اهمیت اسناد ساواک برای تاریخ نگاری محلی؛ نمونه موردی ایلام؛ به مناسبت 25 دی روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی ایران
تاریخ انتشار: 24 دي 1402
چکیده
تاریخ نگاری محلی برای بازسازی تاریخ یک منطقه، نیازمند متون و منابع دست اول مانند اسناد دولتی است. تولید و فراوانی این دسته از منابع در دهههای اخیر با گسترش نهادها و ادارات دولتی در مناطق مختلف کشور در پیوند بوده است. این اسناد که بنا بر ضرورتهای اداری تولید شده اند از سویی ویژگیها، الگوها و فرم ملی و فرامحلی دارند و از سوی دیگر محتوای آنها با اختصاصات و ضرورتهای محلی آمیخته شده است. آنها افزون بر کارکرد اداری، برخی وجوه حیات در مناطق مختلف را بازتاب داده و برای مورخان تاریخ محلی اهمیت دارند.
اسناد ساواک در چنین چارچوبی قرار میگیرند و ضمن دارا بودن ویژگیهای امنیتی ملی و فرامحلی، ناظر به حضور اشخاص و وقوع رویدادها در مناطق تحت پوشش واحدهای اداری آن سازمان هستند و بخشی از مصالح مورد نیاز و علاقه مورخان محلی را فراهم می آورند. اما استفاده از این اسناد برای پژوهش در تاریخ محلی نیازمند توجه به فرم ویژگیها و محتوای آنها است. در نوشتار پیش رو اهمیت اسناد ساواک برای پژوهش در تاریخ محلی ایلام مورد بررسی قرار گرفته و دامنه محتوا و محدودیت آنها برای بازسازی تاریخ این منطقه ارزیابی شده است.
مقدمه
اسناد برجای مانده از ساواک (تأسیس: ۱۳۳۵ خ (۱۹۵۷م) ویژگیهای خاص خود را دارند که آنها را از سایر گونههای اسناد دولتی متمایز میکند. آنها بنا بر اهداف و روندهای تعریف شده موجود در ساواک تولید شدهاند و یکی از مصالح پژوهش در تاریخ محلی ایران را فراهم میکنند. پژوهشگر میتواند با مطالعه این اسناد بخشی از ساختارهای اداری، اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی محل را بازسازی کند و به توصیف گذشته بپردازد. در این نوشتار اهمیت اسناد ساواک، ویژگیها و محتوا و برخی محدودیتهای آنها برای بازسازی تاریخ ایلام مورد بررسی قرار گرفته است. سؤال مهم آن است که این اسناد تا چه میزان اطلاعات لازم برای بازسازی و فهم تاریخ ایلام در دهههای ١٣٤۰ و ١٣٥٠ را برای پژوهشگر فراهم میکنند؟ ویژگیهای اصلی و رئوس اساسی محتوای این اسناد برای کاربست در تاریخ نگاری محلی چیست و کارآیی آنها تحت تأثیر کدام محدودیتهاست؟ در این مقطع زمانی تحولات مهمی در ایران روی داد که سرانجام باعث تغییر ساخت سیاسی کشور شد. موضوعی که با فعالیت ساواک در ارتباط مستقیم بود؛ از این رو اسناد این دوره نیز اهمیتی خاصی برای فهم آن دارند.
اسناد
مرکز بررسی اسناد تاریخی تا کنون تعداد قابل توجهی از اسناد ساواک را منتشر کرده است. مجموعه یاران امام به روایت اسناد ساواک بر اساس پرونده فعالان انقلابی که در بایگانیهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور به جای مانده منتشر شده است. تنظیم این اسناد برای انتشار عمومی معمولاً بر پایه یک روند زمانی سالشمارانه (کرونولوژیک) بوده است. جلد ٤٣ این مجموعه به روایت مبارزات حجتالاسلام حاج شیخ محمد (جهانبخش) تعمیرکاری (زندگی ١٣٧٩ - ١٣١٤خ) اختصاص دارد. این اسناد در محدوده زمانی سال ١٣٤٦ تا ١٣٥٧ شمسی تولید شدهاند اما بنا بر برخی مقتضیات به موضوعات مرتبط با فعالیتهای شیخ محمد در سالهای پیش از آن نیز پرداختهاند؛ مانند اسناد مربوط به پنج بازجویی شیخ در کمیته مشترک ضد خرابکاری در سال ١٣٥٤ که با نظارت میراحمد معصومی کوچصفهانی معروف به مؤید (۱۳۵۷-۱۳۰۳ خ/ ١٩٧٩-١٩٢٤م)، بازجوی متخصص ساواک انجام شده است. جلد ٤٥ این مجموعه اسناد فعالیت2های آیتالله شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی (زندگی: ١٣٠٤-١٣٦٥ / ۱۹۸۷ - ۱۹۲۵م. ناشر /مؤلف درباره سال تولد تشکیک کرده و آن را در حوالی ۱۲۹۵خ، ۱۹۱٦م نوشته) است. این اسناد در محدوده زمانی ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ تولید شدهاند. محدوده زمانی کوتاه این اسناد با سکونت شیخ عبدالرحمن در عراق و بازگشت وی به ایران در سال ۱۳۵۵ مرتبط است. ناشر / مؤلف، افزون بر اسناد ساواک، متن برخی نامهها و تصاویر اسناد دیگر را آورده است. این اسناد عموماً دست نویسهایی از شیخ عبدالرحمن و برخی مکاتبات آیات عظام با وی است. اغلب این اسناد دست نویس هستند؛ احتمالاً چون در شمار اسناد ساواک نبودهاند، مرکز بررسی شیوه مرسوم خود درباره آنها را رعایت نکرده است این دو مجموعه (کتابهای ٤٣ و ٤٥ از مجموعه یاران امام) دارای برخی اسناد مشترک هستند که میتوان دلیل آن را به شیوه کار ساواک مرتبط دانست؛ برخی اسناد مانند گزارش خبرها دارای چند نسخه بودند و هر نسخه به چند پرونده یا دایره راه مییافت. تا کنون اسناد شیخ محمدتقی مروارید (زندگی: ۱۳۹۱ ۱۳۰۰ خ/ ۲۰۱۲ - ۱۹۲۱م) در ساواک منتشر نشده است؛ احتمالاً انتشار این اسناد میتواند مواد خام و مصالح بیشتری برای تدوین تاریخ ایلام به اهل تحقیق ارائه کند.
برخی از وعاظ مخالف حکومت که بودنشان در محل سکونت به صلاح نبود، توسط کمیسیون امنیت اجتماعی تبعید میشدند. در انتخاب محل تبعید ویژگیهای مختلفی مانند دور بودن منطقه در نظر گرفته میشد. وعاظ تبعیدی در محل تبعید تحت مراقبت قوای انتظامی و ساواک قرار میگرفتند. درباره این مراقبتها دستورالعملهای ویژه وجود داشت از این رو گزارشهای ساواک و قوای انتظامی درباره آنها اطلاعاتی درباره محل تبعید را به ما عرضه میکنند. با تبعید شیخ احمد کافی (زندگی: ۱۳۵۷ - ۱۳۱۵ خ/ ۱۹۷۸-١٩٣٦م) به ایلام (دوره تبعید: ١٣٥٥ - ١٣٥٤خ / ١٩٧٦ - ۱۹۷٥م)، فعالیتهای وی تحت رصد ساواک و قوای انتظامی قرار گرفت و از این رو برخی اسناد کتاب واعظ شهیر حجت الاسلام شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی برای شناخت تاریخ ایلام مفید هستند. با انتشار اسناد مربوط به علی حجتی کرمانی (زندگی: ۱۳۷۹-١٣٠٦خ/ ٢٠٠٠-١٩٣٧م) نیز میتوان اسنادی درباره ایلام یافت؛ زیرا وی نیز مدتی به ایلام تبعید شده بود. برخی از این وعاظ تبعیدی پس از پایان دوره تبعید به روابط خود با روحانیون ایلام ادامه میدادند؛ اسناد و اخبار مربوط به این روابط نیز در پرونده های هر دو دسته روحانیون تبعیدی و روحانیون ایلام راه مییافت. مکاتبه شیخ احمد کافی با شیخ عبدالرحمن حیدری نمونهای از این مکاتبات است که از طریق سانسور مکاتبات به دست ساواک قم افتاد.
