مروری بر اهداف، مواضع و اقدامات حزب برادران شیراز
تاریخ انتشار: 31 شهريور 1401
مقدمه
«حزب برادران» یکى از احزاب اجتماعی، دینى و سیاسى ایالت فارس در سالهاى حکومت پهلوى اول و پس از آن است. رهبر این حزب «آیتالله سیدنورالدین شیرازى»[1] از روحانیون با نفوذ و معتقد فارس بوده است که طى یک دورهى طولانى با مدیریتى مردمگرا توانست خدمات اجتماعى بسیارى انجام دهد. «حزب برادران» را باید از جملهى احزاب سیاسى و اجتماعى دانست که با توجه به خصوصیات رهبرى آن، تمایلات بهشدت دینى و مذهبى داشته است.
تأسیس حزب برادران شیراز
طبق اسناد شهربانی مرحوم سیدنورالدین «ابتدا به نام اتحادیهی روحانیون جلساتی تشکیل» داد و سپس «حزب برادران نور را که از همان بدو امر متشکل از هیئتی بوده در شیراز تأسیس میکند و منحصراً تحت قدرت و دستور خود او بود.»[2] اگرچه براساس اسناد و مدارک نمىتوان تاریخ دقیقى براى سال تأسیس «حزب برادران» مشخص کرد؛ اما شواهد نشان مىدهد که شکلگیرى گروه «اتحاد حسینى» که بعدها به نام «حزب برادران نور» و «حزب برادران» شهرت یافت و به احتمال زیاد بین سالهای 1311 تا 1316 بوده است.[3]
براساس مطالب مندرج در سالنامهى برادران[4] در سال 1311 شمسى حزب فوق تأسیس شده است. به اعتقاد نویسنده کتاب جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، طرح اولیهی حزب برادران در سال 1313ش با تأسیس هیئت برادران نور ریخته شد و به صورت محرمانه کار توسعهی آن دنبال شد.[5]
نویسنده کتاب حزب برادران شیراز، تأسیس این حزب را در سالهاى آخر حکومت پهلوى اول و به احتمالی پس از سال 1316 خورشیدى میداند.[6]
در بخشى از یک سند آمده است: «... شروع فعالیت آن حزب در اواخر دورهى حکومت پهلوى اول است که به سبب اقدامات سیاسى، فعالیت آن تا شهریور 1320 و سقوط رضاشاه متوقف شد.»[7] سندی دیگر تاریخ تأسیس حزب را حدود سال 1321 میداند. با این حال برخی دیگر از پژوهشگران از جمله حسن امداد معتقد است: «حزب اتحاد حسینی که بعداً به نام حزب نور و برادران نامیده شد در 13 بهمن 23 به زعامت آیتالله حاج سیدنورالدینالحسینی از مجتهدان طراز اول و با نفوذ شیراز تشکیل یافت.»[8]
به هر ترتیب آیتالله شیرازی با استفاده از تشکلهای فرعی و هیئتهای مذهبی که شمار آنها بالغ بر سیزده هیئت به نامهای هیئت فدائیان ابوالفضل (سیدمحمد رضازاده)، هیئت زهرا(ع) (حسین ولدان)، هیئت فدائیان محمدی (محمد ماکولائی)، هیئت فدائیان امیرالمؤمنین (کربلائی یحیی تحصیلدار)، هیئت فدائیان بنیهاشم (جمال خراز)، هیئت فدائیان احمدبنموسی (جعفر مسفروش)، هیئت جاننثاران ابوالفضل (پرهیزگار)، هیئت فدائیان پنج تن آلعبا (ابوالقاسم رنرز)، هیئت فدائیان شعبات فرهنگی (اصغر عرب)، هیئت فدائیان علی بنموسی (سیدجواد معلم)، هیئت فدائیان سجادیان (سیدعلیاکبر سادات)، هیئت فدائیان منتظران مهدی (حسین کفشدوز)، هیئت فدائیان حسنبنعلی (سید محمدجعفر غربالباف)، میشد، توانست حزب برادران را گسترش دهد.
آیتالله سید نورالدین با ساماندهی هیأتهای مذهبی، بسیاری از تجار و اصناف شیرازی را به سوی کارهای خیر خود جذب کرد. سپس با تأسیس شعبههای چندگانه خود در شیراز ضمن ایجاد ارتباط با اقشار مختلف اجتماع و جذب افراد مختلف، حزب برادران را به قدرتمندترین احزاب فارس تبدیل کرد. در تهران نیز شعبهای دایر نمود که سیدخلیل صفویان به عنوان نماینده حزب برادران آن را اداره میکرد.[9]
سید نورالدین برای گسترش فعالیت حزب به سایر نقاط کشور، دست به اقدامی بیسابقه زد. وی با راهاندازی کاروانی زیارتی از اعضای حزب برادران عازم مشهد شد. در شهرهای مسیر به فراخور حال، سیدنورالدین به سخنرانی و تبلیغ میپرداخت.[10] در قم میخواست به منظور مطرح کردن برخی از مسائل با آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی دیدار کنند[11] اما آیتالله بروجردی با این پیشنهاد مخالفت میکند و اظهار میدارد: «من شنیدهام ایشان با یک حزب سیاسی آمدهاند، به همین تعبیر منزل ما ظرفیت و گنجایش حزب سیاسی را ندارد.»[12] اما در نهایت با وساطت برخی دیداری بین طرفین صورت میگیرد. لیکن به دلیل تلقی خاص آیتالله بروجردی از فعالیت سیاسی و اختلاف نظر اندیشههای فکری و سیاسی با آیتالله سیدنورالدین، این دیدار به نتیجهای نمیرسد.[13] سیدنورالدین که قصد داشت با تکیه بر روحانیت و مرجعیت تشکیلات حزب را سراسری کند با ناکامی مواجه میشود. بدین ترتیب نتایج این سفر محدود به یک سلسله سخنرانی، مراسم و هیجان عمومی در شهرهای بین راه میشود.
مرامنامهى حزب برادران
مرامنامه حزب در یک جمله کوتاه: «حفظ استقلال ایران، در ظل لوای مذهب جعفری» خلاصه شده،[14] شرح چگونگی تحقق پذیرفتن این جمله در 12 اصل بیان شده است:
1ـ حفظ وحدت ملى ایران و توسعهى مذهب جعفرى (اثنى عشرى) در آن.
2ـ اجراى قانون اساسى به ویژه اعتبار نظارت علماى طراز اول و مجلس سنا و ایالتى و ولایتى.
3ـ تحول فکرى در شئون ملى و مبارزه با خرافات.
4ـ از شمار افکندن امتیازاتى که بر اثر خرافات و تعصبات جاهلانه در ادوار گذشته ایجاد شده و پابرجا کردن امتیازاتى که موافق با عقل و طبع باشد.
5ـ استوار کردن مبانى روحانیت به نحوى که رتبه و راتبه در آن محفوظ باشد.
6ـ تعلیم عمومى نظام و تقویت نیروهاى دفاع و مبارزه با هرج و مرج.
7ـ به کار انداختن منابع ثروت و افزودن منافع عمومى و تأمین بودجهى کشور به نسبت درآمد.
8ـ حفظ مرکزیت ایران با رعایت آن که قطعات مملکت از همهى شئون اجتماعى بدون امتیاز برخوردار باشند.
9ـ تعمیم فرهنگ، به وسیلهى اجراى تعلیمات اجبارى و عمومى از حیث آموزش و پرورش.
10ـ ایجاد بهداشت عمومى از حیث تغذیه و دوا و سلامتى و مسکن و تکثیر نسل با تسهیل امر ازدواج.
11ـ ایجاد و تحکیم روابط حسنه بین دول و ملل اسلامى.
12ـ مبارزه با استبداد در جمیع شئون اجتماعى.
عضویت در حزب
برای عضویت در حزب برادران شرایطی لحاظ شده بود از جمله: 1- شرط عضویت افراد در آغاز با معرفی یک نفر از برادران و تصویب دیگران انجام میگرفت، به علاوه منوط به موافقت استخاره هم بود، 2- سپس اشخاص دیگری حسن نیت و روحیات او را در محل امتحان قرار میدادند و پس از مدتی آزمایش در جلسات خصوصی، در مجمع عمومی حزب پذیرفته میشد.[15] افرادی که وارد حزب میشدند با سوگند والله من در حفظ استقلال ایران در ظل لوای مذهب جعفری با شما همراهم، در حزب فعالیت میکردند.[16]
تشکیل جلسات: در بدو امر خیلی سری و غالباً در خارج انجام میگرفت و غالباً بدون تشریفات و حتی چای و دخانیات و غیره برگزار میگردید.
