امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: در دگرگونی‌های دنیا عبرت است. غررالحکم، جلد 4، صفحه 395، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زن‌ها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. امام خمینی(قدس سره)، صحیفه امام، ج 18، ص 402.

 

مقالات با درج سند

یادی از مرحوم آیت‌الله حسن سعید تهرانی، امام جماعت شبستان چهلستون مسجد جامع بازار تهران


تاریخ انتشار: 18 دي 1402

آیت‌الله حسن سعید تهرانی

آیت‌الله حسن سعید تهرانی فرزند آ‌یت‌الله میرزا عبدالله و خانم صغری سعید تهرانی (متولد 1259، متوفی اواخر بهمن 1346ش)[1] در سال 1338ق (1298ش) در تهران دیده به جهان گشود. آموزش مقدماتی و سطح را در محضر پدر و حوزه‌ِی علمیه تهران و قم گذراند[2] و علوم دانشگاهی را تا مقطع کارشناسی در رشته‌ی الهیات ادامه داد. در سال 1370 ق (1329ش) عازم نجف اشرف گردید. در حوزه‌ی نجف از حلقه‌ی درس آیات عظام: سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی و علامه حسین حلّی بهره برد و مورد توجه خاص علامه حلّی قرار داشت[3] به ‌طوری که اجازه اجتهاد و روایت او و هم‌چنین در نامه‌ای صحت و اتقان تقریرات او را از دروس صادر فرمود. این تقریرات با نام مدارک‌العروه (دلیل‌العروه) تحریر گردیده است.[4] دوره اقامت وی در نجف پانزده سال به طول انجامید و در سال 1385ق (1344ش) به تهران بازگشت و طبق دستور پدر بزرگوراش به اقامه نماز جماعت در مسجد چهلستون پرداخت.[5]

جامعیت آن مرحوم در علوم مختلفه و معارف اسلامی،‌ خلوص، شیفتگی به اهل بیت‌ (ع)، غیرت دینی و مقابله با بدعت‌ها و دروغ‌پردازی‌های‌ دشمنان اسلام و تشیع، فروتنی و تواضع فوق‌العاده، قدرت جاذبه فراوان بالاخص در قشر جوان، زهد، تقوا، ساده‌زیستی و سخت‌کوشی وی موجب گردید که به سرعت مورد توجه و علاقه عام و خاص و مرجع و ملجاء علماء، طلاب، اساتید، دانشجویان، بازاریان، مبارزان، نیازمندان،‌ مستضعفان و اقشار مختلف دیگر مردم مسلمان قرار گیرد. هر چند پرداختن به هریک از این خصایل لازم و ضروریست و آثاری نیز در این زمینه به طبع رسیده ولی هیچ‌کدام نتوانسته ابعاد خدمات دینی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی وی را چنان که حق‌ مطلب است، ادا نماید، لذا در اینجا به‌ صورت مختصر برخی از خدمات ارزشمند او را ذکر می‌نمائیم.

 

تأسیس مدرسه‌ی علمیه

مدرسه‌ی علمیه‌ مسجد جامع در سال 1386 ق (1345 ش) توسط آیت‌الله حسن سعید تهرانی بنا گردید. مسجد در گذشته دارای چهار حجره بود که با احداث بنای مدرسه‌ی علمیه‌ تعداد حجره‌ها به پانزده رسید و حجره‌های قدیمی نیز تعمیر و بازسازی شد. مدرسه در قسمت فوقانی شبستان زیر گنبد قرار گرفته است.[6]

آیت‌الله سعید تهرانی در برخی از نوشته‌های خود به سال تأسیس، چگونگی و علت تأسیس مدرسه و فعالیت‌های آن اشاره نموده و می‌نویسد:

« ... از نجف اشرف مراجعت نموده و دورانی را در قم و تهران و نجف در دانشگاه و حوزه گذراندم... در ضمن انجام وظیفه از نماز و تبلیغ، به رفع احتیاجات مسجد [جامع تهران] از برق و آب لوله و حوض و حوض خانه و سایر نیازها پرداخته و به فضل خدای متعال در همه موارد موفقیت حاصل شد. پس از بررسی‌هایی [در]یافتم که در دنیای کنونی که پیشرفت علوم روز، برق‌آسا افکار همه جهان را به خود متوجه ساخته و مغزهای کشور ما را هم تاحدی تصرف نموده، باید تا حد امکان در جلوی این سیل خانمان برافکن ایستادگی نمود، لذا مدرسه‌ای در کنار مسجد با کتابخانه‌ای بنا نموده و از سال 1386 ق[1345 ش] شروع به‌کار [نمود] و از بهترین مدّرس‌های تهران و قم دعوت نمودم برای همکاری [تا] در این امر حیاتی مساعدت فرمایند تا دسته‌ای از طلاب جوان و جوانان دانشگاهی با مبانی اسلام آشنا شوند و آن‌چه زیباست بگیرند و آن‌چه موجب فساد است، ترک کنند و از وجود حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین آقای نقوی و حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین آ‌قا سبحانی و دیگران در این راه استفاده‌های زیادی به عمل آمد... دروسی که در مدرسه‌ داده می‌شد به صورت پلی‌کپی بین دانشجویان و طالبان دروس پخش و ارسال می‌گردید. سالیانی به همین منوال ادامه خدمت داده شد و دروسی را که فرا می‌گرفتند به وسیله طلاب در قراء و قصبات، شب‌های جمعه با اقامه‌ی نماز برای علاقه‌مندان پیاده می‌گردید...»[7]

