امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: در دگرگونی‌های دنیا عبرت است. غررالحکم، جلد 4، صفحه 395، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زن‌ها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 18، ص 402.

 

مقالات با درج سند

روند خروج آمریکایی‌ها از ایران در پی گسترش نهضت امام خمینی در سال 1357


تاریخ انتشار: 13 آبان 1403

جولیوس هومز (سفیر) به اتفاق ژنران ماکسول تیلور و ژنرال اکهارت رئیس ستاد نیروهای مسلح و رئیس هیئت مستشاران نظامی آمریکا در ایران

مقدمه

ورود نخستین آمریکایى‌ها به ایران با هدف فعالیت‌هاى مذهبى و ابلاغ اندیشه‌هاى مسیح در میان ایرانیان آغاز شد.[1] در دوره‌ى احمدشاه قاجار و رضاشاه پهلوى هم مستشاران اقتصادى، به منظور سامان‌دهى اوضاع مالى کشور به استخدام دولت درآمدند. در سلطنت محمدرضاشاه نیز هیئت‌هاى مستشارى نظامى، اقتصادى و فرهنگى مأمور به خدمت در ایران شدند. این مستشاران که با عنوان مشاور و کارشناس آمده بودند، به ‌تدریج نفوذ و اقتدار فراوانى را کسب کردند و در مشاغل مهم کشورى و لشکرى مشغول به کار شدند. حضور آن‌ها طى سال‌هاى متمادى در کشور، زمینه‌هاى سلطه‌ى آمریکا بر ایران را فراهم ساخت و در دهه‌ى 1350 ایالات متحده توانست ایران را به حافظ منافع خود در منطقه‌ى خاورمیانه تبدیل کند. با این حال گسترش فعالیت گروه‌هاى سیاسى معارض با رژیم پهلوى و دولت آمریکا، موجى از بیدارى و آگاهى را درباره‌ى حضور آمریکایى‌هاى مقیم ایران، اهداف، عملکرد و اختیارات و امتیازات آن‌ها در میان مردم برانگیخت و مخالفت‌ها و اعتراضات را سامان داد. رهبرى قیام، در مهر ماه 1357 اعلام کردند:

«ما این همه مستشار مى‌خواهیم چه کنیم؟ این مستشارها همه براى این است که حفظ کنند او را و غارت کنند ما را، تا آمریکا نرود و تا دست این ابرقدرت‌ها از روى مملکت ما برداشته نشود، ما نهضتمان برقرار است و فریادمان هم برقرار است.»[2]

البته مخالفت امام خمینی با دخالت و سلطه آمریکائیان از بدو نهضت ایشان در سال 1341 آغاز شد و در سال 1343 با قرارداد ننگین کاپیتولاسیون به اوج خود رسید و منجر به تبعید امام به ترکیه گردید.

به دنبال گسترش نهضت امام خمینی موجى از مخالفت‌ها علیه حضور مستشاران آمریکایى در اعتراضات سیاسى سال 56- 1357 و تظاهرات و راه‌پیمایى‌هاى ضددولتى در خیابان‌ها به وقوع پیوست. مردم همراه حمل پرچم‌ها، پلاکاردها، تصاویر شخصیت‌هاى مختلف و فریادهاى اعتراض‌آمیز علیه شاه و مقامات سیاسى داخلى، در مخالفت با حضور خارجى‌ها، علیه آمریکا، شوروى، انگلیس، چین و اسراییل نیز شعار دادند. شعارهایی از قبیل: «آزادى نهایى جمهورى اسلامى، پیروزى نهایى اخراج آمریکایى»[3]

 

علل کلی مخالفت ایرانیان با حضور آمریکاییان

اعتراض و مخالفت ایرانیان با اقامت اتباع آمریکایى در کشور را باید ناشى از سیاست‌هاى دولت آمریکا در ایران دانست که عمده‌ترین دلایل این مخالفت‌ها بدین شرح بود:

ـ سیاست‌هاى استعمارى آمریکا پس از سال 1332 که با سازمان‌دهى کودتاى  28 مرداد و ساقط کردن دولت ملّى دکتر محمد مصدق و شکست نهضت ملی شدن نفت و روى کار آوردن دولت نظامى  فضل‌الله زاهدى، دخالت‌هاى مستقیم در امور داخلى ایران را آغاز کرد.

ـ حمایت و پشتیبانى همه‌جانبه‌ى آمریکا از رژیم محمدرضا شاه که طى 37 سال سلطنت، با نام پادشاه حکومت مشروطه، حکمرانى بر سیستم استبدادى را در ایران برعهده داشت.

ـ فروش تسلیحات و جنگ افزارهاى مدرن به ویژه تجهیزات ضدشورش، به منظور سرکوبى تظاهرات خیابانى مردم از سوى دولت آمریکا به شاه.

ـ نفوذ و سلطه‌ى مستشاران آمریکایى در دستگاه‌هاى امنیتی، لشکرى و کشورى و اعطاى امتیازات و تسهیلات اختصاصى به آن‌ها و قایل شدن تبعیض میان آمریکایى‌هاى شاغل در کشور با همردیفان ایرانى‌شان از سوى دولت ایران.[4]

بنابر آن‌ چه گذشت، مخالفت با  حضور مستشاران آمریکایى مقیم ایران طى دوران انقلاب و به ویژه در ماه‌هاى پایانى رژیم پهلوى، روندى رو به گسترش یافت. در آبان 57، وخامت اوضاع سیاسی در ایران بر وضعیت آمریکایی‌های مقیم ایران سایه انداخت و مردم با اعلام اعتراض به حضور مستشاران در تظاهرات و اعتصابات و همچنین با تهدید به قتل و انفجار اتومبیل و خانه‌ى آمریکایى‌ها، از آن‌ها مى‌خواستند که همراه خانواده‌هایشان ایران را ترک کنند. منابع غیرایرانى آمار متفاوتى را درباره‌ى تعداد آمریکایى‌هاى مقیم ایران ذکر کرده‌اند که اختلاف فاحشى با یک‌دیگر دارند.[5] با این حال «تحقیقات مجلس سناى آمریکا نشان داد که تعداد این افراد با احتساب خانواده‌هایشان در سال 1357 بین 40 تا 50 هزار نفر بوده است.»[6]

