امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

شرحی بر اسناد

تکاپوی دکتر علی امینی برای حضور در صحنه سیاسی کشور در سال 57-56 و حملات رسانه‌ها به وی


تاریخ انتشار: 01 خرداد 1401


دکتر علی امینی از عناصر آمریکایی دربار پهلوی از تاریخ 16 اردیبهشت 1340 تا 26 تیر 1341 به خواست آمریکاییان و علیرغم میل محمدرضا پهلوی برای پیاده نمودن طرح‌ها و نقشه‌های استعمار غربی به نخست وزیری رسید و با وجود حمایت‌های همه جانبه از طرف آمریکا و جمع نمودن عده‌ای از رجال همفکر خود توفیق چندانی در عرصه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به دست نیاورد و اگر محبوبیتی بین برخی از مردم و روشنفکران داشت، با عملکردهای ناشایست خود در این دوران، آن محبوبیت را نیز از دست داد به طوری که تا سال 1357 هیچ مسئولیتی به وی واگذار نشد و کمتر کسی سراغ او را می‌گرفت. در سال‌های 57-56 و با اوجگیری قیام مردم مسلمان، کم‌کم سر و کله امینی مانند برخی از عناصر خارج‌نشین و بی‌تفاوت نسبت به مردم و میهن، پیدا شد و داعیه مبارزه با فساد، دیکتاتوری، ایجاد نظم و قانون، جاری نمودن عدالت، محدود کردن اختیارات شاه، تعقیب و مجازات عاملین عقب‌افتادگی و بیچارگی ملت بزرگ و اصیل ایران، ایجاد آزادی، رفاه، پیشرفت، توسعه و این‌گونه شعارهای زیبا ولی توخالی را برداشتند و به خیال خود می‌خواستند ملت بیدار شده را دوباره به خواب غفلت و جهل برگردانند. سوابق دکتر علی امینی در دهه 40 آن چنان تیره و تار بود که حتی روزنامه‌های وابسته به دربار با نوشتن مقالات متعدد و تند نسبت به این ادعاها عکس‌العمل نشان دادند و در لابلای آن گوشه‌ای از حقایق پنهان و غیر آشکار برای مردم روشن گردید و همین مقابله بیش از گذشته بر آگاهی توده‌های مردم نسبت به عملکرد نظام شاهنشاهی افزود.

دو سند زیر مقاله‌ای از رادیو لندن و روزنامه رستاخیز است که در آن اقدام به افشاگری علیه دکتر امینی نموده است. هم‌چنین در مورد عکس‌العمل برخى از روزنامه‌ها و رسانه‌های داخل و خارج در مقابل اقدامات على امینى، در اسناد دیگر مطالبی آمده است:

روزنامه اطلاعات شماره 1567 مورخ 11 /5 /2537 تحت عنوان:

«على امینى به دستور چه کسى سکوت را شکست» به قلم دکتر افراسیابى ضمن اشاره به اینکه آزاد‌مردان و روشنفکران نباید در برابر اعلامیه دکتر على امینى سکوت کنند، مى‌نویسد:

در اعلامیه آمده است که ایشان خواسته است سکوت پانزده ساله را بشکند اما به روشنى اقرار نشده که چه کسى و یا بهتر چه منبعى از ایشان خواسته است که لب به سخن وا کند و قدم به راه؟ و اگر ایشان از گفتن معذور است مردم آبدیده این مملکت خوب مى‌دانند که چراغ سبز از کجاست و چه کسى راه‌دار قضیه است. در اعلامیه از فرصت‌هاى طلایى ده سال گذشته حرف است ولى اشاره‌اى به فرصت‌هاى از دست شده روزهایى که خودِ دکتر امینىِ مسئول و قائم بذات، دانسته زیر قرار داد سر تا پا زیان و تحمیلى نفت را امضاء مى‌کرد، اشاره‌اى نشده است.

