جستاری در دیدگاههای مقام معظم رهبری پیرامون تاریخ و تاریخ نگاری متعهد؛ به مناسبت 25 دی روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی ایران
تاریخ انتشار: 24 دي 1402
چکیده
«تاریخ» در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله) جایگاه خاص و ویژهای دارد. این اهمیت از یک طرف به موقعیت تاریخ به عنوان یک دانش مفید بشری و انسانساز و از سوی دیگر به نگاه تخصصی ایشان به علم تاریخ به عنوان رشتهای از علوم انسانی باز میگردد. از آنجا که مقام معظم رهبری (مدظله) مطالعهی گسترده و عمیقی در عرصهی تاریخ به ویژه «تاریخ اسلام» و تاریخ معاصر، خصوصاً نهضت مشروطیت و انقلاب اسلامی دارند، لذا نظرات ایشان در حوزهی تاریخ همواره راهگشا و بدیع بوده است. نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) نشان میدهد که ایشان در بسیاری از سخنرانی هایشان اشارهای هم به موضوعات تاریخی داشته و از این طریق با ارائهی افقی تاریخی به مخاطبین، به فهم وضعیت موجود و تبیین وظایف اقشار گوناگون ملت میپردازند. نگاه مقام معظم رهبری (مدظله) به حوزهی «تخصصی تاریخ» نیز قابل توجه است و نشان میدهد که یکی از دغدغههای ایشان در حوزهی علوم انسانی تاریخ بوده و به همین دلیل بارها نسبت به تحریف تاریخ و نفوذ جریانهای وابسته در این حوزه هشدار داده است.
کلید واژه: مقام معظم رهبری، علم تاریخ، تحریف تاریخ، نفوذ، انقلاب اسلامی
مقدمه
مقام معظم رهبری برای تاریخ به عنوان دانشی که فراتر و گستردهتر از سایر حوزههای انسانی است، اهمیت خاصی قائل هستند و معتقدند که تاریخ را باید به معنای خود «تاریخ» مورد توجه قرار داد؛ زیرا در این صورت است که میتوان از دل آن دانشهای دیگری را استخراج کرد. ایشان میفرمایند:
«تاریخ، نه سیاست است، نه فرهنگ؛ تاریخ، تاریخ است. تاریخ، یعنی آنچه که از حوادث و وقایع ثبت شده است. البته در این حوادث و وقایع، سیاست هم هست، فرهنگ هم هست، هنر هم هست، عشق هم هست، مصیبت هم هست، درد هم هست، بغض هم هست، کینه هم هست. همهی اینها وقتی با همدیگر ثبت شد، میشود تاریخ» [1]
این توصیف جامع و کامل از «تاریخ» که تفاوت بنیادی با اظهارات بسیاری از متفکرین در باب اهمیت و جایگاه تاریخ دارد، نشان میدهد که چگونه ایشان تاریخ را مفهومی با جامعیت و گستردگی دیده اند؛ مفهوم و معنایی که نباید آن را به حاشیه برد و نسبت به آن بیاعتنا بود:
«تاریخ درس و گنجینه ما از گذشته بشری است، یک امر کوچک و حاشیهای نیست و نمیتوان نسبت به آن بیاعتنا بود ... »[2]
ایشان اهمیت تاریخ در قرآن و توجه به آن در آیات و روایات را ناشی از جایگاه مهم تاریخ در انسانسازی دانستهاند:
«تاریخ یک چیز اصلی است که حتی قرآن که برنامه انسانسازی بشریت است، برای بیان اهداف خود به بخشهایی از آن پرداختهاست...»[3]
از نظر معظمله توجه به تاریخ برای درک بهتر معارف اسلامی لازم و اجتنابناپذیر است و معتقدند که برای فهم بهتر دروس حوزوی از قبیل، کلام، فلسفه و تفسیر میبایست به دانش تاریخ مجهز بود؛ چرا که بسیاری از مسائل فقهی، ریشهای تاریخی دارند و بدون آن نمیتوان به اِشراف کامل و تبیین صحیح دست یافت:
«تاریخ به عنوان یک علم مستقل؛ یک علم اسلامی است و تخصص در تاریخ، در حوزه علمیه باید در کنار کلام و فلسفه و تفسیر قرار گیرد ... بسیاری از مسائل فقهی به تاریخ ارتباط پیدا میکند ولی کمتر به آن توجه شده و آنها را کشف نکردهایم ... »[4]
برخلاف بسیاری مانند ارسطو که تاریخ را جزئی از ادبیات به حساب آوردهاند و به آن جنبهی زیبایی شناختی دادهاند تا کارکرد علمی، مقام معظم رهبری (مدظله) اهمیت تاریخ را تا به آن حد میداند که بارها حوزههای علمیه را به توجه بیشتر به آن توصیه فرمودهاند. معظمله بدون استناد و مراجعه به تاریخ فهم بسیاری از رویدادها و جریانها را دشوار میدانند.[5] در ادامه برخی از محورهای اصلی بیانات مقام معظم رهبری(مدظله) پیرامون تاریخ نگاری به اختصار ارائه شده است.
