امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

شرحی بر اسناد

توطئه‌های ساواک برای بد نام کردن امام خمینی(ره) در سال 1350 در آستانه برگزاری جشن‌های 2500 ساله


تاریخ انتشار: 18 مهر 1403


جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی بعد از سال‌ها برنامه‌ریزی از 20 تا 24 مهر 1350 در تخت جمشید برگزار شد. مراسمی که اوج فرعونیت محمدرضا پهلوی و بر باد رفتن ثروت این ملت برای ارضای امیال متوهمانه خاندان پهلوی بود.[1]

امام خمینی(ره) در اول تیر سال 1350 یعنی بیش از سه ماه مانده به آغاز جشن مذکور طی سخنرانی مبسوطی در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف ضمن پرداختن به مسئله حکومت در اسلام و شرایطی که بر ایران و مردم آن حاکم است، در بخشی از سخنان خود فرمودند:

«...من احساس تکلیف مى‌کنم که در بعضى از فرصت‌ها تذکراتى راجع به گرفتارى مسلمین به آقایان بدهم؛ شاید آقایان هم براى خودشان احساس تکلیف کنند، و شاید در صدد برآیند که آن اندازه‌اى که مى‌توانند کمک کنند به برادران مسلمشان و لو کمک به نحو تبلیغ باشد، کمک به نحو تلگراف و کاغذ باشد.

براى من کاغذهایى از ایران مى‌رسد و شکایاتى از ایران راجع به اوضاع مى‌رسد که دائماً روح مرا در عذاب دارد. از شیراز یکى از علماى محترم شیراز- سلّمه الله- نوشته‌اند به اینکه [در] عشایر جنوب اینجا قحطى واقع شده است، در جنوب؛ و عشایر اینجا به قدرى در قحطى و در گرسنگى هستند که بچه‌هایشان را در معرض فروش قرار داده‌اند. از فسا یکى از علماى آنجا به من نوشته است به اینکه- باز همان وضع را نوشته است لکن این تکه آخر را ننوشته است راجع به گرفتاری‌هاى آنها و اینکه من- که یک مثلاً اهل علمى هست ایشان- در فکر افتادم که با یک زحمتى براى این‌ها یک نانى، یک لباسى، یک چیزى تهیه کنم. بنده هم اجازه دادم این که از سهم امام این کارها را انجام بدهند. از تهران به من نوشته‌اند که در بلوچستان و سیستان و اطراف خراسان، آنجا یک قحطى و گرسنگى شده است که مردم هجوم آورده‌اند به شهرهاى بزرگ؛ و از گرسنگى نه حیواناتى دارند و نه حیوانِ خود را مى‌توانند ضبط کنند و از گرسنگى این طور هستند. اطراف مملکت ایران در این مصیبت گرفتار هستند و میلیون‌ها تومانش خرج جشن شاهنشاهى مى‌شود! براى خود شهر تهران، از قرارى که یک جایى نوشته بود، براى جشن خود تهران هشتاد میلیون تومان اختصاص داده شده است. این راجع به خود شهر است. کارشناس‌هاى اسرائیل براى این تشریفات دعوت شده‌اند. به طورى که خبر شدم و نوشته‌اند به من، کارشناس‌هاى اسرائیل مشغول به پا داشتن این جشن هستند و این تشریفات را آن‌ها دارند درست مى‌کنند. این اسرائیل که دشمن با اسلام است و الآن در حال جنگ با اسلام است، این اسرائیل که «مسجد اقصى» را خراب کرد و دیگران مى‌خواستند ترمیم کنند و روپوشى کنند جرم‌ اسرائیل را، براى این اسرائیل نفت از ایران رفته است. از قرارى که گفته شده است و در رادیوهاى بزرگ دنیا گفته شده است، کشتى نفت ایران براى اسرائیل که در حال جنگ با مسلمین است رفته است. اینها شاه‌هایى است که برایشان باید جشن بگیرید! شاهنشاهى ایران، از اولى که زاییده شده است تا حالا، روى تاریخ را سیاه کرده است. جنایات شاه‌هاى ایران روى تاریخ را سیاه کرده است. برج از سر درست مى‌کردند، سر مردم را مى‌بریدند، قتل عام مى‌کردند، بعد برج درست مى‌کردند با آن. براى این شاه‌ها ما باید، ملت اسلام باید جشن بگیرد! باید بازار تهران- حتمى است- بازار تهران باید از سرمایه خودشان بدهند براى این جشن‌ها. جشن براى او باید گرفت که در پناه او مسلمین راحتند؛ جشن براى آنى باید گرفت که براى این که یک خلخالى از پاى یک نفر معاهد،- معاهده- در مى‌آید آرزوى مرگ مى‌کند. آقا برسانید به دنیا؛ چرا نجف این قدر خواب است؟ ما مسئول نیستیم؟ تمام کار ما براى مسلمین درس است؟ فقط همین، که ما درس بخوانیم؟ ما نباید به درد مسلمان‌ها برسیم؟ ما نباید اعتراض کنیم که چرا نفت ایران و اسلام را براى مملکتى که در حال جنگ با مسلمین است مى‌فرستید؟ این اعتراض ندارد؟ نباید این گفته بشود؟ ما براى چه سلاطینى، براى چه سلاطینى جشن بگیریم؟ مردم چه خوشى از سلاطین[دارند]؟»[2]

