امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

شرحی بر اسناد

علی‌اکبر صفی‌پور مدیر مجله امید ایران


تاریخ انتشار: 01 دي 1399


داستان مطبوعات در عصر پهلوی و شخصیت مدیران و گردانندگان آن از نکات مهم و قابل توجه در تاریخ معاصر است. مطبوعاتی کاملاً غرب زده، وابسته به بیگانگان، دربار و اهرُم‌های قدرت، مروج زشتی‌ها و مُنکَرات، متملق و چاپلوس و دور افتاده از مردم و مدیرانی که صرفاً در پی کسب پول، مقام، شهرت و شهوت بودند و با رانت‌های مختلف و زد و بندهای متفاوت به مقاصد خود دست می‌یافتند.

یکی از این افراد مدیر مجله امید ایران به نام علی‌اکبر صفی‌پور بود. او فرزند ابوالفضل و در سال 1299ﻫ ش در نهاوند به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان بدر نهاوند و دبیرستان را در شهرهای نهاوند، همدان و کرمانشاه سپری کرد. وی که در دبیرستان نظام نیز تحصیل کرده و سپس استعفا داده بود، از دانشکده حقوق، لیسانس گرفت. صفیپور یک دوره روزنامه‌نگاری را نیز در دانشگاه تهران طی کرد. در زمان سپهبد رزم‌آرا در دخانیات شاغل بود و با وی همکاری نزدیک داشت و محرم اسرار او بود و با همین ارتباط پس از سردبیری مجله بدیع و نویسندگی در مجله خواندنیها، امتیاز مجله امید ایران را در سال 1328 اخذ کرد. در جریانات سال 1332 مقالات مجله وی گرایش کمونیستی یافت و به همین دلیل توقیف شد. در سال 1335 از طرف وابسته مطبوعاتی سفارت شوروی در ایران برای سفر یک ماهه به آن کشور دعوت شد. در سال 1339 به عضویت حزب ملیون در آمد و در اردیبهشت سال 1340 طی نامهای به نعمتالله نصیری که در آن زمان ریاست شهربانی کل کشور را بر عهده داشت، خود را «فردی نویسنده که جز خدا و شاه پشتیبانی ندارد»، معرفی کرد و از او تقاضا نمود «در انتخابات مجلس شورای ملی در مقابل ظفرالسلطان از او حمایت کند» تا با راهیابی به مجلس «قلم به دست گرفته، در مدح دستگاه قلم‌فرسایی و انجام وظیفه نماید.» صفی‌پور که مجلة خود را تریبون سوء استفادههای خود قرار داده بود، در قبال عدم تمکین مسئولین محلی و غیرمحلی از تقاضاهای وی، مجله را صحنه تهمت و دروغ پراکنی و جوسازی علیه آن‌ها میکرد که از آن جمله می‌توان به:

حمله به مسئولین بانک کارگران در آذر ماه سال 1340 به علت عدم موافقت با وام درخواستی و حمله به فرماندار نهاوند در بهمن ماه سال 1340 به علت عدم انتخاب وی به عنوان شهردار، اشاره کرد.

علی اکبر صفیپور در سال 1342 با زد و بندهایی به نمایندگی نهاوند در مجلس شورای ملی منصوب شد و بعد از حزب مردم به عضویت حزب ایران نوین در آمد. در سال 1345 در عزل و نصب مقامات دولتیِ حوزۀ انتخابی خود به حدی دخالت کرد که شایع شد مشارالیه از راه فروش این مقامات ثروت کلانی به دست آورده است.

او یکی از مروجین ابتذال در مجلة امید ایران بود و در سلسله نوشته‌هایی با عنوان دنیای هرزگان، به اشاعه زننده‌ترین مسائل غیر اخلاقی مشغول بود. او در شمارة بهمن ماه سال 1345 تصاویری را انتشار داد که به علت شباهت یکی از تصاویر با محمدرضا پهلوی، باعث نارضایتی شاه شد و صفی‌پور برای جبران این مسئله در نطق قبل از دستور مورخة 25 / 11 / 45 به تعریف و تمجید از شاه و خدمات وی پرداخت و با دادن رشوه به خبرنگاران به چاپ خبر آن مبادرت کرد و در همان ایام مراسم نیایش برای شاه را در مسجد جوانان نهاوند ترتیب داد.