تحریف تاریخ انقلاب اسلامی
مقام معظم رهبری با بصیرت خاصی شیوهها و راههای تحریف در تاریخ را که در واقع یکی از عرصههای جنگ نرم دشمن علیه نظام اسلامی است به طور دقیق میکاوند و دستهایی را نشان میدهند که همواره در کارند تا با قلب واقعیات موجبات گمراهی نسل جوان و آینده را فراهم کنند.
تحریف از دیدگاه رهبری به چند صورت انجام میگیرد که در این میان نقش عوامل خارجی اعم از نویسندگان مغرض بیگانه یا عناصر مرتبط وابسته داخلی بسیار پررنگتر است. ایشان از عوامل وابسته به خارج خصوصاً انگلیسیها در تحریف تاریخ معاصر کشور یاد میکنند و هوشیاری اهل قلم را لازم و ضروری میشمارند؛ چرا که از دید معظمله کشف خط تحریف در تاریخ بر عهده نویسندگان و مورخان متعهد است و تنها با آشکار کردن این مسائل است که میتوان تاریخ واقعی معاصر کشور را تهیه و تدوین کرد. در اینجا بخشی از دیدگاههای مقام معظم رهبری (مدظله) در رابطه با تحریف در تاریخ را به خاطر اهمیت آن نقل میکنیم:
«تحریف تاریخ یا سوءاستفاده از حوادث تاریخ چندگونه است:
- حذف بخشی از واقعیت
- پررنگ نمودن بخشهای دیگر واقعیت
- خلق بخشی که وجود نداشته است.
ـ با جعل تاریخ، شخصیتهای دروغین را برای استفاده تاریخی از آنها بالا میآورند.
ـ بعضی از افراد ناسالم ـ اما پرکار ـ در مورد تاریخ انقلاب همین تحریف را دنبال میکنند.
ـ روشنفکران اهل قلم و اهل هنر و فرهنگ که مرتبط با انگلیس بودند، در زمینه تاریخنویسی مشروطه، هرکاری میخواستند کردند و زمینهها را پُر نمودند.
