امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: عبرت‌ها چه بسیارند و عبرت‌گیری و پندپذیری چه اندک است. قصارالحکم، صفحه 118، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ما را در طول تاریخ و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولت‌مردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 416.

 

شرحی بر اسناد

حساسیت رژیم پهلوی به کتاب تحریرالوسیله امام خمینی(ره)


تاریخ انتشار: 31 شهريور 1398


تحریرالوسیله، مهم‌ترین رساله‌ی فتوایی امام خمینی(ره) در عبادات و معاملات به زبان عربی است. این کتاب جامع ابواب فقه به صورت غیراستدلالی است و اصطلاحات و نظریات دقیق فقهی در آن با عباراتی ساده بیان شده است. تحریرالوسیله حاشیه امام خمینی بر کتاب وسیله النجاه تألیف آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی است. وسیله النجاه خود حاشیه آیت‌الله اصفهانی بر ذخیره الصالحین تألیف آیت‌الله العظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی است. مرحوم آیت‌الله اصفهانی حواشی خود بر ذخیره الصالحین را در متن آن وارد کرد و با افزودن مسائل بسیاری آن را وسیله النجاه نامید. این کتاب اکثر ابواب فقهی و مسائل مبتلابه را با نظمی دقیق در بر دارد و در دو مجلد به چاپ رسیده است.

امام خمینی که وسیله النجاه را اثری مهم می‌دانست در دوران اقامت در قم بر آن حاشیه نگاشت. احترام نویسنده به مرجع وقت آیت‌الله العظمی سیدحسین بروجردی (متوفی 1340 ش) مانع از چاپ و انتشار این اثر شد، اما بعدها به طور جداگانه و چند بار نیز همراه با وسیله النجاه به چاپ رسید. تبعید امام خمینی به شهر بورسای ترکیه در 1343ش فرصتی فراهم آورد تا نویسنده آن طور که خود می‌فرماید از فراغت یازده ماهه اقامت اجباری در آن شهر برای وارد کردن حاشیه مذکور در متن وسیله النجاه استفاده کند. امام خمینی(ره) پس از تبعید از ترکیه به عراق و اقامت در نجف، مسائل مربوط به حج، نماز جمعه، دفاع، امر به معروف و نهی از منکر، قضا، شهادات، قصاص، دیات و نیز بسیاری از مسائل مبتلابه را که در دوران اقامت در قم تدریس کرده بود به تحریرالوسیله افزود. این اثر گذشته از مشتمل بودن بر نظریات امام خمینی دو تفاوت کلی با وسیله النجاه دارد. از یک سو برخی مسائل غیر مبتلابه آن حذف شده و از سوی دیگر مسائل مبتلابه زیادی بر آن افزوده شده است. هرچند آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی نیز مسائل مورد ابتلا را در کتاب خود مطرح کرده بود، اما امام خمینی آنها را بسط داد. در مجموع اضافات تحریرالوسیله نزدیک به یک سوم کل کتاب را در بر می‌گیرد. مسائل جدید تحریرالوسیله شامل مباحث: بیمه، سفته، سرقفلی، عملیات بانکی، بلیت بخت آزمایی، تلقیح مصنوعی، تشریح، پیوند اعضا، تغییر جنسیت، رادیو و تلویزیون و برخی مسائل متفرقه است که در آخر کتاب جای دارد.

این تغییرات صوری و محتوایی که در سراسر تحریرالوسیله مشهود است سبب برتری آن بر وسیله النجاه شده است. عواملی چون شهرت فقهی، ظلم‌ستیزی نویسنده، جامعیت کتاب، روانی متن آن و پاسخگویی به مسائل مورد نیاز موجب شد که مقلدان عرب زبان چاپ و تکثیر تحریرالوسیله را درخواست کنند. در پاسخ به این تقاضا به دستور نویسنده کتاب تلخیص شد و با عنوان زبده الاحکام در دسترس عموم قرار گرفت. پس از گذشت مدتی از انتشار زبده الاحکام، تحریرالوسیله برای اولین بار در نجف چاپ شد ولی به کار بردن لقب زعیم حوزه‌های علمیه در پشت جلد آن موجب شد که نویسنده با انتشار آن مخالفت کند؛ تا اینکه این لقب را برداشتند و ایشان با توزیع کتاب موافقت کرد.