برنامه جلسات: تلاوت آیاتی از قرآن مجید و تفسیر آن، چند مساله شرعی از رساله، بحث در اطراف هدف و مرامنامه، ذکر خرابی اوضاع و چارهجویی و راه علاج آن، سعی در تکثیر افراد و ابلاغ دستورات فردی و اجتماعی.
طرز عمل و اقدامات اولیه حزب: چون این حزب خط مشی مذهبی داشته و موفقیت در عمل را مدنظر داشت نه اسم و رسم و تظاهرات دروغین را، برای انجام اقدامات خیریه و عامالمنفعه به هر اسم و رسم که فرض میشد و از هر ناحیه و مقامی که بود از طرف افراد این حزب تقویت میشد.[17]
مواضع سیاسی حزب
در خصوص موضعگیری سیاسی حزب برادران نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تایید قانون اساسی مشروطیت و نظام سیاسی آن.
2- تاکید بر احیای مجدد اصل نظارت علمای درجهی اول.
3- مشروعیت مجلس سنا.
4- اعتقاد به اصل مبارزه با استبداد اجتماعی.
5- استوار کردن مبانی روحانیت.
6- تأکید بر تقویت شیعه دوازده امامی.[18]
تشکیلات حزب
اساسنامه حزب برادران، تشکیلات و سازمان این جمعیت را در هر منطقهای که تشکیل شود شامل هستهی مرکزی و ده شعبه به شرح زیر تعریف مینماید: دینی و تبلیغاتی- سیاسی- قضائی- اقتصادی- فرهنگی- بهداشتی- کشاورزی- پیشه و هنر- مالی- بازرسی.
اعضای حزب متناسب با تجربیات و تحصیلات خویش در یکی از شعب همکاری نموده و باید همت خود را مصروف اصلاحات اجتماعی متناسب با وظیفه آن شعبه و ارائه پیشنهادات مفید به هسته مرکزی بنمایند. هسته مرکزی نیز میبایست طرحها و پیشنهادات را بررسی و از طریق قوای عمومی جامعه مثل پارلمان و دولت در به نتیجه رسیدن آنها تلاش کند.
هسته مرکزی در هر منطقه دوازده عضو دارد: یک نفر مجتهد جامعالشرایط فتوی- یک نفر به عنوان رابط و 10 نفر که با مراجعه به آرای اعضای حزب در همان منطقه انتخاب خواهند شد. هستههای مرکزی به وسیله رابطین با شعب جمعیت در هر منطقه و با دیگر واحدهای حزبی در سایر مناطق ارتباط خواهند داشت و تصمیمات خود را هماهنگ خواهند نمود. چون پیدایش حزب در شیراز بوده است ارتباط هستههای مرکزی مناطق مختلف به عهده هیئت مرکزی شیراز گذاشته شده است.[19]
اقدامات عامالمنفعه حزب
یکی از مهمترین اقدامات حزب برادران در شیراز و فارس، شکل دادن به نوعی اصلاحات رفاهی و اجتماعی برای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم است. لازم به ذکر است که وضعیت مردم در سالهای پس از جنگ دوم جهانی با توجه به شیوع گستردهی بیماری، رکود شدید اقتصادی، تشدید ناامنی، شورشهای محلی، دخالت انگلیس، امریکا و شوروی در ایران و بیثباتی دولت بسیار نابسامان بوده است. در چنین شرایطی که مردم در وضعیتی بحرانی به سر میبردند، شیوع بیماری آنفولانزا در شیراز و اطراف آن کشتار عجیب به راه انداخت و حزب براداران در اولین اقدام اصلاحی خود در مبارزهای گسترده و همهجانبه با بسیج تمامی نیروهای خود برای کمک به مردم وارد صحنه شد.[20] از جمله کارهای این حزب در آن زمان جمعآوری اعانه از افراد برای تهییه پزشک و دارو و نان و زغال و هیزم برای بینوایان بود. این خدمات رایگان به تهیدستان و تسهیل زندگی مردم شهر در آن سال قحط و پرآشوب موجب شد که اقبال مردم به آن حزب بیشتر شود.[21]
تأسیس موسسهی خیریه حمایت از بیماران فقیر
در سال 1323ش در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم بیماری حصبه و تیفوس[22] به ایران سرایت کرد و سراسر کشور را فرا گرفت. در واقع فروپاشی سیاسی و ورشکستگی اقتصادی امکان مقابله با شیوع بیماری را از دولتمردان گرفته بود. در این وضعیت شیراز شرایط نابسامانی را تجربه میکرد. از این روی سیدنورالدین شیرازی با کمک حزب برادران در صدد مقابله با این بحران اجتماعی برآمد و در یک فراخوان عمومی به ایجاد تشکیلاتی دست زد که نتیجه آن ایجاد «مؤسسهی خیریهی حمایت از بیماران فقیر» بود. در سالنامهى برادران در اینباره آمده است:
«این مؤسسه در ابتداى بروز مرض حصبه و تیفوس در شیراز در اثر پیشنهاد و اقدامات مجدانهى حضرت نایب الامام آقاى حاج سیدنورالدین مجتهد متعالله المسلمین بطول بقائه تأسیس و بحمدالله در تحت مدیریت و مراقبت معظمله، موفق به پذیرایى بیش از 11100 نفر مریض فقیر گردیده که صورت تفصیلى عملیات مؤسسه که این صورت متکى بر آن است موجود و براى مراجعه کنندگان جهت ازدیاد اطلاعات آزاد است.»[23]
این مؤسسه داراى هیئت مدیرهاى[24] از تجار معروف و مشهور شیراز در آن ایام بود که با تشکیل صندوق مالى و اهداى کمک، توانستند تشکیلات منسجمى را براى مداواى بیماران به وجود آورند. از طرف دیگر، بسیارى از پزشکان شیرازى داوطلبانه به مداواى بیماران مىپرداختند و بعضى از آنان مأمور مراجعه به منازل بیماران شده و نسبت به مداواى آنان اقدام کردند. تجار و کسبه نیز مأمور خرید غذا و دارو و نسخه شدند و برخى از آنان منازل شخصى خود را جهت بسترى شدن بیماران اختصاص دادند.
