نگاهی کوتاه به تأسیس و تشکیلات ساواک
تاریخ انتشار: 27 مرداد 1398
در جامعه ایران، موضوع فعالیت پنهان از دیرباز مورد توجه امپراطوران و سلاطین ایرانی بوده است. به طوری که حتی برخی روایات تاریخی از انجام عملیاتهای موفق دوجانبه در دربار امپراطوران همسایه ایران، توسط شاهان هخامنشی حکایت دارند و در عین حال شبکهای از خبرچینان حرفهای نیز در حکم «چشم و گوش» شاهان ایرانی، آنان را در آگاهی یافتن از اوضاع و احوال داخلی کشور یاری میدادند.
اما در تاریخ معاصر ایران سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی مدرن تدریجاً با تأسیس سلسلهی سلطنت پهلوی ایجاد شدند، چنان که در دوران پهلوی اول، واحد مقتدری با عناوین «دایره خفیه» و «پلیس سیاسی» در تشکیلات نظمیهی کشور ایجاد شد که موظف به شناسایی و سرکوب قاطع هر گونه مخالفت با رژیم حاکم بود. در دوران پهلوی دوم نیز نهادهایی با عناوین فرمانداری نظامی، رکن 2 ارتش، شهربانی و ژاندارمری کل کشور و یک شبکه اطلاعاتی موسوم به «کوک» و بعدها ساواک، ساختار جامعه اطلاعاتی کشور را شکل میدادند.
سازمانهای اطلاعاتی ایران با وقوع کودتای انگلیسی ـ آمریکایی 28 مرداد 1332، دچار یک تحول نوین شدند به طوری که بعد از اجرای موفقیتآمیز کودتا و سقوط دولت مصدق، سازمانهای «ام. آی.6» و «سیا» به دلایلی مانند حفاظت از سلطنت پهلوی به عنوان یک دوست و متحد صددرصد قابل اعتماد در منطقه به نفع اسرائیل، مانعی در برابر شوروی سابق و نیز ضامن تأمین منافع آنان در ایران و منطقه، بلافاصله «فرمانداری نظامی تهران» را به ریاست سرتیپ تیمور بختیار تأسیس کردند. این تشکیلات با استفاده از غیرانسانیترین روشهای سرکوب، توانست یک اختناق گسترده را برای تحکیم پایههای حکومت محمدرضا در کشور حاکم سازد.
بختیار و نیروهای تحت امر وی در این دوران از کمکهای علمی، فنی و تجربی افسران اطلاعاتی غربی و به ویژه آمریکاییها، بهره بردند. به این ترتیب که مدت دو سال افسران ارتش و شهربانی ایران در داخل کشور تحت تعالیم مأموران «سیا» و «اف.بی.آی» قرار گرفتند. پس از سفر بختیار در سال 1334 به آمریکا، سالانه 250 افسر ایرانی طی مسافرت به آمریکا، به گذراندن دورههای آموزش ویژه مبارزه با گروههای چریکی و آشوبهای اجتماعی پرداختند.
در سال 1335، طرح آمریکائیها تهیه و تکمیل شد و آن را به شاه ارائه دادند. شاه از مجلس شورای ملی خواست تا به بررسی طرح تأسیس یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی قوی بپردازند که این امر منجر به تصویب طرح ایجاد «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» گردید. این سازمان در اسفند ماه همان سال با تقلید کامل از سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده تحت ریاست تیمور بختیار آغاز به کار کرد. به همین سبب مستشاران آمریکایی در ساواک حضور پیدا کردند و مستقیماً در ادارهی روزانه اطلاعات مداخله میکردند و مأموران ساواک نیز در حقیقت به عنوان وردست به «سیا» خدمت میکردند.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور که با نام اختصاری «ساواک» شناخته میشد، دارای فعالیتهای بسیار گستردهی اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی بود و وظایف جمعآوری پنهان و عملیات مخفی، امور ضد جاسوسی، ضد براندازی و حفاظت را توآماً بر عهده داشت. این سازمان در جامعه اطلاعاتی رژیم پادشاهی ایران، از جایگاه مهمی برخوردار بود و حداقل نسبت به سازمانهایی مانند رکن 2 ارتش و ادارات اطلاعات شهربانی و ژاندارمری کل کشور، دارای اشرافیت و توان اطلاعاتی بالاتری بود. ساواک که زیر نظر مستقیم شاه عمل میکرد، قدرتی بود مستقل و درون دولت که دیگر نهادهای دولتی اجازه دخالت در امور آن را نداشتند و تقریباً بر تمامی ادارات، سازمانها و وزارتخانهها از جمله وزارت امور خارجه تسلط داشت.
ضمن آنکه تمامی صاحبمنصبان رژیم را از طریق نزدیکانشان نظیر همسر، فرزندان، خدمتکاران، رانندگان شخصی و محافظین آنها تحت نظر داشت.
