امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: هرکس عبرت‌گیریش بیشتر باشد خطا و لغزش او کمتر خواهد بود. غررالحکم، جلد 2، صفحه 631، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 21، ص 275.

 

شرحی بر اسناد

صلواتی ماندگار به یاد امام خمینی(ره) در مسجد اعظم قم توسط محسن خیاطان(خاتم) در سال 1345


تاریخ انتشار: 31 فروردين 1400


ذکر صلوات در مجالس عمومی در مساجد، تکیه‌ها و هیئت‌ها از سنت‌های پسندیده مسلمین و شیعیان است. صلوات بر پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و اهل بیت پاکش(ع)، اجرای فرمان خداوند در قرآن کریم بر سفارش بر سلام و تحیت بر آن حضرت(ص) و حفظ شعائر دین است و بسان پرچمی بلند و استوار در میان همه مسلمانان ارج و قرب داشته و از این شعار حفظ و نگهداری می‌نمایند. همانگونه که صلوات پیوستگی مسلمین به اسلام و پیامبر و اهل بیت آن حضرت(ص) را نشان داده و روشن می‌سازد؛ از سوی دیگر این شعار بیزاری و دوری از دشمنان دین اسلام را فریاد می‌نماید. در حقیقت صلوات، کلام جامع و کوتاهی است که در قالب دعا، صلوات‌گو را تسلیم و فرمانبردار در مقابل خدا، نبی و دین؛ و استوار، مقاوم، دوری و اجتناب کننده از مخالفین و معاندین دین معرفی می‌نماید. با شروع نهضت امام خمینی(ره) و سپس تبعید ایشان به ترکیه و عراق در سال 1343 و 1344، و ایجاد جو خفقان و ترس در بین دوستداران ایشان، صلوات به سان سلاحی ساده ولی برنده در دست مسلمین و بر سر رژیم ظالم، وابسته و دیکتاتور پهلوی فرود می‌آمد و قرین شدن آن با نام امام خمینی، پیام روشنی به عوامل و سردمداران رژیم ارسال می‌کرد و آن این که: امام خمینی پرچمدار اسلام ناب محمدی(ص) است و همانند اجداد پاکش علیه ظالمین و مستکبرین به پا خاسته و ما صلوات‌گویان پیرو ایشان هستیم و از ایشان دفاع نموده و در مقابل دشمنان وی خواهیم ایستاد. صلوات‌گویی به یاد امام خمینی در مجالس مختلف و در نقاط مختلف کشور از سوی تعدادی از افراد شجاع پیوسته صورت می‌پذیرفت و معمولاً مورد گزارش و تعقیب ساواک قرار می‌گرفت. یکی از این صلوات‌های تاریخی، صلواتی است که توسط آقای محسن خیاطان(خاتم) در مسجد اعظم قم در بهمن سال 1345 در حضور جمع کثیری از علماء، طلاب و مردم صورت گرفت و مورد گزارش و تعقیب مأمورین ساواک نیز واقع گشت. در اینجا توجه خوانندگان را به اسناد زیر و معرفی کوتاه از آقای محسن خیاطان جلب می‌کنیم.

آقای محسن خیاطان معروف به خاتم، فرزند حسین، در سال 1318 متولد شد. وی که دارای طبع شعر بود، در محافل مذهبی و هیئت‌ها ضمن سرودن اشعار و خواندن آن به حمایت از نهضت امام خمینی(ره) می‌پرداخت. در همین رابطه در دوم فروردین سال 1346 با سازماندهی برخی از جوانان مذهبی اقدام به تشکیل هیئتی به نام «هیئت اتحاد اسلامی حسینی» نمود. اعضای هیئت ضمن پرداختن به امور مذهبی با چاپ تراکت و اعلامیه در حمایت از نهضت امام با رژیم مقابله می‌کردند. ساواک پس از اطلاع از تشکیل چنین هیئتی افراد مؤثر آن، از جمله خیاطان را دستگیر نمود. وی بنا به حکم اداره دادرسی ارتش به جرم اقدام علیه امنیت کشور به یک سال حبس محکوم گشت.

