قسمت بیست و نهم . محمدرضا پهلوی و غذای ایرانی در سوئیس
« خوردن »، ابزارِ « زندگی » است، نه « زندگی »، ابزارِ « خوردن »؛ و غذا، شرایطی دارد، چنانکه غذا خوردن، آدابی. غذا، گاهی مائده ی آسمانی است و گاهی زقّومِ جهنمی. و چه بسیار آدمیانی، که از طریقِ خوردن، به سراشیبی ذلّت درافتادند و چه بسیار انسان هائی، که با دقت در خوردن، بر اوج افلاک برآمدند.
و سیری و گرسنگی، حکایتی دارد، همچنان که، چگونه سیر شدن و گرسنه ماندن؛
شیخ اجل، سعدی علیه الرحمه گوید: « یکی از حکما، پسر را نهی کرد از بسیار خوردن؛ که سیری، مردم را رنجور کند. گفت: ای پدر! گرسنگی، خلق را بکُشد؛ نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به سیری مُردن، بِه که گرسنگی بُردن. گفت: اندازه نگاه دار ! کُلوا واَشربوا ولاتُسرفوا
نه چندان، که از ضعف، جانت برآید نه چندان بخور، کز دهانت برآید.»
« خور و خواب »، با مراحلِ مختلفِ « عشق » رابطه ای مستقیم و به میزانی اهمیت دارد که لسان الغیب، درباره اش می گوید:
« خواب و خورت، ز مرحله ی عشق، دور کرد آنگه رسی به عشق، که بی خواب و خور شوی »
از روزی که محمدرضا پهلوی، راهیِ سوئیس شد، یکی از وظایفِ اصلیِ مؤدب الدوله، نظارت بر چگونگی تغذیه ی او بود تا ولیعهد ایران، با خورد و خوراکِ مناسب، مراحل رشد و بالندگی را به خوبی پشتِ سر بگذارد.
برنامه غذائی منظم و مطالعه شده ی مدرسه « لوروزه »، دغدغه ی سرپرست ولیعهد ایران را رفع کرد؛ و این نگرانی، زمانی به حداقل رسید که برنامه و تنوعِ غذائیِ مدرسه، بابِ میلِ ولیعهد واقع شد.
در کنارِ این برنامه ی منظم غذائی، نه تنها میوه و تنقلات از خارج از مدرسه برایِ او تهیه می شد، که پیکِ سفارتخانه نیز، تنقلاتی که از تهران می رسید را نیز، هر هفته، به صورت مرتب، تحویل محمدرضا می داد.
مسئله تغذیه ی ولیعهد، در گزارشات مؤدب الدوله نفیسی، به شکل زیر، منعکس است:
فروردین 1312ش : « غذاهای مدرسه، بر سبیلِ معمول، مأکول و فراوان و مطابق میلِ بندگان والاحضرت اقدس روحی فداه می باشد و هرچه را که مناسب باشد، از قبیلِ میوه جات و تنقلات، از خارج تهیه می شود. تنقلاتِ هفتگی، مرتب از طهران می رسند و حضور مبارکشان تقدیم می شود.»
اردیبهشت 1312ش : « غذای صبح، ساعت 7 و نیم... ناهار و استراحت تا ساعت 2... شام در ساعت 7 و ربع... به مناسبت فصل بهار، تغییر مختصری که مطابق قوانین صحی است، کلیتاً در غذاهای مدرسه داده شده، از مقدار مصرف گوشت کاسته و سبزی آلات و بقولات و مرکبات در ناهار و شام می دهند... غلام جان نثار علی اصغر.»
اردیبهشت 1312ش : « غذاهای مدرسه و ساعات آنها از این قرار است. غذای صبح در ساعت هشت و ربع و عبارت است از شوکولا یا شیرقهوه و نان و کره و عسل و مربا و پوریج . یک ساعت و نیم قبل از ظهر، شیر یا شیرقهوه و شوکولا مطابق میل . ناهار در ساعت 12 و ربع و مرکب از پوطاژ یا سوپ و خوراک هائی از گوشت و بقولات و سیب زمینی و پنیر و میوه جات . عصرانه در ساعت چهار، شامل چای و شیر و شربت آلات و نان و کره و مربا . شام در ساعت هفت و عبارت از پوطاژ و سوپ و بعلاوه سه خوراک مختلف و دسر و دو دفعه در هفته، غذاهای متنوعه از اقسام گوشت ها . بعلاوه برای بندگان والاحضرت اقدس روحی فداه و همراهان هفت?{ای} سه دفعه، خوراک های مختلف از گوشت طیور یا گوشت های دیگر مطابق میل مبارکشان .
