ابزار و روشهای شکنجه در ساواک- آپولو
تاریخ انتشار: 05 بهمن 1401
«آپولو»، یکی از معروفترین ابزارهای شکنجه در کمیته مشترک ضد خرابکاری بود و در دهه پایانی حکومت محمدرضا پهلوی برای شکنجه زندانیان سیاسی به کار میرفت. علت نامگذاری این دستگاه، شباهت آن به لباس فضانوردان سفینه آپولو بود که دست و پاها و سر را مهار میکرد و از کلاهی شبیه کلاه فضانوردان در این دستگاه استفاده میشد.
طراحی و ساخت آپولو را که از سال ۱۳۵۲ در ساختمان اصلی کمیته مشترک ضد خرابکاری مورد استفاده قرار گرفت به دو تن از شکنجهگران کمیته مشترک ضد خرابکاری محمدحسن ناصری معروف به عضدی و رضا عطارپور مجرد معروف به حسین زاده نسبت دادهاند. نمونهای از این دستگاه در محل سابق کمیته مشترک که اکنون موزه عبرت ایران نام گرفته است، نگهداری میشود.
آپولو، همزمان چندین شکنجه را با شیوههای گوناگون در قالب یک ابزار روی زندانیان اعمال میکرد. دستگاه آپولو با روشهای مختلفی مورد استفاده قرار میگرفت در یکی از روشها متهم را روی تخت فلزی میخواباندند و پس از بستن دستها و پاهای او به دستگیرههای دستگاه پاهای متهم را به سمت بالا میآوردند تا کف پاها به سمت بالا قرار گیرد، سپس کلاهخود فلزی را به سمت پایین میکشیدند و سر و گردن زندانی را میپوشاندند و در نهایت نیز با کابل به کف پاهای او ضربه میزدند. پس از شلاق زدن زندانی را پایین میآوردند و او را وادار به راه رفتن میکردند تا از ورم پاهای او بخوابد. هنگامی که از ورم پاهای زندانی کاسته میشد او را دوباره به دستگاه میبستند این عمل بارها تکرار و سعی میشد آسیب کمتری به پا برسد تا زندانی درد بیشتری را تحمل کند. در روش دیگر زندانی را روی صندلی دستهدار آپولو که یک متر از زمین فاصله داشت و به سبب شیبدار بودنش به راحتی نمیشد روی آن نشست قرار میدادند. کف صندلی بیش از حد پهن بود و ساق پاهای زندانی هنگام نشستن روی آن از لبه صندلی تجاوز میکرد. بعد از مهار شدن دستها و پاها کلاه مخروطی شکل که از بالا آویزان بود بر سر زندانی میگذاشتند که تا زیر گلوی وی میآمد. در این حالت با آتش سیگار قسمتهایی از بدن زندانی را سوزانده یا در زیر ناخنهایش سوزن فرو کرده و با شعله فندک آن را داغ میکردند. در حین شکنجه که دستها از مچ با مچبند قالبی پیچ و مهرهدار به روی دسته صندلی سفت بسته شده بود، پیچها را سفتتر میکردند تا قالبها بر مچ و ساق پاها فرو رفته و فشار بیشتری بر اعصاب آورد؛ در عین حال پوست دستها و پاها نیز جراحت برداشته و خونریزی میکرد. درد این لحظات از درد شلاق بدتر بود و تمام اعصاب از نوک پا تا فرق سر تیر میکشید البته به دست راست کمتر فشار میآوردند تا بعد از شکنجه دست زندانی ورم نکرده و بتواند اعترافات خود را بنویسد. این پیچها را دائم شل و سفت میکردند تا اعصاب زندانی را خرد کنند.
