امام صادق(ع) فرمودند: از گذشته دنیا عبرت گیرید آیا دنیا برای کسی باقی مانده یا کسی از بلندپایگان یا فرودستان و دولتمندان و تنگدستان و دوستان و دشمنان در آن پایدار مانده است؟ همچنین پیوستن آیندگان به گذشتگان، همانند پیوند امواج آب‌ها به یک دیگر است. سفینه البحار، جلد 2، صفحه 146، به نقل از آثارالصادقین، آیت‌الله احسان‌بخش.

ذخیره تاریخ گذشته و حوادث گذشته را از عزیزترین ذخایر بدانید. آن را مبادا مورد غفلت قرار دهید که این غفلت، خسارت‌های بزرگی به بار خواهد آورد. مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه- 24/6/1378

شرحی بر اسناد

شغل زمین‌خواری، ارثیه خاندان پهلوی!


تاریخ انتشار: 09 ارديبهشت 1403


رضاخان پس از کنار زدن سلسله قاجار اداره‌ی امور ایران را به‌دست گرفت. او که در طول بیش از شانزده سال زمامداری خود، علاقه بسیاری به زمین و املاک داشت با توسل به شیوه‌هایی چون مصادره اموال و املاک افراد مغضوب، ضبط اموال مجهول‌المالک، خرید املاک از مالکان عمده با قیمت‌های بسیار نازل، قبول هدایا، خرید مستغلات و اراضی مزروعی به مبلغ پایین‌تر از قیمت بازار از مالکان مرعوب و یا از طریق تحت فشار گذاشتن مالکان به شیوه‌های گوناگون مثل قطع آب تا قبول قیمت نازل، و یا به زور شلاق و شکنجه و... به بزرگترین فئودال و زمین‌دار ایران تبدیل شد.[1] رابرت گراهام راه‌های کسب املاک را در چند عبارت خلاصه می‌کند: رشوه‌گیری، غصب و توقیف.[2]

او از تمام امکاناتش برای افزودن بر وسعت زمین‌هایش استفاده کرد و شمار روستاهایی که در مدت سلطنت خویش تصاحب کرد، بالغ بر 2167 پارچه به شرح ذیل بود:

فارس: 19 پارچه با 200 خانوار، آذربایجان غربی: 115 پارچه با 6365 خانوار، تهران: 428 پارچه با 4424 خانوار، گیلان و مازندران: 1241 پارچه با 32878 خانوار و … جمع کل روستاها: 2167 پارچه، جمع کل خانوار 49116. به این ترتیب مجموع زمین‌هایی که به رضاخان تعلق یافت و برای آن‌ها سند مالکیت رسمی صادر شد، بالغ بر 44000 سند مالکیت بود.[3]

اطرافیان نیز به روحیه رضاخان در علاقه به زمین آگاه بودند و از این حربه برای رسیدن به اهدافشان بهره‌ می‌بردند. حسین فردوست در این‌باره می‌گوید:

«اگر می‌خواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد یا پیشنهادی را تصویب کند، بهتر بود قبل از شروع، نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح می‌کردید و مطمئن بودید که کارتان انجام می‌شود.»[4]

رضاخان در طول راه به هنگام رفتن به تبعید در شیراز ـ در حضور قوام‌الملک املاک فوق را به ولیعهد (محمدرضا) منتقل کرد.[5]

فرزندان رضاخان نیز مانند پدر در تصرف زمین‌های مردم و دولت ید طولایی داشتند و در این خصوص از هیچ درازدستی و ظلم و جوری فروگذار نمی‌کردند. سرآمد همه آنان محمدرضا بود که برای ثروت‌اندوزی بیشتر به زمین‌خواری روی آورد و طبق فرمانی سرلشکر منصور مزین را به‌عنوان رئیس املاک بنیاد پهلوی در گرگان منصوب نمود. مزین طبق دستور محمدرضا به فروش این املاک و تبدیل آن به پول نقد پرداخت. او در سال، مبلغی به محمدرضا می‌داد و مبالغ هنگفتی می‌دزدید. در نتیجه همه مقامات لشکری و کشوری متنفذ، تجار و کلیه افرادی که پول اضافی داشتند به گرگان روی آوردند. مزین به‌تدریج در گرگان سازمان مفصلی تشکیل داد و هر چه زمین مرغوب، اعم از زمین‌های شهری، زراعی، درّه و کوه و جنگل را که دارای مالک و یا بلاصاحب بودند، همه را به نام املاک شاه تصرف می‌کرد و می‌فروخت. صاحبانی که سندی و مدرکی داشتند و متنفذ بودند، به مرکز شکایت می‌کردند و سرانجام با دادن «حق و حساب» به مزین املاکشان را پس می‌گرفتند، ولی آن‌هایی که وضع مطلوبی و یا مدرک محکمی نداشتند و به هر دلیل نمی‌توانستند املاکشان را باز پس بگیرند، اراضی‌شان به شاه فروخته می‌شد.[6]

فردوست در ادامه مطلب فوق می‌گوید:

