گزارش مفصل ساواک از دستگیری یک گروه مذهبی در رفسنجان در سال 1350

تاریخ انتشار: 27 آبان 1398

شماره: 11801 / 8 ﻫ ـ 77              تاریخ: 1 / 7 / 1350

بولتن ویژه

درباره: عاملین شبکه تهیه و توزیع اوراق مضره و توهین به مقام شامخ سلطنت و اقدام علیه امنیت داخلی کشور (براندازی)

این بولتن شامل 41 برگ است.

*****

از: ساواک استان کرمان (ﻫ)                                            تاریخ: 1 / 7 / 1350

به: مدیریت کل اداره سوم / 312                                       شماره: 11802 / ﻫ

ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور

درباره: بولتن ویژه شبکه عاملین تهیه و توزیع اوراق مضره

بازگشت به شماره 5429 / 312ـ 28 / 6 / 1350

    بدین وسیله یک جلد بولتن ویژه به شماره 11801 / 8 ﻫ ـ 77ـ 1 / 7 / 1350 در 41 برگ مربوط به یازده نفر عاملین تهیه و توزیع اوراق مضره و اقدام بر علیه امنیت داخلی کشور در شهرستان رفسنجان به پیوست تقدیم مقرر فرمایند نتیجه بررسی‌های لازم را به این سازمان اعلام فرمایند.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان کرمان ـ آرشام

گیرندگان

1ـ ریاست بخش  / 350 جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی.

2ـ ریاست بخش  / 354 پیرو شماره 11692 / ﻫ ـ 30 / 6 / 1350 به انضمام یک جلد عین بولتن ویژه شماره فوق جهت بررسی‌های لازم.

آقای وثوقی ـ بررسی و بهره‌برداری و اظهار نظر شود و موارد قابل بهره‌برداری و استعلام برای ساواک استان مشخص شود.

161125 بایگانی شود.

بهره‌برداری گردید جهت افراد موصوف پرونده انفرادی تشکیل گردد و سرانجام کار و بیوگرافی ملصق به عکس جداگانه از ساواک مربوطه درخواست گردید و پرونده‌های محصلین و دانش‌آموزان پس از تشکیل به بخش 354 ارسال شود.

*****

مقدمه:                      

    شهرستان رفسنجان که حدود 120 کیلومتری کرمان حد فاصل بین این شهرستان و شهرستان یزد می‌باشد از نظر مذهبی دارای فعالیت‌های چشمگیر و افراد متعصب مذهبی بوده به طوری که در هیچ یک از نقاط استان کرمان این چنین وضعی مشهود نیست. روحانیون ساکن این منطقه که تعداد آنان با توجه به جمعیت، نسبتاً قابل توجه می‌باشند اکثراً از طرفداران و مقلدین خمینی بوده در فرصت‌های مناسب این جانبداری را به ثبوت رسانده و او را مرجع تقلید شیعیان جهان معرفی می‌نمایند تا جائی که در کلیه مجالس ختم مرحوم آیت‌اله حاج سیدمحسن حکیم کلیه وعاظ افراطی این شهرستان در سخنرانی‌های خود از مردم می‌خواستند که با فوت مرحوم آیت‌اله حکیم اهالی از خمینی تقلید نمایند.

ساکنین رفسنجان از کارمندان دولت گرفته (آنان که بومی هستند) تا کسبه بازار و خیابان همگی نسبت به روحانیون این شهرستان با دیده احترام نگریسته و در کلیه اعیاد مذهبی و ایام سوگواری دوش به دوش یکدیگر کار خود را تعطیل و در مجالس شرکت کرده. چون دارای تعصیات خاص مذهبی هستند اکثراً تحت تأثیر گفتار وعاظ قرار گرفته و دستورات آنان را بدون چون و چرا به مرحله اجرا درمی‌آورند.

از طرف دیگر نارضایتی عمومی و رسیدگی به خواسته‌های مردم و گرانی ارزاق عمومی موجب گردیده که روحانیون در روح و عقل اهالی نفوذ کرده افکار آنان را در جهت ایده خود سوق دهند و به هر راهی که خود انتخاب نمایند مردم بدان سو کشانده می‌شوند.

در رفسنجان رسم بر این است که در ایام سال خصوصاً در ایام سوگواری (ماه های محرم و صفر ـ رمضان ـ ایام فاطمیه و رحلت ائمه اطهار) از ده روز جلوتر تا ده روز عقب‌تر در مساجد و منازل و تکایا مجلس روضه و ذکر مصیبت به پا نمایند و از وعاظی چون فخرالدین حجازی، شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، شیخ ابوالقاسم صلواتی، شیخ ابوالقاسم خزعلی، شیخ علی مروارید دعوت می‌شود تا در این مجالس سخنرانی نمایند و با توجه به اینکه وعاظ دعوت شده کلیه از جمله روحانیون ناراحت و دارای سوابق ممتدی در طرفداری از خمینی و سایر افراطیون می‌باشند موضوع درخور بررسی می‌باشد.

روحانیون مقیم این شهر همگی با هم متفق و یک جبهه متشکلی را تشکیل می‌دهند که هر چند وقت یک بار ضمن مسافرت یک نفر آنان به شهرستان‌هایی مانند قم، تهران، مشهد و کرمان با سایر افراطیون دیگر در تماس بوده اخبار مورد نیاز را رد و بدل می‌نمایند.

*****

علل به وجود آمدن شبکه عاملین تهیه و توزیع اوراق مضره به صورت یک گروه برانداز:

    از سال 48 یکی از جوانان متعصب رفسنجان که به شغل حلبی سازی اشتغال دارد (بیوگرافی ملصق به عکسش پیوست می‌باشد) به نام ملک ملکی (معروف به محمدرضا) تحت تأثیر عناصر افراطی مذهبی تصمیم می‌گیرد که با به وجود آوردن تشکیلاتی به نام جوانان منتظرالمهدی فعالیت‌های براندازی را آغاز و شبکه‌ای را پایه‌گذاری نماید.

