امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت گیرد بینا گردد، و هرکس بینا گردد می‌فهمد، و هرکس بفهمد عالم و دانا شود.  سفینه البحار، جلد 2، صفحه 146، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

اگر شما به مردم کار نداشته باشید، به مصالح مردم، به مصالح کشور کار نداشته باشید...، این همان است که آمریکا می‌خواهد. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 13، ص 202.

 

شرحی بر اسناد

بایکوت در زندان سیاسی دوره پهلوی


تاریخ انتشار: 03 مرداد 1403


«به تحریم و بی‌اعتنایی همه جانبه، قطع رابطه با یک فرد، یک سازمان یا یک دولت؛ تحویل نگرفتن، طرد کردن، از جمع دوستان بیرون کردن و برای مدتی محل نگذاشتن؛ منزوی کردن و قطع ارتباط و دوستی و حتی قطع سلام و علیک یک زندانی یا گروه نسبت به یک زندانی دیگر؛ فعالیتی که در آن مصرف‌کننده به طور داوطلبانه از خرید یا مصرف کالایی یا معامله و معاشرت با کسی یا گروهی یا سازمانی برای نشان دادن اعتراض و عمدتاً بنا به دلایل سیاسی خودداری کند؛ کسی یا جریانی را در موضعی انداختن یا معرفی کردن که از رابطه داشتن با جامعه و دیگران محروم شود، بایکوت گفته می‌شود.

این واژه در اصل، نامِ چارلز کانینگهام بایکوت، افسر ارتش انگلستان بوده است که در اختلافات بین انگلیس و ایرلند بر استقلال آن کشور از راه تحریم کالاها و ورود افراد در مبارزه ملی شرکت جست و مبتکر شیوه‌ای شد که بعدها به نام او معروف و متحمل زیان و خسارت بسیار گردید. از آن پس این عمل به عنوان بایکوت معروف شد. مجله تایم در سال ۱۸۸۰ میلادی[1259ش] برای نخستین بار از اصطلاح بایکوت در معنای منزوی‌سازیِ سازماندهی شده استفاده کرد. مقصود از آن یک اسلوب مبارزه سیاسی یا اقتصادی است که بر اساس آن با یک شخص یک سازمان یا یک دولت قطع رابطه می‌کند و از این طریق اعتراض، تنفر و ناخشنودی خود را به نمایش می‌گذارد و اعمال فشار می‌کند. این شیوه همواره در زندان‌های سراسر دنیا به عنوان اهرم فشار گروه‌های زندانی علیه زندانی مخالف به کار می‌رفته است.

بایکوت به عنوان یک تاکتیک در زندان‌های پهلوی، بیشتر از سوی گروه‌های مارکسیست و مجاهدین خلق در مقابل مخالفان به کار برده می‌شد. بسته به اینکه این شکل مبارزه یعنی بایکوت علیه چه کسی و به چه منظور صورت می‌گرفت و به منافع چه کسی خدمت می‌کرد، می‌توانست مترقی یا ارتجاعی باشد. هرگاه گروهی نمی‌خواست زندانیان تازه وارد با مخالفان آشنا شوند و احتمال جذب آنان به فرد مورد نظر می‌رفت، مخالفان خود را به شیوه بایکوت به انحاء مختلف متهم به همکاری با ساواک و عفونویسی می‌کردند. گاهی بایکوت نسبت به مبارزی اعمال می‌شد که دارای ظرفیت رهبری زندانیان بود و ممکن بود زندانیان را به گرد خود جمع کند و وارد رقابت با رهبری شود.

اعلام آشکار تغییر ایدئولوژی و انتشار جزوه‌ای با نام بیانیه اعلام مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق ایران سبب بروز اختلافات هر چه بیشتر زندانیان و تشدید مسئله بایکوت در زندان شد. هرگاه فردی در زندان به نحوی مورد کینه و خشم مجاهدین خلق قرار می‌گرفت به تمامی افراد و عناصر تشکیلاتی درون زندان دستور داده می‌شد که وی را بایکوت کنند. این‌گونه برخورد با عناصر مذهبی و مسلمان که مواضع سازمان را نمی‌پذیرفتند با شدت و حدّت بیشتری اعمال می‌شد. بایکوت خصوصاً درباره کسانی که تکی زندگی می‌کردند و نوع آموزش مجاهدین خلق را قبول نداشتند و با آنان ارتباط برقرار نمی‌کردند به کار می‌رفت. همچنین زندانیانی که در زیر شلاق کمیته و اوین توان مقابله و استقامت نداشتند و از خود ضعف نشان می‌دادند، وقتی وارد زندان عمومی می‌شدند از طرف زندانیان بایکوت می‌شدند و هیچ کس حق حرف زدن، هم‌سفره شدن، بحث کردن، ورزش کردن و هر کار دیگری را با زندانی بایکوت شده نداشت. این رفتارها تا آنجا ادامه پیدا می‌کرد که فرد بایکوت شده دو راه بیشتر پیش روی خود نمی‌دید یا به اجبار به دامن پلیس و ساواک پناه می‌برد و با آن‌ها همکاری می‌کرد یا با عجز و لابه توبه می‌کرد و به عذرخواهی تن می‌داد و رفتار خود را اصلاح می‌کرد.

گاهی مأموران زندان با وعده آزادی، زندانیان را به خبرچینی وادار می‌کردند که وقتی لو می‌رفتند سایر زندانی‌ها دیگر پیش آن‌ها گفت‌وگو نمی‌کردند و نسبت به آنان بی‌اعتنایی می‌کردند و هیچ اعتمادی به آن‌ها نداشتند؛ به طوری که بایکوت کردن به عنوان روشی برای برخورد با افراد جاسوس و خبرچین به کار می‌رفت. در برخی موارد بایکوت بعضی از زندانیان سبب نزدیکی بیش از پیش بایکوت‌شوندگان به یکدیگر و زندگی مشترک آن‌ها می‌شد و از طرفی حتی سبب نزدیکی خانواده این‌گونه زندانیان به یکدیگر خصوصاً در مواقع ملاقات که به اتفاق به زندان می‌آمدند، می‌شد. بنابر این بایکوت همیشه جنبه منفی نداشت و گاه ناخواسته مخالفان را به هم نزدیک می‌کرد. بایکوت در زمره شکنجه‌های روحی در زندان بود که زندانیان نسبت به هم اعمال می‌کردند و گویی فرد بایکوت‌شده یک زندان دیگر را در داخل زندان تحمل می‌کرد. ادامه بایکوت سبب انزوای بیشتر زندانی در زندان می‌شد و چون در زندان همواره تعداد اندکی زندانی بریده و در انتظار عفو به سر می‌بردند، اگر این زندانیان برای خود برنامه‌ای در زندان تهیه نمی‌دیدند به‌تدریج زندانی‌کشیدن برایشان سخت می‌شد و خود به خود به سوی عفونویسی سوق داده می‌شدند.»[1]

 

پی‌نوشت:


[1] . دانشنامه زندان سیاسی دوره پهلوی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، چاپ اول، سال 1401، ج 1، ص 163 تا 165. با اندکی ویراستاری.



توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 1


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 2


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 3


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 4


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 5


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 6


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 7


توضیحات مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی درباره بایکوت عناصر مذهبی توسط کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق در زندان سیاسی. ص 8


 

تعداد مشاهده: 115


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.