امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

شرحی بر اسناد

نامه حجت‌الاسلام شیخ عباسعلی اسلامی به امام خمینی در سال 1343 درباره ماجرای بازداشت و محاکمه خویش


تاریخ انتشار: 19 فروردين 1402


حجت‌الاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی، فرزند حسین در سال 1275 ش در سبزوار متولد شد. وی پس از آموختن مقدمات و ادبیات رهسپار مشهد مقدس گردید و سطوح را در محاضر آیات بزرگ مرحوم حاج میرزا مهدی اصفهانی‌،  آقازاده  میرزا مهدی کفایی‌، مرحوم آیت‌الله‌العظمی حسین قمی و مرحوم آیت‌الله میرزا مرتضی آشتیانی فرا گرفت‌. سپس جهت تکمیل اندوخته‌های علمی خود به نجف اشرف هجرت کرد و از محضر مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ آقابزرگ تهرانی و دیگران بهره‌مند شد. پس از چند سفر علمی به کشورهای مختلف به تهران آمد و از راه منبر و تأسیس 160 باب مدرسه اسلامی در سراسر ایران و ساختن کتابخانه و مسجد و... خدمات بسیاری به اسلام و مسلمین کرد. وی سفرهایی نیز به کشورهای اسلامی نمود و در هند به مدرسه‌الواعظین رفت که برنامه‌های آموزشی آن مدرسه روی او تأثیر گذاشت و در ایران مدرسه جامعه تعلیمات اسلامی را تشکیل داد. وی با سخنرانی درباره کشف حجاب رضاخانی با آن مبارزه کرد. شیخ عباسعلی اسلامی بارها به عنوان نماینده آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به شهرهای مختلف سفر کرده و در راستای منویات ایشان به تبلیغ پرداخت. از آن جمله در اوایل سال 1330 ش، به شهرستان تبریز سفر نمود.

در شهریور همان سال وی مجدداً  به عنوان نماینده آیت‌الله کاشانی عازم استان فارس شد. در شهرهای مختلف این استان گروه‌های زیادی از مردم به استقبال وی آمدند. هدف از این سفر تشویق و آماده کردن مردم جهت طرفداری از نهضت ملی شدن صنعت نفت بود.

حجت‌الاسلام عباسعلی اسلامی در ادامه سفرهای تبلیغی خود به نمایندگی از سوی آیت‌الله کاشانی به استان‌های اصفهان، خوزستان و کرمان رفته و با استقبال اقشار مختلف مردم روبرو گردید. وی با ایراد سخنرانی و خطابه‌های پرشور به روشنگری پرداخته و سیاست‌های ضد مذهبی دربار را مورد تاخت‌ و تاز قرارداد.

دهه 1330 شمسی برای حاج شیخ عباسعلی اسلامی، دوره سخنرانی‌های آتشین در مساجد تهران، علیه وضعیت آشفته فرهنگی کشور و خصوصیات ضد مذهبی آن بود. مساجد از جمله مهم‌ترین و یا شاید بزرگ‌‌ترین کانون‌های دفاع از فرهنگ اسلام در برابر توطئه‌ها و نغمه‌های ضد دینی در این زمان به‌ حساب می‌آمد. مساجد بازار، بزازها، چهلستون مسجد جامع بازار تهران، هدایت، سید عزیزالله، فخرالدوله، صدریه و... در شمار مهم‌ترین مراکز دینی دوره مورد بحث است. مساجد مذکور، بارها محل سخنرانی‌های حاج شیخ عباسعلی اسلامی به مناسبت‌های مختلف بود. سخنان وی در این مساجد همراه با انتقاد و حمله‌های شدید علیه سیاست‌های دولت در آن زمان بود. مثلاً در مجلس ختم یکی از بازاریان که در مسجد صدریه تهران در مورخه 12  /  2  /  1338 منعقد گردید، طبق معمول به سیاست‌های رژیم تاخت و به گروهی که به دنبال مسافرت شاه به اروپا، جشنی ترتیب داده بودند، حمله کرد. چون برگزاری آن جشن مصادف با شهادت امام جعفر صادق(ع) بود. وی شخص محمدرضا پهلوی را کانون حملات و انتقادهای تند و تیز خود ساخت.