در گردش کار تهیه شده توسط ساواک چنین آمده است: «بنا به اطلاع واصله عده ای از جوانان بازاری به سرپرستی شخصی به نام محسن خیاطان معروف به خاتم جلسات بسیار مخفیانه‌ای به طور هفتگی و هر هفته در یکی از مساجد تشکیل می‌دهند. در اولین جلسه به وسیله گوینده جلسه اظهار شده است که: هدف از تشکیل این اتحادیه تعقیب اقداماتی است که با شلیک گلوله محمد بخارایی[1] متوقف مانده بود و سپس همگی سوگند یاد نمودند که به یکدیگر خیانت نکنند.

محسن خیاطان پس از طی دوران محکومیتش در زندان‌های قزل قلعه و شهربانی در مورخه 29 /1 /47 آزاد شد.[3] در سال 1392 از زحمت‌های محسن خیاطان در فرهنگ‌سرای تهران تجلیل شد.

آقای خیاطان در قسمت‌هایی از مصاحبه خود در سال 1392، می‌گوید: «من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و عشق به اهل‌بیت از همان دوران در من شکل گرفت و این شاید سرآغازی بود برای ورود من به شعر آیینی...

[تخلص خاتم] این تخلص را صابر همدانی به من داد؛ او و صغیراصفهانی از متدین‌ترین شاعران آن زمان ایران بودند. در 10 سالگی شعری برای میلاد حضرت محمد(ص) خواندم و آقای صابر همدانی، استادم، این لقب را به من دادند... خاطرم هست بسیاری از بزرگان از جمله آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله جعفری، برهان و علی غیوری در روزنامه درگذشت مادر من را تسلیت گفتند...[سند آن در زیر آمده است] در دوران محمدرضا شاه در خانه ملک‌پور مراسم شعرخوانی داشتیم. خاطرم هست در یکی از این جلسات که مصادف با 13 رجب و 4 آبان تولد شاه شده بود،[سال 1345]، بسیاری از شعرا در مدح محمدرضا شاه شعرسرایی کردند. نوبت من که شد شروع کردم به شعرخوانی برای حضرت علی(ع):

پیوسته به ذکر یا علی باید بود                    روشن به ولای آن ولی باید بود

بعد از خواندن این شعر من را بیرون انداختند...

یک بار که ساواک من را گرفته بود، آن‌ها خبر مرگ من را به مادرم دادند... آن‌ها با این کار می‌خواستند خانواده من را بشکنند. این خبر در حالی اعلام شد که من فقط بیهوش شده بودم...»[2]

*****

 

از: 20 ه‍ 3                                                                                تاریخ: 26/ 11/ 1345

به: 316                                                                                شماره: 26742/ 20/‍ ه‍ 3

 

موضوع: اظهارات محسن خاتم

    محسن خاتم در تاریخ 22 /11/ 1345 اظهار داشت: روز گذشته به منظور شرکت در مراسم چهلمین روز درگذشت خندق‌آبادی که در قم برگزار گردید به اتفاق محمد خوانساری سرباز وظیفه به قم رفتیم. این مجلس از ساعت 1500 در مسجد اعظم تشکیل و جمعیت زیادی از روحانیون در آن شرکت کرده بودند در این موقع آیت‌الله شریعتمداری به ختم وارد و یکی از میان جمعیت از مردم خواست که برایش صلوات بفرستند. بعضی صلوات فرستادند و بعضی هم نفرستادند. وقتی سخنرانی تمام شد شخصی فریاد زد:

 «برای سلامتی آن کس که دوستش دارید صلوات»

مردم صلوات فرستادند. خاتم اظهار داشت: من دستم را روی شانه آن شخص که درخواست صلوات کرده بود زدم و گفتم صلوات فرستادن را یاد بگیر این‌طور شعار می‌دهند.

سپس با صدای محکم گفتم:

 «برای سلامتی مرجع عالیقدر زعیم مجاهد یعنی حضرت آیت‌الله العظمی خمینی همه با هم و بدون تکبر صلوات.»

 ناگهان جمعیت چنان صلواتی فرستادند که رنگ از روی شریعتمداری پرید. ضمناً محمد خوانساری نیز تمام گفته‌های محسن خاتم را تأیید و اضافه نمود: همه به خاتم احسنت احسنت گفتند و آقای شیرازی (ارفع) که چندی قبل به مناسبت شهادت حضرت صادق در مسجد جامع سخنرانی نمود؛ تصور می‌رود این مجلس یادبود نیز از طرف وی تشکیل شده باشد؛ به مناسبت شرکت در این مجلس از ما تشکر نمود.

