از نکات جالب در مورد مجلس شورای ملی در عصر پهلوی، انتخاب افراد قبل از حضور مردم در پای صندوقهای رأی و باندبازی و روابط شخصی در جلسات مجلس بود. این موضوع ناکارآمدی و فرمایشی بودن مجلس را نشان داده، به طوری که در خاطرات اسدالله علم و حسین فردوست بارها مصادیق آن مورد اشاره قرار گرفته است. این امر بیانگر عمق بیتوجهی رژیم سابق به حداقل موازین دموکراسی میباشد. سند زیر گوشهای از فضای حاکم بر مجلس شورای ملی در سال 1342 را نشان میدهد.
از جمله جنایات «هژبر یزدانی» از اعضای تشکیلات بهائیت در دورهی پهلوی، مضروب کردن شخصی به نام «جهانبخش انهاری» بود که منجر به از کار افتادن و نهایتاً مرگ وی در سال 1357 گردید. سند زیر به اظهارات همسر «انهاری» در مورد هژبر یزدانی اختصاص دارد. این زن ادعا میکند که خود و فرزندانش مورد تهدید عوامل هژبر بوده و مرتباً از سوی آنها تهدید میشدهاند. وی در بخشی از اظهاراتش گفته است: «به علت اسراری که او و شوهرش از اقدامات خلاف قانون هژبر یزدانی میدانند جان خود و خانوادهاش از ناحیه عوامل یزدانی در خطر است و با وجود آن که در باریکا اسرائیل به سر میبرند همه شب تلفنهای تهدیدآمیز از تهران برای آنها میشود و ممکن است زندگی فرزندان آنها در خطر باشد...» در پایان همین سند منبع ساواک نوشته است: «این خانم مدعی شده که اگر دستگاههای انتظامی از او و خانوادهاش در قبال عوامل یزدانی حمایت کنند اطلاعات جالب توجهی میتواند در مورد بزهکاریهای این شخص بدهد.»
آیتالله محمد کفعمی از چهرههای شاخص استان سیستان و بلوچستان در جریان انقلاب اسلامی بود. این عالم مبارز در بالابردن سطح سیاسی و اعتقادی مردم استان نقش مهمی داشت و از وعاظ اعزامی به استان حمایت میکرد که شرح مواردی از آن به نقل از مقام معظم رهبری در «کتاب شرح اسم» (زندگینامه حضرت آیتالله سید علی خامنهای) نیز آمده است. در بخشی از سند امروز که به 1357 باز میگردد، آیتالله کفعمی پس از ختم نماز جمعه گفته است: «ما در بعضی مسائل مقلد مراجع بزرگ شیعه هستیم و در بعضی موارد تابع و حکم است و چون دستور حکم صادر شد بایستی کماکان اجرا کنیم و مایه خبر جانسوز و تاسفآور و جانگداز آن است [که] خانه آقای آیتالله خمینی در نجف اشرف به وسیله ارتش عراق مورد محاصره قرار گرفته است و اکنون با مشهد با آیتالله سید عبدالله شیرازی که مرجع بزرگ ما است تماس تلفنی حاصل گردیده و ایشان اعلامیه صادر و دستور دادهاند به انگیزه اینکه خانه آقای خمینی در محاصره است روز یکشنبه مورخه 57/7/9 کلیه کسبه مغازههای خود را بسته و تعطیل نمایند و شما اهالی زاهدان هم البته این کار را بکنید.»
در حالی که رژیم و دستگاههای امنیتی آن فکر میکردند با تبعید مخالفان به ویژه روحانیون انقلابی، خواهد توانست روند رو به رشد انقلاب اسلامی را متوقف کند، اما گذشت زمان نشان میداد که رژیم از تبعید روحانیون مخالف طرفی نخواهد بست. بیگمان انتخاب محل تبعید با توجه به بافت جمعیتی، مذهب و جغرافیا صورت میگرفت؛ اما روحانیون تبعیدی این وضعیت را به فرصت تبدیل کردند. در سند زیر میخوانیم که روحانیون تبعیدی به شهرستان سقز (استان کردستان) علیرغم فاصله جغرافیایی، با حوادث و وقایع روز در ارتباط هستند. روحانیون یاد شده با مخابره تلگرافی، درگذشت حجتالاسلام سید مهدی گلپایگانی را به حضرت آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی تسلیت گفتهاند. در این پیام به کشتار فرزندان عزیز اسلام، داغدار شدن جامعه مسلمین و پیکار علیه طاغوت اشاره شده است.