این شخص در ابتدای امر برای نیل به هدف و منظور اصلی خویش در جلسات ضدبهائی موجود در محل رخنه کرده مشاهده می‌نماید که در این جلسات که عاری از هرگونه فعالیت‌های سیاسی است جوانانی در سنین بین 14 تا 18 که اکثراً محصلین مدارس هستند تحت تعلیم قرار می‌گیرند تا ضمن نفوذ در بین بهائیان و مراقبت از محل‌های تشکیل جلسات بهائی بتوانند جلوی فعالیت‌های این فرقه را بگیرند. لذا سعی می‌نماید نظر گردانندگان و شرکت کنندگان را جلب و ظرف مدت سه ماه ضمن اینکه خود نیز شبانه مشغول تحصیل بوده با محصلین طرح دوستی ریخته با آموزش و تمرین دروس مربوط نظر آنان را به طرف خود جلب و عاقبت‌الامر در بین جوانان شرکت کننده در جلسات مذهبی عده‌ای را انتخاب و به طور انفرادی به هر یک پیشنهاد می‌نماید که ضمن شرکت در جلسات ضد بهائی جلسات دوستانه و نیمه مذهبی هم خودشان تشکیل دهند و در بدو امر منزل خود را جهت تشکیل جلسات انتخاب می‌نماید و شب‌های جمعه هر هفته در جلسات ضد بهائی و شب‌های شنبه جلسات منحصراً با حضور محصلین انتخاب شده در منزل وی تشکیل می‌گردد که روی هم رفته تعداد این عده به 14 نفر می‌رسد.

در کلیه جلسات متشکله سخنگو و سخنران شخص ملکی بوده که برای جلب نظر محصلین و اولیاء آنان ابتدا موضوع بررسی مطالب درس و بعد ذکر مسائل دینی را مطرح و تا آنجا که در نظر داشته این جوانان را از سینما رفتن منع و از آنان می‌خواهد که هر یک موظفند در طول یک هفته دو نفر را از سینما رفتن بازدارند و در روز تشکیل جلسه شرح دهند که در این هفته چه شخصی را از سینما رفتن بازداشته‌اند. در جهت جلب نظر بیشتر محصلین و پایبند کردنشان به این جلسه برای آنان جوائزی از قبیل کتاب، قلم ماژیک و امثالهم تهیه و هر هفته ضمن تشویق شفاهی با دادن از این قبیل جوائز جلب توجه بیشتر آنان را می‌نماید پس از گذشت چند ماهی وی تعهد نامه‌ای تدوین و اعضاء را ملزم به امضاء کردن آن می‌نماید که این تعهد نامه با مقدمه‌ای تحت این مطلب «به عنوان خدمت به اسلام به خداوند بزرگ سوگند یاد می‌کنم و امام زمان را شاهد می‌گیرم از این تاریخ با یاری خواستن از پروردگار توانا هشت اصل زیر را انجام دهم»:

1ـ هر روز صبح یک صفحه از قران کریم با ترجمه فارسی بخوانم.

2ـ تمام واجبات دین را تا آن جا که به عهده من است انجام دهم.

3ـ با پدر و مادر مهربان بوده و اوامر مشروعه ایشان را بدون چون و چرا اجراء کنم.

4ـ امر به معروف را ترک نکنم.

5ـ تا آن جا که به اختیار من است به موسیقی گوش ندهم.

6ـ هیچ گاه بد قولی نکنم.

7ـ غیبت و افتراء به کسی نبندم.

8ـ مبلغی پرداخت کنم تا در جشن‌های مذهبی اشعار مناسب را چاپ کرده و منتشر نمایم.

از شرکت کنندگان اخذ و دفاتری جهت کارهای انجام شده و مبالغ دریافتی تهیه و همیشه در نزد خود نگهداری می‌نماید.

بنیه مالی این شبکه:

ملک ملکی (معروف به محمدرضا) ضمن اخذ تعهد بالا افراد را ملزم به پرداخت حق عضویت کرده ابتدا از هر یک پنج ریال بابت حق عضویت اخذ و در قبال آن هیچگونه قبض و رسیدی تحویل نمی‌دهد و پس از گذشت چند جلسه مدعی می‌شود چون در نظر است ماشین تحریری خریداری و بعداً مورد لزوم خواهد بود شرکت کنندگان می‌بایست به جای پنج ریال حداقل ده ریال بپردازند. و روی این اصل بنیه مالی را تقویت کرده تا زمانی که این جلسات ادامه داشته مبلغ قابل توجهی جمع‌آوری کرده است.

اسامی اعضاء شرکت کننده در جلسات متشکله:

1ـ ملک ملکی معروف به محمدرضا فرزند محمد شغل حلبی ساز ساکن خیابان کمال آباد کوچه افشاری دست راست درب دوم (دستگیر شده است).

2ـ محمود کشاورزی محصل سال چهارم دبیرستان غزالی ساکن رفسنجان جنب باربری توانائی.

3ـ حمید میرزائی محصل سال چهارم دبیرستان اقبال ساکن رفسنجان انتهای خیابان رحمت آباد.

4ـ حمیدرضا توکلی فرزند جلال محصل سال چهارم ریاضی دبیرستان غزالی ساکن رفسنجان خیابان پهلوی کوچه هدایت (دستگیر شده است).

5ـ سیدجلال سجادی فرزند محمد شغل محصل سال چهارم دبیرستان غزالی ساکن رفسنجان خیابان قطب‌آباد کوچه بهشتی (متواری است).