گزارشهای ساواک و قوای انتظامی درباره فعالیتهای تیمور بختیار (زندگی: ١٣٤٩- ۱۲۹۳ خ/ ١٩٧٠ - ١٩١٤م) رئیس پیشین ساواک (دوره ریاست سالهای ۱۳۳۹ - ۱۳۳۵خ) در عراق نیز میتواند برای فهم تاریخ ایلام مفید باشد. این گزارشها بافت عشیرهای منطقه و آمد و شد عشایر در دوسوی مرز را بازتاب دادهاند. تحلیل چرایی همراهی عشایر منطقه مانند شوهانیها با تکاپوهای بختیار نیازمند تأمل بیشتر است و میتوان آن را در چارچوب رفتارهای عشایر ارزیابی کرد.
برخی اسناد مجموعه انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (١٣٥٧-١٣٥٦خ)، مرکز بررسی اسناد تاریخی نیز به رویدادها و حوادث انقلاب در استان ایلام مربوط هستند. این رویدادها دارای آن درجه از اهمیت بودهاند که اخبار آنها در این مجموعه آمده است. از جمله این رویدادها میتوان به حوادث روز عید فطر ۱۳۹۸ق/۱۳ شهریور ۱۳۵۷ در شهر ایلام اشاره کرد. تعطیلی و اعتصاب مدارس، مراکز آموزشی و دانشکده دامپروری ایلام، ادارات، بازار، اعتراضات، تظاهرات و راهپیماییهای مردمی در این گزارشها ثبت شده است. برخی از این گزارشها و اخبار سال ۱۳۵۷ در بولتنهای ساواک و گزارشهای نوبهای فرمانداری نظامی بازتاب یافتهاند.
در مجموعه انقلاب اسلامی در استانها به روایت اسناد ساواک، تاکنون اسناد استانهای غربی کشور مانند ایلام، کرمانشاه، کردستان و لرستان منتشر نشده است. در صورت انتشار اسناد مصالح مهمی برای بازسازی تاریخ استانهای غربی مانند ایلام فراهم خواهد شد.
چند فصل از کتاب «انقلاب اسلامی در ایلام» نوشته طاهری مقدم با نوشتار پیش رو مرتبط است. اسناد ساواک مهمترین منابع پژوهش طاهری مقدم بوده و وی با استفاده از آنها، بخشی از رویدادهای آن دوره را بازسازی نموده است. مؤلف در فصلهای چهارم، پنجم، هفتم و نهم از اسناد ساواک مانند اسناد منتشر شده مرکز بررسی اسناد تاریخی استفاده کرده و در پایان کتاب، تصویر پنجاه سند را آورده است؛ این اسناد در ادارات دولتی مانند وزارت مالیه، قوای انتظامی و امنیتی مانند شهربانی، ژاندارمری و ساواک تولید شده و محدوده زمانی آنها از ۱۳۱۲ تا ۱۳۵۷ را در بر میگیرد. اسناد شهربانی بیشترین اسناد این مجموعه را تشکیل میدهند.
ایلام
در سرشماری سال ۱۳۳۵ خ شهرستان ایلام با توابع آن بخشی از استان کرمانشاهان بود. بنا سند شماره ٣٥٤٥٠ اداره حقوقی وزارت کشور فرمانداری کل ایلام در سال ١٣٤٣ تأسیس شد. این فرمانداری کل دارای چهار شهرستان ایلام، دهلران، مهران و بدره بود. مرکز این فرمانداری کل، شهرستان ایلام بود. فرمانداری کل ایلام در سال ١٣٤٥خ، متشکل از شهر ایلام و سه مرکز شهری دیگر، 937 /201 نفر جمعیت داشت که 7 /88% آن روستانشین و عشایر و 1 /11% شهرنشین (190 /20 نفر) بودند. کشاورزی و امور وابسته به آن، با جذب 8 /78% بیشترین زمینه اشتغال به کار را برای شاغلان ایلامی فراهم کرده بود.
نکات مهم در تحلیل دادههای دو سرشماری فرمانداری کل (١٣٤٥خ) و استان ایلام (۱۳۵۵خ) آن است که میزان و نسبت جمعیت روستایی و عشایری (غیر شهری) به جمعیت شهری بیشتر بوده است. در ١٣٤٥، میزان جمعیت غیر شهری (89 /9%) این فرمانداری کل بر جمعیت شهری (11 /1%) غلبه داشت. جمعیت شهر مهران در سال ١٣٤٥خ، 10% کل جمعیت این شهرستان را شامل میشد و این به معنی غلبه شدید بافت روستایی- عشایری بود. جمیت این شهر طی ده سال بیش از ۶ برابر و جمعیت روستایی کمی بیش از سه برابر شد. این موضوع به معنی رشد چشمگیر جمعیت مناطق شهری بود. در سال ۱۳۵۵، جمعیت
غیر شهری شهرستان بدره حدود ۱۵ برابر جمعیت شهری آن بود؛ در این مورد جمعیت کوچندگان، دو برابر شهرنشینان بود. غلبه میزان جمعیت روستایی- عشایری بر شهری در میزان اشتغال مردم در بخش کشاورزی خود را نشان میداد.
در مقایسه با استانهای غربی کشور مانند کرمانشاه، کردستان و لرستان بافت مذهبی ایلام دارای انسجام و یکدستی محسوسی است. در برخی از این استانها مانند کرمانشاه علاوه بر شیعیان اهل سنت طریقتهای صوفیه و اهل حق، بافت اعتقادی متنوعی را شکل دادهاند. این گروه ها طی قرنها انسجام و ساختار خاصی پیدا کرده و به ساز و کارهای ویژهای برای مشارکت در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دست یافته و زیست خود را بر مبنای این الگوها تعریف کردهاند. فقدان این تنوعات و ساز و کارهای وابسته به آنها در ایلام، میدان فراخی را برای فعالیت روحانیون شیعه ایجاد کرده است. اما باید توجه داشت که روحانیون شیعه با استفاده از مراکز آموزشی مانند مدارس و حوزههای علمیه و مذهبی مانند مساجد، تکایا؛ میتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. آنها در این مراکز پرورده میشوند و به بسط معارف و باورها در میان طبقات مختلف مردم میپردازند. در تحلیل شکلگیری و رونق مدارس علمی و مراکز آموزش معارف دینی وجود شهرهای بزرگ عاملی مهم و تأثیر گذار است. گر چه تحقیق درباره پیشینه مدارس دینی در ایلام نیازمند کند و کاو بیشتر است، اما یک مؤلفه مهم در شکلگیری چنین مراکزی، وضعیت مراکز شهرنشینی در ایلام است.