در روش دیگر زندانی ایستاده به دیوار تکیه میداد و پس از بستن دست و پاهایش با گیرههای فنری، کلاهخود آهنی را روی سرش میگذاشتند و با اجسام سنگین به پاهایش میزدند. همزمان نیز چند گیره متعلق به دستگاه شوک الکتریکی که در کنار آپولو قرار داشت به چند قسمت از بدن زندانی وصل میشد و با وارد کردن شوک با ولتاژهای مختلف برق توسط گیرههای متصل به بدن زندانی، وی را شکنجه میدادند. آنچه این دستگاه را دردناکتر و وحشت انگیزتر میکرد؛اولاً شکل عجیب و هراسانگیز آن بود. ثانیاً قرار گرفتن سر زندانی به هنگام شکنجه در کلاهخود فلزی او را از آنچه بر سرش میآمد بیخبر میگذاشت؛ در حین شکنجه نیز با ضربه بر کلاهخود سر و صدا ایجاد میکردند. ثالثاً در این لحظات دردآور، صدای فریاد زندانی در داخل کلاهخود میپیچید و هر چه بر شدت شکنجه افزوده میشد فریاد ناشی از درد، بیشتر میشد و نیز تأثیر مضاعف و مخربتری بر سیستم عصبی و شنوایی شکنجه شونده میگذاشت به همین دلیل زندانی تحمل درد را بر فریاد زدن ترجیح میداد، شکنجهگران نیز بدون آن که صدای متهم را بشنوند، با خیال آسوده به شکنجه ادامه میدادند. بازجوها خوب میدانستند که بر اثر فشارهای وارد بر مغز پس از استفاده از آپولو زندانی قادر به درک صحیح زمان و مکان نیست و ممکن است در آن اوضاع حرفهایی بزند که تا آن زمان به زبان نیاورده است به همین دلیل همه زندانیان پس از شکنجه با آپولو سریعاً به اتاق بازجویی برده میشدند تا آخرین اطلاعات از آنها گرفته شود.[1]
یکی از متخصصان شکنجه با دستگاه آپولو محمدعلی شعبانی معروف به دکتر حسینی بود. او شخصی نام آشنا برای زندانیان سیاسی و متخصصترین فرد در زدن کابل بود. او زندانیان را روی دستگاه مخصوص شکنجه «آپولو» مینشاند و کف دست و ساق پای زندانی را زیر گیرههای آن پرس نموده و کلاه آهنی مخصوصی که تا گردن زندانی را میپوشاند روی سر او قرار میداد. آنگاه شروع به زدن کابل مینمود. سر کابلها افشان بود و موقع اصابت به کف پا، نوک آن روی پا برمیگشت و موجب کنده شدن گوشتهای آن میشد. گاهگاهی هم با شیئی چوبی یا فلزی ضربهای به کلاه وارد میکردند که صدای بسیار وحشتناکی در آن ایجاد شده و در گوش زندانی میپیچید که فوقالعاده آزار دهنده بود و شکنجهای بود مضاعف بر سایر شکنجهها. وی برای جلوگیری از کاهش درد و برای بیحس نشدن موضعی ضربات کابل را به صورت کاملاً موازی در کنار هم به کف پا فرود میآورد، به گونهای که هیچ ضربهای بر روی محل ضربه قبلی نمیخورد. وضعیت کف پا به صورتی در میآمد که گویی چندین سیخ کباب را کنار هم چیدهاند. با این حال اگر نظر بازجو مبنی بر فنیتر شدن شکنجه بود، حتماً آتش سیگار خود را روی بدن عریان زندانی خاموش مینمود.[2]
یکی دیگر از متخصصان دستگاه آپولو محمدحسن ناصری معروف به دکتر عضدی بود. او همیشه با ماشین ضد گلوله و یک یا دو اسکورت به منزلش میرفت و حتی اکیپ هم او را اسکورت میکرد.
همانگونه که گفته شد ساخت دستگاههای شکنجه مثل شوک الکتریکی آپولو، قفس و... با نظر و یا طرح او یا عطارپور ساخته شده بود.[3]
پینوشتها:
[1] . دانشنامه زندان سیاسی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، چاپ اول، سال 1401، ج 1، ص 15 تا 17.
[2] . همین سایت با عنوان: شکنجهگری به نام محمدعلی شعبانی معروف به دکتر حسینی و بررسی و تحلیلی کوتاه از تأسیس، تشکیلات، اقدامات و پایان کار ساواک.
[3] . همین سایت با عنوان: شکنجهگری به نام محمدحسن ناصری معروف به دکتر عضدی.
محمدحسن ناصری معروف به دکتر عضدی
محمدعلی شعبانی معروف به دکتر حسینی بازجو و شکنجهگر
تعداد مشاهده: 7142