« ... متوجه شدم که وظیفه‌ی بزرگی را باید انجام دهم تا برای نسل جوان و آینده طرحی ریخته شود، لذا با کمک مردان صالح و علاقه‌مندان به مکتب تشیع مدرسه‌ای در جنوب شرقی مسجد جامع تأسیس نموده و به تعمیر چهلستون همت گماردم... طلاب هم در ماه رمضان و محرم و شب‌های جمعه به اطراف اعزام می‌شدند و برای کسانی که در خارج بودند کتاب‌هایی تألیف و یا تهیه نموده و به آدرسی که به دست رسیده بود، تقدیم می‌گردید....»[8]

وی در وصیت‌‌نامه‌ای به تاریخ 6 / 12 / 1348 (عید سعید غدیر سال 1389ق) به حمایت و کمک‌های آیت‌الله حکیم در بازسازی مسجد و تأسیس مدرسه و کتابخانه اشاره کرده و می‌نویسد:

«... و علمای اعلام و مراجع عالی‌قدر، مخصوصاً حضرت آیت‌الله‌العظمی حکیم زعیم شیعه،‌ از حمایت و تشویق موجبات دل‌گرمی را فراهم آوردند تا اینک به فضل پرودگار [و] تحت توجهات ولی‌عصر ارواحنا له‌الفداء، لوله‌کشی و آبِ حوض چهلستون، حوض‌خانه، راهرو مسجد، شبستان، کتابخانه و مدرسه به ‌صورت آبرومندی تأسیس و تعمیر گردید...»[9]

آیت‌الله‌ جعفر سبحانی درباره‌ی مدرسه‌ی علمیه چهلستون می‌نویسد:

« ... بعداً که از نجف برگشت، چهلستون مدرسه‌ای داشت اما غیر رایج. هم مسجد را تعمیر کرد، هم مدرسه را. حوزه‌ای را تشکیل داد. در آن زمان مرسوم نبود طلاب را از نظر غدا تأمین کنند، حتی ایشان غذای آن‌ها را هم تأمین می‌کرد... این حوزه تا مدتی (1371 ش) برپا بود....»[10]

مرحوم حجت‌الاسلام دکتر حسن جمشیدی قاضی دادگاه تجدید نظر تهران و از شاگردان مدرسه‌ی علمیه چهلستون می‌گوید:

« ... بنده که سال‌ها افتخار تلمذ از محضر ایشان را داشته‌ام... روزهای پنج‌شنبه هر هفته در مدرسة چهلستون طلابی که درس می‌خواندند (بعضاً اکنون پست‌های کلیدی و تصدی امور کشور را عهده‌دار هستند) و روزهای پنج‌شنبه مقرر بود که صحن کتابخانه نظافت شود و همه‌ی طلبه‌ها چلوکباب مهمان آقا بودند، اول خودش جارو برمی‌داشت و سپس طلبه‌ها با عشق تمام پیروی و عمل می‌کردند...»[11]

آیت‌الله سید محمدتقی نقوی از مدرسان مدرسه‌ی چهلستون و مفسر و شارح نهج‌البلاغه می‌گوید:

« .... من از سال 1331 شمسی با مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسن آقای سعید رحمه‌الله علیه در نجف آشنا شدم... من منبر می‌رفتم و در شبستان چهلستون هم ماه رمضان و محرم به سخنرانی پرداختم. تا این‌که ایشان مدرسه‌ی چهلستون را بنیان نهاد و از من دعوت کرد دروسی را تدریس کنم به طلبه‌ها که پذیرفتم و معالم، شرح لمعه، شرح تجرید، مکاسب، کفایه و رسایل... را درس می‌دادم.»[12]

با شروع دهه‌ی 70 فعالیت مدرسه‌ی چهلستون کاهش یافته و با درگذشت آیت‌الله سعید تهرانی در سال 74 رو به رکود گذاشت و سپس تعطیل گردید و درحال حاضر برخی حجره‌ها به عنوان دفتر کار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

تأسیس کتابخانه

ظاهراً کار ساخت مدرسه و کتابخانه با هم انجام گرفته و چنان که گذشت خود مرحوم سعید تهرانی، زمان آن را سال 1386ق (1345ش) ذکر می‌نماید ولی آن‌چه به ‌نظر می‌رسد و در کتیبه کاشی‌کاری در ضلع غربی درِ ورودی کتابخانه ملاحظه می‌گردد، سال 1348 ش (1389ق) درج گردیده است.[13] به ‌هرحال گاه نظر ایشان در نوشته‌ها به آغاز ساخت و گاه به سال اتمام و شروع بهره‌برداری معطوف بوده است.