6ـ محمدرضا عقدائی فرزند علی بمان محصل سال چهارم دبیرستان ملی فردوسی ساکن رفسنجان خیابان پهلوی کوچه شاهین جنب زینبیه (دستگیر شده است).

7ـ مجید جاوید فرزند محمدصادق محصل سال چهارم دبیرستان ملی فردوسی ساکن رفسنجان خیابان پهلوی (دستگیر شده است).

8ـ سیدعلی سجادی فرزند سیدحسین محصل سال چهارم دبیرستان اقبال ساکن رفسنجان خیابان معاون کوچه آخوند پلاک 18 (دستگیر شده است).

9ـ محمدرضا کاشفی فرزند عباس محصل سال چهارم ریاضی دبیرستان ملی فردوسی ساکن رفسنجان خیابان پهلوی کوچه بهشتی (دستگیر شده است).

10ـ محمد افشاری فرزند یداله دانش‌آموز سال چهارم دبیرستان غزالی ساکن رفسنجان خیابان کمال آباد کوچه افشاری دست چپ درب اول.

11ـ حمید طلائی محصل سال چهارم ادبی دبیرستان اقبال ساکن رفسنجان خیابان کمال آباد جنب دبستان رضوی.

12ـ علیرضا رسولی محصل سال سوم دبیرستان اقبال ساکن رفسنجان کوچه حمام شهرداری.

13ـ علی حسن رمضانی دانش‌آموز سال سوم دبیرستان اقبال ساکن رفسنجان خیابان کمال آباد (از بستگان نفر ردیف یک است).

14ـ محمدی نام محصل کلاس سوم دبیرستان اقبال ساکن رفسنجان خیابان قطب آباد (نام کوچکش مشخص نیست).

از ابتدای امر این عده تحت سرپرستی نفر ردیف یک و در منزل وی هر جمعه عصرها به دور یکدیگر جمع شده ضمن صرف چای و شیرینی درباره مطالب دینی و مذهبی بحث و در پایان کار هر یک بررسی‌های طول هفته را در جهت بازداشتن جوانان محصل از سینما رفتن به میان می‌آورده‌اند.

این جلسه در طی یک سال و نیم در منزل ملک ملکی (نفر ردیف یک) تشکیل و یک بار نیز در یک منزل خالی متعلق به شخصی به نام شفیعی که ظاهراً کلید را جهت اجاره دادن به ملکی داده تشکیل می‌گردد که در این محل اخیر ملکی اظهار می‌دارد دوستان مراقب باشید که تحت تعقیب هستید و از این تاریخ به بعد در منزل من جمع نشوید در این مورد شرکت کنندگان توضیح بیشتری می‌خواهند ولی ملکی پاسخی به سئوالات آنان نمی‌دهد بعد از این جلسه دو جلسه دیگر طی دو هفته در منزل سیدعلی سجادی (نفر ردیف 8) تشکیل و در یکی از این جلسات ملکی ضمن آماده کردن روحیه کلیه افراد، قرآنی را به میان گذاشته از حاضرین تقاضا می‌کند به قرآن قسم یاد نمایند که مطلبی از این جلسات در جائی گفته نشود که عده‌ای از حاضرین حاضر به یاد کردن سوگند نشده علت اصلی را جویا می‌شوند چون پاسخی از جانب ملکی داده نمی‌شود برای همیشه جلسات را ترک و دیگر با وی معاشرت و مراوده‌ای برقرار نمی‌نمایند. در نتیجه افراد اسامی پیوست که مشخصات کامل ملصق به عکسشان ضمیمه است.

*****

1- نام: ملک معروف به محمدرضا

2ـ شهرت: ملکی

3ـ نام پدر: محمد

4ـ نام مادر: فاطمه

5ـ شماره شناسنامه: 4

6ـ محل صدور: قریه کوهستانه زرند رفسنجان

7ـ تاریخ تولد: 1324

8ـ محل تولد: عباس آباد زرند کرمان

9ـ شغل: حلبی‌ساز و دانش‌آموز سال پنجم ریاضی متفرقه

10ـ محل سکونت: رفسنجان خیابان کمال آباد کوچه افشاری دست راست درب دوم

*****

1ـ نام: سیدعلی

2ـ شهرت: سجادی

3ـ نام پدر: سیدحسین

4ـ نام مادر: بی‌بی جان

5ـ شماره شناسنامه: 307

6ـ محل صدور: شهرستان رفسنجان

7ـ تاریخ تولد: 1335

8ـ محل تولد: راویز رفسنجان

9ـ شغل: محصل سال چهارم دبیرستان اقبال

10ـ محل سکونت: رفسنجان خیابان معاون کوچه آخوند پلاک 18

*****

1ـ نام: محمدرضا

2ـ شهرت: کاشفی نجار

3ـ نام پدر: عباس

4ـ نام مادر: نصرت

5ـ شماره شناسنامه: 621

6ـ محل صدور: شهرستان مشهد

7ـ تاریخ تولد: 1324

8ـ محل تولد: مشهد

9ـ شغل: دانش‌آموز سال چهارم ریاضی دبیرستان ملی فردوسی

10ـ محل سکونت: رفسنجان خیابان پهلوی جنب هتل آسیا کوچه بهشتی تلفن 771

*****

1ـ نام: محمدرضا

2ـ شهرت: عقدائی

3ـ نام پدر: علی بمان

4ـ نام مادر: سکینه

5ـ شماره شناسنامه: 278

6ـ محل صدور: شهرستان یزد

7ـ تاریخ تولد: 1334

8ـ محل تولد: شهرستان یزد

9ـ شغل: محصل سال چهارم ریاضی دبیرستان ملی فردوسی

10ـ محل سکونت: رفسنجان خیابان پهلوی کوچه باشگاه شاهین جنب زینبیه

*****

1ـ نام: محمدرضا

2ـ شهرت: توکلی

3ـ نام پدر: جلال

4ـ نام مادر: صدیقه

5ـ شماره شناسنامه: 5

6ـ محل صدور: حوزه 5 رفسنجان

7ـ تاریخ تولد: 1333

8ـ محل تولد: شهر آباد نوق از توابع رفسنجان

9ـ شغل: محصل سال ششم دبیرستان ملی آرمان یزد

10ـ محل سکونت: یزد کوچه بهداری نزدیک اداره آبادانی و مسکن. رفسنجان خیابان پهلوی کوچه هدایت پلاک 22

