امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: در دگرگونی‌های دنیا عبرت است. غررالحکم، جلد 4، صفحه 395، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زن‌ها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 18، ص 402.

 

مقالات با درج سند

جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1346 و واکنش‌ها و بازتاب‌ها در ایران


تاریخ انتشار: 27 آبان 1403

ملاقات محمدرضا پهلوی با فرستاده رژیم اسرائیل به ایران (دهه 1340)

 

سرآغاز

هنگامی که دولت جعلی اسرائیل در سال 1948 میلادی (اردیبهشت 1327) با غصب سرزمین فلسطین، موجودیت خود را اعلام کرد، مسلمین جهان و کشورهای عربی به این موضوع واکنش نشان دادند. غصب سرزمین‌های اسلامی و تفکر توسعه اسرائیل از فرات تا نیل از ابتدا مد نظر بانیان رژیم اسرائیل بود. در این زمینه «بن‌گورین» (اولین نخست‌وزیر اسرائیل) گفته بود: «این نقشه، نقشه کشور ما نیست، ما نقشه دیگری داریم که شما جوانان و دانشجویان مدارس اسرائیل باید آن را تحقق ببخشید. ملت اسرائیل باید قلمرو خود را از فرات تا نیل توسعه دهد.»[1] لذا این گزاره را می‌توان به عنوان دکترین اسرائیل به شمار آورد. رژیم اشغالگر قدس که بر پایه غصب و تجاوز بنا شده است، همواره برای توسعه مرزهای جغرافیایی خود به دنبال جنگ و اشغال سرزمین‌های پیرامونی بوده است و در این راستا با کشورهای همسایه در جنگ به سر می‌برد. شاهد این موضوع، جنگ‌های پرتعداد اسرائیل در منطقه است. این رژیم از بدو تأسیس تاکنون بارها آغازگر جنگ بوده است (از آن جمله می‌توان به جنگ‌های اسرائیل در سال‌های 1948، 1956، 1967، 1973م با اعراب و نیز جنگ‌های اخیر این رژیم با لبنان و فلسطین اشاره کرد).[2]

جنگ موسوم به جنگ شش روزه که در می 1967 (خرداد 1346) در پی توسعه‌طلبی، تجاوزگری و دست‌اندازی اسرائیل به مرزهای کشورهای عربی شکل گرفت، موجب شد کشورهای عربی از جمله مصر، سوریه و اردن به جنگ با اسرائیل کشیده شوند. کشورهای عربی با شعار ناسیونالیسم عربی در کنار هم قرار گرفته بودند و در آن سو بهانه اسرائیل برای آغاز جنگ، انسداد تنگه تیران یا خلیج عقبه (واقع در دریای سرخ) از سوی مصر بود.

مصر با انسداد تنگه تیران، راه آبی را بر کشتی‌های اسرائیلی بست و بندر تازه بنیاد «ایلات» را ـ که در جنوبی‌ترین بخش اسرائیل قرار دارد ـ به حالت تعطیل درآورد. خلیج عقبه تنها راه ارتباطی دریایی اسرائیل با شرق بود. اسرائیل نفت خود را از عمده‌ترین شریک نفتی خود یعنی رژیم پهلوی از همین طریق وارد می‌کرد و بسته شدن این مسیر برای اسرائیل تأثیر فلج‌کننده‌ای به دنبال داشت. همزمان مصر، سوریه و اردن نیروهای خود را در شبه جزیره سینا، بلندی‌های جولان و کرانه باختری رود اردن متمرکز کرده و آماده مقابله با اسرائیل بودند.[3]

در ششم خرداد 1346 (27 می 1967 میلای و 17 صفر 1387 قمری) با شلیک مصری‌ها به هواپیمای متجاوز اسرائیل، جرقه جنگ در خاورمیانه زده شد و در بامداد پنجم ژوئن 1967 میلادی (15 خرداد 1346)، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی طی یک عملیات که از قبل تائید آمریکایی‌ها را گرفته بودند، از مرزهای هوایی سه کشور مصر، سوریه و اردن گذشتند و پایگاه‌های هوایی این سه کشور را مورد حمله قرار دادند. جنگ اعراب و اسرائیل از این تاریخ تا دهم ژوئن 1967 ادامه داشت و طی این شش روز، رژیم صهیونیستی، چهار برابر تمام سرزمین‌های اشغالی تحت کنترل آن روز این رژیم را ضمیمه اسرائیل کرد. این سرزمین‌های جدید اشغال شده شامل سراسر صحرای سینا، کناره‌های شرقی کانال سوئز، بلندی‌های جولان در سوریه، کرانه غربی رود اردن در اردن و بیت‌المقدس شرقی بود. سرانجام با ورود سازمان ملل، این جنگ پایان یافت اما اعراب در این نبرد شکست خوردند و بخش‌هایی از جغرافیای خود را از دست دادند. شکست سنگین اعراب در جنگ شش روزه، ماحصل همکاری نزدیک سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس با سازمان‌های جاسوسی اسرائیل بود.[4]

در ادامه، مواضع رژیم پهلوی، مردم و گروه‌های مذهبی در ایران نسبت به جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل را بررسی می‌کنیم.

 

مواضع رژیم پهلوی در مواجهه با جنگ اعراب و اسرائیل

از آذر 1326 که مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تأسیس دولت اسرائیل و استقرار آن در سرزمین فلسطین موافقت کرد، روابط دوستانه رژیم پهلوی و دولت تازه تأسیس شکل گرفت. این روابط در ابتدا به صورت غیررسمی بود و رژیم پهلوی ادعا می‌کرد برای حراست از منافع اتباع ایرانی در منطقه فلسطین اقدام به اعزام نماینده به این سرزمین کرده است.[5]