کتابخانه چهلستون مسجد جامع در مساحتی در حدود 1500 متر مربع در بالای راهرو ورودی جنوب‌ شرقی توسط آن مرحوم بنا نهاده شد. معمار و سازنده آن مرحوم حاج اسماعیل مرشدی است. کتابخانه شامل یک مخزن دو طبقه در یک قسمت و یک قرائت‌خانه در طرف دیگر است. ورودی کتابخانه در ضلع جنوبی شبستان چهلستون قرار گرفته که از طریق چندین پله به طبقه‌ی دوم بنا و مخزن راه دارد.[14]

آقای عبدالزهراء ابراهیم‌زاده می‌نویسد:

«این کتابخانه حدود 2600 متر زیربنا دارد و سالن مطالعه آن 900 متر است. حدود چهل‌هزار کتاب مختلف را در خود جای داده است و از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر آماده پذیرایی عموم پژوهشگران و علاقمندان مطالعه می‌باشد.»[15]

حجت‌الاسلام محمود سعیدی تهرانی می‌گوید:

« در کتابخانه حدود 25 تا 26 هزار عنوان کتاب است که با احتساب عنوان‌های تکراری حدود 40 هزار کتاب دارد.»[16]

کتابخانه دارای نسخه‌های نفیس خطی و چاپی است. گنجینه‌ قرآن کتابخانه حاوی دو هزار نسخه قرآن کریم با خطوط مختلف است. در میان صدها قرآن گران‌ بهای چاپی، قرآن خطی به خط ابن‌بواب متعلق به دوره‌ی آل‌بویه از همه چشمگیرتر است.[17]

در مدرسه علمیه و کتابخانه فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه تبلیغ، تعلیم و ترویج مذهب حقه جعفری صورت می‌گرفت، آیت‌الله سبحانی به ‌گوشه‌ای از این تلاش‌ها اشاره کرده و می‌نویسد:

« ... [آیت‌الله سیعد تهرانی] اول سراغ آیت‌الله مکارم [شیرازی] آمد، که ایشان در آن کتابخانه و مسجد شب‌های جمعه سخنرانی و از آن طریق بتواند جوان‌ها را جمع کند. سرانجام ایشان موافقت کردند و سخنرانی‌های افتاد در مسجد ارک.[18] بعداً سراغ بنده آمدند... تقریباً از سال 51 شمسی به این طرف روزهای پنج‌شنبه عصرها در کتابخانه ایشان درس‌های عقاید می‌گفتیم و جمعیت خوبی از جوانان به آن کتابخانه می‌آمدند[19] و مجموع درس‌ها در شش جلد جمع شد... هر کدام هزاران نسخه... منتشر شد... چند سال هم در همان مسجد سخنرانی کردیم، تفسیر و پاسخ به سئوالات، فلسفه‌ی تطبیقی، اقتصاد اسلامی... روزی کتاب بیست و سه سال به دست ایشان افتاد و علی دشتی این کتاب را نوشته بود... رد دین به تمام معنا... ساواک این را منتشر کرد... اصرار زیادی کرد و گفت شما این کتاب را رد کن و نقد کن... هر روز در مدرسه و در جای دیگر تدریس می‌کردیم... ایشان هم مقدمه‌ی زیبایی بر این کتاب (راز بزرگ رسالت) نوشتند تا مدتی که انقلاب شد، باز دست از سر ما برنداشت، ما مرتب می‌رفتیم و پنج‌شنبه‌ها در آن کتابخانه سخنرانی می‌کردیم و جوان‌ها هم زیاد می‌آمدند... از خدمات ماندگار و بسیار ارزنده‌ی دیگرش این بود که گنجینه‌ی قرآن‌های خطی و چاپی را از سراسر دنیا جمع‌آوری کند... که مسئله تحریف که تهمتی است ناروا، ثابت کند که این همه قرآن... نویسندگانش ایرانی‌اند، یک ذره با قرآن‌های دیگر فرق نمی‌کند... و همت والایش این بود که کتابخانه را توسعه دادند برای جوانان (قبلاً کوچک بود)... تا جوانان بیایند و در آن‌جا مطالعه کنند، تحقیق کنند و در مسایل اسلامی بنویسند و مجله‌ای با عنوان: بررسی جوانان در مسایل اسلامی دایر کردند و همه را به صحنه کشاندند، چند جلدی چاپ شد. از جمله شهید مطهری، آیت‌الله مکارم و بنده هم مقالاتی می‌نوشتم، بعدها از سوی ساواک تعطیل شد...»[20]