ملاحظات: هرگونه اقدام مستقیم موجب شناسایی منبع خواهد شد.

به استحضار آقای صابری برسد. صالحی

در پرونده ش – ر – 228 بایگانی شود. 7 /12

 

 *****

شماره: 5162 /63 /601                                                                   تاریخ: 9/ 2/ 1346

 

بولتن ویژه درباره: دستگیری 12 نفر از متعصبین مذهبی طرفدار خمینی

این بولتن شامل 5 برگ است.

طی چند ماه اخیر گزارشاتی به ساواک واصل [شد] مبنی بر این که گروهی از جوانان متعصب مذهبی طرفدار خمینی با تشکیل جلساتی در پوشش مذهب، ضمن تفسیر وقایع سیاسی روز تصمیماتی در زمینه تحریک افکار عمومی علیه وضع موجود کشور، تخطئه اقدامات اصلاحی دولت و تشویق مردم به تبعیت از روحانیون مخالف به ویژه خمینی اتخاذ نموده تا در صورت توفیق به مرحله اجراء درآوردند.

نظر به این که ادامه فعالیت این گروه به مصلحت نبود، لذا در تاریخ 1 /2 /46 ابتدا هفت نفر از اعضاء این گروه دستگیر و ضمن تحقیقات معموله پنج نفر دیگر که اقدامات خلاف مصالح عالیه کشور نموده بودند بازداشت [شدند] که اینک نتیجه تحقیقات معموله از دستگیرشدگان را به شرح زیر به عرض می‌رساند:

 1ـ هدف این گروه تشکیل هسته‌هایی از جوانان متعصب مذهبی به منظور بازگشت خمینی و پشتیبانی از نیات وی و هم‌چنین اشاعه یک سلسله شایعات و تبلیغات مضر علیه مصالح کشور، تهیه و توزیع نشریات مضره و گسترش فعالیت و آماده نمودن افراد جهت مبارزات در زمینه نیات خود بوده است.

2ـ این گروه قریب سه ماه است که شروع به فعالیت نموده.

3ـ جلسات گروه هفتگی و به طور سیار در بعضی از مساجد تهران از جمله مسجد جامع و مسجد موسی بن‌جعفر تشکیل می‌شده است.

4ـ گروه مزبور که تحت عنوان هیئت مذهبی فعالیت می‌نموده دارای ده نفر عضو بوده و در نظر داشته‌اند پس از گسترش فعالیت هر یک از اعضاء هسته دیگری تشکیل و اداره نماید که تاکنون موفق به تشکیل چنین هسته‌هایی نشده‌اند.

5ـ اعضاء این گروه بعضاً با شیخ غلامحسین جعفری پیش‌نماز مسجد جامع تماس می‌گرفته‌اند که نامبرده نیز قبلاً بازداشت شده است ولی از نتیجه تحقیقات معموله تاکنون قرائنی به دست نیامده که این عده با روحانیون مخالف سرشناس ارتباط و تماس داشته باشند و یا به دستور و تحریک این قبیل روحانیون اعمالی انجام داده باشند.

تنها یکی از افراد این گروه به نام حسن حسین‌زاده موحد[3] شغل محصل طی نامه‌ای که جهت‌ آیت‌الله میلانی به مشهد ارسال داشته، نظر نامبرده را نسبت به سؤال زیر استفسار نموده است.

«روایت است که رسول اکرم(ص) اجازه فرموده‌اند که مردم مسلمان به صورت دشمنان اسلام در آیند و داخل اجتماع آن‌ها بروند و نقشه‌های شوم آن‌ها را فهمیده‌ و به مسلمین اطلاع دهند و حتی در شب که رئیس آن‌ها خوابیده او را به قتل برسانند، آیا امروز هم مسلمین می‌توانند چنین اعمالی را نسبت به دشمنان خود بنمایند یا خیر» محصل مزبور ضمن تحقیقات در این مورد اظهار داشته چندی قبل به روایت فوق‌الاشعار برخورد نموده و به منظور روشن شدن خود و صحت و سقم آن نامه‌هایی به آیت‌الله میلانی و نجفی به مشهد و قم نوشته ولی تاکنون در این زمینه از نامبردگان پاسخی دریافت نکرده است.