تشکیل این دولت، در جهان اسلام موجی از مخالفت‌ها را پدید آورد. در ایران، رهبری مخالفت با رژیم اسرائیل بر دوش آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی بود. او با صدور اعلامیه‌ای خطاب به تمام مسلمین جهان در تاریخ 11 دی ماه 1326 ضمن اعتراض به اینکه «معلوم نیست وطن بودن فلسطین برای مهاجرین یهودی، آلمانی و روسی و آمریکایی و غیره مطابق کدام منطق و قانون است که رأی به تقسیم آن‌ها می‌دهند؟» تشکیل رژیم اشغالگر قدس را در آینده «کانون مفاسد بزرگ برای مسلمین خاورمیانه و بلکه تمام دنیا» دانست و اعلام داشت «بر تمام مسلمین عالم است از هر طریقی که می‌شود از این ظلم فاحش جلوگیری نموده و رفع این مزاحمت را از مسلمین فلسطین بنمایند.» آیت‌الله کاشانی به این اعلامیه اکتفا نکرد و مردم را به تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی دعوت کرد. متعاقب این دعوت، در روز یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۲۶، بیش از 30 هزار نفر از مردم تهران، در مسجد شاه (مسجد امام خمینی فعلی) برای حمایت از مردم فلسطین و تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی اجتماع کردند. همچنین به دنبال اعلام موجودیت رژیم اشغالگر قدس، آیت‌الله کاشانی 30 اردیبهشت 1327 دوباره مردم ایران را به تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی فرا خواند. این میتینگ باشکوه بسیار زیاد برگزار شد و جمعیت انبوهی در آن شرکت کردند، آیت‌الله کاشانی در این اجتماع ضمن ایراد سخنرانی تاریخی علیه رژیم صهیونیستی، مسلمانان را به رفع اختلافات و حفظ وحدت دعوت کرد. به همت وی همچنین نامه‌ای ‌به سازمان ملل ارسال شد. در این نامه قید شده بود که: «میلیون‌ها مردم مسلمان جهان چشم به راه تصمیمات سازمانند» وی از سازمان ملل خواست «از این تعدیات جلوگیری نمایند و اجازه ندهند اسلحه و پول بعضی از اعضای آن سازمان به نفع اقلیت کوچکی و به ضرر ساکنین یک قسمت از خاک شرق به کار برده شود.» دفاع آیت‌الله کاشانی از مسلمانان فلسطین در آن تاریخ بازتاب بسیاری در خارج از ایران و در بین مسلمانان کشورهای مختلف داشت.[6]

با وجود اعتراض‌های مردمی در ایران نسبت به شکل‌گیری دولت اسرائیل، در راستای سیاست‌های مشترک دو رژیم ایران و اسرائیل در منطقه غرب آسیا، سرانجام در اسفند 1328 دولت محمد ساعد مراغه‌ای موجودیت اسرائیل را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخت. در مناسبات بین‌المللی، شناسایی دوفاکتو (De facto) به‌معنی شناسایی موقتی و به‌منظور برقراری مناسبات سیاسی در سطح پایین است.[7]

در ماجرای به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل از سوی رژیم پهلوی باید به رشوه 400 هزار دلاری اسرائیل به هیئت دولت ایران اشاره کرد.[8] البته دریافت این رشوه به معنای وجود فساد در لایه‌های حاکمیتی کشور بود و نباید موضوع روابط ایران و اسرائیل در آن برهه تاریخی را به دریافت چنین رشوه‌هایی تنزل داد. پرداخت این رشوه را نمی‌توان تنها علت کسب رضایت شاه و اعضای کابینه دانست، بلکه در شکل‌گیری این ماجرا نیروها و قدرت‌های زیادی از جمله شاه دخیل بودند و زمینه‌سازی‌هایی صورت گرفته بود و محمد ساعد مراغه‌ای یکی از این مهره‌ها بود که امر را تسهیل کرد.

انتشار خبر به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل توسط رژیم پهلوی موجب خشم کشورهای عربی و نیز علما و روحانیون در ایران شد و باز هم آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی در متن این مخالفت‌ها بود.[9] اما دستگاه حاکمه با شدت عمل در برابر مخالفان ایستاد. تا اینکه دکتر محمد مصدق در قامت نخست‌وزیر در تیر 1330 شناسایی اسرائیل از سوی دولت ایران را به حالت تعطیل در آورد. به این ترتیب کنسولگری ایران در اسرائیل منحل شد. اما این وضعیت دیری نپایید و بعد از وقوع کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد 1332، روابط ایران و اسرائیل دوباره برقرار شد و در عرصه‌های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی و حتی فرهنگی به سرعت توسعه پیدا کرد. حضور مستشاران اسرائیلی در ایران افزایش یافت و کنسولگری ایران در سرزمین‌های اشغالی بازگشایی شد.[10]

در آن برهه، اسرائیل به چند دلیل نیاز به برقراری ارتباط با ایران داشت:


    داشتن پایگاه در یکی از کشورهای مهم منطقه
    تأمین نفت مورد نیاز از ایران
    رونق دادن به فعالیت‌های اقتصادی
    کسب درآمد از طریق فروش تسلیحات
    داشتن یک متحد در بین کشورهای مسلمان[11]

در این میان، شاه ایران نیز با هدف به دست آوردن رهبری سیاسی خاورمیانه و مقابله با تهدیدهای منطقه‌ای شوروی و اعراب تندرو، برای افزایش قدرت نظامی و تأمین جنگ‌افزارهای تکنولوژیک، پیوندهای گسترده‌ای با اسرائیل برقرار ساخت. لذا هنگامی که اسرائیل در سال 1346 با کشورهای عربی به نزاع برخاست، همکاری ایران و اسرائیل در بالاترین سطح بود. از سوی دیگر، محمدرضا پهلوی با برخی از سردمداران کشورهای عربی از جمله مصر (جمال عبدالناصر) خصومت داشت. از این رو طبیعی بود که در جنگ اعراب و اسرائیل منتظر پیروزی اسرائیل باشد. هرچند وی به خاطر شرایط دنیای اسلام و مواضع علما و مردم در ایران، جرئت ابراز این موضوع را نداشت.

در اولین روز شروع جنگ یعنی 15 خرداد 1346، دولت ایران با انتشار اطلاعیه‌ای به ظاهر موضع خود را درباره جنگ آشکار کرد. در این اطلاعیه که در روزنامه‌ها نشر یافت، آمده بود: «دولت شاهنشاهی اخبار شروع به مخاصمه را که امروز در قسمتی از منطقه خاورمیانه شعله‌ور گشته، با تأسف بسیار تلقی می‌نماید و منتظر است هر چه زودتر به مخاصمات خاتمه داده شود و تأمین حقوق حقه مردم فلسطین را بر طبق قطعنامه‌های سازمان ملل متحد لازم دانسته، نسبت به کشورهای عرب ابراز همدردی می‌نماید و عقیده دارد که مصالح عالیه منطقه ایجاب می‌کند که در چارچوب سازمان ملل متحد یا با کوشش‌های صمیمانه دیگر، عاجلانه عملیات جنگی پایان پذیرد.» در همین ایام، شاه در فرانسه حضور داشت و به نقل از رسانه‌های وابسته به حکومت در دیدار با شارل دوگل رئیس‌جمهور فرانسه از برقراری صلح در خاورمیانه و توقف جنگ اعراب و اسرائیل سخن گفت.[12]