ـ در تاریخ نویسیهای معاصر درخصوص حادثه مشروطیت، خط تحریف دنبال میشود.»[6]
تدوین تاریخ صحیح انقلاب اسلامی
مقام معظم رهبری تدوین تاریخ صحیح انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را وظیفهی مورخان انقلاب اسلامی میداند. ایشان معتقدند، به رغم اهمیت انقلاب اسلامی در کشور و حتی جهان متأسفانه تاکنون در روشنگری و بیان همه جوانب این حادثه عظیم و دورههای حساس پس از آن کار چندان جدی و قابل توجهی به رشتهی تحریر در نیامده است. ایشان در این مورد در مورخهی 21 / 2 / 1389 در جمع دستاندرکاران حوزهی کتاب میفرمایند:
«متأسفانه موضوعی با چنین عظمت (انقلاب اسلامی و حوادث پس از آن) دچار غفلت واقع شده و در زمینه نگارش تاریخ انقلاب اسلامی و تولید کتاب و دیگر محصولات فرهنگی، تقریباً کار خاصی انجام نشده است ... باید در خصوص نگارش تاریخ صحیح و واقعی انقلاب اسلامی کاری جدی انجام و غفلتهای گذشته جبران شود»[7]
ایشان در ادامه با تأکید بر لزوم تدوین کتابهای صحیح و تلاش برای مبارزه با تحریف واقعیات تاریخ انقلاب، میفرمایند:
«باید از فضای فرهنگی کشور به ویژه در حوزه تولید و نشر کتاب مراقبت شود زیرا برخی به دنبال تاریخسازی جعلی و ترویج ضدارزشها از طریق کتاب هستند ... کسانی که در این میدان جهاد فرهنگی حضور دارند باید حق جهاد را به جا آورند و آنگونه که شایسته است به ترویج ارزشهای دینی و واقعیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بپردازند... بالاخره این انقلاب بر مبنای یک تفکر اسلامی بنا شده است. اگر اسلام یک نظر سیاسی نداشت انقلاب بر مبنای اسلام انجام نمیگرفت، یک نظام براساس آن به وجود نمیآمد. این نظام با همان تفکر اسلام شکل گرفته و بنا است حرکت کند، این یک تفکر سیاسی بیمعارضی نیست، در مقابل، مکاتب سیاسی و نظرات سیاسی در دنیا هست اگر ما مشاهده بکنیم کسانی چه در مقالات، چه در کتابها و حتی در تاریخنویسی و بیوگرافینویسی، متخصصینی را میخواهند معرفی کنند. چگونگی بیان مطلب این نتیجه را میدهد که تفکر سیاسی را که امروز جمهوری اسلامی مبتنی بر اوست یعنی همین شکلی که ما و مسلمانان به آن معتقد هستیم این را در خلال یک کتاب تاریخی رد کند، خوب این وجود دارد و الان هست...»[8]
مقام معظم رهبری از فعالیت مورخین و نویسندگان تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان جهاد فرهنگی یاد کردهاند. این نکته میزان اهمیت موضوع را در اندیشههای ایشان به خوبی نشان میدهد.
تاریخ مشروطیت در نگاه مقام معظم رهبری
بیشک تا پیش از انقلاب اسلامی 1357 مهمترین حادثهی تاریخ معاصر ایران «نهضت مشروطیت» بوده است، امام خمینی(ره) نیز نگاه خاصی به این حادثهی بسیار مهم داشت و در این مورد نیز دیدگاههای خاصی داشتند. مشروطیت در نظرگاه مقام معظم رهبری(مدظله) از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و ایشان با جدیت خاصی دیدگاههای مختلف در مورد کیفیت حدوث و وقوع آن را دنبال کردهاند. مقام معظم رهبری(مدظله) بیشتر کتب مهم در مورد مشروطیت را مطالعه و آنها را از دیدگاه یک صاحبنظر برجسته نیز نقد کردهاند. مطلب زیر که بخشی از یکی از سخنرانیهای ایشان است بهخوبی احاطه و اشراف ایشان بر تاریخ انقلاب مشروطه را نشان میدهد:
«مسئله مهمی که مطرح است مسئلهی تاریخ مشروطه است. کسانی که تاریخ مشروطه را نوشتهاند، غرضورزیهای خاصی داشتهاند. حتی ناظمالاسلام که بیغرضترین (کتاب تاریخ بیداری ایرانیان) را نوشته، و یا کسروی که کتابش بهترین کتاب تاریخ مشروطه است، غرضورزی کرده است، این امر شامل منابع مشروطه هم میشود مثلاً حاجی سیاح نوشته که فلان روحانی کرمان کاری نداشت جز این که دخترهای مردم را به کاروانسراها ببرد و به مسافران اجاره بدهد. در حالی که ناظمالاسلام این روحانی را فرد وارسته و مبارزی معرفی کرده است. ببینید دامنه غرضورزی تا کجاست...»