با در نظر گرفتن چنین وضعیتی میتوان گفت که فقدان چنین مراکزی به توجه و حرکت جویندگان و طلاب علوم دینی اهل ایلام به سوی مراکز پیرامونی و دورتر مانند نجف، قم و احتمالاً کرمانشاه منجر میشده است.
ساواک ایلام
با استفاده از اسناد منتشر شده میتوان بخشی از تاریخ ساواک ایلام را بازسازی کرد. اسناد به پژوهشگر این امکان را میدهند تا ساختار و شیوه فعالیت ساواک ایلام را توصیف کند. در سال ١٣٤٢ ساوک ایلام تشکیلاتی نداشت و چهار سال بعد، ساختار ساواک ایلام چندان گسترده نبود؛ ساختار گزارش خبرهای این سال نشان میدهد که سلسله مراتب تحلیلی که بر مبنای ایام هفته تعریف میشد در این ساواک وجود نداشته است. این گزارش خبرها شامل نظریه منبع، رئیس دایره و رهبر عملیات و رئیس ساواک ایلام یعنی سه رده تحلیلی است. در این ساواک رئیس امنیت داخلی خود رهبری عملیات را بر عهده داشت. استفاده رئیس امنیت داخلی از یک اسم مستعار محلی (سیمره) نکتهای جالب است. سربرگ اسناد نشان میدهد که در این سالها سازمان ساواک ایلام در حد یک فرمانداری کل بوده است. ساواک فرمانداری کل ایلام و پشتکوه دارای کد ٢٤هـ بود و در مکاتبات از این کد استفاده میکرد. این کد بر اساس تقسیمات کشوری تعریف شده بود و ترکیبی از نظام تقسیمات کشوری ۱۰ استانی پیشین و تأسیس فرمانداریهای کل و استانهای جدید بود. با ایجاد یک فرمانداری کل یک کد به آن اختصاص مییافت و در صورت ارتقاء آن به استان همان کد مورد استفاده قرار میگرفت. البته برخی شهرستانها و قزوین با آن که بخشی از استان مرکز (تهران کد ۲۰هـ) بودند، دارای کدهای مانند ۲۱هـ و ۲۳هـ بودند.
رحمانی، نصرتی، سرتیپ اسعد دهقان (متولد ۱۳۰۳ ش ملایر) و دنیایی رؤسای ساواک ایلام بودند. دهقان در زمان ریاست بر ساواک ایلام، تولیت موقوفات ایلام مشتمل بر دهها باب مغازه، یک باب حمام و یک باب کاروانسرا را بر عهده داشت.
دیگر واحد سازمانی ساواک فرمانداری کل استان ایلام، ساواک شهرستان مهران بود. شهرستان مهران در بدو تأسیس فرمانداری کل ایلام و لرستان پشتکوه، دارای سه بخش حومه، صالح آباد و ارکوازی بود. این ساواک در مکاتبات از مهران و در شماره نامهها از «هـ» استفاده میکرد. این مورد اخیر در ساواک دیگر استانها و شهرستانها امری مرسوم بود و معمولاً ساواک شهرستانها از شناسه حرفی «هـ» استفاده میکردند.
محسن کاووسی مقدم (متولد ۱۳۲٤ش، تهران) از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ ریاست ساواک مهران را بر عهده داشت. کاووسی مورد تنفر و خشم مردم بود و این خشم در ج 17، ص 338 و 340 کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، انعکاس یافته است.
دیگر رئیس این ساواک قاسمی بود که گزارشی از شرکت وی در جلسه فوق العاده چهارم شورای امنیتی شهرستان مهران در دست است. گزارشهایی نیز از پخش اعلامیه در مهران و نفوذ خانواده شیخ عبدالرحمن حیدری در صالح آباد در دست است که محصول فعالیتهای ساواک مهران در مراقبت از اوضاع این شهرستان است. طاهری مقدم بر اهمیت دایره برون مرزی ساواک ایلام تأکید کرده است؛ این دایره اخبار مربوط به شهرهای نجف و کربلا و رفت و آمد مردم به عراق را رصد میکرد. به نوشته وی نیروهایی که در ساواک ایلام به کار گرفته میشدند از آموزشهای لازم بهره گرفته بودند. در سالهای بعد و در دهه ۱۳۵۰، ساختار ساواک ایلام پیچیدهتر شد میتوان این گونه تحلیل کرد که این وضعیت نتیجه روند طبیعی افزایش تجارب و کسب آموزشها بوده است. در سلسله مراتب تحلیلی، ساواک ایلام دارای ردههای شنبه (منبع)، یکشنبه (رهبر عملیات رئیس دایره امنیت داخلی)، چهارشنبه (احتمالاً دایره امنیت داخلی ساواک استان و رئیس ساواک ایلام بود که نظریه رده اخیر با عنوان نظریه ٢٤هـ ثبت شده است. ساواک ایلام برای تحدید فعالیت وعاظ و روحانیون مخالف حکومت، از آنها تعهد میگرفت. این ساواک، برخی از افراد را با استفاده از منابع انسانی مراقبت میکرد. برخی از این منابع عبارت بودند از ۱۲۶۱، ١۳۳۹۰، ٩٥١٦، ١٤٧٢٦، ۹۷۹۷، ۹۸۸٦، ١٤۹۰۱، ١٠٤٤٣، ١٤٣٦٥.
منابع به سوژهها نزدیک بودند و اخبار را در روابط و احوال پرسیهای دوستانه کسب میکردند. اساساً نفوذ دادن منابع بیگانه و غریبه مرسوم نبود؛ کسانی برای کسب اخبار نشان میشدند و در پیرامون سوژه نفوذ داده میشدند که کمترین شک و گمانی را در سوژه ایجاد نکنند. استخدام منابع و نفوذ دادن آنها پیرامون سوژه، طی مراحلی، زیر نظر دایره امنیت داخلی ساواک شهرستان انجام میشد. با در نظر گرفتن جمعیت
شهرهایی مانند ایلام و مهران، میتوان سختی کار کارمندان و منابع ساواک و روابط آنها با رهبران عملیات را تصور کرد. برخی از این نیروهای بومی در سال ۱۳۵۷ تحت فشار شدید اهالی قرار داشتند و ساواک تقاضای انتقال محل خدمت آنها را داشت. این ساواک، برخی اخبار و اطلاعات را با سانسور مکاتبات پستی (موسوم به کد ۹۱۱۱) به دست میآورد. استفاده از منابع متفاوت برای مراقبت از یک سوژه و همچنین روابط ادارات و دوایر مختلف ساواک با هم، زوایای مختلفی از یک قضیه یا روایت را آشکار میکرد. مثلاً در حالی که مرحوم کافی در مکاتبات خود، اعلام میکرد که کار وی فقط وعظ در محدوده امور دینی بوده و وارد سیاست نمیشود، اما منابع انسانی از وی نقل کردند که به دلیل ناسزاگوئی و مبارزه علیه دولت از تهران به ایلام تبعید شده و پس از پایان مدت تبعید در ایلام مجدداً جهت ادامه مبارزه عازم تهران خواهد شد. نقل قول اخیر از اداره کل هشتم ساواک به اداره کل سوم رسیده بود.
با توجه به اهمیت وقوع رویدادها برای ارسال اخبار آنها به مرکز از تلگراف و تلفنگرام استفاده میشد. استفاده از تلگراف برای مخابره اخبار به اداره کل سوم، نیازمند رمزگذاریهای خاصی در مبدأ و مقصد بود که شکلگیری دایره مرموزات ساواک را سبب میشد. نشان این دایره در قالب مهر مخصوص مرموزات س.ا.و.ک در برخی اسناد دیده میشود. عدم آشنایی مسئولان دریافت کننده رمز با فضا و محیط محل صدور تلگراف سبب میشد که آنها در خواندن حروف رمز برخی اسامی و کلمات دچار اشتباه شوند؛ به عنوان نمونه در یک مورد تعمیرکاری، «طعمارکاری» و کلمه دیگر به شکل «ثقلات؟» خوانده شده است.