رویه و سیاست شاه در جنگ شش روزه طرفداری ظاهری از جهان عرب و کمک به رژیم صهیونیستی (از طریق فروش نفت) در خفا بود؛ موضوعی که از چشم رسانه‌های بین‌المللی از جمله کشورهای درگیر در جنگ مخفی نمانده و ارسال نفت از ایران به اسرائیل در روزنامه‌های مصر از جمله الاهرام بازخورد و بازتاب یافت.[13] به این ترتیب قبل و پس از جنگ شش روزه به دلیل تحریم فروش نفت به اسرائیل، ایران به عنوان تنها تأمین‌کننده منابع نفتی اسرائیل در منطقه شناخته می‌شد. در همین رابطه سفارت آمریکا در ایران، در تشریح رابطه رژیم پهلوی و رژیم اسرائیل به هنگام رخداد جنگ شش روزه چنین گزارش می‌دهد: «ایران با وجودی که [در ظاهر] اعمال اسرائیلی‌ها را در مقابل کشورهای عرب محکوم می‌کند، روابط خصوصی خوبی با اسرائیل دارد و با اینکه تبادل سفیر در بین دو کشور انجام نشده است ولی پیام‌های جاسوسی واطلاعاتی بین دو کشور به طور منظم رد و بدل می‌شود و تکنیسین‌های اسرائیلی در بیشتر پروژه‌های کشاورزی و غیره مربوط به حال و آینده [در ایران] حضور دارند. بیش از 50 درصد نفت اسرائیل به وسیله ایران تأمین می‌شود.»[14]

یک نمونه از همراهی رژیم شاه با اسرائیل را می‌توان در اخباری که رسانه‌های دولتی از جنگ منتشر می‌کردند جستجو کرد. رسانه‌های حکومتی قبل از شروع جنگ تا طول و بعد از جنگ همواره جهان عرب و در رأس آن جمال عبدالناصر را عامل اصلی جنگ و تنش در منطقه معرفی می‌کردند. در همین رابطه ساواک درباره اینکه آیا برگزاری مراسم بزرگداشت برای شهدای جنگ با اسرائیل مجاز است، در تاریخ 24 خرداد 1346 دستور داد: «چنان چه روحانیونی بخواهند در این زمینه سخنرانی نمایند می‌توانند ضمن دعا نمودن برای خاتمه یافتن جنگ، به مسبب اصلی این جنگ که با اغفال و فریب دادن مسلمانان آنان را به جنگ کشیده و موجبات کشته شدن مسلمین را فراهم نموده نفرین نمایند.» منظور ساواک از این فرد، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر بود.[15]

موضع رسانه‌های حکومتی به مذاق مردم و روحانیون نیز خوش نیامد. در همین رابطه در یک سند می‌خوانیم:

موضوع: اظهارات آیت‌الله نجفی

تاریخ وقوع: 19 خرداد 1346

آیت‌الله [مرعشی] نجفی ساعت 10 صبح روز فوق اظهار کرد که مصر بر اسرائیل غالب شده و دولت ایران از اسرائیل پشتیبانی می‌کند و اجازه نمی‌دهند مطبوعات جریان را به طور تکمیل درج نمایند. سپس میرزاحسن غفارنژاد ساکن خیابان صفائیه که یکی از اطرافیان آقای نجفی می‌باشد اظهار داشت رادیو ایران تماماً گفتارش دروغ و بی‌اساس است و علتش این است که هر کار علیه مصر است آن را به طور کامل انتشار می‌دهند و هر چه علیه اسرائیل است نمی‌گویند. سپس نجفی اظهار نمود خداوند متعال کریم است و نمی‌گذارد مسلمانان در دست یهودیان اسیر شوند.

نظریه منبع: چون دولت ایران به طور مستقیم در جنگ بین اعراب و اسرائیل از اعراب حمایت نکرده است لذا عده زیادی نسبت به دولت بدبین شده‌اند.

نظریه دایره امنیت: شایعات زیادی در مورد عدم انعکاس صحیح اخبار در رادیو و جراید هست و اکثراً به این موضوع متکی هستند که ایران بر له اسرائیل اقداماتی انجام داده و از نشر هرگونه خبر علیه اسرائیل جلوگیری می‌کند.»[16]

در همین رابطه مأمور مخفی ساواک با اشاره به جلسه گروهی از فرهنگیان با فخرالدین حجازی گزارش داد: «حجازی موضوع جنگ اعراب و اسرائیل را مطرح [کرد] و گفت آن چه از روزنامه‌ها و رادیو ایران در مورد جنگ اعراب می‌شنوید تحریف شده است. متأسفانه در ایران - سرزمین مسلمانان - اخبار آن چنان علیه کشورهای عربی منتشر می‌شود که هر مسلمانی را آزرده خاطر می‌سازد.»[17]

علاوه بر این، محدودیت‌هایی که دستگاه امنیتی رژیم پهلوی برای مخالفان اسرائیل در ایران ایجاد می‌کرد نیز نمود دیگری از همراهی رژیم شاه با اسرائیل بود. چرا که به این نحو، رژیم پهلوی با محدود کردن تریبون‌های حامی اعراب و مخالف با رژیم صهیونیستی، در جنگ تبلیغی به این رژیم مدد می‌رساند. در این شرایط، رژیم شاه به شدت نگران موضع‌گیری‌های علما علیه اسرائیل بود و به عوامل خود که در رأس آن‌ها ساواک قرار داشت دستور مراقبت جدی از موضعگیری علما را صادر کرد. ساواک همچنین از توزیع و انتشار اعلامیه‌هایی که از سوی علما و روحانیون در حمایت از اعراب و ضدیت با رژیم صهیونیستی صادر می‌شد جلوگیری نمود. در این رابطه می‌توان به سند زیر استناد کرد:

از: اداره کل سوم                                           تاریخ: 11 مرداد 1346

به: ریاست ساواک قم

درباره: پخش اعلامیه گلپایگانی

طبق اطلاع واصله اواخر تیرماه گذشته تعدادی از فتوکپی اعلامیه یاد شده [اعلامیه آیت‌الله محمدرضا گلپایگانی در حمایت از مسلمانان در جنگ با اسرائیل] در شماره معطوفی به انضمام اعلامیه‌هایی که به امضاء آیت‌الله خمینی و میلانی در مورد جنگ اعراب و اسرائیل و قطع رابطه با یهودیان چاپ و منتشر شده در منزل نامبرده فوق مشاهده و توزیع گردیده. ضمناً فتوکپی اعلامیه مربوط به میلانی هم قبلاً در تهران توزیع شده است. علیهذا خواهشمند است دستور فرمائید به طور غیرمحسوس نسبت به شناسائی و معرفی موزعین اعلامیه‌های مذکور در آن منطقه و همچنین با همکاری شهربانی محل در مورد جمع‌آوری اعلامیه‌های مربوط به خمینی و میلانی اقدام و نتیجه را با ارسال نمونه‌هایی از اعلامیه‌های مورد بحث اعلام دارند.

