دستیابی رژیم اشغالگر اسرائیل به سلاح هستهای به کمک آمریکا و کشورهای اروپایی
تاریخ انتشار: 23 ارديبهشت 1402
پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (به انگلیسی: Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons) یا معاهده عدم اشاعه یا به اختصار ان.پی.تی (به انگلیسی: Non-Proliferation Treaty or NPT)، در دوران جنگ سرد، در ژانویه ۱۹۶۷ میلادی برابر با ۱۳۴۷ خورشیدی، به صورت محدود بین چند کشور جهان منعقد شد. این پیمان کشورهای جهان را به دو طبقه برخوردار (کشورهای دارای سلاح هستهای) و غیربرخوردار (کشورهای فاقد سلاح هستهای) تقسیم میکند.
طبق تعریف، کشورهای برخوردار شامل کشورهایی هستند که تا پیش از اول ژانویه ۱۹۶۷ برابر با ۱۱ دی ۱۳۴۷ سلاح هستهای یا دیگر وسایل منفجره هستهای را تولید و منفجر کرده باشند. طبق این تعریف چین، فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا (اعضای دائمی شورای امنیت) به طور رسمی دارای سلاح هستهای شدند.
تاکنون ۱۸۹ کشور جهان با امضای آن، به پیماننامه پیوستهاند. هند و پاکستان، سودان جنوبی و اسرائیل این پیماننامه را نپذیرفتهاند. کره شمالی نیز پس از نقض پیمان ایالات متحده در نهایت از این پیماننامه خارج شد.
طبق این معاهده کشورهای دارای سلاح هستهای نباید به طور مستقیم یا غیرمستقیم به کشورهای غیر برخوردار در راه تحصیل این سلاح کمک کنند و کشورهای غیربرخوردار متعهد میشوند تا در این راه تلاش نکنند، هر چند به موجب ماده ۴ برخوردارها متعهد شدهاند که فناوری هستهای صلح آمیز را در اختیار غیر برخوردارها قرار دهند.[1]
باشگاه کشورهای دارای سلاح هستهای بر اساس بند اول این معاهده متعهد شدهاند از واگذاری مستقیم یا غیرمستقیم سلاحهای هستهای به دیگران خودداری نموده و هیچ یک از دولتهای فاقد سلاح هستهای را به هیچ طریقی در ساخت سلاحهای هستهای یا سایر ادوات انفجاری هستهای و یا کسب این سلاحها و کنترل بر آنها کمک، تشویق و ترغیب نکنند، با این حال آمریکا و فرانسه زمینه ساخت این سلاحها را برای اسرائیل فراهم کردند.
دولتمردان آمریکایی تبلیغات زیادی در رسانههای جمعی و افکار عمومی از تلاشهای خود جهت جلوگیری از اتمی شدن کشورها در سطح بینالمللی مینمایند ولی با وجود مواضع رسمی مقامات آمریکا، تکنولوژی ساخت بمب اتم به اسرائیل منتقل شد. آمریکا ابتدا تمایلی به تحویل راکتور آبسنگین 5 مگاواتی به تأسیسات دیمونا DIMONA به اسرائیل در سال 1963 نداشت، اما فرانسه زودتر از آمریکا وارد عمل شد و در دهه 1950 اقدام به ساخت پروژه تأسیسات کرد و تکنسینهای فرانسوی استخراج و تولید پلوتونیوم در این سایت را آغاز کردند. کمپانیهای آمریکایی که بعدها با رژیم صهیونیستی در این زمینه همکاری کردند جنرال الکتریک و وستینگهاوس بودند.[2]
سپس در دوران ریچارد نیکسون و گلدامایر این توافق بین دو طرف پذیرفته شد که اسرائیل یک رژیم دارای سلاح هستهای باشد اما رسماً شناسایی یا اعلام نشد.
نیکسون و هنری کیسینجر، این واقعیت را پذیرفتند که اسرائیل دارای سلاح هستهای است، و نیکسون به ملیر پیغام داد که اگر اسرائیل حساسیتی در مورد مسائل هستهای خود ایجاد نکند ایالات متحده با آن چالش نخواهد کرد و یا سعی نخواهد نمود که آن را از مسیر خود خارج کند.[3] زیرا بنگورین در حقیقت بمب هستهای را ضامن بقای اسرائیل میدانست و حتی قبل از آن که اسرائیل موجودیت پیدا کند، صهیونیستها به فکر آن بودهاند.
