تلاش آیتالله سید محمود طالقانی برای خدمت رسانی به مردم شهرستان بافت کرمان در ایام تبعید
تاریخ انتشار: 18 شهريور 1403
مرحوم آیتالله سید محمود طالقانی از علمای برجسته و مبارزی است که از ایام نوجوانی تا هنگام رحلت همواره در راه آگاهی دادن و هدایت مردم و بالاخص جوانان نقش برجستهای ایفا نموده است و سرگذشت پر حادثه و پر فراز و نشیب ایشان گواه این مدعاست. استقرار آیتالله طالقانی از سال 1327 در مسجد هدایت تهران و جلسات درس و تفسیر قرآن و خطابههای عمیق و آتشین ایشان زبانزد دوستان و شاگردان از طرفی و دشمنان و دستگاه ساواک از طرف دیگر بود. در جلسات مسجد هدایت علاوه بر مطرح شدن مسایل سیاسی روز کشور به مسایل سیاسی جهان و به ویژه دنیای اسلام نیز توجه میشد. وقتی که در اول شهریور سال 1348(اول آگوست 1969) در رسانهها خبر به آتش کشیده شـدن مسجدالاقصی منتشر شد، در مسجد هدایت نیز به این موضوع پرداخته شد. آیتاللّه طالقانی در جلسه هفتگی 20 / 6 / 48 برای پرده برداری از چهره اسرائیل به موضوع یهـود و اسرائیل پرداخته و در باره اسرائیل گفت: «اسرائیل تمام خانههای جهان را از آن خود میداند و هر فرد دیگری را مرتجع بر خاک و آب کره ارض میشناسد و به هر ترتیبی است میخواهد در این کار موفقیت حاصل نماید. حال به حیله و تزویر، ساختن داروی تقلبی و یا ساختن اشیاء نفیسه باشد یا متوسل شدن به زور قلـدری. در هـر صورت شیوه یهود و قوم بنیاسرائیل این بوده و این روش در خون آنها عجین شده است.»
آیتاللّه طالقانی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین به سخن گفتن اکتفا نکرد و در ماه رمضانهای آن سالها در اقدامی شجاعانه فطریه را برای کمک به مردم فلسطین اختصاص میداد. مثلاً ایشان در روز عید فطر، آذر سال 1349، پس از قرائت نماز عید فطر پیشنهاد داد: «هرکس میخواهد به مسلمانان فلسطین و سیل زدگان پاکستان کمک کند اقدام نماید، لذا دو کسیه جمع آوری پول تهیه و افراد حاضر در مسجد شروع به پرداخـت پـول نمودنـد و در نتیجـه مبلـغ شانزده هزار و پانصد تومان برای فلسطینیها و مبلغ یک هزار و ششصد تومان بـرای سـیل زدگـان پاکستان جمع آوری شد... رژیـم بـه خـوبی میدانست ریشه این حرکتهای مردمی، در مسجد هدایت و شخص آیتاللّه طالقانی است، بنـابر این تصمیم گرفتند که صبح روز عید فطر سال 50 (سومین سال این حرکت- 29 / 8 / 1350، مطابق اول شوال 1391)، مسجد هدایت را به محاصره خود درآورده، مانع ورود ایشان به مسجد هدایت بشوند لذا آیتالله طالقانی را در منزلش زندانی کردند و سرانجام پس از یک ماه به زابل تبعید کردنـد و تـا خـرداد 1352 همچنان در تبعید نگاه داشتند. مرحوم طالقانی با آن که در تبعید به سر میبرد، اما مبارزان مخفیانه با او تماس میگرفتند. در همین زمان بود که پروندهاش برای تجدید نظر در دادگستری دوباره به جریان افتاد و با مساعدت برخی قضات شریف و مستقل دادگستری با وجود فشار شدید ساواک حکم او به یک سال و نیم تبعید در بافت کرمان تغییر کرد. به ناچار به بافت منتقل شد ولی آن جا را نیز مرکزی برای روشن کردن مستضعفان و مرجعی جهت راهجویان و خدمتگزاری به مردم مسلمان تبدیل نمود تا این که بالاخره پس از هجده ماه در خرداد 1352 به تهران بازگشت.[1]
چهار برگ سند زیر حکایتی کوتاه از زبان ساواک در باره تلاش این مجاهد نستوه برای خدمت رسانی به مردم محروم و مستضعف بافت کرمان است.
******
از: 8 ﻫ تاریخ: 8 / 4 / 1351
به: 312 شماره: 5818 / 8 ﻫ
موضوع: سید محمود علایی طالقانی
یاد شده فوق مرتباً در خیابان و مساجد شهر بافت گردش میکند و در حال حاضر خیلی از اهالی در مسجد و خیابان با وی ملاقات مینمایند.