این اقدامات که شامل منطقه گستردهاى از شیراز مىشد، موجب نجات جان بسیارى از بیماران گردید و براساس آمار ثبت شده در سالنامهى برادران فقط دو درصد از مبتلایان که تحتمداواى حزب برادران و تشکیلات آن واقع شدند فوت کردند. عملیات گستردهى مبارزه با شیوع بیمارى و مداواى مبتلایان، نخستین تجربهى حزب برادران براى بسیج نیرو بود که با موفقیت به انجام رسید و موجب محبوبیت این حزب و رهبران آن در میان اقشار مختلف اجتماعى گردید.[25]
تشکیل فضای آموزشی
یکى دیگر از اقدامات حزب برادران، توسعه و گسترش فرهنگ عمومى و ایجاد شرایط مناسب جهت آموزش اقشار مختلف اجتماعى شیراز است. در این راستا در سالهاى پس از جنگ جهانى دوم به دستور رهبر حزب با توجه به کمبود فضاى آموزش نسبت به تعمیر و مرمت مسجد وکیل و تغییر فضاى سالن آن به شکل کلاسهاى درس اقدام گردید.[26] گذشته از این سید نورالدین شیرازى براى تهییج افکار عمومى به کسب علم و سواد در مسجد وکیل خطابهاى بلند ایراد کرد که بخشى از سخنرانى او بدین مضمون است: «براى شفاى کوران و چشمیافتن ایشان، دستور دادم در طاقهاى اطراف مسجد وکیل تحت تعلیم آموزگاران و فرهنگیان از برادران کلاسهاى اکابر براى تعلیم الفبا تشکیل شود.»[27]
بلافاصله تمام طاقهاى مسجد سیمکشى و چراغ برق کشیده شد و فرهنگیان شیراز مأمور تدریس الفبا و آموزش سواد شدند. به گونهاى که ظرف مدت کوتاهى جمعیت سوادآموزان به هزار نفر رسید.[28] در سالنامهى برادران در این باره آمده است:
«... تا بعداً که زمستان رسید و در مسجد وکیل ادارهی متجاوز از هزار نفر مشکل شد، با مذاکره با ادارهى فرهنگ و مساعدت آقاى مزینى، رئیس فرهنگ، آموزشگاههاى شبانه در نقاط مختلف شهر تأسیس و به آنجا نقل داده شد و بازرسى از جانب سیدنورالدین مأمور رسیدگى به امور آن گردید.»[29]
تدریس در این آموزشگاهها داوطلبانه صورت مىپذیرفت و به این ترتیب جمع کثیرى از فرهنگیان شیراز در آن مشارکت کرده و سهم عمدهاى را در تعمیم فرهنگ و آموزش عهدهدار شدند.[30]
تأسیس مؤسسه تحصیلات علوم دینى و ادبى
مدرسهى «خان» در شیراز یکى از مراکز مشهور و معتبر علوم دینی ایران در دورهى صفویه بود که مرحوم صدرالمتالهین(ملاصدرا) در آن تدریس مىکرد. این مدرسه پس از دورهى صفویه و با ایجاد شرایط نامناسب در شیراز به تدریج از رونق افتاد و در اواخر عصر قاجار به کلى تعطیل گردید و در جریان انقلاب مشروطیت از محل ساختمان آن به عنوان سنگر مجاهدان استفاده شد. سیدنورالدین شیرازى براى انجام مقاصد خود نیاز مبرمى به پرورش و تعلیم طلبههاى جوان داشت و درصدد احیاى قدرت اجتماعى و علمى شیراز برآمد. از این رو در سال 1320 خورشیدى مطابق با ماه ربیعالثانى 1361ق به دستور او دارالتبلیغى به عنوان «مؤسسهى تحصیلات علوم دینى و ادبى» به منظور «تربیت عناصر صالحه و فاضله براى آتیهى روحانیت و تنظیم جامعهى آنان به وضع آبرومندى» تأسیس شد و مقر آن در مدرسهى خان در نظر گرفته شد. به دستور او مدرسهى «خان» تعمیر و حجرههاى آن بازسازى شد و تصدى امور مختلف آن را به یکى از روحانیون با نفوذ شیراز به نام «شیخ محمدجعفر دادهخواه» سپرد.[31] تحصیلات حوزوى در این مدرسه طبق نظامنامهى جدیدى که توسط سیدنورالدین شیرازى تنظیم شده بود، آغاز شد. در بخشى از سالنامهى برادران در این مورد آمده است:
«تحصیلات در آن طبق نظامنامه و تشکیلاتى منظم، به شش مرتبه و هر مرتبه به سه دوره تقسیم و دروس قدیم و جدید مطابق برنامه تمام طبقات مجاناً در آن دارالتبلیغ تدریس گردیده... طبق نشریهى شش ماههى اول آن در ماه رمضان 1361 دویست و بیست و چهار نفر محصل ثابت و طبقات و مراتب و ساعات مختلف شبانه روز مشغول تدریس و تعلیم بودهاند. مجموعهى مخارج طلاب و محصلین از زغال و حقوق و روشنایى و عیدى و غیره به موجب نشریات پنجگانه که از طرف متصدى آن مؤسسه هر از شش ماه مفصلاً نشر مىیافت، در دو سال و نیم اولیه بالغ بر 459 /72 ریال گردیده است که بخش اعظم آن به وسیلهى حضرت مؤسس تأمین شده است.»[32]
«مدرسهى خان» در پى اقدامات مجدانهى رهبر حزب برادران از چنان رونقى برخوردار شد که بسیارى از علما و روحانیون را به خود جلب کرده و به عنوان پایگاه مهم دینى و سیاسى فارس مطرح شد. در این مدرسه رهبر حزب و دیگر استادان علوم دینى تدریس مىکردند و همهى طلاب از شهریهى ثابت برخوردار شدند و طلبهها از گوشه و کنار فارس و بنادر به این مدرسه مراجعه کرده و در آن مشغول به تحصیل شدند. [33]
تأمین سوخت
یکى از جنجالىترین اقدامات حزب برادران تأسیس «شرکت سوخت» است که در سال 1321 خورشیدى و به دنبال بروز مشکل سوخت شهرى در شیراز پیش آمد. ناامنىهاى گستردهى اطراف شیراز و سرماى بیش از حد زمستانى، مشکلاتى را براى شهروندان و به ویژه مردم محروم به وجود آورد و قیمت سوخت به شدت افزایش یافت. آیتالله سیدنورالدین شیرازى براى حل این مشکل اقدام به تأسیس «شرکت سوخت» نمود که هدف از آن تأمین هیزم جهت مصارف سوخت شهرى بود. براى این منظور شخصاً به اتفاق بسیارى از داوطلبان شهرى به یکى از مناطق جنگلى شیراز واقع در مسیر بوشهر به نام «دشت ارژن» مهاجرت کرده و در آن جا اقامت نمود و داوطلبان به دستور او مشغول گردآورى هیزم و ارسال آن به شهر شیراز شدند. در ظرف مدت کوتاهى قیمت هیزم سقوط کرد و مردم توانستند بر مشکل سرما غلبه کنند. این اقدام سید محبوبیت او را نزد مردم صد چندان کرد و از طرفى موجب نارضایتى بعضى از تجار هیزم نیز گردید. این اقدام او نشان از عزم جدى براى حل مشکلات مردم داشت که سر لوحهى فعالیتهاى او و حزب برادران در آن ایام قرار داشته است.[34]
سامان دادن به وضعیت خردسالان و کودکان
یکی از اقدامات موثر حزب برادران تشکیل هیئت خردسالان برادران بوده است، که با ثبت نام از کودکان شیرازی جهت آشنایی با علوم و آموزش دینی و حرفهای شروع به کار نمود. هدف از تشکیل این هیئت، سامان دادن به وضعیت نابسامان خردسالان و کودکان بوده است که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم در وضعیت بدی قرار داشتند. از علومی که سیدنورالدین به آنها توجه زیادی داشت آموزش قرآن بود. لازم به ذکر است که آموزش قرآن از درستخوانی و قرائت صحیح آغاز میشد و در تمامی جلسات مذهبی شیراز بدون استثنا بر اساس برنامهی آن مرجع آگاه یک نفر مسئول قرائت بوده است. لیکن در هیئت ریشهدارتر و اصیلتر آموزش ترتیل و از آن فراتر ترجمه و تفسیر نیز صورت میپذیرفته است که غالباً در این مورد یک شخصیت روحانی مسولیت آن را بر عهده داشته است. مسائل فقهی و شرعی نیز از تسلط بر رسالهی عملیه و آشنایی با احکام آغاز و در اوج خود در مواردی به حضور برخی چهرههای ممتاز و فاضل که سابقه تحصیل حوزوی داشته و به حدی از آشنایی با کتب فقهی و استفاده از آنها نیز میرسیده است. در «توسل و تولی» نیز افزایش معرفت و آگاهی و پرهیز از انحرافات و اشتباهات رایج رفتاری و عقیدتی اصل بوده است. در همین راستا برخی از انتشارات حزب برادران برای سامان بخشیدن به امور مهم و حساس تدارک و چاپ و منتشر میشد و در معرض استفاده مسئولین و گردانندگان هیئت مذهبی شیراز قرار گرفته است که از آن جمله میتوان به لب تشنگان فرات اشاره کرد.[35]
تأسیس باشگاه ورزشى برادران
فعالیتهاى حزب برادران به تبلیغات دینى محدود نمىشد و این حزب براى جذب و جلب جوانان اقدام به تأسیس «باشگاه ورزشى برادران» نمود که در آن عدهى زیادى از جوانان شیرازى ثبت نام کرده و با حمایت مالى حزب، فعالیت ورزشى مىکردهاند. سیدنورالدین شیرازى براى فعالیتهاى این باشگاه اهمیت بسیارى قایل مىشد و در مراسم اهداى جوایز قهرمانان آن شرکت مىکرد و به آنها لوح یادبود اهدا مىنمود. از آن جایى که او از خوشنویسان مشهور شیراز به شمار مىآمد بسیارى از لوحهاى یادبود قهرمانان را به خط خود مىنوشت. این امر موجب تشویق و ترغیب هر چه بیشتر جوانان به حزب و فعالیتهاى آن مىشد در یکى از شمارههاى سالنامهى برادران، عکس تعدادى از ورزشکاران که در مراسم اهداى جوایز شرکت کردهاند چاپ شده است و اخبار مختلف فعالیتهاى آنان نیز آمده است.[36]