تیر 1312ش (مدرسه تابستانی) : « غذای صبح ساعت هشت... ناهار ساعت دوازده و پانزده دقیقه.... ساعت چهار و پانزده دقیقه چای و عصرانه... ساعت هفت و پانزده دقیقه صرف شام می شود... غذاهای این مدرسه، کلیتاً شبیه به غذاهای مدرسه لوروزه است، ولی چون معمول اهالی سوئیس این است که شب ها کمتر گوشت می خورند، از این راه است که غلام سفارش داده است غالباً شب ها برای والاحضرت اقدس خوراک های جوجه و گوشت ترتیب داده، در اطاق مخصوص خودشان می برند
شهریور 1312ش : « ترتیبات و کیفیات غذاهای مدرسه، مطابق میل مبارکشان می باشد و هر وقت هرچه را که ممکن باشد و میل داشته باشند.»
پس از گذشتِ چند سالی از حضورِ محمدرضا پهلوی در سوئیس و نزدیک شدنِ به زمانِ بازگشتِ او، عادتِ او به غذاهایِ یکسر فرنگی، نیازمند تغییر ذائقه بود، از این رو تصمیم گرفته شد تا زمان هائی نیز، غذاهائی ایرانی تهیه شود تا ولیعهد ایران، پس از بازگشت به ایران، با مشکل خاصی روبرو نباشد؛ به تعبیر « هدایت » ، در این زمان، او را به « آبگوشت » بستند.
هر چند ولیعهد ایران، در مدت زمانِ حضور در سوئیس، به میزانی تغییر یافت که تا پایان عمر نیز، صحبت نمودن با زبان فرانسوی را بر زبان فارسی ترجیح می داد.
برخی از گزارش های مؤدب الدوله، که حکایت از این روند دارد، چنین است :
فروردین 1314ش : « روز یکشنبه را، در چاکر منزل تشریف آورده و بعضی غذاهای ایرانی که حسب الامر مبارکشان تهیه شده بود، تناول فرمودند.»
اردیبهشت 1314ش : « برای یکشنبه گذشته، امر فرمودند در چاکر منزل، بعضی غذاهای ایرانی تهیه و ترتیب داده شد و... شاهپورهای معظم... را تماماً، با حسین{فردوست} دعوت به ناهار فرمودند.»
اردیبهشت 1314ش : « روز یکشنبه، حسب الامر مبارکشان، بعضی غذاهای ایرانی ترتیب داده شد و ناهار را در چاکرمنزل صرف فرمودند... علیرضا... و حسین فردوست هم... بودند.»
خرداد 1314ش : « روز یکشنبه گذشته، که حسب الامر مبارکشان، برخی غذاهای ایرانی تهیه و ترتیب داده شده بود، ناهار را در چاکر منزل صرف فرمودند.»
و پس از این تغییر رفتار در خورد و خوراک! بود که در آذرماه 1314ش، نوشت : « اشتهای به غذا هم خوب است.»
و این درحالی بود که برنامه غذائی مدرسه لوروزه در پردیس زمستانی گشتاد، دارای تغییراتی به این شرح بود: « در این فصل زمستان، بنابرمعمول سال های پیشین، غذاهای مدرسه را بیشتر از مواد مقویه و مغذیه، مانند: تخم مرغ و انواع گوشت ها و طیور و ماهی ها و غیره ترتیب می دهند. شوکلا و شیر و سرشیر و کره و عسل و مرباآلات و سبزیجات و رشته های خشک، از قبیل: ماکارونی و اسپاگتی و نوی و امثال آنها هم به انضمام مرکبات و میوه جات زمستانی، به طور تناوب داده می شود.»
تعداد مشاهده: 13316