امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

شرحی بر اسناد

مبارزات شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب علیه جشن هنر شیراز


تاریخ انتشار: 13 شهريور 1403


شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب از علمای مبارز و آگاه بود که نقش ویژه‌ای در گسترش انقلاب اسلامی در شیراز داشت. ایشان در سال 1292 شمسی در این شهر به دنیا آمد و پس از گذران تحصیلات اولیه، در سال 1314 برای ادامه تحصیلات راهی نجف شد و در آن شهر مقدس از محضر علمایی چون آیات عظام شیخ کاظم شیرازی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید میرزا آقا اصطهباناتی و حاج میرزا علی آقا قاضی طباطبایی بهره برد. در 24 سالگی موفق به کسب درجه اجتهاد شد و به زادگاه خویش بازگشت.[1] آیت‌الله دستغیب از بدو بازگشت به شیراز در کنار تدریس به مسائل شرعی نیز رسیدگی می‌کرد و با شروع نهضت اسلامی به صف مبارزه با رژیم شاه پیوست.

ایشان که سابقه مبارزه با سیاست‌های ضدفرهنگی و ضددینی رضاخان را در کارنامه داشت، در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی نیز در صحنه مبارزه علیه استبداد و تهاجم فرهنگی غرب بسیار فعال و پیشگام بود. او می‌کوشید با روشنگری، سدی مستحکم در برابر نفوذ و سلطه اجانب بر کشور و فرهنگ مردم مسلمان ایران ایجاد کند. اوج مبارزات فرهنگی شهید آیت‌الله دستغیب علیه رژیم شاه، در جشن هنر شیراز نمود پیدا کرد و «افشاگری‌های بی‌پروای او در مورد جشن فسادانگیز هنر شیراز، حرکت‌های اسلامی مردم فارس را عمق بیشتری بخشید.»[2] موضوع این نوشتار، بررسی مفاسد جشن هنر نیست و علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد می‌توانند به مقاله «جشن هنر شیراز» که در همین سایت منتشر و یا کتابی که با همین عنوان و توسط انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی چاپ شده است رجوع کنند. این نوشتار بر آن است تا با سیری در اسناد، مبارزات شهید آیت‌الله عبدالحسین دستغیب علیه جشن هنر شیراز را بررسی کند.

در نیمه اول سال 1346 و زمانی که رژیم شاه برای برگزاری جشن تاجگذاری آماده می‌شد، برنامه جشن هنر شیراز در دستور کار قرار گرفت و در نهایت نخستین جشن هنر از بیستم تا سی شهریور برگزار شد. از اهداف برگزاری این جشن تبلیغ نوع و سبک فرهنگ منحط غربی، هنجار شکنی و مقابله با فرهنگ اسلامی بود. اگر چه برنامه‌های اجرا شده در جشن هنر تا سال 1355 مستهجن و خلاف عفت و اخلاق عمومی بود، اما اوج ابتذال در ماه مبارک رمضان در سال 1356 صورت گرفت. در جشن هنر این سال رژیم پهلوی ماهیت ضددینی خود را بیش از پیش آشکار ساخت و اجازه اجرای نمایشی را داد که آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس آن را یکی از نخستین جرقه‌های انقلاب ایران توصیف کرد. این نمایش، «خوک ـ بچه ـ آتش» نام داشت که ضمن اجرای آن نمایشنامه موهن، رسماً عمل جنسی در ملاء عام به نمایش گذاشته شد.[3]

سفیر وقت انگلیس در ایران در این باره می‌گوید: «جشن هنر شیراز در سال 1977 از نظر اهانت به ارزش‌های اخلاقی ایرانیان، بی‌نظیر بود. به ‌عنوان مثال، طبق گفته‌های یک شاهد عینی، نمایشی اجرا شده بود که شرارت و آثار شوم حکومت نظامی و اشغال کشور توسط بیگانگان را نشان می‌داد. کمپانی اجرا کننده این نمایش، یک باب مغازه را در خیابان اصلی بازار شیراز برای اجرای نمایش اجاره کرده بود و نمایش، نیمی در داخل مغازه و نیمی در پیاده‌رو اجرا می‌شد. یکی از صحنه‌ها که در پیاده‌رو اجرا می‌شد، تجاوز به عنف بود که به صورت کامل (نه به طور نمایشی و وانمود سازی) به‌ وسیله یک مرد (کاملاً عریان یا بدون شلوار‌) و یک زن که لباسش به ‌وسیله مرد متجاوز چاک داده می‌شد انجام می‌گرفت. صحنه پایان نمایش که باز هم در پیاده‌رو انجام می‌شد، این بود که یکی از شخصیت‌های داستان شلوار خود را کنده، هفت تیری در پشت خود می‌گذاشت، احتمالاً به منظور ‌آنکه وانمود کند در حال خودکشی است. واکنش مردم عادی ‌ـ‌ که برای گردش در خیابان یا خرید آمده بودند‌ـ‌ به این صحنه‌ها معلوم است، ولی این نمایش مضحک و بی‌معنی، طوفانی از اعتراض به راه انداخت که واکنش مطبوعات و تلویزیون را نیز به همراه داشت. به یاد دارم که این موضوع را برای شاه خاطرنشان ساخته و اضافه نمودم اگر چنین نمایشی به طور مثال در خیابان اصلی شهر «وینچستر» اجرا می‌شد (چون شیراز همتراز شهری در انگلیس است که در آن کلیسای جامع قرار دارد)، هنرپیشگان و حامیان مالی آنان دچار مشکل می‌شدند. شاه از روی چشم‌پوشی و مسامحه نسبت به حرف من، فقط مدتی خندید. بازتاب سیاسی چنین حرکتی در هر زمانی بد بود، چه برسد به شرایط آن روز ایران که نشانه‌هایی از سنت‌گرایی دینی و اوج گرفتن احساسات مذهبی مردم در سرتاسر کشور به چشم می‌خورد.»[4]

روز 27 مرداد 56 مصادف با دوم رمضان، جشن هنر شیراز توسط فرح افتتاح شد. ساواک در 3 شهریور 56 درباره واکنش آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب به این موضوع نوشت: «... در روز جمعه سوم ماه رمضان، آقای حاج سید عبدالحسین دستغیب در مسجد جامع روی منبر از جشن هنر به شدت انتقاد می‌کند و می‌گوید: خداوند لعنت کند کسانی را که در این جشن شرکت می‌نمایند. خداوند لعنت نماید افتتاح کننده جشن هنر را.» بر اساس این سند، چند تن از روحانیون شیراز مثل آیت‌الله بهاءالدین محلاتی نیز با آیت‌الله دستغیب همنوا بودند.[5]