*****

1ـ نام: مجید

2ـ شهرت: جاوید

3ـ نام پدر: محمدصادق

4ـ نام مادر: صدیقه

5ـ شماره شناسنامه:

6ـ محل صدور: رفسنجان

7ـ تاریخ تولد: 1335

8ـ محل تولد: رفسنجان

9ـ شغل: محصل سال چهارم دبیرستان ملی فردوسی

10ـ محل سکونت: رفسنجان خیابان پهلوی نزدیک میدان مجسمه جنب لوکس فروشی رویال لوکس

*****

1ـ نام: سیدجلال

2ـ شهرت: سجادی

3ـ نام پدر: سیدمحمد

4ـ نام مادر:

5ـ شماره شناسنامه:

6ـ محل صدور:

7ـ تاریخ تولد:

8ـ محل تولد:

9ـ شغل: دانش‌آموز سال ششم دبیرستان افخم بم

10ـ محل سکونت: شهرستان بم و در رفسنجان خیابان قطب آباد کوچه مقابل آرایشگاه مدرن

سوگند یاد می‌نمایند که در راه اسلام و خدمت به دین تحت نظر ملک ملکی به مبارزه پرداخته هر چه راوی پیشنهاد نماید قبول و به مورد اجراء درآورند. پس از انجام سوگندنامه که در اوایل مهرماه 49 بوده جلسات به صورت فوق تعطیل و به طور انفرادی و تماس‌های روزانه در منزل و محل کار یاد شده برقرار می‌گردد. لازم به توضیح است که درآغاز سال تحصیلی 49 ـ 50 سیدجلال سجادی فرزند سیدمحمد (نفر ردیف آخر) به شهرستان بم مسافرت و در نزد برادر خود سیداحمد سجادی که سپاهی بهداشت بوده به تحصیل اشتغال و در این شهرستان اقامت می‌نماید.

اولین فعالیت‌های مضره نامبردگان بالا:

در اوایل اسفند ماه سال 49 ملک ملکی ضمن مشورت با سیدعلی سجادی که در واقع دستیار و معاون این شبکه محسوب می‌شود در نظر می‌گیرند شعارهائی به نفع خمینی به دیوار خیابان‌های شهر رفسنجان بنویسند ضمن بررسی‌های لازم تصمیم گرفته می‌شود ملک ملکی با همکاری محمدرضا کاشفی نجار در خیابان شاهپور، سیدعلی سجادی به تنهائی در خیابان شاهرضا، حمید توکلی و مجید جاوید در خیابان معاون شمالی و جنوبی شعارهائی بنویسند. ابتداء گچ مورد نیاز و قلم ماژیگ وسیله ملک ملکی از بودجه جمع‌آوری شده خریداری و شعارهائی به این شرح:

1ـ زنده باد خمینی

2ـ افتخار بر روحانیت

3ـ افتخار بر خمینی

4ـ مرگ بر .... خائن

5ـ مرگ بر ....[1] جلاد

7ـ نابود باد سازمان پوشالی امنیت

انتخاب که افراد موظف می‌شوند شعارهای فوق را به دیوار بنویسند چون حمیدرضا توکلی جانب احتیاط را رعایت ننموده و در کتابخانه جعفریه مسجد سقاخانه در حضور افراد[ی] غیر از دوستان خود سئوالاتی در زمینه نوشتن شعار می‌نماید لذا ملک ملکی وی را کنار گذاشته مأموریتش را به عهده محمدرضا عقدائی می‌گذارد که در نتیجه در اواسط ماه اسفند سال 49 ملک ملکی و محمدرضا کاشفی در خیابان شاهپور، سجادی در خیابان شاهرضا و محمدرضا عقدائی و مجید جاوید در خیابان معاون شمالی و جنوبی شعارهائی به دیوار می‌نویسند. صبح روز بعد افراد مزبور در جهت به دست آوردن عکس‌العمل اقدامات خود به تکاپو افتاده، مشاهده می‌نمایند که مأمورین انتظامی محل سریعاً شعارها را محو و نیز شعارهائی علیه خمینی به دیوار نوشته می‌شود. افراد فوق به محض مشاهده این عمل جری‌تر شده تصمیم می‌گیرند در فرصت کافی شعارهای مأمورین انتظامی یاد شده را پاک و مجدداً مبادرت به نوشتن شعارهای دیگری بنمایند که به همین نحو عمل کرده گستاخی را به حد نهایت خود رسانده به درب آهنی منزل رئیس شهربانی محل ـ رئیس دادگاه ـ فرمانده گروهان ژاندارمری ـ رئیس اطلاعات شهربانی و همچنین دیوارهای شهر شعارهای مضره نوشته و لیکن صبح روز بعد مأمورین انتظامی مجدداً آنها را محو و از بین می‌برند واکنش کار به نظر افراد فوق، منفی؛ از نوشتن شعارهای بعدی منصرف می‌گردند.