مدیر کل اداره سوم مقدم»[18]

دستگاه امنیتی رژیم پهلوی با رصد اخبار و جمع‌آوری اطلاعات، تلاش می‌کرد تا مانع از حمایت‌های مردم و روحانیون از اعراب مسلمان شود. ساواک می‌کوشید با شدت عمل از مخالفت مردمی با اسرائیل ممانعت کند. در سندی در این باره آمده است:

«تاریخ: 21 خرداد 46

به فرموده مقرر است ضمن مراقبت‌های لازم به منظور جلوگیری از تحریکات عوامل ناراحت تحت عنوان حمایت از مسلمانان ترتیبی فراهم آورند که حتی‌المقدور از هرگونه بحث درباره جنگ بین اعراب و اسرائیل در منابر و مجالس ممانعت شود و چنانچه برخی از روحانیون یا وعاظ بخواهند در منابر در این باره بحث نمایند به ترتیب زیر عمل کنند:


    چنانچه دعایی می‌کنند برای خاتمه جنگ دعا کنند.
    در صورتی که لعنتی می‌فرستند به کسانی لعنت کنند که آتش‌افروز جنگ بوده و اغفال و فریب دادن برادران مسلمان آنان را به جنگ کشانده و با ادعاها و وعده‌های بی‌اساس موجبات شکست و یا کشته شدن برادران مسلمان را فراهم می‌سازند.
    در هیچ یک از موارد بالا نامی از اشخاص و کشورهای خاصی برده نشود و مطالب را باید به صورت اشاره و کنایه بیان نمایند.»[19]

براساس آنچه در فوق آمد می‌توان نتیجه گرفت رژیم پهلوی با این اقدامات به طور تلویحی از رژیم اسرائیل حمایت می‌کرد. اقدامات دستگاه امنیتی رژیم شاه در این رابطه در داخل ایران را می‌توان این گونه دسته‌بندی کرد:


    جلوگیری از توزیع اعلامیه‌های علما در ضدیت با اسرائیل و حمایت از اعراب
    سانسور اخبار جنگ و انتشار اخبار در راستای تقویت جبهه رژیم صهیونیستی
    مخالفت با برگزاری مراسم بزرگداشت برای شهدای جنگ
    تلاش در راستای معرفی اعراب و جمال عبدالناصر به عنوان عامل شروع جنگ

 

واکنش علما به جنگ اعراب و اسرائیل

هنگامی که جنگ اعراب و اسرائیل با تجاوز رژیم صهیونیستی به سرزمین‌های اسلامی شروع شد، در حوزه‌های علمیه نجف اشرف، قم و مشهد جنب و جوش‌هایی به وجود آمد. در این میان، مهمترین اعلامیه که موج جدیدی از مبارزه و مخالفت با رژیم اسرائیل را ایجاد کرد از سوی امام خمینی در 17 خرداد 1364 صادر شد. در این اعلامیه که امام از نجف صادر کردند آمده بود:

«بسم الله الرحمن الرحیم

کراراً دولت‌های اسلامی را دعوت به اتحاد و برادری نموده‌ام، در مقابل اجانب و ایادی آن‌ها که می‌خواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولت‌های اسلامی، ممالک عزیز ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگه دارند و از مخازن معنوی و مادی آن‌ها استفاده کنند. کراراً دولت‌ها را به خصوص دولت ایران را از اسرائیل و عمّال خطرناک آن تحذیر نمودم. این ماده فساد که در قلب ممالک اسلامی با پشتیبانی دول بزرگ جایگزین شده است و ریشه‌های فسادش هر روز ممالک اسلامی را تهدید می‌کند، باید با همت ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشه‌کن شود. اسرائیل قیام مسلحانه بر ضد ممالک اسلامی نموده است و بر دول و ملل اسلام قلع و قمع آن لازم است. کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت، حرام و مخالفت با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمّال آن چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است. باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری کنند. از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین را خواستار است.

والسلام علی من اتبع الهدی. روح‌الله الموسوی الخمینی»[20]

اعلامیه امام خمینی دارای چندین پیام بود: در وهله اول امام خواستار اتحاد دولت‌های اسلامی در برابر اسرائیل شدند. در وهله دوم هشدار دادند که اسرائیل توسط دولت‌های استعمارگر متولد شده و حمایت می‌شود. و در وهله سوم هرگونه ارتباط سیاسی و اقتصادی با اسرائیل را حرام اعلام نمودند. در این پیام، امام به رابطه رژیم شاه با اسرائیل نیز گریزی زدند. ایشان همانطور که در این پیام تأکید کردند، قبل از این بارها نسبت به ارتباط رژیم پهلوی با رژیم اسرائیل هشدار داده بودند.

این پیام امام خمینی به سرعت در ایران و کشورهای اسلامی منتشر شد. در ایران، اعلامیه‌های امام در شهرهای مختلف توزیع می‌شد و دست به دست می‌گشت. ساواک در گزارشی در تاریخ 31 خرداد 1346 نوشت:

«بخشنامه

از: تهران                                                 تاریخ: 31 /3 /1346

به: خراسان

اخیراً متن اعلامیه مورخه 17 /3 /46 آیت‌الله خمینی که در مورد جنگ اعراب و اسرائیل انتشار یافته، به‌صورت پلی‌کپی در تهران توزیع شده. دستور فرمایید با مراقبت لازم در صورت مشاهده چنین اعلامیه‌ای در آن منطقه، نسبت به شناسایی عاملین تهیه و توزیع آن اقدام و نتیجه را اعلام فرمایند. مقدم»[21]

یکی از نقاطی که این اعلامیه به طور وسیع در آنجا توزیع شد همدان بود. شهربانى همدان در تاریخ 26 تیر 1346، در گزارش خود به شهربانى کل کشور در این رابطه نوشت: «طبق گزارش قسمت مربوطه، روز 24 تیر 1346، یک برگ اعلامیه‌ آیت‌الله خمینی که مفاد آن علیه اسرائیل است و معامله و رابطه با کشور مذکور و عمال وى را حرام اعلام داشته، در بازار همدان الصاق شده بود...»[22] براساس گزارش‌های شهربانی، اعلامیه‌ مذکور توسط شهید آیت‌الله سید اسدالله مدنى که دائماً بین همدان و نجف در تردد بود، به همدان آورده شده بود.

