سوء استفادههای مالی منوچهر آزمون، استاندار فارس در سال 1356
تاریخ انتشار: 19 فروردين 1403
دکتر منوچهر آزمون از چهرههای سرشناس و مؤثر رژیم پهلوی بود. وی جزء صدها نادم حزب توده ایران بود و تا آنجا پیش رفت که مأمور ساواک با نام مستعار خوش نقش گردید. وابستگی و سرسپردگی او به شاه و دربار آنچنان توسعه یافت که در دولتهای مختلف به سمتهای مهم منصوب شد و آخرالامر قربانی ترفند رژیم در اواخر حکومت پهلوی گردید و به زندان افتاد. او مانند برخی از سردمداران رژیم موفق به فرار از کشور نشد و نهایتاً در بیستم فروردین 1358 پس از صدور حکم دادگاه انقلاب اسلامی اعدام گردید.
*******
منوچهر آزمون، فرزند ابوالقاسم در سال 1309 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پدرش کارمند ساواک بود. او پس از طى تحصیلات ابتدایى و متوسطه در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت کرد و راهى آلمان غربى شد. وی بعد از مدت کوتاهى به دلیل مشکلات اقتصادى به آلمان شرقى رفت و با تودهاىها به همکاری پرداخت. در شهریور 1336 دانشنامه دکتراى خود را در رشته اقتصاد سیاسى از دانشگاه لایپزیک دریافت داشت و همزمان دوره تخصصى فلسفه مارکسیستى و اصول سازمانى احزاب کمونیست را در دانشکده کارل مارکس گذراند و سپس به آلمان غربى بازگشت. در همان سال طى عریضهاى به شاه، از فعالیتهاى خود در حزب توده ابراز ندامت کرد و با پیگیرىهاى بعدى در سال 1337 به عنوان کارمند قراردادى ساواک با نام مستعار «خوش نقش» در نمایندگى ساواک در آلمان غربى مشغول به کار شد. آزمون در اردیبهشت سال 1340 به ایران مراجعت و در بخش احزاب چپ (کمونیسم) ساواک مشغول به کار گردید. در آبان سال 1346 به سمت مشاور عالى و معاون سیاسى سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامههاى اجتماعى و سیاسى منصوب شد. در این سمت بود که نوشتههاى او به عنوان «تفسیر سیاسى» با نام مستعار دکتر منوچهر قاطع از شبکههاى تلویزیون پخش گردید. آزمون در 29 فروردین 1347 به ریاست کل خبرگزارى پارس رسید و در 20 شهریور 1347 از ساواک به وزارت اطلاعات و جهانگردى منتقل و در سمت معاون فنى این وزارتخانه مستقر شد. در دی ماه 1349 ریاست حوزه 175 حزب ایران نوین را عهدهدار گردید و در اول خرداد 1350 به معاونت وزارت کشور و مدت کوتاهى بعد، در 23 شهریور همان سال، به معاونت نخستوزیر و ریاست سازمان اوقاف منصوب شد. در انتخابات دوره بیست و چهارم مجلس شوراى ملى (30 خرداد 1354) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت. در 18 آبان ماه 1355 به سمت وزیر کار و امور اجتماعى منصوب شد و پس از سقوط دولت هویدا، در 31 مرداد 1356 در دولت آموزگار به عنوان استاندار فارس راهى این خطه شد. با اوجگیرى انقلاب اسلامی و تشکیل دولت «آشتى ملى» جعفر شریف امامى، منوچهر آزمون در 5 شهریور 1357، به عنوان وزیر مشاور در امور اجرائى به دولت راه یافت. او در این سمت به تحرکات وسیعى دست زد تا شاید اعتماد مردم را به رژیم جلب کند و زمانى که بىنتیجه بودن اقدامات خود را دریافت، در 5 آبان استعفا داد و چند روز بعد، در 9 آبان ماه، حزب «اتحاد خلق ایران» را بنیان نهاد. این دوره جدید از زندگى سیاسى وى دیرى نپایید و او مدت کوتاهى بعد قربانى ترفند فریبکارانه از سوى محمدرضا پهلوى شد که براى نجات تاج و تخت خود جمعى از بدنامترین چهرههاى رژیم را به عنوان عوامل نارضایتى مردم به زندان افکند. آزمون در 16 آبان ماه 1357 در دوره نخستوزیرى ارتشبد غلامرضا ازهارى دستگیر و به زندان دژبان مرکز تحویل داده شد. این بازداشت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه یافت. آزمون در 20 فروردین 1358 به دلیل معاونت در کشتار 17 شهریور سال 1357، تصویب و تدوین قانون استقرار حکومت نظامى، توصیه به کودتا به وسیله ارتش و بالاخره حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفى در بیستم فروردین 1358 اعدام شد.1