دومین اقدام مضره:

همان طور که قبلاً به استحضار رسید سیدجلال سجادی که از دار و دسته فوق محسوب و به بم عزیمت کرده بود تماس خود را وسیله نامه به این گروه حفظ تا اینکه در ایام تعطیل نوروز ضمن مسافرت به رفسنجان از چگونگی کار دوستان خود آگاه می‌گردد. وسیله ملک ملکی به وی مأموریت داده می‌شود تا در شهرستان بم موقعیت خیابان‌ها را از نقطه نظر وجود مأمورین شهربانی بررسی چنانچه محیط مساعد باشد در آن محل نیز شعارهائی بنویسند. سیدجلال سجادی تعطیلات خود را نیمه تمام گذاشته با مسافرت به بم و بررسی اوضاع و احوال طی نامه‌ای (در بازرسی از منزل ملک ملکی این نامه به دست آمده است) اعلام می‌دارد که محیط آماده است در نتیجه روز چهارم فروردین ماه سال جاری ملک ملکی ضمن مسافرت به بم شبانه شعارهائی از قبیل شعارهای ذکر شده به دیوار خیابان شاه بم (از ابتدای ساختمان فرمانداری تا جلوی مهمانسرا جلب سیاحان) می‌نویسد و صبح روز بعد با اولین وسیله بم را به مقصد رفسنجان ترک می‌نماید.

سومین اقدام مضره:

به طوری که به استحضار رسید افراد این شبکه از متعصبین مذهبی بوده که به منظور مبارزه با صفحه فروشی‌ها، مشروب فروشی‌ها و جلوگیری از کار سینماها و نشان دادن فیلم‌های لختی درصدد تهیه و ارسال نامه‌های تهدیدآمیزی برآمده در پایان نامه عکس هفت تیری را در حالی که گلوله از آن خارج شده است ترسیم نموده (عین نامه مورد نظر به پیوست است) و جهت صاحبان مغازه‌های مشروب فروشی، لوکس فروشی، صفحه فروشی، سینماها، طبقات مختلف رئیس اطلاعات شهربانی شهرستان رفسنجان وسیله پست ارسال و طی آن اعلام می‌نمایند چنانچه برخلاف خواسته آنان عمل شود با اسلحه مغزشان را متلاشی خواهند نمود و علت ارسال نامه تهدیدآمیز جهت دهقان رئیس اطلاعات شهربانی محل را چنین عنوان داشته‌اند که دهقان نسب به زنان شوهردار سوءنظر داشته است.

چهارمین اقدام مضره:

چون ارسال نامه‌های تهدیدآمیز جهت افراد فوق‌الذکر در عامه مؤثر واقع نگردیده لذا افراد شبکه فوق‌الذکر به منظور اتمام حجت مبادرت به آتش زدن دکه مشروب فروشی واقع در فلکه ولیعهد و سینما کاپری که در حال افتتاح بوده می‌نمایند و به دنبال آن و آتش زدن مغازه لوکس فروشی احمد سیف‌الدینی که مجسمه لخت زنی را با لباس زیر در پشت ویترین گذاشته بود مجدداً نامه‌هایی تهیه و وسیله پست برای مغازه‌های لوکس فروشی ـ مشروب فروشی رفسنجان ارسال و طی آن اعلام می‌نمایند در صورت عدم توجه مجدد به مفاد نامه ارسالی مغازه آنان هم به سرنوشت دکه مشروب فروشی، سینما کاپری، مغازه سیف‌الدینی دچار خواهد شد.

پنجمین اقدام مضره:

اعضاء شبکه مورد نظر که تحت تاثیر گفتار صدای رادیو عراق قرار گرفته و سازمان امنیت را دشمن اسلام و روحانیت می‌دانسته‌اند تصور می‌نمایند آقای دهقان رئیس اطلاعات شهربانی رفسنجان رئیس سازمان امنیت محل می‌باشد به منظور اینکه ضرری به این دستگاه زده باشند اتومبیل شخصی دهقان را شبانه آتش می‌زنند.

ششمین اقدام مضره:

چون مرتبه اول که سینما کاپری توسط اعضاء این گروه آتش زده شده خسارت وارده قابل توجه نبوده و فقط درب خروجی آن سوخته و مجدداً تعمیر شده لذا به منظور جلوگیری از افتتاح آن تصمیم به آتش زدن مجدد می‌گیرند و ضمن بررسی علت عدم توفیق قبلی به این نتیجه می‌رسند چنانچه به وسیله‌ای بنزین را داخل سالن سینما بریزنند و سپس آتش بزنند خواهند توانست با ایجاد آتش سوزی مهیب خساراتی به سینما وارد بیاورند تا از افتتاح آن جلوگیری شود. بدین منظور قمقمه پلاستیکی از مغازه عدالت (محمد جدیدی خرازی فروشی خریداری) و وسیله آن از زیر درب ورودی بنزین را به محوطه سالن سینما ریخته و کبریت می‌زنند که در این آتش سوزی خسارت زیادی به بار آمده شایع است میزان 25 هزار تومان زیان مالی متوجه گردیده است و نتیجتاً افتتاح سینمای مزبور را حدود 6 ماه به تعویق می‌اندازند.

هفتمین اقدام مضره:

عدم توجه صاحبان مغازه‌های مشروب فروشی محل به مفاد نامه‌های تهدیدآمیز اعضاء شبکه موجب می‌گردد که این افراد جری‌تر شده در صدد آتش زدن مغازه‌های آنان برآیند. به دنبال این تصمیم کافه رستوران ستاره آبی و آذربایجانی را شبانه آتش می‌زنند که این موضوع موجبات رعب و وحشت زیاد بین عامه مردم می‌گردد که شهربانی محل جهت سرپوش گذاشتن به این قبیل آتش‌سوزی‌ها آن را اتصال برق، ورشکستگی صاحب مغازه (آتش سوزی از جانب صاحبان) دانسته هیچگونه توجهی در به دست آوردن سرنخ‌های لازم به عمل نمی‌آورند.