رژیم اشغالگر قدس نیز که شاه را تنها متحد خود در منطقه میدانست و ثبات و دوام خود را در ثبات و دوام شاه میدید در سال 1336 به یاری ساواک شتافت و در تقویت و توسعه آن فعالیت گستردهای را آغاز نمود و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرد. «موساد» سازمان جاسوسی اسرائیل ضمن آموزش مأموران عالیرتبهی ساواک، دستگاههای پیشرفته استراق سمع و جاسوسی الکترونیکی را در اختیار میگذاشت.
این وضعیت برای انگلستان که خود را در منافع ایران محق میدانست، قابل تحمل نبود. به همین سبب شاه در سفر سال 1338 ﻫ ش خود به انگلستان، به توصیه انگلیسیها با تأسیس «دفتر ویژه اطلاعات» موافقت کرد و انگلیسیها هم به این خواست مورد نظر خود در سیستم اطلاعاتی ایران رسیدند.
اما در سال 1339 اختلافات مابین محمدرضا و بختیار بر سر قدرت بالا گرفت و موجب شد تا محمدرضا او را بازنشسته اعلام کند. نامبرده چندی بعد از کشور خارج شد و فعالیتهایی را بر ضد شاه سازماندهی نمود، اما نهایتاً طی یک عملیات موفق توسط عوامل ساواک در عراق به قتل رسید.
بعد از برکناری بختیار از ریاست ساواک در سال 1339، محمدرضا پهلوی، سرلشگر حسن پاکروان را از فرماندهی رکن دوم ارتش به ریاست ساواک منتقل کرد و از او خواست تا ضمن تصفیهی ساواک از هواداران بختیار، به سازماندهی و توسعهی این سازمان بپردازد که این امر توسط پاکروان و با همکاری مؤثر ارتشبد فردوست (قائم مقام ساواک) با متحول نمودن این تشکیلات صورت گرفت.
پاکروان در سال 1343 به عنوان یک رئیس بی علاقه، ضعیف و ناکام در سرکوب قاطع مردم ایران در جریان نهضت 15 خرداد سال 1342 و حوادث بعد از آن از کار برکنار شد و ارتشبد نعمتالله نصیری جایگزین او گردید.
ارتشبد نصیری به عنوان یک فرد کاملاً وفادار به محمدرضا که دارای روحیهای خشن و غیرمنعطف بود، وجود شکنجهها و بازداشتگاههای غیرقانونی را در ساواک به شدت رواج داد، به طوری که در دوران ریاست او بر سازمان امنیت، این تشکیلات به نهایت اقتدار و توانایی اداری و عملیاتی خود در کشور دست یافت.
این موضوع بیش از هر بخش دیگری در مورد کارکنان اداره سوم ساواک یعنی بخش امنیت داخلی آن به ریاست سپهبد ناصر مقدم و سپس پرویز ثابتی مصداق داشت.
همچنین امور ضد جاسوسی و ضد براندازی مسلح رژیم در اختیار ساواک بود و این سازمان با همکاری مستقیم و مؤثر رکن دوم ارتش (به عنوان بازوی اجرایی ساواک در نیروهای مسلح) نظامیان را زیر نظر داشت.
ریاست این سازمان توسط شخص شاه نصب و عزل میشد و زیر نظر مستقیم او عمل میکرد، ولی در عین حال به منظور تسهیل در انجام فعالیتهای اجرایی و حفظ ظاهر، عنوان معاونت اول نخستوزیری را نیز در اختیار داشت.
ساواک دارای یازده اداره کل اصلی بود و هر استان کشور به همراه شهرهای قم و قزوین دارای یک سازمان امنیت بود. همچنین 25 شهر جهان نیز محل فعالیت نمایندگیهای خارجی ساواک بود.
اداره کل سوم بدنامترین بخش ساواک محسوب میشد و مأموران آن در حکم ضابطین نظامی، عملیات تعقیب و بازداشت سوژههای خود را از طریق دادگاهها و دادسراهای نظامی دنبال میکردند و لذا دادگاههای عمومی و قوانین عادی در مورد متهمان این اداره کل صادق نبود.
ساواک از سه قسمت اساسی تشکیل میشد:
الف ـ ادارات کل
ب ـ ساواک تهران
ج ـ ساواک شهرستانها
ادارات کل شامل 11 اداره و عبارت بود از:
1ـ اداره کل یکم، با هدف رهبری و کنترل عملیات و ارتباط با سیا و موساد و اعزام به خارج از کشور.
2ـ اداره کل دوم، کسب اطلاعات در خارج از کشور و همکاری با اداره هفتم.
3ـ اداره کل سوم، مهمترین اداره ساواک ـ حفظ امنیت داخلی.
اداره کل سوم
این اداره از هفت بخش تشکیل میشد که عبارت بودند از:
1ـ مدیریت کل اداره سوم
2ـ اداره یکم عملیات و بررسی
3ـ اداره دوم عملیات و بررسی
4ـ اداره سوم کل سوم
5ـ اداره چهارم کل سوم
6ـ اداره پنجم کل سوم
7ـ اداره ششم کل سوم.
