استعمار علیه اتحاد اسلامی
تاریخ انتشار: 06 آبان 1397
از : 20 / ه 3 تاریخ : 29 / 6 / 48
به : 316 شماره : 15598 / 20 ه 3
عطف / پیرو : 15524 / 20 / ه 3 ـ 24 / 6 / 48
اخیراً شیخ حسین کاشانى با کمک شیخ حسین لنکرانى مقاله‌اى در مورد اتحاد مسلمانان تهیه کرده و جهت درج در روزنامه کیهان در تاریخ 25 / 6 / 48، آن را به مؤسسه مذکور داده‌اند که 7 برگ فتوکپى آن به پیوست ایفاد مى‌گردد.
نظریه منبع : منبع نظرى ندارد
نظریه رهبر عملیات : رهبر عملیات نظرى ندارد
نظریه 20 / ه3 : 20 / ه3 نظرى ندارد.
آقاى اوانی
بررسى و در مورد انتشار آن نظریه اعلام شود 31 / 6
[متن مقاله]
روز یکشنبه 16 شهریور ماه جارى [1348] در روزنامه کیهان شماره «7839» زیر عنوان «چتر اتحاد اسلام» مقاله‌اى چاپ شد که نه تنها در آن حق مطلب ادا نشده بود بلکه اگر بخواهیم نکات قابل توجه را که باعث افتراق مسلمین مى‌شود خاطرنشان سازیم، امثال این مقاله نقش مؤثرى را ایفا مى‌کنند!! لذا بسیار به موقع و شایسته است که در این روزنامه ستونى براى بحث درباره اتحاد مسلمین باز شود و از دانشمندان و علاقمندان این بحث مهم و ضرورى که همان اتحاد و وحدت و یگانگى وسیع اسلامى است دعوت شود که درباره آن قلم فرسایى نمایند و آن را به جامعه اسلامى گوشزد کنند.
اسلام
نباید کلمه اسلام را با مسلمانان اشتباه کرد. اسلام آخرین دین آسمانیست بر مبناى اصول عقلى که راه زندگانى مادى و معنوى انسانها را براى همیشه تعیین فرموده و بر مبناى فطرت سالم و پاک انسانیست. لذا به خودى خود جلو مى‌رود و حتى در کشورهائى که دین رسمى آنها اسلام نیست خیلى طبیعى و خوب پیشرفت سریع در سطح عالى نموده است و طرفداران بسیارى از جمیع طبقات مختلف داشته و دارد و خواهد داشت. اسلام مانند آب زلال و پاکیست که تا موقعى که مغرضین آن را آلوده نشان ندهند همه طبع‌هاى سالم انسانى آن را کاملاً مى‌پذیرد. اسلام انسانها را به پرستش یک خدا که داراى جمیع صفات حسنه و خالى از معایب و نقایصى است دعوت می‌نماید. درست برخلاف خدائى که یهود آن را به نام «یَهُوَ» با آن صفات عجیب و غریب. حیرت‌آور توصیف و العیاذباللّه مقام الوهیت را به شکل مقایسه با صفات و غرایز خودشان تنرل مى‌دهند و نیز برخلاف تثلیثى که در مبادى تاریخ یک یهودى و یهودیانى... براى تخریب شریعت مقدس مسیح به مسیحیان تحمیل کرده و آنان هم ندانسته تن به این نیرنگ داده‌اند. اسلام همه جا بشر را به راه راستى و درستى و امانت و بشردوستى، صلح و صفا و انسانیت دعوت کرده است و از خیانت و نادرستى و کجروى و تزویر و مکر و ریا و نزاع و خونریزى و ستم و کشورگشایى بر مبناى هواى نفس و تعدى به مال و جان دیگران منع نموده است. و جداً مى‌توان گفت: اگر بخواهیم در تاریخ بشرى مصداق اتَم و منحصرى براى جمله مقدس «جنگ براى صلح»، جنگ براى رفع فتنه، جنگ براى رفع فساد، جنگ براى برچیدن بساط خودکامگی‌ها و خودسریها، جنگ براى از بین بردن جنگ، جنگ براى سعادت تمام اقوام بشرى بدون فرق رنگ و نژاد و هیچگونه تبعیض پیدا کنیم فقط آن را مى‌توانیم در اسلام بیابیم و بس. بلى انبیاء گذشته همه و همه در مراتب مختلف مقدمه براى همین نتیجه نهایى بوده‌اند.