صفی‌پور که با منوچهر اقبال، رابطه‌ نزدیکی داشت و به همراه او، بنابر دعوت شرکت پان آمریکن به آمریکا سفر کرده بود، از طریق وی مورد شفاعت قرار گرفت و مسئله منتفی شد. در سال 1346 به عنوان دبیر کمیته و عضو هیئت امنای دانشگاه صنعتی انتخاب شد. او همچنین عضویت باشگاه شاهنشاهی را داشت و دبیر کمیته جشنهای تاجگذاری در شهرستانها بود. صفی‌پور عضو انجمن برادری جهانی که از تشکیلات فراماسونری بود عضویت داشت.

صفی‌پور به علت این که به عضویت شورای مرکزی حزب ایران نوین انتخاب نشده بود، با «دنیس راس» سفیر انگلیس در ایران تماس گرفت و با وی تبادل نظر نمود.

در ارزیابیهای ساواک وی فردی علاقه‌مند به اساس رژیم و کشور، طرفدار غرب، نویسنده، زرنگ، اهل زد و بند، غیر قابل اعتماد و اهل سیگار و مشروب معرفی شده است. علی اکبر صفیپور با نام مستعار صفائی با ساواک همکاری داشته است. و اما مجله سیاسی- اجتماعی امید ایران دو دورة انتشار یافت. دورة اول انتشار آن با صاحب امتیازی و مدیر مسئولی علی اکبر صفیپور و سردبیری امیرناصر خدایار، مهدی فشنگچی و حسین سرفراز در سال 1328 شروع به نشر کرد و تا سال 1353 در تهران به طور هفتگی چاپ میشد و در سال 1330 با استفاده از امتیاز آن هفته‌نامه ورزشی منتشر میشد و در ضمن سالنامه هم منتشر می‌کرد. دورة دوم انتشار آن در سال 1357 شروع شد و همچون دورة قبلی یک مجله سیاسی، اجتماعی و انتقادی بود. در این دوره صاحب امتیاز آن علی‌اکبر صفی‌پور، مدیر مسئول آن مهدی فشنگچی و علی‌اکبر صفیپور و سردبیر علیرضا نوری زاده بود. این نشریه در دوران دولت شاپور بختیار مدافع وی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از جریان سلطنت‌طلبان دفاع می‌نمود. در اواخر 1359 نوری‌زاده به انگلیس پناهنده شد و در خدمت رادیو بی‌بی‌سی  و رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب قرار گرفت.

سند زیر گوشه‌ای از اقدامات صفی‌پور در دوران نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مدیریت مجله امید ایران است.

این مرکز اسناد ساواکِ مجله امید ایران را تحت عنوان: مطبوعات عصر پهلوی، مجله امید ایران در سال 1383 در 463 صفحه منتشر نموده است و در همین سایت در بخش کتاب‌های دیجیتال مرکز بررسی اسناد تاریخی نیز قابل دسترسی است.

*****

 

از: 20 / 7 / م                                                                       تاریخ: 20 / 11 / 1345

به: 324                                                                       شماره: 28458 / 20 / 7 /  م

 