فعالیتهای فرهنگی حزب – مطبوعات
دامنهی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی سیدنورالدین به نحوی وسیع گسترش یافته بود. حزب برادران نیز به عنوان یک تشکل زنده و سیاسی در زمان زندگی آیتالله سیدنورالدین با هدایت مستقیم وی در عموم فعالیتهای اجتماعی و سیاسی حضور جدی داشت. به گونهای که میتوان گفت حزب و رهبری مجاهد و آگاه آن در اوج قدرت و در همهی مسائل روز دارای مواضع روشن بوده است. چنان که با رهبری بصیر خود در صحنهی انتخابات مجلس و انجمن شهر شرکت نموده و ابتکار عمل را نه تنها در شیراز بلکه در اکثر نقاط استان فارس به کلی از دست دشمنان اسلام و ایران خارج نموده و احزاب مزدور و بیگانه پرست را با نفوذ و اقدامات خود مطرود مردم ساخت.[37] در این مرحله از حیات درخشان این سازمان موفق و مؤثر اجتماعی کتب و نشریات سیاسی – مذهبی بسیار و حتی روزنامهها و مطبوعات ارزنده و قابل توجهی برای پیشبرد اهداف و آمال و افکار و اندیشههای حزب منتشر شده بود. نخستین روزنامهای که بلافاصله پس از خروج نیروهای متفقین از ایران به عنوان ناشر افکار حزب برادران و رهبری آن آیتالله سیدنورالدین منتشر شده بود روزنامهی "مهر ایزد" بود. سپس روزنامهی آیین برادری به عنوان ارگان مرکزی حزب برادران آغاز به کار نموده و سالهای متمادی محور اصلی حرکت مطبوعاتی حزب را تشکیل میداد. به جز این دو روزنامهی اصلی روزنامههای دیگری نیز توسط اعضاء و هواداران حزب با هدف پیشبرد اندیشهها و منویات آیتالله شیرازی و مرام و اهداف حزب برادران چاپ و نشر شده است که این نشریات به خصوص در لحظات حساس سیاسی نقش بسیار ارزنده و تأثیرگذاری را ایفا نموده و سبب افزایش توان برخورد و ابتکار عمل حزب متبوع خود میشدهاند که در میان آنها میتوان از روزنامههای شفق شیراز، نهضت نور، شیپور ادب و مرد بازار نام برد.[38]
در واقع باید گفت سیدنورالدین برای گسترش و نشر علوم دینی و اهداف حزب برادران و نشر افکار و اندیشههای آن، دست به انتشار روزنامه زد. روزنامهی آئین برادری به سردبیری محمدباقر خدام محمدی بود. سیدنورالدین همزمان با انتشار روزنامهی آئین برادری، چاپخانهی نور را در شیراز تأسیس کرد و برای طبع و نشر روزنامه و رفع احتیاجات حزبی چاپخانهی نور به سرمایهی چند نفر از برادران خریداری و گذشته از رفع احتیاجات حزبی در سایر مراجعات برادران نیز با ارزانترین قیمت حاضر به بهترین اسلوب به مدیریت عباس کتیبه اداره میشد.[39]
فعالیتهای سیاسی حزب
شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی
پس از شروع انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی(25 تیر1326 تا 6 مرداد 1328)، حزب برادران فعالانه وارد مبارزات انتخاباتی گردید و توانست 3 نفر از 5 نفر نماینده شیراز را از طریق حزب به مجلس بفرستد. سردار فاخر حکمت رئیس مجلس دوره پانزدهم، محمدقلی و شیخ مهدی صدرزاده، از اعضای حزب برادران نمایندگان شیراز در دوره پانزدهم بودند. گویا در همین دوران نام تشکیلات از جمعیت برادران به حزب برادران تغییر یافت.[40]
حزب برادران در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی (20 بهمن 1328 تا 28 بهمن 1330) نیز توانست سردار فاخر حکمت و شیخ مهدی صدرزاده را برای بار دیگر به مجلس بفرستد.[41]
حزب برادران در سه دورهى پانزدهم، شانزدهم و هفدهم مجلس، توانست با به دست آوردن اکثریت آرا در رقابت انتخاباتى پیروز شود و سردار فاخر حکمت، مهدى صدرزاده، محمدقلى قوامى و فروغالملک قوامى از طرف حزب برادران به نمایندگى مجلس شوراى ملى و در انجمن شهردارى شیراز هم چندین نماینده از طرف حزب برادران انتخاب شدند. پیروزى حزب برادران در انتخابات مجلس شوراى ملى با اتکا به فعالیتهاى اجتماعى و فرهنگى حزب در سالهاى سخت پس از جنگ جهانى دوم انجام مىپذیرفت و احزاب دیگر قادر به رقابت جدى با آن نبودند.[42]
حزب برادران و نهضت ملى شدن صنعت نفت
حزب برادران در دورهى اول نهضت ملى شدن صنعت نفت مانند بسیارى دیگر از نیروهاى سیاسى از دولت دکتر محمد مصدق طرفدارى و حمایت مىکرد. در دوازدهم خرداد 1330 حزب برادران طى گردهمایی در شیراز حمایت قاطع خود را از «خلع ید شرکت سابق نفت» و حمایت از دولت مصدق اعلام کرد. در بخشى از یک گزارش رسمى آمده است:
«ساعت 17:00 برحسب دعوت شعبهى فرهنگى حزب برادران عدهاى در حدود شش هزار نفر در مسجد وکیل مجتمعاند و یک نفر از دانشجویان و آقاى سیدنورالدین مجتهد، رهبر حزب مذکور، راجع به خلع ید شرکت سابق نفت و تشویق اهالى به پشتیبانى از دولت و مجلس... سخنانى ایراد کردهاند...»[43]
سید نورالدین در قضیه ملی شدن نفت فرمان داد که رادیو را روی منبر بگذارند و سخنرانی دکتر مصدق را درباره قرضه ملی از بلندگو پخش کنند در حالی که در آن ایام استفاده از بلندگو و رادیو رایج نبود؛ باید گفت بعد از ناکامی دکتر مصدق در گرفتن وام از بانک بینالمللی عمران و توسعه، به دلیل مغایر بودن پیشنهادات این بانک با قانون ملی شدن صنعت نفت مسئلهی قرضه ملی مطرح و با استقبال عمومی مواجهه شد. طبقات ضعیف مردم برای حمایت از دولت موجودیهای خود را به اوراق قرضهی ملی تبدیل کردند و نشان دادند که حاضرند دولت را به سوی اقتصاد بدون نفت سوق دهند. در این زمان اعلامیههای مقامات روحانی به خصوص آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی راهگشا بود. سید نورالدین در شیراز صندوقی برای جمع کردن کمک مالی قرار داد و یکی از نخستین روحانیون بود که در ماجرای قرضهی ملی به کمک دکتر مصدق شتافت و پانصد تومان در اختیار دولت قرار داد. خبر کمک ایشان در روزنامههای وقت هم درج گردید.[44]
روند حمایت حزب برادران از نهضت ملى شدن نفت در ایام بررسى شکایت ایران در دادگاه لاهه هم ادامه یافت. براساس گزارش شهربانى شیراز:
«ساعت 10 روز چهاردهم ماه جارى (مهرماه 1330) آقاى حاج سیدنورالدین مجتهد رهبر حزب برادران در مسجد وکیل شخصاً به منبر رفته و براى سلامتى و موفقیت جناب آقاى دکتر مصدق در شوراى امنیت با شرکت دو هزار نفر جمعیت دعا نموده، مجلس با نظم و آرامش در ساعت دوازده خاتمه یافت.»[45]
پیروزی دکتر مصدق در دادگاه لاهه موجبات خوشحالی بسیاری را فراهم کرد و حزب برادران نیز در شیراز هم زمان اقدام به برپایی جلسه نمودند. این اجتماع به درگیری شدید بین طرفداران حزب ایران و حزب برادران انجامید. در بخشی از گزارش شهربانی شیراز آمده است: «... از طرف حزب برادران برای قدردانی از رأی دیوان لاهه جمعی با داشتن پرچم با اظهار زنده باد اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و جناب آقای دکتر مصدق و آیتالله کاشانی از خیابان لطفعلی خان زند به خیابان داریوش وارد شدند... جمعی از طرفداران حزب ایران به طور تعرضی و طرفیت مانع از حرکت آنها شده و اظهار میداشتند قصد آنها نصب تابلوی حزب برادران است. چون احتمال زد و خورد شدید بین آنها میرفت فوراً به وسیلهی مأموران انتظامی از تماس آنها جلوگیری و بین دو قسمت را قطع نموده با خواهش خط سیر دستهی اول را تغییر داده، با وجود این دستهی دوم دست از تظاهرات بر نداشته جمعی به تلگرافخانه رفته؛ مقارن ساعت 21 از تلگرافخانه به خیابان داریوش آمده عده زیادی رجاله به آنها ملحق شده به قصد خرابکاری به سوی حزب برادران که درب آن بسته و تعطیل بوده، جمع نموده و با سنگ به اینجانب و چند نفر پاسبان که قصد جلوگیری داشتند حملهور شده درب حزب برادران را شکسته و تعدادی اوراق حزب را که در یک اتاق بود آتش زدند...»[46]
اسناد موجود نشان مىدهد که این اقدام از سوى حزب ایران از حامیان حزب توده و حزبالله شیراز[47] به رهبرى حجتالاسلام سیدحسامالدین فالى شکل گرفته است. منشأ اختلاف دو حزب برادران و حزب ایران بر سر تعیین کاندیدای انتخاباتی دورهی هفدهم دارالشورای ملی بوده است.[48] ضمن این که مخالفت سیدنورالدین با گرایشات کمونیستى و حزب توده را نبایستى در این اختلاف دور از ذهن دانست. زیرا که حزب ایران در این مقطع به حزب توده پیوسته بود.