در باره حیف و میلهای منوچهر آزمون در هنگام تصدی برخی سمتها اسنادی وجود دارد که حکایت از کسب مال از راههای نامشروع، زد و بندها و سوءاستفادهها مینماید. به عنوان نمونه محسن شاملو عضو هیأت اجرایی حزب ایران نوین میگوید: «...آنچه شایع است و تقریبا مقرون به صحت میباشد، این است که ایشان [آزمون] در زمانی که در وزارت اطلاعات بوده مبلغ یک میلیون و هشتصد هزار تومان از محل آگهیها سوء استفاده نموده و حالا گندش در آمده...»2
آزمون در بدو ورود به ایران از وضع مادی ساده و معمولی برخوردار بود و افزایش حقوق 1800 تومانی دغدغه نخستین سالهای فعالیت او در ساواک را تشکیل میداد. در 27 شهریور 1342 او مدعی بود: « طبق یک محاسبه دقیق و به تصدیق رؤسای معظم، حقوقی که در حال حاضر به اینجانب پرداخت میشود کفاف مخارج ابتدائی و حداقل زندگی بنده را نمیدهد...»3
تا آذر ماه 1346، یعنی تا پایان اشتغال در ساواک، آزمون با همین حقوق کارمندی – که به 2450 تومان افزایش یافته بود- زندگی میکرد و با توجه به مشاغل وی به احتمال زیاد راهی برای کسب درآمدهای غیر قانونی نداشت. حدود سه سال و نیم بعد، در 23 مرداد ماه 1350، آزمون در مقام معاونت وزارت کشور در پرسشنامه این وزارتخانه املاک و مستغلات خود را چنین گزارش کرد:
« خانه شخصی خریداری شده به کمک نخست وزیری واقع در نیاوران، خیابان جمشیدیه، شماره 40. ارزش فعلی 400 هزار تومان.
پنج هزار متر زمین خریداری شده به صورت اقساط از والاحضرت شمس پهلوی در کرج.
پنج هزار متر زمین در شمال با تصویب هیأت وزیران.
شش هزار متر زمین در جاده فرحآباد- ساری.
پانصد متر زمین در دربند سر نزدیک شمشک.
ساواک تهران، ضمن تحقیق غیر محسوس، فهرست فوق را تائید کرد با این تفاوت که مقدار زمین آزمون در در بند سر نه پانصد متر، بلکه ده هزار متر مربع است!»4
مورد دیگر خرید کارگاه گلهداری شخصی به نام زینالعابدین لشگری در زمان تصدی استانداری فارس برای دولت بود که با سند سازی قیمت آن را 130 میلیون تومان تنظیم نموده بود در حالی که آن کارگاه را 70 میلیون خریده بود. البته در نهایت ساواک این موضوع را رد نموده و چنین معاملهای را گواهی نمیکند ولی اسناد بعدی حکایت از تلاش وسیع افراد وابسته به آزمون برای جلوگیری از جابجائی وی از استانداری فارس دارد و جالب است که ساواک در هر یک از گزارشهای مشابه این تحرکات را منتسب به عوامل او میداند و مینویسد: «عده قلیلی که با رفتن آقای آزمون منافعشان در خطر است اقدام به طومارنویسی و فعل و انفعالاتی نموده و به تکاپو افتادهاند...»5
_________________________
پاورقیها:
1- نک: مقدمه کتاب رجال پهلوی به روایت اسناد ساواک، منوچهر آزمون، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
2- همان، صفحه 35.
3- همان، صفحه 36.
4- همان
5- همان، صفحه 401 تا 405 و 407 تا 416.
دکتر منوچهر آزمون
دکتر منوچهر آزمون و غلامرضا پهلوی
دکتر منوچهر آزمون و غلامرضا پهلوی
دکتر منوچهر آزمون و غلامرضا پهلوی
دکتر منوچهر آزمون
دکتر منوچهرآزمون و تیمسار نعمت الله نصیری (رئیس ساواک) به هنگام دیدار رسمی از شاه
دکتر منوچهرآزمون در هنگام سخنرانی در جلسه حزب رستاخیز
تعداد مشاهده: 15573