این سخنرانی بازتاب گسترده‌ای در عراق و ایران و برخی از کشورهای اسلامی داشت و رژیم بعثی عراق نیز که در حال مخاصمه با رژیم ایران بر سر موضوعات منطقه‌ای بود و می‌خواست بهره خود را از مخالفت با حکومت ایران ببرد اقدام به پخش سخنرانی از رادیو بغداد نمود تا هم برای خود که به حق متهم به کفر و الحاد بود دست و پایی کند و هم فشار و تهدیدی برای رژیم ایران بنماید.

این در حالی بود که حضرت امام از نخستین روزهای کودتای بعثی‌ها در عراق در سال 1347، به نقشه‌ها و توطئه‌های آنان پی برده بود و روزهای سیاهی را که ملت و روحانیان عراق با روی کار آمدن بعثی‌ها باید در انتظار آن باشند یادآوری نموده و آنها را به مقابله و ایستادگی علیه بعثی‌ها دعوت و سفارش نموده بود.[3]

رژیم پهلوی و دستگاه امنیتی او که از هر فرصتی برای تضعیف و بد نام کردن امام خمینی دریغ نداشت از ماجرای پخش سخنرانی ایشان علیه جشن‌های 2500 ساله از رادیو بغداد بهره‌برداری نموده و با تهیه اعلامیه و آموزش به منابع و وابستگان خود این نقشه را پی گرفت ولی چنانکه بعداً خود اعتراف نموده طَرْفی از این تلاش‌ها نبست و فریبکاری‌هایش به جایی نرسید.

اسناد زیر مقداری از این ماجرا را روایت می‌کند.

********

از: ساواک استان اصفهان                                          تاریخ: 9 / 5 / 1350

به: ریاست ساواک یزد                                           شماره: 8532 / 10 ﻫ

 

درباره: سخنرانی اخیر خمینی

       با توجه به سخنرانی اخیر خمینی و پخش آن از رادیو بغداد و ارتباط این شخص با دولت ملحد و بی‌دین بعثی عراق دستور فرمایید به منظور تضعیف وی و بهره‌برداری از این جریان ضمن تماس با آیات موجه و وعاظ روشنفکر و طرح موضوع، ترتیبی داده شود که از ناحیه آنان عکس‌العمل شدید علیه خمینی ابراز گردد. (از طریق پخش اعلامیه- سخنرانی در منابر- تجزیه و تحلیل نقاط ضعف سخنرانی و جانبداری او از دولت بعثی در محافل و مجالس خصوصی) نتایج حاصله را نیز مستمراً منعکس نمایند.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان. تقوی