در بهمن‌ ماه سال 1341 شمسی جمعی از متدینین شهر بندر انزلی از آقای اسلامی دعوت نمودند جهت وعظ و ارشاد اهالی به آن شهر مسافرت نماید. وی دعوت آن‌ها را اجابت و در آن ایام که مصادف با ماه مبارک رمضان(سال 1382 هجری قمری) بود به ایراد سخنرانی در مسجد قائمیه آن شهر پرداخت. وی در سخنرانی خود سیاست‌های اعمال‌ شده از طرف رژیم شاه را به ‌شدت مورد حمله قرار داد. مأموران امنیتی سراسیمه اقدام به دستگیری و بازداشت وی نمودند. پس از دستگیری پرونده وی جهت تعقیب به دادگاه عادی تیپ رشت ارسال و ایشان نیز با صدور قرار وجه الکفاله به مبلغ پنجاه ‌هزار ریال پس از حدود یک ماه آزاد شد و پس از آزادی در روز عید فطر همان سال به محضر امام خمینی(ره) شتافت و هنگام سخنرانی مشهور معظم له، (7 / 12 / 1341)، در کنار ایشان حضور داشت. امام خمینی در این سخنرانی، ابتدا نمایش رفراندوم شاه را مورد انتقاد قرارداد. سپس در ادامه سخنان خود فرمود:

«... سران مملکت بیدار شوند و در سیاست خود تجدید نظر کنند. به جای  قانون ‌شکنی و به زندان کشیدن علما و محترمین، در مقابل درخواست ملت تسلیم شوند و به این حقیقت توجه کنند که با سرنیزه نمی‌توان ملت را ساکت و تسلیم کرد. با زور و سرنیزه نمی‌توان روحانیت را از وظائفی که اسلام به عهده آنان گذاشته، بازداشت. اگر آقای اسلامی [حاج شیخ عباسعلی اسلامی] را نگذاشتند در تهران منبر برود، دیدند که ایشان در بندر پهلوی [انزلی] منبر رفتند و حقیقت را در آنجا بیان داشتند. اگر در بندر پهلوی از ادامه سخنان ایشان جلوگیری کردند، شک نداشته باشند که ایشان سخنان خود را در جای دیگر دنبال خواهد کرد و هر جا که فرصت پیدا کنند، مطالب را به گوش مردم خواهد رساند...»[1]

نامه زیر که در پرونده انفرادی نامبرده در ساواک ضبط گردیده در باره همین بازداشت و ماجرای پس از آن است که حجت‌الاسلام اسلامی به صورت نامه به محضر امام گزارش نموده است و پس از یورش مأمورین در سال 1346 به منزل و دفتر امام در قم[2] به دست مأمورین ساواک افتاده و در پرونده آقای اسلامی بایگانی گردیده است.

به هر حال مبارزات این عالم جلیل‌القدر در وقایع حمله مأمورین رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در فروردین سال 42 و قیام پانزده خرداد همان سال و حوادث دیگر تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و از طرف دیگر فعالیت‌های وسیع فرهنگی و علمی ایشان که به حق سازندگی و آموزش و تربیت نوباوگان و نوجوانان را در پی داشت با تلاش و همت بلند نامبرده روز به روز گسترش یافت  تا اینکه روز 20 فروردین سال 1364 ش در سن 89 سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییع و اقامه نماز توسط آیت‌الله العظمی گلپایگانی در جوار حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله علیها) در قم صحن بزرگ به خاک سپرده شد.[3]

*****

حضور مبارک حضرت حجه‌الاسلام آیه‌اللّه‌ العظمى آقاى حاج آقا روح‌الله‌ خمینى متع‌الله‌ المسلمین بطول بقائه مشرف شود.