مگر امضاءکننده قرارداد کذایى ‌نفت‌ شخص ‌دکتر امینى نبود؟ وجود سرمایه در اختیار عده‌اى که مفلس باید زاده شوند و مفلس‌تر بمیرند سببى از نارسایى‌هاست که در اعلامیه آمده است. به زعم ایشان داشتن، حق همه کس نیست و هر کس را در این حریم راهى نیست ولى اگر ایشان معتقدند که عده‌اى به ناحق مال‌اندوزى کرده‌اند، به حق در طول تاریخ، نا‌حق‌ترین فامیل و نواده‌هاى خود آقا بوده که ذکر بیشتر ملال‌انگیز خواهد بود. در اعلامیه از آزادى و لمس آن و نگهدارى آزادى یاد شده است، کدام آزادى؟ آزادى آن حکومت کوتاه که با اختناق و ترور و تهاجم آمد و با کشتار رفت؟ در اینجا این شبهه قوت مى‌گیرد که نکند عین‌الدوله دیگرى در راه است، همان عین‌الدوله که ریشه آزادى و آزادی‌خواهان را در تبریز از بیخ و بن کند و بعد هم صدر‌اعظم مشروطه شد و هوادار مشروطه؟

هشدار دکتر امینى در زمینه نگهدارى آزادى بجاست به همین دلیل مردم صدمه دیده این مملکت باید هوشیار و بیدار باشند که آزادى خواسته خود و همین فضا را به مفت نبازند و تردید مسلم است که پاسدارى و نگهبانى آزادى این ملت به عهده نواده‌هاى فامیلى گذاشته شود که قرن‌ها بدترین حکومت، ظلم، شقاوت، بیداد، چپاول و تاراج را بر ملت ایران عرضه کردند.

دکتر امینى همه عمر در امتحان امانت‌دارى در پیشگاه ملت ایران توفیق نداشته و در چنین روزهایى نمى‌تواند امانت‌دارى مطمئن براى مردم و مملکت باشد.

تمام حرف‌هاى به ظاهر خوب اعلامیه دکتر امینى گوشه‌هاى کمى از سخن دل تمام روشنفکران پرغیرت و جامعه‌شناسان وطن‌شناس و میهن‌پرستى است که سال‌ها در هر فرصتى از هر طریقى گفته و مى‌گویند و سوداى بد هم در سر ندارند. منتها امتیاز فامیلى و بستگى‌هاى جورواجور دکتر امینى را فاقد بودند و کسى از آنها نخواست که وارد گود شوند و یا پا در میدان اصلاحات بگذارند چون طرف قرارداد نبودند. بر مردم این مملکت است که این بار در راه رسیدن به هدف و آزادى و سعادت این کشور به هر حشیشى دست‌اندازى نکند و در این راه با تجربه‌خواهى از گذشته‌ها، مطمئن، قوى، متفکر و راستین گام بردارد.

ضمناً روزنامه‌هاى کیهان و آیندگان نیز مطالبى علیه دکتر على امینى در پاسخ نامه وى درج نموده‌اند. در اسناد دیگر در مورد اظهار نظر خبرگزاری‌ها در مورد دکتر امینى چنین آمده است:

اظهارات سیاسى دکتر على امینى

تهران ـ خبرگزارى فرانسه ـ 30 ژوئیه 1978

دکتر على امینى نخست‌وزیر اسبق ایران در مصاحبه‌اى با خبرگزارى فرانسه گفت: ‌امیدوارست براى پر کردن خلأ موجود بین رژیم و مردم نقش «آشتى‌دهنده» ایفا کند. وى افزود انجام مذاکره بین قشرها و نیروهاى مختلف کشور و تحکیم سریع همبستگى ملى در مرحله دشوارى که ایران طى مى‌کند، بسیار ضرورى و فورى است.