علمای دیگر نیز نسبت به تجاوز اسرائیل به کشورهای اسلامی واکنش نشان داده و حمایت خود را از اعراب اعلام کردند. مثلاً آیت‌الله سید محسن حکیم در اعلامیه‌ای از عموم مسلمانان خواست برای جهاد علیه صهیونیست‌ها و رژیم اشغالگر قدس بپاخیزند. صدور اعلامیه آیت‌الله حکیم مصادف بود با زمانی که جنگ به اوج خود رسیده بود به طوری که یک روز پس از آغاز جنگ یعنی در شانزدهم خردادماه 1346 در اورشلیم جنگ به صورت تن به تن درآمده بود.[23]

آیت‌الله سید محمدهادی میلانی نیز در رابطه با جنگ اعراب و اسرائیل اعلامیه‌ای منتشر کرد. ایشان اوضاع پیش‌آمده برای مسلمانان را «موجب تأثر و تأسف» خواند و از همه مسلمانان خواست «از هرگونه معامله و رفتار دوستانه با اسرائیل خودداری نمایند.» ایشان همچنین از مسلمین جهان به ویژه ایران درخواست کرد به مصیبت‌دیدگان جنگ، کمک مادی کنند. آیت‌الله میلانی نسبت به برگزاری مراسم بزرگداشت و مجالس یادبود برای مجاهدان اسلام نیز تأکید کرد.[24]

در پی صدور اعلامیه آیت‌الله میلانی، ساواک در گزارشی اعلام کرد:

«از: اداره‌کل سوم                                           تاریخ: 10 /4 /46

به: ریاست ساواک خراسان

درباره: آیت‌الله سید محمدهادی میلانی

بدین وسیله فتوکپی اظهار نظر نامبرده بالا به پیوست ایفاد می‌گردد. خواهشمند است دستور فرمائید تعیین و اعلام نمایند آیا اظهارنظر وی در منطقه استحفاظی آن ساواک نیز منتشر شده است یا خیر؟ و در صورت اول، تاریخ و نحوه تکثیر و تعداد آن را ضمن شناسایی و معرفی موزّعین منعکس نمایند.

از طرف مدیر‌کل اداره سوم مقدم»[25]

آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی از دیگر علمایی بود که نسبت به جنگ اعراب و اسرائیل واکنش نشان داد و در اعلامیه‌ای که به تاریخ 21 خرداد 1346 صادر شد، نسبت به اتحاد جهان اسلام در برابر اسرائیل تأکید کرد. ایشان تجاوز اسرائیل را شدیداً تقبیح نموده و از مسلمین جهان خواست «از هر نوع کمک و ارتباط با ملت یهود خودداری نموده و از کمک مادی و معنوی به آسیب‌دیدگان و بازماندگان مسلمین دریغ نفرمایند.»[26]

ایشان همچنین در راستای همدردی با مسلمانان آسیب‌دیده از تجاوز رژیم صهیونیستی اعلامیه زیر را در تاریخ 3 تیر 1346 همزمان با 15 ربیع‌الاول و چند روز قبل از میلاد حضرت رسول اکرم(ص) صادر کرد:

«بسمه تعالی

یفرح هذا الوری بعیدهم و نحن اعیادنا مآتمنا

به مناسبت جریحه‌دار بودن قلوب مسلمین از حوادث اخیره و عزادار بودن بازماندگان مقتولین از آن‌ها، شایسته است برادران دینی برای اظهار همدردی با مصیبت‌زدگان و آسیب‌دیدگان مسلمین از دست ملت منفور [اسرائیل] تظاهر و جشن و چراغانی در روز مولود مسعود پیغمبر اکرم(ص) ننمایند و حقیر هم در یوم مذکور از جلوس خودداری خواهم نمود. از خداوند متعال درخواست فتح و فیروزی برادران مسلمان نموده و خذلان طائفه یهود را خواهانم.

شهاب‌الدین الحسینی مرعشی نجفی.»[27]

ساواک در گزارشی در تاریخ 3 تیر 1346 با موضوع «جنگ اعراب و اسرائیل» درباره اثرات اعلامیه آیت‌الله مرعشی در مراکز دینی نوشت: «قبل از انتشار اعلامیه مرعشی در قم و رسیدن نسخی به مشهد، در میان طلاب حوزه علمیه کمتر در این‌باره بحث می‌شد. ولی از تاریخ انتشار اعلامیه مرعشی و متعاقب آن شریعتمداری، به طلاب مجال داده شد که درباره مسئله جنگ اعراب و اسرائیل و پشتیبانی مسلمانان و روحانیون ایران به اعراب در بین طبقات مختلف، طلاب و متعصبین مذهبی مشهد اغلب در این زمینه بحث‌هایی بشود. چنانچه این اعلامیه‌ها صادر نمی‌شد اطمینان حاصل بود کوچک‌ترین بحثی درباره جنگ اعراب و اسرائیل در حوزه علمیه مشهد نشود زیرا ساواک خراسان کاملاً بر اوضاع تسلط دارد. ولی متأسفانه تعدادی اعلامیه مرعشی و شریعتمداری به‌وسیله زوّار که قابل‌کنترل نیست، به مشهد رسیده و طلاب روی آن بحث و استدلال می‌کنند.»[28]

آیت‌الله مرعشی همچنین مجلس بزرگداشت شهدای جنگ را نیز در قم برگزار کرد. ساواک در این باره گزارش داد:

«موضوع: اطلاعیه‌های آیت‌الله مرعشی

تاریخ گزارش: 3 تیر 1346

به مناسبت جنگ اعراب و اسرائیل سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی شدیداً اظهار تأسف نموده، سپس برای شهادت شهدای عرب اعراب در جنگ مذکور مجلس ختمی روز 26 خرداد از ساعت 3 الی 6 بعدازظهر در مسجد امام در قم ترتیب داده است. این روحانی ضمن اعلامیه‌ای از عموم طبقات مختلف دعوت کرده است که در این مجلس شرکت کنند. ضمناً طی اعلامیه دیگری از قاطبه مردم تقاضا کرده است که هر کس به اندازه قدرت و استطاعت به بازماندگان شهدای عرب کمک کرده وجوهات خود را به حساب شماره 1 بانک صادرات واریز کنند.

توضیح ساواک خراسان ـ از این اعلامیه به تعداد خیلی محدود در مشهد دیده شده. یک نسخه از آن روز 28 /3 /46 در مدرسه خیرات‌خان الصاق [شده] ولی خود طلاب آن را کنده‌اند زیرا آیت‌الله مرعشی در مشهد طرفدارانی ندارد. در عین حال مراقبت لازم به عمل می‌آید که ناشرین اعلامیه شناخته و تحت تعقیب قرار گیرند.»[29]

آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی هم در این رابطه اعلامیه‌ای به زبان عربی صادر کرد. این اعلامیه در تاریخ 10 ربیع‌الاول 1387 (29 خرداد 1346) منتشر شد. آیت‌الله گلپایگانی تجاوز اسرائیل را محکوم کرده و سکوت سازمان ملل در برابر این تجاوزکاری را تقبیح نمود. ایشان از مسلمین خواستند برای مقابله با اسرائیل، صفوف خود را مستحکم کرده و از سازش و معامله با دشمن خودداری کنند.[30]

چنان که از اسناد برمی‌آید، ساواک از طریق چاپخانه، از انتشار این اعلامیه با خبر شد. در گزارش ساواک به تاریخ 30 خرداد 1346 در این باره آمده است: «پسر گلپایگانی به عکاسی مهتاب مراجعه و یک نسخه اعلامیه به زبان عربی مربوط به جنگ اعراب و اسرائیل و حمایت از اعراب جهت تهیه پنج نسخه فتوکپی از آن برای مکه در حضور خودش چاپ کرده. صاحب عکاسی که از همکاران افتخاری ساواک است، یک نسخه از اعلامیه مذکور را غیرمحسوس با تدابیر لازم اضافه فتوکپی به ساواک تحویل نموده‌اند که عیناً با پیک تقدیم خواهد شد و طبق اطلاع قرار است اعلامیه مذکور را به تعداد زیادی در تهران به چاپ برساند.»[31] با این وجود، اعلامیه مذکور و سایر اعلامیه‌های علما در سطح کشور منتشر شد و مردم از متن آن با خبر شدند.