از طرف             هوشمند

اقدام خواهد شد. 11 / 5 / 50

 

********

 

از: ساواک استان اصفهان                                                   تاریخ: 9 / 6 / 1350

به: ریاست ساواک یزد                                                   شماره: 9139 / 10 ﻫ

 

درباره: توزیع اعلامیه

بدین وسیله 250 برگ اعلامیه به پیوست[4] ایفاد می‌‌گردد. دستور فرمایید اعلامیه‌های مزبور را به توسط منابع و عوامل موجود در بین روحانیون، وعاظ، متعصبین مذهبی، طلاب علوم دینی و طرفداران خمینی توزیع نمایند. ضمناً عمل توزیع به نحوی انجام پذیرد که مشخص نشود ساواک دخالتی در این جریان داشته است. (در صورتی که احتمال رود منابع و همکاران شناسایی می‌‌گردند به وسیله پست و با خطوط مختلف توزیع گردد.)

نتیجه اقداماتِ[5] معموله را ضمن انعکاس عکس‌العمل افراد مورد بحث در مورد اعلامیه مزبور به این ساواک اعلام نمایند.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان. تقوی

از  طرف                  هوشمند

 

********

از: ساواک استان اصفهان                                              تاریخ: 7 / 2 / 1351

به: ریاست ساواک یزد                                               شماره: 5688 / 10 ﻫ

 

درباره: توزیع اعلامیه

    بدینوسیله 200 برگ اعلامیه به پیوست ارسال می‌‌گردد دستور فرمایید اعلامیه‌های مزبور را به وسیله منابع و سایر امکانات موجود به نحو مقتضی و غیرمحسوس بدون اینکه دخالت ساواک در این کار مشخص و محسوس باشد بین روحانیون، وعاظ، متعصبین مذهبی و سایر طبقات مختلف مردم توزیع و نتایج حاصله را ضمن تعیین عکس‌العمل آنان در مقابل اعلامیه موصوف به این ساواک منعکس نمایند.[6]

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان. تقوی

از طرف                      هوشمند

آقای صفری‌نژاد 9 / 2 / 51

اقدام خواهد شد 9 / 2 / 51

 

********

از: ساواک استان اصفهان                                           تاریخ: 31 / 2 / 1351

به: ریاست ساواک یزد                                               شماره: 6296 / 10 ﻫ

 

درباره: توزیع اعلامیه

    بدین‌وسیله 30 برگ اعلامیه به پیوست ارسال می‌‌گردد. دستور فرمایید اعلامیه‌های مزبور را به وسیله منابع و سایر امکانات موجود به نحو مقتضی و غیرمحسوس بدون اینکه دخالت ساواک در این کار مشخص و محسوس باشد بین روحانیون، وعاظ و متعصبین مذهبی توزیع و نتایج حاصله را ضمن تعیین عکس‌العمل آنان در مقابل اعلامیه موصوف به این ساواک منعکس نمایند.[7]

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان.   تقوی

از طرف   هوشمند

آقای صفری‌نژاد اقدام شود. 6 / 3 / 51

اقدام خواهد شد.

 

********

از: ساواک استان اصفهان                                                 تاریخ: 20 / 3 / 1351

به: ریاست ساواک یزد                                                   شماره: 6857 / 10 ﻫ

 

درباره: توزیع اعلامیه

    بدین وسیله 40 برگ اعلامیه به پیوست ارسال می‌‌گردد. دستور فرمایید به نحو مقتضی و غیرمحسوس اعلامیه‌های مذکور را در بین متعصبین مذهبی و روحانیون منطقه توزیع و نتیجه را ضمن تعیین عکس‌العمل آنان در قبال اعلامیه مزبور به این ساواک گزارش نمایند.[8]

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان. تقوی

از طرف              هوشمند

آقای صفری‌نژاد اقدام شود 27 / 3 / 51

 

********

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . برای آگاهی بیشتر در این باره، بنگرید به: بزم اهریمن، جشن‌های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی به روایت اسناد ساواک و دربار، چهار جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی.