على امینى معتقد است رژیم سلطنتى و به ویژه محمد‌رضا شاه پهلوى براى ادامه حیات ایران «ضرورى» است. وى اظهار امیدوارى کرد که رژیم سلطنت واقعاً مشروطه شود. امینى از اعطاى آزادى تدریجى و مؤثر در هر مرحله حمایت کرد.

آقاى امینى 73 سال دارد و در سال 1961 نخست‌وزیر ایران بود. وى عقیده دارد به محض اینکه وحدت ملى برقرار شود مهم‌ترین وظیفه در ایران رونق مجدد امور کشاورزى استقرار یک قوه قضاییه مقتدر و مستقل و مبارزه علیه کاغذبازى است. (تهران ـ خبرگزارى رویتر ـ 29 ژوئیه 1978)

على امینى نخست‌وزیر اسبق ایران امروز گفت وى در صدد است که بار دیگر به سیاست بازگردد.

دکتر امینى با 73 سال سن، در اعلامیه‌اى که به وسیله مطبوعات انتشار یافت، با یک احساس مسئولیت از مردم درخواست کرد که به وى بپیوندند. وى فاش نساخت که آیا قصد دارد در اوضاع نامشخص جارى سیاسى ایران دست به تشکیل یک گروه سیاسى فعال بزند یا خیر. دولت تشکیل گروه‌هاى جدید را ترغیب مى‌کند، لیکن به روشنى بیان نکرده است که آیا به این گروه‌ها اجازه داده خواهد شد که در انتخابات آینده کاندیدا معرفى کنند یا خیر. (9 /5 /2537 نشریه 133 خبرگزارى پارس)

میانجیگرى دکتر امینى

لندن ـ خبرگزارى پارس ـ 9 /5 /2537

روزنامه فایننشال تایمز چاپ لندن در گزارشى تحت عنوان «پیشنهاد آشتى» نوشته است آقاى على امینى نخست‌وزیر اسبق ایران ضمن یک ابتکار مهم سیاسى تصمیم گرفته است بین دولت و مردم صفا و آرامش برقرار کند.

به دنبال یک رشته تظاهرات خشونت‌بار که بر ضد دولت و شاه به راه افتاده و چند تن کشته شدند اینک اقدام امینى جریان یافته است. سیاستمدار هفتاد و سه ساله ایران طى بیانیه‌اى که در تهران پخش شد خاطرنشان کرده است که وى براى تقویت و اتحاد ملى، گسترش امنیت، آزادى و مزایاى انسانى مبارزه خواهد کرد. امینى روز گذشته تأکید کرد که هدف تشکیل دولت جدیدى است که تحت رهبرى نخست‌وزیر جدید اتحاد ملى را تقویت کرده اعتماد عموم را بازگرداند.

على امینى که پس از کناره‌گیرى از مقام نخست‌وزیرى در سال 1962 براى نخستین بار علناً درباره امور سیاسى سخن مى‌راند، گفت با توجه به موقعیت او از وى تقاضا شده است تا نقش میانجى را ایفا کند امینى اگرچه به انجام یارى‌گیرى از آمریکا ضربه سیاسى دیده و در اصل در دوران چهارده ماه نخست‌وزیرى خود به عنوان یک نخست‌وزیر مستقل و آزاد شهرت و محبوبیت یافته بود. در بیانیه، امینى اکیداً یادآور شده است که بین نارسایى‌هاى اقتصادى و بحران سیاسى ایران ارتباط محکمى وجود دارد و برنامه‌ریزى‌هاى ضعیف و نادرست اقتصادى ریشه اصلى نارضایى‌هاى مردم را تشکیل مى‌دهد. على امینى به خبرنگار فایننشال تایمز گفت برنامه‌هاى عالى باید به وسیله دولت مورد اعتماد و علاقه عموم اجرا شود. وى گفت باید سیاستمدارى با تجربه شکاف بین دولت و مخالفان را پر کنند.