 

آثار مکتوب

کتابخانه مسجد چهلستون به همت و سرپرستی آیت‌الله سعید تهرانی کتاب‌های قابل توجهی در موضوعات مختلف به زبان‌های فارسی، عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی منتشر نموده‌ که مجموع آن به هشتاد و هفت عنوان، در یک یا چند جلد بالغ می‌گردد. برخی از این کتاب‌ها بارها تجدید چاپ شده ‌است.[21]

نوشته‌ها و کتاب‌های خود آیت‌الله سعید تهرانی به شرح زیر است:

1ـ اصول دین، جیبی، آبان ماه 1333 ق (1293ش)؛ 2ـ افکار پریشان یا مقالات سعید، رقعی، 1326ش (1366ق)؛ 3 ـ ترجمه‌ی نورالابرار من حِکَم امیرالمؤمنین (ع)، رقعی، 1412ق (1370ش)؛ 4ـ حیات‌یابی، ترجمه‌ی احیاء‌المیت بفضایل اهل البیت، جیبی، 1367ش (1408ق)؛ 5ـ حسین (ع) از دیدگاه وحی، رقعی، 1396ق (1354ش)؛ 6 ـ حکومت از دیدگاه قرآن و عترت، رقعی، 1399ق (1357ش)؛ 7ـ خدا و رمضان، جیبی، 1391ق(1349ش) ؛ 8 ـ خدا و اولوالامر، جیبی، 1392ق (1350ش)؛ 9ـ خدا و مهدی(عج)، وزیری، 1394ق(1352ش)؛ 10ـ دائره‌المعارف قرآن کریم، جلد 7، 1409ق(1367ش)؛ 11ـ دائره‌المعارف قرآن کریم، جلد 11، 1414ق (1372ش) دائره‌المعارف مجموعاً دارای 12 جلد است که از سال 1364 تا 1372 به تدریج منتشر شده است ؛ 12 ـ سیره رسول‌الله (ص) سنت الهی است، رقعی، 1406ق (1364ش) ؛ 13ـ غدیر، پیوند ناگسستنی رسالت و امامت، رقعی، 1361ش (1402ق)؛ 14ـ فاطمه‌ی زهرا (ع) دژ شکست‌ناپذیر وحی در طول زمان، جیبی، 1361ش (1402ق)؛ 15ـ ما با خدا کار داریم، رقعی، 1406ق (1364ش)؛ 16ـ مکتب امام حسن (ع)، جیبی، 1402ق (1360ش)؛ 17ـ مبعث، بیانگر رسالت و امامت در مکتب تشیع، رقعی، 1412ق (1370ش)؛ 18 ـ مهدی (ع) ما راهگشای عالم غیب، وزیری، 1404 ق ( 1362 ش )؛ 19ـ مسئولیت، جیبی، 1409 ق( 1367 ش)؛ 20ـ نگهبان مکتب توحید (کتابنامه‌ی امام مهدی علیه‌السلام)، جیبی، 1415 ق( 1373 ش )؛ 21ـ نگهبان مکتب ما، رقعی، 1410ق(1368ش)؛ 22ـ نموداری از حکومت علی (ع)، وزیری، 1403 ق(1361ش)؛ 23ـ ولایت فقیه، ره‌آورد غدیر، رقعی، 1399ق(1357ش)؛ 24ـ هفدهم ربیع، جلوه‌گاه رسالت و امامت، رقعی، 1402ق(1361ش)؛ 25ـ شناخت قرآن کریم، وزیری، 1416ق (1374ش)؛ 26 ـ بررسی جوانان در مسایل اسلامی، 7 جلد، این مجموعه از سال‌ 1351 تا 1354 منتشر شده است.؛ 27 ـ قانون اساسی در حکومت مهدی، رقعی، 1399ق (1357ش)؛ 28ـ قرآن پناهگاه خداپرستان، جیبی، 1372ش (1414ش)؛ 29ـ غدیر در مآخذ اسلامی، رقعی، 1370ش(1412ق)؛ 30ـ از عرفات تا کربلا، رقعی، 1396ق (1354ش)؛ 31ـ وصیت من، مجموعه وصایای مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ حسن سعید، رقعی، 1375ش (1417ق). وی‌ هم‌چنین هفت کتاب به زبان عربی دارد که تعدادی از آن ترجمه شده است.[22]

 