 

روحیه ضد آمریکایی مردم ایران در آبان 57

از اوایل آبان ماه، اعلامیه‌های تهدیدآمیزی در سفارت آمریکا و کنسولگری اصفهان منتشر گردید که باعث ترس و وحشت جامعه آمریکایی می‌گردید. در یکی از این اعلامیه‌ها آمده بود: «یانکی ملعون. با این که شما به خوبی درباره حکومت سلطنتی شاه و قتل عام‌های او مطلعید، اما وقتی تمام مردم آزاده این دژخیم را محکوم می‌کنند شما و رئیس جمهور لعنتی شما از او حمایت می‌کنید. این دلیل نفرت تمام مردم ایران از شما می‌باشد. مرگ بر امپریالیسم. مرگ بر صهیونیسم. مرگ بر کمونیسم. زنده باد اسلام.»[7] نزدیک به این زمان، کنسول شیراز به آمریکایی‌های مقیم این شهر اخطار داد نسبت به گذشته کمتر در خیابان‌ها ظاهر شوند. این اخطار به دنبال تهدید مردم به سه زن آمریکایی مقابل بازار وکیل شیراز صورت گرفت.[8] در نتیجه فرماندهی گروه هیأت مستشاری نظامی گزارشی درباره تهدیدهای ضد آمریکایی تهیه کرد تا به اطلاع مقامات بلندپایه سفارت برسد.[9] در 14 آبان، 200 نفر از کارکنان آمریکایی صندوق تأمین اجتماعی به درخواست مردم از اداره خارج و به منازل خود هدایت شدند.[10] در همین روز به سفارت انگلیس در تهران حمله شد و به دنبال آن، سفارت آمریکا به جامعه آمریکایی توصیه کرد در خانه بمانند و ضمن تعطیل شدن مدارس آمریکایی[11] عده‌ای از افراد پلیس، مأمور حفاظت از سفارت آمریکا شدند.[12] پس از وقوع حوادث اواسط آبان 57، سایروس ونس (وزیر خارجه آمریکا) به کلیه نمایندگی‌های سیاسی و کنسولی اطلاع داد از مسافرت غیرضروری به ایران پرهیز کنند.[13] از اواسط آبان 57، در دانشکده‌های افسری تهران نشانه‌هایی از برخوردهای ضد آمریکایی مشاهده گردید[14] و به خانه سه آمریکایی در تهران با بمب آتش‌زا حمله شد. سولیوان درخواست کرد یک گروه اعزامی پلیس در این منطقه مستقر شود.[15]

آمریکایی‌های مقیم ایران به شدت از اوضاع بیمناک بودند.[16] تظاهرکنندگان ایرانی، کارمندان آمریکایی را وادار به خروج از ادارات شرکت مخابرات کردند[17] و در اواخر آبان، اتومبیل‌های سه تن از کارمندان شرکت بِل هلی‌کوپتر به آتش کشیده شد.[18] از سوی دیگر گروه توحیدی صف در اعلامیه‌ای به تمام خارجی‌ها دستور داد ظرف 30 روز ایران را ترک کنند. در اصفهان سه استاد دانشگاه آمریکایی به دلیل دریافت یادداشت‌های تهدیدآمیز برای عدم خروج از خانه، منزلشان را ترک نکردند. در این شهر همچنین یادداشت‌های تهدیدی بر روی اتومبیل‌های آمریکایی‌ها مشاهده می‌گردید. در این راستا شرکت‌های آمریکایی آی.بی.ام، کنترل دیتا کورپریشن و هرین انیترتنال به کارمندان و خانواده‌های خود دستور دادند از ایران خارج شوند. تگزاس اینسترومنتس و یونایتد تکنولژیر در حال خارج کردن خانواده‌های خود بودند و بِل هلیکوپتر اینترنشنال به دلیل خروج بسیاری از کارمندانش منتظر ورود افراد جدید بود. این به معنای کاهش 125 کارمند برای هر یک از ماه‌های آبان و آذر و به جز 100 کارمندی بود که پیش از این اجازه خروج از ایران گرفته بودند.[19] علاوه بر این احساسات ضد آمریکایی در بین ایرانی‌های مقیم آمریکا نیز شدت گرفته بود. در آبان ماه، گروهی از دانشجویان ایرانی در کانزاس سیتی در برابر هتلی که کارتر نشست مطبوعاتی داشت اجتماع کرده و شعارهایی با مضمون کارتر از قصاب حمایت می‌کند، برنامه حقوق بشر از قتل عام ایرانیان حمایت می‌کند با خود حمل می‌کردند[20] و 400 دانشجوی ایرانی در مقابل کاخ سفید دست به تظاهرات زدند و ضمن محکوم کردن حکومت نظامی خواستار خروج آمریکایی‌ها از ایران شدند.[21]

 

روند خروج آمریکایی‌ها از ایران در آبان 57

مقام‌های وزارت دفاع آمریکا در آغاز این حوادث اعلام کردند هیچ برنامه‌ای برای تخلیه آمریکایی‌های ساکن ایران در دست ندارند.[22] هنری پرشت[23] نیز گفت آمریکایی‌های ساکن ایران در خطر نیستند.[24] بحث‌های جدی نیز بین ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در ایران با وزارت امورخارجه‌ی آمریکا و برژینسکی[25] در گرفت که آیا خارج کردن خانواده‌های آمریکایی از ایران موقعیت شاه را تضعیف خواهد کرد یا خیر؟. سولیوان هنوز با خروج هیچ‌ کس موافق نبود. برژینسکی و کاخ سفید در جستجوی راهی بودند که هر چه بتوانند، تعداد بیشتری از افراد را خارج کنند.[26]   

با این حال از 10 آبان 57، که مراکز فعالیت چند مؤسسه آمریکایی آتش زده شد، روند خروج آمریکایی‌ها رو به افزایش نهاد.[27] در 13 آبان 57، به آمریکایی‌های مقیم ایران اخطار داده شد هر چه سریع‌تر خاک ایران را ترک کنند.[28] در این زمینه خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرد که به علت وخامت اوضاع، خانواده‌های آمریکایی روز جمعه ایران را ترک گفته‌اند و دیروز مردان آمریکایی، عده‌ی زیادی از زنان و کودکانشان را به فرودگاه بردند، اما خود آن‌ها در تهران مانده‌اند.[29]