حجت‌الاسلام سید محمدهاشم دستغیب، فرزند بزرگ‌تر شهید آیت‌الله دستغیب به یاد می‌آورد: آیت‌الله دستغیب در دومین روز بازگشایی جشن هنر «مدار سخن را در خلاف شرع علنی و هتک حرمت الهی به خصوص هتک حرمت ماه مبارک رمضان قرار داد و به سختی از این برنامه انتقاد کرد، به قسمی که فراموش نمی‌کنیم مأمورین در بیرون شبستان ضبط صوت‌ها را توقیف می‌کردند و نوار آن را می‌گرفتند. آن وقت ضبط را تحویل صاحبش می‌دادند که مبادا سخنرانی‌های مهیج آن مرحوم برایشان دردسر ایجاد کند. عصر همان روز [برای آقای دستغیب] از طرف مقامات پیغام فرستادند که شما کوتاه بیایید و خودمان جلوگیری می‌کنیم. مبادا در شهر آشوب شود. اما برای دومین روز نیز برنامه تکرار گردید. لذا فردایش مجدداً با تهدید صریح و اتمام حجت، سخنرانی مبسوطی ایراد فرمود و گفت: اگر یک بار دیگر این ماجرا تکرار شد وظیفه مردم است خودشان بریزند و بساطشان را به هم بزنند هر چه هم شد به عهده دولت است و سببش را مأموران فراهم کرده‌اند. از هم اکنون من مجرم را معرفی می‌کنم. خود مقامات حکومتی مجرمند که مردم را اینگونه تحریک می‌نمایند و باعث آشوب و ناامنی می‌شوند.»[6]

براساس گزارش‌های ساواک، انتقادهای آیت‌الله دستغیب از جشن هنر، به محض افتتاح آن شدت گرفت. ساواک در 7 شهریور 56 گزارش داد:

خیلی محرمانه

تاریخ گزارش: 7 / 6 / 36 (1356)

موضوع: سید عبدالحسین دستغیب

در ساعت 14:15 روز 28 مرداد 36 نامبرده بالا در مسجد جامع به منبر رفته، ضمن سخنان خود اظهار می‌دارد مطالبی که خیلی مهم است آن است که می‌گویند در ماه مبارک رمضان که ماه خدا است و مردم باید عبادت کنند، در کشور ایران که کشور مسلمان و دین رسمی آن اسلام است، جشن درست کرده‌اند و در این ماه تمام مسلمانان باید عبادت کنند. لعنت خدا بر آن کس باد که به تماشای این‌ها بروند. می‌گویند از ولایت کفر هم رقاصه به ایران آورده‌اند. چه رقاصه‌هایی! وای بر زن مسلمانی که به تماشای این‌ها برود. مبادا زن‌ها بروید. کفر است. من قبل از ماه مبارک گفتم که این کار را نکنید. ولی به خرج نرفت. انسان نمی‌داند که به چه کسی بگوید. ولی این کارها را می‌کنند و برای دست اندرکاران جشن هنر دعا می‌کنند که دست از این کارشان بردارند و پشیمان شوند. گفتار وی در ساعت 16:15 خاتمه پذیرفت.

نظریه یکشنبه: مصادف بودن جشن هنر امسال با ماه مبارک رمضان و همچنین چگونگی نمایش یکی دو برنامه دارای صحنه‌هایی مغایر با اصول مذهبی می‌باشد، موجب تحریک و بروز ابراز عقیده روحانیون و متعصبین مذهبی شیراز گردیده که با توجه به این وضعیت تعدادی از روحانیون افراطی و فرصت‌طلب مطالبی را در مورد تحریف جشن هنر در روی منابر عنوان و سخنرانی نموده‌اند. در جهت جلوگیری از تحریکات بعدی اینگونه روحانیون اقداماتی انجام [شده] و و نتیجه متعاقبا گزارش می‌گردد. پیمان

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه تائید می‌شود. روحانیون شیراز با تبعیت از سید عبدالحسین دستغیب و آقایان بهاءالدین و مجدالدین محلاتی با متمسک قرار دادن مقاله روزنامه کیهان مبادرت به انتقادات شدید از برنامه‌های جشن هنر نموده‌اند. خورشید

نظریه 7 / ه‌:

1- به طوری که استحضار دارید اقدامات همه جانبه به منظور جلوگیری از تبلیغات وعاظ و جلوگیری از مشوب نمودن اذهان و احتمالاً ایجاد بی‌نظمی به وجود آمد و نتایج مطلوب نیز عاید گردید.

2- آنچه مسلم است مقالات روزنامه‌های یومیه و عصر تهران بالاخص روزنامه کیهان که چگونگی آن قبلاً به استحضار رسیده محرک وعاظ و روحانیون بود. دایره بررسی.

چنان که گفته شد، برپایی جشن هنر و به ویژه برگزاری یک تئاتر خیابانی با عنوان «خوک - بچه - آتش» انتقادات بسیاری برانگیخت. آیت‌الله دستغیب این روحانی مبارز و نترس شیرازی در یکی دیگر از سخنرانی‌های خود در 3 شهریور 56 گفته بود: «... می‌گویند جشن خوک‌ها، رقص خوک‌ها و زن و مرد هم مانند خوک می‌رقصند و مؤسس و آن‌هایی که می‌روند برای تماشای آن، میمون و خوک هستند که لعنت خدا بر آن‌ها باشد. هرچه می‌گویند بابا کشور ایران مسلمان و اسلامی است و این جوان‌ها را به راه بد نکشانید مگر کسی گوش به حرف می‌دهد؟»[7]

در گزارش دیگری در همین باره آمده است:

«خیلی محرمانه

تاریخ  گزارش: 10 /  / 6 / 36

روز 3 / 6 / 36 آقای سید عبدالحسین دستغیب ضمن سخنرانی در مسجد جامع شیراز اظهار داشته است: یک چیزی شنیدم، جشن خوک. جشن خوک، عجب اسمی هم دارد. آن‌ها که به اینجا می‌روند نر و ماده با هم از خوک هم پست‌ترند. ای لعنت بر آن‌ها. مؤسس آن هم خوک است. لعنت بر آن‌ها باد. تا کی این مملکت و این جوان‌ها را می‌خواهید گمراه کنید و به دست استعمار بدهید و منحرف کنید؟

 این اولیاء چه کار می‌خواهند بکند ماه مبارک رمضان و این رقاصه‌ها؟ آن‌ها هم که می‌روند خرند. شیراز اهل علم بوده و حال کرده‌اندش رقاصخانه. نمی‌گذارند دهن ما بسته باشد.

نظریه شنبه: اظهار مطالب از طرف نامبرده صحت دارد.