فعالیت‌های سیاسی

هر چند آیت‌الله سعید تهرانی به عنوان یک روحانی فرهنگی مطرح و مشهور بود ولی فعالیت‌های سیاسی او قابل توجه است. ارتباط او با آیت‌الله غلامحسین جعفری در مسجد گرمخانه به عنوان یک روحانی کاملاً مبارز و مخالف رژیم پهلوی و با افرادی هم‌چون آیت‌الله سبحانی، مکارم شیرزای، فلسفی، شهید مطهری، شیخ مجتبی و مرتضی تهرانی و امثال ایشان و اسناد به ‌جا مانده از ساواک و نامه‌نگاری‌های او با حضرت امام نشانگر این فعالیت‌هاست. به عنوان نمونه موارد زیر یاد می‌گردد.

1ـ ارسال تلگرام برای امام خمینی، آیت‌الله گلپایگانی و شریعتمداری در مورد حادثه مدرسه فیضیه در فروردین سال 42.[23]

همکاری با پدر مرحومش آیت‌الله عبدالله چهلستونی در روند مبارزه با رژیم پهلوی.[24]

3ـ وکالت در اخذ وجوهات شرعی از طرف امام در تاریخ 14 / 9 / 44.[25]

4ـ ملاقات با امام خمینی (ره) در تاریخ مذکور در نجف اشرف و ارائه گزارش شفاهی به روحانیون در مورد اوضاع امام در نجف.[26]

5ـ مبارزه با لایحه حمایت خانواده.[27]

6ـ وصول‌نامه امام به وی.[28]

7ـ ارتباط با روحانیون مخالف رژیم.[29]

8ـ دعوت از سخنرانان انقلابی در مسجد چهلستون.[30]

9ـ اقدام ساواک در بازرسی کتابخانه چهلستون به دلیل طرفداری آیت‌الله سعیدی از تهران به امام.[31]

10ـ فعالیت افراد مخالف حکومت و طرفدار امام در کتابخانه.[32]

11ـ فعالیت برای رفع محدودیت از امام در عراق در سال 57.[33]

12ـ فرار و اختفاء بعد از واقعه‌ی 15 خرداد 42.[34]

13ـ ملاقات و تهیه پول برای روحانیون تبعیدی.[35]

14ـ مبارزه با بهائیت و حمایت از تکثیر اعلامیه‌ها و نوارهای امام خمینی (ره).[36]

این عالم وارسته و کم‌نظیر روز سه‌شنبه 19 دی 1374 برابر با 18 شعبان 1416 ق دار فانی را وداع گفت و پیکر پاکش پس از تشیع پرشور در بازار و مسجد جامع از سوی اقشار مختلف مردم به قم منتقل شده و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . پرونده انفرادی آیت‌الله میرزا عبدالله چهلستونی در ساواک و سندهای شماره 37708 / 20 ﻫ 3 ـ 3 / 12 / 46 و بدون شماره مورخ 28 / 11 / 46، مسجد جامع بازار تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد دوم، صفحه 73 و 74. بعد از فوت آن مرحومه آیت‌الله میرزا عبدالله و حسن سعید تهرانی و خانواده، قصد داشتند که مراسم تشیع او را از مسجد جامع انجام دهند ولی مأمورین انتظامی در مسجد جامع را بستند و اجازه این کار را ندادند. آقای محمد شاه‌حسینی در خاطرات خود می‌گوید: «وقتی همسر آمیرزا عبدالله فوت کرد، ما رفتیم جنازه را برداریم، منتظر ماشین نعش‌کش بودیم و می‌خواستیم جنازه را تا سر کوچه ببریم چون ماشین داخل کوچه نمی‌توانست بیاید، تا ما آمدیم جنازه را بلند کنیم و لااله‌الا‌الله بگوئیم یکی از پلیس‌ها صدایم کرد و یک سیلی زد به صورتم و گفت: برو گمشو.» مصاحبه با نامبرده 23 / 11 / 90.

[2] . از جمله اساتید شاخص او در حوزه‌ی علمیه قم مرحوم آیت‌الله حاج میرزا مهدی مازندرانی بود. نامبرده از او یاد کرده و می‌نویسد: «یکی از استادان بزرگ حوزه‌ی علمیه قم مرحوم آیت‌الله محقق حاج میرزا مهدی مازندرانی بود که من افتخار شاگردی او را داشتم.» خدا و مهدی، صفحه 14.

[3] . آستان سیعد، صفحه 31 و 32؛ میرزا مسیح مجتهد و فتوای شرف، صفحه 49 و احوال و آثار حضرت آیت‌الله سعید، صفحه 9.