ارنست دیوید برگمن که از وی به نام پدر بمب هستهای اسرائیل نام برده میشود، فرزند یک خاخام یهود آلمانی بود. او در سال 1947 با بنگورین مناسبات دوستانهای داشت. شیمون پرز به وسیله بنگورین با برگمن آشنا شد. این دو با فیزیکدان برجسته آلبرت انیشتین تماس برقرار کردند. از این طریق بود که اسرائیل با دو مرکز مهم تحقیقات هستهای در لوسآنجلس و پاریس مرتبط شد. اطلاعاتی وجود دارد که در همان زمان بنگورین و یارانش برنامهای طراحی کردند که دو هدف عمده را پیگیری میکرد:
●
●
مقامات اسرائیل در سال 1953 از همین طریق موفق شدند هزینه اولیه مرکز هستهای دیمونا را به مبلغ یکصد میلیون دلار جمعآوری کنند. ژنرال دوگل شخصاً همکاری هستهای بین فرانسه و اسرائیل را تصویب کرد و در سال 1960 نخستین کار مشترک فرانسه و اسرائیل با آزمایش هستهای در اقیانوس آرام با موفقیت انجام شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
مرکز هستهای دیمونا در سایه همکاری فرانسه و اسرائیل احداث شد. کار احداث دیمونا از سال 1954 تا 1975 به طول انجامید و تنها اطلاعاتی که به جهان خارج درز کرد این بود که اسرائیل در صحرای نقب در نزدیکی روستای دیمونا مشغول حفاریهای عظیمی است، اما چه کسی میدانست که هدف از این حفاریهای که به وسیله ماهوراههای روسی و آمریکایی ردیابی میشد، چیست؟ بعد از آن هم، عملیات گسترش مرکز هستهای دیمونا اسرائیل و کار توسعه آن بیوقفه ادامه یافته است.
روزنامه گاردین چاپ انگلیس فاش کرده است که طی سی سال گذشته اسرائیل 24 ساختمان جدید به مجموعه دیمونا افزوده است. غالب تأسیسات دیمونا در زیرزمین قرار دارند و تاکنون هیچ فرد خارجی نتوانسته است به آنجا پا بگذارد.
موثقترین اطلاعات درباره مرکز هستهای دیمونا را یکی از کارکنان آن به نام مردخای وانونو بعد از فرار به انگلیس افشا کرده است. بر اساس افشاگریهای او و تصاویری که از رآکتور دیمونا ـ که خود وی سالها در این مرکز مشغول به فعالیت بوده است ـ ارائه کرده، نشان میدهد که اسرائیل ششمین قدرت هستهای در جهان بوده و تخمین زده میشود که اسرائیل بین 200 تا 400 کلاهک هستهای را در اختیار داشته باشد.[4]
طبق طرح اولیه، انرژی مورد نیاز نیروگاه دیمونا 10 مگاوات بوده که میتواند 9 کیلوگرم پلوتونیوم را تولید کند. در سال 1982 انرژی نیروگاه دیمونا به 150 مگاوات نیروی حرارتی و تولید سالانه آن به 40 کیلوگرم پلوتونیوم رسید که این خود حکایت از توسعه روزافزون تأسیسات آن دارد. اطلاعات پراکنده موجود حکایت از آن دارد که در سال 1982 مرکز اتمی دیمونا قادر به تولید گازهای هیدروژن و لیتیوم 600 و امکان جداسازی روزانه 180 گرم این گاز از لیتیوم بوده است. دکتر یوسف مروه کارشناس مسائل هستهای بر این باور است که نیروگاه هستهای دیمونا و تأسیسات وابسته به آن حجم بسیاری از زبالههای اتمی را که در سال به ده تن میرسد، تولید میکند.