نظریه یکشنبه: نامبرده بالا در منابر اخیر خود با انتقادهای تند از جشن هنر سخنرانی‌های خلافی نموده است. پیمان

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است. خورشید

به دنبال منبرهای افشاگرانه آیت‌الله دستغیب، ساواک تصمیم گرفت ایشان را به سکوت فراخواند. در 7 شهریور درباره آیت‌الله دستغیب گزارش داده شد: «سوابق نامبرده در بخش 312 مضبوط است. مشارالیه اخیراً نیز مطالبی خلاف در مورد برگزاری جشن هنر عنوان و انتقاداتی نموده است. ضروری است به منظور جلوگیری از ادامه چنین مطالبی، مشارالیه احضار و تذکرات لازم به وی داده شود.»

در پی سخنرانی‌های مهیج آیت‌الله دستغیب، شهربانی شیراز به ساواک این شهر پیشنهاد داد که وی را تبعید کنند:

«از: 312

گزارش درباره سید عبدالحسین دستغیب فرزند محمدتقی واعظ در شهر شیراز

محترماً به استحضار می‌رساند: همان طوری که استحضار دارند اخیراً جشن هنر در شیراز برگزار گردید. در این جشن نمایشنامه‌ای زیر عنوان «خوک، آتش، بچه» به مورد اجرا درآمد که صحنه‌هایی بر خلاف عفت عمومی بود. مصادف شدن جشن مذکور با ماه مبارک رمضان و اجرای نمایشنامه مذکور موجب تحریک روحانیون و متعصبین مذهبی منطقه گردید و حتی بنا به اظهار آیت‌الله بهاءالدین محلاتی قرار بود به عنوان اعتراض به برنامه‌های جشن مذکور، بازار و مساجد شیراز روز 5 / 6 / 36 تعطیل شود که به علت پایان گرفتن برنامه و جشن، اقدامات مقامات مسئول منطقه، این اقدام عملی نگردید.

یکی از روحانیونی که شدیداً از برنامه‌های جشن هنر شیراز در بالای منبر انتقاد کرده، نامبرده بالا (سید عبدالحسین دستغیب روحانی افراطی و ناراحت در شیراز) بود که در چند منبر در این زمینه مطالب انتقادی و تحریک‌آمیزی ایراد کرد. متعاقب جریانات مذکور سازمان اطلاعات و امنیت فارس اعلام کرد شهربانی شیراز تقاضا کرده با تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی، یاد شده از منطقه تبعید شود که استاندار فارس (آقای آزمون) تشکیل کمیسیون را به بعد از ماه مبارک رمضان موکول کرده‌اند. سازمان مذکور تقاضا کرده تا تشکیل کمیسیون، یاد شده ممنوع‌المنبر گردد.

نظریه: با توجه به عوامل مؤثر در اقدامات یاد شده و اینکه تبعید و یا ممنوع‌المنبر کردن یاد شده به علت موارد ذکر شده در بالا در بین متعصبین مذهبی و اهالی شیراز که پایبند به اعتقادات مذهبی هستند، عکس‌العمل‌های مناسبی نخواهد داشت و از طرفی آن طوری که تجربه نشان داده تبعید یا ممنوع‌المنبر شدن افرادی نظیر او به جای آنکه موقعیت آن‌ها را متزلزل سازد موجب می‌گردد افراد مذهبی توجه بیشتری به آن‌ها مبذول دارند و کمک‌های مادی قابل توجهی به آن‌ها بکنند. مستدعی است در صورت تصویب، اجازه فرمایند در شرایط فعلی از تبعید و یا ممنوع‌المنبر کردن او خودداری شود و به یاد شده تذکر و توجه داده شود که اقدامات او از نظر مقامات به دور نیست و اگر در رویه خود تجدید نظر به عمل نیاورد تصمیمات لازم در مورد او اتخاذ و اجرا خواهد شد. ضمناً از وی مراقبت به عمل آید و وضعیت او براساس تذکرات داده شده مورد بررسی و توجه قرار گیرد. موکول به نظر عالی است.

تهیه کننده: عباسی 21 / 6 / 36

رئیس اداره یکم عملیات و بررسی – عطارپور 22 / 6 / 36»

چنان که از سند فوق و از اسناد دیگر برداشت می‌شود، تلاش‌های روحانیون شیراز و در رأس آنها شهید آیت‌الله عبدالحسین دستغیب موجب شد دست‌اندرکاران این برنامه سرانجام آن را تعطیل کنند و ساواک شیراز با اشاره به افشاگری‌های علمای شیراز گزارش داد: «همزمان با این اظهارات، جشن مذکور پایان گرفت.» [8]

با وجود این همه اعتراض و افشاگری، در سال 57 نیز رژیم برآن شد تا جشن هنر را در شیراز برگزار کند. در سال 57 آیت‌الله دستغیب‌ برای‌ پیشگیری‌ از برگزاری‌ جشن هنر،‌ سلسله‌ سخنرانی‌هایی را در مسجد جامع‌ شیراز آغاز کرد. اولین‌ سخنرانی‌ وی‌ در سوم تیرماه‌ 1357 بود. او بعد از دعای‌ کمیل،‌ رژیم‌ را مورد انتقاد قرار داد و با اشاره به نقشه‌های ضداسلامی رژیم گفت: «آن‌ها  می‌خواهند که شما به طرف سینما و مراکز فساد بروید و نام خدا را از یاد ببرید. آن‌ها جشن هنر را می‌آورند ولی ما توجهی به این‌ها نداریم و به جشن آن‌ها نمی‌رویم و به سوی خدا می‌رویم و دیگر نمی‌دانند که آن‌ها نمی‌توانند با این روش دین اسلام را ضعیف کنند.»[9] طبق‌ گزارش‌ ساواک‌ وی‌ در روز 8 / 4 / 1357 در مسجد جامع‌ منبر رفت‌ و «ضمن ایراد سخنرانی تحریک‌آمیز، مردم‌ را به‌ مبارزه‌ علیه‌ دولت‌ ایران‌ تشویق‌ و ترغیب‌ کرد.» پس‌ از خاتمه‌ سخنرانی‌، «شرکت‌کنندگان که حدود 2000 نفر بودند‌ ضمن‌ انجام‌ تظاهرات‌ خیابانی‌ به‌ دادن‌ شعارهای ضد میهنی و پرتاب سنگ به طرف مأمورین انتظامی مبادرت کرده‌اند که مأمورین‌ انتظامی‌ برای‌ متفرق‌ کردن‌ آن‌ها دخالت‌ و با پرتاب‌ نارنجک‌ گاز اشک‌آور، اخلالگران‌ را متفرق‌ و سه‌ نفر از آنان‌ را دستگیر کردند.»[10]