موضوع: علی‌اکبر صفی‌پور نماینده مجلس شواری ملی و مدیر مجله امید ایران

روز سه‌شنبه مورخه 25 / 11 / 45 علی‌اکبر صفی‌پور نماینده مجلس در جلسه علنی مجلس پس از اینکه مطالبی پیرامون بازگشت شاهنشاه آریامهر ایراد نمود حملاتی به جمال عبدالناصر کرد و سپس به لژ مطبوعات آمد و از خبرنگاران اطلاعات و کیهان درخواست نمود سخنان او را به صورت آگهی چاپ کنند و گفت پول آن را می‌دهم و آنها هم گفتند ما با متصدیان روزنامه صحبت می‌کنیم و بعد از نیم ساعت دکتر مصطفی الموتی نیز برای توصیه چاپ سخنان صفی‌پور به لژ مطبوعات مجلس آمد و او هم در این مورد از مخبرین خواهش و تمنا کرد و دکتر مبین نماینده دیگر مجلس می‌گفت این روزها آقا صفی‌پور به کلی خود را باخته است و صحبتی هم که امروز در مجلس کرد به خاطر جبران مافات بود ولی گمان نمی‌کنم این حرف‌ها دیگر اثری داشته باشد زیرا تیری که از کمان رفت دیگر برنمی‌گردد. دکتر مبین اضافه کرد من تعجب می‌کنم که چرا تیمسار سپهبد نصیری از این مردِ (منظور صفی‌پور است) بد سابقه حمایت می‌کند و لابد در زمان مصدق که علیه دربار مرتب مقاله می‌نوشت مأمور دستگاه‌های دولتی بوده و الا غیر ممکن است کسی را با این سوابق اگر مأمور نبوده باشد امتیاز روزنامه بدهند و یا نماینده مجلس بشود و مسلماً مأمور سازمان است؛ زیرا چگونه یک دانش‌آموز و یا دانشجو که در زمان تحصیل مثلاً در یک دمونستراسیون سیاسی شرکت کرد و یا گردش دسته‌جمعی رفته‌اند به استناد همین از همه گونه مزایای استخدامی و غیره محرومش می‌کنند ولی این آقا [با] کلیه اعمال خائنانه‌اش حالیه وکیل و روزنامه‌نویس است.

امامعلی حبیبی[1] ضمن بحث درباره عکسی که صفی‌پور به طور موهن از شاهنشاه در مجله امید ایران چاپ کرده و سر و صدا تولید نموده می‌گفت: می‌گویند در نواحی سوئیس قمارخانه‌ای به نام مونت کارلو که جای قماربازان پولدار و سرشناس است و گویا مجله امید ایران عکسی از عده‌ای که در آنجا بود‌ه‌اند چاپ کرده و یکی از آن‌ها را به علامت ضربدر که شبیه به اعلیحضرت بوده مشخص کرده و نقل از مجله فیگارو می‌باشد و در بالای آن عکس نوشته‌اند دنیای هرزگان یا هوسبازان و از همان روز انتشار مقداری از مجله امید ایران را جمع‌آوری و سردبیرش را هم به نام افراسیابی توقیف کرده‌اند و حالا قرار است امتیاز امید ایران باطل شود.

حبیبی اضافه می‌نمود وقتی امروز صفی‌پور رفت پشت ویترین تریبون که حرف بزند گفتم بچه‌ها هیچی نگویید یارو می‌خواهد عذر تقصیر بخواهد و خود را با این حرف‌ها تبرئه کند.

حبیبی افزود که این صفی‌پور گذشته بدی دارد در زمان مصدق و قبل از 28 مرداد در امید ایران به خاندان سلطنت زیاد فحاشی کرده و مردم تعجب می‌کنند که چرا مجازات نشده است.

توضیح منبع: شایع است با روابط صمیمانه و نزدیکی که احمد نفیسی شهردار سابق تهران با صفی‌پور دارد این عکس را مشارالیه در اختیار صفی‌پور گذاشته که چاپ شود و مقداری از مجله را قبلاً برای دوستان و دانشجویان ایرانی مقیم ممالک اروپا و آمریکا فرستاده‌اند.

ضمناً صفی‌پور دارای سابقه سیاسی روشنی نیست و برای شناسایی بیشتر وی یک شماره از روزنامه امید ایران به تاریخ پنجشنبه 16 مرداد ماه سال 1321 که در آن علنی به مقام شامخ سلطنت اهانت نموده به پیوست تقدیم می‌گردد و اضافه می‌نماید که عین این روزنامه در تیر ماه سال 1341 به سرهنگ امجدی[2] مدیر کل وقت اداره سوم ساواک تسلیم شده است.

توضیح و نظریه 20 / 7 / م: علی اکبر صفی‌پور بین نمایندگان مجلس شورای ملی نیز دارای وجهه خوبی نیست و دادن امتیاز مجله مشارالیه و انتخاب وی به نمایندگی مجلس با چنین سوابقی موجب دلسردی افراد شاهدوست و وطن‌پرست می‌شود.

رونوشت برابر اصل است.