[4] . همان. در صفحه 335 و 337 کتاب آستان سعید تصویر دست‌ خط مرحوم علامه حسین حلی به تاریخ 9 جمادی الثانی 1379(18 / 9 / 1338ش) چاپ گردیده است. آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی می‌نویسد: « .... بیشترین تحصیلاتش پیش مرحوم آیت‌الله شیخ حسین حلی بوده، به ‌قدری با ایشان مأنوس بوده که درس ایشان را در بخش طهارت به رشته تحریر کشیده و مستقلاً چاپ شده است. با عنوان: « دلیل‌العروه، در دو مجلد و بیش از هزار صفحه» آستان سعید، صفحه 23. آیت‌الله سید محمد تقی نقوی نیز می‌گوید: «آقای حلّی هم از استادان زبده‌ی نجف بود. البته عرب بود. درس‌هایش هم عربی بود و خیلی مورد توجه بود از نظر عملی، و مرحوم سعید هم از شاگردان خاص و نور‌چشمی‌های ایشان بودند.» همان، صفحه 219. آیت‌الله محمدابراهیم جنّاتی درباره‌ی مرحوم علامه حسین حلی و آیت‌الله سعید تهرانی می‌گوید: « ... از همه بیشتر درس آیت‌الله حلّی شرکت کردم ... شیخ حسین حلّی عرب بود ... خیلی هم شوخ بود. طلاب او را از همه اعلم می‌دانستند. استادش مرحوم میرزای نائینی بود. بعد از درگذشت آیت‌الله حکیم هرچه کردند که ایشان مرجعیت را قبول کند، قبول نکرد ... یک منزل 27 متری داشت ... تقریرات درس آقای حسین حلّی را میرزا حسن سعید تهرانی نوشته بود، بسیار آدم خوبی بود...» مصاحبه 22 / 1 / 91 در شهر قم.

[5] . آیت‌الله سعید تهرانی در این‌باره می‌نویسد: «در سال 1385 قمری در نجف اشرف کتبی چند در فقه و اصول و عقائد و اخلاق نوشتم که بعضی از آن‌ها به طبع رسید و بحمدالله مورد توجه نیز قرار گرفت. پدر بزرگوارم مرحوم آیت‌الله آ‌قای حاج میرزا عبدالله مجتهد تهرانی قدس سره دستور فرمودند در مسجد چهلستون اقامه جماعت نمایم.» مبعث، صفحه 5.

[6] . مساجد دیرینه سال تهران، صفحه 143. در کتاب یاد شده سال تأسیس مدرسه 1348 ش نوشته شده که با توجه به شرح آیت‌الله سیعد تهرانی تاریخ صحیح، همان است که نگاشته شد.

[7] . وصیت ‌من،‌ مجموعه وصایای حاج شیخ حسن سعید، صفحه 6 و 7 به تاریخ 12 / 9 / 1370.

[8] . احوال و آثار حضرت آیت‌الله سعید، صفحه 17 و دائره‌المعارف قرآن کریم، جلد 7، صفحه 303، به تاریخ هشتم ربیع‌الثانی 1410ق (16 / 8 / 1368ش).

[9] . وصیت‌ من، صفحه 12. حجت‌الاسلام محمود سعیدی تهرانی می‌گوید: «رابطه پدرم با آقای حکیم خیلی خوب بود یک‌بار من با پدرم به دیدار آقای حکیم در نجف رفته‌ایم.» مصاحبه 10 / 11 / 90. وی در مصاحبه با ماهنامه یادآور در این‌باره می‌گوید: «یادم هست با مرحوم حکیم خیلی خوب بود. می‌دانید که آقای حکیم به شدت نسبت به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی و در اواخر عمر، اهتمام داشتند. آخرین باری که پدرم به نجف رفت، یادم هست که با آقای حکیم ملاقات کرد و از آن به بعد بود که ورود پدر من به نجف ممنوع شد. خانه آقای حکیم محاصره بود و کسی را راه نمی‌دادند و من و پدرم به خانه ایشان رفتیم... یادم هست وقتی آقای حکیم به مکه رفتند و برگشتند، من و پدرم برای استقبال از ایشان به بغداد رفتیم. فکر می‌کنم عکس‌های مسجد چهلستون بعد از فوت آقای حکیم هم هست که پدرم دارد سیاهی می‌زند. ایشان رابطه‌اش با اکثر مراجع خیلی خوب بود.» ماهنامه یادآور، شماره 6 تا 8، سال سوم، تابستان تا زمستان 1388 و بهار 1389، صفحه 258.

[10] . آستان سعید، صفحه 23 و 24.

[11] . همان، صفحه 193 و 194.

[12] . همان، صفحه 219 و 220. حجت‌الاسلام محمود سعید تهرانی درباره ساخت مدرسه و کتابخانه چهلستون و تدریس آقای نقوی می‌گوید: «پدرم همان موقع که کتابخانه را ساخت چندین حجره هم ساخت و طلبه جذب کرد تا نیرو تربیت کند و آن‌ها را برای تبلیع به جاهای مختلف می‌فرستاد. آقای نقوی که شرح نهج‌البلاغه را نوشته یکی از مدرسان بود و 10 تا 15 طلبه داشت.» همان مصاحبه.