امینى گفت وى با شاه مخالفتى ندارد در بیانیه امینى به طور غیرمستقیم از آقاى جمشید آموزگار تقاضا شده است از مقام نخست‌وزیرى استعفا کند. (10 /5 /2537 نشریه 134 خبرگزارى پارس)

فارسى رادیو لندن ـ ساعت 15 /7 ـ 9 /5 /2537

نخست‌وزیر سابق ایران دکتر على امینى که در هفته پیش اعلام داشته دوباره وارد جهان سیاست خواهد شد، گفته است که امیدوار است بین مردم ایران و رژیم را آشتى بدهد.

در مصاحبه‌اى با خبرنگار ما در تهران دکتر امینى گفت که خواستار برقرارى دولتى است که جناح‌هاى سیاسى مختلف بتوانند در آن شرکت داشته باشند و بتواند اعتماد مردم را به دست آورد او گفت که آن دولت اتحاد ملى باید نخست‌وزیر تازه‌اى داشته باشد. دکتر امینى گفت که مى‌ترسد در غیر آن صورت اغتشاشات اخیر سراسر ایران، از کنترل خارج بشود. خبرنگار ما در تهران از قول منابع دیپلماتیک مى‌گوید که در طى چند روز اخیر در شش شهر برخوردهاى خونینى در گرفته و شهر رفسنجان در جنوب شرقى ایران صحنه شدیدترین برخوردها بوده است.

فارسى رادیو لندن ساعت 5 /21 ـ 9 /5 /2537

روز جمعه دکتر على امینى نخست‌وزیر اسبق ایران مجدداً وارد صحنه سیاست شد و دست به ابتکار سیاسى جدیدى زد تا به گفته خودش بین حکومت ایران و مردم سازشى برقرار سازد. اقدام على امینى پس از هفته‌اى صورت مى‌گیرد که طى آن در بسیارى از شهرهاى ایران اغتشاشاتى صورت گرفت از تهران اندروویتلى خبرنگار بى‌بى‌سى در گزارشی که براى ما فرستاده است، مى‌گوید دکتر على امینى با انتشار یک اعلامیه که هم اکنون نسخه‌هایى از آن در تهران چاپ شده است، خواستار ایجاد یک حکومت متحد و ملى قدرتمند شده است که اهداف و آمال آن گسترش و توسعه آزادى و انسان دوستى باشد وى در اعلامیه‌اش مى‌گوید که هم اکنون عده کثیرى از شخصیت‌هاى فرصت‌زده و روشن‌بین در ایران کنار از گود سیاست نشسته و منتظرند تا روزى بتوانند تحت شرایط مناسب به کشورشان خدمت کنند. دکتر امینى که هم اکنون هفتاد و سه سال از عمرش مى‌گذرد، در مصاحبه‌اى با بى‌بى‌سى گفت که در شرایط فعلى براى جلب و احیاى اعتماد عمومى مى‌بایست یک دولت متحد ملى با رهبرى نخست‌وزیر تازه بر سر کار آید. دکتر امینى افزود که وى از آن بیم دارد که اگر چنین‌تصمیمى هر چه زودتر اتخاذ نشود، موج اعتراضات و تظاهرات بیشترى یابد و از حد کنترل خارج شود. دکتر على امینى که در طول دوران 14 ماهه نخست‌وزیری‌اش در حدود شانزده سال پیش به نخست‌وزیری مستقل‌الرأى معروف بود، گفت که وى مخالف شاه نیست و اضافه کرد که تغییر رژیم در ایران خطرهاى زیادى به همراه خواهد داشت که اوضاع را وخیم‌تر خواهد کرد. اعلامیه روز جمعه دکتر امینى به روى دو موضوع اقتصادى و سیاسى تکیه دارد و ناکامى‌ها و شکست‌هاى اقتصادى را دلیل اصلى موج نارضایى‌هاى فعلى دانسته و آنها را با بحران سیاسى جارى مربوط مى‌داند وى چنین استدلال مى‌کند که هیچ کدام از این دو مشکل را نمى‌توان بدون توجه به دیگرى حل کرد.