مسلمین
مسلمانان به موجب آن که خداى آنها یکى است، پیامبر آنها یکیست، کتاب آنها قرآنست، قبله آنها کعبه مقدس است. اسلام ایشان را امر به برادرى کرده است و در نماز با صیغه و ضمیر جمع مى‌گویند: «ایاکَ نَعبُدُ وَ ایاکَ نَستَعین، خدا را عبادت مى‌کنیم و ما از خدا کمک مى‌خواهیم» داراى وحدت و یگانگى و اتحاد مسلم و زوال ناپذیرى هستند و تماماً در غم و شادى، پیروزى و شکست یکدیگر شریک و سهیم مى‌باشند. لذاست که پیامبر اکرم اسلام مى‌فرماید: «کسى که روزى را بگذراند و در آن کوشش در راه امور مسلمین ننماید مسلمان نیست.» پس مسلمانان گذشته از آن که هیچگونه اختلافى ندارند طبعاً با یکدیگر متعهد و متّفق مى‌باشند، و اگر هم تفاوت و تنوعى در سلیقه و یا آراء فقهى و کلامى داشته باشند [یک سطر ناخواناست] شاید گذشته‌هاى تاریخ هم در آن بى‌اثر نباشد مسلمین با وجود این تنوع در نتیجه تعلیمات و تربیت عالیه اسلامى در برابر مفسده‌جویان و بدخواهان اجتماع و دشمنان حق و حقیقت داراى غرایز و نظریاتى «غیرقابل انفکاک» هستند که هیچگونه انفکاک و خداى ناکرده جدایى در دین آنها نمى‌توان سراغ داشت.
مگر بزرگان صحابه، و با وجود این تنوع‌ها و فرق در سلیقه در میدان‌ها جهاد هماهنگ نبودند؟ و خون مقدسشان با هم مخلوط نمى‌شد؟ هزاران نمونه بارز براى مثال مى‌توان ذکر نمود. ولى نظر به اختصار کلام به یک نمونه بارزترى که محتاج به توضیح هم نیست اکتفا مى‌کنیم. مگر اباذر آن بزرگ مرد تاریخ اسلام، صحابى عزیز پیغمبر، مخلص صمیمى و فداکار على و اهل بیت علیهم‌السلام در شام تحت فرماندهى معاویه معلوم‌الحال به جهاد نرفت؟
آرى این دشمنان هستند که مى‌خواهند به زعم خویش کاخ عظیم و پرشکوه اتحاد و اتفاق مسلمین را که ساختمان یگانگى و برابرى و برادرى آن را پروردگار قادر به دست مجربترین و عزیزترین مخلوقش استحکام بخشیده با ضربه‌هاى خیالى افکار مضحک و افعال و اعمال مضحک‌تر که بلکه از همان کوته‌نگریها سرچشمه مى‌گیرد به ویرانه‌هاى نفاق و جدایى تبدیل کنند. بى آنها مغرضان و مخالفان این دین پاک و این افراد منزّه هستند که کوشش بیهوده مى‌کنند، همبستگى‌هایى را که حتى تار و پود وجود مسلمین را به هم آمیخته از هم جدا کنند. غافل از آن که «یریدون لیطفئوا نور اللّه بافواههم و اللّه متم نوره و لو کره المشرکون».
مسلم است هرگونه مشکلى در راه پیشرفت مسلمین به وجود آمده باشد دست مرئى و یا نامرئى دشمنان اسلام به طور مستقیم یا غیر مستقیم در آن دخالت دارد. ولى امروز جهان به این نکته پى برده است که دیگر آن زمان ملت اسلام به معناى اعم «چرا ملل اسلامى» ننوشتیم هماهنگ و یک صدا است، بروید تاریخ ابن‌خلدون و سایر تواریخ غربى و شرقى مراجعه کنید تا باور کنید که در جنگهاى صلیبى و آن خطر مشترک آیا فرق سلیقه‌ها و محیط‌ها توانسته است کوچکترین اثرى بر مسلمانان عالم بگذارد؟
این ایادى استعمار است که به وسیله مسلمان نماهاى استخدام شده مى‌خواهند سد این راه شوند ولى چه اشتباه بزرگى؛ آنها نمى‌خواهند باور کنند که خواه ناخواه در مقابل عمل و امر واقع شده‌اى «وحدت عالم اسلامى» قرار گرفته‌اند و تلاشهاى بیهوده‌اى که به صورتهاى مختلف و با عمّال متفاوت می‌کنند و رنجهایى که در این راه بر خود هموار مى‌سازند جز دردسر براى خودشان نتیجه‌اى ندارد و گذشته از آن که به هیچ وجه نمى‌تواند به اصل این وحدت کوچکترین لطمه و صدمه‌اى وارد سازد برعکس، عکس‌العملهاى مسلمینى را تحمل نموده و به طور غیرمستقیم اصول این یگانگى را در افکار ایشان مستحکم‌تر مى‌نماید.