مقام معظم رهبری مانند یک پژوهشگر نقاد و حساس، همهی منابع قابل اعتناء در مورد مشروطه را واکاوی و ارزش هر کدام را مشخص کرده اند. ایشان معتقدند که تاریخ مشروطه را باید از سالهای قبل و بعد از آن مورد بررسی قرار داد تا بتوان چشمانداز صحیح و روشنی از همهی جریانها بهدست آورد:
«تاریخ انقلاب مشروطه که البته مقداری قبل و بعد از آن را نیز باید دربر بگیرد و تا سرکوب قیامهای جنگل و غیره و کودتا (1299) ادامه پیدا کند که در واقع ادامه حوادث مشروطه است.»
با چنین دیدگاهها و نظراتی میتوان اهمیت مشروطه را در نگاه مقام معظم رهبری درک کرد. مقام معظم رهبری در مورد مشروطیت بر چند نکته بیش از سایر موارد تاکید دارند که مهمترین آنها به شرح زیر است.
نقش روحانیون در جریان مشروطیت
ایشان نقش روحانیون و علما را در جریان نهضت مشروطیت بیش از سایر گروهها و شخصیتها میداند. اگرچه کسانی چون «احمد کسروی» برای علمایی چون«آیتالله سیدمحمد طباطبایی» و «آیتالله سیدعبدالله بهبهانی» اهمیت ویژهای قائل شدهاند، اما این به معنای نگاه مثبت آنها به روحانیت و نقش سازندهی آنها در جریان مشروطیت نیست، به همین دلیل همواره به دنبال کم رنگ جلوه دادن نقش روحانیون در این حادثه بزرگ بودهاند. مقام معظم رهبری در سخنانی به مناسبت یکصدمین سالگرد مشروطیت درباره نقش روحانیون در این رویداد میفرمایند:
«در مشروطیت، نقش علما نقشی نیست که قابل مقایسه با نقش دیگران باشد، در سالهای پیش از مشروطیت یعنی سالهای سلطنت مظفرالدین شاه، انجمنهای پنهانی تشکیل میشد و نشستهای گوناگونی بود که هم علما، هم غیر علما در آن بودند و آثار آنها در مشروطیت منعکس است، منتهی آن چیزی که مشروطیت را به ثمر رساند، این انجمنها نبود آن حضور مردمی بود که جز با فعالیت علما امکانپذیر نبود یعنی اگر فتوای آخوند نبود، فتوای آشیخ عبدالله مازندرانی و امثال اینها نبود، امکان نداشت این حرکت در خارج تحقق پیدا کند ... بنابر این، نقش روحانیت در مشروطیت، اولاً نقشی نیست که قابل انکار باشد، ثانیاً قابل مقایسه باشد با نقش دیگرانی که بودند.»[9]
مقام معظم رهبری علاوه بر نقش پیشرو و فعالی که برای روحانیون قائل است در مورد دلایل و اصولاً ماهیت انقلاب مشروطیت نیز دیدگاههای خاصی دارند که حائز اهمیت است و نشان میدهد که ایشان تا چه میزان در بررسی انقلاب مشروطیت دقت و توجه مبذول داشتهاند. از جمله نظرات ایشان میتوان به جنبههای ضداستبدادی حرکت روحانیون در جریان مشروطیت اشاره کرد:
«اصلاً وجه ضداستبدادی در فعالیتهای علما، یک وجه منطوی در جنبه ضدبیگانه و ضداستعماری بود، مثلاً فتوای مرحوم میرزای شیرازی، اقدام مرحوم ملاعلی کنی در قضیه رویتر و از این قبیل، قبل از آنها در قضیه مبارزه با روسها، اصل حرکت مرحوم آخوند در جهت تهدید روسها برای اشغال ایران و بقیه این کارهایی که شما میبینید وجه غالب و اصلی بوده است.»[10]