[13] . در قسمت فوقانی ورودی کتابخانه نیز کتیبه‌ای قرار دارد که روی آن عبارت زیر نوشته شده است: کتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع تهران، تأسیس 1386، حسن سعید. «رسول من‌الله یتلوا صحفاً مطهره فیها کتب قیّمه».

[14] . تحقیق میدانی و مساجد دیرینه سال تهران، صفحه 143.

[15] . مقاله‌ی پیشین نامبرده.

[16] . همان مصاحبه.

[17] . مساجد دیرینه سال، صفحه 144.

[18] . اسناد مربوط به سخنرانی‌ها و دروس آیت‌الله مکارم شیرازی در مسجد ارک در سال 51 تا 54 در صفحه 435 تا 552 مسجد ارک تهران از مجموعه (پایگاه‌های انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی) کتاب سوم درج گردیده است.

[19] . مسجد جامع بازار تهران، همان، سند شماره 28495 / 20 ﻫ 12 ـ 2 / 7 / 54، جلد دوم، صفحه 386.

[20] . آستان سعید، صفحه 24 تا 27. آیت‌الله سعید تهرانی در مورد گنجینه‌ قرآن، دائره‌المعارف قرآن کریم، ارسال کتب برای جوانان خارج از کشور‌، مجله بررسی جوانان درباره مسائل اسلامی توضیحاتی داده که در کتاب وصیت من صفحه 6 تا 8 درج گردیده است.

[21] . اسامی و تصاویر جلد برخی از این کتاب‌ها در آستان سعید، صفحه 149 تا 153 و در احوال و آثار حضرت آیت‌الله سعید، صفحه 21 تا 26 آمده است.

[22] . آستان سعید، صفحه 168 تا 182. هم‌چنین رک: چشمه روشن، مروری بر زندگانی مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسن سعید، علی مسجد جامعی، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ اول، سال 1375.

[23] . مسجد جامع بازار تهران، همان، پاورقی شماره 2 سند مورخه 10 / 1 / 42، جلد اول، صفحه 6.

[24] . سند شماره 791 / ع ـ 30 / 9 / 42، همان، صفحه 56.

[25] . پاورقی شماره 1 سند شماره 23199 / 20 الف ـ 17 / 9 / 44، همان، صفحه 214.

[26] . سند بدون شماره مورخ 30 / 10 / 44 ، همان، صفحه 219.

[27] . همان، سند شماره 2398 / 20 / ﻫ 3 ـ 16 / 3 / 46، جلد دوم، صفحه 40.

[28] . سند شماره 8563 / 20 / ﻫ 3 ـ 1 / 6 / 46، همان، صفحه 51.

[29] . سند شماره 8843 / 20 ﻫ 3 ـ 20 / 6 / 46، همان، صفحه 58.

[30] . سندهای شماره 33414 / 20 ﻫ 3 ـ 16 / 9 / 47، همان، صفحه 109 و 33597 / 20 ﻫ 3 ـ 24 / 9 / 47، همان صفحه 134 و 33762 / 20 ﻫ 3 ـ 28 / 9 / 47، همان، صفحه 162 و ...

[31] . سند شماره 18017 / 20 ﻫ 12 ـ 21 / 10 / 51، همان، صفحه 366.

[32] . سند شماره 17096 / 20 ﻫ 12 ـ 14 / 3 / 53، همان، صفحه 380.

[33] . سند شماره 1721 / 21 ﻫ ـ 3 / 7 / 57، همان، صفحه 453.

[34] . ظاهراً آیت‌الله حسن سعید تهرانی قبل از مراجعت دائم به ایران از نجف اشرف در سال 1344 ش، بین سال‌های 41 تا 44 در ایران حضور داشته و در این سال‌ها بین ایران و عراق در رفت و آمد بوده است. نامبرده وصیتی در تاریخ 27 / 3 / 42 نوشته که جملات آن حاکی از فرار از دست مأمورین ساواک به خاطر وقایع 15 خرداد می‌باشد. وی می‌نویسد: «در این موقع که از دست مأمورین سازمان به ‌گوشه‌ای پناه برده و نمی‌دانم سرنوشت من به کجا خواهد انجامید؟ لذا بهترین چیزی را که برای خود فرض دانستم وصیت‌نامه است... اگر من از لحاظ جسمی و مادی ضعیف گشته و نیروی خود را از دست داده‌ام، از لحاظ روحی و معنوی بسیار قوی [هستم]. عجیب است اگر بگویم: مرگ اگر مرد است گو نزد من آی... چه بهتر در راهی جان سپرم که تمام اولیاء و بزرگان دین‌ آرزو داشتند در چنین راهی خرقه تهی کنند و جان تسلیم جان آفرین نمایند. در حقیقت حیات جاودانی برای خویش به دست آرند و من خدا را گواه می‌گیرم و کسانی ممکن است دربارة من افکاری بنمایند و سخنانی اداء کنند، ولی من در این راه هدفی جز خدا و مقصدی جز تعظیم مقام روحانیت و منظوری جز حفظ مردم مسلمان و آب و خاک آن‌ها نداشته، فکر ریاست و نام‌جویی با حال مزاجی من هیچ‌گونه تناسب نداشته و ندارد...» وصیت من، صفحه 14.