آنچه که امروز به دست یهود یا به نام آنها اجرا مى‌شود فرصت‌جویى زمامداران صلیبى، دشمن شماره یک حضرت مسیح‌بن مریم سلام‌اللّه علیها السلام است که براى تلافى آن محیط هولناک شرم‌آورى که به نام جنگهاى صلیبى شروع کرده و بیش از یک قرن خون آدمیان را از مسلمان و مسیحى براى هواى نفس خودشان به خاک مى‌ریختند، مى‌باشد و چون تجدید آن عنوان از لحاظ اقتضائات عصر به نام جنگهاى صلیبى، عملى نیست، یهود ماجراجو را به شکل آلت بلااراده‌اى بازیچه دست خود ساخته‌اند و در پس پرده این حجاب منحوس کینه‌توزى‌هاى خود را تجدید مى‌کنند و اگر روزى مستقیماً در کلیه نقاط به خاطر منافع شخصى و ارضاى تمایلات حیوانى خود وارد کارزار بودند امروز در بعضى از قسمتها براى آن که مصداق گرگ‌هاى گوسفندنما تصور شود که اسلام در مقابل مسیحیت به معنى‌الاعم قرار گرفته است فقط زعماى کاتولیکند که تحت تأثیر و دستورات استعمارگران قرار گرفته و با دشمن‌ترین دشمنان حضرت مسیح (ع) «یهود» سازش و در مقام تبرئه آنها برآمده‌اند که بتوانند از این راه کاتولیکها را به این میدان خیانت و جنایت سوق دهند. والا ما و مسیحیان واقعى همگى در آستان مقدس حضرت مسیح خاضعیم و این قرآن مقدس ماست که با آن لحن عاشقانه مقام شامخ حضرت مسیح و طهارت مریم پاک مادر گرامى او را به رغم یهودیان و در مقابل بهتان‌سازى جهودان به رخ آنها کشیده و دامن مقدس او را از آلایش آن بدمنشان منزه ساخته است. «و سلام علیه یَوم ولد وَ یَومَ یَموتْ و وَ یَوم یبعث حیا» بلى، مسیحى واقعى با ما طرف نیست و ما هم با مسیحیت طرف نیستیم. این استعمار است که همه را به جان هم می‌اندازد و از نگریستن جهش خون آدمیان سادیسم خود را تسکین مى‌دهد و از مشاهده بدبختى انسانها لذت مى‌برد.
و این بردگان نالایق استعمار هستند که بدون هیچ اراده‌اى نقشه‌هاى آن را به مرحله اجرا مى‌گذارند ولو هزاران هزار انسان اعم از کوچک و بزرگ، پیر و جوان، سالم و مریض... با فجیع‌ترین وضعى در حالى که هنوز چشم امید به زندگانى دنیا دارند، دیدگان امیدوار خود را براى همیشه بدون هیچ تقصیرى از جهان و جهانیان بپوشند ولى غافلند از این که براى استعمارگران فقط و فقط به عنوان «... ت استعمار» مشغول کارند و بلافاصله پس از رفع حاجت به دور افکنده نمى‌شوند و از صفحه افکار آنها محو مى‌شود. ... بعید نیست هواى نفس ارمغانهاى جالبترى هم داشته باشد.
بلى، مسیحیت واقعى هم با ما در راه مبارزه با این خطر مخصوصاً پاک نمودن بیت‌المقدس مقدس از لوث وجود دشمنان عیسی‌بن مریم علیها السلام هماهنگ است و این دسائس زمامداران ماجراجوست که به نام کشورهاى مسیحى اجرا مى‌شود.