در کنار جنبه ضداستبدادی نقش علما که برخی از نویسندگان مغرض در آن تشکیک وارد کردهاند، مقام معظم رهبری (مدظله) به ماهیت ضداستعماری حرکت روحانیون در جریان مشروطیت نیز توجه خاصی داشته و آن را حائز اهمیت معرفی کردهاند:
«اگر کسی وجه ضد سلطه بیگانه را در حرکت مشروطه ندیده بگیرد مثل این است که ماهیت و هویت این حرکت را نادیده گرفته خود این، میتواند برای ما تفسیر و تحلیل کند دعواهایی را که علمای داخل در مشروطه با غیر خودشان داشتهاند.»[11]
مقام معظم رهبری در تحلیل نهضت مشروطیت به مسائلی از قبیل کشف نفت در جنوب ایران و علاقه انگلیس برای دستیابی به منابع کشور، جایگاه هندوستان در سیاستهای شرقی انگلیس و روسهای تزاری و ... نگاه ویژهای داشته و لزوم توجه جدی به همه آنها را برای درک بسیاری از بحرانهای بعدی خصوصاً در شکست انقلاب مشروطیت و روی کار آمدن دیکتاتوری رضاخان حائز اهمیت میدانند.
مقام معظم رهبری در تحلیل خود از جریان مشروطیت و نهایتاً شکست آن، رهنمودهایی ارائه میدهند که میتواند الگوی سیاستمداران و دلسوزان این آب و خاک باشد، چراکه به عقیده ایشان فتنه چنان به آرامی رخنه میکند که حتی گاهی داناترین و باهوشترین افراد نیز در مشاهده آن دچار تغافل میشوند. ایشان تجربهی مشروطه را که در جریان آن غربیها و وابستگان داخلیشان توانستند در صفوف روحانیون شکاف ایجاد کنند نتیجه این عدم درک صحیح از موقعیت میدانند، لذا توجه به آن را بسیار مهم تلقی میکنند:
«نکتهای که در کنار این مسئله مورد توجه است این است که چه شد که غربیها، مشخصاً انگلیسیها، در این مسئله کامیاب شدند از چه شگردی استفاده کردند که کامیاب شدند. درحالی که مردم که جمعیت اصلی هستند، میتوانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضلالله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود...»[12]
دخالت انگلیسیها در اوضاع داخلی ایران که بارها مقام معظم رهبری به آن اشاره کردهاند و جدایی میان مردم و علما، از نکاتی است که باید در تحلیل تاریخ معاصر ایران مورد توجه قرار گیرد. مقام معظم رهبری (مدظله) علت این شکاف در صفوف متشکل علما و مردم در دوره ی مشروطه را به این صورت بیان فرمودهاند:
«قاعده قضیه این بود به نظر من مشکل کار از اینجا پیش آمد که اینها توانستند یک عدهای از اعضای جبهه عدالت خواهی، یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و بینشان اختلاف ایجاد کنند....انسان میبیند که آنها حرفهایی را که از سوی این روشنفکرها و به وسیله عمال حکومت گفته میشود و وعدههایی را که داده میشد حمل بر صحت میکردند یعنی آنها اینطور میگفتند که شما دارید عجله میکنید، سوءظن دارید اینها قصد بدی ندارند اینها هم هدفشان دین است.»[13]
مقام معظم رهبری ریشهی این اختلافات را اینگونه تحلیل کردهاند که بسیار آموزنده است:
«البته انسان حدس میزند که بعضی از ضعفهای شخصی و ضعفهای اخلاقی و هوای نفس بیتأثیر نبود، حالا ولو نه در مثل مرحوم سیدعبدالله یا سید محمد، اما در طبقات پایین بلاشک بیتأثیر نبوده که نمونه واضحش امثال شیخ ابراهیم زنجانی است، اینها بالاخره جزو علما بودند، شیخ ابراهیم هم تحصیل کرده نجف بود، هم مرد فاضلی بود، اما تحت تأثیر حرفهای آنها قرار گرفتند و غفلتزده شدند و مقداری هم هوای نفسانی در اینها اثر گذاشت و اختلاف از این جا شروع شد...»[14]
مقام معظم رهبری در مقایسه امام خمینی(ره) با علمای عصر مشروطه به ویژگیهای خاص امام(ره) اشاره کرده که حاکی از نگاه عمیق و مقایسهای ایشان به تاریخ است:
«من به انقلاب خودمان که نگاه میکنم میبینم هنر بزرگ امام این بود که دچار این غفلت نشد، اساس کار امام این است یعنی اشتباه نکرد که حرفی را که گفته بود و هدفی را که اتخاذ کرده بود در سایه تنبیه و ظاهرسازی شعارهای دیگران گم کند و فراموش کند. این اساس کار موفقیت امام بود که مستقیم به طرف هدف پیش رفت، صریح و عریان آن را جلوی چشمش قرار داد و به طرف آن حرکت کرد. متأسفانه این کار را زعمای روحانی مشروطه نکردند و برایشان غفلت ایجاد شد و لذا اختلاف شد، اختلاف که به وجود آمد، آنها تسلط پیدا کردند، وقتی قدرت دست آنها آمد، دیگر کاری نمیشد کرد.»[15]
مقام معظم رهبری معتقدند که ایجاد اختلاف ناشی از غفلت است و غفلت نیز منتهی به ضعف خواهد شد. به همین دلیل پرهیز از اختلاف و جلوگیری از تغافل یکی از وظایف هر ایرانی مسلمان باید تعریف شود، خصوصاً خواص جامعه که تأثیر و نفوذ بیشتری دارند، چرا که آثار مخرب آن مستقیماً به کشور و اسلام باز خواهد گشت. همان اتفاقی که به عقیده ایشان در کشور عراق به وقوع پیوسته است:
«عین همین قضیه را من در عراق دیدم، در قضایای عراق هم اول علما بهطور جدی وارد شدند، بعد تاویل و توجیه شروع شد. حالا شاید اینها هم راست بگویند! شاید هدف بدی نداشته باشند! انگلیسیها در آنجا بین مردم عراق شعارهایی را پخش کردند: «جئنا محررین لامستعمرین» ما نیامدهایم برای استعمار شما، ما آمدهایم شما را از دست عثمانیها آزاد کنیم. همین حرفی که حالا آمریکاییها در این برهه اخیر به عراقیها میگفتند؛ «ما آمدهایم شما را از دست صدام آزاد کنیم، نیامدهایم برای اینکه بر شما تسلط پیدا کنیم!»[16]
ضرورت تدوین کتابهای تاریخ مشروطه
از آن جایی که نهضت مشروطیت آثار بلند مدتی در کشور برجای گذاشته و مباحث مطروح در مورد آن همچنان محل نزاع صاحبنظران است، لذا مقام معظم رهبری (مدظله) ضرورت نگاه جدی به آن را خواستار و در این مورد رهنمودهایی نیز داشتهاند که بسیار آموزنده است:
«هدف من تدوین یک دوره تاریخ مشروطه به دو جلد، سه جلد، پنج جلد[است] که به جوانانمان بدهیم و مجبور نباشیم آنها را برای مطالعه به تاریخ کسروی ارجاع بدهیم، این کتاب را باید در صدهزار، دویست هزار نسخه چاپ کرد ... یکی از اساسیترین کارها تاریخ مشروطه است. اگر کسی بتواند یک تاریخ مشروطه خوب بنویسد هرقدر زمان صرف آن شود و هرقدر خرج آن شود ارزش دارد...»