در اواسط آبان، برخوردهای ضد آمریکایی در اصفهان افزایش یافت و در نتیجه 51 نفر از کارکنان و 96 نفر از خانواده‌های وابسته به شرکت بِل هلیکوپتر، ایران را ترک کردند.[30] به دنبال این جریانات دولت برای حفاظت از کنسولگری اصفهان نیروهای امنیتی نقویتی در نظر گرفت.[31] در 26 آبان خبرگزاری یونایتدپرس اطلاع داد بیش از چهار هزار نفر از 41000 آمریکایی و وابستگان آن‌ها از ایران خارج شده‌اند[32] و سی و هفت هزار آمریکایی در ایران باقی هستند.[33] با وضعیت نسبتاً آرام پس از تشکیل دولت نظامی، مدرسه آمریکایی‌ها در تهران مجدداً بازگشایی شد.[34] در هفته سوم آبان سفارت به ارزیابی جامعه آمریکایی پرداخت و متوجه دو خطر عمده، یعنی گیر افتادن در خیابان‌ها و حملات گروه‌های سازمان یافته تروریستی علیه آمریکایی‌ها شد. سفارت می‌دانست این حملات بیشتر از سوی دو گروه چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق صورت می‌گیرد. با توجه به این که دولت آمریکا حمایت خود را از دولت نظامی اعلام کرده بود، سولیوان پیش‌بینی کرد این خطرات روزافزون باشد.[35] بر اساس گزارش کنسول اصفهان در روزهای پایانی آبان، 9 وسیله نقلیه آمریکایی‌ها به آتش کشیده شد، نامه‌های تهدیدآمیزی بسیاری پخش گردید و 614 آمریکایی این شهر را ترک کردند.[36]

 

وضعیت اتباع آمریکایی در آذر 57

در هفته اول آذر، گزارش‌های متعددی از بروز خشونت نسبت به جامعه آمریکایی در اصفهان دریافت شد.[37] یک بمب عمل نکرده در تعمیرگاه تخصصی هلیکوپترسازی بِل در اصفهان کشف شد. در حادثه دیگری، خودرو یکی از کارکنان شرکت ارتباط راه دور[38] و اتومبیل یکی از کارشناسان بِل هلیکوپتر به آتش کشیده شد.[39] چندی بعد، خانه یک کارمند بِل هلیکوپتر[40] و یک آمریکایی دیگر بمب‌گذاری شد[41] و خشونت‌ها نسبت به آمریکایی‌ها پررنگ‌تر گردید.[42] در 11 آذر، گروهی از مردم در تهران به سفارت آمریکا نزدیک شدند که با عکس‌العمل سربازها پراکنده گردیدند.[43] در پائیز 57، جوّ نفرت از خارجی‌های مقیم ایران و به خصوص آمریکایی‌ها شدت گرفت و گاه خبرنگاران خارجی که برای تهیه خبر به ایران می‌آمدند مضروب می‌شدند. آمریکایی‌های ساکن ایران و مشغول در مؤسسات نظامی و مؤسسات تولیدی و عمرانی در وضعیت تشویش و نامطمئن نسبت به آینده به سر می‌بردند.[44] از هنگامی که بسیاری از تظاهرات‌ها و برخوردها در مناطقی که بیگانگان زندگی می‌کردند به وقوع پیوست، جامعه آمریکایی به شدت نگران و عصبی گشت.[45]

در اواسط آذر، ارتباط تلفنی سفارت آمریکا با خارج قطع گردید و موجب نگرانی آمریکایی‌های مقیم تهران و مستشاران نظامی گردید. علت قطع تلفن کم‌کاری شرکت مخابرات بود.[46] با توجه به نزدیک شدن به روزهای تاسوعا و عاشورای محرم 57، از آن جایی که رژیم پیش‌بینی می‌کرد مردم حضور پررنگی در صحنه داشته باشند به اردشیر زاهدی در آمریکا دستور داده شد سفر عکاس مجله تایم و خبرنگار و تصویربردار شبکه آمریکایی سی.بی.اس که برای پوشش خبری قرار بود وارد ایران شوند را به نحوی که موجب دلخوری آن‌ها نگردد به تأخیر اندازد. با این حال، دو نفر از خبرنگاران آمریکایی مجله نیوزویک که بدین منظور وارد ایران شده بودند مورد ضرب و شتم از سوی مأموران انتظامی قرار گرفتند که خبر این حادثه به سرعت منتشر گردید و رژیم سعی کرد از آن‌ها دلجویی کند.[47]

سولیوان، در بخشی از خاطراتش بیان کرده که با فرا رسیدن ماه محرم، که ماه عزاداری شیعیان است و راه‌پیمایی بزرگی هم برای روزهای تاسوعا و عاشورا از سوی تظاهر کنندگان پیش‌بینی شده بود، تصمیم گرفته شد که مدارس آمریکایی قبل از این تاریخ تعطیلات کریسمس را آغاز کنند و برای خانواده‌های آمریکایی امکان مسافرت فراهم گردد. اعضای سفارت و مأموران رسمی آمریکا نیز خواهان تسهیلاتی برای مسافرت خانواده‌های خود شدند و ترتیبی داده شد که این خانواده‌ها برای تعطیلات کریسمس به چند شهر اروپایی بروند و تا زمانی که اوضاع ایران به حال عادی بازنگشته، در این شهرها بمانند.[48]

روز شانزدهم آذر 250 نفر از کارکنان شرکت بِل هلى‌کوپتر ایران را ترک کردند. یک روز بعد 1200 نفر با هواپیماهاى بارى از فرودگاه مهرآباد به مقصد آمریکا پرواز کردند.[49]در سندی از مجموعه‌ی اسناد ساواک به تاریخ 17 / 9 / 1357، یکی از گزارش‌ها با طبقه ‌بندی حفاظتی «خیلی محرمانه» درباره‌ی خروج کارکنان غیرنظامی و خانواده‌هایشان و نیز خروج خانواده‌های کارکنان نظامی آمریکایی از ایران خبر داده است. به گفته ساواک، انتشار این اخبار از سوی صاحب‌خانه‌های آمریکایی‌ها در شهر تهران، وحشت تعدادی از اهالی پایتخت را فراهم ساخت. در این گزارش چنین آمده است:

«به ‌طوری که در شهر شایع است، کارکنان غیرنظامی آمریکایی به تدریج ظرف امروز و فردا خود و خانواده‌شان به دستور دولت آمریکا تهران را ترک می‌نمایند و به صاحب‌ خانه‌های خود گفته‌اند که ظرف امروز (17 / 9 / 1357) دولت ایران مورد حمله قرار خواهد گرفت. ضمناً کارکنان نظامی آمریکایی خانواده‌های خود را از ایران خارج نموده‌اند. این امر ضمن این ‌که به ‌وسیله‌ی صاحب ‌خانه‌ها که مستأجر آن‌ها آمریکایی بوده‌اند، به دوستان و نزدیکان خود گفته شده، موجب افزایش وحشت بعضی از اهالی شده است. ضمناً امروز صبح گفته شده است که دو فروند هواپیمای آمریکایی تعدادی از آمریکایی‌های مقیم ایران را به ترکیه انتقال داده‌اند که در آن‌جا مانده تا چنانچه ظرف یک هفته وضع ایران خوب شود مراجعت نمایند. در غیر این‌صورت از همان طریق به آمریکا بروند.»[50] 

تظاهرکنندگان روزهای تاسوعا و عاشورا، شعارهایی نیز بر ضد آمریکا سر دادند.[51] در همین زمینه سفارت به جامعه آمریکایی هشدار داد در رفت و آمدهای خود دقت زیادی به عمل آورند.[52] از روز هجدهم آذر فرودگاه جز براى خروج آمریکایى‌ها، براى ورود و خروج بقیه افراد تا چهار روز بعد بسته بود.[53] در 19 آذر، هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا شروع به بیرون بردن صدها آمریکایی غیرنظامی از ایران کردند.[54]

دزموند هارنی، دیپلمات انگلیسی، خروج آمریکایی‌ها از ایران را به واقعه «دنکرک» تشبیه کرد: بندرى در فرانسه که نیروهاى انگلیسى پس از دریافت تلفات، دستپاچه از آن‌جا به طرف کشورشان عقب‌نشینى کردند.[55]

در 20 آذر 57، وزارت خارجه آمریکا درباره وضعیت ایران مطالبی را برای سفارت ارسال کرد. دولت آمریکا نمی‌توانست زمان دقیق بازگشت آمریکایی‌های مقیم ایران را مشخص کند و فقط اطلاع داشت گروه کثیری از آن‌ها به مناسبت کریسمس از ایران خارج خواهند شد. اگر اوضاع در ایران وخامت بیشتری پیدا می‌کرد، سفارت طرح‌هایی برای کمک به اتباع خود در اختیار داشت. آن‌ها از تدابیر، اطلاعات و گزارش‌هایی که سولیوان راجع به اوضاع ایران به واشنگتن ارسال می‌کرد راضی بودند. او بی نهایت نگران رفاه آمریکایی‌ها بود و در این زمینه بارها با مقام‌های ایرانی گفتگو کرد. در این برهه دولت آمریکا قصد داشت به وابستگان رسمی خود در ایران فرصت ترک موقت ایران را پیشنهاد کند.[56]

 

فعالیت‌های ضد آمریکایی در دی‌ماه 57

جان استمپل وابسته‌ سیاسی‌ سفارت‌ آمریکا در ایران‌ و از ناظران رخدادهاى ایران در این دوره، بیان کرده است که «با پایان یافتن ماه نوامبر (آذر ماه) صدها تن از آمریکاییان در خانه‌هاى خود یا زیر برف پاک‌کن اتومبیل‌هاى خود، یادداشت‌هایى دیدند که نوشته شده بود: مرگ بر امپریالیسم آمریکا. اگر از ایران بیرون نروى، تو و خانواده تو را خواهیم کشت یا اتومبیل و خانه‌ات را منفجر خواهیم کرد. این پیام را به تمام دوستان آمریکایى خود برسان».[57] بنابر این هر چه قیام انقلابی مردم ایران به جلو پیش می‌رفت امنیت جانی و خروج آمریکایی‌ها از ایران حساسیت ویژه‌ای پیدا می‌کرد. اقدامات ضد آمریکایی در دی ماه نیز ادامه یافت.[58] نفرت از آمریکایی‌ها شدت یافته بود[59] و بسیاری از آن‌ها از این که مورد ضرب و شتم واقع شوند وحشت داشتند.[60]

در دوم دی 57، مدیر عامل آمریکایی شرکت خدماتی نفتی اسکو در اهواز هنگامی که به محل کار خود می‌رفت ترور شد.[61] از مهمترین وقایع ضد آمریکایی در این ماه این بود که برای اولین بار مردم تظاهرکننده در روز سوم دی 57، به ساختمان اصلی سفارت آمریکا در تهران حمله کردند. مردم، اتومبیل سفارت را که قصد ورود به محوطه را داشت آتش زدند. با تماس‌هایی که گرفته شد دولت گروهی از نیروهای نظامی را برای حفاظت از سفارت به منطقه فرستاد. سفیر نیز اجازه پرتاب چند نارنجک و گاز اشک‌آور به خارج از سفارت را صادر کرد. جمعیت در ساعت 5 / 12 ظهر نزدیک سفارت شدند و در ساعت 45 / 1 بعدازظهر پراکنده شدند. سولیوان همچنین با زاهدی در آمریکا تماس گرفت و ضمن مطلع نمودن او قول مساعدت گرفت.[62] دانشجویان پشت سر هم شعار می‌دادند و شعار مرگ بر جیمی کارتر نیز جزء آن بود. علت حمله دانشجویان به سفارت آمریکا و دادن شعارهائی بر ضد کارتر، پشتیبانی آمریکا از رژیم شاه بود. به دنبال آن بود که عده‌ای از مأمورین امنیتی بلافاصله از آمریکا به تهران فرستاده شدند تا به حفظ جان و مال آمریکایی‌ها بپردازند.[63] دو روز بعد، مردم مجدداً به سفارت نزدیک شدند که با تیراندازی هوایی پراکنده گشتند.[64]