«در دفتر ویژه اطلاعات و بازرسی صدها شکایت به‌دست من می‌رسید که اهالی از مزین به‌شدت شاکی بودند و شاید ده‌ها بار از طرف دفتر ویژه بازرسی افسرانی را به گرگان فرستادم و گزارش آن‌ها را به محمدرضا ارائه دادم. محمدرضا هر بار دستور می‌داد: «بدهید به مزین!» (یعنی همان کسی که از او شکایت شده بود!)… مزین به مدت 10 سال به این کار ادامه داد و تمام زمین‌های گرگان سپس گنبد و در آخر بجنورد را فروخت که انقلاب شد.»[7]

سایر برادران و نزدیکان شاه نیز در این کار از پدر و برادر ارث برده و به همین نحو تربیت شده بودند. شمس پهلوی در مهردشت که بعد از فروش آن زمین‌ها مهرشهر نام گرفت هزار هکتار زمین داشت که تنها فروش یک قسمت آن در سال 1351، 800 میلیون تومان شده است.[8]

دو سند زیر به زمین‌خواری درباریان و نزدیکان شاهپور غلامرضا اشاره دارد. در سند اول می‌خوانیم دخترخاله او به زور زمین‌های مردم را تصاحب کرده و به دنبال تأسیس گاوداری در آن است و سند دوم گویای تصاحب زمین توسط شخص غلامرضا پهلوی است.

*****

به: تیمسار ریاست ساواک                                                        تاریخ: 7 / 6 / 37 [1357]

از: ژ ـ ک ـ ش (سازمان ضد‌اطلاعات)                                         شماره: 243 / 1 / 2 / 501

 

خبر رسیده گویاست:

خانم بهشتی کامرانی اهل و ساکن محمدآباد کرج ـ سرزمین نگهبانی هشتگرد- در محل، خود را دخترخاله شاهپور غلامرضا معرفی و از آن طریق به مردم زورگویی و مبادرت به تصاحب زمین‌های مردم نموده و مقدار زیادی از زمین‌های مردم را فروخته و اکنون در حال ساختن یک دستگاه ساختمان بزرگ مرغداری در محمدآباد می‌باشد که آجر این ساختمان غیرمجاز را از کوره‌دارهای محل (محمدآباد) مجانی به‌عنوان اینکه با شاهپور[غلامرضا پهلوی] شریک است می‌گیرد من‌جمله غیر ارتشی نبی‌الله کوره‌دار محمدآباد تاکنون به زن مذکور دو ماشین آجر داده است و آجرها به‌طور رایگان بوده ضمناً طایفه حقیقی نیز در محل با زن مذکور همکاری لازم دارند.

اداره کل سوم 8 /6

تحقیق شود. 9 /6 /37

 

*****

به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور               شماره: 117ـ 1631ـ61ـ401ـ430

از: اداره دوم 33 د                                                                      تاریخ: 29 / 6 / 1357

 

برابر خبر واصله:

در آبگرم سرعین اردبیل از طرف سازمان جلب سیاحان مقدار زمین از اهالی را جهت احداث هتل برای جلب توریست گرفته بودند و مبلغ بسیار ناچیزی برای هر متر به صاحبان آن‌ها پرداخت گردیده و بعضی از آن‌ها از دریافت آن خودداری نموده‌اند. صاحبان زمین به تمام مسافرین که برای استفاده آبگرم به آنجا آمدند بازگو می‌کردند زمین‌ها را مفت شاهپور غلامرضا جهت هتل جلب سیاحان از مردم به زور گرفته است. این موضوع اثر تبلیغاتی سوئی برای خاندان سلطنت به وجود آورده.

ارزیابی خبر: مطالب فوق از طرف صاحبان زمین صحت دارد.

اداره کل چهارم – سوم

اصل نامه به اداره کل چهارم ـ فتوکپی به اداره کل سوم داده شد. 30 / 6 /

به استحضار ریاست بخش مستقل 302 می‌رسد

رئیس اداره چهارم عملیات بررسی حسینی

از طرف ...

 

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] . بختیاری، دکتر شهلا، مفاسد خاندان پهلوی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول 1384، ص 9.

[2] . ر.ک: گراهام، رابرت، ایران سراب قدرت، ترجمه فیروز فیروزنیا، سحاب کتاب، تهران ،1385، ص 130.

[3] . رواسانی، دکتر شاهپور، دولت و حکومت در ایران، نشر شمع، بی‌جا، بی‌تا، ص 123 تا 135.

[4] . فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، انتشارات روزنامه اطلاعات، تهران، 1371، ج 1، ص 112.

[5] . همان، ص 111.

[6] . همان، ص 217.

[7] . همان، 217 – 218.

[8] . شمس پهلوی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، 1385، ص 42.

مطالب متنوع دیگری درباره خانواده پهلوی شامل برادران و خواهران، همسران و فرزندان پهلوی‌ها در همین سایت درج گردیده که با جستجوی نام افراد مورد نظر قابل دسترسی و مطالعه است.




 

تعداد مشاهده: 2651


مطالب مرتبط

تقویم تاریخ

کانال‌های اطلاع‌رسانی در پیام‌رسان‌ها

       
@historydocuments
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.