دو نکتهی اساسی در این بیانات، توجه به جوانان و ضرورت آگاهیدهی به آنها و افزایش کیفیت کار است که نباید در تحقق آن امساک مالی و زمانی به خرج داد. حال اگر این مهم صورت بگیرد که متأسفانه بهرغم فرصت 35 ساله هنوز به طور کامل محقق نشده است، تا حد زیادی میتوان اهداف انقلاب اسلامی را برای نسل جوان تبیین و از کسانی که در این راه مجاهدت کردهاند قدردانی نمود. مقام معظم رهبری (مدظله) از این که این مهم صورت نگرفته اظهار گلایه کرده و از مسئولین امر خواستار پیگیری جدیتر مسأله شده است؛ چرا که به اعتقاد ایشان:
«آنچه من بر آن اصرار دارم، مسئله نگارش تاریخ مشروطه است که از سالها پیش با دوستان متعددی این را در میان گذاشتهام و بحث کردهام، ما واقعاً احتیاج داریم به یک تاریخ مستند قوی روشنی از مشروطیت، مشروطیت را باید درست تبیین کنیم که البته وقتی این تاریخ تدوین و آماده شد، در سطوح مختلف چه در سطوح دانشآموزی و دانشگاهی، چه در سطوح تحقیقی پخش و منتشر خواهد شد. حقیقت این است که ما هنوز از مشروطیت یک تاریخ کامل جامعی نداریم، این در حالی است که نوشتههای مربوط به مشروطیت از قبیل همان نوشته ناظمالاسلام با بقیه چیزهایی که از آن زمان نوشته شده در اختیار مردم است دارند میخوانند و برداشتهایی از قضیه مشروطیت میکنند که این برداشتها غالباً هم صحیح نیست.»[17]
مسئولیت صدا و سیما در بیان وقایع تاریخی
مقام معظم رهبری وظیفهی گروه تاریخ صدا و سیمای جمهوری اسلامی را در درجهی اول کشف تحریفهای تاریخی و سپس بیان صحیح آنها به مخاطب میدانند. معظمله وظیفهی دیگر گروه تاریخ در رسانه ملی را بیان صرف تاریخ دانسته و تحقیق را وظیفهی گروههای دیگر معرفی کردهاند.[18]
مقام معظم رهبری در توصیههایش به مسئولین صدا و سیما در مورد برنامههای تاریخی ضمن این که اهداف را تبیین کردهاند در مورد منابعی که باید در تهیه برنامهها از آنها استفاده شود نیز توصیههایی دارند که حاکی از توجه جدی ایشان به کیفیت این برنامههاست. مهمترین اهداف گروه تاریخ صدا و سیما از منظر مقام معظم رهبری (مدظله) عبارت است از:
انسانسازی
مقام معظم رهبری بنیادیترین وظیفهی برنامههای تاریخی را توجه به اخلاق و تلاش برای تعالی انسان دانسته است، ایشان میفرمایند:
«تاریخی که از طریق صدا و سیما بیان میشود باید در جهت انسانسازی و کمال مخاطب باشد، کمالی که اسلام و انقلاب اسلامی معین نموده است.»[19]
بیان وقایع تاریخی صدر اسلام
بیان وقایع و اتفاقات تاریخ اعم از سالگردها، وفیات، اتفاقات و ... از وظایف گروه تاریخ صدا و سیما معرفی شده است. در این مورد مقام معظم رهبری میفرمایند:
«در برنامههای تاریخی باید آنچه مربوط به دنیای اسلام است حتی تاریخ تولد، ازدواج و وفات شخصیتها بیان شود، اما در بیان تاریخ غرب بیان جزئیات ضروری نیست ... در برنامههای تاریخی وقایع تاریخ اسلام شامل زندگی پیامبر(ص)، جنگهای پیامبر(ص)، وقایع تاریخی دوران فترت بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیرالمؤمنین و صلح امام حسن(ع) باید تحلیل و به صورت نو بیان شود...»[20]
روایت انقلاب و جنگ تحمیلی
از دید مقام معظم رهبری، وظیفهی دیگر سازندگان برنامههای تاریخی صدا و سیما روشن کردن ابعاد انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. این مهم از طریق برنامههای مستند، میزگردها و ساخت فیلم میتواند تهیه شود که نهایتاً سبب جذب مخاطب و کشاندن او به سمت ارزشهای انقلاب خواهد شد.
