویزیون (به مدت چند سال) را در انحصار داشتند و از این راه میلیاردها تومان پول ملت ایران را به اسرائیل و آمریکا غربی و فرانسه و انگلیس سرازیر نموده و در اختیار صهیونیسم جهانی قرار دادند...»[70]
حبیب ثابت در سال ۱۳۵۵ جای خود را در شرکت امنا به هژبر یزدانی سپرد و به خارج از ایران و آمریکا رفت و فعالیت خود را با تأسیس شرکت تجاری به نام "مؤسسه خلیج فارس " در زمینه مخابرات و فیبر نوری ادامه داد.
ثابت پاسال سرانجام در اسفند ۱۳۶۴ درگذشت و جامعه بهائی با مرگ وی یکی از معتمدترین و خدمتگزارترین افراد خود را از دست داد و بیت العدل اعظم با ارسال تسلیت نامهای به همسر وی، باهره خمسی، پایداری و ثبات او را در خدمت به آستان حضرت ولی محبوب امرالله و تلاشهای بی نظیر آن متصاعد الی الله در جهت به دست آوردن اماکن متبرکه تهران و بالاخره کوششهای شجاعانه ایشان [را] در دفاع از جامعه "مهد امرالله" ستود.[71] به نوشتهی پژوهشگران، ثابت مراتب وفاداری خود را به صهیونیسم بینالملل اثبات کردهبود، بهطوری که رژیم اشغالگر قدس پس از مرگش، یکی از خیابانهای شهر تلآویو را به نام او نامگذاری کرد و رادیو اسرائیل در بخش خبر خود، مرگ او را ضایعه بزرگ نامید. اسکندر دلدم وی را یکی از عمده سرمایه داران ایرانی معرفی میکند که در زمره تغذیه کنندگان مالی اسرائیل به شمار میرود که نقش اساسی در تأمین نیازهای مالی دولت اسرائیل داشته است.[72]
نتیجه گیری
حبیب ثابت پاسال یکی از چهرههای شاخص تشکیلات بهائیت در ایران بود که علاوه بر عضویت در محفل ملی بهائیان، سالها ریاست هیأت مدیره شرکت امنا را به عهده داشت. بررسی فعالیتهای این سرمایهدار بهائی یهودیتبار از اهمیت بسیار برخوردار است. از سوی دیگر کارهای اقتصادی ثابت به دلیل وابسته بودن به سیاستهای سلطهطلبانه آمریکا در جهت رفاه حال و بهبود وضعیت اقتصادی کشور ایران نبود، بلکه همان طور که بیان آن گذشت، اقدامات او در راستای تأمین منافع آمریکا، اسرائیل و تشکیلات بهائیت در ایران به شمار میرفت.
با این وجود باید پیرامون فعالیتهای وی در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا سال ۵۷ تحقیقات مفصلی صورت گیرد. آنچه دراین مقاله به آن اشاره شد، تنها شمای کلی و ترسیم نقش او در رژیم پهلوی است. مسلماً با انتشار اسناد بهائیت، همراهان، همکاران، مراکز صنعتی و شرکتهای وی باید به زوایای پنهان زندگی این فرد پرداخته شود. ثابت پاسال یک شخص نیست، او وابسته به یک جریان استعماری است که بخشی از آن را باید در "تل آویو" قسمت دیگرش را در "لندن" و مدیریتش را در "واشنگتن" جستجو کرد.
پی نوشتها:
[1] . محفل روحانی بهائیان آلمان، آئین بهائی یک نهضت سیاسی نیست، تهران، حقیقت پژوه، ۱۳۶۹، ص۳۴.
[2] . پس از کودتای ۲۸ مرداد، موج مخالفت شدیدی از طرف مردم و گروههای مذهبی علیه بهائیان آغاز شد که باعث اخراج عدهای از آنان از مشاغل دولتی و اداری گردید. خضیرﺓ القدس تخریب شد. بهائیان در پاسخ به این اقدامات پول و سرمایههای خود را از بازار خارج کردند در نتیجه این عمل اوضاع بازار تهران را آشفته و بینظم کرد. مقاله فلسفی و بهائیان سایت اینترنتی: Bahei-library.org
[3] . صحیفه امام، ج1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۷۸، صص۱۱۰-۱۰۹
[4] . این مبلغ با توجه به این که حقوق کارگر در آن زمان روزی 20 ریال و حقوق ماهانه یک معلم 200 تومان بوده است، رقم قابل توجهی است.