ممانعت حکومت پهلوی از انتشار آثار امام خمینی موجب شد که تحریرالوسیله بارها در ایران با عناوینی چون کتاب الفقه و وسیله النجاه چاپ و توزیع شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی قضات دادگستری برای رفع خلأ قانونی از تحریرالوسیله به عنوان متمم قانون استفاده می‌کردند که با قانونی شدن استفاده از آرای مشهور فقها و توسعه نطاق مرجعیت امام خمینی(ره) و انطباق اکثر آرای او با آرای مشهور فقها، این کتاب در دادگاه‌ها و محافل علمی مورد توجه و مراجعه‌ی بیشتری قرار گرفت.

تحریرالوسیله چندین ترجمه و شرح دارد که مهم‌ترین آن‌ها بدین قرار است: ترجمه فارسی محمدباقر موسوی همدانی در چهار جلد، ترجمه فارسی علی اسلامی و قاضی‌ زاده زیر نظر آیت‌الله محمد مؤمن قمی و حسن طاهری خرم آبادی در چهار جلد، ترجمه فارسی بخش‌هایی از تحریرالوسیله به قلم عبدالکریم بی آزار شیرازی با اضافات در چهار جلد، شرح آیت‌الله محمدفاضل لنکرانی به نام تفصیل الشریعه فی شرح تحریرالوسیله که مبسوط‌ترین شرح آن بوده و تاکنون چهارده جلد آن منتشر شده است. بنا به گفته شارح  بخشی از این شرح نیز در دوره تبعید وی نوشته شده است. شرح آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی به نام انوارالفقاهه که بخش حدود و تعزیرات و دیات آن به پایان رسیده است، شرح شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی به نام مستند تحریرالوسیله در دو جلد، شرح احمد مطهری ساوجی به نام مستند تحریرالوسیله در شش جلد و شرح‌هایی از فقها و مراجع دیگر.[1]

رژیم پهلوی به برخی از بخش‌های مطرح شده در تحریرالوسیله به شدت حساس بود که از جمله آن می‌توان به مسئله امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد. حضرت امام در این بخش مسائلی چون بدعت و وظیفه علمای مسلمان در برابر آن، وظیفه مسلمین در مقابل ستم حکومت و ستمکار، ورود طلاب به مدارس دولتی و مؤسسات دینی که به دست دولت ظالم بنا گردیده است، پرداخته و احکام آن را طبق فتوای خویش بیان فرموده است.

سه برگ سند زیر گوشه‌ای از این حساسیت و قسمتی از احکام امر به معروف و نهی از منکر را نشان می‌دهد.

******

به: 316                                                             تاریخ: 19 / 2 / 47

از: 20ه‍                                                       شماره: 5272 / 20 ه‍ 3

موضوع : کتاب تحریرالوسیله

عطف : 10522 / 316 ـ 3 / 2 / 47

نسبت به موارد خواسته شده تحقیق شد نتیجه به شرح زیر اعلام مى‌گردد:

1ـ کتاب تحریرالوسیله جهت سیدمحمود طالقانى و سیدمحمدرضا سعیدى به وسیله مسافرینى که به عراق رفت ‌و آمد مى‌نمایند ارسال گردیده که در مورد شناسایى این افراد تحقیقات ادامه دارد و در صورت حصول نتیجه مراتب اعلام خواهد شد.

2ـ دو برگ ترجمه قسمتى از کتاب مزبور به پیوست ایفاد مى‌گردد.

3ـ در این مورد به گزارش عملیاتى خبر مذکور توجه شود.

4ـ اعمال و رفتار محمدرضا سعیدى تا حدود امکان تحت نظر قرار دارد.

 

ترجمه صفحه 454 تحریرالوسیله

 

     مسئله 7 : هرگاه بدعتى در اسلام واقع شود و سکوت علماء دینى و رؤسا باعث بى‌احترامى نسبت به اسلام و موجب ضعف اعتماد مسلمانان گردد واجب است علما با هر وسیله‌اى که ممکن باشد منکر بدعت شوند خواه این عمل در جلوگیرى از فساد مؤثر باشد یا نه. همین طور است اگر سکوت ایشان باعث ایجاد بدعت گردد و در این مورد ملاحظه ضرر نمى‌شود و باید ملاحظه اهمیت موضوع بشود.

مسئله 8 : هرگاه سکوت علماء باعث شود که معروفى به صورت منکر و منکرى به صورت معروف درآید واجب است علما علم خود را آشکار نمایند و سکوت جایز نیست اگر چه معلوم باشد که عمل ایشان اثرى در جلوگیرى فاعل ندارد و در این مورد ملاحظه ضرر نمى‌شود.

مسئله 9 : هرگاه سکوت علماء موجب تقویت ظالم‌ها و یا تائید ستمکارى گردد سکوت حرام است و اظهار مخالفت واجب است اگر چه تأثیرى در رفع ظلم ظالم نداشته باشد.