در ارتباط با راکتور هستهای دیمونا با وجود آن که اطلاعات کم و ناقص است اما کارشناس مسائل هستهای بر این باورند که این راکتور، راکتوری است ویژه که آب سنگین طرز کار آن را تعدیل میکند، ضمن آن که در آن گرافیت نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این دو عامل به حالتی کمک میکنند که تولید پلوتونیوم مورد استفاده در تولید سلاح هستهای را به خوبی برای رژیم صهیونیستی امکانپذیر میسازد. در هر حال اطلاعات قابل اتکایی وجود دارد که اسرائیل حدود 400 کلاهک هستهای آماده استفاده در اختیار دارد. البته مقامات اسرائیل هرگز تاکنون رسماً هستهای شدن خود را نپذیرفتهاند.[5]
اسناد زیر گواه صادقی است بر سابقه اتمی شدن اسرائیل و توان هستهای آن به کمک آمریکا و اروپائیان و در سند دوم به دزدیده شدن سنگهای اورانیوم و سر درآوردن آن از اسرائیل اشاره شده که در این خصوص مجامع بینالمللی از جمله آژانس بینالمللی انرزی اتمی[6] سکوت کردهاند.
***
شماره: 3784/ م تاریخ: 14 /9 /1353
خیلی محرمانه
وزارت امور خارجه ـ اداره هشتم سیاسی
موضوع: امکانات اسرائیل برای تولید سلاح هستهای
(بازگشت به نامه شماره 8/ م /1328 مورخ 20 /1 /53)
اظهارات افرائیم کاتصیر رئیسجمهوری اسرائیل در تاریخ 10 /9 /1353 خطاب به نویسندگان آمریکایی و اروپایی مقالات علمی در این مورد که اسرائیل بالقوه دارای امکانات لازم برای تولید سلاح هستهای میباشد در مطبوعات خارج سر و صدای زیادی به راه انداخت. کاتصیر در این باره گفت: «یکی از تمایلات همیشگی ما تدارک امکانات لازم برای تولید سلاح هستهای بوده است، و ما اکنون این امکانات را در اختیار داریم. ما از این کشور با کلیهی وسائل ممکن که در اختیارمان است دفاع خواهیم کرد. مجبور به توسعه و تکمیل سلاحهای جدیدتر و قویتر برای حفظ خود هستیم.»
رئیسجمهوری اسرائیل با انتقاد شدید از تصمیمات اخیر یونسکو به این نکته اشاره کرده که هرساله حدود 350 تن مهاجر محقق و با تجربه از شوروی به اسرائیل میآیند و دولت نمیتواند مقام و موقع آکادمیک به آنها بدهد و از این لحاظ اسرائیل با مشکل زیادیِ دانشمند مواجه است. وی همچنین اذعان کرد که 35% بودجهی کشور صرف امور دفاعی میشود که از این مبلغ 5 /2% آن به تحقیقات دربارهی سلاحهای سنّتی اختصاص دارد و کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل مستقل از ارتش و وابسته به نخستوزیری میباشد و دولت طرح تأسیس یک نیروگاه برق اتمی به قدرت 600 مگاوات را تصویب کرده است که قرار است از اروپا یا امریکا خریداری گردد.
شایعه یا حقیقت؟
اظهار نظر قطعی در این باره که آیا اسرائیل واقعاً قادر به تولید سلاح هستهای میباشد یا نه کار مشکلی است. رئیسجمهور اسرائیل ضمن اعتراف به اینکه دامنهی فعالیتهای اتمی اسرائیل در مقایسه با قدرتهای بزرگ هستهای و حتی آلمان غربی و هند ناچیز است گفت: به هرحال این فعالیتها ظرفیت لازم برای تولید شش تا هفت بمب را طی چند سال گذشته به اسرائیل داده است.
اسرائیل دارای دو رآکتور اتمی است یکی در DIMONA واقع در النقب و دیگری در محلی به نام نخل شورک (Sorek Nahal) نهچندان دور از تلآویو، و اکنون بیش از ده سال است که دانشمندان این کشور به تحقیقات اتمی مشغولند. علاوه بر دو مرکز فوق مدرسهی علوم اتمی تخنیون وابسته به دانشگاه حیفا نیز از مراکز عمدهی تحقیقات اتمی است. در بهار گذشته دولت اسرائیل تصمیم گرفت که در دههی 1980 بین 8 تا ده نیروگاه اتمی برای تولید برق کشور، خریداری کند که اولین آن با قدرت 660 مگاوات در 1982 شروع به کار نماید. از جمله کمپانیهای مورد مذاکره برای خرید رآکتورهای لازم جهت این نیروگاهها جنرال الکتریک و وستینگهاوس امریکا بود. اورانیوم لازم برای کورههای اتمی اسرائیل ظاهراً تا حدودی از همان دشت النقب به دست میآید؛ اما این اورانیوم که به صورت کانههای خام میباشد باید به صورت اورانیوم غنیشده درآید و این کار باید در خارج از اسرائیل صورت گیرد. به طورخلاصه میتوان گفت که اسرائیل به یُمن وجود دانشمندان مهاجر و غیر مهاجر در تحقیقات اتمی تجربهای به مراتب بیشتر از کشورهای رقیب عرب و خیلی از کشورهای دیگر دارد و به همین لحاظ بسیاری از ناظرین اعتقاد دارند که این کشور در رأس جدول کشورهایی قرار دارد که دارای آمادگی برای ورود به باشگاه اتمی هستند.