«هدف برنامههای رادیویی از بیان تاریخ باید مشخص بیان شود، هدف در چارچوب همان انقلاب اسلامی است .... وقایع جنگ یک گنج است، هنر ما خواهد بود که آن را استخراج کنیم ... روحیه مقاومت و فداکاری و اخلاص در هشت سال جنگ باید تاریخ ما را تغذیه کند...»[21]
انعکاس دستاوردهای گذشته کشور
مقام معظم رهبری از وظایف کارگروهای تاریخ در رسانه را بیان وقایع و رویدادهای سیاسی و توجه به مسائل علمی و فرهنگی کشور در گذشته عنوان کردهاند؛ چرا که از این طریق میتوان هم خوددباوری را در جامعه تقویت کرد و هم اینکه افتخارات علمی کشور را به نسل جوان رساند: «نسل امروز ما از گذشته پرافتخار علمی ما بیخبر است باید این باور را در این نسل ایجاد کرد»[22]
پرورش نخبگان و متخصصین
از نظر مقام معظم رهبری (مدظله) از جمله وظایف مهم گروه تاریخ صدا و سیما و سایر کار گروههای تاریخی در کشور، یافتن متخصصینی است که نسبت به اسلام و انقلاب تعهد داشته و با روشهای نوین تحقیق تاریخی آشنایی داشته باشند:
«باید متخصصین و نخبگانی پرورش یابند که حوادث تاریخی را با دقت و از جوانب مختلف تحقیق کنند و آثار آنها چاپ شده و در اختیار مردم قرار گیرند.»[23]
نتیجه
مقام معظم رهبری در کنار دیدگاهها و اظهارنظرهای عالمانه و تخصصی که در مورد تاریخ ارائه کردهاند، در یک مورد اهمیت ویژهای برای تاریخ قائل شدهاند که همانا بصیرتدهی و کمک به تشخیص حق از باطل است. ایشان در مقایسهی حوادث دورهی مشروطه با حوادث دورهی انقلاب اسلامی ضرورت نگاه تاریخی را برای درک درست مسائل ضروری دانسته و بارها نیز اهمیت آن را یادآور شدهاند. بخشی از سخنان ایشان در مورد اهمیت تاریخ را میتوان به عنوان جمعبندی پایانی در این مقاله ارائه کرد که بسیار آموزنده است:
«.... اگر ما چشمانداز گذشته را تشخیص بدهیم، برای ترسیم چشمانداز آینده، خیلی مؤثر خواهد بود و اصلاً معرفت شناخت جریانها جز با این کار ممکن نیست.»
پینوشتها:
[1] بیانات در دیدار اعضای گروه تاریخ صدای جمهوری اسلامی ایران 8/ ۱۱ / 1370.
[2] همان.
[3] همان.
[4] نگاه شود به بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) در آغاز درس خارج فقه، تاریخ 13 / 6 / 1370.
[5] همان.
[6] برای آگاهی بیشتر از مواضع و فرمایش های مقام معظم رهبری (مدظله) ر.ک: www.leader.ir.
[7] همان.
[8] همان.
[9] بیانات در دیدار شورای مرکزی و کمیتههای علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت 09 / 02 / 1385.
[10] همان.
[11] همان.
[12] همان.
[13] همان.
[14] همان.
[15] همان.
[16] همان.
[17] همان.
[18] بیانات در دیدار اعضای گروه تاریخ صدای جمهوری اسلامی ایران، تاریخ 18 / 11 / 1370.
[19] همان.
[20] همان.
[21] همان.
[22] همان.
[23] همان.
تعداد مشاهده: 11958