در رویه مرسوم ساواک معمولاً گزارش خبر در قالب گزارش راوی غایب (سوم شخص) نوشته میشد. گزارشهای تسلیمی از منبع پس از بهرهبرداری و به صورت گزارش خبر-گزارش عملیاتی تفکیک و به طور جداگانه منطبق با بولتنهای مربوط تنظیم میشد. در این شیوه بخش مهم و قابل بهرهبرداری خبر از گزارش منبع استخراج و تنظیم و همراه با نظریه رهبر عملیات به دایره امنیت داخلی ارسال میشد. همچنین اصل خبر و حواشی مربوط به آن به عنوان گزارش عملیاتی ضمیمه گزارش خبر میشد، اما گزارش خبر ساواک ایلام (شماره: ۱۰۰۹ هـ - 4 /4 /1347) بر خلاف این رویه تنظیم شده بود. منبع ١٢٦١ در یک شرح تفصیل نحوه ملاقات خود با شیخ محمد تعمیرکاری را با روایت متکلم وحده شرح و وعده داده بود که با وی تماس گرفته و اخبار بیشتری را از وی خواهد گرفت. ساواک ایلام این خبر را به ضمیمه گزارش خبر فوق به اداره کل سوم (٣١٦) ارسال کرده بود. این روش حفاظت منبع و بولتنهای راهنمای کار را نادیده گرفته بود؛ از این رو با انتقاد اداره کل سوم ساواک مواجه شد؛ ارسال رونوشت گزارش واصله از منبع به مرکز علاوه بر آن که از نظر حفاظت صحیح نبود، خلاف روش مصوبه نیز بود، لذا از ساواک ایلام خواسته شد از ارسال رونوشت گزارشهای منبع خودداری کند.
ساواک سیاستهای متنوعی را برای مهار مخالفان کار میبرد. یکی از این سیاستها تحبیب بود. این کار در قالب ارسال هدیه مانند قرآن و پول به عناوین مختلف یا ترتیب اثر دادن به سفارشها و درخواستهای برخی روحانیون انجام میشد. نشر قرآن پهلوی و اهداء آن به روحانیون، نمونهای از این برنامهها بود. در یک مورد ساواک با ارسال یک جلد کلامالله مجید و مبلغی پول این سیاست را درباره شیخ عبدالرحمن حیدری به کار برد. این نامه به امضاء مقدم رئیس کل ساواک بود؛ اما شیخ عبدالرحمن آن را نپذیرفت و به ساواک مسترد داشت.
اسناد دی و بهمن ۱۳۵۷، روایتگر حمله مردمی به دفاتر و ساختمانهای ساواک در منطقه هستند. در این ایام مسئولین رده بالای ساواک ایلام در مرکز به سر میبردند. این موضوع در تحلیل سلسله مراتبی اسناد ساواک و اعلام نظریه چهارشنبه و ٢٤ هـ مشخص است. گزارشهایی درباره حمله به کارمندان ساواک مهران و منازل آنها نیز در دست است.
امکان تهیه اسلحه و حملات مسلحانه به مأمورین انتظامی و ساواک از ویژگیهای مبارزه در ایلام است که آن را تا حدودی با مبارزه در مناطق دیگر متفاوت کرده است.
مبارزات انقلابی
اسناد ساواک فعالیت روحانیون انقلابی ایلام را بازتاب دادهاند. این روحانیون میان ایلام و قم در رفت و آمد بودند. گاه این روابط به شکل مکاتبه بود؛ برخی روحانیون ایلام با مراجع تقلید در ارتباط و مکاتبه بودند شیخ عبدالرحمن حیدری از آیات امام خمینی، حکیم، بروجردی، عبدالهادی الحسینی الشیرازی، خویی و گلپایگانی اجازه نامه دریافت وجوه شرعیه داشت. برخی از روحانیون ایلام در مدارس علمیه شهر قم تحصیل کرده بودند. حجت الاسلام تعمیرکاری در سال ۱۳۳۹ به قم رفت و هشت سال در مدارس فیضیه و حجتیه به تحصیل علوم دینی مشغول بود. محمدنقی لطفی که شیخ محمد تعمیرکاری در بازجوییها وی را از دوستان خود معرفی کرده، نمونهای دیگر از روحانیون ایلام بود که در مدرسه حجتیه قم تحصیل علم میکرد.
در این آمد و شدها علاوه بر علوم دینی که در منابر و جلسات به مردم ارائه میشد، اخبار مربوط به مبارزات انقلابی نیز به ایلام میرسید. آنها در بازگشت از قم برخی کتابها را به ایلام می بردند. شیخ محمد تعمیرکاری برخی آثار نشر در راه حق و دارالتبلیغ قم را مجانی میان نمازگزاران مساجد ایلام توزیع میکرد. وی برخی دیگر از کتابها مانند مفاتیح، نصایح و شعلههای فساد را به علاقهمندان میفروخت. روحانیون ایلام با انقلابیون کرمانشاه نیز در ارتباط بودند. برخی از این روحانیون به مناطق همجوار در کرمانشاه دعوت شدند؛ آنها از این فرصت برای توسعه فعالیتهای انقلابی در نواحی روستایی استفاده میکردند. شیخ محمد تعمیرکاری به روستاهای ماهیدشت و کنگاور دعوت شده بود و در مدت اقامت خود در آنجا علاوه بر تعلیم برخی احکام نماز، روزه و زکات، روستائیان را با نهضت امام آشنا کرد.
در سال ۱۳۵۷ که اعتراضات مردمی توسعه یافت، شهربانی در نامهای به ساواک این اوضاع را نتیجه فعالیتهای پنج سال اخیر شیخ محمد تعمیرکاری و شیخ محمدتقی مروارید توصیف کرد. اوضاعی که با پیوستن شیخ عبدالرحمن، شیخ منصوری و شیخ عباس سلطانی به آنها پیچیدهتر شده بود. شیخ محمدتقی مروارید در شهرها و روستاهای استان ایلام فعال بود و مردم را به مبارزه علیه حکومت فرامیخواند. ساواک وی را از مخالفین با سابقه و سرسخت رژیم و قانون اساسی توصیف کرده که تشنجات و اغتشاشات ایلام، ایوان، مهران و سایر قصبات به دستور و رهبری و کارگردانی وی برپا شده بود؛ ساواک پیشبینی کرده بود که وی قریباً در تمام استان حتی قصبات اقدامات ضد امنیتی وسیعی را به صورت حاد انجام خواهد داد.
روحانیون سازماندهی راه پیماییها و اعتراضات مردم را بر عهده داشتند. آنها میان شهرها و روستاها در تردد بودند و به مانند یک نقطه کانونی، کارمندان ادارات، فرهنگیان و دیگر گروهها را حول خود گرد میآوردند و آنها را سازماندهی میکردند و با صدور و انتشار اعلامیه مبارزات مردم را پیش میبردند. این اخبار میتواند به درک این گزاره کمک کند که چگونه روحانیون توانستند قشرها و گروههای مختلف را تحت رهبری واحد جمع کنند؛ از این منظر آنها برای فهم نقش تاریخی روحانیون در هدایت مبارزات علیه حکومت ارزش فراوان دارند به ویژه آن که این اسناد تحت تأثیر تحولات پسینی و نگاه به گذشته تولید نشدهاند؛ بلکه در بطن همان رویدادها و از منظر مخالفان نوشته و تولید شدهاند.
