اختلاس توسط عطاءالله خسروانی وزیر کار در سال 1345
تاریخ انتشار: 27 شهريور 1403
عطاءالله خسروانی، فرزند هاشم در سال 1298 ش به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشتههای زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکدهی حقوق به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامهی تحصیلات به فرانسه رفت و دانشنامه علوم اجتماعی گرفت. وی از مهرههای قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریهی افکار ایران را منتشر میکرد. خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی بود و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در دبیرستان «ایرانشهر» در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولتهای امینی، علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
عطاءالله خسروانی که تشنه قدرت بود و آرزوهای بزرگ در سر میپروراند، با مشاهده نفوذ بهائیت در رژیم پهلوی، به آنها تمایل پیدا کرد تا همچون رقیب سیاسیاش، هویدا از حمایت تشکیلات بهائیت برخوردار باشد. در اسناد ساواک میخوانیم:
«طبق اطلاع، خانم تیمسار سرلشگر پرویز خسروانی معاون ژاندارمری کل کشور جزء بهائیهای متعصب بوده و سرلشگر خسروانی نیز اداره کنندۀ یک «لَجنَه»[انجمن] بهائی است. مرکز جلسات لجنه هم هفتهای یک بار در منزل سرلشگر خسروانی تشکیل میشود و آقای عطاءالله خسروانی (وزیر کار) دکتر راسخ و دکتر ایقائی در جلسات مذکور شرکت میکنند و به وسیله وزیر کار با تیمسار سپهبد ایادی پزشک دربار شاهنشاهی مربوط هستند و از وی اخذ دستور مینمایند. گفته میشود خسروانی وزیر کار عده زیادی از بهائیان وزارت کار را که سمت مهمی در آن وزارتخانه به آنها محول شده بهمرور تغییر پست داده و امور مهمه وزارت کار را به دست آنان سپرده که میتوان نام مهندس مجد معاون فنی وزارت کار و پرتو اعظم مدیر کل امور اجتماعی وزارت کار را ذکر نمود.
ضمناً این عده از مبلغین بهائی هستند و هر یک لجنهای دارند و دستورات صادره از طرف سپهبد ایادی را که وسیله وزیر کار به آنها اطلاع داده میشود اجرا مینمایند.»[1]
در گزارش تکمیلی ساواک آمده است:
«پیرو گزارش قبلی در مورد تشکیل جلسات لجنه در منزل سرلشگر خسروانی طبق اطلاع، در جلسات منزل ایشان مهندس سیروس ارجمند، دکتر راسخ عضو سازمان برنامه، مهندس پرتو اعظم و در بیشتر جلسات عطاءالله خسروانی، مهندس سیروس مجد معاون وزارت کار و عدهای دیگر شرکت میکنند. جلسات آنان در روزهای سهشنبه و بهطور سیار در منزل یکی از اعضا تشکیل میشود. رابط آنها عطاءالله خسروانی وزیر کار با تیمسار سپهبد دکتر ایادی است که نامبرده اخیرالذکر نمایندگی و سرپرستی فرقه بهائی را در ایران به عهده دارد.»[2]
عطاءالله خسروانی در راستای تقویت تشکیلات بهائیت کارمندان بهائی وزارت کار را بدون توجه به توان و شایستگی آنان، به سمتهای عالی منصوب میکرد. این موضوع در اسناد ساواک نیز انعکاس پیدا کرده است:
«معروف است [خسروانی] بهائی است و بهائیها را تقویت میکند. بعضی شبها با بهانههایی در منزل برادرش سرلشگر خسروانی جلسه دارند. با سپهبد ایادی خیلی نزدیک است در وزارت کار هم چند نفر بهائی معروف را به سمتهای خیلی عالی رسانیده پرتو اعظم مدیرکل، مهندس مجد معاون و روی این شهرت که پیدا کرده طبقه عامه و مسلمانها با او خوب نیستند و میگویند بهائی است.»[3]
یکی از کارهای عطاءالله خسروانی در راستای دشمنی با اسلام، سازماندهیِ گروههایی با هدف مقابله با روحانیون است. رئیس ساواک خراسان طی گزارشی در این باره مینویسد:
«آقای خسروانی وزیر کار روز 4 / 6 جاری با هواپیما به مرکز مراجعت نمود. در مدت توقف در مشهد چند بار با ایشان ملاقات شد. نامبرده خود را وابسته به شاهنشاه معرفی و اظهار داشت که فقط تیمسار قائم مقام ساواک از مأموریت محرمانه ایشان به خراسان اطلاع دارند که در پوشش بازدید از تشکیلات حزب ایران نوین درباره تشکیل گروههای متشکل که در موقع لزوم بتوان از وجود آنها بر علیه روحانیون و عناصر ماجراجو استفاده نمود، به مشهد آمده است. لازم است به استحضار برساند گروههای مزبور وسیله این سازمان تشکیل و اکنون بهصورت یک واحد ضربت در اختیار هستند. آقای وزیر کار هم که مطالعه نموده بود به اینجانب اظهار داشت که من بررسیهای خود را کردهام و اگر من قبلاً میدانستم که ساواک این عمل را نموده به مشهد نمیآمدم و ضمن تشکر فوقالعاده از ساواک بنا شد هرگونه کاری داشته باشند از طرف تیمسار قائم مقام به این سازمان ابلاغ شود.»[4]
نفوذ روز افزون بهائیت در ایران موضوعی نبود که رژیم شاه بتواند آن را پوشیده دارد. تحرکات آنها همواره مورد توجه متدین و مردم مسلمان ایران بود. ساواک در گزارشی مینویسد:
«بهطوری که اخیراً در افواه شایع گردیده اغلب مصادر و مقامات حساس و برجسته مملکتی توسط افراد بهائی این کشور اداره میشود و این قبیل اشخاص وسیله مراکز و یا افراد مرموزی هدایت و رهبری میگردند. ضمناً گفته میشود در هیئت دولت آقایان نخست وزیر، منصور روحانی وزیر آب و برق، ستوده وزیر پست و تلگراف، خسروانی وزیر کشور، سپهبد صنیعی وزیر جنگ و همچنین تیمسار سپهبد خادمی مدیرعامل شرکت هواپیمایی هما، سپهبد ایادی پزشک مخصوص شاهنشاه آریامهر، درویش مقامی رئیس کارگزینی دربار شاهنشاه جزو این گروه بوده...»[5]
در پی ترور منصور و انتصاب امیرعباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر از آغاز، نارضایتی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذارانِ «کانون مترقی» را برانگیخت. خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت. خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب میشد، تصور میکرد که بهسادگی خواهد توانست رقیب بیصلاحیت خود را کنار زده و به ریاست دولت برسد. از این رو در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد. تحقیقات غیر محسوس تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاهطلبانهی خسروانی را خطرناک تلقی مینمود، وی را از وزارت کشور و دبیر کلی حزب ایران نوین برکنار کرد.
خسروانی با تشکیل حزب رستاخیز به عضویت این حزب در آمد و در کلوپ ایران و فرانسه و باشگاه شاهنشاهی نیز عضو شد.