در آبان ماه 1331ش درگیریهای تبلیغاتی و فیزیکی بین حزب برادران و حزب ایران وارد دورهی جدیدی شد. اختلاف بین آن دو حزب در 22 آبان همان سال در ایام برگزاری سوگواری شدت بیشتری یافت.[49] متعاقب آن خسرو قشقایی نمایندهی فارس در مجلس شورای ملی طی تلگرافی به ریاست شهربانی کل کشور از بیکفایتی رئیس شهربانی فارس شکایت کرده و خواهان عزل او شد. سیل شکایات از طرف احزاب مخالف سیدنورالدین به تهران سرازیر شد. در ادامه دکتر مصدق نخستوزیر وقت، طی حکمی از ریاست شهربانی کل کشور خواهان پیگیری سریع ماجرا شد. طرفداران حزب برادران طی عکسالعملی به مقالات تند روزنامهی صدای شیراز علیه سید نورالدین در آذرماه، با حمله به دفتر روزنامه در صدد تخریب آن بر آمدند.[50]
گسترهى فعالیت تبلیغاتى مخالفان سیدنورالدین شیرازى در تهران و حمایت خسرو قشقایى، نمایندهى فارس، موجب عزل رئیس شهربانى فارس گردید. در بخشى از یک سند شهربانى کل کشور آمده است:
«رئیس شهربانى جدید ضمن گزارش مفصل خود مىنویسد: شهربانى محل تاکنون همیشه از سیدنورالدین مجتهد طرفدارى نموده و کلیهى وقایع را به نفع او تمام کرده و تشنجات موجود در شیراز در اثر سیاست یک جانبهى شهربانى بوده است.»[51]
جدایی حزب برادران از دکتر مصدق
اگر چه در ابتداى نهضت ملى ایران، حزب برادران به تبعیت از آیتالله سید ابوالقاسم کاشانى موافقت خود را با جریان نهضت رسماً اعلام نمود، اما دلایلى چند باعث شد که پس از پیروزى نهضت ملى و اعلام رأى دادگاه لاهه و برکنارى قوامالسلطنه از نخستوزیرى، حزب برادران موضعگیرى خود را نسبت به حکومت دکتر مصدق تغییر داده و به تدریج به سمت مخالفت علنى علیه آن کشیده شود. دلیل این امر فعالیتهاى گستردهى احزاب چپ و تبلیغات آنان علیه شعائر مذهبى در شیراز بود که به نظر رهبران حزب برادران، از طرف دولت دکتر مصدق حمایت مىشدند. اگر چه جریاناتى نیز با گزارشهاى متعدد به تهران علیه حزب برادران تبلیغات کرده و تلاش مىکردند تا دکتر محمد مصدق را نسبت به رهبر آن بدبین کنند.[52]
اسناد و مدارک نشان مىدهد که پس از سى تیر 1331، حزب برادران مخالفتهاى آشکار و علنى خود را با حکومت دکتر مصدق ابراز داشته و از این رو از طرف جناحهاى سیاسى و دولتى تحت فشار قرار داشته است.[53] در جریان سى تیر و قیام عمومى مردم، حزب برادران از نخستوزیرى قوامالسلطنه حمایت کرده و چندان رغبتى به حکومت دکتر محمد مصدق نشان نداده است. از همین رو پس از پیروزى ملّیون از طرف گروههاى طرفدار دولت ملى مورد تهاجم قرار گرفته است.[54]
با آغاز فروردین 1332، درگیرى احزاب مختلف در شیراز گسترش یافت. مشارکت فعال اعضای حزب برادران علیه طرفداران نهضت ملی در 26[55] و 27[56] فروردین 1332، درگیری حزب برادرن و حزب ایران در روز 29 فروردین به دنبال برگزارى سخنرانى و اجتماع حزب ایران، نمونههایی از این درگیری را نشان میدهد.
فعالیتهاى ضد دولت مصدق در خرداد 1332 ابعاد تازهاى یافت و سیدنورالدین در محافل مذهبى به طور علنى علیه جریان حاکم سخنرانى مىکرد و نسبت به دستگیرى برخى از اعضاى حزب برادران توسط شهربانى دولت مصدق اعتراض کرد. در بخشى از گزارش شهربانى در این باره آمده است:
«...در ساعت یک بعد از نصف شب ضمن قرائت اظهار داشته [سیدنورالدین شیرازى]که مىخواهم چند کلمه از سیاست صحبت کنم. بنویسید تا تحریف نشود. 1ـ سیاست ما حفظ انتظامات است. تحمل مىکنیم، بردبارى مىکنیم، حفظ انتظامات مىکنیم. مبادا در مملکت تشنج ایجاد شود 2ـ دشمنان ما به طریق متعدد مىخواهند تحریک اعصاب کنند، ولى ما پرورشیافتگان مکتب منتظران محمد (ص)، کاملاً بر احساسات خودمان استیلا داریم، تأثیر بر ما نخواهد کرد. کسانى که از برادران ما که بدون حق برخلاف قانون نگه داشتهاند مثلاً همشهرى ما آقاى زهتاب در آن شب در «آب جوال» براى سرکشى حیوانات بوده و در شیراز نبوده است. نزدیک دو ماه است که بدون حق او را نگه داشتهاند. آنها آقاى رضازاده را بردند که شب در یک جماعت هزار نفرى توى این جا بوده؛ اینها خیال مىکنند که ممکن است حقایق در پرده بماند... نه این قدرت که نداریم، خیر، این جمعیت چند هزار نفرى همه به منزلهى یک نفر است. هر کس تصدیق دارد دست راست خود را بلند کند. همهى مردم دستها را بلند کردند. با این یک نفر نمىتوان بازى کرد...»[57]
روند فعالیتهاى حزب برادران در تیر 1332 خورشیدى به طور چشمگیرى افزایش یافت و این حزب با برگزارى گردهمایى سیاسى و سخنرانى و با استفاده از مقالات روزنامهها، حملات علیه مخالفان خود را شدت بخشید. گزارشهاى متعددى از فعالیت حزب برادران در این دوره در دست است. وزارت کشور از شهربانى درخواست کرد تا شرحى دربارهى عملیات سیدنورالدین شیرازى و حزب برادران به تهران ارسال کند.