مساجد و هیئتهای مذهبی
اسناد ساواک این امکان را به ما میدهند که محتوای سخنرانیهای روحانیون در مساجد و هیئتها را بررسی و تحلیل کنیم. شیخ محمد تعمیرکاری آثار امام خمینی، آیت الله مشکینی، شهید هاشمی نژاد، سرگذشت مختار و روضه الشهدا [ نوشته واعظ سبزواری] را خوانده بود و در منابر از اخلاق و تاریخ برای مستعمین سخن میگفت. شیخ محمدتقی مروارید هم علیه شاه سخن میگفت و مواضع حاد سیاسی اتخاذ میکرد.
در اسناد ساواک به مساجدی اشاره شده که مرکز و کانون فعالیتهای انقلابی بودند. مسجد جامع، مسجد والی (سال ساخت: ۱۲۸۲خ / ۱۳۲٤ق) دو مسجد مهم ایلام و منشأ فعالیتهای انقلابی بودند. مسجد امیرالمؤمنین شهر ایلام و مسجد صاحب الزمان شهر مهران نیز در گزارشها مورد توجه قرار گرفتهاند. مساجد در سالهای ١٣٥٦ و ١٣٥٧ محلی برای مدیریت و بررسی سازماندهی اعتراضات و راهپیماییهای مردمی بودند و روحانیون از ظرفیت مساجد برای پخش فیلمهای انقلابی و بالا بردن آگاهی مردم استفاده میکردند. گزارشی از پخش فیلم در حسینیهها نیز وجود دارد؛ این فیلم درباره مصاحبه و نماز خواندن امام خمینی و استقبال مردمی از شیخ محمدتقی مروارید بود.
پخش اعلامیه تعطیلی بازار و بستن دکانها، استماع نوارهای انقلابی (مانند نوار سخنرانیهای امام خمینی؛ حمله به مراکزاداری، بانکها، در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ مانند مسکن و شهرسازی، دادگستری، اداره ریشه کنی مالاریا، اداره فرهنگ و هنر، محیط زیست، سازمان زنان، باشگاه ژاندارمری، سازمان دفاع غیر نظامی و شعبه بانک ملی ایران، مغازه مشروب فروشی، رستوران پارک جنگلی ششدار متعلق به اداره اطلاعات و جهانگردی، درگیری با مأمورین انتظامی که گاه به شکل مسلحانه انجام میشد، راهپیمایی و تظاهرات خیابانی، حمله به مجسمه رضاشاه و تعطیلی ادارات، گونههایی از تحرکات و فعالیتهای انقلابی مردم ایلام هستند که در اسناد به آنها اشاره شده است. گزارشها همچنین به نقش فرهنگیان ایلام در فعالیتهای انقلابی اشاره دارند. در سال ١٣٥٢ دو دانش آموز دبیرستان رازی تحت تأثیر تبلیغات انقلابی شیخ محمد تعمیرکاری به شعارنویسی بر دیوارهای شهر پرداختند و دستگیر شدند. در سالهای ١٣٥٦ و ۱۳۵۷، فعالیتهای انقلابی در دبیرستانهای شهر بالا گرفته بود. گزارشها به دانشسرای مقدماتی پسران و دختران و مدارس پروین اعتصامی، هنرستان صنعتی امیرکبیر و رودکی، شاهدخت، نوبنیاد، و مینو اشاره دارند. با آغاز مهرماه ۱۳۵۷، فرهنگیان و دانشآموزان به تعطیلی مدارس و اعتصاب پرداختند. از این رو گزارشهای متعددی از ساواک ایلام به ٣٢٤ وجود دارد که اخبار تعطیلی کودکستانها و مدارس استان ایلام را اطلاع دادهاند. بخش ٣٢٤ از زیر مجموعههای اداره کل سوم امنیت داخلی بود که مسئولیت آن بررسی اوضاع و فعالیتهای فرهنگیان و دانشآموزان در مدارس و مراکز آموزشی بود.
یکی از خواستههای فرهنگیان و دانشآموزان معترض در نیمه دوم سال ۱۳۵۷، آزادی معلمین و دانشآموزان زندانی بود؛ این موضوع به این معنی بود که تعدادی از معلمان و دانشآموزان معترض در این زمان دستگیر شده و در بازداشت بودهاند. در آبان ۱۳۵۷، آنها در یک راهپیمایی اعتراضی خواستار آزادی شیخ محمد تعمیرکاری شدند و در ۱۳ آبان با کسبه شهر یک راهپیمایی دیگر ترتیب دادند و خواستار برکناری و محاکمه استاندار، تعقیب عاملین حوادث روز عید فطر، عاملین آتش زدن بانکها و مأموران اهانت کننده به روحانیون شدند.
اسناد همچنین به نقش دانشجویان دانشکده دامپروری ایلام در فعالیتهای انقلابی سال ١٣٥٧ اشاره دارند. اسناد به کتابفروشی بعثت نیز اشاره دارند که آثار انقلابی مانند کتابهای دکتر علی شریعتی (زندگی: ١٣٥٦-١٣١٢خ/ ١٩٣٣- ۱۹۷۷م) را به علاقهمندان عرضه میکرد. برخی نشریات قم به نشانی خیاطی درویش عباس سلیمانی پور فرستاده میشد. سلیمانی پور با شیخ محمد تعمیرکاری نیز در ارتباط بود و شیخ در دوران تبعید، نامههای خود را برای وی میفرستاد.
برخی گزارشها حضور گروهها و قشرهای مختلف شهر ایلام در فعالیتها و مبارزات انقلابی را بازتاب دادهاند. افزون بر روحانیون، فرهنگیان و دانشآموزان و دانشجویان، شرکت کارمندان ادارات (بهزیستی، کار، تعاون و امور روستاها، ثبت احوال، ترویج، بانکها، تربیت بدنی، کسبه گرمابهدار، ساعت فروش، جوشکار و کتابفروش نیز در راهپیماییها شرکت میکردند.
اسناد به این نکته اشاره دارند که مردم ایلام اهل زکات و صدقه بودهاند و سهم امام را پرداخت میکردهاند. هنگامی که آیتالله مرعشی تلاش کرد یک سینما در قم را به کتابخانه تبدیل کند، مردم ایلام با پرداخت مبالغی پول در این کار سهیم شدند. این موضوع در اسناد آیتالله مرعشی و حجتالاسلام کافی ثبت شده و از طریق سانسور مکاتبات توسط ساواک قم به دست آمده است.
این اسناد اطلاعاتی درباره ادارات، فضای سیاسی و کارمندان آنها، نمایندگان ایلام در مجلس شورای ملی، استاندار، فرماندار، رؤسای ژاندارمری و شهربانی، تشکیل جلسات شورای هماهنگی، کمیسیون امنیت اجتماعی و تصمیمات متخذه در آنها را ارائه میکنند.