در 7 دی، انجمن فرهنگی ایران و آمریکا در تهران به آتش کشیده شد.[65] در 8 دی مردم اهواز و در 9 دی، مردم مشهد به ساختمان انجمن ایران و آمریکا حمله کردند. در همین روز مردم تبریز کنسولگری آمریکا را در پی کشته شدن یکی از اهالی به آتش کشیدند.[66] سولیوان پس از این وقایع از وزارت امور خارجه آمریکا درخواست کرد مجوز لازم برای بسته‌بندی و حمل اسباب منزل و ماشین‌های شخصی به محل امن داده شود. او قصد داشت مرحله اول از طرح خروج اضطراری را که خروج داوطلبانه بود اعلام کند.[67] در 25 دی یک سرهنگ هوائی آمریکا در کرمان[68] و در 26 دی رئیس ستاد مستشاری آمریکا در خانه‌اش در تهران و در همین روز به قتل رسیدند.[69] پس از این حوادث فاجعه‌بار برای جامعه آمریکایی ساکن ایران، سفارت آمریکا اعلام کرد آمریکایی‌ها در روز اربعین از خانه‌های خود خارج نشوند.[70] در روزهای آغازین این ماه آمریکایی‌ها و خارجی‌های مقیم ایران بستگان خود را از ایران خارج کرده بودند ولی همچنان در محل کار خود حاضر می‌شدند.[71] به دنبال قتل یک کارشناس آمریکایی در اهواز، یک هواپیمای آمریکایی یکصد آمریکایی مقیم ایران را از اهواز خارج کرد.[72]

 

خروج آمریکایی‌ها در دی ماه 57

سولیوان سفیرکبیر آمریکا در تهران که به گفته‌ى استمپل در ماه‌هاى گذشته با خروج آمریکایى‌ها از ایران مخالف بود،[73] در پى گسترش تهدیدات در دى ماه (دسامبر) «توصیه کرد تمام وابستگان آمریکاییان، اعم از وابستگان کارکنان دولتى یا مشاغل خصوصى، به علت کمبود روزافزون سوخت و غذا، ایران را ترک نمایند. خروج اجبارى کارمندان رسمى غیرلازم و تمام وابستگان کارکنان رسمى ایالات متحده که بعد از خروج‌هاى داوطلبانه در ماه دى (دسامبر) باقى‌مانده بودند، روز سى‌ام دسامبر آغاز شد. در این زمان بود که مرى سولیوان، همسر سفیرکبیر، ایران را ترک کرد.»[74] کار خروج اتباع آمریکایی از آغاز دی ماه به مراتب سخت‌تر شد زیرا کارکنان هواپیمایی کشوری اعلام کرده بودند از فرود هواپیماهای آمریکایی و اسراییلی در فرودگاه تهران جلوگیری خواهند کرد.[75] به خصوص که به علت خودداری کارکنان فرودگاه از کار برای هواپیماهای آمریکایی، تلاش آن‌ها برای خروج شمار زیادی از کارشناسان آمریکایی پیشرفت کندی داشت. ولی کمی بعد، خروج خارجیان از ایران ادامه یافت.[76] سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در این باره گفت: به طور متوسط روزانه 500 آمریکایی از ایران خارج می‌شوند[77] و از آبان تا دی 1357، سی هزار آمریکایی ایران را ترک گفته بودند و بقیه نیز قصد عزیمت از ایران را داشتند. سولیوان پیش از دولت آمریکا سقوط شاه را تشخیص داده بود و دولت این کشور در مقابل این واقعیت که سولیوان بارها درباره آن هشدار داده بود سیاست مشخصی نداشت. بر طبق گفته سولیوان اگر در آمریکا به توصیه‌های او توجه می‌شد به منافع آمریکا در ایران لطمه زیادی وارد نمی‌گردید و آمریکایی‌های مقیم ایران می‌توانستند به کار و زندگی خود ادامه دهند اما این مسئله عملی نگردید و در نتیجه سولیوان، جلسه‌ای اضطراری برای خروج آمریکایی‌های مقیم ایران برگزار کرد.[78]

 

احساسات ضد آمریکایی مردم ایران در بهمن 57

در بهمن 57 که سیر انقلاب در ایران روند تندتری به خود گرفت احساسات ضد آمریکایی به عنوان حامیان شاه، شدت بیشتری یافت. در 5 بهمن، کارکنان هلیکوپترسازی ایران، کارکنان آمریکایی را اخراج کردند. [79] در 8 بهمن، کنسول آمریکا به دلیل نداشتن تأمین جانی به خانه آیت‌الله خادمی پناهنده شد[80] و در روز بعد یک نظامی آمریکایی در مقابل منزلش به قتل رسید. پس از آن بود که دولت آمریکا دستور تخلیه کلیه غیرنظامیان و خانواده‌های آمریکایی مقیم ایران را صادر کرد.[81] امام در بدو ورود خود به کشور فرموده بودند ایران به زودی از چنگال دو ابرقدرت رها گشته و مستشاران آمریکایی ایران را ترک خواهند کرد.[82] بر طبق نظر سفارت، سخنرانی امام در بهشت زهرا ضد خارجی و ضد آمریکایی بود.[83] احساسات ضد آمریکایی نه تنها پایان نیافته بود بلکه مقارن با ورود امام، نسبت به ژنرال هایزر که در این زمان در ایران حضور داشت حساسیت و خصومت بالایی وجود داشت.[84] در 14 بهمن گزارشی درباره امنیت آمریکایی‌هایی که هنوز در ایران حضور داشتند تهیه شد و در آن استنباط گردید که آن‌ها به شدت در خطر هستند چون نفرت و خشونت نسبت به آمریکایی‌ها در ایران به اوج خود رسیده است.[85] در 18 بهمن یک تبعه آمریکا که در اصفهان یک راننده را مضروب کرده بود دستگیر و پس از پرداخت دیه آزاد گردید.[86] در روز 22 بهمن، کنسول تبریز از زد و خورد شدید در کنسولگری خبر داد[87] که باعث شد کنسولگری به وسیله نیروهای انقلابی تسخیر شود. کنسول و کارمندان پس از چند روز به تهران فرستاده شدند.[88] یک روز پس از پیروزی انقلاب کارمندان آمریکایی فرماندهی هوابرد نظامی به همراه یکی از کارمندان سفارت که در آن موقع در آن جا حضور داشت دستگیر شدند و سفارت برای یافتن مکان آن‌ها با نیروهای انقلابی تماس گرفت ولی تائیدیه‌ای نگرفت. تعدادی از آمریکایی‌های غیرنظامی نیز به وسیله نیروهای انقلابی تحت عنوان پرس و جو دستگیر شده[89] و در روز بعد آزاد شدند.[90] یک روز پس از پیروزی انقلاب، آمریکا جهت حفاظت از سفارت شصت و نه تفنگدار دریایی را در مرزهای ایران و ترکیه مستقر کرد تا در صورت لزوم به کمک نوزده تفنگدار دریایی مستقر در سفارت بپیوندند. همچنین شش فروند هلیکوپتر در ترکیه در حال آماده باش به سر می‌بردند تا در صورت لزوم هفت هزار آمریکایی باقی مانده در ایران را از کشور خارج کنند.[91]