دکتر امینى در متن اعلامیه خود به تجزیه و تحلیل مشکلات جارى در ایران پرداخته و افزایش قابل توجه میزان درآمد کشور را از عایدات نفت، دلیل اصلى توسعه فساد و عمیق‌تر شدن شکاف بین طبقه متمول و طبقه فقیر در جامعه ایران دانسته است. اعلامیه دکتر امینى با جملاتى این چنین پایان مى‌یابد که سیاستمداران اصلى و میهن‌پرست آن کسانى هستند که در لحظات حساس و تاریخى تحت‌تأثیر اشتهار و یا شرمندگى قرار نمى‌گیرند و با فکر درباره آینده کشورشان تصمیم گرفته و عمل مى‌کنند این جملات را در حقیقت مى‌توان به صورت درخواست استعفا از دکتر جمشید آموزگار نخست‌وزیر فعلى تعبیر کرد.

دکتر امینى که براى اولین بار پس از شانزده سال که از استعفایش از مقام نخست‌وزیرى مى‌گذرد به طور علنى درباره اوضاع سیاسى ایران صحبت مى‌کرد گفت که از وى خواسته شده تا میان حکومت و مردم نقش میانجى را ایفا کند. وى گفت که این تصمیم صرفاً به خاطر موقعیت شخصى وى اتخاذ نشده و او هیچ‌گونه هدف سیاسى شخصى در این میان ندارد. مقامات دیپلماتیک در تهران مى‌گویند که در میان شخصیت‌هایى که از آنها به عنوان میانجى احتمالى بین دولت و مخالفین نام برده مى‌شود، بدون شک دکتر امینى برجسته‌ترین شخصیت بین آنها به شمار مى‌رود. دکتر امینى در مصاحبه‌اش گفت که وى حدود دو هفته پیش عقایدش را براى امیر‌عباس هویدا وزیر دربار تشریح کرده بود و بنا بر گزارش خبرنگار ما در تهران عکس‌العمل (پارازیت) دیپلماتیک این بوده است که چه کسى در صدر چنین دولتى که دکتر امینى پیشنهاد کرده قرار خواهد گرفت. چون این شخص نه تنها باید مورد اطمینان شاه باشد، بلکه لابد باید با دولت‌هاى اخیر ایران هم رابطه‌اى نداشته باشد.

خبرنگار ما مى‌گوید که تاکنون شاه و محافل دولتى اظهار عقیده‌اى نسبت به اعلامیه دکتر امینى نکرده‌اند گرچه بخشى از این اعلامیه در روزنامه‌هاى ایرانى به چاپ رسید. همچنین نشانه‌اى هم در دست نیست که جمشید آموزگار نخست‌وزیر فعلى حاضر باشد مقام خود را به کسى دیگر تفویض کند. اما به عقیده محافل سیاسى این واقعه اخیر فشارهاى موجود را بر جمشید آموزگار در طى یک سالى که نخست‌وزیر بود افزایش خواهد داد. خبرنگار ما در پایان گزارش امروز خود مى‌گوید که گفته مى‌شود در حال حاضر در پشت صحنه گفتگوهایى بین شخصیت‌هاى سیاسى برجسته که در گذشته با دکتر امینى و بیست و پنج سال پیش با دکتر مصدق همکارى کرده‌اند، و هم‌چنین آنهایى که اخیر از حزب رستاخیز کناره گرفته‌اند، در جریان است.

بخش عربى رادیو لندن در ساعت 30 /18 همین مطلب را پخش کرد. (10 /5 /2537 ـ نشریه 134 خبرگزارى پارس)

*****

تاریخ: 9 آبان 1356

پاسخ على امینى

گفتار رادیو لندن

روز 9 /8 /36 رادیوى مذکور در بخش فارسى خود مطالبى به شرح زیر در مورد على امینى پخش کرده است.