پیمان دفاعى اسلامى
در جهان پرآشوب فعلى که نیرنگها و تزاویر، خدعه‌ها و سودجوئیهاى ناجوانمردانه و ظلم و ستم براى منافع بیشتر افکار آزمندان گرگ خو که قدرت خود را بر ملل عالم تحمیل کرده و در رأس دولتهاى ظالم عالم قرار گرفته‌اند، و حتى بیشتر ملتهایى را که پایه اعتقادى صحیح ندارند تسخیر نموده است و هر آن بیم آن مى‌رود که از هواى نفس و عدم شخصیت و غریزه بردگى‌مآبان استخدامى خود استفاده کرده و آنها را به جنایتهاى جبران‌ناپذیر بگمارده و در این جنایتها بخواهد به دلیل آن نمونه‌هاى پست و محدود خود جوامع بی‌گناه را پیش برادران و هموطنانشان بیگانه نشان دهد. بسیار بجاست که ما مسلمانان پیمان دفاعى اسلامى خود را که بارها عملاً به شهادت تاریخ به وسیله آن پیروز شده‌ایم بار دیگر به خاطر آوریم و از آن استمداد جوئیم.
این پیمان، پیمانى که ریشه‌هاى اصلى آن در اعماق قلوب مسلمانان است نه تنها به نفع مسلمانانست بلکه به صلح جهانى هم کمک شایانى می‌نماید زیرا در مقابل سیاستهاى شرق و غرب فاصله بسیار خوبى به وجود می‌آید که از تصادم آنها جلوگیرى مى‌نماید، و اثر مهم دیگران این است که... بیش از یک مرتبه نمى‌تواند فریب دهد و به همین جهت است آزادگان و آزادمردان جوامع مسلمین در مقام عملى کردن این مایه وحدت موجود برآمده و همه یک دل و یک زبان فریاد مى‌زنند برادران، مسلمانها:
«ما در حکم یک روحیم در بیش از هفتصد میلیون بدن»
و در مقابل این نداها لبیکهاى صمیمانه‌اى پاسخ گرفته‌اند و باز به همین جهت است که همه مسلمانان در هر نقطه سدهایى را که استعمار براى همبستگى عملى آنها ایجاد کرده‌اند در هم مى‌کوبند و به خواست خدا در مقابل نتیجه مقدس آن قرار خواهیم گرفت. خیرٌ خیرٌ بحمداللّه؛ در مقابل آن نتیجه مقدس قرار گرفته‌ایم. حسین کاشانى
از: 316 تاریخ: 3 / 7 / 48
درباره: درج مقاله‌اى تحت عنوان اتحاد اسلام در روزنامه کیهان
محترما معروض مى‌دارد.
ساواک تهران اعلام داشته اخیراَ شیخ حسین کاشانى ناظم مدرسه عالى سپهسالار با همفکرى شیخ حسین لنکرانى یکى از روحانیون افراطى مقاله‌اى در مورد اتحاد مسلمین تهیه و روز 25 / 6 / 48 جهت درج در روزنامه کیهان به آن مؤسسه تحویل داده‌اند.
در مقاله مذکور ضمن تشریح دین اسلام و عقاید دینى مسلمانان از یهودیان و مسیحیان انتقاد شده و اضافه شده رهبران کاتولیکها به دستور استعمارگران در مقام سازش با یهود و تبرئه آنان برآمده‌اند.
با عرض این که درج مقاله موصوف در روزنامه حمله به اقلیتهاى مذهبى در ایران محسوب مى‌شود و اصولاً نتیجه‌اى از انتشار این مقاله به جز ایجاد نفاق و دودستگى در بین مذاهب در بر نخواهد داشت لذا با توجه به این که مقاله مزبور در روزنامه کیهان چاپ نشده در صورت تصویب از طریق بخش 325 توجه لازم در زمینه عدم انتشار مقاله موصوف به مسئولین امر در مؤسسه کیهان داده شود.
رئیس بخش 316 ـ ازغندى
رئیس اداره یکم عملیات و بررسى ـ ثابتى[1] 3 / 7 / 48
325 اقدام به جلوگیرى از درج مقاله شود. آقاى...
اقدام شود. 5 / 7
تعداد مشاهده: 3000