از شروع جنبش‌های انقلابی مردم مسلمان ایران در سال 1357، با وجود تهدیدها، انفجار بمب و سوءقصد به جان آمریکایی‌ها، سفارت آمریکا نسبتاً از این حوادث مصون مانده بود. سولیوان در 23 بهمن به واشنگتن گزارش داد عناصر میانه رویی که جزو اطرافیان امام بودند از جمله ابراهیم یزدی نقش بسیار مفیدی در حفاظت از جان آمریکایی‌ها و تأمین امنیت سفارت به عهده داشته‌اند. او معتقد بود نیروهای مختلفی در اطراف امام بودند که یزدی کنترلی بر آن‌ها نداشت. سفارت تلاش می‌کرد با نیروهای امنیتی طرفدار امام تماس بگیرد و بر آن‌ها فشار وارد کند تا به رفتار مناسبشان با آمریکایی‌ها ادامه دهند. آن‌ها بدین منظور از کانال‌های زیادی وارد شدند.[92] با همه این تلاش‌ها آن‌ها با یک حادثه غیرمترقبه روبرو شدند. در 25 بهمن سفارت آمریکا در تهران توسط اعضای چریک‌های فدایی خلق اشغال شد و بلافاصله پاسداران کمیته‌های انقلاب و دولت موقت در صدد بیرون راندن آن‌ها از محل برآمدند که چریک‌ها پس از چند ساعت اشغال سفارت محل را ترک کردند.[93] بعد از این حادثه 200 نفر از کارکنان سفارت و خانواده‌های آن‌ها با یک هواپیمای اختصاصی ایران را ترک کردند.[94]

 

روند خروج اتباع آمریکایی در بهمن 57

با بازگشایی فرودگاه‌های کشور از تاریخ دهم بهمن 1357، آمریکایی‌هایی که تا آن روز موفق به خروج از ایران نشده بودند، برای رفتن با پروازهای منظم هواپیماهای نظامی آمریکا از هم پیشی می‌گرفتند. خبرگزاری‌ها در روز سه شنبه، دهم بهمن ماه سال 1357 خبری را منتشر نمودند که «مؤید خروج بستگان کارکنان دولت آمریکا از ایران توسط 200 هواپیمای آمریکایی بود.» این خبر حکایت از شتاب دولت آمریکا برای خارج ساختن اتباع خود از ایران می‌نمود.

روزنامة اطلاعات در چهارشنبه یازدهم بهمن ماه 1357 به نقل از آسوشیتدپرس و فرانس پرس خبر داد: «وزارت امور خارجه‌ی آمریکا دستور تخلیه‌ی کارکنان غیرنظامی و همه‌ی اعضای خانواده‌ی کارکنان نظامی آمریکا را از ایران صادر کرد. منابع دولتی در واشنگتن گفتند که در بخشی از ‌نامه‌ی وزارت خارجه آمریکا تأکید شده است که اتباع آمریکایی باید هر چه زودتر ایران را ترک کنند. مقامات وزارت دفاع آمریکا گفتند که هواپیماهای حمل و نقل نظامی آمریکا طی دو ماهه‌ی اخیر، چند هزار تبعه‌ی آمریکا را به وطن‌شان بازگردانده‌اند.»[95] در همان روز خبرگزاری‌ها اعلام نمودند که اتباع آمریکایی به سرعت ایران را ترک می‌کنند، امروز هم قریب به 1200 نفر آمریکایی از ایران خارج شدند.

در روز 12 بهمن و هم زمان با ورود امام، 1333 آمریکایی ایران را ترک کردند.[96] از 4 بهمن تا 12 بهمن، 2800 آمریکایی از ایران خارج شده بودند و این خروج همچنان ادامه داشت.[97] در 13 بهمن، 1080 نفر[98] از کشور خارج شدند. در روز شنبه چهاردهم بهمن ماه سال 1357 مشخص می‌گردد که تاکنون سی و پنج هزار اتباع آمریکایی خاک ایران را ترک کرده‌اند و ده‌ها هزار نفر دیگر در تهران و سایر شهرستان‌ها باقی مانده‌اند که تدریجاً به کشور خودشان باز خواهند گشت.

 در 16 بهمن، 210 نفر[99] و در روز بعد حدود 200 تن که همگی آمریکایی بودند از ایران خارج شدند.[100] در 19 بهمن، 3000 آمریکایی منتظر ترک تهران بودند[101] چند روز بعد از اشغال سفارت آمریکا در 25 بهمن، آسوشیتدپرس گزارش داد دولت جدید ایران برای خروج هزاران آمریکایی مقیم ایران به آمریکا قول همکاری داده است اما مقام‌های رسمی نگران بودند که چپگراها در این امر اخلال کنند. آمریکا در صدد بود تعداد آمریکایی‌های مقیم ایران را از هفت هزار نفر به دو هزار نفر کاهش دهد و برای خروج چهار هزار نفر از آنان اعلام آمادگی شده بود.[102] در 29 بهمن، حدود هزار نفر از اتباع خارجی که اغلب آن‌ها آمریکایی بودند ایران را ترک کردند و حدود چهار هزار نفر دیگر از اتباع آمریکا و انگلیس آماده خروج از ایران شدند.