مراسم گرامی‌داشت شهدای مسلمین نیز از سوی علما برگزار می‌شد. البته در ایران به خاطر حساسیت ساواک این اقدامات ذیل مراسم سخنرانی یا دعا برپا می‌شد. اما در نجف برگزاری این جلسات آزادانه‌تر بود. در همین رابطه ساواک با اشاره به حضور امام خمینی در مراسم گزارش داد:

موضوع: آیت‌الله‌زاده حسن سعید

تاریخ: 15 تیر 1346

نامبرده بالا که اخیراً از نجف مراجعت نموده است در تاریخ 12 /4 /46 اظهار داشت در نجف مجلس ختم باشکوهی به مناسبت شهدای اعراب برگزار و آقای خمینی نیز شرکت نموده بودند. ملاحظات: به منبع آموزش داده شد مشخصات کامل و محل سکونت نامبرده را تعیین نماید.»[32]

در داخل ایران هم مراجع و علما در جلسات مختلف سعی می‌کردند نسبت به موضوع پیش‌آمده و گرفتاری جهان اسلام و نیز جنایت‌ها و تجاوزهای رژیم اشغالگر قدس روشنگری کنند. ساواک در 18 خرداد 1346 گزارش داد:

«موضوع: سخنرانی آقایان شریعتمداری و گلپایگانی

از: اداره اطلاعات

به: دفتر ویژه اطلاعات

طبق اطلاع واصله از قم، روز 17 /3 /46 به مناسبت رحلت حضرت رسول(ص) و شهادت حضرت امام حسن(ع) مجالس سوگواری در منازل آیات و اکثر مساجد قم برگزار گردیده و هیئت‌های شهرستان‌ها در داخل به عزاداری پرداخته‌اند. با مراقبت‌های کاملی که به عمل آمده هیچگونه خلاف نظمی نبوده است. ضمناً آقایان شریعتمداری و گلپایگانی در خاتمه مجالس در منازل خود شخصاً سخنرانی نموده و طی بیاناتی نگرانی از وقوع جنگ بین اعراب و اسرائیل و پشتیبانی خود را از اعراب و مسلمانان جهان ابراز داشته و پیروزی مسلمانان را از خداوند خواستار شده‌اند.»[33]

چنانکه از این گزارش برمی‌آید، دستگاه امنیتی رژیم شاه نسبت به تحرکات علما و روحانیون به شدت نگران بود و به طور دائم می‌کوشید از موضع‌گیری شدید آن‌ها در مواجهه با اسرائیل جلوگیری کند. نکته دیگر درباره این گزارش، موضع آقا سید کاظم شریعتمداری است. نوع رفتار او در این ماجرا با رفتار سایر علما تفاوت‌هایی داشت. از جمله این که وی با عوامل دستگاه ارتباط داشت و با آن‌ها مشورت می‌کرد. به گزارش ساواک، آقا سید کاظم شریعتمداری در دیداری با عصار معاون نخست‌وزیر، لزوم کمک به اعراب مسلمان را اینطور عنوان کرد: «مقامات مسئول در تمام شهرستان‌ها برای خاتمه جنگ و خونریزی دعا و اقدام کنند؛ زیرا این عمل از اقدام بعضی روحانیون خودسر جلوگیری می‌کند و هم جواب مراجعین به وی را خواهد داد.» نصیری در پایین گزارش مذکور چنین نوشت: «باید دعا کنند که جنگ زودتر خاتمه پیدا کند و لعنت به آن کسی کنند که سال‌ها مردم مسلمان را گول زده و وعده داده که فاتح خواهد شد، اکنون دارد شکست می‌خورد و هزارها مسلمان را به کشتن داده و موجب قتل مسلمانان شده، فقط برای اینکه خود را پیشوای عرب قلمداد نماید، هزارها مسلمان را به کشتن داده و به هیچ‌وجه نباید حمایت از ناصر [جمال عبدالناصر] و جهاد در این راه را اجرا نمایند.»[34]

آقای شریعتمداری در همین رابطه حسابی را در بانک صادرات افتتاح کرد تا مردم از این طریق به جنگ‌زدگان مسلمان کمک کنند. در اعلامیه آقای شریعتمداری آمده بود: «در این موقع که برادران اسلامی ما در کشورهای عربی مورد تعدی و تجاوز و قتل و غارت کفر قرار گرفته و قسمتی از سرزمین‌های آن‌ها اشغال و عده زیادی در رنج و زحمت به سر می‌برند و عالم اسلام در اضطراب و مسلمان‌ها عموماً متألم و جریحه ‌دارند، لازم است که افراد و جامعه‌های اسلامی جهان، بالاخص در مملکت ایران در نصرت و یاری و همراهی برادران ستمدیده‌شان اقدامات مؤثری نموده، کوتاهی ننمایند.»[35]

جالب این که آقا سید کاظم شریعتمداری افتتاح حساب مشترک با آیات گلپایگانی و خوانساری را به صلاح ندانست و در دیدار با رئیس ساواک قم گفت که حساب تعیین‌شده از طرف وی جدیداً افتتاح نشده و مربوط به سال‌های قبل است و از نظر صورت ظاهر شماره حساب‌های مذکور را تعیین نموده است. ساواک نیز در تاریخ 31 خرداد 1346 جمع‌آوری پول برای اعراب از طرف آیت‌الله شریعتمداری را بلامانع اعلام نمود.[36]

 

موضع مردم ایران در قبال جنگ اعراب و اسرائیل

با شروع جنگ اعراب و اسرائیل به ویژه بعد از انتشار اعلامیه علما و مراجع تقلید، شاهد واکنش‌های مردمی هستیم. واکنش مردم در این رابطه را می‌توان در دو دسته تقسیم‌بندی کرد:


    شرکت در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ
    جمع‌آوری کمک برای جنگ‌زدگان