روحانیون انقلابی ایلام در فعالیتهای انقلابی خود به آگاه سازی زنان توجه داشتند. شیخ محمد تعمیرکاری در منبر خود در مسجد والی به مخالفت با لایحه خانواده پرداخت. برخی جلسات ویژه زنان بود؛ تعداد آنها از جلسات مردانه بیشتر بود. وی در منابر خود بر حجاب زنان تأکید میکرد و میگفت که دانشآموزان دختر باید با چادر به مدرسه بروند و معلمان آنها باید زن باشند. شیخ محمد زنان را به رعایت حقوق شوهران، تربیت فرزند، خانه داری، ادای نماز و داشتن عفت توصیه میکرد. این موضوعات از متن بازجوییهای شیخ در کمیته مشترک ضد خرابکاری مستفاد میشود. در نتیجه این تلاشها، زنان ایلامی در رویداهای سال ١٣٥٦-۱۳۵۷ نقش مهمی داشتند. دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی و دانشسرای دختران ایلام در تظاهرات خیایانی نیمه دوم سال ۱۳۵۷ نقشی فعال ایفا کردند و خواستار آزادی معلمان و دانشآموزان بازداشتی شدند. تهیه کننده یک گزارش به حضور زنان چادری در تظاهرات مهر ۱۳۵۷ در شهر ایلام اشاره کرده است. تظاهرات دختران مدرسه راهنمایی ماندانا از دیگر نمونههای مشارکت دختران و زنان ایلامی در رویدادهای سال ۱۳۵۷ است. در گزارش روزنامه اطلاعات شماره ۱۵۷۳۲، به ٤٠٠ دختر دانشآموز این مدرسه اشاره شده که با چادر و روبنده در خیابانهای خیام و عبدالهی شهر ایلام به تظاهرات پرداختهاند. این وجه از فعالیت دختران دانشآموز ایلامی را میتوان با تعلیمات شیخ محمد تعمیرکاری پیوند داد که در منابر خود گفته بود چون که شیعه هستیم، دختران را با چادر به مدرسه بفرستید و معلمان آنها هم باید زن باشند. گزارشها همچنین به بانو ربابه کمالی اشاره دارند که در این مبارزات به شهادت رسید.
مجموع این فعالیتها از الگوی فراگیرتر فعالیتهای انقلابیون در دیگر نقاط کشور پیروی میکند، اما برخی جنبههای آن مانند وجه مسلحانه مبارزه پررنگتر است. در تحلیل این موضوع میتوان بر بافت جمعیتی ایلام و موقعیت مرزی آن تأکید کرد. درباره فشار مردمی بر ساواک که در برخی تحقیقات بر آن تأکید شده است میتوان همان الگوی فراگیر کشوری را دید؛ گر چه به دلیل کوچک بودن شهرها و شناخته شدن مسئولین و مأمورین ساواک، فعالیت آنها با محدودیت شدید همراه بود.
روستاییان و عشایر
بافت عشیرهای و روستایی ایلام موضوع مهمی است که باید به آن توجه داشت. آمار جمعیتی ایلام در دو سرشماری ۱۳٤٥ و ۱۳۵۵، غلبه جمعیت روستایی بر شهری را نشان میدهد. در اجازه نامه آیتالله خوانساری برای شیخ عبدالرحمن حیدری، به ۷۰۰ قریه ایلام اشاره شده است. این موضوع در اسناد ساواک و قوای انتظامی مورد توجه بوده است. در اسناد ساواک ایلام موضع گیریهای سیاسی مردم تحت تأثیر مناسبات عشایری و قومی توصیف شده است؛ محیط کوچک مرزی با تعصبات مذهبی اهالی و عشایری که با اختلافات عمیق، آماده زد و خورد بودند و فعالیتهای انقلابی روحانیون (تبلیغات) در چنین بستری ممکن بود به درگیری موافقان و مخالفان حکومت منجر شود. عشایر ایلام با تیمور بختیار در ارتباط بودند؛ گزارشهایی از رفت و آمد عشایر ایلام مانند شوهانیها به قرارگاههای تیمور بختیار در دست است. قوای انتظامی تلاش میکردند از این بستر و ساختارهای موجود برای تثبیت موقعیت دستگاههای دولتی استفاده کنند. فهم این رفتارها با در نظر گرفتن قشربندی اجتماعی، منشأ و سنخ روستاها، وجود پایگاههای دینی و مذهبی در روستا (مانند زیارتگاه، مسجد) و مؤلفههای دیگری مانند روابط روستا با شهر ممکن است. در یک نمونه ژاندارمری، کدخدایان روستاها را جمع کرد و تلاش کرد آنها را قانع کند که به نفع حکومت وارد عمل شوند. ظاهراً این یک رویه مرسوم بود که در نیمه سال ۱۳۵۷ به کار گرفته شد؛ استفاده از نیروی روستاییان، عشایر و گروههای فرودست جامعه و سازماندهی آنها برای حمله به تجمعات مخالفان حکومت.
هنگامی که خبر احتمال همراهی کدخدایان روستاها به شیخ عبدالرحمن رسید وی در نامهای آنها را از این کار منع کرد؛ اوضاع کاملاً بر عکس شد و کدخدایان روستاها به حمایت از شیخ عبدالرحمن پرداختند. گزارشهای دیگر فعالیتها و تحرکات عشایر ایلام مانند شوهانیها، رشنوادیها و خزلها را ثبت کردهاند. بنا بر گزارشها شیخ عبدالرحمن حیدری در میان عشایر منطقه صالح آباد (از دهستانهای شهرستان مهران) فعال بود و سعی در شوراندن آنها علیه حکومت داشت.
وجه اقتصادی
در این اسناد اطلاعاتی درباره برخی مشاغل و پیشهها وجود دارد. همچنین برخی قیمتها در آنها ثبت شده است؛ مانند قیمت یک باب خانه. در موارد دیگر میزان وجوه سهم امام یا کمکهای مردمی که بخشی از وجوه مورد نیاز برای ادامه مبارزه فرهنگی- سیاسی علیه حکومت را تأمین میکرد، آمده است شیخ احمد کافی که مدت کوتاهی از تبعید وی به ایلام گذشته بود در یک مورد 000 /100 ریال برای خرید سینما و احداث کتابخانه و مدرسه علمیه به حساب ۵۵۰۰ بانک ملی شعبه قم واریز کرده بود. در موردی دیگر وی مبلغ 400 /81 ریال از محل گرد آورده بود و برای آیتالله خویی ارسال کرده بود. درباره اقدام آیتالله مرعشی برای خرید یک سینما در قم و تبدیل آن به مدرسه علمیه و کتابخانه، محقق نباید این ارقام را کم اهمیت تلقی کند و در استفاده از این دادهها اولاً باید وضعیت اقتصادی ایلام را در نظر بگیرد و ثانیاً ارزش امروزی و معادل این ارقام را نیز محاسبه کند. این کار با استفاده از دادههای سایر منابع درباره قیمت مسکن اقلام خوراکی و ... قابل محاسبه است.
محدودیتهای اسناد
هدف اساسی از فعالیتهای ساواک و قوای انتظامی، برقراری امنیت و انتظام مورد نظر حکومت بود. گرچه فعالیتهای ساواک جنبه پیشگیرانه داشت، اما اساساً آن چه توجه ساواک را به خود جلب میکرد فعالیتهای افراد و گروهها بود. در بسیاری از مواقع که اوضاع آرام بود و حدوث اتفاق خاصی محتمل نبود، ساواک نیز چندان فعالیتی از خود نشان نمیداد. بنا بر این فراوانی اخبار و دادهها و افزایش سطح پوشش آنها بستگی مستقیم با فراوانی رویدادها و اوضاع سیاسی داشت. از این رو تصور وجود یک سیر اطلاعاتی خطی منظم با انبوهی از دادهها در اسناد ساواک با واقعیات موجود سازگار نیست. در واقع پژوهشگر در این اسناد با دادههای نامنظم، پراکنده و منقطع و حفرههای اطلاعاتی مواجه است. گاهی کوشش برای تحلیل این قبیل دادهها بدون توجه به بافت و زمینههای وقوع رویدادها، ممکن است به استنتاجهای اغراق آمیز و دور از واقعیت منجر شود. راه منطقی پرهیز از اچنین اغراقهایی اولاً توجه دقیق به ویژگیها و وجوه اسناد امنیتی و ثانیاً قرار دادن آنها در چارچوب اجتماعی، فرهنگی و احیاناً اقتصادی و تاریخی است. این چارچوبها، الگویی عقلانی و منطقی را در اختیار پژوهشگر مینهند و او را در محدودهای منطقی نگه میدارند.