بخش فارسى رادیو لندن ـ ساعت 15 /20 ـ 9 /8 /2536

دکتر على امینى نخست‌وزیر پیشین پس از پانزده سال دورى از هرگونه فعالیت سیاسى طى سخنانى به حمله‌اى که از طرف خبرگزارى رسمى پارس به او وارد آمده بود، پاسخ داده است. حمله به دکتر امینى که براى اکثر ایرانیان شخصیتى فراموش شده به حساب مى‌آمد و از جواب دادن متقابل او به این حملات، براى خود اهمیت خاصى کسب کرده است. مى‌توان گفت على امینى که در سال‌هاى 1961 تا 62 بر سر کار بود از زمان نخست‌وزیرى مصدق که در سال 1953 از کار برانداخته شد، تا به حال تنها نخست‌وزیرى بود که آزادى عمل در اختیار داشت. در آن زمان دکتر امینى در پى ایجاد آزادی‌هاى بیشتر در امور اقتصادى و سیاسى ایران بود و در همان اوقات اعتقاد بر این بود که وى از پشتیبانى پرزیدنت کندى فقید رئیس جمهورى وقت آمریکا برخوردار بوده دولت آقاى امینى عاقبت در میان یک بحران مالى سقوط کرد.

 

روزنامه رستاخیز «ارگان حزب رستاخیز ملت ایران» شماره 980 مورخ 11 /5 /2537

تحت عنوان «آقاى دکتر امینى به یاد آزادى افتاده‌اند!» به قلم شخصى ضمن اشاره به اعلامیه دکتر امینى منتشره در جراید و آغاز فعالیت سیاسى وى مى‌نویسد:

اما آقاى دکتر امینى در این اعلامیه که خوشبختانه در روزنامه‌ها هم منتشر شد تا مردم بخوانند و قضاوت کنند چنان خود را در جاى یک آزادی‌خواه اصلاح‌طلب مخالف فساد و هرج و مرج اقتصادى قرار داده‌اند که گویى خودشان نیز فراموش کرده‌اند که هستند، چه کرده‌اند و چه مى‌گویند و براى که مى‌گویند؟...

ایشان که به گفته رادیو لندن در هفتاد و سه سالگى ناگهان به یاد خدمت به هموطنان عزیز افتاده‌اند آیا مى‌توانند براى ملت ایران بگویندکه در تمام‌ آن 73 سال گذشته منشأ کدام خدمت درخشان به این مملکت و مردم بوده‌اند که حالا این حق را براى خودشان قائل هستند که باز با ادعاى خدمتگزارى و وطن‌خواهى وارد میدان شوند و براى آزادى و رفاه مردم و مملکت دلسوزى کنند؟

ظاهراً سال‌هاست که در این مملکت دکان عوام‌فریبى تخته شده و بساط عوام‌فریبان را مردم ایران در هم ریخته‌اند ولى براى یادآورى بد نیست آقاى دکتر امینى توضیح دهند در تمام آن سال‌هایى که خودشان مصدر کار بودند و همه‌گونه اختیار و اراده داشتند جز عوام‌فریبى چه کردند و چه مطالبى عنوان کردند که عکس آن را در عمل نکردند؟ ایشان ‌که این همه سنگ ملت به سینه مى‌زنند و از وطن‌پرستى و ملت‌دوستى خود مى‌گویند در همان زمان خدمت خودشان چه در پست‌هاى وزارت و چه در سمت صدارت چه کردند که در آن منافع ملت هدف اصلى و اساسى باشد؟ مگر جز آن بود که هر قراردادى در این زمان امضاء شد برخلاف منافع ملت و مملکت ایران بود و در هر مذاکره‌اى که بر سر منافع و منابع حیاتى ملت ایران انجام گرفت آن چه مطرح نبود منافع و مصالح مردم بود؟