6ـ از طرف این گروه تراکت‌های مضره‌ای با استفاده از ماشین تحریر و مهر لاستیکی تهیه و در تهران و قم توزیع شده است.

7ـ قبل از تحویل سال نو، عده‌ای از این گروه به قم عزیمت و پس از پخش تراکت‌هایی در صحن آستانه قم به منزل خمینی مراجعه و شعارهایی نیز له خمینی داده‌اند.

8ـ اعضاء این گروه در روزهای تاسوعا و عاشورا تراکت‌هایی تحت عناوین «ملت ایران تشکیل مجلس مؤسسان را غیرقانونی اعلام می‌دارد، دست دیکتاتور از دخالت در امور مملکت کوتاه، درود به شهدای فیضیه و 15 خرداد که در راه حمایت از اسلام و ایران به خاک و خون کشیده شده‌اند، تغییر دهندگان قوانین قرآن روزگار خطرناکی در پیش دارند، ملت مسلمان ایران بازگشت مرجع تقلید شیعه را خواستار است.» در پاره‌ای از نقاط تهران توزیع نموده‌اند.

9ـ دو نفر از اعضاء این گروه به اسامی غلامحسین آزرده پشت و قاسم سعیدی جاهد از عوامل اداره اطلاعات شهربانی کل کشور بوده که اولی پاسبان 2 در پوشش کارمند روزنامه اطلاعات و دومی به ‌عنوان عامل نفوذی در جلسات آنان شرکت می‌نموده‌اند.

پاسبان مزبور به شهربانی کل کشور تحویل شده است.

10ـ قاسم سعیدی جاهد (عامل نفوذی اداره اطلاعات شهربانی) اظهار می‌دارد در گروه مذکور از مشارالیه خواسته شد ماشین تحریری جهت تهیه تراکت فراهم نماید که او نیز موضوع را با مقامات اداره اطلاعات شهربانی در میان گذارده و از طرف اداره مزبور یک دستگاه ماشین تحریر در اختیار وی گذارده شده که این ماشین مدت چهار روز نزد یکی از اعضاء گروه بوده و تراکت‌های مورد بحث به وسیله آن تهیه شده است.

اعضاء گروه برای بار دوم از وی تقاضای ماشین تحریر نموده لکن مقامات شهربانی از تحویل مجدد ماشین تحریر خودداری و به همین جهت با تهیه مهر لاستیکی مبادرت به تکثیر تراکت می‌نمایند.

11ـ یکی از اعضاء گروه مذکور سرباز وظیفه محمد خوانساری از قسمت مستشاری بوده که کاغذ مورد نیاز جهت تراکت را از محل خدمت خود تأمین می‌نموده که نحوه فعالیت سرباز موصوف با گروه مذکور به سازمان ضد اطلاعات ارتش منعکس در نتیجه نامبرده از طرف سازمان ضد اطلاعات بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت و به شرکت در جلسات و تهیه کاغذ و پخش تراکت اعتراف نموده است.

[اسامی گروه مذکور]

 ردیف ـ اسم ـ شهرت ـ شغل

1ـ محسن خیاطان، دلال

 2ـ حسن حسین‌زاده موحد، محصل

 3ـ اسدالله ابراهیمی، پیشخدمت دانشگاه تهران

 4ـ علی توکلی، دانشجو

 5ـ محمد خوانساری، سرباز وظیفه

 6ـ غلامحسین آزرده‌پشت، پاسبان شهربانی

 7ـ علینقی حاج کاظمی، خرازی‌فروش 8ـ محمدصادق کاتوزیان، محصل

 9ـ قاسم سعیدی جاهد، دلال

 10ـ محمدکاظم رضوی، لبنیات‌فروش

 11ـ کاظم صدری، کارگر لباسشویی

 12ـ عزیز‌الله عرب، بنا

*****

 

پنجشنبه 12 اردیبهشت ماه 1347 شماره 7427 (کیهان)

 به مناسبت فوت فقیده سعیده متعلقه جناب آقای حسین خیاطان و مادر گرامی شاعر اندیمشند و جوان برومند آقای محسن خیاطان (خاتم) مجلس تذکری روز جمعه 13 اردیبهشت از ساعت 3 الی 5 بعدازظهر بر مزار آن مرحومه در ابن‌بابویه آرامگاه سردار حشمت جنب مسجد ماشااله منعقد است. امیدواریم برادران دینی به ‌‌خصوص سلسله جلیله روحانیون در آن مجلس شرکت فرمایند.