اغلب اجتماعات مردمی با راهبری وعاظ و روحانیون صورت می‌گرفت و در جلسات درباره تجاوز رژیم صهیونیستی روشنگری می‌شد. در همین رابطه در گزارشی به تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۴۶ آمده است: «اظهارات وعاظ علیه اسرائیل کماکان ادامه دارد و در اکثر منابر به ذکر این موضوع روز وسیله وعاظ مبادرت می‌شود.»[37] مردم در شهرهای مختلف با گردهمایی در مساجد، به سخنان وعاظ گوش فرامی‌دادند و گاهی به سر دادن شعار علیه رژیم اسرائیل می‌پرداختند. در بعضی موارد نیز نیروهای امنیتی و انتظامی به ماجرا ورود می‌کردند تا از توسعه این قبیل برنامه‌ها ممانعت کنند.[38]

در شهرهای مختلف کشور از جمله تهران، تبریز، همدان، قم و... مراسمی با محوریت وعاظ و روحانیون و حضور مردم برگزار شد. همه این مراسم‌ توسط مأموران امنیتی رژیم رصد می‌شد. ساواک در گزارشی به تاریخ 20 خرداد 1346، با اشاره به جلسه وعظ شیخ احمد کافی در تهران، از حضور مردم در این اجتماع خبر داد. براساس این گزارش، شیخ احمد کافی از مردم خواست تا کمک‌های نقدی خود را به حساب‌های معین شده واریز نمایند. ساواک در دستوری درباره جلوگیری از اقدامات شیخ احمد کافی تذکر داد در گزارشی به تاریخ 21 خرداد 1346 درباره تحرکات وعاظ آمده است: «اظهارات وعاظ علیه اسرائیل کماکان ادامه دارد و در اکثر منابر به ذکر این موضوع مبادرت می‌شود.»[39]

البته ساواک با فراخواندن وعاظ «ناراحت» یا بازداشت آن‌ها تلاش می‌کرد تا در برابر این موج ایستادگی کند. به عنوان مثال در شیراز واعظی به نام شیخ عزیزالله محمدی که در 19 خرداد «در مجلس سوگواری مسجد نو ضمن دعا به خمینی مردم را علیه اسرائیل تحریک و اعلام جهاد داد» دستگیر شد.[40]

در سند دیگری با موضوع تحرکات مردمی علیه جنگ اعراب و اسرائیل، ضمن ارائه یک گزارش درباره اوضاع افکار عمومی، راه‌حل‌هایی برای مقابله با فعالیت‌های مردمی آمده است:

«تاریخ: 18 خرداد 1346

گزارش زیر در مورد اثر وقایع اخیر، برمبناى اخبار واصله از منابع و تحقیق و مراقبت‌های معموله و اقدامات انجام شده به استحضار مى‌رساند:

1ـ به محض اطلاع از وقوع جنگ اعراب و اسرائیل، با مقامات انتظامى درباره حفاظت نقاط حساس و نقاط یهودى‌نشین و مراقبت و پیش‌بینى کامل در مورد پیش‌گیرى از هرگونه فعالیت تخریبى و اقدامات اجتماعى که اثر نامطلوب دارد به عمل آمد. در حال حاضر احتمال اقدام حادى توسط دستجات برانداز نمى‌رود و همکارى صمیمانه به نحو احسن بین دستگاه‌های انتظامى وجود دارد.

2ـ سه نفر از وعاظ در منابر اشاره‌اى به جنگ کرده بودند که فوراً تذکر لازم به آن‌ها داده شد که فقط درباره مسائل دینى صحبت کنند.

3ـ شنیده شد که اقلیت کلیمى در نظر دارند تظاهرات تشکرآمیز نسبت به روش سیاست دولت ایران بنمایند. چون ممکن بود این موضوع ایجاد عکس‌العمل نماید، به‌طور غیرمستقیم اقدام شد که از هرگونه تظاهرى خوددارى گردد.

4ـ خبر تظاهرات دانشجویان مخالف در آلمان که وسیله رادیو لندن پخش گردیده بود، اثرات نامطلوبى به جا گذاشت و چون از بدو شروع جنگ، مردم با هیجان خاصى طالب شنیدن اخبار مربوط به جنگ و وقایع اخیر بودند و ضمناً به علت این که رادیوى ایران در اصفهان غالبا شنیده نشده یا ضعیف به گوش مى‌رسد و مردم از رادیوهاى بیگانه استفاده مى‌کردند که ممکن بود اخبار به‌طور مغرضانه منتشر گردد، با مدیرکل اداره اطلاعات و رادیو اصفهان تماس حاصل شد و بالنتیجه سرویس پخش اخبار در رادیوى اصفهان از دو دفعه به پنج مرتبه افزایش یافت.

5ـ افرادى که سوابقى در گذشته داشته و یا ناراضى هستند، در مورد وقایع اخیر بر تحرک و تماس‌های خود افزوده‌اند. این سازمان با توجه به دستورالعمل واصله از آن اداره کل عمل نموده و مراقبت کامل ادامه دارد.

 6ـ خبرهاى بعدى به استحضار خواهد رسید.

تقوى»[41]

یکی دیگر از اقدامات مردمی، جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای جنگ‌زدگان مسلمان بود. در همین رابطه می‌توان به کمک‌های مردم تبریز اشاره کرد که در اسناد ساواک درباره آن اطلاعاتی آمده است. روحانیون تبریز با صدور اعلامیه‌ای، برای حمایت از جنگ‌زدگان و آوارگان، از مردم تبریز دعوت کردند در این راه قدم بردارند. مردم تبریز نیز با مبارزان کشورهای اسلامی که در مقابل اسرائیل صف‌آرایی کرده بودند، هم‌نوا شدند و مقدار قابل توجهی پول از طرف مردم تبریز برای کمک به آوارگان کشورهای عربی جمع و ارسال شد. چندی بعد تلگرافی از اردن خدمت آیت‌الله مرعشی نجفی واصل شد که رسیدن کمک‌های مردمی تبریز به آوارگان و جنگ‌زدگان اردنی و فلسطینی را تأیید کرد. نسخه‌ای از این تلگراف نیز از طرف آیت‌الله مرعشی نجفی به آیت‌الله محمدعلی قاضی طباطبایی ارسال شد و ایشان متن تلگراف را تکثیر کرد تا مردم تبریز از رسیدن کمک‌های خود به دست آوارگان و جنگ زدگان مطلع شوند.[42]

 

سخن پایانی

در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، در ایران شاهد دو نوع موضع‌گیری بودیم؛ از یک طرف دستگاه پهلوی به عنوان هیئت حاکمه که طی سال‌ها با رژیم اسرائیل روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی داشت، ضمن ادامه فروش نفت به اسرائیل و تقویت این رژیم، در داخل ایران از توزیع اعلامیه‌های علما در ضدیت با اسرائیل و حمایت از اعراب جلوگیری کرد، اخبار جنگ را سانسور نمود، با برگزاری مراسم بزرگداشت برای شهدای جنگ توسط مردم ممانعت کرد، تلاش کرد تا جمال عبدالناصر را به عنوان عامل شروع جنگ معرفی کند و با وعاظ و روحانیونی که علیه اسرائیل سخنرانی کردند برخورد نمود. در سوی مقابل، علما و روحانیون با صدور اعلامیه تلاش کردند ضمن روشنگری، مسلمین را به اتحاد ترغیب کنند. آن‌ها همچنین از مردم خواستند به آوارگان و جنگ‌زدگان کمک مادی نمایند. برگزاری مراسم، سخنرانی درباره اوضاع جنگ، هشدار دادن به ملت‌های مسلمان و... از جمله اقداماتی بود که از سوی علما و روحانیون در کشور صورت گرفت.