این‌ تظاهرات‌ به‌ قدری‌ شدید بود که‌ روزنامه‌های وابسته‌ که‌ مدتی‌ بود در مقابل‌ وقایع‌ سکوت‌ اختیار کرده‌ بودند، نتوانستند از کنار این‌ حادثه‌ بگذرند. روزنامه اطلاعات‌ نوشت‌: «عده‌ای‌ از گروه‌های مختلف‌ که‌ در مسجد جامع‌ واقع‌ در شاهچراغ‌ شیراز اجتماع‌ کرده‌ بودند پس‌ از خروج‌ از مسجد دست‌ به‌ تظاهرات‌ زدند و در خیابان‌های اطراف‌ مسجد به‌ دادن‌ شعارهای‌ گوناگون‌ پرداختند... سرانجام‌ پلیس‌ با استفاده‌ از گاز اشک‌آور تظاهرکنندگان‌ را متفرق‌ و 3 نفر آنان‌ را دستگیر کرد». روزنامه اطلاعات‌ به‌ دروغ‌ اضافه‌ کرده‌ بود که‌ «یکی‌ از موارد اعتراض‌ روحانیون‌ و مردم‌ شیراز، شرکت‌ شجریان‌ در مسابقه‌ قرآن‌ بود».[11] کیهان‌ نیز با مختصر تغییر در عبارات‌ خبر این‌ تظاهرات‌ را منعکس‌ کرد.[12]

آیت‌الله عبدالحسین دستغیب به عنوان سکاندار انقلاب اسلامی در شیراز، در تیرماه 57 درباره برگزاری جشن هنر در این سال هشدار داد. مأمور مخفی ساواک در تاریخ 12 / 4 / 57 گزارش داد:

«ساعت 21:30 روز گذشته سید عبدالحسین دستغیب بعد از پایان نماز جماعت در مسجد جامع شیراز منبر رفته و ضمن سخنرانی اظهار داشته است: برای سومین بار اخطار می‌کنم که امسال برنامه جشن هنر یا جشن بی‌هنری نباید در شیراز برگزار گردد، چون می‌خواهند با برگزاری این جشن مردم را از دین منحرف سازند و حدود شش هزار نفر مردم حاضر در جلسه اظهارات او را تأیید کرده‌اند... ما جشن هنر (بی‌هنری) را محکوم نموده و نمی‌گذاریم امسال برپا شود و حاضرین با سه مرتبه فریاد صحیح است او را تأیید نموده‌اند.» همین گزارش افزود بعد از پایان جلسه، تظاهرات بزرگی شکل گرفت و متعاقب آن مردم و مأمورین درگیر شده و با گاز اشک‌آور به مردم حمله شد.[13]

در پی روشنگری‌های آیت‌الله دستغیب و حمایت مردم از نظرات ایشان، علمای شیراز نیز در حمایت از تحریم جشن هنر، برای جلوگیری از برگزاری این جشن اعلامیه‌ای صادر کردند. به جز امضای شهید آیت‌الله دستغیب، نام بزرگانی چون آیت‌الله بهاءالدین محلاتی، احمد پیشوا، سیدمحمد امام، سیدحسین ساجدی و ... در اعلامیه وجود دارد. متن اعلامیه به این شرح است:

«تذکر علماء فارس به دولت وقت جناب آقای آموزگار نخست‌وزیر /  رونوشت: جناب آقای دکتر نصر اصفهانی وزیر کشور

خاطر آقایان مستحضر است که چند سال است در شهریور ماه اموری را به نام جشن هنر که اکثر برنامه‌های آن مخالف موازین دین مقدس اسلام و مبانی اخلاقی می‌باشد در این شهرستان برپا می‌دارند. و در سال گذشته بعضی از برنامه‌های آن به اوج فضاحت رسید، به حدی که در روزنامه‌های رسمی کشور فریاد اعتراض‌آمیز مردم بلند شد. اکنون با توجه به وضع روز و هیجان احساسات مذهبی مردم ما، وظیفه خود می‌دانیم به هیئت دولت تذکر دهیم که از این کار که مورد تنفر عموم مردم مسلمان ایران به خصوص مردم شیراز است خودداری نمایند. بسیار تعجب‌آور است در شهرستانی که هنوز فاقد ضروریات اولیه زندگی از قبیل آب و برق است و مردم بسیاری در جنوب شهر در کوخ‌ها زندگی و در تابستان مبتلا به بی‌آبی هستند و خود جناب آقای دکتر نصر مدتی استاندار بوده‌اند و بر احتیاجات ضروری واقف، چه داعی بر این کار نفرت‌آمیز که خدای نخواسته ممکن است منجر به حوادثی ناگوار گردد که موجب پشیمانی هیئت دولت شود. با توجه به این مطالب لازم است خواسته‌های عموم طبقات را توجه نموده و از این کار صرف نظر نمایند. چهاردهم شهر شعبان 1398.»

با چنین اقداماتی بود که رژیم پهلوی ناچار شد اعلام کند که در سال 1357 جشن هنر شیراز برگزار نمی‌شود. و بدین گونه بود که مبارزات پیگیرانه مردم شیراز به رهبری شهید والامقام آیت‌الله دستغیب و دیگر علما و روحانیون شیراز در این مورد نتیجه داد و دامنه همین مبارزه‌ها به ‌قدری گسترده شد که بهمن همان سال به کلی بساط رژیم شاهنشاهی را در هم پیچید.[14]

*****

 

از: 7 /ه‌ 1                                                                   تاریخ: 3 / 6 / 36

به: 312                                                                  شماره: 12000 / ه‌ 1

 

موضوع: نظر روحانیون در مورد جشن هنر

عطف 11985 / هـ 1 ـ 3 / 5 / 36

     روز چهارشنبه اول ماه رمضان بعد از نماز جماعت آقاى شیخ بهاءالدین محلاتى در مسجد مولا در خلال موعظه مى‌گوید که من دعا مى‌کنم شماها بگوئید (آمین) ایشان بعد از دعا کردن مى‌گوید خدا لعنت کند مسببین جشن هنر را. خداوند لعنت نماید برگزار کنندگان جشن هنر را. خدا لعنت کند شرکت کنندگان در جشن هنر را و همه با صداى بلند آمین مى‌گویند.

همچنین در روز جمعه سوم ماه رمضان آقاى حاج سید عبدالحسین دستغیب  در مسجد جامع روى منبر از جشن هنر به شدت انتقاد مى‌کند و مى‌گوید خداوند لعنت کند کسانى که در این جشن شرکت مى‌نمایند. خداوند لعنت نماید افتتاح کننده جشن هنر را و نیز در شب قبل آقاى پیشوا در مسجد نو درباره هنرمندان صحبت کرد و گفته است هنرمندان این زمان افرادى مانند گوگوش هستند مفاخر ملى این دوره هم افرادى مانند گوگوش مى‌باشند که براى آنها جشن برپا مى‌کنند مردم در این جشن‌ها نباید بروند تا خودشان مجبور شوند این قبیل جشن‌ها را برپا نسازند.

نظریه شنبه: قرار است که کلیه آقایان وعاظ و امام جماعت در مساجد در این چند روزه در مورد مفاسد جشن هنر  صحبت کنند و مردم را از شرکت در این‌جشن منع کنند.