در گزارشهای ساواک به فساد مالی عطاءالله خسروانی اشاره شده است. برخی از این مفاسد عبارتند از:
«خسروانی وزیر کشور متجاوز از چهارصد میلیون تومان در وزارت کار و بیمههای اجتماعی سوءاستفاده کرده و بالاخره بهموقع خود تعقیب قانونی خواهد شد.»[6]
«در وزارت کار شایع است آقای عطاءالله خسروانی وزیر سابق کار از یک درصد درآمد سازمان بیمههای اجتماعی سهم وزارتخانه سوءاستفاده مینموده و این وجه را معمولاً برخلاف مقررات صرف پاداشهای غیر ضروری و مخارج نامفید میکرده است.»[7]
«دکتر جعفری نماینده مجلس شورای ملی ضمن یک مذاکره خصوصی میگفت اخیراً درباره سوء استفادههای خسروانی وزیر کار در امر ساختمان سازمان بیمههای اجتماعی و چند موضوع دیگر پروندههایی علیه مشارالیه تشکیل شده است... سرتیپپور نماینده مجلس شورا میگفت که خسروانی با کمک سایر خسروانیها زمینه را برای نخست وزیری خود فراهم میسازد و ممکن است تا یک ماه دیگر مأمور تشکیل کابینه گردد.»[8]
از جمله این مفاسد اسناد درج شده در زیر است. این اسناد ماجرای اختلاس خسروانی از دفترچههای شش برگی با عنوان «کارنامه نوزاد» در وزارت کار است. اختلاس انجام شده با شکایت فردی به نام امیر ولیالله شفیعی رئیس اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت کار افشا شد و تلاشهایی برای مسکوت ماندن آن و دادن حقالسکوت به فرد یاد شده صورت گرفت و نهایتاً هم در گذر زمان بدون رسیدگی، فراموش گردید.[9]
*****
[تاریخ:] 13 / 6 / 1345
اطلاعیه
در تاریخ 5 / 4 / 45 در مورد فعل و انفعالی که در زمینه چاپ و تهیه یک دفترچه شش برگی بهعنوان کارنامه نوزاد که با سوءاستفاده و پوشش نام بزرگ و تمثال مبارک شاهنشاه آریامهر در اولین صفحه آن به دستور آقای عطاءالله خسروانی وزیر کار توسط سازمان بیمههای اجتماعی صورت گرفته بود شخصی به نام امیر ولیالله شفیعی رئیس اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت کار طی نامهای به شماره 260 بهعنوان معاون پارلمانی وزارت کار جریان سوءاستفاده را مطرح و کتباً اظهار داشته در 1٫200٫000 ریال پولی که جهت چاپ این نشریه بیمصرف از صندوق بیمههای اجتماعی پرداخت شده مسلماً 900٫000 ریال سوءاستفاده شده است. معاون پارلمانی وزارت کار نامه موصوف را عیناً برای اطلاع وزیر کار فرستاد لیکن اقدامی که آقای وزیر روی نامه نمود این بود که شفیعی را در معرض تهدید و اخراج از وزارت کار قرار داد و اظهار داشت که در این باره شاهنشاه هم در شرفیابی سؤال فرمودهاند و من هم معظمله را بهعنوان اینکه خبر نداشتم و موضوع را تحقیق میکنم قانع کردهام تا اینکه در تاریخ 22 / 4 / 45 شفیعی که در معرض تهدید و ارعاب آقای وزیر کار قرار گرفته بود طی نامه شماره 296 به این مضمون: نظر به اینکه تاکنون راجع به سوءاستفادهای که در خصوص کارنامه نوزاد اطلاع دادهام اقدامی نشده لذا بدینوسیله صریحاً اعلام جرم مینمایم و تقاضای تعقیب مجرمین را در هر مقام که باشند دارد. این نامه که زیر عنوان جناب آقای خسروانی وزیر کار و امور اجتماعی به دست آقای وزیر افتاد مشارالیه به تقلا و دست پا افتاد و با تعلیم و همراهیهای یحیی مستوفی معاون ثابت وزارت کار که از رفقای صمیمی و مشیر و مشاور نامبرده است و نسبت به مقامات مملکتی هم بیاعتنا و بدگویی دارد درصدد تطمیع و خریداری شفیعی برآمدند و با پرداخت ده هزار تومان بهصورت وام که طی نامه شماره 617 – 15 / 5 / 45 برای وی از بانک رفاه کارگران گرفتند و وعده مدیرکلی و پاداش مجدد اعلام جرم فوقالذکر را به وی مسترد داشتند و مشارالیه را وادار کردند که در اتاق کمیسیون آقای وزیر خود را بر زمین انداخته و غش کند. ساعتی بعد از این غش مصنوعی آقای مستوفی معاون وزارت کار به معیت آقای وزیر کار به اتاق کار آقای دستغیب رئیس کل دفتر