اصل در پرونده علی اکبر صفی‌پور و رونوشت در پرونده دکتر مصطفی الموتی به کلاسه الف - ل – 5 بایگانی شود. 7 / 11 / 45

 

 

پی‎نوشت‌ها:


[1] . امامعلى حبیبى در سال 1310 ﻫ ش در قریه زیکلاى بخش گنج‌افروز بابل به دنیا آمد و تا 18 سالگى در همان قریه به کشاورزى اشتغال داشت. وى تحصیلات ابتدایى را در بابل به پایان رسانید ولی دوران متوسطه را تا سال دوم بیشتر ادامه نداد. سپس در کارخانجات نساجى به خدمت مشغول شد. وى علاوه بر کار در کارخانجات نساجى به ورزش نیز پرداخت و در رشته کشتى قهرمان ایران و جهان شد. حبیبی در فیلم‌هایى چون «آدم و حوا» و «جهنم سفید» نیز ایفای نقش کرده است. او بعدها به سمت مشاور عالى فدراسیون کشتى و مسئول کشتى منطقه شمال کشور انتخاب شد و در دوره 21 مجلس شوراى ملى به نمایندگی شهر بابل رسید.

(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)

[2] . سرتیپ مصطفى امجدى، فرزند سیف‌الدین، در سال 1298 ﻫ ش در خوی به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده افسری شد و در مهر 1319 با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل گردید. مشاغل وی در ارتش عبارت بود از: رئیس رکن 2 ستاد لشکر گارد، فرمانده گردان توپخانه، مدیر کل اداره چهارم ساواک، مدیر کل اداره سوم ساواک، ریاست تربیت بدنی و معاونت نخست‌وزیری و عضویت در مجلس سنا. امجدی هنگامی که مدیرکل اداره کل سوم ساواک بود ارتباط بسیار نزدیکى با تیمور بختیار داشت و در تخلفات و جنایات دوران بختیار سهیم بود. به گفته فردوست: «ساواک در واقع بختیار بود. علوى کیا و دو برادر امجدى (سرلشگر امجدى و سرتیپ مصطفى امجدى) کل این تشکیلات بازیچه امجدى‌ها بود که به نفع بختیار کار مى‌کردند.»

پس از واقعه 15 خرداد 1342، به دلیل اینکه ساواک و على‌الخصوص اداره کل سوم نتوانسته بود اطلاعات و پیش‌بینى دقیقی از وقوع حادثه داشته باشد، محمدرضا دستور برکنارى امجدى را صادر کرد و مقدم جایگزین وى گردید. فردوست در این زمینه مى‌گوید: «حدود ساعت 8 شب 15 خرداد 42 در ملاقاتى که من و اویسى با محمدرضا داشتیم، دستور برکنارى امجدى را داد و من فرداى آن روز وى را برکنار کرده و مقدم را جایگزین او نمودم ولى به امجدى قول دادم که پس از گذشت چند ماه در محل دیگرى شغل مناسبى برایش پیدا خواهم کرد. او تشکر کرد و من نیز به وعده خود وفا کردم و مدتى بعد ترتیبى دادم که رئیس یکى از مناطق سه‌گانه شیلات شمال شود. از شغل جدید خود بسیار راضى بود و سال‌ها تا زمانى که خواست، در این شغل ماند و بسیار ثروتمند هم شد.» وی عضو باشگاه ورزشی شاهنشاهی بود و به پاس خدماتش به رژیم نشان‌های افتخار درجه 3، لیاقت درجه 1، دانش4، کوشش 3 و رستاخیز 3 را دریافت کرد. امجدی عضو حزب رستاخیز بود. وی در سال 1375 درگذشت. (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات حسین فردوست، ج اول، تهران، انتشارات اطلاعات، 1386.)



علی اکبر صفی پور- مدیر مجله امید ایران



علی اکبر صفی پور- مدیر مجله امید ایران


علی اکبر صفی پور- مدیر مجله امید ایران


علی اکبر صفی پور- مدیر مجله امید ایران


حاجیعلی رزم آرا نخست وزیر دوران پهلوی و از حامیان صفی پور جهت اخذ امتیاز مجله امید ایران


تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران و رئیس ساواک و از دوستان و حامیان صفی پور و مجله امید ایران


امیرعباس هویدا- نخست وزیر از دوستان نزدیک صفی پور


امیرعباس هویدا- نخست وزیر از دوستان نزدیک صفی پور


صفی‌پور نفر سوم از سمت راست


احمد نفیسی شهردار تهران از دوستان صفی پور

منبع: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مصطفی الموتی‌نیا، چاپ اول، سال 1394، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 40، 146 تا 148.
 

تعداد مشاهده: 4432

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.