[5] . صحیفه امام، همان، ص۲۲۶
[6] . سند مورخ ۵ / ۸ / ۱۳۵۱، شماره ۱۶۱۴۲ / ه موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[7] . عبدالحسین نعیمی،فرزند نعیم در سال ۱۲۷۸ﻫ ش در تهران متولد شد. وى از ملاکین بزرگ و از بهائیان معروف و دخترش همسر سرلشکر پرویز خسروانى ریاست تربیت بدنى وقت بود که با نفوذ پدرش توانست وی را مخفیانه به عضویت فرقه بهائیت درآورد. آقاى عبدالحسین نعیمى در سالهاى ۱۳۲۰ الى۱۳۲۴ رئیس کمیته محرمانه سفارت انگلیس در تهران بود و با همکارى دبیر اول سفارت انگلیس در امور سیاسى ایران نقش مؤثرى داشت. وی در سال ۱۳۲۵و ۱۳۲۶ از سفارت انگلیس کنار رفت و همکارى خودرا در امور سیاسى بطور مخفیانه و غیرمحسوس با سرویس اطلاعاتى سفارت انگلیس در تهران ادامه داد. (اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
[8] . حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۸، صص۳۷۵-۳۷۴
[9] . همان، ج۲، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۸، ص۳۸۵
[10] . سرگذشت حبیب ثابت به قلم خودش، لوس آنجلس، نشر ایرج و هرمز ثابت، ۱۹۹۳، ص۱ مسعودیها به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۹۲ص۵۱۸.
[11] . سرگذشت حبیب ثابت، همان، ص۳۶
[12] . همان، ص۱۸
[13] . همان، صص۵۶
[14] . امیر هوشنگ دولو یکی از آلودهترین عناصر درباری محمدرضا شاه پهلوی بود، او عنوان رسمی پیشخدمت مخصوص محمدرضا شاه پهلوی را داشت. دولو در زمینه قاچاق مواد مخدر فعال بود و تجارت تریاک و هروئین ایران در انحصار او و اشرف بود. دفتر پژوهشهای مؤسسهکیهان، معماران تباهی، ج۱، تهران، کیهان، چ۳، ۱۳۷۶، ص ۱۲
[15] . سرگذشت حبیب ثابت پاسال، همان، ص۵۸
[16] . همان، ص۱۰۹
[17] . البته همان طور که اشاره کردیم، خاندان ثابت از یهودیان کاشان بودند که عزری به اشتباه آنها را اهل همدان دانسته است.
[18] . خاطرات مئیر عزری، به کوشش غلامرضا امامی، تهران، نشرعلم، ۱۳۹۳، ص۳۶۲
[19] . سرگذشت حبیب ثابت پاسال، همان، صص۱۱۰-۱۰۹
[20] . همان، ص۲۸۲
[21] . همسر ثابت پاسال، باهره خمسی دختر سیداحمد باقراوف از خاندان باقراف بود. برادران باقراوف از سرمایهداران بهائی و مورد توجه خاص رهبران بهائیت قرار داشتند. برادران بهائی باقراوف، به ترتیب سیدرضا، علینقی، سیدمحمود، سیداسدالله و سیدنصرالله نام داشتند که از ثروتمندترین و با نفوذ ترین بهائیان گیلان و تهران به شمار میرفتند. برای نمونه گراندهتل لالهزار تهران که هتلی اروپایی محسوب میشد، متعلق به نصرالله باقراوف بود. سید نصرالله باقراوف خمسی از جایگاه مهمی نزد عباس افندی – از رهبران بهائی- برخوردار بود. چنانکه وی در نامهای خطاب به سیدنصرالله می نویسد: «جناب امین [صندوقدار تشکیلات بهائیت] همواره ستایش از اعمال شما مینماید و اظهار ممنونیت میفرماید...» ثابت پاسال در کتاب خاطراتش سیدنصرالله باقراوف را پسرعموی همسرش معرفی میکند. خاطرات ابوالحسن ابتهاج، به کوشش علیرضا عروضی، تهران، علمی، چ۲، ۱۳۷۵، ص۱۵؛ مکاتیب عبدالبهاء، ج۵، بیجا، مطبوعات امری، ص۱۵۹؛ سرگذشت حبیب ثابت، همان، ص۱۵۹
[22] . سرگذشت حبیب ثابت پاسال، پیشین، صص۱۸۵-۱۸۴
[23] . همان، ص۲۴۲
[24] . سند شماره ۳۰۰ / ۱۷۸، مورخ 25 / ۹ / 1342 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[25] . سند شماره ۱۴۳۱، مورخ 14 / ۹ / 1347 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[26] . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی، ج۱، تهران، ۱۳۶۶، ص۱۱
[27] . کلوپروتاری به روایت اسناد ساواک، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد وزارت اطلاعات، ۱۳۹۰، ص چهارده
[28] . همان، ج۲، تهران، ص۶۰
[29] . همان، ج۱، ص۲۴۲
[30] . اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۳، ص۵۲