این درخواست به دنبال ارسال نامهها و شکوائیههایى از گروههاى سیاسى شیراز انجام پذیرفته است. درگیرى اصلى بین «حزب برادران» و «حزب ایران» و بعضى از جناحهاى روحانى شیراز همچون سیدحسامالدین فالى صورت مىپذیرفت. این درگیرىها با کودتاى نظامى علیه دولت ملى مصدق در مرداد ماه سال 1332 پایان یافت و حزب برادران و رهبر آن در چرخش سیاسى جدید، قدرت بیشترى نسبت به مخالفان خود به دست آوردند. اسنادى از واکنش حزب برادران در مرداد 1332 در دست نیست، اما نخستین گزارش شهربانى فارس مربوط به تاریخ 23 /7 /1332 است که در بخشى از این گزارش آمده است:
«... در این رژه تمام واحدهاى لشکر شرکت داشته، تیمسار فرماندهى لشکر در بزرگترین چهارراه خیابان زند در کنار تمثال اعلىحضرت همایونى شاهنشاه رژه گرفتند... از طرف حزب برادران و رؤساى محلات و دستهجات گوسفند قربانى نمودند...»[58]
متأسفانه عملکرد بد و نابهنجار دکتر مصدق و طرد گروههای مذهبی و حتی زندانی نمودن عدهای از آنان و فعالیت افراد بدسابقه تودهای و انگلیسی در دولت او و... موجب شده بود تا امثال حزب برادران از سقوط دولت مصدق اظهار خوشحالی نمایند و مدتی کوتاه با حسن ظن ناآگاهانه محمدرضا پهلوی را ترجیح دهند.
حزب برادران پس از کودتا
از فعالیتهاى حزب برادران بین سالهاى 1333 تا 1335 خورشیدى که سال درگذشت رهبر حزب[59] است، اطلاع دقیقى در دست نیست. شواهد نشان مىدهد که شرایط سیاسى بعد از کودتا و استقرار قدرت دولت در فارس، مجالى براى فعالیتهاى سیاسى به وجود نمىآورد و از این رو حزب برادران به فعالیتهاى مذهبى و اجتماعى خود بسنده کرده است. اگرچه در بعضى از تحرکات سیاسیـ اجتماعى و از آن جمله تخریب منزل رئیس فرقهى بهائى در شیراز که در سال 1335 به وقوع پیوست، شواهدى از دخالت عناصر حزب برادران سیدنورالدین شیرازى در این ماجرا به دست آمده است.[60]
این اقدام آخرین فعالیت سیاسى ـ اجتماعى سیدنورالدین شیرازى محسوب مىشود و این شخص روحانى و مؤثر استان فارس در بهمن 1335 مطابق با رجب 1376 دار فانى را وداع گفت و با مرگ او فعالیت حزب برادران نیز روزبروز کمرنگتر مىشد.
در گزارش مربوط به سالهای بعد از کودتای 28 مرداد در باره حزب برادران آمده است.
«... سپس حزب برادران نور را در شیراز تأسیس کرد که از همان بدو امر متشکل از هیئتى بوده در شیراز تا این که در سال 1335 که مشارالیه (سیدنورالدین) فوت مىنماید، حزب مذکور متلاشى و سرپرستان هیئت هر کدام در محل و پاطوقهاى خود مجالس سوگوارى و سینهزنى دایر]کردند[ که رفته رفته از صورت حزب خارج گردیده و در حال حاضر در ایام سوگوارى و جشنها فعالیتهایى به صورت هیئت دارند...»
حزب برادارن پس از مدتها از درگذشت سیدنورالدین به راه خود (البته نه چندان بر طبق گفتههای سیدنورالدین) ادامه داد. سران بعدی حزب تا حدودی - بر طبق منابع به دست آمده- بیشتر در پی کسب شهرت و مقام بودند و برنامههای سیاسی و معنوی حزب را در جهت حفظ منافع خود به کار بردند. در این راستا بیشترین نقش را در حزب مذکور رضازاده داماد سیدنورالدین[61] داشت که از همان ابتدا با تدارک دادن برنامههای مشکوک در صدد قدرت خود برای ریاست بر حزب بوده است که این امر باعث واکنشهایی به خصوص از سوی فرزند سید نورالدین، سید منیرالدین را در پی داشت. رضازاده که به نوعی میتوان گفت تمایل بیشتری به حکومت پهلوی داشت برای به ثمر رسیدن اهداف خود به کارهایی متوسل شد تا بتواند وجههای در میان حزب به دست آورد. البته وی توانست مدتهای زیادی ریاست حزب را بر عهده بگیرد و به اهداف خود جامهی عمل بپوشاند.[62]
بعد از فوت رضازاده در سال 1356 و ورود مبارزه به فصل جدید، چهرههای سرشناس دیگری برسرکار آمدند و تعداد زیادی از اعضای حزب در زمان اقامت منیرالدین در نجف مقلد امام شده بودند و در حدود 6 ماه حزب به حالت تعلیق در آمده بود. البته جلساتشان تعطیل نبود؛ ولی ترس از شاه و حکومت پهلوی دیگر ریخته بود. بعد از پیروزی انقلاب جلسات حزب برقرار بود. در دوران جنگ بسیاری از هیئتها به صورت خیلی جدی و شایسته حضور داشتند. پس از مدتی حزب برادران شورایی تشکیل داد. این شورا به انگیزه تجدید سازمان افتتاح شد و با شورای قبلی به ریاست رضازاده تفاوت داشت و عکس امام خمینی(ره) و نیز آیتالله خامنهای را در دفاتر و شعب آن نصب کردند.[63]
پینوشتها:
[1] . آیتالله سید نورالدین شیرازی در رجب 1312ه .ق (1274ه .ش) در شیراز و در خانوادهای روحانی متولد شد. پدرش سید ابوطالب، مجتهد صاحب کتاب اسرارالعقاید بود. مقدمات را نزد پدر و سطح را در شیراز به پایان رساند و حدود 20 سالگی به عتبات مشرف شد و نزد آیتالله سید محمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی و شیخالشریعه اصفهانی به تحصیل در فقه و اصول پرداخت و به درجهی اجتهاد نایل آمد. پس از درگذشت پدرش در سال 1305ش به شیراز بازگشت و به کارهای تبلیغی و دینی پرداخت و در دورهی رضاخان به دلیل مبارزه با سیاست او دو بار در سالهای 1306 و 1308 از شیراز تبعید شد که با اصرار مردم بازگردانیده شد. وی در ادامه به تأسیس "حزب برادران" همت گماشت. معظمله افزون بر رهبری سیاسی و فکری تألیفاتی هم از خود برجای گذاشته که عبارتند از: تحفهالاحیاء فی لیلهالغراء در اعمال شب و روز جمعه، اس الاصول در فقه، بنیاد الاصول در اصول فقه، دو جلد اصول فقه، احکام الانام فی شرح شرایع الاسلام در فقه، دقایق الحقایق در الهیات، ترکیب الاصیام در طبیعت، بمعنی الاعم، شکست کسروی، کتاب الحساب و برخی آثار دیگر.
[2] . حسینان، روحالله؛ بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران 1340- 1320، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، چاپ اول، ص 473.
[3]. گفته میشود بین سالهای 16-1311 حدود 40 نفر را سیدنورالدین با خودش همراه و هم قسم میکند- با آوردن کلامالله مجید و با سه صیغه قسم جلاله «والله، بالله، تالله» و من با شما در حفظ استقلال ایران در ظل لوای مذهب جعفری همراه هستم، سوگند صورت گرفت. افرادی چون سردار فاخر حکمت، مرتضی قلیخان حکمت، حاج محمدحسین نمازی و... جزء نخستین قسمخورندگان میباشند. (مصاحبه با سیدمعزالدین حسینی شیرازی، آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلسه اول، 6 /3 /1387، ش. نوار 20921.)