اجزاء اداره یکم عملیات و بررسی شامل:
310 (دفتر اداره یکم عملیات و بررسی)، 311 (بخش احزاب و دستهجات کمونیستی)، 312 (بخش احزاب و دستهجات سیاسی و مذهبی افراطی)، 313 (بخش هدفهای تازه مربوط به عرب زبانان ناراحت و بلوچهای حاد ایرانی)، 314 (اکراد) و 315 (فعالیتهای خارجی) بوده است.
اجزاء اداره دوم عملیات و بررسی شامل:
320 (دفتر اداره دوم عملیات و بررسی)، 321 (بخش دانشگاه تهران)، 322 (بخش دانشگاهها و مراکز عالی آموزشی تهران)، 323 (بخش دانشگاهها و مراکز عالی آموزش استانها و شهرستانها) و 324 (بخش آموزش و پرورش و مدارس در تهران و استانها و شهرستانها) بوده است.
اجزاء اداره سوم کل سوم شامل:
330 (دفتر اداره سوم کل سوم)، 331 (بخش ممالک اسکاندیناوی و اروپای شرقی)، 332 (بخش کشورهای اروپای غربی)، 333 (بخش آمریکا و کانادا و آمریکای جنوبی و مرکزی) و 334 (بخش خاورمیانه و کشورهای عربی و ممالک قاره آسیا و آفریقا) بوده است.
اجزاء اداره چهارم کل سوم شامل:
340 (دفتر اداره چهارم کل سوم)، 341 (بخش احزاب و دستهجات راست، انجمنها و اتحادیههای دولتی و خصوصی)، 342 (بخش وزارتخانه و سازمانهای دولتی)، 343 (بخش کارگری)، 344 (بخش اصناف و بازرگانان)، 345 (بخش کشاورزی و امور زراعی)، 346 (بخش عشایر و قاچاق اسلحه و مهمات و کالا)، 347 (بخش جراید و سینما و تلویزیون)، 348 (بخش نارضایتیهای عمومی) و 349 (بخش روابط عمومی) بوده است.
اجزاء اداره پنجم کل سوم شامل:
350 (دفتر اداره پنجم کل سوم)، 351 (بخش دکترین و آموزش و سازمان و وظایف و رهبران عملیات امنیت داخلی)، 352 (بخش سانسور و کنترل مطبوعات) و 353 (بخش منابع و مأموران و گروههای تعقیب و مراقبت) بوده است.
اجزاء اداره ششم کل سوم شامل:
360 (دفتر اداره ششم کل سوم)، 361 (بخش فیش)، 362 (بخش بایگانی) و 363 (بخش بررسی و تجزیه) بوده است.
4ـ اداره کل چهارم، حفاظت اسناد و مدارک دولتی، مأمورین و ساختمانهای ساواک و کنترل آنها.
5ـ اداره کل پنجم، کلیه امور فنی و تکنیکی ساواک.
6ـ اداره کل ششم، امور حسابداری، کارپردازی و موتوری
7ـ اداره کل هفتم، جمعآوری اطلاعات داخلی و خارجی، و تجزیه و تحلیل آنها.
8ـ اداره کل هشتم، کنترل اتباع بیگانه و سفارتخانههای خارجی.
9ـ اداره کل نهم، تحقیق و تهیه بیوگرافی افراد و شخصیتهای کشوری.
10ـ اداره کل آموزش، افزایش سطح تواناییهای فردی و سازمانی اعضا
11ـ اداره کل بهداری، ارائه خدمات پزشکی
فساد و دیکتاتوری محمدرضا شاه و وابستگی بی قید و شرط او به بیگانگان و ضدیت وی با احکام اسلام، فساد گسترده در بین خاندان پهلوی و درباریان و تبعیض و بیعدالتی، خفقان و سرکوبگری ساواک در کنار رواج روزافزون فسادهای مالی و اخلاقی حاکمان و رؤسا و کارکنان نظام سیاسی و اداری کشور و دستگاههای انتظامی و امنیتی همچون ساواک و بند و بستهای سیاسی... بر نفرت عمومی از رژیم شاه و این سازمان دامن زد و قیام مردم مسلمان به رهبری حضرت امام خمینی(ره) را به دنبال آورد.
با اوجگیری نهضت اسلامی امام خمینی (ره) در سال 1357، شاه به منظور انحراف افکار عمومی و به دست گرفتن ابتکار عمل، اقدام به انجام اقدامات تاکتیکی نظیر برکناری و بازداشت ارتشبد نصیری و انتصاب سپهبد ناصر مقدم به جای وی نمود، اما این اقدامات نتوانست حضرت امام (ره) و به تبع ایشان مردم ایران را بفریبد و سرانجام شاه مجبور شد تا «چشم و گوش» خود را فدای بقای سلطنتش نموده و در دی ماه 1357 ساواک را منحل اعلام نماید.
تیمور بختیار اولین رئیس ساواک
حسن پاکروان دومین رئیس ساواک
نعمتالله نصیری سومین رئیس ساواک
ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک
تعداد مشاهده: 9947