نظریه یکشنبه: 1- سوابق روحانیون نامبرده بالا در بخش 312 مضبوط است. 2 ـ با توجه به اینکه جشن هنر امسال در ماه مبارک رمضان قرار گرفته و از طرفى روحانیون اکثراً در مورد مسائل روز مطالبى را عنوان مى‌نمایند لذا یاد شدگان فوق اظهار نظرهائى در مورد جشن هنر نموده‌اند ضرورى است در این مورد تذکرات لازم به نامبردگان داده شود. پیمان

نظریه چهارشنبه: خبر صحت دارد. اقدام روحانیون[15] اثرات نامطلوبى در بر خواهد داشت و اصلح است تذکرات لازم به تعدادى از روحانیون طراز اول داده شود. در مورد نفرین روحانیون مزبور تحقیقات بیشترى معمول و نتیجه گزارش خواهد شد. خورشید

نظریه 7  /  هـ 1 ـ دستور داده شد از طریق شهربانى و سایر منابع نسبت به صحت و سقم اظهارات مندرج در متن خبر تحقیق و در صورت تائید متعاقباً به استحضار مى‌رسد. با تحقیقاتى که انجام شده و مذاکراتى که با مجدالدین و بهاءالدین محلاتى به عمل آمده مجدالدین فرزند آیت‌اللّه‌ محلاتى مدعى است هنگامى که پدر ایشان (بهاءالدین محلاتى) عازم مسجد بود به گروه‌هاى هنرمندان که در خیابان‌ها در حرکت بوده برخورد و مدتى به علت راه‌بندان و سنگینى ترافیک و چون عصبانى از این جریان شده مطالب بر علیه جشن هنر در داخل مسجد عنوان و حاضرین آمین گفته‌اند که تذکر شدید داده شده است. 3 ـ اخبار واصله از طریق شهربانى نیز متعاقباً به استحضار مى‌رسد. 5 / 6 / 36.

*****

از: 7 /هـ 1                                                                تاریخ: 7 / 6 / 36

به: 312                                                                     شماره: 12010 / هـ ‌1

 

موضوع: سید عبدالحسین دستغیب

     در ساعت 15 / 14 روز 28 / 5 / 36 نامبرده بالا در مسجد جامع به منبر رفته ضمن سخنان خود اظهار مى‌دارد مطلبى که خیلى مهم است این است که مى‌گویند در ماه مبارک رمضان که ماه خدا است و مردم باید عبادت کنند در کشور ایران که کشور مسلمان و دین رسمى آن اسلام است جشن درست کرده‌اند و در این ماه تمام مسلمانان باید عبادت کنند. لعنت خدا بر آن کس باد که به تماشاى اینها بروند مى‌گویند از ولایت کفر هم رقاصه به ایران آورده‌اند چه رقاصه‌هائى واى بر زن مسلمانى که به تماشاى اینها برود. مبادا زنها بروید کفر است. من قبل از ماه مبارک گفتم که این کار را نکنید ولى به خرج نرفت. انسان نمى‌داند که به چه کسى بگوید ولى این کارها را مى‌کنند و براى دست‌اندرکاران جشن هنر دعا مى‌کنند که دست از این کارشان بردارند و پشیمان شوند و هدایت شوند. گفتار وى در ساعت 1615 خاتمه پذیرفته است.

نظریه یکشنبه: مصادف بودن جشن هنر امسال با ماه مبارک رمضان و همچنین چگونگى نمایش یکى دو برنامه که داراى صحنه‌هاى مغایر با اصول مذهبى مى‌باشد موجب تحریک و بروز ابراز عقیده روحانیون و متعصبین مذهبى شیراز گردیده که با توجه به این وضعیت تعدادى از روحانیون افراطى و فرصت طلب مطالبى را در مورد تحریف جشن هنر در روى منابر عنوان و سخنرانى نموده‌اند در جهت جلوگیرى از تحریکات بعدى این گونه روحانیون اقداماتى انجام و نتیجه متعاقبا گزارش مى‌گردد. پیمان

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه تائید مى‌شود. روحانیون شیراز با تبعیت از سید عبدالحسین دستغیب  و آقایان بهاءالدین و مجدالدین محلاتى با مستمسک قرار دادن مقاله روزنامه کیهان مبادرت به انتقادات شدید از برنامه‌هاى جشن هنر نموده‌اند. خورشید

نظریه 7  /  ه‌ 1 ـ به طوری که استحضار دارید اقدامات همه جانبه‌اى به منظور جلوگیرى از تبلیغات وعاظ و جلوگیرى از مشوب نمودن اذهان و احتمالاً ایجاد بى‌نظمى به وجود آمد و نتایج مطلوب نیز عاید گردید.  2 ـ آنچه مسلم است مقالات روزنامه‌هاى یومیه و عصر تهران بالاخص روزنامه کیهان که چگونگى آن قبلاً به استحضار رسیده محرک وعاظ و روحانیون بود.

دایره بررسى 11 / 6

*****

از: 7 /  هـ ‌1                                                            تاریخ: 7 / 6 / 36[16]

به: 312                                                                   شماره : 12017 / هـ 1

 

موضوع: سید عبدالحسین دستغیب

مورخ 29 / 5 / 36 بعد از اقامه نماز جماعت، نامبرده بالا  در مسجد جامع عتیق منبر رفته و ضمن سخنرانى دینى و تفسیر آیات قرآنى اظهار داشته است شخصیت انسان با حیوان فرق دارد مثلاً مى‌شود یک خر را با لباس رنگارنگ بپوشانند و او را روى تخت سلطنت بگذارند و بگویند حکم کند آیا درست است جاى خر بدبخت در داخل طویله است نه آنجا هر چیز جائى دارد. نعمت اولاد زیاد و میوه فراوان نعمت است. حالا مانند بیست سال پیش میوه هست چقدر فراوان است مى‌گویند بچه کمتر چى چى بیشتر. بدبخت بچه بیشتر نعمت فراوان‌تر است. روزى دست دیگرى است.

نظریه شنبه: خبر صحت دارد.

نظریه یکشنبه: سوابق نامبرده در بخش 312 مضبوط است مشارالیه اخیراً نیز مطالبى خلاف در مورد برگزارى جشن هنر عنوان و انتقاداتى نموده است ضرورى اسـت به منظـور جلوگیرى از ادامه چنین مطالبى مشارالیه احضار و تذکرات لازم به وى داده شود. پیمان

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه تائید مى‌شود. خورشید

نظریه 7  /  ه‌ 1 ـ نامبرده فردى است فاقد معلومات و قوه تشخیص و درک و حتى در حرف زدن 2 ـ به شهربانى اعلام مى‌گردد شدیداً به نامبرده تذکر داده شود و چنانچه معلوم شد اظهارات او واقعیت داشته تقاضا خواهد شد که ممنوع‌المنبر گردد. مقرر فرمایند چنانچه نظراتى وجود دارد در ثانى اعلام نمایند.