وزارت کار و مسئول حفاظت آنجا میروند و به این بهانه که شفیعی از دست تو در اتاق وزیر اظهار ناراحتی کرده به آقای دستغیب تکلیف میکنند و او را وادار مینمایند که بدون هیچگونه دلیلی تقاضای سه ماه مرخصی بنماید. نامبرده که علت را جویا میشود با تشدد ساختگی آقای وزیر مواجه میگردد و بهناچار طبق دیکته آقای مستوفی و آقای وزیر مرخصی مینویسد و از فردا از حضور در وزارتخانه ممنوع و بهجای سه ماه مرخصی تکلیفی برای مشارالیه یک ماه مرخصی صادر میشود. بهقرار اطلاع چون آقای دستغیب در طول مدت هشت سال که در کمال درستی با آقای وزیر کار از نزدیک همکاری داشته و طبعاً از فعل و انفعالات و سوء جریاناتی که توسط آقای خسروانی انجام میگرفته مطلع بوده و منجمله موضوع اعلام جرم و سوءاستفاده در نشریه شش برگی فوقالاشاره را کاملاً خبر داشته بدینوسیله با ترتیب این توطئه و بهانه از ادامه کار منع شده است. یک نسخه از نشریه شش برگی که با سوءاستفاده از نام مقدس و تمثال مبارک شاهنشاه در اولین صفحه آن به شرحی که گذشت از قبل آن قریب یک میلیون ریال دزدی شده به انضمام فتوکپی اعلام جرم شفیعی که با پرداخت ده هزار تومان و غیره از طرف آقای وزیر کار کأن لم یکن تلقی گردیده و همچنین رونوشت اجازه پرداخت 1٫200٫000 ریالی هیئت مدیره بیمههای اجتماعی در این مورد بهضمیمه این اطلاعیه تقدیم میشود. ضمناً به اطلاع میرسد که آقای عنایتالله دستغیب از فعل و انفعالات و معاملات اراضی و ساختمانی سازمان بیمههای اجتماعی به علت اینکه مشارالیه دبیر شورای عالی آن زمان بوده مطلع بوده و مخصوصاً از اعتبارات چند میلیونی تصویبی یک دهه اخیر که ملازم با منافع شخصی و خصوصی آقای خسروانی وزیر کار بوده خبر داشته لذا درصدد برآمدهاند که با ترتیب توطئه و مرخصی اجباری مشارالیه از اطلاع و ادامه سوء جریانات بعدی آگاه نگردد.
در تاریخ 8 / 6 / 45 طی گزارش پنهانی تیمسار ریاست ساواک رسیده است. گزارش در پرونده آقای دستغیب بایگانی میباشد – 13 / 6 / 45
*****
از:300 / الف تاریخ: 6 / 7 / 1345
به: 322 شماره: 662 /300 / الف
موضوع: عملیات خسروانی وزیر کار
روز گذشته حسن بقایی نائینی که یکی از نزدیکان خسروانی وزیر کار و امور اجتماعی بوده و اخیراً مورد غضب ایشان قرار گرفته در یک مذاکره خصوصی ضمن تشریح اوضاع وزارت کار میگفت اطلاعات بسیار زیادی از کارهای ایشان دارد که هر کدام از آنها کافی است که وی را دچار سرنوشت احمد نفیسی[10] شهردار سابق تهران بکند. وی گفت خسروانی برای نزدیکی و کسب اخبار از اوضاع و احوال حتی از مستخدمین و رانندههای اعلیحضرت هم نمیگذشت و همیشه لیستی از مستخدمین دربار میگرفت و به عناوین مختلف به آنها کمک میکرد و پاداش میداد و حتی به راننده اعلیحضرت بهعنوان کارکرد دستور داده است بانک رفاه کارگران به او وام مسکن بدهند و به این عناوین از آنها کسب اطلاع مینماید. حسن بقایی افزود موضوع چاپ و سوءاستفاده از دفترچه نوزاد که در وزارت کار باعث سر و صدای فراوان شده و حتی از وزارت کار نیز در این زمینه بهطور محرمانه سؤال گردیده است. خسروانی برای اینکه موضوع را لوث نماید به آقای کمالیزاده که فعلاً بهعنوان بازرس نخستوزیر خدمت میکند دستور رسیدگی و بازپرسی داده است در حالی که این شخص را چندین سال قبل خودش در وزارت کار استخدام کرده و بعد به سمت منشی دکتر کلالی معاون سابق وزارت کار منصوب گردیده و پس از رفتن دکتر کلالی مجدداً او را به خدمت وزارت دادگستری درآورده ولی چون نمیتوانستند در آنجا به او شغل مهمی بدهند از دادگستری مأمور خدمت در نخستوزیری شده و فعلاً بهعنوان بازرس نخستوزیری خدمت میکند و حال بهعنوان بازپرس و مأمور بازرسی کل کشور درباره این موضوع تحقیق میکند و میخواهند به این ترتیب موضوع را لوث و از بین ببرند.