آیا با این همه مدرک زنده که از وطن‌پرستى ایشان به یادگار مانده است و ملت ایران هم کاملاً از آن اطلاع دارد ایشان مى‌توانند مدعى آن شوند که شب و روز جز غم ملت غمى و جز اندیشه بهروزى ملت ایران فکر و خیالى نداشته‌اند؟

آقاى دکتر امینى که از بحران اقتصادى دم مى‌زنند و لابد براى اصلاح وضع اقتصاد ایران که به قول ایشان روزگار بدى را مى‌گذراند نسخه‌اى دارند که حلال مشکلات است شاهکارهاى اقتصادى خود را فراموش کرده‌اند؟ مگر ایشان نبودند که هنوز چند هفته‌اى از صدارتشان نگذشته کوس ورشکستگى ایران را بر بام جهان کوبیدند و با نطق‌هاى مشعشع و پى‌در‌پى خود چنان اعتبار مالى و مادى ایران را همراه با سرمایه معنوى‌اش در جهان بر باد دادند و حیثیت ملى ما را نزد جهانیان متزلزل‌ ساختند که حتى همان وام‌هاى ناچیز چند میلیون دلارى هم که ایران از خارج مى‌گرفت قطع شد و هیچ مؤسسه جهانى و هیچ دولتى حاضر نشد حتى یک دلار به ایران وام بدهد؟ این مربوط به روزهایى است که ایران براى 35 میلیون و 50 میلیون دلارى متأسفانه باید بگوئیم کاسه گدایى به دست مى‌گرفت و از برکت سیاست‌مداران و اقتصادیون نابغه‌اى از نوع ایشان و دیگر همکارانشان به این در و آن در می‌زد نه امروز که آقاى دکتر امینى دارند براى اقتصاد در هم ریخته‌اى نسخه مى‌دهند که فقط 12 میلیارد دلار ذخیره ارزى دارد!

ایشان از دموکراسى، از آزادى و از آزادگى دم مى‌زنند؟ بحث شیرینى است مخصوصاً از زبان ایشان که متأسفانه خود بزرگترین تجربه‌کننده دیکتاتورى و عدم تحمل در ایران بوده‌اند نباید فراموش کرده باشند و اگر کرده باشند ملت ایران فراموش نکرده است که هم ایشان بودند که چند هفته یا چند ماه (این را خیلى راحت مى‌توان از بایگانى‌هاى روزنامه‌ها بیرون کشید) پس از حکومتشان رسماً اعلام کردند که باید لااقل دو هزار نفر از مخالفان خود را به بندرعباس تبعید یا در خلیج فارس غرق و سر به نیست کنند تا بتوانند راحت به حکومت بپردازند و با خیالى آسوده مملکت را به شیوه خودشان راه ببرند و به همان جایى برسانند که مأموریت داشتند برسانند...

شاه بیت آزادی‌خواهى ایشان نیز سرانجام به سانسور و اختناق مطبوعات کشید که در دولت ایشان به صورت سازمان یافته آغاز شد و براى دربند کشیدن قلم از همه نوع محدودیت‌هاى ممکن و مقدور حکومت استفاده شد...

با این تفصیل حالا چطور شده است که ایشان مدعى مبارزه با فساد شده‌اند و براى این مبارزه هم نسخه آماده در جیب دارند بحثى است که مى‌توان بیشتر به آن پرداخت و صریح‌تر از رویش پرده برداشت...

شاید آقاى دکتر امینى در این سن و سال بهترین خدمتى که مى‌توانند به وطن و مردم خود بکنند همان باشد که هرچه ممکن است کمتر بر سر راهى که جامعه ما در آن گام مى‌زند قرار گیرند و اگر برایشان لااقل در 73 سالگى دشوار نیست اجازه دهند که ملت ایران واقعاً ایشان را فراموش کند!

روزنامه










منبع: کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک، جلد دوم، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 262، 359 تا 366.
 

تعداد مشاهده: 15889


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است.