*****

از: 7 /  هـ 1                                                                  تاریخ: 10 / 6 / 36

به: 312                                                                        شماره: 12050 / هـ 1

 

عطف 12027  / هـ 1 ـ 7 / 6 / 36

     روز 3 / 6 / 36 آقاى سید عبدالحسین دستغیب ضمن سخنرانى در مسجد جامع شیراز اظهار داشته است.

... یک چیزى شنیدم. جشن خوک. جشن خوک. عجیب اسمى هم دارد. آنها که به اینجا مى‌روند نر و ماده با هم از خوک هم پست‌ترند. اى لعنت بر آنها. مؤسس آن هم خوک است. لعنت بر آنها باد. تا کى این مملکت و این جوان‌ها را مى‌خواهید گمراه کنید و به دست استعمار بدهید و منحرف کنید. این اولیاء چکار مى‌خواهند بکنند ماه مبارک رمضان و این رقاصه‌ها آنها هم که مى‌روند خرند. شیراز اهل علم بوده حال کرده‌اندش رقاصخانه نمى‌گذارند دهن ما بسته باشد....

نظریه شنبه: اظهار مطالب از طرف نامبرده صحت دارد.

نظریه یکشنبه: نامبرده بالا در منابر اخیر خود با انتقادهاى تند از جشن و هنر سخنرانی‌هاى خلافى نموده است. پیمان

نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است. خورشید

نظریه 7  /  هـ : مقرر فرمایند به نظریه ذیل گزارش خبر 7 / 6 / 3612027 / هـ 1 مراجعه نمایند.

اداره بررسى 12 / 6

*****

گزارش

از: 312

درباره: سید عبدالحسین دستغیب  فرزند محمد تقى واعظ در شهر شیراز

محترماً به استحضار مى‌رساند:

همان طورى که استحضار دارند اخیراً جشن هنر در شهر شیراز برگزار گردید در این جشن نمایشنامه‌اى زیر عنوان «خوک. آتش . بچه» به مورد اجرا درآمد که صحنه‌هائى برخلاف عفت عمومى بود. مصادف ‌شدن جشن مذکور با ماه مبارک رمضان و اجراء نمایشنامه مذکور موجب تحریک روحانیون و متعصبین مذهبى منطقه گردید و حتى بنا به اظهار آیت‌اللّه‌ بهاءالدین محلاتى قرار بود به عنوان اعتراض به برنامه‌هاى جشن مذکور بازار و مساجد شیراز روز 5 / 6 / 36 تعطیل شود که به علت پایان گرفتن برنامه جشن و اقدامات مقامات مسئول منطقه، این اقدام عملى نگردید.

یکى از روحانیونى که شدیداً از برنامه‌هاى جشن هنر شیراز در بالاى منبر انتقاد کرده نامبرده بالا (سید عبدالحسین دستغیب روحانى افراطى و ناراحت در شیراز) بود که در چند منبر در این زمینه مطالب انتقادى  و تحریک‌آمیزى ایراد کرد.

متعاقب جریانات مذکور سازمان اطلاعات و امنیت فارس اعلام کرد شهربانى شیراز تقاضا کرده با تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعى یاد شده از منطقه تبعید شود که استاندار فارس (آقاى آزمون) تشکیل کمیسیون را به بعد از ماه مبارک رمضان موکول کرده‌اند. سازمان مذکور تقاضا کرده تا تشکیل کمیسیون یاد شده ممنوع‌المنبر گردد.

نظریه:

با توجه به عوامل مؤثر در اقدامات یاد شده و اینکه تبعید و یا ممنوع‌المنبر کردن یاد شده به علت موارد ذکر شده در بالا در بین متعصبین مذهبى و اهالى شیراز که پای‌بند به اعتقادات مذهبى هستند عکس‌العمل مناسبى نخواهد داشت و از طرفى آن طوری که تجربه نشان داده تبعید یا ممنوع‌المنبر شدن افرادى نظیر او به جاى آنکه موقعیت آنها را متزلزل سازد موجب می‌گردد افراد مذهبى توجه بیشترى به آنها مبذول دارند و کمک‌هاى مادى قابل توجهى به آنها بکنند، مستدعى است در صورت تصویب اجازه فرمایند در شرایـط فعلى از تبعید و یا ممنوع المنبر کردن او خوددارى شود و به یاد شده تذکر و توجه داده شود که اقدامات او از نظر مقامات به دور نیست و اگر در رویه خود تجدید نظر به عمل نیاورد تصمیمات لازم در مورد او اتخاذ و اجراء خواهد شد. ضمناً از وى مراقبت به عمل آید و وضعیت او براساس تذکرات داده شده مورد بررسى و توجه قرار گیرد. موکول به نظر عالیست.

تهیه‌کننده ـ عباسى   21 / 6 / 36 

رئیس بخش 312 ـ دبیرى

رئیس اداره یکم عملیات و بررسى ـ عطارپور  22 / 6 / 36

به عرض می‌رسد 23 / 6 / 36

*****

به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت فارس(7 /  هـ)                           تاریخ : 31 / 6 / 36

     از: اداره کل سوم 312

 

درباره: سید عبدالحسین دستغیب  فرزند محمد تقى

     اقدامات اخیر نامبرده  بالا متأثر از عقاید سوء وى بوده و همان طور که آن سازمان نیز گزارش نموده است، مصادف شدن برنامه‌هاى جشن هنر شیراز با ماه مبارک رمضان و اجراى نمایشنامه «آتش ـ خوک ـ بچه» از عوامل محرک وى براى ایراد مطالب خلاف و تحریک‌آمیز او در بالاى منبر بوده است. با در نظر گرفتن موارد فوق تبعید و یا ممنوع المنبـر کردن یاد شده در بین متعصبین مذهبى عکس‌العمل مناسبى نخواهد داشت. و موجب خواهد شد که وى در آینده از موقعیت بهترى برخوردار گردد. چون تجربه نشان داده که تبعید و یا ممنوع المنبر شدن افرادى نظیر مشارالیه به جاى تضعیف نفوذ آنها باعث شده که افراد مذهبى توجه بیشترى به آنها مبذول دارند و کمک‌هاى مادى قابل توجهى به این قبیل افراد بنمایند. خواهشمند است دستور فرمائید در شرایط فعلى از تبعید و یا ممنوع المنبر کردن وى خوددارى و به یاد شده تذکر و توجه داده شود که اقدامات او از نظر مقامات دور نبوده و اگر در رویه خود تجدید نظر ننماید در آینده تصمیمات لازم در مورد او اتخاذ و اجراء خواهد شد. نتیجه را ضمن مراقبت از اعمال و رفتار وى به این اداره کل اعلام تا وضعیت وى براساس تذکرات داده شده مورد توجه و بررسى قرار گیرد.

