شعری در وصف و مدح امام خمینی(ره) در سال 1349
تاریخ انتشار: 25 مهر 1400
از: 20 ه 3 تاریخ: 7 / 8 / 1349
به: 316 شماره: 17831 / 20 ه 3
موضوع: محمدعلی یزدان پناه
نامبرده بالا در تاریخ 30 / 7 / 49 اشعاری را که در مدح خمینی سروده شده در اختیار یکی از دوستانش قرار داده و ضمن صحبتهای خصوصی گفته است اشعاری را که چندی قبل سید علی موسوی گرمارودی درباره فلسطین در مسجد هدایت خوانده ابتدا میخواسته در حسینیه ارشاد بخواند ولی مسئولین حسینیه مخالفت کرده و در آنجا به او گفته بودند این اشعار را فقط میتوانی در مسجد هدایت بخوانی چون در آنجا مردان مجاهد زیاد است در غیر این صورت در هیج جای دیگر موفق به خواندن آن نخواهی شد.
توضیخ شنبه: موسوی گرمارودی همان شخصی است که قبلاً به نام سید محمود موسوی گرمارودی شغل دانشجو معرفی شده و اشعاری درباره فلسطین در مسجد هدایت خوانده بود که اشعار مشارالیه در کتاب حماسه فلسطین چاپ شده و اینک یک نسخه کتاب موصوف از باقر مشهدی حبیبالله معروف به خطیبی کتابفروش مسجد هدایت به مبلغ 30 ریال خریداری و به پیوست تقدیم میگردد.
توضیح یکشنبه:
1- دو برگ فتوکپی اشعاری که در مدح خمینی سروده شده به انضمام یک نسخه کتاب حماسه فلسطین به پیوست تقدیم میگردد. ضمناً برابر تحقیقاتی که به عمل آمده سید علی گرمارودی دانشجو نیست بلکه یاد شده شاعر میباشد و تاکنون اشعار زیادی سروده است و جهت تعیین مشخصات کامل وی اقدام گردیده پس از حصول نتیجه مراتب متعاقباً باستحضار خواهد رسید.
2-محمدعلی یزدان پناه از افراد وابسته به جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی میباشد و در 312 سابقه دارد ضمناً خلاصه سوابق و بیوگرافی ملصق به عکس باقر مشهدی حبیبالله نیز قبلاً به 316 ایفاد گردیده است.
3-هر گونه اقدامی مستقیم موجب سوخته شدن منبع خواهد شد. آمال
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است. نگهبان
آقای صالحی و آقای محمودی – 1 – کتاب بررسی و ضمیمه [ناخوانا] شود.
فیش بررسی
به نام تو سوگند
ای ز وطن دور ای مجاهد در بند ای دل اهل وطن مهر تو پیوند
نام تو خاموش همچو خشم که در مشت جان تو در جوش همچو شیر که در بند
گشته به غربت به اندهان وطن جفت مانده بتوران جدا از همسر و فرزند
بی تو مبادا بهیچ سینه دلی شاد بی تو مبادا بهیچ چهره شکر
بی تو دروغ است هر که قرب خدا جست بی تو فریب است هر که خواست دهد پند
بی تو یتیم است درج عصمت اسلام بی تو غریب است راه دین خداوند
جز دو لب تو لبان همدم فریاد کاورد از دل برون حقایق دلبند
بر لب هیچ آفریده خیر وطن نیست گرچه ز لب ریزدش نگاه سخن قند
ای ز وطن دور ای امام خمینی ای تو علی را یگانه پور همانند
جوهر اسلام در تو کرد تجلی بعد هزار و سیصدی واند
گر تو نباشی مباد فکرت مجموع گر تو مباشی مباد خاطر خرسند
جز تو شریعتمدار نیست در اسلام جز تو ز بیتالنبی نمانده پساوند
وای از این همرهان سست عناصر رزم رها کردگان سست کمربند
[ناخوانا] نک که امام بزرگ نیست در این ملک با توام هان ای فقیه تفرقه مپسند
وای از آن تند باد نیمه خرداد کان همه سرو بلند را ازین افکند
ننگ [ناخوانا] گر از خون سینه سرخ پویا کند
مویه سران کشتگان دشت ورامین سجده بران مردمان پاک خردمند
خواست چو اهریمن پلید وطن را یکسره [ناخوانا]
خواست[ناخوانا] بساط تا کی و تا چند
آتش خشم وطن ز نای تو افروخت بانگ قوی خاست چون غرور دماوند
نعره زدی بر عراق و مشهد و شیراز وای زدی بر حجاز و مصر و سمرقند
نعره به دنیا زدی به مردم آزاد از دل این مردم ستمکش دربند
کز بدضحاک جام مردم ایران هست چو بر آتش گداخته اسپند
خلق برآشفت همچو سینهی عمان مشت برافراشت همچو قله الوند
خلق به پا خاست پاس دین و وطن را سخت فرو کوفت با ستمگر پرفند
چشم تو روشن که در سراسر ایران فکر تو این تخم انقلاب پراکند
خصم فرو ماند ز آن که دید در این رزم بر تنت از دین و دانش است سرافکند
خصم زبون ماند و حیله کرد چو دزدان تا که ربودت شبی به حیله و ترفند
لیک تو تنها نئی به بند که ایران راست به سختی بزرگ گشته همانند
حرمت راه ترا پذیره زنجیر هست هزاران هزار مرد برومند
وان همه مردان مرد در غل و زنجیر مانده چو شیران پای بسته راغند
گرچه گذر کردهاند از مه خرداد قافلهی تیرماه و بهمن و اسفند
گر چه از آن روز و روزگار گذشته است در تپش انتظار سال و مهی چند
یاد تو کی میرود ز سینهی مردم نقش تو کی میرود ز دیدهی و برند
مسند فرمان تر است در همه اسلام از دره نیل تا کرانهی اروند
جان منی ای بزرگ رهبر اسلام یار توام ای سترگ مرد خردمند
تو به بر عالمان به علم آمدی من به بر شاعران به شعر خداوند
مدح تو شاید مرا که مردم ایران مرد و زن از نای من خروش برآرند
بو که ببینم ترا دوباره در این جنگ بو که ببینم وطن ز روی تو خرسند
بو که ببینم ترا ایستاده به محراب بو که ببینم ترا نشسته بر او وند
[ناخوانا]
زدوش خشم خلق باز ببینم کز افق این ابرهای تیره پراکند
خلق ببینند به چوبههای مکافات بر سر هر کوهی دشمنی شده آوند
خلق جهان یکصدا به تهنیت تو گرم بخوانند این چکامه دلبند
فکر تو پیروز شد بحرمت قرآن نام تو جاوید شد به نام تو سوگند
تعداد مشاهده: 3458