[31] . سند شماره ۲-۳-۵۱۴۷، شماره۱۳۳۸ / ۱۲ / ۸ موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[32] . جواد منصوری، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، سند۲ / ۸۶
[33] . اسکندر دلدم، من و فرح، ج۳، تهران، به آفرین، چ۴، ۱۳۸۴، ص۱۳۸۶
[34] . سرگذشت حبیب ثابت پاسال، همان، ص۱۸۶
[35] . همان، ص۲۲۴
[36] . همان، صص۲۰۷-۱۸۹
[37] . همان، ص۲۵۰
[38] . اسکندر دلدم، زندگی و خاطرات امیر عباس هویدا، تهران، گلفام، ۱۳۷۲، ص۲۳۱
[39] . اسدالله فاضل مازندرانی، ظهورالحق، ج۹، ص۵۴
[40] . سند شماره ۱۲۰۰۲ / ۲۰ / الف، مورخ 7 / ۵ / 1344 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[41] . سند شماره ۴۶۳ / ۲۰الف، مورخ 11 / ۱ / 1345 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[42] . سند شماره ۱۶۴۱ / ۳۲۲، مورخ 3 / ۵ / 1350 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[43] . ثریا شهسواری، اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضاشاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۲۲
[44] . سند شماره ۱۲۸۲۲ / س ت، مورخ 7 / ۸ / 1341 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[45] . خمینی روح الله، صحیفه امام، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۷۸، ص۲۲۶
[46] . سند شماره ۱۶ / ۷۰۷۳ / ه، مورخ 18 / ۷ / 1344 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[47] . اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت، تهران، مؤسسه تحقیقی رائین، ۱۳۵۷، صص ۳۰۲-۲۲۹.
[48] . همان، ص۲۳۷
[49] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۸، ص۷۲
[50] . همان، ص۷۱
[51] . سرگذشت حبیب ثابت پاسال، پیشین، ص۲۸۵
[52] . سند بدون شماره، مورخ 24 / ۲ / 1348 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[53] . سند شماره ۲۱۲۲۶۱، مورخ 22 / ۳ / 1356 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[54] جمشید لاریجانی، دوقلوی میرپنج، تهران، علم، ۱۳۷۶، ص۲۴۳
[55] . سند شماره ۸۸۶ / ۳۲۵، مورخ 8 / ۶ / 1346 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[56] . جمال امید، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، ۱۳۷۴، ص۱۰۰۷
[57] . سرگذشت حبیب ثابت پاسال، پیشین، ص۲۵۰
[58] . معماران تباهی, ج۳، تهران، دفتر پژوهش های سیاسی کیهان، ۱۳۷۷، صص۳۰-۲۸
[59] . سند شماره ۶۲۲ / ۳۰۳، مورخ 16 / ۴ / 44 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[60] . نامه پیوست مقاله است.
[61] . نصرت الله معینیان به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص۵۱
[62] . جمال امید، پیشین، ص۱۰۰۹
[63] . عبدالله شهبازی، پیشین، ص۳۸۷
[64] . سند شماره ۱۰۳ / ۳۰۰، مورخ 13 / ۶ / 1344 موجود در آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی
[65] . جمال امید، پیشین، ص۱۰۰۸
[66] . مسعود بهنود، از سیدضیاء تا بختیار، دولت های ایران از سوم اسفند ۱۲۹۹تا بهمن ۱۳۵۷، تهران، جاویدان، چ۷، ۱۳۷۷، ص۵۳۱
[67] . احمد اللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج۳۱، تهران، کیهان، ۱۳۸۵، صص۱۱۱-۱۰۸
[68] . جواد منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۲۲
[69] . سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۱، ص۵۳۶
[70] . علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، بنیاد فرهنگی امام رضا، صص۳۲۷-۳۲۸
[71] . سرگذشت حبیب ثابت، پیشین، ص۲۹۲
[72] . معماران تباهی، پیشین، ص ۴۵
حبیب ثابت پاسال، جعفر شریف امامی، طاهر ضیایی و حبیب اخوان در رستوران یک هتل
جانسون معاون رئیس جمهور آمریکا و حبیب ثابت پاسال
نفر وسط ریچارد الیرز و پاروی از آمریکا در دیدار با حبیب ثابت پاسال
تعداد مشاهده: 19696