«بیل گی لرد» یکی از کارمندان شرکت آمریکایی «ای دی اس» در خاطراتش، اشاره به خروج اضطراری کارکنان سفارت آمریکا در سایگون افتاده که «چگونه کارمندان سفارت آمریکا به بالگردها آویزان شده و از ویتنام فرار کردند.»[103] تحت این شرایط، باقی مانده اتباع آمریکایی در کشور ایران نیز اقدام به خروج نموده و به جز یک تعداد بسیار محدود ولی نامشخص، مابقی آن‌ها ایران را ترک می‌گویند.

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . آمریکایی‌ها در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار با اعزام میسیونرهای مذهبی و به منظور تبلیغ دین مسیحیت وارد ایران شدند. در سال 1830م- 1208ش هریسون گری، اوتیس دوایت و الی اسمیت برای شناسائی حوزه جدید تبلیغات مذهبی به ایران آمدند. بنگرید: مستشاران آمریکائی در ایران به روایت اسناد، زینب احیائی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1382، ص 25.

[2] . بیانات امام خمینى در 17 / 7 / 1357، صحیفه‌ى نور، ج 2، ص  121.

[3] . برای اطلاع بیشتر از شعارهای ضد آمریکایی مردم در جریان انقلاب ر.ک. فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 482 تا 467.

[4] . احیائی، زینب، همان، ص 107.

[5] . اختلاف ارقام درباره‌ى تعداد آمریکایى‌هاى مقیم ایران بین 35 تا 58 هزار نفر است. رابرت هایزر تعدادآمریکایى‌ها را در اوایل اکتبر 1978، 58 هزار نفر دانسته است. (مأموریت مخفى هایزر در تهران، ترجمه‌ محمدحسین عادلى، تهران، رسا، 1376، ص 54) کریستن دلانوآ، تعداد آمریکایى‌ها را در سال 1356 بالغ بر  55 هزار نفر ذکر کرده است. (دلانوآ، کریستین، ساواک، ترجمه‌ى عبدالحسین نیک‌گهر، تهران، طرح‌نو،1371، ص 220) جان استمپل، تعداد آن‌ها را تا ژوئیه‌ى 1978، 54 هزار نفر آورده است. (استمپل، جان. دى.، درون انقلاب ایران، ترجمه‌ى منوچهر شجاعى، تهران، مؤسسه‌ى خدمات فرهنگى رسا، 1378، ص 209 و 202) جیمز بیل، تعداد آمریکایى‌ها را در پایان سال 1977 حدود 50 هزار نفر بیان کرده است. (بیل، جیمز، عقاب و شیر (تراژدى روابط ایران و آمریکا)، ج 1، ترجمه‌ى مهوش غلامى، کوبه، 1371، ص 340) مایکل له‌دین و ویلیام لوییس، تعداد پرسنل نظامى و غیرنظامى آمریکایى و خانواده‌هاى آن‌ها را در آستانه‌ انقلاب، متجاوز از 45 هزار نفر شمرده‌اند. ( له‌دین، مایکل و ویلیام لوییس، «پدر و پسر»، اعترافات شاه، ترجمه‌ى منوچهر مهرجو، تهران، انتشارات هفته، 1362، به نقل از سقوط ناگهانى، ص 79) سولیوان، تعداد آمریکایى‌ها را در آغاز سال 1978 نزدیک به 35 هزار نفر گفته است. (سولیوان، ویلیام و آنتونى پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه‌ى محمود طلوعى، تهران، نشر علم، 1375، ص191)

[6] . عبدالرضا هوشنگ مهدوى، سیاست خارجى ایران در دوره‌ى پهلوى، تهران، البرز، 1375، ص  406.

[7] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، روزشمار انقلاب اسلامی (بخش اول)، کتاب نهم، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بهار 1387، سند ش 109، ص 226.

[8] . کیهان، ش 10596، 4 / 8 / 1357، ص 1.

[9] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 117، ص 241 ـ 236.

[10] . همان، ص 220. همچنین ر.ک. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 15، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 219.

[11] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 127، ص 256.

[12] . همان، سند ش 130، ص 261.

[13] . اسناد لانه جاسوسی، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 130، ص 260.

[14] . همان، ، سند ش 148، ص 281 ـ 279.

[15] . همان، سند ش 147، ص 278.

[16] . همان، سند ش 137، ص 266.

[17] . همان، سند ش 176، ص 314؛ سند ش 177، ص 315.

[18] . همان، سند ش 192، ص 337.

[19] . همان، سند ش 149، ص 283 ـ 282.

[20] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب پانزدهم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، پاورقی، ص 433.

[21] . همان، کتاب شانزدهم، پاورقی، ص 88.

[22] . کیهان، ش 10601، 10 / 8 / 1357، ص 4؛ نک: اطلاعات، ش 15748، 10 / 8 / 1357، صفحه آخر.

[23] . «هنری پرشت» وابسته سیاسی-نظامی سفارت آمریکا در سال‌های 1972 تا 1976 و مسئول دفتر امور ایران در وزارت خارجه آمریکا بین سال‌های 1978 تا 1980 بود.

[24] . کیهان، ش 10603، 13 / 8 / 1357، ص 19.

[25] . زبیگنیو برژینسکی، سیاستمدار و استراتژیست برجسته آمریکایی، از سال 1977 تا 1981 مشاور امنیت ملی آمریکا بود و نقش به سزایی در رویکرد دولت آمریکا در قبال تحولات انقلابی ایران داشت.

[26]- استمپل، پیشین: ص 241.

[27] . خاطرات دو سفیر، پیشین، ص 191.

[28] . اطلاعات، ش 15750، 13 / 8 / 1357، ص 1 و 4.

[29]- روزنامه اطلاعات، شمارة 1575، شنبه 13 آبان ماه 1357: 4.

[30] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، روزشمار انقلاب اسلامی، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 120، ص 246 ـ 245؛ نک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب پانزدهم، ص 254، 315.

[31] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب پانزدهم، ص 189.

[32] . همان، کتاب شانزدهم، ص 289.

[33] . عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج 2، تهران، گفتار، 1370، ص 376.

[34] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، روزشمار انقلاب اسلامی، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 177، ص 314.