به وسیله حضرت مستطاب حجه‌الاسلام و المسلمین آقا ضیابرى

جناب مستطاب حجه‌الاسلام خطیب محترم آقاى حاج شیخ عباسعلى اسلامى

 

تاریخ: 16 محرم‌الحرام 1384[7 خرداد 1343]

 

محترماً به عرض عالى مى‌رسانم:

سال گذشته ماه مبارک رمضان[بهمن سال 1342] در بندر پهلوى دعوت داشتم، شب 23[18 بهمن 1342] با تشریفات مفصلى گرفتند و به رشت آوردند و حبس کردند. آقاى حسام واعظ ده هزار تومان ضمانت کردند و تبعید به طهران نمودند. بعد از این مدت پرونده را به جریان انداختند و شب چهارشنبه از مسجد صدریه مرا گرفتند و شب را حبس کردند و فردا هم تا ظهر به پلیس طهران و دادگاه ارتش و لشکر گارد بردند. آخرالامر از من تعهد گرفتند که خود را به دادگاه نظامى رشت معرفى کنم. اینک در رشت خود را معرفى نموده وکیل گرفته و بناست روز دوشنبه محاکمه شروع شود. دعا بفرمایید تا خداوند اصلاح بفرماید. در خاتمه سلامت وجود شریفت را از خداوند متعال خواستارم.

عباسعلى اسلامى

این نامه در بازرسى از منزل خمینى به دست آمده است.

در پرونده عباسعلى اسلامى بایگانى شود. 2 / 2 / 47

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . صحیفه امام خمینی،  مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره ) ج 1، ص۱۵۱.

[2] . پس از تبعید حضرت امام در 13 آبان 1343، با تلاش جمعی از یاران و شاگردان ایشان از جمله آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی، آیت‌الله مجتبی تهرانی، حجت‌الاسلام سید احمد خمینی، آیت‌الله سید مرتضی پسندیده، آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی، حجت‌الاسلام علی‌اکبر اسلامی تربتی و... منزل و دفتر امام همچنان محل رفت و آمد و تشریک مساعی نیمه آشکار و پنهان مقلدین و تابعین حضرت امام بود و این مسئله‌ای بود که ساواک آن را برنمی‌تابید؛ لذا در تاریخ 24 / 8 / 1346 مأمورین به منزل و دفتر معظم‌له یورش برده و کلیه کتاب‌ها (که گویا شامل ده هزار جلد کتاب و از آن جمله کتب خطی مانند دیوان خود حضرت امام، می‌شد)، اعلامیه‌ها، نامه‌ها، نشریات و مدارک مورد سوءظن را به همراه خود بردند. تعدادی از این نامه‌ها به تدریج در پرونده انفرادی افراد صاحب نامه و یا مخاطبین نامه‌ها بایگانی گردید. لازم به ذکر است که امام خمینى(ره) در منزلى مقابل مدرسه حجتیه قم ـ که به عنوان هدیه به ایشان واگذار شده بود ـ اقدام به تأسیس کتابخانه و محل درس و بحث طلاب کرده بود که مورد مراجعه فراوان طلاب واقع مى‌شد. پس از این واقعه حضرت امام دستور دادند محل یاد شده به درمانگاه تبدیل گردد. هم اکنون این مکان درمانگاه قرآن و عترت نام دارد.

[3] . برای آشنائی با زندگی و شخصیت این روحانی آگاه و مبارز نگاه کنید به مقاله درج شده در همین سایت با عنوان: 20 فروردین سالگرد رحلت حجت‌الاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی.



حجت‌الاسلام عباسعلی اسلامی


حجت‌الاسلام عباسعلی اسلامی و آیت‌الله عبدالرسول قائمی

منبع: حجت‌الاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1383، صفحه 319.
 

تعداد مشاهده: 11640


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.