جمع آوری اطلاعات موجود در این اسناد که از درون جامعه هدف به مبادی و سلسله مراتب سازمان میرسید، با محدودیتهای خاص مواجه بود؛ از یک سو منابع توان دسترسی به تمام وجوه و امور پنهانی و زوایای زندگی و فعالیتهای افراد و نفوذ به درون گروهها و مشارکت در رویدادها را نداشتهاند. در سوی مقابل سوژهها و اهداف مورد نظر نیز جوانب احتیاط و حزم را نگه میداشتند و بسیاری از اخبار در محدوده فعالیت منابع ساواک قرار نمیگرفت. برخی اخبار نیز دارای سوگیری و متأثر از موقعیت منبع با سوژه و رابطه آن دو بود. بخشی از دلایل ایجاد یک سلسله مراتب تحلیل در ساواک ناظر به همین موضوع بود. همچنین برخی اخبار، شایعاتی بود که در افواه رواج داشت؛ از این رو لازم است که پژوهشگر به نوع خبر و درجه صحت و سقم آن توجه کند. البته شایع بودن یک خبر در افواه خود میتواند تحلیلی برای فهم چگونگی اوضاع جامعه و چرایی انتشار شایعات و بررسی نتایج نشر آنها باشد.
ویژگی دیگر این اسناد که اهمیت آنها برای بازسازی تاریخ اجتماعی را کم میکند، نخبه محور بودن آنهاست. ساواک توجه و تمرکز خود را بر رصد فعالیتهای اشخاص معطوف کرده بود و از نظر این سازمان آنچه اهمیت داشت سوژه و تحرکات و فعالیتهای وی بود. از این رو بیشتر اسناد این سازمان و به ویژه گزارش خبرها در پروندههای انفرادی نگهداری میشده است. مجموعه منتشر شده اسناد ساواک استانها نیز بیشتر نتیجه رصد فعالیتها و تحرکات سوژهها توسط منابع انسانی و غیرانسانی است. از نگاه ساواک، آنچه عامل به وجود آورنده تغییرات بود، افراد و نخبگان بودند؛ از این رو به نظر میآید حتی وجود بخشهای مختلف مانند بخش امور اجتماعی یا بخشهای ویژه اقوام بیشتر از آن که حاوی نگاهی اجتماعی و فرهنگی برای فهم و کشف فعالیتهای مخالفین باشد، در بردارنده نگاه فرد محور و نخبهگرا به موضوعات و فروکاستن آنها به پدیدهها و عارضههای انفرادی و پراکنده بود. تجویزهایی چون تحدید مخالفین، تبعید یا زندانی کردن آنها معلول چنین نگاهی بود. این نگاه، اسنادی را تولید کرده است که عمدتاً شخص محور است و تنها هنگامی به سراغ گروهها و پدیدههای اجتماعی میرفت که نخبگان با آنها ارتباط برقرار کرده و تلاش کرده باشند آنها را به عرصه فعالیت سیاسی و مبارزه بکشانند. روستا، شهر، مدرسه و دانشگاه زمانی در اخبار و اسناد ساواک ظاهر میشدند که در اثر فعالیت نخبگان به فعالیت علیه امنیت و نظم موجود اقدام کرده باشند. همچنین هنگامی که یک نخبه به نوعی با یکی از این محیطها ارتباط برقرار میکرد ساواک تلاش میکرد این رابطه را تحت نظر بگیرد. استخدام و نفوذ دادن منابع در چنین شرایطی در دستور کار قرار میگرفت و در نتیجه محقق نیز با اخباری درباره شهر و روستا و دانشگاه و مدرسه مواجه میشود. این مقدار توجه اسناد به فضاهایی چون روستاها برای یک محقق تاریخ اجتماعی غنیمت است اما بسیاری از روستاها از چنین توجهی دور ماندهاند. محقق باید با در نظر داشتن چنین محدودیتی، تاریخ اجتماعی را به این دایره محدود، محصور نکند.
یک ویژگی دیگر این اسناد زبان رسمی به کار رفته در آنهاست؛ چون این اسناد برای ساواک و حکومت مرکزی و بر اساس چارچوبها و پروتکلهای خاص نوشته شدهاند، شرایط فرهنگی و اجتماعی مناطق مختلف کشور را تا حدود زیادی یکسان و یکدست بازتاب دادهاند. در این اسناد از فعالیتهای مضره و خلاف مصالح مملکتی، روحانیون افراطی و اصطلاحات و عبارات مشابه استفاده شده است. نکات مهم سخنرانیها نیز به زبان فارسی استخراج شده است. یک فرض محتمل آن است که این سخنرانیها و دیگر فعالیتها مانند نامه نگاریها و مکاتبات به زبان رسمی (فارسی) صورت گرفته است. از این منظر اسناد ساواک برای بیان تفاوتهای فرهنگی در مناطق مختلف کشور کارایی چندانی ندارند. البته در برخی موارد در شرح رویدادها به کاربست زبان کردی اشاره شده است. در یک مورد دیگر، به جای ساواک از سواک استفاده شده که گویا خوانش نام این سازمان در محل بوده است.
نتیجه گیری
برای استفاده از اسناد ساواک در تاریخ نگاری محلی، نخست باید اطلاعات محل را از منابع دیگر استخراج کرد. این اطلاعات موارد مهمی چون تعداد جمعیت، تعداد شهرها و روستاها و جمعیت آنها، مشاغل و پیشهها، تعداد زنان و مردان، میزان سواد و تحصیلات را شامل میشود. جایگاه آن محل در تقسیمات کشوری، موقعیت جغرافیایی و روابط آن با مناطق همجوار و مرزی و غیر مرزی بودن آن نیز مهم است. این اطلاعات که میتوان آنها را از سه سرشماری ایران در سالهای ١٣٣٥، ١٣٤٥ و ١٣٥٥خ به دست آورد، زمینه را برای فهم منابع دیگر به ویژه اسناد ساواک فراهم میآورند. اسناد ساواک، گزارشهایی اغلب منفرد و پراکنده از اشخاص (سوژهها) هستند و بخشی از مصالح مورد نیاز برای ساخت یک روایت از تاریخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مناطق مختلف ایران را فراهم میکنند. این اسناد به ویژه گزارش خبرها دارای ارزش خاص هستند؛ زیرا به بازگویی زوایایی از زندگی افراد یا مناطق رفتهاند که دیگر منابع تاریخی کمتر به آنجا ورود کردهاند. در فقدان این اسناد، بسیاری از رویدادهای خرد تاریخی از دسترس پژوهشگران تاریخ به دور میماند. چون این اسناد به ضرورت در همان لحظات و ایام نزدیک به وقوع واقعه خلق شدهاند، از یک سو ابهامات و هیجانات فضای پیرامون اشخاص، رویدادها و جوّ جامعه هدف را بازتاب دادهاند و از سوی دیگر اطلاعات لحظهای و دقیقی را نیز در خود دارند. اسناد ساواک گاه به درجه تحلیل نیز میرسیدند تا خبر مورد بهره برداری قرار گیرد. این اسناد علاوه بر رویدادها، برخی مناسبات اجتماعی مانند مناسبات حاکم بر جوامع عشایری و روستایی را نیز بازتاب داده و از آن به به عنوان بستری برای فهم و تحلیل رویدادها استفاده کردهاند. آنها همچنین اطلاعاتی از روحیات افراد، وضعیت اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی را نیز توصیف کردهاند. مجموع این ویژگیها، اسناد ساواک را برای تدوین تاریخ محلی ارزشمند میسازد، اما این اسناد برای ساخت یک روایت تاریخی کافی نیستند؛ زیرا اغلب از موارد جزئی مینویسند و هدف آنها توصیف موقعیت و تشریح فعالیت سوژههاست. همچنین آنها یک روند مستمر و مداوم از فعالیتها را ارائه نمیکنند. از این منظر آنها به عکسها و تصاویر شباهت دارند که روایتگر لحظهای ایستا از جامعهای پویا و در حال حرکت هستند. بازسازی فضای بین این تصاویر و اطلاعات منقطع و گسسته، جز با استفاده پژوهشگر از تعقل تاریخی و بهره بردن از سایر منابع تاریخ نگاری مانند اسناد اداری، خاطرات، تواریخ شفاهی، مطبوعات و مانند آنها ممکن نیست. از این رو اسناد ساواک را باید به اندازه ارزش واقعی آنها به عنوان یکی از مصالح و گونههای متنوع منابع تاریخ نگاری محلی نگریست و با ابزار نقد و سنجش اعتبار راوی و روایت، آنها را در ساخت یک روایت از تاریخ محلی مورد استفاده قرار داد. اطلاعات مندرج در سربرگ این اسناد کلید مهمی برای فهم متن آنهاست که باید در کنار نظریات سلسله مراتب تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد.
