«اذان» در زندانهای سیاسی دوره پهلوی
تاریخ انتشار: 09 تير 1402
«اذان نوایی آشنا برای هر مسلمان است که در سختترین شرایط نیز آرامبخش روح است. اذان در زندانهای پهلوی، حتی با وجود شکنجهها و محدودیتهای فراوان برای زندانیان مسلمان، هیچ وقت به دست فراموشی سپرده نشد و زندانیان سیاسی از هر فرصتی برای پخش اذان بهره میجستند. در بیشتر دوره حکومت محمدرضا پهلوی زندان سیاسی با خفقان شدید همراه بود و اذان گفتن زندانیان ممنوع بود. البته در دورههایی بهویژه در سالهای پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در سال پایانی حکومت پهلوی، زندانیان گاه اجازه گفتن اذان با صدای بلند داشتند. در این دوره اذان هم بُعد سیاسی، هم معنوی، هم روانی و هم مذهبی داشت. اذان هم وسیلهای برای مقاومت بود و هم وسیلهای برای خبررسانی و خبرگیری.
روزهایی که زندانیان با خانوادههایشان ملاقات داشتند، بعضی از مبارزان ممنوعالملاقات شده بودند. بنابر این کسانی که به ملاقات میآمدند، اما اجازه ملاقات نمیگرفتند، پشت در زندان منتظر میماندند به این امید که ملاقات حضوری داشته باشند. در این شرایط زندان مملو میشد از افرادی که برای ملاقات میآمدند. هنگام پخش اذان از رادیو یا از مساجد نزدیک به محل زندان، افرادی که برای ملاقات آمده بودند سکوت میکردند و وقتی اذان به جمله «أشهد أنّ محمداً رسولالله» میرسید تمام افراد حاضر در درون و بیرون زندان با هم صلوات میفرستادند. این کار بدین معنا بود که ما برای ملاقات آمدهایم و صدای شما را که در زندان هستید میشنویم. این کار برای زندانیان شادیآفرین و یک نوع اعلام موجودیت به شمار میآمد و نمایشگر انسجام و وحدت بین زندانیان و خانوادههای آنان بود. اذان در بیرون از زندان بین خانوادهها وحدت برقرار میکرد؛ در داخل زندان نیز موجب روحیه گرفتن زندانیان بود.
بعضی مواقع اذان در زندان وسیله آشنایی با محیط هم بود. کسی که جدیدالورود بود و با سلولهای دیگر ارتباط نداشت و نمیدانست آیا به جز او کسی در آن مکان هست یا نه با خواندن اذان با صدای بلند با سلولهای مجاور ارتباط برقرار میکرد و سعی در شناختن محیط اطرافش داشت و بعضی وقتها معنی گفتن اذان، رساندنِ پیام سلامتی بود؛ یعنی اگر با صدای بلند اذان میخواند به این معنی بود که در سلامتی جسمی و روحی به سر میبرد.
زندانیان سیاسی مسلمان دوره پهلوی، بهویژه پهلوی دوم، در این زمینه کم و بیش تجربهای دارند؛ بعضی اوقات مسلمانان بعد از خواندن اذان و نماز، مورد بیحرمتی و تمسخر زندانیان غیر مسلمان قرار میگرفتند. در مقابل آنها نیز سعی در اجرای بهتر برنامه اذان و ادای نماز داشتند و گاهی زندانیان مسلمان برای پاسخ به بیحرمتی زندانیان غیرمسلمان به اذان و نماز، اذان را با صدای بلند در زندان پخش میکردند. برای این کار و همچنین تلاوت قرآن پیش از اذان با صدای بلند، از کسانی استفاده میکردند که صدای زیبایی داشتند.
این اقدامات هرازگاهی تأثیرات متفاوتی داشت. برخی اوقات هنگام پخش اذان و هنگام قرائت صلوات، برخی کمونیستها نیز با صدای بلند صلوات میفرستادند.»[1]
پینوشت:
[1] . دانشنامه زندان سیاسی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، چاپ اول، سال 1401، ج 1، ص 75 و 76.
تعداد مشاهده: 1206