تهیه سرنخ‌های لازم وسیله ساواک کرمان:

با بروز حوادث فوق و این که شعارهای نوشته شده در شهرستان‌های رفسنجان و بم با یک متن و تقریباً با یک خط تهیه شده بود ساواک ضمن بررسی‌های لازم متوجه می‌گردد که عاملین اصلی می‌بایست ساکن رفسنجان باشند لذا به رهبران عملیات مربوط مأموریت داده می‌شود که به محل اعزام و درباره شناسائی عوامل مخرب اطلاعات لازم و مورد نیاز به دست آورند که در نتیجه ملک ملکی و همدستانش مورد سوءظن قرار می‌گیرند و چنین استنباط می‌شود که این عنصر خرابکار مصمم به انجام بعضی عملیات خرابکارانه دیگر است.

هشتمین اقدام مضره:

رهبر شبکه مورد نظر با استفاده از مفاد اعلامیه خمینی تحت عنوان پیامی از امام خمینی (که چند شب متوالی نوار آن از صدای رادیو عراق پخش می‌گردید) مبادرت به تهیه و توزیع اعلامیه‌های خطی نموده (که عین یک برگ از اعلامیه به پیوست است) و وسیله ایادی خود به وسیله پست اخیراً جهت افراد ارسال و در کوچه‌های شهرستان رفسنجان نیز پخش می‌شود که اعلامیه‌های مورد نظر به طرق [مختلف] جمع‌آوری و از توزیع آن جلوگیری می‌گردد. در خلال تهیه این اوراق ملک ملکی با دوستان و همفکران خود طرح پاره‌ای خرابکاری‌ها را همزمان با برگزاری جشن‌های 2500 ساله بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در رفسنجان مطرح که به جای خود به استحضار خواهد رسید لذا چون تشخیص داده شد که دستگیری اعضاء شبکه با توجه به مدارک به دست آمده ضرورت کامل را دارد لذا تصمیم به دستگیری آنان گرفته شده است.

طرح دستگیری شش نفر عاملین تهیه و توزیع اوراق مضره و اقدام علیه مصالح مملکتی:

با تهیه طرح لازم و اخذ نمایندگی با رعایت کلیه تشریفات قانونی و شناسائی قبلی محل‌های سکونت و کار اعضاء شبکه ساعت 4.30 بامداد روز 17 / 6 / 1350 عملیات در رفسنجان آغاز در نتیجه شش نفر به شرح اسامی زیر بازداشت و محل‌های کار و سکونت آنان بازرسی و اوراق و مدارک مورد نیاز ضبط می‌گردد:

1ـ ملک ملکی معروف به محمدرضا فرزند محمد شغل حلبی ساز

2ـ حسین جان ملکی فرزند محمد شغل حلبی ساز (برادر ردیف یک)

3ـ محمدرضا کاشفی نجار فرزند عباس شغل محصل

4ـ مجید جاوید فرزند محمدصادق شغل محصل

5ـ احمد جعفری فرزند علی اکبر خواربار فروش

6ـ محمدمهدی دبستانی فرزند درویش هنرجوی سال اول هنرستان معین‌زاده

نامبردگان وسیله مأمورین ژاندارمری به کرمان اعزام ضمن صدور تأمین مقتضی به زندان انفرادی و ممنوع‌الملاقات به شهربانی تحویل و به فوریت بازجوئی از آنان آغاز می‌گردد.

در بازجوئی مقدماتی نفرات ردیف یک تا چهار افراد دیگری را معرفی که سریعاً نسبت به بازداشت آنان نیز اقدام گردید که به شرح زیر معرفی می‌شوند:

1ـ سیدعلی سجادی فرزند حسین محصل

2ـ حمیدرضا توکلی فرزند جلال محصل

3ـ حمید طاوسی فرزند علی اکبر محصل

4ـ محمدرضا عقدائی فرزند علی بمان محصل

ضمناً یک نفر از افراد شبکه به نام سیدجلال سجادی فرزند سیدمحمد متواری جهت دستگیری وی اقدامات لازم معمول و در آینده نیز دستگیر و تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.

اعترافات افراد دستگیر شده در بازجوئی‌های معموله:

(1)ـ ملک ملکی:

یاد شده بالا رهبر و بنیانگذار شبکه در بازجوئی‌های خود اعتراف کرده است در سال 42 جهت زیارت به قم عزیمت و با وقایع مدرسه فیضیه و بازداشت خمینی مواجه می‌گردد در این باره بررسی‌هائی انجام و نتیجه می‌گیرد که باطناً به خمینی عشق می‌ورزد (نقل از صفحات بازجوئی نامبرده است) لذا در مسافرت‌های بعدی به قم ـ تهران ـ مشهد با طرفداران خمینی تماس حاصل کتب و نوشتجات وی را از قبیل رساله و متمم آن به مقدار قابل توجهی تهیه و پس از مطالعه آنها را به فروش می‌رساند از آنجا که نسبت به خمینی علاقه وافری پیدا می‌کند تصمیم می‌گیرد به طرق مختلف به نفع وی فعالیت نماید که از جمله آنها:

1ـ نوشتن شعار (دو بار) به دیوار شهرستان رفسنجان 2ـ به دیوار شهرستان بم 3ـ تهیه و ارسال نامه‌های تهدیدآمیز 4ـ انجام شش فقره آتش سوزی و خرابکاری 5ـ تهیه و توزیع اوراق مضره مبنی بر تحریم جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی و جلوگیری از شرکت همشهریان خود در جشن‌ها [و] اهانت به مقام شامخ سلطنت به وضع بسیار رکیک و شرم‌آور 6ـ تخطئه کردن اصلاحات اخیر مملکت (در بازجوئی به این موارد اعتراف و بازگو کرده است) و اضافه می‌نماید که برای اثبات حقانیت خمینی و به ثمر رساندن فعالیت‌های خود با مشورت همفکرانی چون سیدعلی سجادی و محمدرضا کاشفی تصمیم می‌گیرند ضمن تهیه مواد منفجره روز بیستم مهرماه جاری که مصادف با اولین شب برگزاری جشن‌ها است کیوسک تقسیم برق شهرستان را منفجر تا شهر در تاریکی محض قرار گیرد و همچنین اعتراف کرده است که چون انجام آتش سوزی‌های فوق آنچنان رعب و هراسی را در مردم ایجاد نکرد مصمم می‌شود منبعد از مواد منفجره استفاده و نیز مغازه عرق فروشی خیابان شاهپور جنب رودخانه را منهدم تا بدین منظور ایجاد رعب و هراس بیشتری کرده باشند که به علت دستگیر شدن موفق به انجام دو مورد بالا نمی‌گردد. متهم مذکور همچنین اعتراف کرده است ضمن مشورت با دوستان خود لازم دیده اسلحه‌ای جهت دفاع اولیه از خود و استفاده‌های بعدی (مسلماً ترور افراد) به دست آورند که در این زمینه بحث و مذاکراتی درگیر، نتیجه گرفته می‌شود یا باید به پلیس حمله کرد یا از طریق تهران به وسیله بعضی ایادی (که به جای خود نامشان ذکر خواهد شد) تهیه نمایند متهم مذکور اعتراف کرده است که در نظر داشته کتب چریکی و پارتیزانی تهیه تا ضمن مطالعه و به کار بردن دستورات آن بهتر و بیشتر به امر خرابکاری و گریز از چنگ مأمورین آگاه گردند. در جهت ریزه‌کاری‌های بازجوئی از وی سئوالات مربوط انجام که بعداً طی پرونده اتهامی تقدیم و به استحضار خواهد رسید. در این مقدمه از ذکر بعضی کارهای وی خودداری و اهم مطالب به عرض رسیده است.

(2)ـ سیدعلی سجادی: متهم ردیف 2

یاد شده فوق در بازجوئی‌های معموله ضمن اعتراف به همکاری با ملک ملکی به 1ـ تهیه و توزیع نامه‌های تهدیدآمیز 2ـ نوشتن شعار به دیوارهای شهرستان رفسنجان 3ـ شرکت و همکاری درآتش زدن سینما کاپری، مغازه‌های لوکس فروشی و مشروب فروشی 4ـ تهیه و توزیع اوراق مضره 5ـ آتش زدن اتومبیل دهقان اضافه می‌نماید چون ملک ملکی مورد سوءظن مأمورین شهربانی قرار گرفته بود جهت دنبال نمودن اقدامات آینده (منفجر کردن کیوسک برق شهرستان رفسنجان در شب برگزاری جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی ایران) و گمراه کردن افکار مأمورین در غیاب ملک ملکی که جهت دیدن پدر و مادر خود به زادگاهش قریه کوهستان از توابع رفسنجان مسافرت نموده بود با همکاری حسین‌جان ملکی (برادر ملک ملکی) درصدد آتش زدن اتومبیل و موتور سیکلت دهقان، اقطائی رئیس و مأمور اطلاعات شهربانی رفسنجان برمی‌آیند که به علت عدم دسترسی به وسیله نقلیه‌های مورد نظر موفق نمی‌شوند متهم مذکور اعتراف کرده است طی دو بار رفتن به سینما امید رفسنجان نقشه لازم جهت آتش زدن سینمای مزبور را با همکاری محمدرضا کاشفی، ملک ملکی تهیه که چند شب متوالی به محل مورد نظر مراجعه لکن چون مأمورین شهربانی از محل مراقبت می‌نموده‌اند، نقشه خود را به بعد موکول می‌نمایند که به علت دستگیری موفق به انجام آن نشده‌اند و نیز در خاتمه عنوان داشته به دنبال دستگیری ملک ملکی و سایر متهمین جهت گمراه کردن افکار مأمورین در صدد تهیه و توزیع اعلامیه های خطی دیگری برآمده و مصمم می‌شود شخصاً مبادرت به این عمل نماید که دستگیر گردیده است.

وی جهت انجام خرابکاری کتابی تحت عنوان پارتیزان ترجمه پریشان تهیه و مورد مطالعه قرار داده که ضمن بازرسی از منزلش به دست آمده است و به طوری که استنباط می‌شود متهم مزبور بعد از ملک ملکی سمت رهبری شبکه را به عهده داشته است.