[4] . سالنامهى برادران، انتشارات شعبهى سه فرهنگى حزب برادران، چاپخانهى نور، شیراز، 1329، ص 4. (سالنامهى حزب برادران است که در سال 1329 خورشیدى به چاپ رسیده است و حاوى نکات جالبى از تفکر سیاسى رهبر حزب است.)
[5] . جعفریان، رسول؛ جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران سالهای 1357- 1320، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380، ص 62.
[6] . وثوقی، محمدباقر، حزب برادران شیراز به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 32.
[7] . همان، ص 33.
[8] . طیرانی، بهروز، اسناد احزاب سیاسی ایران (1320 - 1330ش)، ج 1، تهران، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، 1376، ص 315.
[9]. سیدخلیل صفویان مسافرخانهای در خیابان ناصرخسرو تهران داشت به نام مسافرخانه صفوی که محل رفت و آمد اسکان اعضای حزب برادران در تهران بود. نصیری طیبی، منصور، انقلاب اسلامی در شیراز، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، ص 297.
[10]. همان، ص 298.
[11]. خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1380، ص 178.
[12]. انقلاب اسلامی در شیراز، پیشین، ص 298.
[13]. همان. گفته میشود: سیدنورالدین در این دیدار با صدای بلند میگوید: «خوب است حضرت آیتالله سمعک بگذارند تا حرف حق را بشنوند» زیرا آیتالله بروجردی به ثقل سامعه دچار بود، سیدنورالدین قصد داشته است با کلام طعنهآمیز اغراض سیاسی خود را به نحوی القا نماید. آیتالله بروجردی میگوید: «اگر با سمعک بتوان حرف حق را شنید خیلیها نیاز به سمعک دارند.» (خاطرات آیتالله محمد یزدی، پیشین، ص 179-178)
[14] . سالنامهى برادران، پیشین، ص 2.
[15] . احمدی، مهدی، منادی برادری: زندگینامه آیتالله سیدنورالدین شیرازی، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1396، ص 44.
[16] . جعفریان، رسول، پیشین.
[17] . منادی برادری، پیشین، ص 44-45..
[18] . همان، ص 45.
[19] . همان.
[20] . سالنامهی برادران، پیشین، ص71.
[21] . اسناد احزاب سیاسی ایران، پیشین، ص 316.
[22]- این بیماری از بخشهای اروپای شرقی شروع شده بود.
[23] . سالنامهی برادران، ص 13.
[24] . اسامى آنان به این شرح است: حاج سیدنورالدین شیرازى، حاج محمد باقر نمازى، حاج اسدالله امتیاز، محمد اسماعیل امتیاز، حاج جلیل آقا منتخب، عباس آقا منتخب، حاج محمدعلى پژومند، حاج عبدالحمید احرارى، سیدخلیل صفویان، حاج حسینآقا جمشیدیان،حاج محمدحسین بنکدار، حاج ابوالحسن ظهورى و آقاى متحدان.
[25] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 51.
[26] . منادی برادری، پیشین، ص 59.
[27] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین.
[28] . منادی برادری، پیشین، ص 59.
[29] . همان، ص 163
[30] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 52.
[31] . همان.
[32] . سالنامه برادران، پیشین، 163.
[33] حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص52-53.
[34] . همان، ص 53.
[35]. سه سال در محضر استاد(زندگی نامه حضرت آیتالله العظمی حاج سیدنورالدین حسینی الهاشمی به انضمام خاطرات آیتالله دکتر احمد بهشتی از محضر استاد)، قم: عصر اندیشه، 1383، ص 38.
[36] . سالنامهى برادران، پیشین، ص 125.
[37]. سه سال در محضر استاد، پیشین، ص 29.
[38]. همان ، ص 30.
[39] حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 54.
[40] . انقلاب اسلامی در شیراز، پیشین، ص 297.
[41]. همان، ص 298.
[42] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 70.
[43] . همان، ص 94.
[44]. منادی برادری، پیشین، ص 91.
[45] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 95.
[46]. حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 66 و 67.
[47] . این حزب در سال 1327 و با هدف بسط تعلیمات اسلامی و آشنا کردن مردم به حقایق اسلامی به رهبری یکی از روحانیون شیراز به نام سیدحسامالدین فالاسیری تشکیل شد. این حزب که در رقابت با حزب برادران تأسیس گردید، در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت با حزب برادران درگیر شد، اما هیچگاه به صورت حزبی قدرتمند درنیامد.
[48] . شماره: - 2871 - 6 /8/ 1331
[گزارش رئیس شهربانى فارس از تعداد طرفداران حزب برادران و حزب ایران]
شهربانى کل کشور اداره اطلاعات
عطف به مرقومه رمز شماره 8324 / 36972 [تاریخ]1/ 8/ 31 به عرض مىرساند به طورى که طى گزارش 3411، 6/ 7/ 31 به عرض رسید، منشأ اختلافات بین دو حزب ایران و برادران بر سر تعیین کاندیداهاى انتخاباتى دورهى 17 دارالشوراى ملى بوده و در این مورد براى حفظ انتظامات و رعایت بىطرفى نهایت کوشش به عمل آمده است. راجع به تعیین میزان تقریبى افراد وابسته به هر یک از دو حزب به طورى که از جریان امر مستفاد مىگردد، افراد وابسته به حزب برادران در حدود ده هزار نفر و افراد وابسته به حزب ایران در حدود یک هزار نفر مىباشد. رئیس شهربانى فارس سرهنگ سارى اصلانى (حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 103. سند شماره 10.)
[49]منادی برادری، پیشین، ص 93.
[50]منادی برادری، پیشین، ص 93.
[51] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 121.
[52] . در یکى از نامههاى ارسالى از شیراز خطاب به دکتر محمد مصدق در اینباره آمده است:
«... معذلک مطلب زیر که به نظرم مرکز تشنجات است به عرض آن جناب مىرسانم که اگر مفید باشد امر به جلوگیرى بفرمایید. در اغلب شهرستانهاى ایران جمعیتهاى غیرقانونى به اسامى مختلف با مرامنامه و اساسنامهى فریبندهى ظاهراً ملى از سالهاى متمادى تأسیس و تشکیل شده که هدف آنها باطناً اجراى منویات انگلیس در لباس ایرانیت به دستور «انتلجنت سرویس» براى تولید تشنج در مواقع مخصوص ایجاد شده... براى مثال به عرض مىرسانم در شیراز چندین جمعیت به نامهاى مختلف که گردانندهى تمام آنها عدهاى معدود و محدود غیر حزبى است ]وجود دارد که عبارتند از: 1ـ اتحادیهى محلات 2ـ حزب برادران 3ـ جمعیت اصلاحطلبان 4ـ اتحادیهى فلاحتى 5ـ حزب اتفاق 6ـ حزبالله 7ـ اتحادیهى همگانى. در سایر شهرستانها هم نظیر این جمعیتها مىباشند که مضر براى جامعه و مملکت هستند.» ر.ک، حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 123. همانگونه که ملاحظه میشود برای بدنام کردن حزب برادران، به ارتباط این احزاب با سرویس جاسوسی انگلیس اشاره شده است در حالی که در همان زمان سرویس جاسوسی انگلیس در درون دولت امثال فضلالله زاهدی را نفوذ داده بود و این افراد محل اطمینان دکتر مصدق بودند!! و کودتای 28 مرداد هم به دست این عناصر به انجام رسید.
[53] . در گزارش شهربانى به وزیر کشور آمده است:
«این حزب و این سیاست و این شخص از ده سال به این طرف تحت حمایت مستقیم نیروى انتظامى قرار داشته است، خاصه شهربانى شیراز همه وقت و در هر پیشامد و هرجایى مستقیم و غیر مستقیم از آقا سیدنورالدین پشتیبانى کرده است... رهبر حزب با دولت کنونى و حضرت آیتالله کاشانى و مسائل مربوط به نفت و احساساتى که در هر موقع از طرف یاران و طرفداران دولت جناب آقاى دکتر مصدق نخستوزیر پیش آمده مخالفت کرده و ادامهى این رویه، خاصه از تاریخ ملى شدن صنعت نفت و اقداماتى که به عمل آمده، در شیراز موجب حوادث و زد و خورد و اختلافاتى شده که اسباب مزاحمت مردم و اشغال اوقات ادارى مأموران این منطقه گردید...» همان، ص 72.