اظهارات پروفسور کاتصیر که خود دستی در علوم دارد این احتمال را قوت میبخشد که اسرائیل واقعاً دارای قدرت اتمی باشد. با این حال ذکر این نکته لازم است که دولت اسرائیل با استفاده از شهرتی که در زمینهی علوم اتمی به دست آورده از این شهرت که معلوم نیست میزان صحت آن چقدر است در فرصتهای مناسب برای ترساندن اعراب استفاده میکند، و توجه به این نکته لازم است که تاریخ اظهارات رئیسجمهور اسرائیل مؤخر بر افشای موافقت شوروی به اعطای یک رآکتور اتمی به مصر میباشد و از اینرو بعید نیست که این اظهارات عکسالعمل دولت اسرائیل برای خنثی کردن آثار مترتب بر دریافت رآکتور روسی توسط مصر باشد.
گزارش جراید دربارهی رآکتور مزبور که مبتنی بر نشریهی دولتی “Soviet weekly” میباشد حاکی از آن است که شوروی برای اعطای این رآکتور هیچگونه شرط نظارت بینالمللی یا شرط نظارت از طرف «کومکون» را قائل نشده است و ظاهراً دست مصر را برای استفاده از این رآکتور به هر نحو که بخواهد باز گذاشته است. اگر این موضوع صحت داشته باشد تفسیر آن این است که مصر میتواند از رآکتور مورد بحث در صنایع نظامی و تولید احتمالی بمب هستهای استفاده کند. در ماه ژوئن گذشته که پرزیدنت نیکسون رئیسجمهور وقت امریکا به اتفاق هنری کیسینجر به خاورمیانه سفر نمود به کشورهای مصر و اسرائیل وعده داد که دولت امریکا رآکتورهای اتمی به این دو کشور تحویل خواهد داد.
اما چنانچه میدانیم پس از چندی موضوع تحویل این رآکتورهای به بوتهی ابهام و اجمال افتاد و علت آن فشار کنگرهی امریکا برای تأمین نظارت کامل بینالمللی و نظارت خود امریکا بر کورههای مزبور بود تا از آنها فقط برای هدفهای صلحآمیز استفاده شود و مورد سوءاستفاده در جهت تولید سلاح اتمی قرار نگیرد. امریکا شرط نظارت را منحصر به رآکتورها و سوختی که خود میخواست به کشورهای مصر و اسرائیل تحویل دهد نکرد و خواستار آن شد که کلیهی فعالیتهای اتمی هر دو کشور و از جمله فعالیتهای موجود در تأسیسات اتمی فعلی مصر و اسرائیل مورد نظارت قرار گیرد و این شرط مورد قبول اسرائیل قرار نگرفت. عدم قبول این شرط از طرف اسرائیل قرینهای دیگر بر این بود که یا اسرائیل عملاً در مراکز اتمی خود مشغول تدارک سلاح هستهای است و یا این که میخواهد چنین وانمود کند که به چنین فعالیتهایی مشغول است تا اعراب را از عواقب یک جنگ اتمی برحذر دارد. روزنامهی اسرائیلی «ها آرتص» در این باره طی مقالهای در شمارهی مورخ 12 /7 /1353 خود نوشت:
«قاهره میخواهد موضوع تحویل کورهی اتمی به مصر و اسرائیل از طرف امریکا را به مستمسکی تبدیل سازد تا بلکه از این راه تأسیسات اتمی اسرائیل تحت نظارت قرار گیرد.»