[2] . صحیفه امام، ج ‌2، ص 362.

[3] . بنگرید به: نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 3، ص 691 ـ 703.

[4] . این اعلامیه توسط ساواک و با امضای فردی به نام سیدمحمدجواد لاله‌زاری تهیه و تنظیم شد که نسخه‌ای از آن را شهربانی یزد در روز 16 / 6 / 50 از یکی از وعاظ یزد که مدعی شده بود آن را از شکاف در، به درون خانه‌ی وی انداخته‌اند دریافت و به ساواک یزد ارسال نمود. متن این اعلامیه به میزانی مبهم و سردرگم است که بیشتر به دفاعِ شخصی صاحب امضاء از خود شبیه است.

[5] . نتیجه‌‌ی اقدامات ساواک یزد در این مورد طی شماره 1742 / 10 / ‌‌ی – 22 / 6 / 50 به شرح زیر اعلام شده است: «...اقدامات لازم، معمول و اعلامیه‌های مزبور به وسیله پست جهت اشخاص مورد نظر ارسال و تعدادی دیگر نیز به نحو کاملاً غیرمحسوس توسط منابع در حوزه‌های علمیه، مساجد، منازل روحانیون و وعاظ، متعصبین مذهبی و طرفداران خمینی پخش گردید... اکثر طلاب و مردم عادی منطقه به علت پیچیده بودن جمله‌بندی اعلامیه مزبور مفاد آن را درک نکرده و فقط روحانیون طراز اول منطقه تا حدودی پی به مفاد آن برده که عکس‌العمل محسوسی نیز نداشته‌اند. همچنین پیرامون امضاء ذیل اعلامیه، روحانیون عقیده دارند که وی برای خودنمایی و اظهار وجود مبادرت به تهیه چنین اعلامیه‌ای نموده است...»

[6] . پاسخ ساواک یزد در این خصوص، طی نامه شماره 688 / 10‌‌ی ـ 4 / 3 / 51 به شرح زیر ارسال شده است: «... اعلامیه‌های مزبور به نحو مقتضی و غیرمحسوس وسیله همکاران در کلیه مساجد، حوزه‌های علمیه، منازلِ روحانیون و متعصبین مذهبی، مدارس، ادارات، بازار و نقاط حساس شهر پخش گردید. گزارشهایی که تا این تاریخ واصل گردیده مبین آن است که پاره‌ای از اهالی معتقدند این عمل توسط بهائیان صورت گرفته است...»

[7] . پاسخ ساواک یزد به این نامه طی نامه شماره 923 / 10‌‌ی – 30 / 3 / 51 به شرح زیر ارسال شده است: «...اعلامیه‌های مورد نظر به نحو مقتضی و غیرمحسوس بین روحانیون و طلاب علوم دینی و همچنین متعصبین مذهبی پخش گردید لکن تاکنون عکس‌العملی مشهود نگردیده است...»

[8] . پاسخ ساواک یزد به این نامه طی نامه شماره 927 / 10‌‌ی – 31 / 3 / 51 به شرح زیر ارسال شده است: «... اعلامیه‌های مزبور به نحو مقتضی و غیرمحسوس در بین روحانیون، طلاب علوم دینی و متعصبین مذهبی پخش گردید. لکن تاکنون عکس‌العملی از ناحیه افراد مزبور مشهود نگردیده است...»



سخنرانی امام خمینی درمسجد شیخ انصاری نجف اشرف


سخنرانی امام خمینی درمسجد شیخ انصاری نجف اشرف


سخنرانی امام خمینی درمسجد شیخ انصاری نجف اشرف


نماز جماعت امام خمینی درمسجد شیخ انصاری نجف اشرف


مسجد شیخ انصاری در نجف اشرف

منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، جلد اول، صفحه 139 تا 141، 154، 159 و 160، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، پائیز 1394.
 

تعداد مشاهده: 10688


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.