    مدیر کل اداره سوم ـ ثابتى از طرف  30 / 6 / 36

مسئول بررسى ـ خوانسارى

 رئیس بخش 312 ـ دبیرى  30 / 6

رئیس اداره یکم عملیات و بررسى ـ عطارپور

اوامر صادره در مورد تلگرافات روز جارى چه بوده است؟ 30 / 6 / 36

محترماً مذاکره شد. موضوع مربوط به علی‌اصغر و علی‌محمد دستغیب بوده که دستورات لازم طبق اوامر به سازمان شیراز اعلام گردیده. 30 / 6 / 36

*****

از: شیراز                                                                   تاریخ: 12 / 4 / 37

به: 312 و 323                                                          شماره: 18000 /  ه‌ 2

به استحضار مى‌رساند

1 ـ ساعت 2130 روز گذشته سید عبدالحسین دستغیب پس از پایان نماز جماعت در مسجد جامع شیراز منبر رفته و ضمن سخنرانى اظهار داشته است براى سومین بار اخطار مى‌کنم که امسال برنامه جشن هنر یا جشن بى هنرى نباید در شیراز برگزار گردد چون مى‌خواهند با برگزارى این جشن مردم را از دین منحرف سازند و حدود شش هزار نفر مردم حاضر در جلسه اظهارات او را تأیید کرده‌اند. وى اضافه نمود ما مى‌خواهیـم زندانی‌هـا و تبعیدى‌هایمان را آزاد کنند. چون این افراد بهتـرین مغزهاى مملکت هستند و نباید در زندان باشند. نامبرده به برنامه آزادى زنان حمله نموده و افزوده است ‌روحانیون را خرافاتى جلوه داده بودند ولى اکنون ثابت شده که چهلمین روزهاى یادبود شهیدان که به دستور علماء به خصوص آقاى خمینى برگزار شد دلیل وابستگى مردم با روحانیون مى‌باشد. جوانانى که کشته شدند در راه خدا بود و هر کشته صدها زنده را جهت مبارزه آماده نمود این... نمى‌تواند زمام امور مسلمین را در دست بگیرد ما جشن هنر (بى‌هنرى) را محکوم نموده و نمى‌گذاریم امسال برپا شود و حاضرین با سه مرتبه فریاد صحیح است او را تأیید نموده‌اند. دستغیب ادامه داده پادشاه مسلمین در تخت جمشید پشت سر زرتشتیان عکس گرفته و عکس... هنوز هست مى‌گویند مسلمان هستند ولى کارگران را در عید مبعث تعطیل نکردند. در پایان جلسه مردم هنگام خروج از مسجد ضمن دادن شعار به نفع خمینى با سنگ به مأمورین حمله کرده که با پرتاب گاز اشک‌آور و پاشیدن آب آنان را متفرق، لکن ضمن فرار شیشه‌هاى چند شعبه بانک صادرات و ملى را شکسته و متوارى شده‌اند. در این جریان چهار نفر مأمور شهربانى مصدوم و دو نفر از تظاهرکنندگان دستگیر و تعدادى از محرکین شناسایى که شهربانى در جریان دستگیرى آنان مى‌باشد.

2 ـ عده‌اى ناشناس کلید انبار وسائل ورزشى دانشگاه پهلوى را سرقت و سحرگاه روز جارى پس از گشودن درب انبار مذکور و پاشیدن مواد آتش‌زا بر روى وسائل موجود و لخت نمودن سیم برق قصد ایجاد حریق را داشته‌اند که به علت هوشیارى مأموران مراقب، موفق به این امر نگردیده و خسارتى به وجود نیامده است.

گوینده: آرمان

گیرنده: اسدى

ساعت: 1525 مورخه 12 / 4 / 37

در ساعت 1620 به عرض مقام مدیریت کل رسید. فرمودند هر دو موضوع روز 13 / 4 / 37 در بولتن درج شود.

در پرونده 37145 بایگانى شود. مرعشى 14 / 4

در بولتن درج شد.

 براى بهره‌بردارى به استحضار ریاست دایره عملیات برسد. 13 / 4 / 37

*****

بسم‌اللّه‌ الرحمن الرحیم

تذکّر علماء فارس به دولت وقت

جناب آقاى آموزگار نخست وزیر

رونوشت: جناب آقاى دکتر نصر اصفهانى[17] وزیر کشور[18]

خاطر آقایان مستحضر است که چند سال است در شهریور ماه امورى را به نام جشن هنر که اکثر برنامه‌هاى آن مخالف موازین دین مقدس اسلام و مبانـى اخلاقى مى‌باشد در این شهرستـان برپا مى‌دارند، و در سال گذشته بعضى از برنامه‌هاى آن به اوج فضاحت رسید به حدى که در روزنامه‌هاى رسمى کشور فریاد اعتراض‌آمیز مردم بلند شد. اکنون با توجّه به وضع روز و هیجان احساسات مذهبى مردم، ما وظیفه خود می‌دانیم به هیئت دولت تذکّردهیم که از این کار که مورد تنفّر عموم مردم مسلمان ایران به خصوص مردم شیراز است ‌خوددارى نمایند. بسیار تعجـب‌آور اسـت در شهرستانى که هنوز فاقد ضروریات اولیّه زندگى از قبیل آب و برق است و مردم بسیارى در جنوب شهر در کوخ‌ها زندگى و در تابستان مبتلا به بى‌آبى هستند و خود جناب آقاى دکتر نصر مدتى استاندار بوده‌اند و بر احتیاجات ضرورى واقف، چه داعى بر این کار نفرت‌آمیز که خداى نخواسته ممکن است منجر به حوادثى ناگوار گردد که موجب پشیمانى هیئت دولت شود. با توجّه به این مطالب لازم است خواسته‌هاى عموم طبقات را توجّه نموده و از این کار صرف نظر نمایند.

 چهاردهم شهر شعبان 1398

بهاءالدین محلاتى، سید عبدالحسین دستغیب، ملک حسینى، حسین الحسینى الیزدى، سید احمد پیشوا، سید محمد امام، محمدرضا حدائق، سید محمد نبوى زاده، الاحقر على اکبر طوبائى، یحیى الفلسفى، سید عبداللّه‌ زبرجد، محمد صادق روحانى، محمد کاظم الموسوى آیت‌اللّهى، سید عبدالعلى آیه‌اللهى،[19] محمود علوى، سید حسین ساجدى، نعمت‌اللّه‌ ادیب لارى، ...

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] یاران امام به روایت اسناد ساواک (کتاب دهم) نفس مطمئنه، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، خرداد 1378، ص هفت.

[2] همان، ص سیزده.

[3] همان، ص چهارده.

[4] آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه سید محمدصادق حسینی عسکرانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1390، ص 98 و 99.

[5] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، ص 479.