الاحقر شیخ غلامحسین جعفری. حسن سعید تهرانی. حاج برهان. سیدعلی غیوری. اکبر هاشمی رفسنجانی.

سیدعبدالرسول حجازی. مهدی کروبی. سیدکاظم حائری رضوی.

درگذشت جانگداز ناگهانی مادرم را به اطلاع احباء و دوستان می‌رساند مجلس تذکری از ساعت 3 الی 5 بعدازظهر روز جمعه 13 اردیبهشت بر مزار آن مرحومه در ابن‌بابویه آرامگاه سردار حشمت برگزار است انتظار می‌رود جهت شادی روح آن مرحومه در مجلس مذکور شرکت فرمائید.

محسن خیاطان (خاتم) و خانواده‌های خیاط. صدرالدینی. بذلی. پورمحسنی. مصلائی. صفائی خیاطان.

در پرونده 910 بایگانی شود. رونوشت آگهی مجلس یادبود مادر خاتم (محسن خیاطان) نقل از روزنامه شماره 7427 کیهان مورخ 12 /3 /47 اصل در پرونده 3354 بایگانی است.

بررسی گردید و خلاصه برای حسن سعید نوشته شد بایگانی شود.

16 /4 /47 قبلاً طی شماره 5228 /20 ﻫ 3 ـ 16 /2 /47 به اداره کل سوم 316 اطلاعیه شده است

 

 

پی‌‌نوشت‌ها:


[1] . شهید محمد بخارایى، فرزند على‌اکبر در سال 1323ﻫ ش در جنوب شهر تهران به دنیا آمد. او پس از پایان دوره مدرسه با شهید رضا صفارهرندى دوست صمیمى شد و در جلسات حجت‌الاسلام  و المسلمین حاج شیخ على‌اصغر هرندى با اسلام و افکار روشنفکرانه در نهضت امام(ره) آشنا شد. با آغاز نهضت امام خمینى(ره)، شهید بخارائى و شهید هرندى با شهید عراقى آشنا و عراقى آن‌ها را براى جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با شهید امانى مرتبط ساخت. شهید امانى تحولى نو در روحیه آن‌ها پدید آورد و شرکت در دوره‌هاى تمرین مسلحانه روابط آنها را مستحکم کرد. او در عملیات ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت نقش ویژه‌اى داشت و پس از شلیک دو گلوله به طرف منصور، از صحنه بیرون آمد، ولى با لغزیدن پاى او روى یخ خیابان در جلوى مسجد سپهسالار(مدرسه شهید مطهرى) به زمین افتاد و دستگیر شد. وى در کلانترى بهارستان به نصیرى معدوم با شجاعت و صراحت پاسخ‌هائى داد که او برآشفت و با عصاى مارشالى به دهان شهید بخارائى زد و آن را غرق خون کرد. شهید بخارائى با این‌که جوانی 20 ساله بود ولى در بازجوئى‌ از خود شجاعتی قابل تحسین نشان داد. در سحرگاه 26 خرداد 1344 شهید بخارایی به همراه سه شهید دیگر در حالی که فریاد الله اکبر سر می‌داند اعدام و به شهادت رسیدند. ر.ک: هفته نامه شماره 27 خرداد سال 1377، اسناد ساواک - پرونده انفرادی.

[2] . گفتگو با خیاطان؛ شاعری که حاضر نشد در تولد محمدرضا شاه شعرسرایی کند، پایگاه تحلیلی- خبری نامه، 30/ 9/ 1392، به نشانی: https://namehnews.com/fa/news /93543

[3] . زندگی پرماجرای شهید حسن حسین‌زاده موحد توسط این مرکز در سال 1395 تحت مجموعه یاران امام به چاپ رسید و مقدمه آن با کمی تلخیص و ویراست تحت عنوان: 29 اسفند سالروز شهادت جامع خوبی‌ها، حاج حسن حسین‌زاده موحد قابل مطالعه و در دسترس است.











آقای محسن خیاطان

منبع: سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، سال 1393، ج 4، ص 96؛ پایگاه‌های انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مسجد جامع بازار تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1393، ج 2، ص 27 تا 31 و 77.
 

تعداد مشاهده: 2019

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.