سند زیر آخرین تلاشهای مذبوحانهی رژیم پهلوی، برای ایجاد شکاف در صفوف طبقات مختلف کشور را نشان میدهد. بر اساس این سند از منابع ساواک خواسته شده است تا این شایعه را در میان مردم اشاعه دهند که با سقوط رژیم مجدداً خوانین و ملاکین بزرگ اراضی تقسیم شده را از کشاورزان باز پس خواهند گرفت. ماهیت عدالت محور حرکت امام خمینی(ره) و مخالفت آشکار بسیاری از خوانین و ملاکان وابسته به رژیم پهلوی با ایشان، باعث میشد تا هرگز چنین شایعاتی در میان مردم قوت پیدا نکند. در سند آمده است: «با طراحی دقیق نسبت به اشاعه شایعه مزبور که چنانچه وضع موجود عوض شود کلیه زمینهای مزروعی کشاورزان و زارعین از آنان توسط اربابان سابق و خوانین بازپس گرفته خواهد شد.»

سند دیگر امروز گزارش جالبی است از شکاف عمیق فکری در میان منابع نفوذی ساواک در سال 1357. مطالب این سند نشان میدهد که بسیاری از مأمورین و منابع ساواک متأثر از انقلاب اسلامی و تظاهرات مردمی دچار تردید جدی شده و همکاری خود را با ساواک قطع کردهاند. در بخشی از سند در این مورد آمده است: «اخیراً مشاهده گردیده که بعضی از منابع تحت تاثیر وقایع اخیر و به عناوین مختلف در ملاقاتها حاضر نشده و از تعهداتی که در مورد همکاری سپردهاند سرباز میزنند و حتی بعضاً در تظاهرات شرکت و با افراد محرک همکاری مینمایند.»

بیشک مساجد مهمترین پایگاه انقلابیون در جریان نهضت حضرت امام(ره) به خصوص در سال 1357 بودند. در مساجد علاوه بر سخنرانیهای افشاگرانهی وعاظ و سخنرانان و پخش جزوات امام، تصمیمهای مهم در خصوص برگزاری تظاهرات و چگونگی مقابله با رژیم نیز طراحی و اجرا میشد. مساجد کانون وحدت، همکاری و اتحاد نیروهای انقلاب و زمینهساز جذب نسل جوان بودند. از سوی دیگر عوامل رژیم با حمله به مساجد علاوه بر تخریب و اسائه ادب به مساجد و ضرب و شتم مردم، باعث میشدند تا مردم بعضاً برای دفاع از خود در مساجد اجتماع کنند. این حرکت ترس و وحشتی در میان نیروهای نظامی و حتی مدیریت استان و شهر پدید آورده بود. در سند زیر میبینم که در سال 1357 مسجد جامع ساری چگونه به کانون اعتراضات تبدیل شده است:
«به طوری که مشاهده میشود مسجد جامع ساری مرکز فعالیت قشریون مذهبی و محل نصب اعلامیههای مضره و مرکز اجتماعات متظاهرین شده است. در حال حاضر عدهای در حدود 300 نفر که بعضی مواقع بر تعداد آنان اضافه و یا کم میشود با چوب و چماقی که در داخل مسجد مخفی نمودهاند کنترل مسجد را در دست دارند. این عناصر اجازه نمیدهند که عوامل انتظامی و مأمورین شهربانی و سازمان و افراد ناشناخته به مسجد رفت و آمد نمایند. افراد اخلالگر در مسجد تصمیماتی اتخاذ و سپس اجرا مینمایند…»

سند زیر اوضاع دو شهر استان مازندران در ششم دی ماه 1357 را روایت کرده است. این روزها شهرهای مازندران عرصه اعتراضات عمومی مردم علیه رژیم پهلوی بودند. این اعتراضات در قالب تظاهرات و راهپیمایی بروز پیدا میکرد. درگیری مأمورین انتظامی با مردم معترض در این شهرها، اعتراضات مردمی را به خشونت کشاند. در چنین شرایطی راهبندان و انسداد معابر عمومی و خیابانها نیز پیش میآمد.