 

پی‌نوشت‌ها: 


[1] تهوری، مسلم، لایه‌های پیدا و پنهان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، ماهنامه یاد ایام، شماره 57، خرداد 1389، نسخه الکترونیک.

[2] علیزاده موسوی، مهدی، بیداری اسلامی، نشر سازمان حج و زیارت، 1390، ص 58.

[3] تهوری، مسلم، همان، نسخه الکترونیک.

[5] زارع فاروقی، رضا، آمریکای کوچک (بررسی روابط رژیم پهلوی و اسرائیل)، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1397، ص 24.

[6] مبارزات آیت‌الله کاشانی با رژیم صهیونیستی، منتشر شده در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ انتشار: 11 دی 1396.

[7] زارع فاروقی، رضا، همان، ص 24.

[8] شوکراس، ویلیام، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر پیکان، 1381، ص 93.

[9] برای آشنایی با مواضع علما و مراجع تقلید نسبت به موجودیت رژیم اسرائیل، مقاله «جستاری بر مواضع برخی از مراجع تقلید و آیات عظام شیعه درباره رژیم صهیونیستی، از آیت‌الله حائری یزدی تا امام خمینی(رحمه‌الله علیهما)» مندرج در همین سایت را مطالعه کنید.

[10] زارع فاروقی، رضا، همان، ص 26-28.

[11] همان، ص 81-79.

[12] امین‌آبادی، روح‌الله، بازخوانی جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در اسناد ساواک و روزنامه ایران، شماره 8326، 21 آبان 1402، ص 15.

[13] همان، ص 15.

[14] اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ج 1، ص 269.

[15] آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواکمرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388، ج دوم، ص 21.

[16] همان، ص 19.

[17] فریاد بعثت - فخرالدین حجازی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384، ص 66.

[18] آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385، ج اول، ص 433.

[19] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390، ج 1، ص 132.

[20] صحیفه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، (نسخه الکترونیک)، ج 2، ص 139.

[21] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - استان خراسان رضوی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1400، ج 5، ص 322.

[22] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سیداسدالله مدنى، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377، ص 136.

[23] آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 405.

[24] همان، ص 405.

[25] امین‌آبادی، روح‌الله، بازخوانی جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در اسناد ساواک، ص 15.

[26] آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 43.

[27] همان، ص 53.

[28] انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - استان خراسان رضوی، ج 5، ص 323.

[29] آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 35.

[30] آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 416. چنانکه گفته شد این اعلامیه به زبان عربی و برای توزیع در کشورهای عرب‌زبان به رشته تحریر درآمد. متن اصلی اعلامیه مذکور در منبع گفته شده درج شده است.

[31] آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 414.

[32] پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1393، ج 2، ص 46.

[33] آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 405.

[34] حیدری، اصغر، آیت‌الله شریعتمداری به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، ص 81-80.

[35]همان، ص 83-82.

[36]همان، ص 84-83.

[37] واعظ شهیر حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383، ص 89.

[38] آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 410.

[39]واعظ شهیر حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 91-87.

[40]یاران امام به روایت اسناد ساواک - شهید حجت‌الاسلام حاج شیخ غلامحسین حقانی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384، ص 92.

[41] بدون شرح به روایت اسناد ساواک، کتاب دوم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384، ص 47.

[42] بهبودی، هدایت‌الله، تبریز در انقلاب، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1383، ص 145.



بازتاب خبر آغاز جنگ اعراب و اسرائیل در روزنامه اطلاعات – 15 خرداد 1346


بازتاب جنگ اعراب و اسرائیل در روزنامه اطلاعات – 19 خرداد 1346


گزارش ساواک از افکار عمومی ایران درباره جنگ


گزارش ساواک از انتشار و توزیع اعلامیه امام خمینی درباره جنگ اعراب و اسرائیل


گزارش ساواک از انتشار اعلامیه‌های امام خمینی و آیت‌الله میلانی درباره جنگ اسرائیل با اعراب


گزارشی از تحرکات علما از جمله آیات حکیم و میلانی علیه اسرائیل


تصویر اعلامیه آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی در واکنش به حمله اسرائیل به کشورهای عربی


گزارش ساواک از فعالیت‌های آیت‌الله مرعشی علیه اسرائیل


برآورد ساواک از تأثیر اعلامیه آیت‌الله مرعشی در حوزه‌های علمیه


برگزاری مراسم مجلس بزرگداشت شهدای مسلمان از سوی آیت‌الله مرعشی


تصویر اعلامیه آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی درباره جنگ اسرائیل با اعراب


گزارشی از شرکت امام خمینی(ره) در مراسم بزرگداشت شهدای مسلمین در نجف


پشتیبانی آیات شریعتمداری و گلپایگانی از اعراب در جنگ با اسرائیل


افتتاح حساب از سوی آیت‌الله مرعشی برای کمک به جنگ‌زدگان مسلمان


افتتاح حساب از سوی علما برای کمک به جنگ‌زدگان مسلمان


برگزاری مراسم بزرگداشت شهدا توسط آیت‌الله مرعشی نجفی


گزارش ساواک از واکنش‌های داخلی درباره جنگ اعراب و اسرائیل


تلاش ساواک برای جلوگیری از حرکت روحانیون مبارز علیه اسرائیل


تلاش ساواک برای جلوگیری از توزیع اعلامیه‌ها علیه اسرائیل


دستگیری وعاظ مخالف با رژیم اسرائیل


گزارش ساواک از اظهارات شیخ احمد کافی درباره جنگ اعراب و اسرائیل


گزارش ساواک از سخنرانی شیخ احمد کافی درباره جنگ اعراب و اسرائیل


گزارش ساواک از سخنرانی شهید فضل‌الله محلاتی درباره جنگ اعراب و اسرائیل


گزارش ساواک از موضع‌گیری آیت‌الله بهاءالدین محلاتی درباره جنگ اعراب و اسرائیل


سفر موشه دایان از سیاستمداران عالیرتبه اسرائیل به ایران در سال 1341


حضور موشه دایان در ایران - در سال 1341


آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی


جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر


امام خمینی


آیت‌الله سید محمدهادی میلانی


آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی


آیت‌الله محمدرضا موسوی گلپایگانی


آقا سید کاظم شریعتمداری


 

تعداد مشاهده: 577


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.