عیناً جهت اقدام به اداره 322 ارسال میگردد.
آقای [ناخوانا]
ضمن بررسی و فیش بهرهبرداری یک نسخه به بخش 323 تحویل گردد.
*****
از: 322 تاریخ: 16 / 7 / 1345
به: 20 هـ شماره: 27683 / 322
موضوع: عملیات خسروانی وزیر کار
روز گذشته حسن بقایی نائینی که یکی از نزدیکان خسروانی وزیر کار و امور اجتماعی بوده و اخیراً مورد غضب ایشان قرار گرفته در یک مذاکره خصوصی ضمن تشریح اوضاع وزارت کار میگفت اطلاعات بسیار زیادی از کارهای ایشان دارد که هر کدام از آنها کافی است که وی را دچار سرنوشت احمد نفیسی شهردار سابق تهران بکند. وی گفت خسروانی برای نزدیکی و کسب اخبار از اوضاع و احوال حتی از مستخدمین و رانندههای اعلیحضرت هم نمیگذشت و همیشه لیستی از مستخدمین دربار میگرفت و به عناوین مختلف به آنها کمک میکرد و پاداش میداد و حتی به راننده اعلیحضرت بهعنوان کارکرد دستور داده است بانک رفاه کارگران به او وام مسکن بدهند و به این عناوین از آنها کسب اطلاع مینماید. حسن بقایی افزود موضوع چاپ و سوءاستفاده از دفترچه نوزاد که در وزارت کار باعث سروصدای فراوان شده و حتی از وزارت کار نیز در این زمینه بهطور محرمانه سؤال گردیده است خسروانی برای اینکه موضوع را لوث نماید به آقای کمالیزاده که فعلاً بهعنوان بازرس نخستوزیر خدمت میکند دستور رسیدگی و بازپرسی داده است در حالی که این شخص را چندین سال قبل خودش در وزارت کار استخدام کرده و بعد به سمت منشی دکتر کلالی معاون سابق وزارت کار منصوب گردیده و پس از رفتن دکتر کلالی مجدداً او را به خدمت وزارت دادگستری درآورده ولی چون نمیتوانستهاند در آنجا به او شغل مهمی بدهند از دادگستری مأمور خدمت در نخستوزیری شده و فعلاً بهعنوان بازرس نخستوزیری خدمت میکند و حال بهعنوان بازپرس و مأمور بازرسی کل کشور درباره این موضوع تحقیق میکند و میخواهند به این ترتیب موضوع را لوث و از بین ببرند.
تعیین و اعلام موارد زیر مورد لزوم است:
1- حسن بقایی نائینی کیست و با وزیر کار چه قرابتی دارد.
2- به چه علت نامبرده بالا مورد غضب وزیر کار قرار گرفته.
3- بقایی در نزد چه کسانی چنین اظهاراتی نموده چنانچه دلایلی موجود است ارسال شود.
4- تاکنون وزیر کار در مورد مستخدمین دربار شاهنشاهی چه مساعدتی نموده آیا اظهارات بقایی در این مورد صحت دارد یا خیر در صورت مثبت وزیر کار چه اطلاعاتی را از مستخدمین کسب مینمایند.
محترماً به عرض میرسد به غیر از ماده 1 مطالب مورد درخواست از وظایف ادارات عملیاتی است.
سوابقی درباره سوءاستفاده از دفترچه نوزاد وجود دارد که بایستی به اداره کل سوم ارسال شود.
در مورد ماده 1 و 2 بهطور غیر محسوس کیس و نتیجه اعلام گردد.
درباره ماده 2 و 4 با توجه به اینکه اطلاع [ناخوانا] این موضوع را روشن نماید و همچنین صحت اظهارات آقای بقایی نیز وسیله اطلاعدهنده بایستی روشن شود.