[35] . همان، سند ش 179، ص 319 ـ 316.

[36] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، روزشمار انقلاب اسلامی، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 196، ص 340.

[37] . همان، سند ش 217، ص 369.

[38] . همان، سند ش 205، ص 352 ـ 351.

[39] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هفدهم، ص 150.

[40] . همان، کتاب هجدهم، ص 214.

[41] . همان، ص 316.

[42] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، روزشمار انقلاب اسلامی، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 236، ص 418 ـ 417؛ سند ش 241، ص 429؛ سند ش 250، ص 458 ـ 457؛ سند ش 260، ص 488 ـ 483؛ سند ش 270، ص 506 ـ 502؛ سند ش 281، ص 531 ـ 530؛ سند ش 296، ص 555؛ سند ش 310، ص 581؛ سند ش 326، ص 603 ـ 602؛ سند ش 332، ص 621؛ سند ش 341، ص 638.

[43] . همان، سند ش 236، ص 418؛ نک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هجدهم، پاورقی، ص 5.

[44] . مجله خواندنیها، س 39، ش 14، 25 / 9 / 1357، ص 24 و 72.

[45] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 245، ص 438.

[46] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب هجدهم، ص 123.

[47] . در آستانه انقلاب اسلامی (اسنادی از واپسین سال‌های حکومت پهلوی)، به کوشش جلال فرهمند، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول، 1384، ص 61 ـ 59.

[48]- سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، انتشارات هفته، 1361، ص 191.

[49] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 250.

[50]- مستشاران آمریکایی در ایران به روایت اسناد، پیشین، ص 515.

[51] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم ، سند ش 300، ص 564.

[52] . همان، سند ش 303، ص 569.

[53] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 250.

[54] . کرباسچی، غلامرضا، روزشمار روابط ایران و آمریکا، تهران، چاپ اول، 1380، ص 306.

[55] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین.

[56] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 305، ص 573 ـ 572.

[57] . استمپل، پیشین، ص 223 و  208.

[58] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 354، ص 662 ـ 661؛ سند ش 356، ص 665 و 667؛ سند ش 361، ص 674 ـ 673؛ سند ش 363، ص 677؛ سند ش 364، ص 679؛ سند ش 367، ص 684؛ سند ش 367، ص 686 ـ 685؛ سند ش 368، ص 687؛ سند ش 374، ص 695؛ سند ش 379، ص 702.

[59] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش دوم، کتاب دهم، سند ش 1، ص 4 ـ 3.

[60] . شوکراس، ویلیام، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، نشر ذهن آویز، 1387، ص 8.

[61] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 354، ص 661.

[62] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 357، ص 668 ـ 667؛ نک: خاطرات دو سفیر، پیشین، ص 199 ـ 198.

[63] . مجله خواندنیها، س 39، ش 18، 23 / 10 / 1357، ص 24 و 68.

[64] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 365، ص 682.

[65] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب بیست و دوم، ص 374.

[66].کرباسچی،پیشین،ص310.  

 [67] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 376، ص 698 ـ 697.

[68] . عاقلی، ج 2، پیشین، ص 391؛ نک: کرباسچی، پیشین، ص 318.

[69] . اطلاعات، 26 / 10 / 1356، ش 15761، ص 7 و 2.

[70] . عاقلی، ج 2، پیشین، ص 393.

[71] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش اول، کتاب نهم، سند ش 363، ص 678.

[72] . عاقلی، ج 2، پیشین، ص 383.

[73] . استمپل به این موضوع در کتاب خود درون انقلاب ایران، ص 209 اشاره کرده است.

[74] . استمپل، پیشین، ص  224

[75] . سمیعی، احمد، سی و هفت سال، تهران: شباویز، چاپ چهارم، دی 1367، ص 146.

[76] . کرباسچی، پیشین، ص 312 ـ 311؛ نک: عاقلی، ج 2، پیشین، ص 384.

[77] . کرباسچی، پیشین، ص 315.

[78] . خاطرات دو سفیر، پیشین، ص 205 ـ 204.

[79] . کرباسچی، پیشین، ص 320.

[80] . سمیعی، پیشین، ص 176.

[81] . کرباسچی، پیشین، ص 322؛ نک: سمیعی، پیشین، ص 177.

[82] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش دوم، کتاب دهم، سند ش 9، ص 14.

[83] . همان، سند ش 21، ص 25.

[84] . همان، بخش دوم، کتاب دهم، سند ش 21، ص 26.

[85] . همان، سند ش 27، ص 34 ـ 32؛ سند ش 33، ص 45 ـ 43.

[86] . کرباسچی، پیشین، ص 326.

[87] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش دوم، کتاب دهم، سند ش 50، ص 77 ـ 76.

[88] . همان، سند ش 50، ص 84 ـ 78.

[89] . همان، سند ش 53، ص 90 ـ 89.

[90] . همان، سند ش 55، ص 93.

[91] . کرباسچی، پیشین، ص 327.

[92] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش دوم، کتاب دهم، سند ش 55، ص 93.

[93] . کرباسچی، پیشین، ص 328.

[94] . همان، ص 330.                                                                                      

[95]- روزنامة اطلاعات، شمارة 15773: ص 8؛

[96] . اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش دوم، کتاب دهم، سند ش 9، ص 13.

[97] . همان، سند ش 12، ص 18؛ سند ش 18، ص 22.

[98] . همان، سند ش 19، ص 23.

[99] . همان، سند ش 37، ص 52.

[100] . همان، سند ش 40، ص 58.

[101] . همان، سند ش 48، ص 73.

[102] . کرباسچی، پیشین، ص 331 ـ 330.

[103]- فالت، کن، فرار عقاب‌ها، ترجمه حسین ابوترابیان، چاپ دوم، نشرنو، تهران، 1363، ص 74.














استقبال سپهبد امیرحسین ربیعی (فرمانده نیروی هوایی ) و همسرش از مستشاران نیروی هوایی آمریکا در فرودگاه. مستشاران نظامی آمریکا از سال 1328 وارد نیروی هوایی ایران شدند


عده‌ای از مستشاران آمریکایی در تهران


مستشاران آمریکایی در ایران


 

تعداد مشاهده: 12716


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.