مسئله 10 : هرگاه سکوت دانشمندان دینى باعث جرئت ستمکار و ایجاد بدعت بدست او گردد و موجب شود که ستمکار سایر محرمات را انجام بدهد واجب است مخالفت با او اگر چه این مخالفت تأثیرى در رفع حرامى که مرتکب آن شده‌اند نداشته باشد.

مسئله 11 : هرگاه سکوت علما دین باعث سوءظن همکارى با ظالم شود براى جلوگیرى از عار و ننگ باید اظهار مخالفت کند اگر چه تأثیرى در رفع ظلم نداشته باشد.

مسئله 12 : هرگاه ورود بعضى از علماء در کارهاى دولتى موجب شود که یک یا چند واجب انجام شود یا جلو یک یا چند حرام گرفته شود در صورتى که عمل او باعث هتک احترام علما و تضعیف عقاید ضعفا نشود باید وارد گردد مگر این که این کار از شخص معینى برآید که در این صورت فقط همان شخص باید وارد گردد.

مسئله 13 : ورود طلاب دینى در مدارسى که دولت تأسیس کرده است مانند مدارس قدیمیه که فعلاً دولت قبضه نموده است و به نام مدرسه دینى خوانده مى‌شود جایز نیست و جایز نیست حقوقى که دولت مى‌دهد و به نام شهریه به طلاب داده مى‌شود، گرفته شود خواه از بودجه عمومى اوقاف حقوق داده بشود و یا از موقوفات خود مدرسه‌اى که طلبه دارد داده بشود و یا از محل دیگرى حقوق پرداخت گردد. زیرا در این کار مفسده بزرگى براى اسلام است و بیم آن مى‌رود که به اسلام ضرر وارد آید.

مسئله 14 : براى آقایان علما و پیشنمازها جایز نیست که تصدى مدارسى که به دست دولت اداره مى‌شود قبول نمایند خواه حقوق از بودجه مشترک اوقاف داده بشود و یا از حقوق موقوفه خود همان مدرسه داده بشود یا از بودجه دولت و غیره پرداخت گردد. زیرا مفسده بزرگى براى حوزه‌هاى علمیه در آینده نزدیک پیش‌بینى مى‌شود.

15 : طلاب علوم دینى نباید در مدارسى که به دست بعضى از کسانى که به لباس روحانى هستند و از طرف دولت ظالم یا به اشاره او اداره مى‌شود وارد شوند خواه برنامه از طرف دولت تعیین شود یا از طرف همان شخص روحانى تعیین گردد و برنامه هم دینى باشد زیرا این عمل مفسده بزرگى براى اسلام و حوزه‌هاى دینى دارد که پناه به خدا.

16 : اگر قرائنى باشد که مؤسسه‌اى از مؤسسات دینى تأسیس آن به دست دولت ظالم است یا بودجه آن را دولت و لو به چند واسطه پرداخت مى‌کند جایز نیست که شخص عالم دینى متصدى آن بشود و نباید طلاب وارد آن مؤسسه بشوند و حقوق آن را نباید دریافت نمایند بلکه اگر احتمال قابل توجه داده بشود که مدرسه‌اى به این حال است باید از آن دور بشود زیرا مورد احتمال مسئله مهم شرعى است که باید احتیاط لازم بشود.

مسئله 17 : کسانى که در مؤسسات مذکور وارد مى‌شوند محکوم به عدم عدالت هستند و جایز نیست مسلمانان با آنان نماز جماعت بخوانند و یا در طلاق ایشان شاهد بگیرند و در امورى که شرعاً عدالت شرط است نباید از این گونه افراد استفاده نمایند.

مسئله 18 : تا مادامى که این گونه افراد از مؤسسات مذکور خارج نشده و توجه نکرده‌اند نباید به ایشان از سهم مقدس امام علیه‌السلام و سهم سادات چیزى داده شود.

مسئله 19 : عذرهایى که بعضى از افراد براى تصدى مدارسى که نام برده شد مى‌آورند قابل قبول نیست اگر چه این گونه عذرها نزد بعضى از کسانى که غافل از حقایق هستند مورد قبول واقع گردد. یعنى هیچ‌گونه عذرى قابل قبول نیست.

 

پی‌نوشت:


[1] . علی محمد حکیمیان، دانشنامه جهان اسلام، با تلخیص.



منبع: یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، جلد دوم، صفحه 239 تا 242، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1382.
 

تعداد مشاهده: 2651

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.