محترماً به عرض میرساند. 19 / 7 / 45
جواب مقتضی به اداره کل سوم داده شود. 26 / 7 / 45
پینوشتها:
[1] . رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، عطاءالله خسروانی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1396، ص 107، سند شماره: 411 / 300 ـ 19 / 8 / 1344.
[2] . همان، ص 113، سند شماره: 3131 / 300 الف ـ 26 / 11 / 1344.
[3] . همان، ص 33.
[4] . همان، ص 36، سند شماره: 1245 ـ 5 / 6 / 1343.
[5] . همان، ص 373، سند شماره: 44551 / ه ـ 5 ـ 19 / 12 / 1347.
[6] . همان، ص 351، سند شماره: 32908 / 20 ه ـ 8 ـ 7 / 10 / 1347.
[7] . همان، ص 381، سند شماره: 35668 / 20 ه ـ 5 ـ 21 / 4 / 1348.
[8] . همان، ص 96، سند شماره: 966 / 322 ـ 18 / 7 / 1344.
[9] . مشروح زندگی عطاءالله خسروانی را در مقاله همین سایت با عنوان: نگاهی به زندگی عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک، ملاحظه کنید.
[10] . احمد نفیسی، فرزند مهدی در سال 1298 ش در اصفهان متولد شد، دورهی ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی اصفهان به پایان رساند و از دبیرستان سعدی دیپلم گرفت و در رشتهی علوم سیاسی به دانشگاه راه یافت. نفیسی دورهی فوق لیسانس را در رشتهی حسابداری صنعتی و امور اداری از آمریکن یونیورسیتی واشنگتن دریافت کرد و در مراجعت به ایران در سازمان برنامه به کار مشغول شد. وی در وزارتخانههای مختلف، متصدی مشاغل زیادی از جمله: مدیر کل امور اداری سازمان برنامه، مدیر کل وزارت اقتصاد ملی، رئیس کل دفتر وزارت اقتصاد، بازرس وزارت دارائی، بازرس اداره کل بودجه، معاون کل غله، مدیر رفاه اجتماعی سازمان برنامه، نمایندهی مدیر عامل و قائم مقام نخستوزیر در مراجع عمومی صاحبان سهام برنامه، عضو کمیسیون عالی تبلیغات سازمان برنامه، مدیر مجلهی ایران آباد و شهردار تهران بود.
احمد نفیسی از طرفداران سرسخت دکتر علی امینی و عضو حزب ایران بود و در سال 1339 در سازمان برنامه در راستای اهداف تشکیلاتی جلساتی برگزار میکرد. در سال 1341 زمانی که وزیر کشور قصد برکناری وی از سمت شهرداری تهران را داشت، وی با اهدای یک سرویس چای خوری طلا، وزیر را از این کار منصرف کرد. در همین سال پیشنهاد عضویت وی در لاینز بینالمللی ایران منطقهی 354 مطرح شد. وی در مسئولیتهای مختلف دارای فساد اخلاق بود؛ از جمله در زمان شهرداری تهران با یکی از دختران روابط داشته که باعث... و اعتراض خانوادهاش میشود و آنها باوجود گرفتن 30 هزار تومان از نفیسی باز هم پیگیر موضوع بودهاند. مشارالیه در سال 1342 مسئول برگزاری کنگرهی دهقانان و کنگرهی آزاد زنان و آزاد مردان بود و در همان سال همسرش به نام نزهت نفیسی به نمایندگی مردم بافت به مجلس شورای ملی راه یافت. نفیسی در سال 1342 به دلیل سوء استفادههای مالی زیاد در شهرداری و شایعهی وسیع آن در افکار عمومی به دستور دادگستری و برای فریب افکار عمومی دستگیر شد. در سال 1343 از طرف بازپرس شعبه 12 دیوان کیفر با قرار تأمین از زندان آزاد گردید و در سال 1346 از کلیهی اتهامات تبرئه و تمام حقوق معوقهی وی پرداخت شد. احمد نفیسی عضو باشگاه ورزشی شاهنشاهی بود. وی در زمان شهرداری با مستشاران آمریکایی تماس محرمانه داشت و در سال 1348 مدیر عامل شرکت فارمیکس شد. احمد نفیسی در سال 1382 در تهران درگذشت.
عطاءالله خسروانی
تعداد مشاهده: 13590