اسماعیل فهمی وزیر خارجه مصر اعلام کرد: کشور وی به شرطی حاضر به همکاری برای نیل به سازش در منطقه است که اسرائیل پیمان منع گسترش سلاح هستهای را (که شامل نظارت بینالمللی میشود) امضاء نماید و اکنون قاهره تقاضا میکند که پیشنهاد امریکا به اسرائیل در صورتی اجرا گردد که نه تنها بر کورهی اعطائی امریکا بلکه بر تمام تأسیسات اتمی اسرائیل نظارت به عمل آید. اما اسرائیل باید توضیح دهد که چنین شرطی را نخواهد پذیرفت.
اسرائیل مایل نیست که کورهی اتمی در مصر احداث گردد، و اگر در مورد شرط خود پافشاری نماید و معامله انجام نگیرد هیچکس در اسرائیل متأسف نخواهد شد. حتی اگر دولت امریکا موافقت نماید که تنها به مصر کورهی اتمی تحویل دهد مسلماً این امر از موافقت با آنچه تاکنون موافقت نکردهایم (نظارت بر تأسیسات اتمی اسرائیل) بهتر خواهد بود. اگر آن طوری که در خارج شایع است، اسرائیل امتیاز اتمی داشته باشد، بهتر است تا زمانی که عدم احتیاج به این امتیاز مسلّم گردد، آن را در دست خود حفظ نماید.»
رأی ممتنع اسرائیل به پیشنهاد دولت شاهنشاهی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد دایر بر غیر اتمی کردن خاورمیانه نیز احتمالاً در ادامهی سیاست همیشگی اسرائیل برای در تردید گذاشتن جهان عرب بوده است. به عبارتدیگر اسرائیل با رأی خود چنین وانمود کرد که در حال حاضر بالقوه یا بالفعل قدرت اتمی دارد و دلیلی نمیبیند که در بحبوحهی مبارزات خود با کشورهای همسایه از آثار روحی چنین امتیازی صرفنظر نماید. در زمینهی سر و صداهایی که دربارهی توانایی و استعداد اتمی اسرائیل در مطبوعات خارج به عمل میآید و بیشتر به دست عوامل و محافل یهودی صورت میگیرد ذکر این نکته لازم است که صحت دعاوی مندرج در اینگونه تبلیغات را باید با شک و تردید تلقی کرد در عین آن که باید به پیشرفت نسبی اسرائیل در علوم اتمی اذعان داشت.
بنا به گزارش کمیسیون انرژی اتمی امریکا همه ساله، علیرغم نظارت دقیق آن کمیسیون بر کلیهی تأسیسات اتمی امریکا، مقداری اورانیوم و پلوتونیوم «گُم» میشود و این مقادیر را معمولاً به حساب اشتباه در محاسبه میگذارند. گفته میشود که این مقدار در هرسال معادل 100 پوند اورانیوم و 60 پوند پلوتونیوم است که برای ساختن ده بمب اتمی کافی است. آیا از این مقدار چیزی هم به اسرائیل میرسد و آیا سازمانهای جاسوسی اسرائیل واقعاً قدرت آن را دارند که سر از تأسیسات اتمی امریکا درآورند و آن هم برای ربودن یا تحصیل قاچاق مواد مزبور؟ حدود 15 سال پیش یکی از مراکز اتمی امریکا 207 پوند از این موارد را «گُم» کرد. پس از چند ماه فقط 59 پوند آن پیدا شد و هنوز هم کمیسیون انرژی اتمی امریکا در این ظن است که بقیهی آن به دست چین یا اسرائیل افتاده است.
ابراهیم تیموری
***
شماره: 141689 ـ 331 /3 تاریخ: 17 /3 /2536
جناب آقای نصرتالله معینیان رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی
موضوع گزارش: اسرائیل و بمب اتمی
سفارت شاهنشاهی در اسلو گزارشی در مورد ناپدید شدن 200 تن سنگ اورانیوم در سال 1968، که ظاهراً به اسرائیل فرستاده شده است ارسال داشته که خلاصه این ماجرا را به شرح زیر به استحضار میرساند:
در سال 1968 یک شرکت آلمانی به نام ASMA CHEMIE مقدار 200 تن سنگ اورانیوم را به شرکت سنگهای معدنی بلژیک در زئیر سفارش میدهد. پس از ورود کالا به بندر بلژیک مقامات اوارتم(EURATOM) متوجه غیرعادی بودن این سفارش شده و به تحقیق درباره آن میپردازند. معلوم میشود که شرکت آلمانی که ابتدا مدعی بوده میخواهد سنگها را به کشورهای عربی حمل کند ناگهان آن را به یک شرکت ایتالیایی به نام (SAICA) در میلان فروخته و سپس یک شخصیت آلمانی یک کشتی تجارتی را به نام SCHEERSBERG خریداری کرده و پس از تعویض کلیه خدمه آلمانی آن، سنگها را ظاهراً به سمت بندر جنوا در ایتالیا ولی در عمل به قصد نامعلومی حرکت میدهد. از کشتی مزبور دیگر خبری به دست نمیرسد تا این که پس از چند ماه در بندر اسکندرون در ترکیه مجدداً پدیدار میگردد.