اسناد ساواک نشان میدهد که فعالیتهای انقلابی در این منطقه با روندهای فراگیر مبارزات انقلابی در سایر نقاط کشور همراه هماهنگ و در پیوند بوده است و الگوی آن مشابه سایر مناطق کشور است. غلبه تعداد جمعیت روستایی و عشایری بر جمعیت شهری و موقعیت جغرافیایی ایلام و نزدیکی آن با عتبات عالیات در عراق، بر روند تحولات در این منطقه تأثیرات خاص داشت و فهم این بخش از دادههای سندی در پرتو اطلاعات سایر منابع ممکن است.
فهرست منابع مقاله
۱ دادفر، سجاد؛ بهرامی، روح الله و عزتی، مهدی (١٤٠٢) دانشگاه رازی کرمانشاه در انقلاب اسلامی، تهران فصلنامه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، شماره ۷۷.
2. سازمان برنامه (۱۳۵۵)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه ۱۳۵۵، شهرستان دهلران، استان ایلام شماره ۱۳۸.
3. سازمان برنامه و بودجه (۱۳۵۸)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه ١٣٥٥، شهرستان مهران، شماره ۱۳۹.
4. سازمان برنامه (١٣٤٥)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان ماه ۱۳۵۵، شهرستان دهلران، شماره ۱۳۵.
5. سازمان برنامه (١٣٤٦)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه ١٣٤٥، شهرستان مهران، جلد ١٣٦.
٦. سازمان برنامه (١٣٤٧)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه ١٣٤٥، فرمانداری کل ایلام، جلد ١٦٣.
7. سازمان برنامه (۱۳۵۵)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه ۱۳۵۵، شهرستان بدره (دره شهر)، استان ایلام.
8. سازمان برنامه (۱۳۵۵)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه ١٣٥٥/٢٥٣٥ش، شهرستان ایلام، استان ایلام، شماره ١٣٦.
9. شاهدی مظفر (۱۳۸۶)، ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور (۱۳۵۷-۱۳۳۵خ)، تهران مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
۱۰. طاهری مقدم (١٤٠٠)، انقلاب اسلامی در ایلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول.
۱۱. گروه تاریخ بنیاد دایره المعارف اسلامی (۱۳۹۳)، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام، تاریخ و تاریخ نگاری؛ مدخل تاریخ نگاری ایران، ۲: تاریخ نگاری محلی، تهران.
۱۲. لطفى، یعقوب (١٤٠١)، دانشنامه زندان سیاسی دوره پهلوی جلد ۲ (س-ی)، مدخل: کوچصفهانی، میراحمد معصومی، تهران، انتشارات سوره مهر.
۱۳. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۸)، آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، تهران، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج ۳.
١٤. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۷۹)، یاران امام به روایت اسناد ساواک: ملا احمد کروبی، تهران، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی.
١٥. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۹۱)، یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیتالله شیخ عبدالرحمن حیدری، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران.
١٦. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۹۰)، یاران امام به روایت اسناد ساواک: حجتالاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران.
۱۷. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۳)، واعظ شهیر: حجتالاسلام شیخ احمد کافی، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران.
۱۸. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۷۸)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ٦.
۱۹. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۷۹)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی تهران، ج ۷.
۲۰. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۰)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ۸.
۲۱. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۱)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ۹، ج ۱۰، ج ۱۱.
۲۲. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۲)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ۱۳.
23. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۳)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ١٤، ج ١٥.
٢٤. مرکز بررسی اسناد تاریخی (١٣٨٤)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی تهران، ج ١٦، ج ۱۷، ج ۱۸ .
٢٥. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ۲۰، ج ۲۱، ج ۲۲.
٢٦. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۶)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ۲۳، ج ٢٤.
۲۷. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول چهار محال و بختیاری، تهران: ناشر مرکز اسناد تاریخی.
۲۸. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۳)، تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک، تهران، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی.
۲۹. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۷۰)، سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ج ۱ و ج ۳.
۳۰. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۸۱)، زنان دربار به روایت اسناد ساواک: اشرف پهلوی، تهران.
۳۱. مرکز بررسی اسناد تاریخی (۱۳۷۹)، مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک: مجله رنگین کمان نو، ناشر مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران.
۳۲. سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی (١٤٠١)، یادکردی از اولین بانوی شهیده انقلاب اسلامی در استان ایلام، خانم ربابه کمالی.
۳۳. سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی (١٤٠٠)، تاریخچه ساواک چهار محال و بختیاری.
٣٤. وثوقی، منصور (۱۳۸۷)، جامعه شناسی روستایی، تهران، انتشارات کیهان، چاپ سیزدهم.
مسجد جامع ایلام 1357
اسعد دهقان رئیس ساواک ایلام در کنار افراسیابی (نفر جلو) استاندار ایلام
محسن کاووسی مقدم رئیس ساواک مهران
از راست: بنیان شیرخانی، علیاکرم صفیپور، حجتالاسلام محمد تعمیرکاری، آیتالله حیدری ایلامی، ایلام 1360
آیتالله حیدری ایلامی به همراه حجتالاسلام کوشکی، حجتالاسلام سیدجعفر عاملی، حجتالاسلام محمدتقی مروارید
آیتالله حیدری منطقه گُلان، مهران- 1359
پیوستن نیروهای نظامی به مردم بهمن 1357
حجتالاسلام محمد تعمیرکاری در زندان
حجتالاسلام تعمیرکاری- ایلام 1376
حجتالاسلام شیخ احمد کافی
حجتالاسلام شیخ احمد کافی
واعظ شهیر حجتالاسلام شیخ احمد کافی در جمع مردم ایلام- 1355
تعداد مشاهده: 11290