[35] . آیت‌الله سبحانی می‌نویسد: «... آقای مرحوم کافی را تبعید کرده بودند به ایلام در همان زمان طاغوت. ایشان و بنده با شخص دیگری ماشین گرفتیم با هم رفتیم ایلام. همراه خودش یک مبلغ پولی تهیه کرده بودند، به کلیه کسانی که تبعید بودند، پول به این‌ها می‌دادند... خیلی اخلاص می‌خواهد...» آستان سعید، صفحه 28.

[36] . آیت‌الله شیخ عباس سرفرازی در خاطرات خود می‌گوید: «سال 50 ـ 49 ماه مبارک رمضان فرصتی پیش آمد، رفتیم روستای آلوئک اطراف تهران، کشاورزهای مهاجری بودند، دیدم در میان ایشان چند خانواده‌ی بهایی وجود دارد و یک شخص یزدی خیلی شیطنت می‌کرد و مردم را اغفال می‌کرد و تبلیغ این فرقة ضاله را می‌نمود. به کمک یک جوان اصفهانی تصمیم به برپایی حسینیه‌ای نمودیم و آمدیم خدمت حضرت آقای سعید (رحمه‌الله علیه) که خیلی استقبال فرمودند و مساعدت نمودند و حسینیه را به نام مبارک حضرت ولی عصر علیه‌السلام پایه‌ریزی کردیم و در اوقاتی که من در زندان بودم، ایشان شخصاً برای تبلیغ و هدایت و نظارت بر امور آن جا تشریف می‌بردند... همان حسینیه مرکزی برای تکثیر اعلامیه و نوارهای حاج آقا (امام خمینی رحمه‌الله علیه) و محل اختفای بچه‌های انقلابی بود که ایشان آگاه بود و حمایت می‌کرد و مساعدت‌های فراوان داشت و بعداً‌ هم لو رفت و دستگیر شدیم و مهم‌ترین جلسات در انقلاب هم در مسجد و شبستان چهلستون و هم‌چنین در مسجد جعفری گیشا بود...» همان، صفحه 195 تا 197.























آیت‌الله حاج حسن سعید تهرانی در ایام نوجوانی


آیت‌الله حاج حسن سعید تهرانی در ایام جوانی


از سمت راست: آیت‌الله حاج مصطفی مسجد جامعی، آیت‌الله میرزا عبدالله و حاج حسن سعید تهرانی


آیت‌الله میرزا عبدالله و حاج حسن سعید تهرانی


آیت‌الله حسن سعید تهرانی و حجت‌الاسلام محمدباقر آشتیانی


آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی و آیت‌الله حسن سعید تهرانی


آیت‌الله حسن سعید تهرانی در راهپیمایی 15 خرداد 1357، صف اول از سمت چپ دومین نفر


از راست چهارمین نفر به بعد: آیت‌الله سید محمدعلی سبط الشیخ، آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، آیت‌الله حسن سعید تهرانی، آیت‌الله محمدفاضل لنکرانی


از راست: شهید آیت‌الله دکتر محمد بهشتی، حجت‌الاسلام سید عبدالحمید مولانا، آیت‌الله مصطفی مسجد جامعی، امام خمینی، مقام معظم رهبری، آیت‌الله حسن سعید تهرانی


نمای عمومی مسجد جامع بازار تهران


نمای داخلی شبستان چهلستون- قاب عکس مرحوم آیت‌الله حسن سعید تهرانی بر روی دیوار نصب شده است


شبستان چهلستون


محراب شبستان چهلستون


کتابخانه و گنجینه قرآن مسجد جامع


کتابخانه و گنجینه قرآن مسجد جامع


کتابخانه و گنجینه قرآن مسجد جامع


کتابخانه و گنجینه قرآن مسجد جامع


آیت‌الله حسن سعید تهرانی و معمار کتابخانه مسجد جامع حاج اسماعیل مرشدی

منبع: مقدمه کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مسجد جامع بازار تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 1، ص چهل و هشت تا پنجاه و هفت.
 

تعداد مشاهده: 10600


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.