کمیسیونی روز 7 / 4 / 51 به منظور تعمیر مساجد شهرستان بافت در فرمانداری محل تشکیل گردیده. بعدازظهر همان روز که طالقانی به مسجد جامع میرود در مورد تعمیر مسجد صحبت میشود نامبرده اظهار میدارد مسئول مستقیم این ساختمان (مسجد جامع) به طوری که شنیدهام عبدالله کاشانی است. بفرستید عقبش بیاید.
پس از حضور کاشانی در مسجد، طالقانی عنوان میدارد تعمیر مسجد را من پیشنهاد کردم چه عملی تاکنون انجام شده تلگراف میکنم از تهران مهندس بیاید و چون اینجا پولدار نیست و یک مشت مردم فقیر هستند از قم و تهران کمک میگیرم تا بتوانیم مساجد بافت را به طور آبرومندی تعمیر کنیم.
نظریه شنبه:
1ـ طالقانی با اظهار این قبیل سخنان (کمک میکنم. پول از تهران میخواهم و غیره) بین اهالی ساده لوح موقعیت مناسبی کسب نموده است و همه از وی تعریف مینمایند.
2ـ محمدرضا فرزند مشارالیه که به سیرجان مسافرت نموده بود به بافت مراجعه و ضمن صحبت غیرمحسوس عنوان نمود رفتم سیرجان گردش کنم و داودخان قطبی را هم دیدم.
3ـ در وضع فعلی طالقانی با آزادی عملی که دارد افرادی را که در منزل نمیبیند به طور ساده در خیابان و مساجد شهر ملاقات مینماید.
نظریه یکشنبه:
1ـ از بدو ورود محمود طالقانی به بافت تاکنون هیچ گزارشی در زمینه مراقبتهای معموله از طریق ژاندارمری به ساواک کرمان واصل نگردیده که با توجه به مکاتبات قبلی مجدداً موضوع پیگیری گردید.
2ـ طالقانی تلفنی با افراد خانوادهاش در تهران در تماس میباشد. سبلان
نظریه سهشنبه: در مرخصی است.
نظریه چهارشنبه:
1ـ خبر صحیح به نظر میرسد.
2ـ نظریه شنبه تائید میشود.
3ـ نظریه یکشنبه صحت دارد. راشد
دایره بررسی
******
از: 8 / ﻫ تاریخ: 4 / 6 / 1351
به: 312 شماره: 6635 / 8 ﻫ
موضوع: سیدمحمود طالقانی
یاد شده فوق در یک صحبت خصوصی با ابوالفتح شهابی اظهار میدارد: میتوانی با آیتاله صالحی تماس بگیری؟ و در پاسخ شهردار که عنوان نمود توسط سیدجواد نیشابوری با صالحی تماس بگیرد، طالقانی عنوان میدارد خوب است. سیدجواد نیشابوری همهکاره صالحی است ولی چطوری با وی تماس خواهی گرفت؟ مبادا وسیله تلفن یا نامه باشد چون هر دو صد در صد کنترل میشود باید خودت بروی کرمان و توسط نیشابوری به نزد صالحی بروی. پس از موافقت شهردار با این نحوه تماس، طالقانی اضافه نمود: پس از ملاقات آیتاله صالحی بگو من (منظور طالقانی) داشتم کارهایم را میکردم تا مسجدی ساخته شود و اگر پول کم آوردند کمک کنم و کتابخانه در مسجد تهیه شود و مردم داشتند روشن میشدند که این ناراحتیها برایم پیش آمد چون او (منظور صالحی) میتواند به جاهایی که میداند اطلاع دهد.
نظریه یکشنبه:
1ـ با توجه به مفاد نامه شماره 5776 / 312 ـ 1 / 6 / 51 آن اداره کل طالقانی در نظر دارد محدودیتی که جهت وی ایجاد شده به دنبال فعالیتهای مذهبی اخیر خود در شهرستان بافت تلقی و خود را از اتهامات وارده مبرا دارد که عین امریه از طریق ژاندارمری به وی تفهیم گردیده است. سبلان
نظریه سهشنبه:
چنانچه ابوالفتح شهابی شهردار محل تصمیم به رساندن پیغام طالقانی به آیتاله صالحی بنماید به طرق مقتضی و آن هم از زبان صالحی پاسخ مقتضی داده خواهد شد. رهبر دایره بررسی ـ 13 / 6
پینوشت:
[1] . بنگرید: پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مسجد هدایت، جلد اول، مقدمه صفحه سی و جلد دوم صفحه 235 و 317 تا 320، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1389.
آیتالله طالقانی در زندان- سال 1354
آیتالله طالقانی در تبعیدگاه بافت کرمان- سال 1351
تعداد مشاهده: 12777