(3)ـ محمدرضا کاشفی:

یاد شده فوق در بازجوئی‌های معموله ضمن اعتراف به همکاری با ملک ملکی و سایر متهمین به نوشتن شعار به دیوارهای رفسنجان و شرکت در یک آتش سوزی و تهیه و ارسال نامه‌های تهدیدآمیز و در اختیار گذاردن کلیه اطلاعات خود از عملیات و اقدامات شبکه مورد نظر و معرفی محرک اصلی (شیخ عباس پورمحمدی ماهونکی امام جماععت مسجد سقاخانه رفسنجان) اضافه می‌نماید قصد ورود به دبیرستان نظام را داشته که جریان را با ملک ملکی رهبر شبکه مطرح یاد شده ابتدا با ورود محمدرضا کاشفی مخالف، علت مخالفت خود را چنین بیان می‌دارد که کلیه افسران ارتش ایران و شهربانی دزد، جانی و امثالهم می‌باشند. لکن پس از چندی موافقت خود را اعلام، در پاسخ سوال محمدرضا کاشفی در زمینه عدم موافقت اولیه و موافقت بعدی با رفتن وی به دبیرستان نظام، ملک ملکی اظهار داشته با به وجود آمدن افسرانی بمانند: سرهنگ جمال عبدالناصر، سرهنگ قزافی [قذاقی] که با کودتا توانسته‌اند رژیم را تغییر و مردم کشورشان را از بدبختی نجات دهند. محمدرضا کاشفی را به رفتن دبیرستان نظام تشویق کرده تا در آینده بتواند با استفاده از عملیات کودتا رژیم را تغییر داده و کمکی به سرنوشت ملت نمایند.

توضیح آن که از ذکر کلیه اطلاعات مأخوذه از وی که با طرح سئوالات لازم ضمن بازجوئی‌های معموله به دست آمده است خودداری و چگونگی بعداً طی پرونده اتهامی یاد شده تقدیم و به استحضار خواهد رسید.

4ـ حمیدرضا توکلی:

نامبرده بالا در بازجوئی‌های معموله به نوشتن شعار به دیوارهای شهرستان رفسنجان و شرکت در نوشتن اعلامیه‌های مضره که طی آن جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی ایران را تحریم و به مقام شامخ سلطنت و خاندان جلیل پهلوی اهانت شده است و همکاری با سایر اعضاء شبکه اعتراف نموده که از ذکر آن در این مقدمه خودداری گردیده و در طی پرونده اتهامی تقدیم و به استحضار خواهد رسید.

5ـ حمید طاوسی:

یاد شده فوق در بازجوئی‌های معموله به همکاری با سایر افراد شبکه از جمله تهیه و توزیع اعلامیه‌های خطی که طی آن جشن‌های 2500 ساله را تحریم و به مقام شامخ سلطنت و خاندان جلیل پهلوی اهانت شده است اعتراف و اطلاعات خود را در اختیار گذارده که از ذکر آن خودداری و چگونگی طی ارسال پرونده اتهامی به استحضار خواهد رسید.

6ـ محمدرضا عقدائی:

نامبرده بالا به نوشتن شعار به دیوارهای شهرستان رفسنجان و همکاری با سایر افراد شبکه اعتراف نموده که نتیجه بازجوئی‌های معموله از وی طی ارسال پرونده اتهامی متعاقباً به استحضار می‌رسد.

7ـ مجید جاوید:

متهم فوق‌الذکر به شرکت در نوشتن شعار به دیوارهای شهرستان رفسنجان و همکاری با سایر افراد شبکه اعتراف و اضافه نموده که به علت توصیه پدرش حدود 6 ماه است که از شرکت در جلسات و تماس با افراد شبکه مورد نظر خودداری نموده است (اطلاعات یاد شده در زمینه فعالیت شبکه مورد نظر در بازجوئی‌های معموله طی پرونده اتهامیش به استحضار خواهد رسید.)

8ـ حسین‌جان ملکی:

یاد شده فوق برادر متهم ردیف اول (ملک ملکی) به توزیع اعلامیه‌های مورد نظر با همکاری حمید طاوسی و سیدعلی سجادی و شرکت در نقشه آتش زدن اتومبیل و موتور سیکلت دهقان و اقطائی رئیس و مأمور اطلاعات شهربانی (شرح آن قبلاً به استحضار رسید) اعتراف و سایر اطلاعاتش در زمینه نحوه فعالیت و اقدامات شبکه متعاقباً طی پرونده اتهامیش به استحضار خواهد رسید.

9ـ احمد جعفری ـ محمدمهدی دبستانی:

چون در بازجوئی‌ها و تحقیقات معموله استنباط گردید که دو نفر فوق‌الذکر در اقدامات شبکه مورد نظر هیچگونه دخالتی نداشته و صرفاً به خاطر همشهری و هم درس بودن با سایر اعضاء شبکه تماس و ملاقات‌های عادی داشته‌اند و بی‌گناهی آنان به ثبوت رسیده لذا ترتیب آزادی آنان از زندان داده شده که چگونگی متعاقباً طی ارسال سوابق امر و پرونده به استحضار خواهد رسید.

توضیح: ضمن بازجوئی‌های معموله از نفرات دستگیر شده افرادی شناسائی که به نحوی از انحاء با افراد شبکه مزبور تماس و همکاری‌های نزدیک داشته‌اند که تحقیقات لازم ادامه داشته و به موقع نسبت به بازداشت و بازجوئی آنان اقدام و نتیجه به استحضار می‌رسد.

رابطین و محرکین اصلی:

طی اعترافات افراد دستگیر شده شیخ عباس پورمحمدی ماهونکی ـ شیخ حسین هاشمیان ـ محمدعلی انصاری نوقی ـ سعیدی خراسانی فرزند آیت‌اله سیدمحمدرضا سعیدی خراسانی (سال 49 در زندان قزل قلعه در اثر سکته قلبی در گذشته است) رابطین و محرکین اصلی آنان می‌باشند که با توجه به موقعیت زمانی و محبوبیت سه نفر وعاظ ذکر شده در بین اهالی رفسنجان در حال حاضر از هر گونه اقدام مستقیمی در این زمینه خودداری و مدارک و دلایل لازم تهیه تا در صورت تصویب به موقع نسبت به دستگیری آنان اقدام شود شناسائی کامل و تعیین تمایلات و عقاید سیاسی سعیدی خراسانی که ساکن تهران می‌باشد کمال ضرورت را دارد.

پی‌نوشت:

تعداد مشاهده: 5092