اینک دادستان سابق نروژ به نام HAAKON WIKER هفته گذشته فاش ساخته است که یک مأمور اسرائیلی به نام DAN AERBEL که در سال 1973 در پی ماجرای جاسوسی و قتل یک عرب در آن کشور بازداشت بوده است، در همان سال نزد وی اعتراف نموده که در این ماجرا دست داشته است. اگرچه این مأمور که اکنون آزاد میباشد اظهارات دادستان سابق نروژ را تکذیب کرده است ولی مشارالیه در اظهارات خود پابرجاست. گفته میشود علت این که اسرائیل این ماجرا را قبلاً فاش نساخته از آنرو است که نمیخواستهاند اتهامات سازمان مقاومت فلسطینی را که میگویند این کشور دارای بمب اتمی است تأیید نمایند. ضمناً مقدار سنگ اورانیوم مورد بحث برای ساختن حداقل 15 بمب اتمی با قدرت تخریبی بمب هیروشیما کافی است و گویا آمریکاییها ادعا میکنند از همان ابتدای امر در جریان تمام وقایع بوده و آن را زیر نظر داشتهاند.
جهت مزید استحضار رونوشت گزارش شماره 214 ـ 3 ـ 410 مورخ 30 /3 /36 سفارت شاهنشاهی در اسلو به پیوست ایفاد میگردد.
وزیر امور خارجه ـ عباسعلی خلعتبری
گیرنده:
جناب آقای امیرعباس هویدا نخستوزیر
پینوشتها:
[1] . قانون پیمان بینالمللی منع گسترش سلاحهای هستهای، سایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
[2] . اسرائیل و سلاحهای هستهای، آونر کوهن، ترجمه رضا سعید محمدی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول 1381، ص 485.
[3] . همان.
[4] . سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، موضوع: صهیونیسم؛ مقاله اتمی شدن اسرائیل.
[5] . انحصار هستهای اسرائیل و پیامدهای منطقهای آن برای جمهوری اسلامی ایران، گزارش راهبردی شهروز ابراهیمی، تیرماه 1384، پژوهشکده مطالعات راهبردی، ص 5.
[6] . آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک سازمان بینالمللی است که در سال ۱۹۵۷ برای ترویج استفاده صلحآمیز و جلوگیری از استفاده نظامی، از انرژی هستهای تأسیس شد. این آژانس به عنوان یک نهاد مستقل و خودمختار تأسیس شده و جزئی از سازمان ملل یا سازمان دیگری نیست با این حال در اساسنامه خود اعلام کرده که گزارشهای خود را به مجمع عمومی و شورای امنیت ملل متحد ارائه میدهد. مقر این سازمان در شهر وین اتریش است. تاکنون ۱۶۴ کشور به عضویت این سازمان درآمدهاند. پیشنهاد تأسیس این سازمان را دوایت آیزنهاور رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد (که به سخنرانی اتم برای صلح معروف شد) در سال ۱۹۵۳ مطرح کرد. شورای حکام از ۳۵ کشور عضو تشکیل شده است. مطابق ماده ۶ اساسنامه آژانس، ۱۰ عضو شورا باید حتماً از بین کشورهای پیشرفته و صاحب تکنولوژیهای هستهای و ۷ عضو دیگر از بین کشورهای اروپایی انتخاب شوند. برای خاورمیانه و آسیای جنوبی ۲ نماینده در نظر گرفته شده است؛ که امکان افزایش این تعداد وجود دارد.(سایت تابناک، به نشانی: https://www.tabnak.ir/fa/tags /2184/)
تعداد مشاهده: 10785