[6] زندگی و مبارزات آیت‌الله شهید سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1392، ص 68 و 69.

[7] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، ص 485.

[8] همان، ص 502.

[9] همان، ص 535.

[10] روح‌الله حسینیان، یکسال مبارزه برای سقوط شاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1387، ص 276 و یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، ص 537.

[11]. روزنامه اطلاعات، 10 / 4 / 1357.

[12]. روزنامه کیهان، 10 / 4 / 1357.

[13] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، ص 539.

[14] برای اطلاع بیشتر درباره جشن هنر شیراز رجوع کنید به: جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی. علاوه بر مقاله فوق‌الذکر در همین سایت، بنگرید: جشن هنر شیراز اقدامی جهت محو تعصبات مذهبی و ملی

[15] . در گزارش دیگرى در مورد جشن هنر شیراز و عکس‌العمل روحانیون چنین آمده است:

تاریخ: 5 / 6 / 36

برنامه جشن هنر شیراز در یازدهمین برنامه جشن هنر شیراز نمایشنامه‌اى با عنوان خوک، بچه، آتش در مغازه‌اى  واقع در خیابان فردوسى شیراز به اجرا درآمد که اجراى آن مورد انتقاد و اعتراض روحانیون و متعصبین مذهبى آن شهرستان قرار گرفته و تقاضا نموده‌اند از سال آینده از اجراى برنامه جشن هنر در شیراز خوددارى شود و تصمیم داشته‌اند از صبح روز جارى (5 / 6 / 2536) از حضور در مساجد و برقرارى نماز جماعت خوددارى نمایند که با اقدامات انجام شده از تصمیم خود منصرف شده‌اند و وضعیت عادى است. ضمناً دو نفر از روحانیون اصفهان به اسامى روضاتى و رهبر ضمن تماس تلفنى با سید عبدالحسین دستغیب پشتیبانى خود را از روحانیون شیراز اعلام نموده‌اند.

ارزیابى: خبر صحت دارد

گیرندگان: دفتر ویژه اطلاعات

[16] . تاریخ شاهنشاهى: در 24 اسفند ماه سال 1354 هجرى شمسى ـ سالگرد تولد رضاخان ـ جلسه مشترک مجلس شوراى ملى و سنا تشکیل گردید و طرحى از طرف دولت با قید سه فوریت تقدیم مجلسین شد که به تصویب رسید. به موجب این طرح تاریخ رسمى ایران از هجرى شمسى به تاریخ شاهنشاهى با مبداء تشکیل شاهنشاهى 2500 ساله ایران و آغاز زمان تأسیس سلسله پادشاهى هخامنشیان توسط کوروش که مقارن با 529 قبل از میلاد است، تغییر یافت و به جاى سال 1355، سال 2535 شاهنشاهى رسمیت پیدا کرد. به موجب بخشنامه‌اى رسمى تمام سازمان‌هاى دولتى و ملى موظف شدند در مکتوبات، تاریخ جدید را به کار ببرند. این تقویم با تشکیل کابینه جعفر شریف‌امامى در 5 شهریور 1357، دوباره تغییر کرد و تاریخ هجرى شمسى که مصوب 11 فروردین 1304 بود، مجدداً رسمیت یافت. (ر.ک: کوثر، ج 1، ص 352 (پاورقى 14، هفت هزار روز، غلامرضا کرباسچى،  ج 2، ص 660، روز شمار تاریخ ایران، باقر عاقلى، ج 2، ص 306)

[17] . اسداللّه‌ نصر اصفهانى فرزند رحیم در سال 1307 در اصفهان تولّد یافت و تحصیلات خود را تا اخذ دکتراى اقتصاد ادامه داد. او سرگرد شهربانى بود و سمت‌هاى مختلفى از جمله ریاست طرح و آموزش شهربانى، سرپرستى بررسى‌هاى آمارى و اقتصادى وزارت بازرگانى، سرپرستى کمیته سیاست و برنامه‌هاى صنعتى و بازرگانى وزارت اقتصاد و... را بر عهده داشت. مدتى نیز استاندار فارس و وزیر کشور بود. (ر. ک: مجلّه آیندگان، مرداد ماه 1356، ص 20)

[18] . وزیر کشور طى نامه‌اى به شرح زیر، نامه علماى فارس را براى رئیس ساواک ارسال مى‌دارد:

تاریخ: 5 / 5 / 37                                   شماره: 6184 /  م

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

 عین نامه عده‌اى از آقایان روحانیون شیراز از جمله آقاى حاجى شیخ بهاءالدین محلاتى و آقاى حاجى سید عبدالحسین دستغیب در مورد نحوه برگزارى جشن هنر در شهر یاد شده جهت آگاهى به پیوست ارسال مى‌گردد. ضمنا مراتب طى نامه شماره 6182 /  م مورخ 5 / 5 / 2537 به استحضار جناب آقاى نخست وزیر نیز رسیده است.

اسداللّه‌ نصر اصفهانى

وزیر کشور

اداره کل سوّم

خبر در بولتن درج شود 8 / 5

در پرونده شخصى عبدالحسین دستغیب به کلاسه 37145 بایگانى شود 2 / 7 / 57

[19] . آیت‌اللّه‌ سید عبدالعلى آیت‌اللّهى فرزند عبدالمحمد در سال 1296 هجرى شمسى چشم به جهان گشود. وى در دوران تحصیل در شیراز، قم و نجف اشرف از محضر اساتیدى چون آیات عظام سیّد نورالدین حسینى، خوانسارى، عبدالهادى شیرازى و سیّد محسن صدر کسب فیض نمود. ایشان در طول مبارزات علیه رژیم ستم شاهى با روحانیت مبارز همگام بوده و در جریان 15 خرداد 1342 نیز همراه با حضرت امام خمینى (سلام‌اللّه‌ علیه) در راستاى اهداف انقلاب به فعالیّت خود ادامه داده است. در منطقه لارستان جهت ایجاد وحدت میان شیعه و سنّى نقش مهمّى ایفا نموده و اهل سنّت احترام خاصى براى ایشان قائلند. مقام معظم رهبرى، ایشان را "سیدالعلماء و المجتهدین" لقب داده‌اند.آیت‌الله سید عبدالعلی آیت‌اللهی سرانجام در روز جمعه نوزدهم خرداد سال ۱۳۹۱ در سن ۹۲ سالگی در بیمارستان کوثر شیراز به ملکوت اعلی پیوست.

 



شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب در دوران جوانی














شهید عبدالحسین دستغیب در تبعید سال 42



شهید آیت‌الله دستغیب و شهید آیت‌الله مدنی




منبع: یاران امام به روایت اسناد ساواک (کتاب دهم) نفس مطمئنه، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، خرداد 1378، ص 479، 481، 483، 490، 495، 496، 504، 538، 539، 555.
 

تعداد مشاهده: 15024


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.