[54] . در بخشى از گزارش شهربانى فارس آمده است :
«... آن چه تا این تاریخ استنباط شده در جریانات سى تیر قبل که منتج به زمامدارى جناب آقاى دکتر مصدق شد. موافقان جناب آقاى دکتر مصدق، حزب برادران را که از مخالفان معظمله بوده خراب و در ضمن چند ادارهى روزنامه از مخالفان ایشان نیز مورد حمله واقع شده، از قرار معلوم از آن موقع حس انتقامى در افراد حزب مزبور که متشکل از افراد مذهبى و نسبت به رهبر خود (سیدنورالدین) وفادارى دارند، به وجود آمده...». همان، ص 72.
[55]. در روز 26 فروردین 1332، اجتماع بزرگى در شیراز براى مذاکره و نطقهاى اجتماعى و سیاسى به تقاضاى دبیر جمعیت طرفداران ادامهى نهضت ملى ـ فریدون تَوَلَّلى، [عضو پیشین حزب توده، از مدافعان سید ضیاءالدین طباطبایی و در سالهای بعد از نوکران اسدالله علم بود] انجام گرفت. در حین انجام تظاهرات عدهاى از طرفداران حزب برادران وارد صحنه شده و شعارهایى سر دادند که موجب ایجاد تنش و درگیرى گردید.
[56] . در 27 فروردین 1332 با میدانداری گروههای سیاسی مختلف که برخی از اعضای حزب برادران هم در آن حضور داشتند به ساختمان سازمان اصل 4 ترومن در شیراز حمله شد.
[57] . حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 76-77.
[58] . همان، ص 79.
[59] . در سال 1335ش سید نورالدین به طور مرموزى رحلت کرد و در آرامگاه نور در خیابان احمدى شیراز به خاک سپرده شد. شواهدى هست که وى توسط عمّال حکومت مسموم شد. نقل شده است که یک روز سید نورالدین سیگارى آتش زد و نیمى از آن را استفاده نکرده بود که حالت سکته به ایشان دست داد و دکتر بعد از معاینه تشخیص داد که به وسیله سم سیانور مسموم شده است. دلایل مسمومیت ایشان را مىتوان در چند مورد زیر تصور کرد:
1. در شب حادثه خط تلفن منزل سید نورالدین قطع و باعث شد دکترهاى مورد اطمینان دیر متوجه شوند و رساندن ایشان تا بیمارستان هم زمان زیادى برد.
2. حسین طیران سرپرست امور داخلى دفتر سیدنورالدین که شخص مورد وثوق ایشان بود، شش ماه قبل به همان وضع مسموم شده بود.
3. روز و شب قبل از درگذشت، چند چهره مشکوک از سوى حکومت با تمهید مقدمات و گرفتن وقت قبلى و به حالت نیمه رسمى با آن بزرگوار ملاقات کرده بودند. مىگویند که یکى از آنها که ارتشى بود، بعدها به سبب عذاب وجدان دیوانه و راهى تیمارستان شد.
4. پزشکان اعلام کردند که براى دادن گزارش دقیق از علت مرگ، باید کالبد شکافى شود، ولى با تشریح موافقت نشد و جنازه را به خاک سپردند. حتى پزشکان مىگفتند روى ناخنهاى سید سیاه شده است که نشانه مسمویت ایشان بود. برای مطالعه بیشتر ر. ک. منادی برادری، پیشین، ص 109 تا 117.
[60] . ر.ک. حزب برادران شیراز به روایت اسناد، پیشین، ص 79.
[61] . سید محمد رضازاده در سال ۱۳۰۳ چشم به جهان گشود، فرزند کوچک خانواده بود و پدر خویش را در خردسالی از دست داد. ایشان از سنین جوانی در جلسه دینی مرحوم حاج على جباری شرکت میکرد و پس از شکلگیری حزب برادران و راهاندازی هیئتهای مذهبی، شعبه یک حزب برادران را به نام هیئت متحده فدائیان اباالفضل(ع) در شیراز تأسیس مینماید. بر اساس مندرجات سالنامه برادران، «این شعبه که به نام هیئت فداییان ابوالفضل نامیده مىشود از کهنسالترین جلسات دینى این شهرستان است که در دورهى دیکتاتورى، به همت آقاى حاجمیرزا علىآقا جبارى فرزند آیتالله فقید مرحوم حاجشیخ عبدالجبار جبارى تشکیل شد و بعداً با زحمات خستگىناپذیر آقاى سیدمحمد رضازاده رونق گرفت و پس از تأسیس حزب مقدس برادران، شعبهى رسمى این حزب شد. این جلسهى مرتب بدون تعطیل، طبق برنامهى زیر مشغول ارشاد عوام و ترویج احکام است:
1ـ قرائت و تفسیر قرآن؛
2ـ تذکر و سخنرانى دینى؛
3ـ گفتن مسائل و احکام؛
4ـ سوگوارى؛
تا به حال در این جلسه هزاران نفر مسألهدان و قرآنخوان و نمازخوان شدهاند.» ر.ک. سالنامه برادران، پیشین، ص 84.
[62] . منادی برادری، پیشین، ص 121.
[63]. همان، ص 126.
اسامی هئیتهای تشکیل دهنده حزب برادران شیراز
تصویر مشخصات سالنامه برادران
شرح تلاش طرفداران سید نورالدین شیرازی برای تخریب خانه سید باب
گزارش ارسال تلگراف خسرو قشقایی به شهربانی کل کشور از سوی وزیر به شهربانی کل کشور
گزارش روزنامه جبهه آزادی علیه حزب برادران
گزارش رئیس شهربانی فارس به شهربانی کل کشور در مورد علل اختلافات حزب ایران و حزب برادران
گزارش سرپرست شهربانی فارس علیه حزب برادران
گزارش شهربانی فارس به شهربانی کل کشور در مورد شخصیتهای سیاسی شیراز عناصر فعال حزب برادران ص 1
گزارش شهربانی فارس به شهربانی کل کشور در مورد شخصیتهای سیاسی شیراز عناصر فعال حزب برادران ص 2
گزارش شهربانی فارس در مورد سخنرانی سیدنورالدین و سیدحسامالدین فال اسیری در نماز عید فطر
گزارش شهربانی کل استان فارس در مورد چگونگی تاسیس حزب برادران و سوابق آیتالله سید نورالدین شیرازی
گزارشی از فعالیتهای حزب بعد از کودتا
مرامنامه حزب برادران شیراز
1327. آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی الهاشمی در میان اعضای کاروان زیارتی حزب برادران شیراز در راه مشهد
کارت تبریکی که از سوی حزب برادران با آیه نور و به خط زندهیاد آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی هاشمی منتشر شد
کارت عضویت در حزب برادران با تصویر زندهیاد آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی هاشمی
1327. نمایی از کاروان زیارتی حزب برادران شیراز در مسیر عزیمت به مشهد
آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی الهاشمی، مؤسس حزب برادران در شیراز
آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی الهاشمی در تجمع مسئولان، اعضا و هواداران حزب برادران در مسجد وکیل شیراز
آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی الهاشمی در میان اعضای حزب برادران و مردم
نصب طاق نصرت در یکی از مناسبتهای مذهبی از سوی حزب برادران شیراز
آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی الهاشمی در میان جمعی از اعضای حزب برادران و مردم شیراز
نمایی از برگزاری مراسم عزاداری رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام مجتبی(ع) در مسجد وکیل شیراز از سوی حزب برادران
نمایی از برگزاری مراسم عزاداری عاشورای حسینی(ع) در مسجد وکیل شیراز از سوی حزب برادران..
نمایی از برگزاری مراسم عزاداری عاشورای حسینی(ع) در مسجد وکیل شیراز از سوی حزب برادران
نمایی از طبخ غذا برای عزاداران مسجد وکیل شیراز از سوی اعضای حزب برادران
تصویری از یکی از هیئات وابسته به حزب برادران شیراز
کارتی از تصویر آیتالله العظمی سیدنورالدین حسینی الهاشمی در کنار تصاویر برخی اعضای حزب برادران
تعداد مشاهده: 3650